eitaa logo
تأملات اجتماعی
170 دنبال‌کننده
272 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «درامدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۷ 🔹 «علم در اندیشه ی آیت الله
📌 درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای » (بخش هشتم) 🔹 فصل سوم، چیستی علم: مقایسه ی کوتاه بین فضای علم در غرب و جهان اسلام 👈 چارچوب بحث از علم در فضای تفکر اسلامی، اساسا با آنچه که در فضای مدرن در باره ی علم مطرح می شود متفاوت است. اگرچه بحث از تعریف و حکایتگری علم نقطه ی مشترک مباحث طرفین است، اما فضای فکر اسلامی افق دیگری را در باب مسایل علم نشان می دهد که از افق نگاه مدرن آن بسی فراتر است. در جهان غرب، در دوره ای علم و بطور کلی معرفت، امری مقابل ایمان تلقی می شد و این دوگانه شکل دهنده ی یکی از تقابل های علمی دامنه دار در غرب بوده است. از اواخر قرون وسطی و همزمان با افزایش آگاهی عمومی، علم قوت بیشتری پیدا کرد و هر چه گذشت روش تجربی بعنوان یگانه روش کشف واقعیت، پایگاه محکم تری در میان دانشمندان پیدا کرد. این انحصار روشی در معرفت، موجب کم اعتبار شدن روش عقلانی و وحی گردید و هر چه گذشت خاصیت کارکردگرایی، در اعتبار معرفت، جایگاه بالاتری پیدا کرد. بطور کلی در فضای علمی غرب، هر چه زمان می گذرد، معرفت از لحاظ روشی دچار واگرایی بیشتر و از جهت کشف واقع نیز، ناتوان تر می گردد. ظهور جریانات پست مدرن در اواخر قرن بیستم، نشان دهنده ی بحران معرفت شناختی در فضای غرب است. 👈 اما در فضای جهان اسلام، غیر از «کشف واقع» که آرمان نهایی علم در همه ی ادوار بود، علم و معرفت، همواره با مفاهیم دیگری چون تعقل، واقعیت، ایمان و.... قرین بود و هیچ گاه میان این مفاهیم تقابلی احساس نمی شد. از اینرو بر خلاف جهان غرب، روش های علمی متنوع همواره میل به همگرایی داشتند. تلاش های علمی فقهای جریان حکمت و اجتهاد در تاثیر دادن عقل در فهم گزاره های عملی، اقدامات خواجه نصیرالدین طوسی در پیوند دادن کلام و فلسفه و اشراب روش برهانی به دامن علم کلام و همچنین اقدامات صدرالمتالهین شیرازی در ایجاد پیوند و توافق میان عقل و نقل را باید نمونه های برجسته ی همگرایی میان روش های علمی در جهان اسلام بشمار آورد. این اقدامات، همگی بر نگاه خاصی به علم مبتنی بوده است که مسائل زیر برخی از آنهاست: ارزش ذاتی و وجودی علم، ارزش دینی علم، ارزش ابزاری علم، علم و معرفت خدا -بعنوان مبدأ و منتهای عالم- و دین، علم و فرهنگ سازی، علم و رفتارهای اجتماعی ، علم و مدیریت اجتماعی و..... در ادامه برخی از مهمترین دیدگاه های آیت الله خامنه ای را در این باب مرور کرده و تاثیر آن را در رویکرد علوم انسانی برخواهیم رسید. @taamollat
📌 اخلاق پایه ی جامعه سازی 🔹 آنچه که از آیات و روایات در باب ساخت شخصیت انسانی بر می آید آنست که اخلاق و اعتدال اخلاقی پایه و نقطه ی آغاز حرکت انسانی است و حتی مفهوم مهمی چون ایمان نیز مؤخر از آنست. به عبارت دیگر ابتدا اخلاق و اعتدال اخلاقی باید در وجود شخص مستقر شود تا سپس پرنده ی ایمان بتواند در وجود شخص لانه کند. (الخلق وعاء الایمان) بر این اساس اصرار بر ایمان و آنگاه تقلید به مناسک عبادی، بدون تربیت اخلاقی ره بجایی نمی برد. سیره ی رسول خدا نیز در طول حیاتشان مؤید همین معناست. در بعد تربیت فردی و اجتماعی هرچه روی تربیت اخلاقی سرمایه گذاری شود، سود آن به سوی ایمان سرازیر خواهد شد و هرچه در اخلاق کم گذاشته شود، پایه های ایمان سست تر خواهد بود. ▪️گمان نگارنده بر این است که ریشه ی ضعف ایمان و تعهد به مناسک در جامعه ی امروز، بر هم خوردن نظام اخلاقی گذشته و جایگزین شدن روحیه ی لاقیدی و عرفی گرایی بجای آنست. تعهد و مسئولیت پذیری (نسبت به خود و دیگران)، تواضع و فروتنی نسبت به حق، خودباوری و عدم وابستگی به رد و قبول دیگران، اخلاص در عمل و استغناء از خلق، مردم دوستی و ایثار و سخاوت و ..... پایه و اساس رفتار انسانی است که ایمان ثمره ی شیرین آن است و بدون اینها ایمان و عمل به مناسک چهره ای خشک و بی روح از دینداری خواهد ساخت. 🔹ما اگر می خواهیم جامعه ی سالمی داشته باشیم اول باید این بند و بست های اخلاقی را محکم کنیم و آنگاه انتظار داشته باشیم جامعه در مسیر ایمان قرار بگیرد. این در حالیست که ما بیشتر به باید و نبایدها می پردازیم و کمتر به فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی و اگر هم بپردازیم، آن را به ایمان و عمل مربوط نمی دانیم. 👈 خلاصه ی منبر امروز، ۲۰ مرداد۰۳، در یکی از هیئات شرق تهران @taamollat
