eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini آرام گشته هر کس شد بی قرارِ این در شان بهشت دارد گرد و غبارِ این در خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در خاکش دواست اینجا، دارالشفاست اینجا درمان و درد باشد در اختیارِ این در موسی نشسته اینجا، عیسی نشسته اینجا دیدیم انبیا را حتی کنارِ این در دنیا نبود و بودیم ما بنده ی مرامش خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در انگور بعدِ ما بود، میخانه بعدِ ما بود تاکی نبود و بودیم ما مِی گُسارِ این در 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بارها گفتم به خود دیدی که قسمت می‌شود دیدنش نزدیکتر ساعت به ساعت می‌شود بعدِ نیشابور قلبم  پُر حرارت می‌شود عاقبت از دستِ من این کوپه راحت می‌شود عشق وقتی که تو باشی بی‌نهایت می‌شود یک نفر قبل از خودم در من تصرف کرده است عشق را در شوق پیچیده  تعارف کرده است وسعتِ روح مرا غرق تشرف کرده است تا حرم را دیده‌ام قلبم توقف کرده است باز هم اذن ورودی که عنایت می‌شود یک طرف صوتِ تلاوتهای قاری‌ها و من یک طرف مداح و آوای قناری‌ها و من صحن در صحن است حال بی قراری‌ها و من تا ضریحت مست از لحظه شماری‌ها و من یاعلی می‌گویم اینجا و قیامت می‌شود مثل این آئینه‌ها خود را شکستم آمدم پیش این فواره‌ها قدری نشستم آمدم تا ضریحت راه را از حفظ هستم آمدم رو به سویت چشمهایم را که بستم آمدم آمدم که آمدن‌هایت اجابت می‌شود من به دنبالِ توام فیروزه‌کاری‌ها که نه غرق در نام رضایم خوش‌نگاری‌ها که نه دست خالی می‌روم از کفشداری‌ها که نه می‌کَنم دل از همه از این نداری‌ها که نه صدهزاران حج نصیب یک زیارت می‌شود هرچه هست اینجا از اول تا به آخر دیدنی است بال بالِ بچه‌ها مثل کبوتر دیدنی است دُور دورِ دختران بر گرد مادر  دیدنی است سُرسره بازیِ طفلان روی مرمر دیدنی است چشم با این دیدنی‌ها غرق حیرت می‌شود جبرئیل آمد حرم یک شب شفایش را گرفت رفت میکائیل و اسرافیل جایش را گرفت مرد کوری بود دیدم چشمهایش را گرفت خادمی از دستِ معلولی عصایش را گرفت ناز ما را کم بکش دارد که عادت می‌شود بارها گفتم بده اینبار می‌گویم  بگیر آنچه می‌دانی از آن بسیار می‌گویم  بگیر این مَنیت را از این دیوار می‌گویم  بگیر هرچه شد بر قامتم سربار می‌گویم بگیر عاشقیِ ما تو را اسباب زحمت می‌شود با کبوترهای تو هروقت قاطی می‌شوم مثل این فواره غرقِ بی ثباتی می‌شوم محوِ اوصاف تو و الطاف ذاتی می‌شوم باز امشب خیره بر  مردی دهاتی می‌شوم هرکه اینجا می‌رسد حتما که دعوت می‌شود با خودش چادر نمازِ پیر‌زن آورده است جانماز و عطر و تسبیح و کفن آورده است روی انگشتش عقیقی از یمن آورده است خرده پولی نذر آقا از وطن آورده است آسمان از دیدنش غرق حسادت می‌شود می‌کشد سوغاتی‌اش را بر ضریحت پیرمرد می‌زند بوسه همینجا بر ضریحت پیرمرد آمده در بین صف‌ها بر ضریحت پیرمرد یک کفن آورد اما بر ضریحت پیر مرد قبل آنیکه کشد دیدم خجالت می‌شود گریه‌اش اُفتاد یادِ جسم عریان حسین از خجالت آب شد پیرِ پریشان حسین زیرِ ایوانت دلش رفته به ایوان حسین ای به قربانت رضا و ای به قربان حسین اشکهامان مرهم صدها جراحت می‌شود 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با بوسه بر خاکت طلا رونق گرفته با نام تو بازارها رونق گرفته ای که قدمگاه تو آمالِ دل ماست هر جا که رفتی خاک پا رونق گرفته داروی ما دارالشفایت ، خاک پایت در خیلِ بیمار این دوا رونق گرفت بیمار ، یک تجویز ، حال خوب ، برگشت اینگونه این دارالشفا رونق گرفته مزدِ تو بر زوار توحید ست ، با تو ایمانِ مردم بر خدا رونق گرفته یک اربعین را کربلایی می کنی پس انگار با تو کربلا رونق گرفته 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عشقِ تو داده بر دل، جذبهٔ تاب و تب را نام تو ناب کرده لذتِ ذکرِ لب را تا ببَری دل از هر گوشه نشینِ سائل رأفتِ تو رسانده ناب ترین سبب را نام تو شد علی(ع) و نیست عجب که خاک ِ طوس؛ به عشقِ نامت بار دهد رطب را اهل ولا شد آنکه با دل و جان شنیده ست از لبِ تو حديثِ سلسلةُ الذهَب را شرطِ تو در مسیرِ واقعهٔ غدیر است شرطِ تو کرده تبیین معنیِ روز و شب را حبّ تو روزِ روشن! بغض ِ تو اوجِ ظلمت بندهٔ بی ولایت سجده نکرده رب را شرطِ تو مُهرِ تأییدِ همهٔ عبادات اهلِ ولایتِ تو؛ جان بدهَد ادب را جنّتِ بارگاهت حیرتِ لایزال است بسکه نشانده بر لب واژهٔ «لَلعجب» را هر که شد آشنا با بوسهٔ بر ضریحت واجبِ محض خوانْد این بوسهٔ مستحب را! 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آفتاب حسن به حسنت سلام ما زیبا شود به از تو سرودن کلام ما عمری گدای پشت در خانه ی توایم جز سفره ی تو سفره ی دیگر حرام ما بر شانمان ملائکه هم غبطه میخورند خدمت به زائران حریمت مقام ما ما با غذای حضرتی ات قد کشیده ایم دنیا فقط کنار تو باشد به کام ما طعنه به روز و هفته و هر ماه میزنیم با یاد تو اگر گذرد صبح و شام ما اجدادمان کنیز و غلامان درگهت " ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما " 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا بر حریم امن حرم پا گذاشتم انگار سر به دامن دریا گذاشتم موج عطوفت تو رسید و مرا گرفت اندوه را به عشق تو، تنها گذاشتم بغضی که شوق داشت کنار تو بشکند آنجا به حال خوب خودش واگذاشتم پایینِ نامه‌ای که سپردم به خادمان یک جا برای "باشد" و "امضا" گذاشتم... یک کُنج دِنج، زیر قدم‌های زائران دل را گره زدم به تو و جا گذاشتم.... 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا ابد باب الرضا در حکم باب الحاجت است این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است زیر دِینِ هر کسی رفتم، سرم منّت گذاشت در عوض شاهِ خراسان سفره‌اش بی‌منّت است با وجود پنجره فولادِ مشهد، هر کسی حاجتش را جای دیگر می‌بَرد در غفلت است هر که را دیدیم از این سفره روزی می‌بَرد هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است کاش پُشت پنجره فولاد پابندم کنند روزهای بی حرم، در اصل یَوم الحسرت است از امامم قول می‌خواهم بیاید وقت مرگ کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است روضه‌ها سمت بقیع و چار قبرش می‌رود روزهایی که شبستان‌های مشهد خلوت است 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی فلک آستانی ملک پاسبانی ضمان کارگاهی جنان بارگاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی خیالت به سر خون هجرت به گردن به شوق تو کردم چه شال و کلاهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دلبخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی گرفته ست خورشید اذن دمیدن ز نقاره خانه دم هر پگاهی تویی شرط توحید و بی تو یقینا همه نیست توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب دره ی نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد ز لطف تو پشت و پناهی ندانم چگونه برآیم ز شکرش اگر راه دادی مرا گاه گاهی الهی مرا از حریمش مکن دور مرا از حریمش مکن دور الهی 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini . با تو هر حرفی که ممکن بود و ‌می‌شد را زدم شاید و امّا و لازم هست و لابُد را زدم تو امام مهربانی بودی و‌ من بارها در بیان درد خود قید تقیُّد را زدم ای سلیمانی ترین! تا خود بگویم از خودم با کسی از تو نگفتم، بال هُدهُد را زدم تا نگویم شِکوه‌ام را روبروی گنبدت قید زائر بودن روز تولد را زدم در نمازم سمت مشهد گفتم اللّه الصمد پس بدین ترتیب زیرآب تَعَبُّد