⁉️ سه تامل درباره ی #نظریه_اجتماعی
❓ ما در این دوره به چه نوع نظریه اجتماعی نیازمندیم؟ عناصری که باید به نظریات اجتماعی امروز اضافه شود تا نظریه ی جامع و کارایی داشته باشیم چیست؟
❓آیا نظریات فارابی و خواجه نصیر و مطهری تبیین گر اوضاع امروز ما هست؟
چه استفاده ای می توانیم از آنها بکنیم؟
❓آیا نظریه اجتماعی تنها فرآیندها و روندهای کلان را تبیین می کند یا اینکه در تحلیل های خرد نیز وارد می شود؟ 🤔
@taamollat
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول)
🔹مقدمات:
۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه استاد شهید امری فراتر از اجتهاد مصطلح در فقه است و مراد از آن ایجاد تناسب بین تعالیم دین و حیات انسانی است.
⁉️ در نتیجه ایشان در نظریه ی اجتهاد خود در پی پاسخ به این سوال است که چگونه می توان دین را در همه ی ابعاد و لایه هایش، با زندگی در حال تغییر بشر هماهنگ کرد؟
با این نگاه گسترده به مقوله ی اجتهاد در دین، مشخص است که ایشان در ابداع نظریه ی خود، تنها به گزاره های دینی بسنده نمی کند، بلکه تاریخ و فرهنگ بشر در ساخت نظریه ی او تأثیر تام دارد. (این مطلب را در ادامه تشریح خواهیم کرد،انشالله)
۲. در نگاه ایشان اجتهاد نه فقط بعنوان حجت شرعی، که روشی برای نظام سازی و تمدن سازی است. ساخت جامعه ی ایده آل بدون داشتن یک اندیشه اجتهادی توانمند امکانپذیر نیست.
۳. بر اساس این مقدمات، در اندیشه ی ستاد شهید دو مسئله جامعه شناختی مقدماتی وجود دارد که پیش از بحث اصلی باید مورد دقت قرار گیرد:
الف: اصل تغییر و تکامل حیات اجتماعی
ب: اصل نیازمندی زندگی اجتماعی به قانون
علاوه بر اینها رشته ای از مسائل وجود دارد که در شکل دهی نظریه ی اجتهادی ایشان تاثیرگذار است:
مانند نگاه انسان شناسی، فلسفه ی تاریخ، تکامل تاریخی، نسخ شرایع، خاتمیت و.....
۴. برخی از مهمترین منابع در کشف نظریه ی اجتهادی استاد شهید بدینقرار است:
-اسلام و مقتضیات زمان
-نظام حقوق زن در اسلام(بخش های مربوطه)
-جامعه و تاریخ
-جامعه و تاریخ از نگاه قرآن
- خاتمیت
-و....
#نظریه_اجتهاد
#شهید_مطهری
#نظریه_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول) 🔹مقدمات: ۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه اس
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم)
🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهیت تغییر، علل و پیامدها معطوف شده.
اما در اندیشه شهید مطهری ، بعد دیگری به مسئله تغییرات اجتماعی افزوده شده و به دودسته ی تغییرات اعتلایی و غیر اعتلایی تقسیم شده است.
استاد شهید از این تقسیم بندی نتایج خاصی را پی جویی می کند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
تغییر در موجودات طبیعی علت و فرایند تعین یافته و مشخصی دارد. از همین رو مطالعه ی پدیده های طبیعی و پیش بینی وضعیت آنها از طریق آزمون تا حد زیادی قابل دستیابی است.
اما پدیده های اجتماعی بعلت آنکه از اراده انسانها بر می خیزد، با تغییر و تبدیل اراده ی ادمی در معرض تغییر قرار می گیرد.
نتیجه آنکه گاه وضعیت پدیده ی اجتماعی بگونه ایست که گمان می رود هیچ امر ثابتی در جامعه وجود ندارد.
مراد استاد شهید از تغییرات اعتلایی تغییراتی است تکاملی و هم جهت با فطرت ادمی، در حالیکه تغییرات غیراعتلایی تغییراتی است قهقرایی و بر خلاف فطرت آدمی.
استاد شهید بر آنست که برخی از تعالیم دین می تواند همگام با تغییرات اعتلایی دچار تغییر شود، بر خلاف تغییرات غیر اعتلایی که نه تنها همگام سازی دین با آنها جایز نیست، بلکه باید در مقابل آن ایستادگی نمود.
سازو کار هماهنگ سازی دستورات دین با تغییرات اجتماعی همان فرایندی است که به آن «اجتهاد» گفته می شود.
این نگاه استاد شهید که همان امتداد اندیشه ی جریان حکمت و اجتهاد است، در مقابل دو جریان دیگر قرار دارد:
جریان اول: جریانی که تغییرات اجتماعی را به رسمیت نمی شناسد و در هیچ حوزه ای از تعالیم دینی قائل به انعطاف و همگام سازی نیست.
جریان دوم: جریانی که اصالت را به تغییرات اجتماعی داده و دین را عملا دنباله روی تغییرات اجتماعی می بیند.
جریان حکمت و اجتهاد، با اتکا به عقلانیت قرآنی و شیعی در جست و جوی راهی میانه، منطقی و قابل اجراست.
#تغییر_اجتماعی
#شهید_مطهری
#اجتهاد
#نظریه_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم)
🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟
تغییر هم در پدیده های طبیعی وجود دارد و هم در پدیده های انسانی و اجتماعی.
با این تفاوت که فرایند تغییر در پدیده های طبیعی ثابت و در نتیجه قابل پیش بینی و برنامه ریزی است، در حالیکه پدیده های اجتماعی به علت تاثیرپذیری از اراده انسانی دستخوش تغییرات متعددی می شود که پیش بینی و شناخت آن را دشوار می کند.
اینگونه است که تغییر اجتماعی خودش می شود یک مقوله ی جامعه شناختی که باید بدرستی تبیین و گونه های آن از هم باز شناخته شود.
فیلسوفان و جامعه شناسان بسیاری درباره ی مسئله ی تغییرات اجتماعی دست به قلم شده اند و یا آثاری نوشته اند که در تحلیل این مسئله به کار می آید.
از جمله در آثار امام، آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید صدر و شهید مطهری دستمایه های بسیار خوبی برای تحلیل این مسئله وجود دارد.
بحث از تغییرات اجتماعی در اندیشه ی شهید مطهری ره از آن جهت مهمتر است که این بحث و تقریرات آن، پایه ای است برای مسئله ی اجتهاد و همگام سازی جامعه و دین.
چنانکه اگر مسئله ی تغییرات اجتماعی بدرستی تبیین نشود، اساسا مجالی برای طرح مسئله اجتهاد باقی نمی ماند.
از همین رو در یادداشت بعدی مروری خواهیم داشت بر مسئله ی «تغییر و تکامل اجتماعی از دیدگاه استاد شهید» و تاثیر آن بر فرایند اجتهاد.
والله هوالموفق و المعین.
#نظریه_اجتماعی
#تغییرات_اجتماعی
#تکامل_اجتماعی
#شهید_مطهری
#اجتهاد
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم) 🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟ تغییر هم در
📌بعدالتحریر
🔹بحث از «روش اجتهاد» ،چه ارتباطی با «نظریه ی اجتماعی» دارد؟
🔻روش اجتهاد در واقع تامین کننده ی بخش تجویزی نظریه ی اجتماعی است.
