eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
267 عکس
86 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️برخی از نمادهای ساده ی زندگی شرقی مثل چای و بساط قهوه ی عربی و حلویات سوری و عراقیو اینجور چیزها هم در نمایشگاه بود که حال و هوای کاظمین و بازار نجف را تداعی می کرد. آنقدری که در کوچه پس کوچه های کاظمین و کربلا و نجف چرخیده ام و تصاویری که از بازار و زندگی عادی در سوریه دیده ام، این بی ذهنم می آید که زندگی مردم در این نواحی چقدر هنوز طبیعی و ساده است. همه چیز خودش است و هیچ چیزی تلاش نمی کند خودش را زیباتر و کاراتر از آنچه هست نشان دهد. گاهی در کافه ای زنگ و رو رفته عده ای پیرمرد دور هم وقت می گذارنند و قلیان دود می کنند و می روند و نهایت زندگی شان همین است. در نتیجه روی دیگری ندارند که دیده نشود. کلا در این فضاهای شرقی، همه چیز معنا دارد، اما پشت صحنه و لایه ی پنهان ندارد. تمدن مشرق زمین یک ابر زمخت و وسیع از معناست که بر سر بشر کشیده شده. ویل دورانت که در درک امور معنوی قدری به ما شرقی ها نزدیک است، در جلد اول تاریخ تمدنش، به مصر که می رسد دامن از کف می نهد و نمی تواند شور و سوقش را نسبت به این مجموعه ی در هم تنیده ی معانی پنهان کند و درباره ی مصر آن قدر می نویسد و می نویسد که قلم را به فنا می دهد. حتما بخوانید این بخش را. به وجد خواهید آمد از شوق عجیب او به مصر
📌 امروز ۱۶ مرداد ۲۹مین سالگرد رحلت پدر بزرگوارم مرحوم حاج عباس کرباسچی است که هنوز و بعد سالهای طولانی الهام بخش اینجانب در رفتار و روش و سلوک ایمانی می باشد. الان که بعد سالها فکر می کنم احساس می کنم مهمترین ویژگی شخصیتی ایشان، اعتدال شخصیتی ایشان در همه ی امور بود، هیچ گاه افراط و تفریط از او به یاد ندارم. عصبانیت هم داشت باندازه بود. من سالهای کوتاهی همراه او بودم، اما حلاوت سلوک ایمانی او بعد این سالها هنوز در کامم هست. درباره ی اساتید و فضای تربیتی دوران جوانی ایشان در تهران دهه ی چهل و پنجاه، قبلا مطالبی نوشته ام و انشالله باز هم خواهم نوشت. در اینجا همین قدر بگویم که سلوک ایمانی ایشان که از آن سخن می گویم، امر اتفاقی نبود، بلکه کاملا آگاهانه و با برنامه بود. مدتی پیش با برخی از دوستان قدیمی ایشان صحبت های مفصلی داشتم و نکات بسیاری از فضای تربیتی ایشان را بدست آوردم که برای امروز ما می تواند بسیار آموزنده باشد. انشالله می نویسم. همراهان محترم کانال می دانند که اینجانب نسبت به فضای دینی و اخلاقی شهر تهران در دهه ی چهل و پنجاه تمرکز خاصی دارم و آن دوران را یکی از بخش های مهم تشکیل دهنده ی هویت دینی در عصر کنونی می دانم. پدر اینجانب و بسیاری از هم نسلان او تربیت شده های این دوره اند. در این باره بیشتر خواهم نوشت انشالله. فی الحال از خوانندگان محترم تقاضامندم ایشان و مرحوم والده ی ما و همه ی درگذشتگان از مومنین را به فاتحه ای مهمان کنند.‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تحلیل وضعیت اسرائیل در شبکه وزارت خارجه آمریکا: اسرائیل دیگر نه تنها اهمیت استراتژیک برای غرب ندارد، بلکه به دردسر بزرگی برای آمریکا و اروپا تبدیل شده است! @taamollat
تأملات اجتماعی
🔴 تحلیل وضعیت اسرائیل در شبکه وزارت خارجه آمریکا: اسرائیل دیگر نه تنها اهمیت استراتژیک برای غرب ندار
