🌿 ▪️یکی دو روز مانده بود به عاشورا. دمق بود. کمی با هم حرف زدیم. گفت: ظاهرا جواب خواستگاری منفی است. اِن شاءالله خیر است. از حضرت عباس (ع) خواستم که هرچه خیر است برایم رقم بزند. 🏴شب بود. در حال حرکت به سمت حرم بودیم. رو به حرم دعا کرد و همه چیز رو سپرد به خود حضرت. تلفنش زنگ خورد. شروع کرد به خندیدن. خیلی خوشحال شد. گفتم: چه خبر شده؟ گفت: جواب مثبت رو گرفتم. حضرت عباس (ع) کارم رو ردیف کرد. شروع کرد به گریه کردن. رو به حرم کرد و گفت: 😭آقاجان، من خیلی گنهکارم ولی شما هوای منو دارید. ممنونم. بقیه کارها را هم خودتان ردیف کنید. اِن شاءالله خداوند همسر و فرزندان و بستگان ما را خدمتگذار به اهل بیت (علیهم السلام) قرار بدهد. بعد گفت: از امام رضا (ع) هم خواسته ام به من فرزند دوقلو عطا کند... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