🔶 یادداشتهای
#سید_مهدی_ناظمی درباره
#جشنواره_چهلم فیلم فجر
🔺گلی که زده نشد
🔷فیلم
#بیرو به کارگردانی مرتضی میرزایی، از سوژه ای جذاب، یعنی زندگی علیرضا بیرانوند بهره می برد. تلاش برای نمایش فضایی نسبتاً واقعی از زندگی مردم در شهرستان ها و روستاها و چالشهای آن نوع زندگی که برای خیلی از ما سینماییها در کلانشهر ها به تدریج غریبه شده است و رخداد وضعی آیرونیک در تضاد بین تهران و شهرستان، فیلم را به دیدنی شدن نزدیک میکند. بازی شخصیت اول فیلم، خوب است و اینها همه در نگاه اول این امید را ایجاد میکند که فیلم خوبی پیش رو داشته باشیم.
🔷این امید اما رنگ می بازد زیرا اثر از نظر فیلمنامه به شدت معیوب است. در واقع به نظر میرسد ابتدا تصویربرداری شده و سپس فیلمنامه نوشته شده است. صریح تر بگوییم، تأثیر پذیری ناصواب کار از مستند، عیان است. گویی یک گزارش تلویزیونی می بینیم از زندگی یک ورزشکار و البته با تروکاژ.
🔷 تروکاژ و جلوههای مختلف بصری و از جمله بازی بی مزه با صدا نتوانسته است اثر را بهتر کند که بدتر کرده است. فیلم، فیلمی نیست که ریتم معقولی داشته باشد. ریتم با قصه هماهنگ نیست و به همین خاطر جلوه ها در ذوق میزند، زیرا با ریتم و قصه ربطی پیدا نمیکند.
🔷 راه چاره فیلمساز، تمرکز بر مقطعی از زندگی بیرانوند بود. اگر هم قرار بود بیوگرافیک بسازد، با این ریتم نمی شد ساخت. هر چه که بخواهد بسازد، در هر صورت، باید شخصیت پردازی میکرد که نکرد. مطابق معمول بسیاری از فیلمهای ایرانی، قطب منفی تقریباً وجود ندارد و این خودبخود شخصیت پردازی قهرمان را سخت میکند.
با این همه فیلم از نظر رویکرد شریف و ایرانی بود و امروزه این آنقدرها مهم هست که یک دست مریزاد به کارگران بدهکار باشیم.
#جشنواره_۴۰
#جشنواره_فیلم_فجر
@sayyedmahdinazemi