📌اسرائیل و آخرین برگ استعمار قدیم 🔹به ابعاد سیاسی این اعتراف کاری ندارم، حتی به بعد اجتماعی آن و اینکه چه بر سر قوم یهود خواهد آمد. این را هم فعلا کاری ندارم. با توجه به این اعتراف، می خواهم توجه را به این نکته جلب کنم که: بعد از شروع حرکت های استقلال طلبانه در کشورهای مختلف برای رها شدن از استعمار، تاسیس اسرائیل آخرین پنجره ی حضور و نفوذ استعمارگران برای حضور و دخالت مستقیم در کشورهای جهان سوم بود. و غرب در این سالها تلاش کرد با حمایت و تقویت اسرائیل در این منطقه، همچنان کشورهای ضعیف را وابسته و درگیر نگه دارد. اکنون که چنین اعتراف می کنند و خودشان می گویند حمایت از اسرائیل به صرفه نیست، گویی آخرین پنجره ی استعمار مستقیم هم در حال بسته شدن است. این را بگذارید کنار فرسودگی فکری و سیاسی و فرهنگی تمدن غرب و قدرت گرفتن تدریجی شرق. فضایی که از مشرق زمین در حال ظهور است، سابقه ی استعمارگری ندارد، بلکه بیشتر به توافق و همسازی، تجارت و تبادل فرهنگی شهره است. پایان قریب الوقوع اسرائیل پایان تمدن غرب و آغاز روزهای جدید جهان خواهد بود. غرب برای بقای اسرائیل، در این ده ماه هر چه در توان داشت و میخواست به میدان آورد و از همه مهمتر، شمشیر آخته ی خود را در نهایت سبعیت بیرون کشید، اما شرایط برای اسرائیل روز به روز در حال بدتر شدن است. تیغ علم و اقتصاد و سیاست و نظامی‌گری غرب دیگر کارگر نیست. اوضاع طوری است که گویی روزهای زیبای جهان تازه دارد فرا می‌رسد. بوی گل و سوسن و یاسمن آید....🌷🌷🌷 @taamollat
تأملات اجتماعی
▪️برخی از نمادهای ساده ی زندگی شرقی مثل چای و بساط قهوه ی عربی و حلویات سوری و عراقیو اینجور چیزها
📌 در مسیر وحدت جهانی 🔹یکی از تجربیات جالبم در مدت حضور در مع بین الملل حرم حضرت معصومه س، و ارتباط با بازدیدکنندگان خارجی قم، این بود که اقوام و ملت هایی که بویی از حرکت انبیا برده و یا کلا در همین فضای ادیان بودند، از جهت امکان تفاهم بسیار مستعد بودند. مثلا آنجا دستم آمد که فضای فکری و روحی ما و بیشتر اروپاییها و حتی آمریکاییها بسیار به هم نزدیک است. مثلا آنها هم مثل ما از مفاهیمی چون توحید، معنا، تقدس، عبادت و امثال اینها درک روشن و واضحی داشتند. و یا مثلاً وقتی از صلح صحبت می کنیم، لایه های مشترکی از آن به ذهنمان می آید. گاهی برخی گروه ها را به زیر گنبد شبستان تابستانی مسجد اعظم می‌بردم و می گفتم نقش و نگارهای زیر گنبد را خوب نگاه کنید. این نقش ها نماد موجودات هستند که همگی به یک نقطه ی کانونی (مرکز زیر گنبد) بر می گردند و این همان مفهوم بازگشت همه ی موجودات به سوی خداست. عمیقأ از درک این مفهوم به وجد می آمدند و آن را سر می کشیدند. البته این تفاهم با هلندی ها یا آمریکاییها مثلا خیلی بیشتر و با فرانسوی ها و انگلیسی ها و چینی ها به مراتب کمتر بود و گاهی حس می کردم که بعضی حرف هایمان برای اینها کاملا مفهوم نیست. یک بار گروهی شامل ۱۴ آمریکایی را به مقبره ی پروین اعتصامی بردم و برایشان قدری درباره ی وضعیت زنان و شعر و ... صحبت کردم. ناگهان یکی شان شعری از پروین را مطالبه کرد. از قضا تک بیتی از او به یاد داشتم. همان را خواندم و به انگلیسی برگرداندم: «زان به تاریکی گذاری بنده را، تا ببیند آن رخ تابنده را» «Allah put you in darkness, to show you his light» وقتی جمله تمام شد همه با هم یک ووووووی بلند کشیدند و کلی به وجد آمدند. صحنه ی جالبی شد. یا مثلاً روز عرفه ای که چند مهمان هلندی داشتیم و دعا از بلندگوهای حرم در حال پخش بود، وقتی برخی از عبارات دعا را برایشان شرح میدادی، واقعا متاثر می شدند و به فکر فرو می رفتند. اینها بشارت های خیلی خوبی است که در عصر ما، بر اثر تعالیم انبیا و تجربیات تاریخی انباشته ی بشر، زمینه ی تفاهم و همگرایی اقوام و ملت ها در جهت حق و حقیقت خیلی بیشتر است. غرض آنکه امید می رود که فردای جهان که خیلی هم دور از نظر نیست، این تفاهم ها و اشتراکات بروز بیشتری داشته باشد و راه را بر غلبه ی جریانات قدرت سد کند. تاریخ و بشریت برای رسیدن به آن وحدت جهانی، به یک نیاز دارد تا بتواند این سرمایه ها را زنده کند. خودآگاهی در مقیاس کل بشریت. @taamollat
