eitaa logo
تأملات اجتماعی
181 دنبال‌کننده
287 عکس
89 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در این روزهای ماه مبارک، بحثی تربیتی، با عنوان «فطرت انسانی و نتایج تربیتی آن» را در یکی از مساجد تهران ارائه می کنم. ساختار بحث مدل تربیتی است که استاد شهید ره، ذیل همین عنوان فطرت گسترده و در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند. بحث از مدل تربیت فطرت محور در اندیشه ی استاد شهید، تشکیل دهنده ی بخشی از نظریه انسان شناسی ایشان خواهد بود؛ کما اینکه خود بحث نظریه انسان شناسی ایشان، یکی از مبادی حتمی نظریه ی اجتماعی ایشان بوده و قطعا در یافتن آن نظریه ی اجتماعی کلان موثر خواهد بود. 🔻دو نکته: - از آنجا که مخاطبان عموم مردم هستند فضای بحث بسیار ساده و خودمانی است، اما تلاش شده از غنای مطلب کاسته نشود. فایل های آن جلسات را جهت استفاده و نقد و نظر دوستان در اینجا قرار می دهم. - بحث نظریه ی اجتماعی نیز فراموش نشده و انشالله در روزهای سپس تر ادامه خواهد یافت. والله هوالموفق و المعین🌷 @taamollat
📌 الگوی اصلاح اجتماعی در مسجد 🔹ابتدایی که مسئولیت مسجد را قبول کردم، نگاهم صرفا نماز و حتی کار فرهنگی هم نبود، بلکه نگاهم این بود که جامعه ی کوچکی را دارم در اختیار می گیرم که قرار است آن را تا سر حد یک تمدن محلی کوچک راهبری و مدیریت کنم. گفت و گوهایمان با برخی نخبگان داخل و خارج مسجد همین بود که چه باید بکنیم که مسجد محل رشد همه ی جانبه ی فرهنگی، دیتی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و .... مردم از زن و مرد و پیر و جوان باشد. از همان ابتدا هم گفت وگوهای مفصل علمی خوبی شکل گرفت و هنوز هم ادامه دارد. - یکی از نکات مورد اتفاق این بود که مسجد برای پیشرفت عمومی مردم حتما نیازمند اصلاحات فرهنگی و اجتماعی است. برخی عادات و سنت ها باید برگردد و برخی نگرش ها و اخلاقیات که مانع رشد است حتما باید اصلاح شود. در گفت و گوهایمان در حلقه های اندیشه ورز در باب تربیت اجتماعی، اخلاق اجتماعی و مسئولیت اجتماعی که لازمه ی حتمی یک جامعه ی سالم است به نتایج فوق العاده ای رسیدیم، هر چند اجرای آنها اصلا کار آسانی نیست. مبنای نظری مان هم در اعمال اصلاحات را عمدتا از مباحث شهید مطهری ره و مدل اجرایی کار را از روش مدیریت اجتماعی آیت الله خامنه ای اخذ کرده ایم. امیدوارم روزی بتوانم تجربیات این کار اصلاحی و دشواری های آن را قلمی و عرضه کنم؛ تا آن موقع به همین یادداشت های پراکنده اکتفا می کنم. اجمالا اینکه ما در ایجاد یک الگوی اصلاح اجتماعی بر اساس نظام اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی، داریم به جاهای خوبی می رسیم؛ ربنا و لک الحمد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای » (بخش هشتم) 🔹 فصل سوم، چیستی
