تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی مصلحان اجتماعی (بمناسبت سالروز رحلت مصلح بزرگ امت اسلام، سیدجمال الدین اسد آبادی) 🔹اصلاحگری اجتماعی را بیقین باید بخشی از فعالیت جامعه شناسانه تلقی کرد که بدون آن، علم شناخت جامعه به ثمر نمی رسد. بزرگترین جامعه شناسان، همان مصلحان اجتماعی بوده اند که علم خود را به صحنه آوردند و در جهت رشد اجتماعی بکار انداختند. با این مقیاس، ما در طول تاریخ مان، جامعه شناسان و مصلحان بزرگی داشته ایم که اگرچه آنان را جامعه شناس یا مصلح نمی شناسیم، اما آنان حقیقتا چنین بوده اند. خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی، امام خمینی، علامه طباطبایی، استاد شهید مطهری و... همگی مصلحان بزرگی بودند که دانش خود را در جهت شناخت جامعه و تغییر و اصلاح آن بکار گرفتند. ۲. بی گمان سیدجمال الدین اسدآبادی را باید سردمدار اصلاحگری اجتماعی در دوران اخیر بحساب آورد. سیدجمال در دوره ای که امواج مدرنیته ذهن و قلب امت اسلام را درنوردیده و او را از خود بیخود کرده بود، پا به میدان گذاشت و با تکیه بر میراث اسلامی امت اسلامی را به بازگشت به هویت خویشتن فراخواند. اصل توجه به جامعه و امت، بیماری مزمن امت اسلام و از خودبیگانگی او، تفرقه و هضم شدن در هاضمه ی سایر امت ها، ارکان اصلی نگاه انتقادی سیدجمال به وضعیت امت اسلامی بود که در نهایت او را به تلاش های پیگیر برای بیداری و وحدت امت اسلام کشانید. ۳. فهم اشتباهی از اصلاح اجتماعی وجود دارد که بسیاری را فریفته و به کوره راه برده که بر اساس آن هر اقدامی در راستای تغییرات زمانه و یا در جهت رفاه و اسایش، اقدام اصلاحی شمرده می شود. استاد شهید مطهری -که در اصلاح معانی ذهنی کلمات قوت ویژه ای دارد- در کتاب «اسلام و مقتضیات زمان»، به سراغ لفظ «اصلاح» می رود و می گوید: هماهنگ شدن با تغییرات اجتماعی را نباید الزاما اصلاح به شمار اورد، چه بسا تغییر ی که اتفاقا حرکتی فاسد و قهقرایی باشد. (فصل۱۲) سپس ایشان در تعریف اصلاح واقعی مطالبی دارند که در همان کتاب قابل مشاهده است. بر همین اساس ایشان سیدجمال را دقیقا بخاطر «همراه نشدن با تغییرات زمانه» و اصرار بر هویت خویشتن یک مصلح اجتماعی بزرگ می داند. سیدجمال در زمانه ای که موج هستی شناختی و انسان شناختی جهان مدرن ذهن روشنفکران ایرانی را تسخیر کرده بود، اتفاقا به منظور حفظ هویت ایرانی و اسلام در برابر آن امواج ایستاد و راه پیشرفت را از مسیر هویت و علم بومی پیش کشید. اگر آن اقدامات و اشارات سرانگشت او نبود، خدا می داند که مسیر پیشرفت حقیقی و بیداری امت اسلام چند سده ی دیگر به عقب می افتاد. تاکید سیدجمال بر اینکه پیشرفت در وهله اول با شناخت خویشتن و پرهیز از ازخودبیگانگی رخ می دهد را باید جوهره ی اقدامات و تعالیم او دانست. نسل انقلابی امروز ما به اندازه ی امام و دیگران، به سیدجمال و تعالیم او مدیون است. ۴. در میان امت اسلامی هنوز هم بسیاری هستند که راه پیشرفت را نه در حفظ هویت، بلکه در رها کردن هویت اسلامی می دانند و معتقدند راه پیشرفت آن است که «از فرق سر تا نوک پا فرنگی شویم.» طبیعتاً اصلاح در نظر اینان چیز دیگر و مصلح کس دیگریست. نباید از اینان انتظار داشت که به سیدجمال و سلسله ای که او به حرکت انداخت روی خوش نشان دهند. تقابل آن روزها، امروز هم برقرار است. ۵.سخن درباره شخصیت و اقدامات او بسیار است، بماند برای فرصتی دیگر، غرض اصلی فقط توجه دادن بود به شخصیت او و اقدامات و مدل اصلاحی اش. در زمانه ای که رسانه های بی در و پیکر و حوادث نو به نو، ما را از توجه به ارکان هویتی مان بازداشته اند. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @taamollat