@shere_aeini کویری تشنه ام دورم نکن از دور بارانت بخوان در زیر باران  در حرم این کهنه مهمانت نزن خط نام این زائر که رنجت می دهد گاهی نمی خواند اگر چه شاعرت با سبک میزانت دلم تنگ حرم شد دست و بالم بسته شد چندیست دو سالی می شود جا مانده ام از جمع یارانت تمام جاده ها باز است بر روی من الا طوس نمی خوانی مرا اقا چرا سمت خراسانت به شیرینی دیدار تو می ارزد عبوس تو چه عشقی می کند در محضرت طفل دبستانت فقط گل ها نباید از تو عطر تازه بردارند بخوان خار سر راه خودت را هم به بستانت شب میلاد درهای حرم تا اسمان باز است شود تقسیم بین عرشیان لطف فراوانت خدا دست تو را وا می گذارد در عطا کردن اگر چه بوده این هستی از اول هم به فرمانت کنار سفره خود می نشانی هر که می اید نمی ماند یقین دست کسی خالی از احسانت کبوتر ها چه حالی می کنند امشب بر این گنبد چه حالی می دهد موسیقی این سجع خوانانت برای کهکشان ها دیدنی تر می شوی امشب تماشا می کنند از ارتفاع ان زلف پیچانت حرم نزدیک شد گل دسته ها را دیدم از این جا دلم جلد حرم شد چون کبوترهای مهمانت نسیمت می وزد هر چند در این کوی و ابادی مرا همراه کن در جاده ها با موج طوفانت نگو: اهویی دشتم ز دستت بر نمی اید بفرما, صید راهت می شوم. با تیر مژگانت به سقاخانه ات بسپار جامم را کند لبریز دهد پیمانه ات را دست این بشکسته پیمانت اگر چه دشمنی از این مسافر بر نمی اید به بند خود در اور چون گذشته دشمن جانت غزل را از زیارت نامه ات لبریز خواهم کرد غزل, با نام تو, جان من است این جان به قربانت رضایت نامه ام را با رضایت امشب امضا کن پس از یک استکان چای با قند فریمانت 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini