«
#زیر_چتر_شعر ☔️ »
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دارِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر میشد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو میمیرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جملهی خود سخت ایمان داشتم
لحظهی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!
#کاظم_بهمنی
🍭
@shakhee_nabat