این تناقض ها نشانه ی آنست که ما هنوز هم مفهوم هویت و لوازم آن را به درستی فهم نکرده ایم و گمانمان این است که ایرانی هر آن کسی است که در ایران به دنیا آمده باشد، یا هر کسی که در ایران به دنیا آمده باشد ایرانی است. چنین تعریفی از هویت ایرانی (که هویت را با خاک پیوند می دهد) اساسا اشتباه است. چون در اینصورت هر چه که محصول این خاک باشد اعم از حیوان یا جماد را باید ایرانی یا فلان جایی تلقی کرد. در حالیکه هویت اساسا مقوله ای فرهنگی و روحی است و ایرانی واقعی کسی است که روحش با روح و معانی و ارزش ها و جهان بینی نهفته در فرهنگ ایران آمیخته باشد، چه متولد خاک ایران باشد و چه نباشد. با این حساب بسیاری هستند که در خاک ایران متولد شده اند، اما به جهت پیوندشان با فرهنگ های دیگر باید آنها را همان‌جایی حساب کرد. در مقابل برخی هستند که در بیرون خاک ایران متولد شده اند، اما روحشان با جهان بینی و فرهنگ ایرانی ممزوج است و در نقطه ی دیگری از عالم، اما در فضای فرهنگی ایران زیست می کنند. هویت اساسا مقوله ای فرهنگی است و نه جغرافیایی. اگر این را دقت داشته باشیم با این تناقض های ژورنالیستی بازی نمی خوریم. تمام. @taamollat
تأملات اجتماعی
این تناقض ها نشانه ی آنست که ما هنوز هم مفهوم هویت و لوازم آن را به درستی فهم نکرده ایم و گمانمان ای
📌 در یادداشت بعد قدری درباره ی عناصر اصلی تشکیل دهنده ی هویت ایرانی نوشتن خواهم کردن انشالله
📌 الگوی اصلاح اجتماعی در مسجد 🔹ابتدایی که مسئولیت مسجد را قبول کردم، نگاهم صرفا نماز و حتی کار فرهنگی هم نبود، بلکه نگاهم این بود که جامعه ی کوچکی را دارم در اختیار می گیرم که قرار است آن را تا سر حد یک تمدن محلی کوچک راهبری و مدیریت کنم. گفت و گوهایمان با برخی نخبگان داخل و خارج مسجد همین بود که چه باید بکنیم که مسجد محل رشد همه ی جانبه ی فرهنگی، دیتی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و .... مردم از زن و مرد و پیر و جوان باشد. از همان ابتدا هم گفت وگوهای مفصل علمی خوبی شکل گرفت و هنوز هم ادامه دارد. - یکی از نکات مورد اتفاق این بود که مسجد برای پیشرفت عمومی مردم حتما نیازمند اصلاحات فرهنگی و اجتماعی است. برخی عادات و سنت ها باید برگردد و برخی نگرش ها و اخلاقیات که مانع رشد است حتما باید اصلاح شود. در گفت و گوهایمان در حلقه های اندیشه ورز در باب تربیت اجتماعی، اخلاق اجتماعی و مسئولیت اجتماعی که لازمه ی حتمی یک جامعه ی سالم است به نتایج فوق العاده ای رسیدیم، هر چند اجرای آنها اصلا کار آسانی نیست. مبنای نظری مان هم در اعمال اصلاحات را عمدتا از مباحث شهید مطهری ره و مدل اجرایی کار را از روش مدیریت اجتماعی آیت الله خامنه ای اخذ کرده ایم. امیدوارم روزی بتوانم تجربیات این کار اصلاحی و دشواری های آن را قلمی و عرضه کنم؛ تا آن موقع به همین یادداشت های پراکنده اکتفا می کنم. اجمالا اینکه ما در ایجاد یک الگوی اصلاح اجتماعی بر اساس نظام اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی، داریم به جاهای خوبی می رسیم؛ ربنا و لک الحمد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 الگوی اصلاح اجتماعی در مسجد 🔹ابتدایی که مسئولیت مسجد را قبول کردم، نگاهم صرفا نماز و حتی کار فره
📌 الگوی تربیت اجتماعی 🔹یکی از نتایج تجربیات اخیر این بود که در سیر تربیت اجتماعی، قبل از ساختارها باید سراغ افراد رفت و تا اصلاحات فردی و جزیی صورت نگیرد، اصلاح جامعه ی کلان هم امکانپذیر نیست.