(بخش تجویزی، آن بخش از نظریه ی اجتماعی است که با استفاده از توصیف ها و تبیین ها، به باید و نبایدها می پردازد. برخی نظریات اجتماعی دارای ابعاد تجویزی هستند، مانند نظریات اسلامی و نظریات انتقادی، اما برخی دیگر فاقد این بخش هستند و اصلا تجویز را از عهده ی نظریه خارج می دانند. مانند نظریات پوزیتیویستی که معتقدند کار نظریه فقط توصیف و تبیین است.)
در واقع روش اجتهاد تلاش می کند تا مبنای کنش های شرعی را -در جامعه ای که بخشی از کنش هایش از شریعت نشات می گیرد- مشخص کند و نشان دهد که این باید و نبایدهای اجتماعی از کجا و چگونه سر برآورده اند.
#اجتهاد
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌 گزارش یک رفت و برگشت علمی
🔹این روزها که ذهنم درگیر «نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره» است، پس از گشت و گذار در کتابهای نظریات جامعه شناسی و روش شناسی نتایجی حاصل شد که با یکی از اساتید فاضل در قم در میان گذاشتم.
شرح آن پرسش و پاسخ را در اینجا می آورم و امیدوارم برای دوستان هم مفید افتد:
«امشب پس از مدت ها کلنجار رفتن با آثار شهید مطهری با انگیزه ی استخراج نظریه ی اجتماعی ایشان به این نتیجه رسیدم که آثار ایشان فاقد ظرفیت برای استخراج نظریه ی اجتماعی است.
بله، او قطعا فیلسوف اجتماعی است و در این لایه کار خود را بدرستی انجام داده و از عهده ی ایجاد یک فلسفه ی علم الاجتماع متقن مبتنی بر حکمت و علوم اسلامی برامده، اما از فلسفه ی اجتماعی تا نظریه ی اجتماعی راه بسیار است.
همین ظرفیت فلسفه ی علم الاجتماع، البته او را فراتر از هر نظریه ای نشانده و به اندیشه ی او این ظرفیت را می دهد که چندین نظریه را پشتیبانی کند. اما اینکه خودش به نظریه اجتماعی وارد شده و مسائل مورد اتفاق نظریات اجتماعی را بررسی کند، خیر.
بنابر این پس از این، بیشتر بدنبال فلسفه ی اجتماعی او خواهم بود و تلاش خواهم کرد تا نظریه ی مبتنی بر این فلسفه را در آثار دیگر متفکرین جست و جو کنم.»
🔹پاسخ استاد:
🔻بخش اول:
«اندیشه ی شهید مطهری نه تنها واجد یک فلسفه ی اجتماعی قوی و متقن است، بلکه خود ایشان این فلسفه ی اجتماعی را به نظریه ی اجتماعی تبدیل کرده و بوسیله ی آن به توصیف، تبیین و تجویز در مسائل اجتماعی اقدام کرده است.
جمله ای از مسائلی که ایشان در آثار خود به آنها پرداخته است:
-روح اجتماعی مسلمین
- نفاق
-اخباریگری و اشعریگری، نسبت آنها و نتایج اجتماعی شأن
-انقلاب اسلامی
-سازمان روحانیت
-عزاداری
-تکامل اجتماعی انسان
-احیا تفکر اسلامی
-جامعه و تاریخ
چطور وقتی وبر از اخلاق پروتستانی و سرمایه داری بحث می کند یا آگوست کنت از مسیر تاریخ بحث می کند، نظریه اجتماعی است، اما وقتی مطهری از اشعریگری و انحطاط، یا تکامل تاریخ بر اساس حرکت انبیا صحبت می کند، نظریه اجتماعی نیست؟
پس مطهری هم نظریه اجتماعی دارد و هم بر اساس آن به حل مسئله اقدام کرده است.»
🔻بخش دوم:
«ما چه تعریفی از نظریه اجتماعی داریم؟
مطهری از مسائلی چون ماهیت جامعه ، عناصر وجودی جامعه، نسبت قراردادهای اجتماعی با فطرت، جامعه طبقاتی و جامعه ی مطلوب، نبرد حق و باطل بحث کرده.
نبرد حق و باطل را به نبرد درونی انسانها برگردانده و بر اساس آن سیر جامعه را از حیات جسمانی به روحانی توضیح داده و نسبت فرهنگ و اقتصاد و سیاست را روشن کرده.
چرا اینها را نادیده می گیریم.
او هم دارای فلسفه اجتماعی و دارای نظریه اجتماعی است. این دیگر کار ماست که نظریه ی او را بازشناسی و منقح کنیم.»
🔻بخش سوم:
«علاوه بر بخش های گذشته، استاد شهید دیدگاه های اجتماعی خود را در یک حوزه ی خاص(زن و خانواده) شرح و بسط داده و بالغ بر ده کتاب و مقاله در این حوزه عرضه نموده است.»
✅نتیجه گیری:
«همه ی آثار را باید دید و نظم منطقی اش را کشف کرد و آن را در قامت یک نظریه عرضه نمود.»
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌کوتاه درباره ی تغییر اجتماعی
تغییر اجتماعی از آن دست مقولاتی است که تاریخی به قدمت تاریخ اندیشه دارد، و شاید بتوان آن را نقطه ی آغاز تفکر فلسفی قلمداد کرد.
این مسئله وقتی با اجتماع پیوند می خورد دچار پیچیدگیهای مضاعفی می شود که شناخت و تحلیل آن را با دشواری روبرو می کند.
-در تغییر اجتماعی دقیقا چه چیزی تغییر می کند؟
در تغییرات اجتماعی متغیر اصلی کدام است و متغیرهای فرعی کدامند؟
-آیا در اجتماع انسانی امر ثابتی هم وجود دارد؟
- آیا تغییر اجتماعی همان قوه و فعل فلسفی است؟ در اینصورت آیا هر تغییری تکامل هم هست؟ و.....
-احیا جامعه امر یا لایه ی ثابتی هم دارد که از تغییر مصون باشد؟
-جایگاه انسان در تغییرات اجتماعی کجاست؟ آیا او هم با تغییرات اجتماعی تغییر می کند؟
اینها برخی از سوالاتی است که در مواجهه با مسئله تغییر اجتماعی در برابر ماست.
مواجهه ها با این مسئله در حکمت اسلامی و جهان غرب متکثر است.
مسئله آنقدر مهم هست که بر فهم ما از حیات انسانی و همچنین مدیریت روزمره ی زندگی تاثیر تامی بگذارد.
فعلا بمناسبت اینکه سیر اصلی بحث «اجتهاد در اندیشه شهید مطهری» از بحث تغییر اجتماعی عبور کرده و امیدوارم در آینده بتوانم پرونده ای برایش بگشایم.
#تغییر_اجتماعی
#نظریه_اجتماعی
#حکمت_اشلامی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم)
🔹فلسفه ی قانون
🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آدمی را احاطه کرده:
-قوانین طبیعی و تکوینی: که بصورت طبیعی بر زندگی همه ی انسانها سایه انداخته و ضمانت اجرای آنها نیز بطور طبیعی در عالم تکوین قرار داده شده و امکان تخلف از وجود ندارد.