📌 درباره ی کتاب «درامدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» (بخش نهم) 👈فصل سوم: چیستی علم: لایه های نگاه ایشان به مقوله ی علم ▪️در میان انبوه مسائلی که در باب حقیقت و کارکرد و تاثیرات اجتماعی علم قابل طرح است، نویسنده ی کتاب به شرح و تبیین برخی از مهمترین موارد مطرح شده توسط ایشان می پردازد. در زیر فهرست این موارد را عرضه و برخی از مهمترین آنها را شرح خواهیم نمود. ۱- علم، معرفت خدا و معرفت دینی ۲-علم و فرهنگ سازی ۳- علم و هدایت‌گری کنش های اجتماعی ۴- علم و برنامه ریزی و سیاستگذاری اجتماعی ۵-علم بمثابه ی منبع قدرت ۶-علم و سرمایه ی اجتماعی ۷-ماهیت علم و مسائل آن (نسبت علم با فکر، فلسفه و ایدئولوژی و....) ۸-تقسیم بندی و تقسیمات علوم ▪️مروری بر عناوین مطالب آیت الله خامنه ای در باب علم نشان می‌دهد که ایشان علم را یکی از پایه های مهم شکل گیری جامعه ی انسانی می دانند که با تغییر نگرش به آن، ساختار و بافت جامعه نیز دستخوش تغییر می شود. «با تلقی های مختلف از علم در هر جامعه ای، هویت فرهنگی و قدرت سیاسی و اقتصادی آن جامعه تغییر کرده است.» (ص۱۵۹) چنانکه از عناوین بالا روشن است بخشی از مطالب ایشان ناظر به حقیقت و جایگاه علم و نسبت آن با ایدیولوژی و فلسفه و.... است. مباحث آیت الله خامنه ای در این بخش ها عموما در پاسخ به دیدگاه های غربی و در مقام تشریح دی گاه اسلام به مقوله ی علم است. خصوصا نسبت علم با فلسفه که از مباحث مناقشه‌برانگیز غرب در چهار قرن گذشته بوده و بخشی از آن مناقشات به جهان اسلام نیز راه یافته است. ▪️بخش دیگر مباحث ایشان ناظر به روشنگری درباره ی جایگاه علم در جامعه سازی و تمدن سازی است. به نظر می‌رسد که مهمترین تاثیر علم در جامعه سازی همان مطلبی است که در صدر فهرست بالا قرار دارد و آن عبارتست از تاثیر علم در معرفت خدا و جهان. این بخش که دقیقا پاشنه ی آشیل معرفت شناسی غرب است، با روشن کردن مفهوم و جایگاه خدا در حیات بشر و همچنین شناخت طبیعت و مشخص کردن نسبت انسان با آن، مقدمات لازم برای سایر معرفت ها را فراهم کرده و زمینه برای شکل گیری سایر علوم از جمله علوم انسانی قرار گرفته و در گام بعد به تولید فرهنگ، افزایش سرمایه ی اجتماعی و نهایتا سیاستگذاری در حوزه های مختلف منجر گردیده است. ▪️در نگاه آیت الله خامنه ای ، چنانکه دین از پستوی مدرسه به بیرون کشیده شده و به عرصه ی جامعه سازی و نظام سازی وارد می گردد، علم نیز چنین ظرفیتی دارد و در همه ی حوزه ها موثر و کارساز است. نکته ی مهم دیگر در اندیشه ی ایشان، توجه همزمان به همه ی علوم و معارف است، از علوم وحیانی گرفته تا دانش های فلسفی و علوم پایه و علوم تجربی و.... . از نگاه ایشان هرکدام از این دانش ها نقش خاص خود را در جامعه سازی و نظام سازی دارد که از عهده ی سایر دانش ها بیرون است. ▪️کتاب مستندات فراوانی از کلمات ایشان در این باب ذکر کرده که نقل همه ی آن مقدور نیست، اما در فصل سوم کتاب دستیاب است. @taamollat