تأملات اجتماعی
📌 الگوی تربیت اجتماعی 🔹یکی از نتایج تجربیات اخیر این بود که در سیر تربیت اجتماعی، قبل از ساختارها
📌فطرت و اصلاح اجتماعی 🔹 در طول این سالها، از فطرت، بعنوان مبنای انسان شناسی اسلامی و امتداد های آن در تربیت صحبت و مطلب بسیار داشتیم، اما خودم گمان نمی کردم که این مبنا در اصلاح اجتماعی، آن هم در سطح وسیعی مانند اجتماع مسجد به کار بیاید. پذیرش مبنای فطرت در انسان شناسی، بخش قابل توجهی از رفتارهای انسانی در عرصه ی تربیت، سیاست و فرهنگ و .... را دستخوش تغییر می کند. (برای فهم بهتر این ادعا، انسان شناسی های لیبرال و یا مارکسیستی را در نظر بیاورید و تاثیرشان در مدیریت اجتماع) مطلب بسیار است. امیدوارم بتوانم عرضه کنم.
دلم گرفته وشعرم شبیه باران است غزل که نه؛دوسه سطری سخن به یاران است دلی گرفته و شعرو دو چشم بارانی وشاعری که زکارزمانه حیران است کدام واژه سرآغاز حرف من باشد درون سینه ی باران سخن فراوان است حکایت من دلخسته نقل دلتنگی ست حکایت من از این فصل برگ ریزان است تهی شده دل انسان زعشق حضرت عشق وعشق های دروغین برای جبران است کسی به فکر غم دیگران نمی افتد یکی فسرده و غمگین؛یکی غزلخوان است یکی تهی ز غم پول و غرق ثروت پوچ یکی گرسنه شب وروز در پی نان است شکستن دل مظلوم کار آسانی ست بگیر دست ویقین دان که کار مردان است در این زمانه که بازار عاشقی سرد است در این زمانه که انگار قحط ایمان است خدا کند که" شهیدان" زیادمان نروند وگرنه نقطه ی آغاز خط پایان است "شهید"٬واژه ی سرخی میان آتش وخون همان که دین ووطن نزد اوبه ازجان است همان کسی که جهان باتمام وسعت خود برای چشم خدابین او چو زندان است شده سر من وتو گرم حضرت شیطان گنه برای من وتو چقدر آسان است زمان برای مناجات با خدا اندک چه ناسپاس وستم پیشه نسل انسان است کجاست منجی شبهای تار ؛یارکجاست؟ کجاست او که بهاری پس از زمستان است؟ ستون ارض وسماء؛آرزوی منتظران همان کسی که خود آیه های قرآن است همان کسی که میان قنوت ابری خویش شبانه بهر گناهان شیعه گریان است بنال شاعر دلخسته از گناهانت که گونه های گل فاطمه تر از آن است ببار؛ناله بزن؛اشک غم به دامن ریز بخوان دعای فرج را؛غزل پریشان است 📜 @sheraneh_eitaa
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «درامدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۷ 🔹 «علم در اندیشه ی آیت الله
📌 درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای » (بخش هشتم) 🔹 فصل سوم، چیستی علم: مقایسه ی کوتاه بین فضای علم در غرب و جهان اسلام 👈 چارچوب بحث از علم در فضای تفکر اسلامی، اساسا با آنچه که در فضای مدرن در باره ی علم مطرح می شود متفاوت است. اگرچه بحث از تعریف و حکایتگری علم نقطه ی مشترک مباحث طرفین است، اما فضای فکر اسلامی افق دیگری را در باب مسایل علم نشان می دهد که از افق نگاه مدرن آن بسی فراتر است. در جهان غرب، در دوره ای علم و بطور کلی معرفت، امری مقابل ایمان تلقی می شد و این دوگانه شکل دهنده ی یکی از تقابل های علمی دامنه دار در غرب بوده است. از اواخر قرون وسطی و همزمان با افزایش آگاهی عمومی، علم قوت بیشتری پیدا کرد و هر چه گذشت روش تجربی بعنوان یگانه روش کشف واقعیت، پایگاه محکم تری در میان دانشمندان پیدا کرد. این انحصار روشی در معرفت، موجب کم اعتبار شدن روش عقلانی و وحی گردید و هر چه گذشت خاصیت کارکردگرایی، در اعتبار معرفت، جایگاه بالاتری پیدا کرد. بطور کلی در فضای علمی غرب، هر چه زمان می گذرد، معرفت از لحاظ روشی دچار واگرایی بیشتر و از جهت کشف واقع نیز، ناتوان تر می گردد. ظهور جریانات پست مدرن در اواخر قرن بیستم، نشان دهنده ی بحران معرفت شناختی در فضای غرب است. 