قوانین طبیعی قوانینی هستند که بطور طبیعی بخش قابل توجهی از زندگی آدمیان را شکل داده و هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی مصادیق فراوان دارد.
-قوانین وضعی و قراردادی: که حاصل قرارداد و وضع است و قانونگذار برای تنظیم روابط فردی و اجتماعی آنها را بر اساس آنچه مصلحت می داند وضع می کند.
قوانین وضعی خود به دو صورت در میان آدمیان وضع می شوند.
صورت اول قوانین رسمی و قراردادی است که عده ای از نمایندگان مردم و یا شارع مقدس و نبی یا امام به وضع آنها اقدام می کنند.
-آداب و رسوم: صورت دیگری از قوانین وجود دارد که بصورت عرف و عادت و سنت در بین مردم ظاهر می شود که به آن فرهنگ یا آداب و رسوم می گوییم.
🔸 در میان سه دسته ی کلی قوانین (طبعی و وضعی و آداب و رسوم) دسته ی اول لایتغیر است و تخلف از آن نیز با مجازات طبیعت روبرو می شود.
اما آن دسته از قوانین که وضع آن به دست بشر است، متناسب با نیازها و تحولات در معرض تغییر قرار دارد.
🔻در باب قوانین موضوعه ی بشری که هدفش نظم عمومی است و با تغییر شرایط تغییر می کند مناقشه ای نیست، بحث عمده در باب قوانین شرعی است که با توجه به اینکه احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، تغییر آنها با تحول شرایط چه صورتی دارد؟
ما از طرفی با مصالح و مفاسد واقعی مواجهیم که نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم، از طرف دیگر با شرایط متغیری مواجهیم که یک قانون ثابت برای همه شرایط را بر نمی تابد.
اهمیت قوانین شرعی آنگاه که در نظامات اجتماعی ظاهر می شود بسی بیشتر است.
اگر قرار باشد قوانین شرعی منجر به ساخت نظامات اجتماعی شود، آنگاه تغییر در شرایط اجتماع و سپس تطابق آن با قوانین شریعت تبدیل به مسئله ای جدی می شود.
▪️این، همان مسئله ی اصلی است.
#نظریه_اجتماعی
#تغییر_اجتماعی
#شهید_مطهری
#اجتهاد
@taamollat
📌اجتهاد، هویت اجتماعی، پیشرفت
🔹اجتهاد فرایندی ست برای استمرار و بقای بخشی از سنت در امتداد آینده.
بنابر این هر جامعه ای که دارای سنت ها و ارزشهای پایداری باشد، قهرا نیازمند چنین ساز و کاری برای حفظ هویت خود می باشد.
از اینجهت اجتهاد با حفظ هویت اجتماعی پیوند وثیقی دارد.
این جامعه ی بی هویت و بی بنیان است که در شرایط اجتماعی متکثر، تنوع می پذیرد و در هر عصری شکل خاصی می گیرد.
اما جامعه ی اصیل و ریشه دار، با انگیزه ی حفظ سمت ها و ارزش های خود حتما گونه ای از فرایند اجتهاد را برای خود ایجاد خواهد کرد.
(تلاش های جهان مسیحیت برای عقلانی کردن دین در دوران قرون وسطی را باید تلاشی در همین راستا قلمداد کرد.
جهان مسیحیت از رهگذر عقلانی کردن مسیحیت در پی حفظ بقای و حفظ آن در ساحت اجتماع بود.
حتی آن زمان که از اعتقادات گذشته دست کشید، با اجتهاد در باورهای گذشته الهیات متناسب با پیشرفت را فراهم کرد و سپس به عالم جدید قدم گذاشت. )
این نکته نیز البته گفتنی است که همه ی تلاشها نیز الزاما به نتیجه ی مطلوب نمی رسد، برخی از مدل های اجتهادی به هدم دین و برخی دیگر به انحطاط جامعه منجر می شود.
از اینرو تدوین مدل اجتهاد، از جهت کارکرد اجتماعی بسیار حایز اهمیت است.
ویژگی خاص مکتب اجتهادی امامیه، پیوند آن با حکمت از سویی و در نظر گرفتن پیچیدگیهای اجتماعی از سوی دیگر است.
عقلانیت ناب اسلامی از سویی در مدل اجتهادی اثرگذار بوده و پیچیدگیهای اجتماعی نیز به نوعی به فرایند اجتهاد رنگ و شکل داده است.
روشن است اجتهادی که قرار است بعنوان بخشی از فرایند پیشرفت اجتماعی نگریسته شود، تنها به مسائل عملی محدود نمی شود؛ بلکه مسائل نظری را نیز در بر می گیرد.
البته اجتهاد در مسائل نظری، به معنی تجدید نظر در اعتقادات گذشته و ارائه اعتقادات جدید راه و بیراه نیست، بلکه بمعنی عرضه مسائل نظری جدید، به همان نظام اعتقادی گذشته و تدارک پاسخ انهاست، هر چند ارائه ی ضابطه مند تفاسیر جدید از مسائل اعتقادی نیز چندان دور از ذهن نیست.
این مدل اجتهادی پیشرو بیش از همه در آثار و اندیشه متفکران انقلاب اسلامی مانند امام و آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه ی مصباح جلوه گر شده و گمان ما بر این است که تنها مدل بومی توسعه و پیشرفت برای ایران اسلامی از بستر همین نظام اندیشه بر می خیزد.
این نوشتار ها در پی تبیین این مدل اندیشه ی اجتهادی است.
🖌محمدرضا کرباسچی
#نظریه_اجتماعی
#نظریه_پیشرفت
#متفکران_انقلاب_اسلامی
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
@taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش پنجم)
🔹تبیین مقتضیات و نیازهای زمان
🔹تردید نباید کرد که دیدگاه استاد مطهری درباره ی تغییرات اجتماعی، دیدگاهی برآمده از دیدگاه فلسفی و حتی کلامی است، خصوصا آنجا که وارد لایه ی تجویزی دیدگاه خود می شود، این رابطه ی منطقی بیشتر رخ می نماید.
علامه مطهری بعد از توصیف و تقسیم تغییرات اجتماعی به تغییرات نفس زمان و تاریخ، و تغییرات اراده و سلیقه ی ادمیان، لزوم هماهنگی با آن تغییرات را به صلاح آمیز یا فسادانگیز بودن آنها منوط می کند.
چه بسیار کسانی که تغییرات را اصیل گرفته و حکم به تبعیت از آن کرده اند و چه بسیار کسان که قائل به توقف مطلق در برابر تغییرات شده اند و آنانی که هم قائل به تفصیل شده اند معیار درستی دست نداده اند.
بر همین اساس از دیدگاه ایشان هر هماهنگی با اقتضائاتی را نباید صلاح و هر مخالفت با اقتضائاتی را نباید تحجر و واپس گرایی تلقی کرد.
چه بسا مقاومت در برابر یک مقتضای زمان، عین صلاح و اتفاقا تن دادن به یک تغییر و همراه شدن با آن عین تحجر و عقب افتادگی باشد.
ایشان سیدجمال الدین اسد آبادی را -علی رغم توقف و ایستادگی در برابر تغییرات ناشی از مدرنیته- یک مصلح اجتماعی بزرگ و «سلسله جنبان اقدامات اصلاحی» در جهان اسلام می داند.