📌تحلیلی بر «نوع مواجهه ی شهید مطهری با مسئله ی وجود جامعه» (بخش دوم و پایانی) ۶. به عبارت دیگر کلمات استاد شهید و استاد پارسانیا را اینگونه می توان جمع بندی نمود: «افراد انسانی با اتحاد با معانی، عواطف و ارزش ها، علاوه بر آن معانی، با افراد دیگری که آن معانی را دریافت کرده و با آنها متحد شده اند، نوعی اتحاد و یگانگی وجودی پیدا می کنند که امری افزون بر هویت فردی انهاست، به عبارت دیگر این هویت جدید و مشترک با سایرین که به هویت فردی آنها افزوده می شود همان روح جمعی یا جامعه است که نوعی یگانگی میان افراد متحد با آن معانی پدید می آورد. نکته ی قابل توجه در کلمات استاد شهید آنست که جامعه، وجود مستقل و یگانه ای از افراد ندارد، بلکه همان روح جمعی موجود در هویت جمعی و مشترک افراد است.» (جامعه و تاریخ) ۷. نتایج: الف: جامعه با همین نحو وجود که گویا وجود رابطی است، بعنوان بخشی از هویت افرادی که معانی موجود در آن را پذیرفته اند، بعضی امور را بر افراد انسانی تحمیل و آنها را تحت اجبار قرار می دهد. این البته هرگز به معنی جبر تکوینی انسانها نیست، بلکه بدان معناست که این روح جمعی، با وصف «مشترک بودن میان افراد متعدد» دارای چنین نیرویی هست. ب: به فرموده ی آیات قرآن کریم که مورد استناد استاد شهید نیز می باشد، این روح جمعی خود دارای احکام ویژه ای چون حیات و ممات و حتی فطرت است. تحلیل برخورداری روح جمعی از فطرت و اثرات آن نیازمند نوشتار مستقلی است، اما بطور خلاصه می توان گفت که اگر دسته ای از معانی در هویت ثانوی و روح جمعی مردمانی قرار گرفت، همین خاصیت مشترک بودن، ظرفیت ها و قابلیت هایی را در آن روح جمعی ایجاد می کند که از آن تعبیر به «فطرت» می کنیم. ج: جامعه ی انسانی بیش از آن که مرز جغرافیایی داشته باشد، دارای مرزهای فرهنگی است. چه بسا انسانهایی که فرسنگ ها از موطن بعضی معانی دورند اما بجهت حفظ اتحاد با آن معانی همچنان عضو آن جامعه هستند و چه بسا جسم کسی در محیطی باشد، اما بجهت بیگانه بودن از معانی آن جامعه و اتحاد با معانی جامعه ی دیگر، از جامعه ی خود دور و عضو جامعه ی دیگر محسوب شوند. د: یکی از مهمترین نتایج رویکرد متفکران مسلمان به هر تعریف جامعه تفاوت ذاتی آن با تعاریف مادی است. در حالیکه جامعه در نظریات مدرن اجتماعی از انسانها در فرم تقسیم کار و کنش های شکل گرفته بر اساس آن و با هدف رفع نیازهای ذاتی است، جامعه در نگاه متفکران مسلمان مرتبه ای از حیات است که آدمی پس از حیات معدنی، نباتی و حیوانی و از طریق اتحاد با معانی متعالی به آن دست می یابد. در حالیکه در نگاه های مادی جامعه با رفع نیازهای ضروری، انسان را در مسیر فردیت سوق می دهد، در نگاه اسلامی انسانها با اتحاد با معانی متعالی، وارد لایه های عمیق‌تر پیوند، آنهم در لایه ی معنوی و روحی می شوند. در حقیقت اگر جامعه در نگاه مادی زمینه ای برای رفع نیاز ها و سپس رها شدگی بشر است، جامعه در نگاه اسلامی مرتبه ای از مراتب کمال توحیدی بشر است. از همین رو مطابق آنچه آیت الله خامنه ای در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ذکر کرده اند، الگوی اداره و نظم جامعه ی اسلامی الگوی ولایی است. در این مطلب که چهارراه مباحث اجتماعی متفکران مسلمان است، نکات و دقائق بسیاری وجود دارد، که در نوشتاری دیگر بدان خواهیم پرداخت، به فضل الهی. @taamollat