👈 اما در فضای جهان اسلام، غیر از «کشف واقع» که آرمان نهایی علم در همه ی ادوار بود، علم و معرفت، همواره با مفاهیم دیگری چون تعقل، واقعیت، ایمان و.... قرین بود و هیچ گاه میان این مفاهیم تقابلی احساس نمی شد. از اینرو بر خلاف جهان غرب، روش های علمی متنوع همواره میل به همگرایی داشتند. تلاش های علمی فقهای جریان حکمت و اجتهاد در تاثیر دادن عقل در فهم گزاره های عملی، اقدامات خواجه نصیرالدین طوسی در پیوند دادن کلام و فلسفه و اشراب روش برهانی به دامن علم کلام و همچنین اقدامات صدرالمتالهین شیرازی در ایجاد پیوند و توافق میان عقل و نقل را باید نمونه های برجسته ی همگرایی میان روش های علمی در جهان اسلام بشمار آورد. این اقدامات، همگی بر نگاه خاصی به علم مبتنی بوده است که مسائل زیر برخی از آنهاست: ارزش ذاتی و وجودی علم، ارزش دینی علم، ارزش ابزاری علم، علم و معرفت خدا -بعنوان مبدأ و منتهای عالم- و دین، علم و فرهنگ سازی، علم و رفتارهای اجتماعی ، علم و مدیریت اجتماعی و..... در ادامه برخی از مهمترین دیدگاه های آیت الله خامنه ای را در این باب مرور کرده و تاثیر آن را در رویکرد علوم انسانی برخواهیم رسید. @taamollat
📌 اخلاق پایه ی جامعه سازی 🔹 آنچه که از آیات و روایات در باب ساخت شخصیت انسانی بر می آید آنست که اخلاق و اعتدال اخلاقی پایه و نقطه ی آغاز حرکت انسانی است و حتی مفهوم مهمی چون ایمان نیز مؤخر از آنست. به عبارت دیگر ابتدا اخلاق و اعتدال اخلاقی باید در وجود شخص مستقر شود تا سپس پرنده ی ایمان بتواند در وجود شخص لانه کند. (الخلق وعاء الایمان) بر این اساس اصرار بر ایمان و آنگاه تقلید به مناسک عبادی، بدون تربیت اخلاقی ره بجایی نمی برد. سیره ی رسول خدا نیز در طول حیاتشان مؤید همین معناست. در بعد تربیت فردی و اجتماعی هرچه روی تربیت اخلاقی سرمایه گذاری شود، سود آن به سوی ایمان سرازیر خواهد شد و هرچه در اخلاق کم گذاشته شود، پایه های ایمان سست تر خواهد بود. ▪️گمان نگارنده بر این است که ریشه ی ضعف ایمان و تعهد به مناسک در جامعه ی امروز، بر هم خوردن نظام اخلاقی گذشته و جایگزین شدن روحیه ی لاقیدی و عرفی گرایی بجای آنست. تعهد و مسئولیت پذیری (نسبت به خود و دیگران)، تواضع و فروتنی نسبت به حق، خودباوری و عدم وابستگی به رد و قبول دیگران، اخلاص در عمل و استغناء از خلق، مردم دوستی و ایثار و سخاوت و ..... پایه و اساس رفتار انسانی است که ایمان ثمره ی شیرین آن است و بدون اینها ایمان و عمل به مناسک چهره ای خشک و بی روح از دینداری خواهد ساخت. 🔹ما اگر می خواهیم جامعه ی سالمی داشته باشیم اول باید این بند و بست های اخلاقی را محکم کنیم و آنگاه انتظار داشته باشیم جامعه در مسیر ایمان قرار بگیرد. این در حالیست که ما بیشتر به باید و نبایدها می پردازیم و کمتر به فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی و اگر هم بپردازیم، آن را به ایمان و عمل مربوط نمی دانیم. 👈 خلاصه ی منبر امروز، ۲۰ مرداد۰۳، در یکی از هیئات شرق تهران @taamollat