🔻ملاک پذیرش تغییرات اجتماعی
ایشان ملاک پذیرش و برسمیت شناختن تغییرات اجتماعی را، قرار داشتن در مسیر رشد و کمال انسانی (فطرت) می داند و هر تغییری بیرون از این مسیر را خلاف جهت فطرت دانسته و معتقد است که اقدام درست ایستادگی در برابر آنست.
این نوع قضاوت درباره ی تغییرات اجتماعی، از نوع نگاه به هستی و واقعیات نشات می گیرد.
#نظریه_اجتماعی
#تغییر_اجتماعی
#شهید_مطهری
#اجتهاد
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش پنجم) 🔹تبیین مقتضیات و نیازهای زمان 🔹تردید نباید کرد که
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش ششم)
🔹در یادداشت قبل گفته شد که استاد شهید، بر اساس مبانی حکمی خویش تمامی تغییرات را برسمیت نشناخته و آن ها را به تغییرات در جهت کمال و تغییرات در جهت سقوط تقسیم می کنند. (اسلام و مقتضیات،ج۱, فصل۱۲)
تقسیم اقدامات به اصلاح و افراد نیز از همین مبنا ریشه می گیرد.
استاد شهید در فصل اول و دوم از بخش اول کتاب «انحطاط و ترقی تمدن ها» پس از بحث درباره ی علت اصلی تحول و تغییر تاریخی، به عوامل ترقی و انحطاط تمدن ها و جوامع پرداخته و لایه ای دیگر از #فلسفه_تاریخ مبتنی بر #حکمت_اسلامی را آشکار نموده است.
🔹راز اصلی حرکت در تاریخ
بحث از «علت اصلی حرکت جامعه و تاریخ» همواره تقاطع جریان حکمت اسلامی و جریانات دیگر، خصوصا فلسفه های مادی بوده است.
در حالیکه فلسفه های مادی بر عواملی چون جغرافیا و ابزار تولید تاکید می کرده اند، حکمت اسلامی به دلیل اصراری که بر استقلال انسان در مقابل جامعه دارد، نقش فرد انسانی و اراده ی او را پررنگ تر از سایر عوامل به تصویر می کشد.
استاد شهید پس از بررسی عواملی چون ابزار تولید، جغرافیا، نوابغ، زور و قدرت و نژاد، بر عامل «استعداد ابتکار در انسان» و «فطرت» او تاکید می کند و اصرار دارد که این دو -فارغ از جبراجتماعی و جغرافیا و زور سر نیزه ها، مهمترین عوامل تغییر و تحول تاریخ هستند.
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
#تغییر_اجتماعی
#اجتهاد
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌یادنامه ای برای همه ی مصلحان اجتماعی
(بمناسبت سالروز رحلت مصلح بزرگ امت اسلام، سیدجمال الدین اسد آبادی)
🔹اصلاحگری اجتماعی را بیقین باید بخشی از فعالیت جامعه شناسانه تلقی کرد که بدون آن، علم شناخت جامعه به ثمر نمی رسد.
بزرگترین جامعه شناسان، همان مصلحان اجتماعی بوده اند که علم خود را به صحنه آوردند و در جهت رشد اجتماعی بکار انداختند.
با این مقیاس، ما در طول تاریخ مان، جامعه شناسان و مصلحان بزرگی داشته ایم که اگرچه آنان را جامعه شناس یا مصلح نمی شناسیم، اما آنان حقیقتا چنین بوده اند.
خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی، امام خمینی، علامه طباطبایی، استاد شهید مطهری و... همگی مصلحان بزرگی بودند که دانش خود را در جهت شناخت جامعه و تغییر و اصلاح آن بکار گرفتند.
۲. بی گمان سیدجمال الدین اسدآبادی را باید سردمدار اصلاحگری اجتماعی در دوران اخیر بحساب آورد.
سیدجمال در دوره ای که امواج مدرنیته ذهن و قلب امت اسلام را درنوردیده و او را از خود بیخود کرده بود، پا به میدان گذاشت و با تکیه بر میراث اسلامی امت اسلامی را به بازگشت به هویت خویشتن فراخواند.
اصل توجه به جامعه و امت،
بیماری مزمن امت اسلام و از خودبیگانگی او، تفرقه و هضم شدن در هاضمه ی سایر امت ها، ارکان اصلی نگاه انتقادی سیدجمال به وضعیت امت اسلامی بود که در نهایت او را به تلاش های پیگیر برای بیداری و وحدت امت اسلام کشانید.
۳. فهم اشتباهی از اصلاح اجتماعی وجود دارد که بسیاری را فریفته و به کوره راه برده که بر اساس آن هر اقدامی در راستای تغییرات زمانه و یا در جهت رفاه و اسایش، اقدام اصلاحی شمرده می شود.
استاد شهید مطهری -که در اصلاح معانی ذهنی کلمات قوت ویژه ای دارد- در کتاب «اسلام و مقتضیات زمان»، به سراغ لفظ «اصلاح» می رود و می گوید: هماهنگ شدن با تغییرات اجتماعی را نباید الزاما اصلاح به شمار اورد، چه بسا تغییر ی که اتفاقا حرکتی فاسد و قهقرایی باشد. (فصل۱۲)
سپس ایشان در تعریف اصلاح واقعی مطالبی دارند که در همان کتاب قابل مشاهده است.
بر همین اساس ایشان سیدجمال را دقیقا بخاطر «همراه نشدن با تغییرات زمانه» و اصرار بر هویت خویشتن یک مصلح اجتماعی بزرگ می داند.
سیدجمال در زمانه ای که موج هستی شناختی و انسان شناختی جهان مدرن ذهن روشنفکران ایرانی را تسخیر کرده بود، اتفاقا به منظور حفظ هویت ایرانی و اسلام در برابر آن امواج ایستاد و راه پیشرفت را از مسیر هویت و علم بومی پیش کشید.
اگر آن اقدامات و اشارات سرانگشت او نبود، خدا می داند که مسیر پیشرفت حقیقی و بیداری امت اسلام چند سده ی دیگر به عقب می افتاد.
تاکید سیدجمال بر اینکه پیشرفت در وهله اول با شناخت خویشتن و پرهیز از ازخودبیگانگی رخ می دهد را باید جوهره ی اقدامات و تعالیم او دانست.
نسل انقلابی امروز ما به اندازه ی امام و دیگران، به سیدجمال و تعالیم او مدیون است.
۴. در میان امت اسلامی هنوز هم بسیاری هستند که راه پیشرفت را نه در حفظ هویت، بلکه در رها کردن هویت اسلامی می دانند و معتقدند راه پیشرفت آن است که «از فرق سر تا نوک پا فرنگی شویم.» طبیعتاً اصلاح در نظر اینان چیز دیگر و مصلح کس دیگریست.
نباید از اینان انتظار داشت که به سیدجمال و سلسله ای که او به حرکت انداخت روی خوش نشان دهند. تقابل آن روزها، امروز هم برقرار است.
۵.سخن درباره شخصیت و اقدامات او بسیار است، بماند برای فرصتی دیگر، غرض اصلی فقط توجه دادن بود به شخصیت او و اقدامات و مدل اصلاحی اش.