را زدم با ستاره هشت، آرامش گرفتم روز و شب هر تماسی که گرفتم قبلش این کُد را زدم تا بیایم زودتر پیش تو در حین نماز باز گیسوی سلام هر تشهد را زدم نفْس من از بس مسلط گشته بر رفتار من شاید این‌دفعه کنار تو رگ خود را زدم 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بارها گفتم به خود دیدی که قسمت می‌شود دیدنش نزدیک‌تر ساعت‌به‌ساعت می‌شود بعدِ نیشابور قلبم پُر حرارت می‌شود عاقبت از دستِ من این کوپه راحت می‌شود عشق وقتی‌که تو باشی بی‌نهایت می‌شود یک نفر قبل از خودم در من تصرف کرده است عشق را در شوق پیچیده، تعارف کرده است وسعتِ روحِ مرا غرقِ تشرف کرده است تا حرم را دیده‌ام، قلبم توقف کرده است باز هم اذنِ ورودی که عنایت می‌شود یک طرف صوتِ تلاوت‌های قاری‌ها و من یک طرف مداح و آوای قناری‌ها و من صحن در صحن است حال بی قراری‌ها و من تا ضریحت مست از لحظه شماری‌ها و من یاعلی می‌گویم اینجا و قیامت می‌شود مثل این آئینه‌ها خود را شکستم، آمدم پیش این فواره‌ها قدری نشستم، آمدم تا ضریحت راه را از حفظ هستم، آمدم رو به سویت چشم‌هایم را که بستم، آمدم آمدم که آمدن‌هایت اجابت می‌شود من به دنبالِ توأم فیروزه‌کاری‌ها که نه غرق در نام رضایم، خوش‌نگاری‌ها که نه دست خالی می‌روم، از کفشداری‌ها که نه می‌کَنم دل از همه، از این نداری‌ها که نه صدهزاران حج نصیب یک زیارت می‌شود هرچه هست اینجا از اول تا به آخر دیدنی است بالْ بالِ بچه‌ها مثل کبوتر دیدنی است دُورْ دورِ دختران بر گِرد مادر دیدنی است سُرسُره‌بازیِ طفلان روی مَرمَر دیدنی است چشم با این دیدنی‌ها غرق حیرت می‌شود جبرئیل آمد حرم، یک شب شفایش را گرفت رفت میکائیل و اسرافیل جایش را گرفت مرد کوری بود دیدم چشم‌هایش را گرفت خادمی از دستِ معلولی عصایش را گرفت ناز ما را کم بکش، دارد که عادت می‌شود بارها گفتم بده، این‌بار می‌گویم بگیر آنچه می‌دانی از آن بسیار می‌گویم  بگیر این مَنیّت را از این دیوار می‌گویم  بگیر هرچه شد بر قامتم سربار، می‌گویم بگیر عاشقیِ ما، تو را اسباب زحمت می‌شود با کبوترهای تو هروقت قاطی می‌شوم مثل این فواره غرقِ بی ثباتی می‌شوم محوِ اوصاف تو و الطاف ذاتی می‌شوم باز امشب خیره بر مردی دهاتی می‌شوم هرکه اینجا می‌رسد حتما که دعوت می‌شود با خودش چادر نمازِ پیر‌زن آورده است جانماز و عطر و تسبیح و کفن آورده است روی انگشتش عقیقی از یمن آورده است خرده پولی نذر آقا از وطن آورده است آسمان از دیدنش غرقِ حسادت می‌شود می‌کشد سوغاتی‌اش را بر ضریحت پیرمرد می‌زند بوسه همینجا بر ضریحت پیرمرد آمده در بین صف‌ها بر ضریحت پیرمرد یک کفن آورد، اما بر ضریحت پیر مرد... قبل آنیکه کِشَد، سرخ از خجالت می‌شود گریه‌اش اُفتاد یادِ جسم عریانِ حسین از خجالت آب شد پیرِ پریشانِ حسین زیرِ ایوانت دلش رفته به ایوانِ حسین ای به قربانت رضا و ای به قربانِ حسین اشک‌هامان مرهم صدها جراحت می‌شود 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini . حال دلم میگیرد و بد میشود گاهی بغضی می آید گریه را سد میشود گاهی باید کبوتر شد ، پری زد تا به آن شهری کانجا فرشته رفت و آمد میشود گاهی این روضه اقیانوسی از مِهر است و آقایی جبریل حتی از درش رد میشود گاهی اینجا به روی هیچکس در را نمی بندند انبـوه زائـرها زبـانزد میشود گاهی... اینجا کلام «اُدْخُلُوهَا» بسکه دلخواه است هنگام رفتن دل مُردّد میشود گاهی آقا دوباره خواب دیدم مشهدت هستم... خیلی دلم دلتنگ مشهد میشود گاهی 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی... من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا... گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم ▪️ یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini