بخش پایانی این کلنجار و حیرت، در هنگام سخنرانی شکل دیگری یافت. برخی از اعضای حاضر جلسه تفسیر دقیق اما تلخ از این مصراع سعدی بودند: «من در میان جمع و دلم جای دیگر است!» یکی از شاعران که سال‌های سال مرا می‌شناسد و در جلسات و کلاس‌های من در قم حضور یافته‌ و من به خاطر حضور امثال او، موضوع بحث را عوض کرده بودم، با بی‌رحمی تمام، در طول سخنرانی مشغول گفتگو با بغل دستی‌اش بود... نمی‌دانم کدام تعبیر بهتر است؟ بی‌ادبی؟ یا بی‌انگیزگی؟ یا همان بی‌رحمی؟ خب، برادر/ خواهر محترم! اگر از نظر شما تاریخ مصرف من تمام شده، یا حوصله شنیدن بحث نداری، می‌توانی محترمانه از جلسه بیرون بروی! غفلت و جهل، چه بلایی سر شعور انسان می‌آورد! امواج این جمله در آن لحظه، دائم به شکل سینوسی درسرم جزر و مد داشت و ساحل آرامش مرا تبدیل می‌کرد به دریایی طوفانی و پر جوش و خروش... با وجود تمام این کلنجارها سعی کردم در هنگام صحبت، بر پریشانی‌ام غلبه کنم. سؤالات زیادی ذهن مرا به خود درگیر کرده بود... مسئولان جلسه گناهی نداشتند، اما واقعاً کسی نبود به آنان بگوید که چرا برای شاعران این‌چنینی، این همه برنامه چیده‌اید؟ مگر تجربه نخست‌تان است؟ باور کنید حضور بعضی از اینان در جلسات عمومی، معمولاً برای دید و بازدید است، نه برای آموختن! بدبینانه سخن نمی‌گویم، عملکرد این شاعران تاجر و به بیان بهتر، تاجران شعر، نشان از همین واقعیت تلخ دارد. اگر این جماعت، اندکی با خودِ واقعی‌شان لحظه‌ای خلوت کنند، وجدانشان به آنان تلنگر خواهد زد و آنان را به این باور خواهد رساند که حالا که میلیون‌میلیون تومان برای برگزاری این سنخ جلسات هزینه می‌شود، از فرصت پیش‌آمده استفاده کنند، شاید و احتمالاً جمله‌ای و عبارتی، حتی از دهان من - که از نظر آنان تاریخ مصرفم تمام شده - خارج شود و شعر و حتی نگرش آنان را تغییر دهد! راز اینکه سال‌هاست شاعران در همین سطح فکری مانده‌اند، ظاهراً همین نکته است؛ زیست شاعرانه و خلوت و سلوک شعری به گعده‌های شعری و دیدار خوش و بش تبدیل شده است... بی آنکه با برخی شاعران همشهری خداحافظی کنم، از جلسه بیرون زدم... اگرچه از آتش دل چون خم می در جوشم، اما سال‌هاست مُهر بر لب زده، خون می‌خورم و خاموشم ... و اگر امروز، به خلاف رویه همیشگی، تجربه تلخ ۹۰ دقیقه حضور نفس‌گیر در آن جلسه را در قالب تاریخ شفاهی نوشتم، فقط به این دلیل است که نجوایی کنم در گوش آنانی که خالصانه و با عشق و انگیزه‌ای غیرقابل وصف، با اتکا بر عنایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) و کمک‌های مردمی، فراخوان شعر برپا می‌کنند. و الا وقت گذاشتن برای شاعرانی که صفات و رفتارشان شرح شد، و نقد شعر و مرام‌ و شعورشان، خطایی عظیم است و من سال‌هاست از این ثواب عظیم توبه کرده‌ام... @smahdihoseinir