در زمانه ای که رسانه های بی در و پیکر و حوادث نو به نو، ما را از توجه به ارکان هویتی مان بازداشته اند.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
#اصلاحگری_اجتماعی
#نظریه_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش ششم) 🔹در یادداشت قبل گفته شد که استاد شهید، بر اساس مبا
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هفتم)
📌فلسفه ی دین و نظریه ی اجتماعی در نظام اندیشه ی شهید مطهری
🔹فلسفه ی دین در نگاه شهید مطهری، از آنجا که در بستری از فهم تاریخ و اجتماع حاصل شده، یکی از بهترین منفذ ها برای ورود به نظریه ی اجتماعی اوست.
مسئله عمیق تر و گسترده تر از آن است که در این فضای محدود بازگو شود؛ آنچه در زیر می آید رشته ای از مسائلی است که در موضوع «فلسفه ی دین» استاد شهید باید مورد بحث قرار گیرد.
(از عناوین هم روشن است که فلسفه ی دین ایشان، تا چه میزان با نظریه ی اجتماعی ایشان مرتبط و آمیخته است.)
۱. منشا و خاستگاه دین
۲. علل ختم نبوت
۳. رابطه ختم نبوت و تکامل اجتماعی انسانها
۴. علل اجتماعی نسخ شرایع گذشته
۵. رابطه ی نسخ شرایع و ادوار تمدن (آیا رشد تمدنی باعث نسخ شرایع شده؟)
۶. تقسیم نبوت ها به تبلیغی و تشریعی
۷. علم و عقل جانشین نبوت تبلیغی
۸. رابطه ی ثابتات و متغیرات دین با نیازهای ثابت و متغیر انسان
۹. رابطه ی دین و فطرت
۱۰. پیامبر خاتم و مسایل مربوط به ایشان
۱۱. قرآن کریم و مسایل مربوط به آن
۱۲. جایگاه مسائل جدید و اجتهاد در نظام دین
۱۳. متناهی بودن مسائل وحیانی برای بشر
۱۴. نسبت عقل و دین
۱۵. ....
👌اینها مشتی از مسائلی است که باید درباره اش ساعت ها مطالعه و گفت و گو کرد و ده ها مقاله و کتاب نوشت.
📚برخی از کتابهایی که بیشترین ارتباط را با مباحث فلسفه ی دین استاد شهید دارد:
▪️خاتمیت
▪️وحی و نبوت
▪️اسلام و نیازهای زمان
📝تتمه:
این مباحث را نباید مباحث نظری و مدرسی صرف در نظر گرفت.
اینها بنیان فهم ما از جامعه و تاریخ و دین و... .
بدون حل اینها و بدون داشتن یک نظریه ی اجتماعی متقن و عملیاتی، چگونه می خواهیم به سراغ اصلاح اجتماعی و تمدن اسلامی برویم؟ 🤔
#نظریه_اجتماعی
#فلسفه_دین
#امتداد_حکمت
#شهید_مطهری
#بار_بر_زمین_مانده
@taamollat
📌در این روزهای ماه مبارک، بحثی تربیتی، با عنوان «فطرت انسانی و نتایج تربیتی آن» را در یکی از مساجد تهران ارائه می کنم.
ساختار بحث مدل تربیتی است که استاد شهید ره، ذیل همین عنوان فطرت گسترده و در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند.
بحث از مدل تربیت فطرت محور در اندیشه ی استاد شهید، تشکیل دهنده ی بخشی از نظریه انسان شناسی ایشان خواهد بود؛
کما اینکه خود بحث نظریه انسان شناسی ایشان، یکی از مبادی حتمی نظریه ی اجتماعی ایشان بوده و قطعا در یافتن آن نظریه ی اجتماعی کلان موثر خواهد بود.
🔻دو نکته:
- از آنجا که مخاطبان عموم مردم هستند فضای بحث بسیار ساده و خودمانی است، اما تلاش شده از غنای مطلب کاسته نشود.
فایل های آن جلسات را جهت استفاده و نقد و نظر دوستان در اینجا قرار می دهم.
- بحث نظریه ی اجتماعی نیز فراموش نشده و انشالله در روزهای سپس تر ادامه خواهد یافت.
والله هوالموفق و المعین🌷
#نظریه_اجتماعی
#نظریه_انسان_شناسی
#نظام_اندیشه_متفکران_انقلاب_اسلامی
#شهید_مطهری
@taamollat
فطرت و نتایج تربیتی آن.pdf
745.6K
این، گزارش متنی مطالبی است که در طول ماه مبارک امسال در یکی از مساجد تهران ارائه شد، مشتمل بر کلیات نگاه #انسان_شناسي استاد شهید، همراه با اشاراتی از امام و علامه ره. و البته چون برای عموم تقریر شده زبانی عرفی دارد.
این بحث را باید گوشه ای از #نظریه_ی_انسان_شناسی #استاد_مطهری ره تلقی کرد که خود از مبادی #نظریه_ی_اجتماعی ایشان بحساب می آید.
چنانکه قبلا هم گفته شده بود برای کشف نظریه ی اجتماعی استاد شهید کارهای بسیاری باقی مانده که دستیابی به نظریه ی انسان شناسی یکی از آنهاست.
انشالله از هفته ی آینده که پرونده ی #نظریه_اجتماعی از سر گرفته خواهد شد، به برخی دیگر از مبادی و مبانی موثر در فهم نظریه اجتماعی ایشان اشاره خواهد شد.
والله هوالموفق و المعین.
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هفتم) 📌فلسفه ی دین و نظریه ی اجتماعی در نظام اندی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش هشتم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۱
در عرف عامه و همچنین جامعه شناسان اصلاح (reform) معادل تغییر مثبت و رو به جلو و امری ناشی از اراده ی انسانها و جریانها تلقی شده و در مقابل ثبات یا محافظه کاری قرار دارد.
اصلاحگران اجتماعی عمدتا کسانی بوده اند که وضع موجود جامعه را رضایت بخش ندانسته و علیه آن بپاخاسته اند.
اقدامات اصلاحی در طول تاریخ، از یک جهت، از دو حال خارج نبوده است:
یا اصلاحات روبنایی و معطوف به وضعیت های جزیی و زمانمند و یا اصلاحات زیربنایی و فکری.
روشن است که اصلاحات زیربنایی اگر چه زمان بر تر بوده اند اما تاثیر و دوام بیشتری داشته اند.
برای اقدامات اصلاحی روبنایی انبوهی از نمونه های تاریخی را می توان عرضه کرد، اما مهمترین اقدامات اصلاحی زیربنایی در تاریخ غرب را می توان رنسانس معرفی کرد که اصلاح را از لایه های زیرین و بطنی اجتماع یعنی ساحت فکر و اندیشه آغاز کرد و سپس دامه ی آن را به سطح زندگی عمومی گسترد.
در جهان اسلام نیز بسیاری اقدامات فکری زیربنایی رخ داد که به اعتباری می توان آنها را اصلاح نامید.
بزرگترین مصلحان اجتماعی در جهان اسلام، در دسته ی متفکرین قرار داشتند که دچاوانستند با برخی تغییر نگرش ها، عرصه های جدیدی از حیات اجتماعی را عرضه کنند.