📌جامعه ی ایران و بازیابی هویت 🔹 در چند فرسته بالاتر( https://eitaa.com/taamollat/1173) درباره ملاک هویت ملی و اشتباه در فهم آن در زمانه ی کنونی، نکاتی بیان شد. امروز احساس می کنم دامنه ی بحران در هویت ملی، در بحران هویت شخصیتی ریشه دارد. وقتی دختر ورزشکار ما در بیان انگیزه اش از ورزش حرفه ای و قهرمانی تصریح می کند که می خواستم ثابت کنم زنان چیزی از مردان کم ندارند، و وقتی بخشی از زنان پس از اعتراض به وضعیت اجتماعی خود، نقش هایی مردانه را طلب می کنند، یعنی ما در تثبیت و نهادینه سازی و ارزشگذاری نقش های زنانه در محیط اجتماع موفق عمل نکرده ایم. در نتیجه زنان ما به دنبال نقش های دیگری هستند. همین یعنی بحران هویت، که هم دامن زنان را می گیرد -به بیانی که گذشت- و هم مردان را، با تردید در وظایف و مسئولیتشان. اینطور یک جامعه دچار بحران هویت می شود و رفته رفته این بحران از لایه ی هویت شخصتی، به هویت اجتماعی و تاریخی و ملی هم سرایت می کند. 🔹 شبیه همین بحران را در دهه های قبل در دهه های قبل، در نسبت به جهان مدرن داشتیم. هنوز هم بخشی از جامعه ی ما در تنگنای سنت ایرانی، اسلامی و فرهنگ مدرن درگیر است و از آن خارج نشده، اما با تغییر فضای کشور و جهان، عموم جامعه از آن دوگانه گذر کرده و با مسائل جدیدی روبرو شده است. 🔹 به باور نگارنده این امواج بحران که هر چند سال فضا را تغییر می دهد، کاملا در جهت تکامل اجتماعی جامعه ی ماست و نباید بخاطر آن چندان نگران بود. به مانند جوانی که در دوره هایی دچار بحران هویت می شود و آن قدر می گردد تا هویت خود را پیدا و تثبیت کند، جامعه ی ما نیز در حال کنش‌گری فعال در جهت ساخت و بازیابی هویت خود است. به طور قطع هویت ملی ما در طول سالهای اخیر تقویت شده و این قبیل تلاطمات در لایه ی شخصیت را نیز اگر بدرستی هدایت و اصلاح شود باید به فال نیک گرفت. جامعه ی ما به وضوح در حال پوست اندازی و به دنبال تعریف هویت جدیدی از خود است. تماشای این همه تحرک و تکاپو در روح جامعه ی ایرانی خیلی لذت بخش است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌جامعه ی ایران و بازیابی هویت 🔹 در چند فرسته بالاتر( https://eitaa.com/taamollat/1173) درباره ملاک
📌 درباره ی نیروهای اجتماعی در ایران 🔹در تحلیل مسائل اجتماعی ایران، میل عمومی بر آنست که نقش حاکمیت در همه ی مسائل برجسته شود، اما به نظر می‌رسد که در دهه های اخیر، فضای عمومی جامعه ی ایران، مستقل از حاکمیت، عامل مهمی در ایجاد تغییرات اجتماعی بوده و در بسیاری موارد خواسته ی خود را بر خواسته ی حاکمیت تحمیل کرده. جاهای دیگر دنیا نمی دانم اوضاع چطور است، اما جامعه ی ایران، انصافا زنده و پرتحرک است. @taamollat
📌 سایه ی جنگ 🔹 می شنویم که هر چه می گذرد و با وخامت بیشتر اوضاع به سمتی نامعلوم، افراد و جریان های ضد جنگ نیز از قبل فعال‌تر می شوند. به یکی از اینان گفتم، برای جلوگیری از جنگ دست و پای بیخود نزنید، جنگ مدت هاست شروع شده و اتفاقا الان در پرده های پایانی و سرنوشت ساز است. الان اخبار جنگ اوکراین را رصد می کردم، آنجا هم اوضاع خوب نیست و درگیری خیلی شدید است. جنگ امروز در اوکراین و فلسطین دقیقا در دو نقطه ی اتصال شرق و غرب است. حوادث این روزها آدم را یاد سقوط قسطنطنیه و پایان امپراتوری هزارساله ی بیزانس در نیمه ی قرن پانزدهم و سپس تاسیس عثمانی می اندازد. گویی با خارج شدن اوکراین و فلسطین از قلمرو غرب، آن امپراتوری عظیم هم در حال فروپاشی است. همین است که غرب با چنگ و دندان دارد از این دو سنگر آخر خود دفاع می کند. قضیه برای غرب کاملا حیثیتی و هویتی است. یا غرب یک بار دیگر از قلمرو شرق بیرون انداخته می شود و یا با حفظ این دو سنگر استعمار سنتی خود را بر شرق عالم حفظ می کند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 سایه ی جنگ 🔹 می شنویم که هر چه می گذرد و با وخامت بیشتر اوضاع به سمتی نامعلوم، افراد و جریان های
