🔶 مجموعه 💭 قسمت: سیزدهم 🍁 یکی از پرتنش ترین این مجادله ها، مصادف با یکی از تعطیلی های حوزه ی علمیه و حضور تعدادی از اعضاء در بود. هیچ یادم نمیرود تماس های از روی اضطراب برخی از اعضاء و تلاش های پی در پی برخی دیگر برای کم کردن از این اضطراب ها را! عجیب آنکه اینبار مجادله در اوج خود به یکباره خاموش شد. و عجیب تر آنکه وقتی از یکی از طرفین پرسیدم چرا؟! گفت: «میخواستیم بچه ها در یک تنش جدی تشکیلاتی آبدیده شوند لذا این دعوای سوری را راه انداختیم!» هنوز هم که یادم می آید... بیخیال! 🍁 این سنخ رفتارهای در مرآی عموم اعضای کوچک و بزرگ، کم کم نوعی را پایه گذاری میکرد که نه تنها به نمی انجامید که غرقاب را نشانه گرفته بود. 🍁 در کنار همه این تنش ها، جلسات کارگروه تخصصی اما با قوت پیگیری میشد. افراد کارگروه موظف شده بودند که در ارتباط گیری با اعضا ضمن نظرگیری، آنها را در جریان پیشرفت کارها قرار دهند. تمام جلسات از ابتدا تا انتها ریز به ریز ضبط شده و پیاده میشد. کار قرار بود آنقدر بزرگ باشد که هر مجموعه طلبگی در هرجای دیگری بتواند طرح را بومی سازی کرده و استفاده کند. در حقیقت کارگروه تخصصی داشت ناخواسته در وادی پا میگذاشت که به قول اساتید فن این طریق، تا کنون آنچنان پیشتازی نداشته؛ وادی تولید . ♨️ ادامه دارد... @siaheha