استاد شهید مرتضی مطهری ره، در کتاب «نهضت های اصلاحی در صد ساله ی اخیر» به برخی از نهضت ها و جریان های اصلاحی جهان اسلام در سده ی اخیر اشاره کرده است.
خود استاد شهید را می توان یکی از مصلحان اجتماعی سده ی اخیر تلقی کرد که بر اساس یک تبارشناسی تاریخی از روندهای اصلاحی، و همچنین تکیه بر جریان علمی #حکمت_و_اجتهاد قدم در راه اصلاحگری اجتماعی گذاشته است.
در ادامه برخی از مبانی اصلاح اجتماعی و برخی از فرآیندهای اصلاحی در روش ایشان را مرور خواهیم کرد.
نیاز به گفتن نیست که از آنجا که اصلاحگری، کنشی اجتماعی و ناظر به جامعه است، روش اصلاح اجتماعی و مبانی و نتایج آن را باید بخشی از #نظریه ی استاد شهید تلقی نمود.
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش هشتم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۱ در عرف عامه و همچنی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲
مهمترین مسئله در باب اصلاح اجتماعی تعریف اصلاح است.
آیا هر تغییری الزاما اصلاح است و باید آن را تکاملی به حساب آورد؟
نهرو در فصول مربوط به انقلاب فرانسه، در کتاب تاریخی خود (نگاهی به تاریخ جهان) به ابعاد اجتماعی نظریه تکامل انواع داروین پرداخته و در آنجا شرح می دهد که چگونه نگاه تکاملی به تغییرات زیستی، به تغییرات اجتماعی نیز سرایت کرده و هر حرکت و تغییری، تکامل تلقی شد.
او در پی نشان دادن آن که چگونه پس از برافتادن نظام شاهنشاهی، جامعه ی فرانسه به امپراتوری ناپلئون تن داد، نظریه ی تکامل داروین را یکی از علل توجیه امپراتوری ناپلئون تلقی می کند که بر اساس آن امپراتوری ناپلئون -اگر چه زورگویانه تر از حکومت لویی شانزدهم- اما چون نمونه ای از تغییر است و هر تغییری هم تکامل است، پس امپراتوری ناپلئون قطعا بخشی از فرایند تکاملی جامعه است و باید آن را پذیرفت!
این بود که بفاصله ی کوتاهی از سرنگونی حکومت پادشاهی، لویی هجدهم دوباره به تخت پادشاهی نشست و جامعه ی فرانسه نیز از او استقبال کرد!
این یک نمونه برداشت تاریخی اشتباه از تکامل و اصلاح اجتماعی است. اصلاح اجتماعی اگر بدرستی تنقیح نشود، ممکن است حرکت اصلاحی جامعه را قرن ها به عقب بیندازد.
از این رو اصلاح اجتماعی باید به #نظام_اندیشه ی دقیقی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و تغییرات آن متکی باشد.
استاد شهید ره در ترسیم مدل اصلاحی جامعه نیز به مبانی علمی متقن جریان #حکمت_و_اجتهاد رجوع کرده و بر اساس آن به ترسیم تغییرات اصلاحی و قهقرایی اقدام کرده است.
🔹اصلاح در اندیشه ی اجتماعی استاد شهید
....
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#نظام_اندیشه
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲ مهمترین مسئله در باب
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳
- یکی از پیش فرض های حاکم بر دیدگاه اصلاح اجتماعی شهید مطهری، برخورداری جامعه از هویت مستقل و همچنین راهیابی صلاح و فساد در ذات جامعه است.
راهیابی صلاح و فساد در جامعه بدان معناست که چنانکه فرد انسانی به سلامت و بیماری متصف می شود، جامعه ی انسانی نیز.
این مطلب خود فرع بر آنست که جامعه دارای حالت نرمال و طبیعی باشد که بقای بر آن همان صحت و گذر از آن فساد جامعه تلقی می شود.
اتفاقا ایشان در کتاب «جامعه و تاریخ در قرآن» به برخورداری جامعه از فطرت تصریح می کند.
این بدان معناست که جامعه نیز به مانند فرد انسانی گونه ای خاص از خلقت و حرکت را اقتضا دارد که اگر در آن مسیر باقی ماند سالم و اگر از آن خارج شد، بیمار خواهد بود.
اصلاح اجتماعی نیز دقیقا در همین فضا صورت پیدا می کند. اصلاح در اندیشه ی استاد شهید بازگرداندن جامعه به همان مسیر فطرت خویش است. از اینرو هر تغییری الزاما تکامل و پیشرفت نیست، بلکه تغییری پیشرفت است که در مسیر «فطرت جامعه» باشد؛ و الا حرکت جامعه قهقرایی خواهد بود.
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#فطرت_جامعه
#نظام_اندیشه
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳ - یکی از پیش فرض های
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری (بخش یازدهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی (۴ و پایانی)
استاد شهید در کتاب اسلام و نیازهای زمان، در آنجایی که از تغییرات اجتماعی صحبت می کند، نکاتی دارند که اگرچه ذیل عنوان کلی «اصلاح اجتماعی» نیست، اما قطعا در فهم آن موثر است.
ایشان در آنجا می گویند هر تغییری که در حیات بشر اتفاق می افتاد الزاما مثبت و پیشرفت نیست و اینگونه نیست که باید با هر تغییری هماهنگ شویم، بلکه برخی تغییرات اجتماعی از آنجا که خلاف فطرت بشر و فطرت خود جامعه است، اتفاقا باید جلوی آن ایستاد.
بر این اساس اصلاحگری اجتماعی دو بعد دارد. بعد اول آن کنش مثبت در مقابل تحولات اجتماعی است، یعنی تلاش کنیم تا خود را به برخی معیارها و مرزها نزدیک کنیم، مانند پیشرفت علمی و صنعتی.
اما بعد دیگر که نام آن را کنش منفی می گذاریم عبارتست از ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی.
بر اساس آن مبانی پیش گفته، هر دو نوع کنش اصلاحگری است.
استاد شهید ره در آثار خود نیز هر دو بعد کنشگری اصلاحی را به ظهور رسانده.
ایشان از طرفی نسبت به برخی تغییرات اجتماعی مانند وقوع انقلاب اسلامی واکنش مثبت نشان داده و از طرف دیگر در برابر برخی تحولات اجتماعی، خصوصا تحولات فکری (که اتفاقا داعیه ی نوآوری و پیشرفت داشتند) سخت ایستاده و مقاومت کرده.
آثار ایشان مملو از هر دو گونه ی کنشگری اصلاحی است. رحمة الله عليه رحمة واسعة.
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#نظام_اندیشه
#متفکران_انقلاب_اسلامی
#کنش_اصلاحی_مثبت
#کنش_اصلاحی_منفی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری (بخش یازدهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی (۴ و پایانی) استاد شه
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دوازدهم)
🔹هستی شناسی جامعه ۱
پرداختن به اصل وجود جامعه و مسایل آن را باید مهمترین بعد نظریه ی اجتماعی استاد شهید تلقی کرد.
فهرستی از مسایلی که ذیل آثار ایشان قابل طرح است، به این شرح است:
_کیفیت تولد جامعه
_ وجود مستقل از فرد جامعه
_تراکم و اشتداد جامعه
_نسبت فرد و جامعه
_ثبات و تغییر در جامعه
_تغییرات اجتماعی
🔸بدون گفت و گو، جامعه متشکل از افراد انسانی است و بدون حضور انسانها هیچ اجتماعی صورت نمی بندد.
