هر کسی که کنار زینب بود تا ابد وامدار زینب بود محو حجب و وقار زینب بود هر که اهل دیار زینب بود زندگی کرد بر مدار خدا جان و مالش در اختیار خدا سال ها بود بی قرار خدا و خدا بی قرار زینب بود همه اش منطق است نه احساس خاکِ درگاهِ او شود الماس قمرِ خانه ی علی ، عباس گردشش بر مدار زینب بود با دیار سیاه جنگیدن با مریدِ گناه جنگیدن یک تنه با سپاه جنگیدن شمه ای از عیار زینب بود همه از خطبه هاش ترسیدند شیرمردی به جسم زن دیدند مردم شهر شام فهمیدند که زبان ذوالفقار زینب بود از همان عصر تلخ در گودال لحظه ای که حسین شد پامال کس ندیده است زینبِ خوشحال گریه بر شاه کار زینب بود @shia_poem