📌تاریخ دارد به کجا می رود؟ 🤔 🔹وضعیت آشفته ی امروز جهان، در مقایسه با آنچه که تابحال بر بشر گذشته، از جنگ و‌جدال ها، چندان هم بد نیست. جهان امروز با همه ی ظلم ها و بی عدالتی هایش، نظمی دارد. اما تاریخ کی و کجا روی آرام خود را به بشر نشان خواهد داد؟ 🤔
📌بعضی آدم ها فقط سنشان بالا می رود و هیکلشان بزرگتر می شود، اما از لحاظ روحی و فکری، در همان قد و قواره ی بچگی مانده اند. هیچی، همینجوری🤔
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با تسنیم گفت: شی جین پینگ نزدیک‌ترین حد از محبوبیت را نسبت به مائو داراست؛ بی شک وی معمار نوین چین است و بالاترین سطح از اعتماد به نفس را به چینی ها ارائه کرده است. 🔹اما این موفقیت ناشی از چیست؟ شی جین پینگ و مجموعه حزب به این باور رسیده اند که آن چیزی که ملت چین را در نهایت متحد خواهد کرد، آن اندیشه های مارکسیست و لنیسنیت، نیست. کسی که جرات کرد این ایده را مطرح کند، شی جین پینگ بود. 🔹رئیس جمهور کنونی چین، رسما اولین کسی بود که تمام مواردی را که در زمان انقلاب فرهنگی دوران مائو مظهر بورژوازی و مصادیق کمونیسیم بود را احیا کرد و آنها را تبدیل کرد به عناصر وحدت ملی، از جمله آیین کنفوسیسوسیم و دائویسم. tn.ai/3134901 @TasnimNews
تأملات اجتماعی
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با ت
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد. (متن مصاحبه اش را ببینید.) ما در تولید الگوی پیشرفت مان هنوز هم خیلی نیازمند مطالعه و مشاهده ی تجربه ی دیگران هستیم. خصوصا از این جهت که نسبت به حفظ ارکان سنت خودمان اصرار داریم و نمی خواهیم بواسطه ی پیشرفت، سنت های خود را از دست بدهیم. به نظر می رسد که عموم کشورهای مسلمان در دستیابی به این الگو، هنوز در نیمه ی راهند. الگوی کشورهایی مانند عربستان و امارات هم که اصلا در عداد الگوهای توسعه به شمار نیاید سنگینتر است. الگوی توسعه ی اسلامی هرچه باشد، باید دربرگیرنده ی عناصر محوری تفکر اسلامی و در عین حال توجه به تغییرات اجتماعی و تاریخی باشد. علاوه بر این باید دربرگیرنده ی ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و.... باشد و تقلیل آن به توسعه ی اقتصادی و سیاسی، آن را کاملا از «اسلامی بودن» خارج می کند. نکته ی آخر این که علی رغم اینکه حرکت های اصلاحی و توسعه گرا در ایران، دیرتر از کشورهایی چون مالزی، اندونزی، و حتی پاکستان آغاز شد، اما به نظر می‌رسد ایران ما در تولید این الگو در عمل از سایرین پیش تر افتاده است. به گمانم ثبات سیاسی در دهه ی های اخیر، و همچنین کار علمی پیوسته در این پنج دهه باضافه ی ظرفیت هایی که دانش های نظری در فهم جهان اجتماعی ایجاد کرده، مهمترین عوامل این تفوق هستند. البته هنوز خیلی راه مانده، اما حجم محتوا و گفت و گوهایی تولید شده، قابل توجه است. بحث پر دامنه ایست، باشد برای بعد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد.
📌 بعدالتحریر 🔹 در بحث توسعه، نسبت آن با سنت، مهمترین چالش نظری پیش روست. اروپا برای رسیدن به این هدف، اساسا سنت خود را در صندوق گذاشت و اگرچه به توسعه ی فنی و تکنیکی دست یافت، اما نتوانست از چنگال بحران معرفتی و هویتی برآمده از انکار سنت فرار کند. فضای آشفتگی و بی چارچوبی پست مدرن که امروز در شکل همجنس گرایی و ‌... ظاهر می شود، نشانه ای از خلل در بنیان‌های هویتی و معرفتی غرب است، گول ظاهر زیبایش را نباید خورد. این چالش در جهان اسلام بعد سومی هم دارد. یعنی علاوه بر چالش توافق بین سنت و پیشرفت، بعد سوم، در آوردن نسبت با پیشرفت های تکنولوژیکی دنیای غرب است. یعنی جهان اسلام بعد از این که بین سنت خود و پیشرفت را جمع سالم کرد، حالا در برابر این پرسش است که آیا به دنبال همین پیشرفت تکنیکی اروپا یا آمریکاست یا به دنبال چیز دیگری است. فضای عمومی جهان اسلام ظاهراً پذیرش همین مدل توسعه، در عین حفظ سنت هاست، اما نگاه های دیگری هم وجود دارد که به دنبال نسخه های معتدل تری از توسعه است که از جمله به عدالت در روابط انسانی بهای بیشتری دهد، آزادی را حریت معنا کند و تکنولوژی را همسازتر و مهربانتر با طبیعت تعریف کند و اخلاق را محور روابط اجتماعی قرار دهد. به عبارتی این نسخه های پیشرفت، به دنبال پیشرفت و توسعه هستند، اما پیشرفت را چیزی غیر از آنچه که غرب به سراغش رفته تفسیر می کند. بنده دیدگاه آیت الله خامنه ای و شهید مطهری را از این سنخ می دانم. و للکلام تتمه. @taamollat
📌 جامعه ی انسانی و معنا 🔹جوامع انسانی و حتی مصنوعات انسانی از معانی ذهنی افراد تشکیل دهنده ی آن متاثرند. همین است که جمع مذهبی یک روحی دارد غیر از روح یک اجتماع غیر مذهبی. حتی فضای مسجد و کلیسا و مدرسه و بیمارستان از همین جهت متفاوت است. شاید بتوان تغییر معانی را یکی از مبادی تغییر اجتماعی تلقی کرد، حتی قبل از تربیت و تغییر ساختارها.‌ ▪️امروز بعد سالها رفته بودم سمت دانشگاه تهران و کتابفروشی های خیابان انقلاب، فضا خیلی خیلی متفاوت بود نسبت به گذشته ای که قبلاً در همین مناطق تجربه کرده بودم. @taamollat
📌حجت قاطعه‌ی الهی؛ عمّار یاسر سلام الله علیه! به مناسبت نهم صفر سالروز شهادت عمّار یاسر چرا شما عمّار را «سلام‌الله‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی -رفیق عمّار- که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلام‌الله‌علیه» نمی‌گویید؟ چون عمّار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد. ببینید،خط عمّار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمّار هنوز هم ناشناخته است. عمّار یاسر را خود ماها هم درست نمی‌شناسیم.عمّار یاسر یک حجت قاطعه‌ی الهی است. من در زندگی امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة والسلام که نگاه کردم دیدم هیچ‌کس مثل عمّار یاسر نیست یعنی از صحابه‌ی رسول‌الله، هیچ‌کس نقش عمّار یاسر را در طول این مدت نداشت...هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد -یعنی در یک گوشه شبهه‌ای پیدا شد- زبان این مرد،مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور،در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور،تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمّار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.نمی‌شود گفت به من ربطی ندارد. امروز هر روحانی و هر عمامه‌به‌سر،به مقتضای تلبس به این لباس،موظف است از حکومت اسلام و حاکمیت قرآن دفاع کند؛ هر کس هرطور می‌تواند...خدمت به این انقلاب، افتخار است. ماها به خواب شب هم نمی‌دیدیم که موقعیتی پیش بیاید و ما بتوانیم این‌طور به اسلام خدمت بکنیم. امروز میدان باز، زمینه فراوان، و ملت به این خوبی است. 👈ره بر انقلاب۷۰/۵/۳۰ @taamollat