مراد از انسانهای تشکیل دهنده ی اجتماع نیز، انسانهای مرده نیست؛ و از همین رو اجتماع مردگان گورستان را هیچ گاه جامعه نمی نامیم، بلکه مراد، اجتماع انسانهای زنده ی دارای شعور و اراده است.
اجتماع چنین انسانهایی ما را در برابر پدیده ای قرار می دهد که اگرچه ناشی از حضور همان انسانهاست، اما امری فراتر از آنان است، بنحویکه با افزوده یا کاسته و یا تغییر آن انسانها، در اصل وجود آن جامعه تبدلی حاصل نمی شود.
❓اکنون سوال این است که اجتماع انسانها چگونه به شکل گیری این پدیده ی جدید منجر می شود؟
استاد شهید ره در کتاب «جامعه و تاریخ» و همچنین «جامعه و تاریخ در قرآن» با طرح بحث «اقسام ترکیب در پدیده ها»، ترکیب میان افراد در جامعه را از نوع ترکیب حقیقی می دانند.
واضح است که مراد از ترکیب در اینجا ترکیب آبدان و اجسام نیست، بلکه مراد ترکیب روح ها و معانی است.
فیلسوف اجتماعی معاصر استاد پارسانیا، در کتاب ارزشمند خویش، (جهان های اجتماعی) با بهره گیری از برخی مسائل بنیانی حکمت اسلامی، شرح جزیی تری از مسئله ی نحوه ی ترکیب در اجتماع بدست داده اند که متن زیر بخشی از آن است:
«اثبات وجود جامعه و یا نفی آن با روش تجربی ممکن نیست؛ حکمت متعالیه اصول و قواعدی را بنا می نهد که بر اساس آن می توان به اثبات وجود جامعه پرداخت.
اصول یاد شده عبارتند از:
۱. اصالت وجود
۲. حرکت اشتدادی وجود
۳. جسمانیه الحدوث و روحانیت البقا بودن نفس
۴. تجرد ادراکات بشری
۵. اتحادعلم، عالم و معلوم
۶.اتحاد عمل، عامل و معمول
بر اساس اصول یاد شده، حیات انسانی با حرکت وجودی و جوهری خود، صور معدنی، نباتی و حیوانی را یکی پس از دیگری طی می کند تا آنکه به جهان انسانی وارد می شود و در قلمرو حیات انسانی به ادراک صور و معانی متنوعی که در قلمرو حیات انسانی قابل وصول است، دسترسی پیدا می کند.
صور علمی به دلیل تجرد خود مقید به امور مادی نیستند و در آنها تغییر و حرکتی راه ندارد و نفوس انسانی با حرکت خود به سوی آنها راه می سپارند.
نفوس انسانی به دلیل اصل «اتحاد عالم با معلوم» با متحد شدن با صور علمی از یک سو آنها را به عرصه ی حیات و زندگی وارد می کنند و از سوی دیگر از طریق وحدت با معلوم خود، با یکدیگر وحدت و یگانگی پیدا می کنند.
صور علمی که در حوزه ی مشترک زندگی انسانها قرار می گیرند نقطه ی اتصال وحدت و یگانگی انسانهایی می شوند که با آنها وحدت پیدا می کنند، و به بیان دیگر این صور در حکم روح و جان واحد برای نفوس متعددی می شوند که با آنها اتصال وجودی پیدا می کنند.»
📚جهان های اجتماعی،۱۱۹-۱۲۰
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#هستی_شناسی_جامعه
#اصالت_وجود
#حرکت_اشتدادی
#اتحاد_علم_عالم_معلوم
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دوازدهم) 🔹هستی شناسی جامعه ۱ پرداختن به اصل وجود جام
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش سیزدهم)
🔹هستی شناسی جامعه۲
(ماهیت دوگانه ی انسان اجتماعی)
🔻چنانکه در تقریر استاد پارسانیا، از نحوه ی اتحاد افراد انسانی با صور علمی مشترک، و نحوه ی شکل گیری جامعه انسانی ذکر شد، انسان در مسیر صیرورت وجودی خود از مرحله جمادی به نباتی و سپس حیوانی وارد می شود و سپس از طریق اتحاد با صور علمی مشترک میان آدمیان هویتی جدید و افزون بر حیات های گذشته پیدا می کند.
حال یک سوال در برابر ما قرار دارد:
❓آیا با پیوستن انسان به آن صور علمی مشترک، مراتب قبلی حیات او زائل می شود یا اینکه انسان ضمن حفظ صورت های قبلی دارای هویت جدیدی به نام هویت اجتماعی می گردد؟
جواب این سوال از مسائلی است که به زبان های مختلف میان فیلسوفان اجتماعی مورد بحث قرار گرفته. رفت و برگشتی میان آثار استاد شهید و استاد پارسانیا و دیگرانی که در این حوزه قلم زده اند -بمانند استاد یزدان پناه- پاسخ بهتری به این سوال فراچنگ خواهد آورد.
استاد شهید در کتاب جامعه و تاریخ ضمن تاکید بر ترکیب حقیقی جامعه، به دلیل پای بندی به فطرت انسانی، به هیچ وجه از اصالت فردی انسان در برابر جامعه عقب نشینی نکرده و نهایتا قائل به اصالت توامان فرد و جامعه می شود.
به عبارت دیگر اگرچه انسان به جهت اتحاد با سایر انسانها در صور علمی مشترک، به ساحتی به نام جامعه وارد شده، اما این اتحاد همه ی ابعاد وجودی او را در بر نمی گیرد و همه ی وجود او را تسخیر نمی کند؛ بلکه ساحت هایی از وجود او هست که ازین ترکیب برکنار است؛ از اینرو انسان این ظرفیت و امکان را دارد که علیه جامعه ای که در آن وارد شده دست به شورش و طغیان بزند.
چنانکه روشن است چنین استنتاجی، برآمده از رویکرد #انسان_شناسی #حکمت_اسلامی است.
🔻بحث از رابطه ی فرد و جامعه و تبیین فلسفی آن را باید یکی از نمونه های برجسته ی #امتداد_حکمت قلمداد کرد.
این مسئله - که در فضاهای جامعه شناسی، از آن به مسئله ی #عاملیت_و_ساختار تعبیر می شود - ، از مسائل بنیانی علوم اجتماعی است و هیچ نظریه ی علوم اجتماعی نیست که از پاسخگویی به این دوگانه خلاصی داشته باشد.
استاد شهید و سایر فیلسوفان اجتماعی نیز، به بیانی که خلاصه ای از آن گذشت، ظرفیت حکمت اسلامی را در حل این مسئله به نمایش گذاشته اند.
#نظریه_اجتماعی
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#انسان_شناسی
#فطرت
#عاملیت_و_ساختار
@taamollat
تأملات اجتماعی
📣 جلسه ی دوم کارگروه «فلسفه ی دین از منظر شهید مطهری ره» ، پنجشنبه، اول تیر، پس از نماز صبح (حدود۳:۴
🔖گزارش جلسه
🔗دومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از دیدگاه شهید مطهری ره»، دقایقی پیش به پایان رسید.
دستور کار این جلسه، بررسی دیدگاه ها درباره خاستگاه دین بود. استاد شهید بعنوان نمونه به مواردی چون جهل، ترس و کنترل اجتماعی، بعنوان بخشی از ادله ی توجیه حضور دین در جامعه اشاره کرده اند.
نکته ی جالب توجه آنکه تمام کسانی که بدنبال توجیهی برای حضورم دین در جامعه هستند، گویا پیش فرضشان این است که دین نسبتی با جامعه ندارد و اگر می بینم جامعه ای به سمت دین می رود، باید در پی علل آن باشیم.
دیدگاه استاد شهید دقیقا بر خلاف این مطلب است و ایشان معتقدند دینداری اتفاقا نه تنها خلاف اقتضای حیات بشر نیست، بلکه اگر اجتماع بشری در مسیر طبیعی خودش قرار داده باشد، میل به سمت دین یک امر قطعی خواهد بود.
از نکات مهم و قابل توجه دیگر در این جلسه، بررسی دیدگاه فروید در باب خاستگاه دین بود که در بستر روانشناسی خاص وی مطرح گردیده است.
الحمدلله، جلسه خوب و پرباری بود.
#فلسفه_دین
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌اندک اندک جمع مستان می رسند🏃♂🏃
🔹با گذشت دو هفته از آغاز به کار حلقه های علمی #مدرسه_حکمت_سلمان به لطف خدا این حلقه مورد توجه و اقبال اهل علم و دغدغه مندان تفکر انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
دوستان و علاقمندانی بصورت حضوری و مجازی برای شرکت در جلسات یا تشکیل حلقه های جدید ابراز تمایل کردند.
انشالله و با عنایت امام عصر (عج) از این هفته دو حلقه ی مطالعاتی جدید، به مجموع حلقات علمی مدرسه ی حکمت سلمان اضافه می شود.
🔸اول: حلقه ی فلسفه ی تاریخ
چنانکه قبلاً هم متذکر شده ایم، فلسفه ی تاریخ و رویکرد استاد شهید به تاریخ، بی شک یکی از قطعات پازل #نظریه_اجتماعی استاد شهید خواهد بود؛ بطوریکه امیدواریم پژوهش های حلقه ی «فلسفه ی دین»، در نقطه ای با مباحث فلسفه ی تاریخ پیوند بخورد.
اداره ی این حلقه به عهده ی یکی از دانشوران ارجمند و دانش آموختگان حوزه و دانشگاه خواهد بود که بعداً به تفصیل معرفی خواهد گردید.
🔸🔸دوم: حلقه ی اقتصاد اسلامی
بدون شک تحلیل مسائل اجتماعی، بدون اطلاع از اقتصاد و تاثیرات آن بر پدیده های اجتماعی امکانپذیر نیست.
ولی شناخت تاثیر اقتصاد بر جامعه، خود متوقف بر اشراف حداقل کلی بر دانش پیچیده ی اقتصاد است.
در اولین جلسه ی #حلقه_اقتصاد_اسلامی، یکی از دانشوران حوزوی و دانشگاهی که در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل است، کلیات دانش اقتصاد و برخی از مفاهیم اولیه ی آن را شرح خواهد داد.
🕰جزییات زمان جلسات در روزهای بعد اطلاع رسانی خواهد شد.
#مدرسه_حکمت_سلمان
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#نظریه_احتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
#فلسفه_تاریخ
#اقتصاد_اسلامی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر: ۱. از جهت تبلیغی همین نگاه را در مناسبت های دیگر درباره ی سایر ائمه ادامه داده و می د
📌چارچوب تاریخی
🔹چارچوب تاریخی دیدگاهی کلان درباره ی تاریخ و جوامع بشری است که همه ی مسائل خرد در پرتو آن فهمیده و تحلیل می شود.
از این رو آن چارچوب تاریخی شکل گرفته در ذهنیت عموم مبنای تحلیل، قضاوت و پیش بینی خواهد بود.
مثلا تحلیل کسانی که تاریخ را اساسا مجلا و محل ظهور جریان حق می بینند و باطل را طفیلی و سربار حق می دانند، با تحلیل کسانی که حرکت تاریخ را محصول کنش و واکنش دو جریان حق و باطل و یا اصلا جریان باطل را قدرت پیروز تاریخ می دانند متفاوت است.
تحلیل کسانی که تاریخ و جامعه را دارای فطرت و ذات می دانند با تحلیل کسانی که تاریخ و جامعه را فاقد فطرت و محصول صرف اراده ی آدمیان از ریشه متفاوت خواهد شد.
و همچنین تحلیل کسانی که حرکت تاریخ را تکاملی می دانند با تحلیل غیر آنها متفاوت است.
قرآن درباره ی همه ی این سوالات پاسخ های روشنی دارد که همان ها مبنای تحلیل قرآن کریم از اقدامات انبیا و سایر حوادث است.
ما در مسجد هم سعی می کنیم این چارچوب را از قرآن استخراج کرده و آن را در تحلیل مسائل خرد از آسیب های اجتماعی گرفته تا انقلاب اسلامی به کار بگیریم.
▪️اولین ثمره ی داشتن چارچوب تاریخی، خودآگاهی تاریخی و خودآگاهی ملی و سپس حرکت در مسیر است.
بدون داشتن چارچوب فهم تاریخی خودآگاهی رخ نمی دهد و بدون خودآگاهی تکامل و پیشرفت بی معناست.
#چارچوب_تاریخی
#خودآگاهی_تاریخی
#نظریه_اجتماعی
@taamollat
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی آیت الله خامنه ای (حاشیه ای بر خطبه ی اول نماز جمعه ی۱۳ مهر۰۳)
🔹بیانات امروز «آقا» در خطبه ی اول نماز جمعه، پیرامون شبکه ی ارتباطی امت اسلامی را، باید همان بازتعریف الگوی جامعه ی اسلامی، این بار در عرصه ی بین الملل دانست.
به عبارت دیگر بیانات امروز امتداد همان مدل ولایت، در عرصه ی بین الملل است.
اگرچه در تبیین مفهوم ولایت گاهی بر سرپرستی تاکید می شود، اما آقا در کتاب طرح کلی، در تبیین مفهوم ولایت، بر معنای پیوستگی و ارتباط تاکید دارند. به عبارت دیگر ایشان جامعه ی ولایی را جامعه ای می داند که در وهله ی اول بین آحاد آن ارتباط و پیوستگی و هماهنگی وجود دارد و اینگونه نیست که هر کس در پی تامین خواسته ها و منافع خود باشد.
آقا امروز این معنا از ولایت را در عرصه ی روابط بینالملل ترسیم کردند که بر اساس ملت های مسلمان نیز باید بهم پیوسته و متحد باشند، بطوریکه تعرض به یکی پاسخ بقیه را نیز در پی داشته باشد و اصولاً معنای امت چیزی جز این نیست.
🔹این مدل از نظم بین المللی تقابل آشکاری دارد با نظم فعلی جهان و ظرفیت های جدیدی از حیات اجتماعی انسان را پدیدار می کند.
بسیار جای فکر و تحقیق دارد این الگوی نظم اجتماعی.
درباره اش بیشتر خواهم نوشت انشالله.
#نظریه_اجتماعی
#ایت_الله_خامنه_ای
@taamollat