📌جامعه ی ایران و بازیابی هویت 🔹 در چند فرسته بالاتر( https://eitaa.com/taamollat/1173) درباره ملاک هویت ملی و اشتباه در فهم آن در زمانه ی کنونی، نکاتی بیان شد. امروز احساس می کنم دامنه ی بحران در هویت ملی، در بحران هویت شخصیتی ریشه دارد. وقتی دختر ورزشکار ما در بیان انگیزه اش از ورزش حرفه ای و قهرمانی تصریح می کند که می خواستم ثابت کنم زنان چیزی از مردان کم ندارند، و وقتی بخشی از زنان پس از اعتراض به وضعیت اجتماعی خود، نقش هایی مردانه را طلب می کنند، یعنی ما در تثبیت و نهادینه سازی و ارزشگذاری نقش های زنانه در محیط اجتماع موفق عمل نکرده ایم. در نتیجه زنان ما به دنبال نقش های دیگری هستند. همین یعنی بحران هویت، که هم دامن زنان را می گیرد -به بیانی که گذشت- و هم مردان را، با تردید در وظایف و مسئولیتشان. اینطور یک جامعه دچار بحران هویت می شود و رفته رفته این بحران از لایه ی هویت شخصتی، به هویت اجتماعی و تاریخی و ملی هم سرایت می کند. 🔹 شبیه همین بحران را در دهه های قبل در دهه های قبل، در نسبت به جهان مدرن داشتیم. هنوز هم بخشی از جامعه ی ما در تنگنای سنت ایرانی، اسلامی و فرهنگ مدرن درگیر است و از آن خارج نشده، اما با تغییر فضای کشور و جهان، عموم جامعه از آن دوگانه گذر کرده و با مسائل جدیدی روبرو شده است. 🔹 به باور نگارنده این امواج بحران که هر چند سال فضا را تغییر می دهد، کاملا در جهت تکامل اجتماعی جامعه ی ماست و نباید بخاطر آن چندان نگران بود. به مانند جوانی که در دوره هایی دچار بحران هویت می شود و آن قدر می گردد تا هویت خود را پیدا و تثبیت کند، جامعه ی ما نیز در حال کنش‌گری فعال در جهت ساخت و بازیابی هویت خود است. به طور قطع هویت ملی ما در طول سالهای اخیر تقویت شده و این قبیل تلاطمات در لایه ی شخصیت را نیز اگر بدرستی هدایت و اصلاح شود باید به فال نیک گرفت. جامعه ی ما به وضوح در حال پوست اندازی و به دنبال تعریف هویت جدیدی از خود است. تماشای این همه تحرک و تکاپو در روح جامعه ی ایرانی خیلی لذت بخش است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌جامعه ی ایران و بازیابی هویت 🔹 در چند فرسته بالاتر( https://eitaa.com/taamollat/1173) درباره ملاک
📌 درباره ی نیروهای اجتماعی در ایران 🔹در تحلیل مسائل اجتماعی ایران، میل عمومی بر آنست که نقش حاکمیت در همه ی مسائل برجسته شود، اما به نظر می‌رسد که در دهه های اخیر، فضای عمومی جامعه ی ایران، مستقل از حاکمیت، عامل مهمی در ایجاد تغییرات اجتماعی بوده و در بسیاری موارد خواسته ی خود را بر خواسته ی حاکمیت تحمیل کرده. جاهای دیگر دنیا نمی دانم اوضاع چطور است، اما جامعه ی ایران، انصافا زنده و پرتحرک است. @taamollat
📌 سایه ی جنگ 🔹 می شنویم که هر چه می گذرد و با وخامت بیشتر اوضاع به سمتی نامعلوم، افراد و جریان های ضد جنگ نیز از قبل فعال‌تر می شوند. به یکی از اینان گفتم، برای جلوگیری از جنگ دست و پای بیخود نزنید، جنگ مدت هاست شروع شده و اتفاقا الان در پرده های پایانی و سرنوشت ساز است. الان اخبار جنگ اوکراین را رصد می کردم، آنجا هم اوضاع خوب نیست و درگیری خیلی شدید است. جنگ امروز در اوکراین و فلسطین دقیقا در دو نقطه ی اتصال شرق و غرب است. حوادث این روزها آدم را یاد سقوط قسطنطنیه و پایان امپراتوری هزارساله ی بیزانس در نیمه ی قرن پانزدهم و سپس تاسیس عثمانی می اندازد. گویی با خارج شدن اوکراین و فلسطین از قلمرو غرب، آن امپراتوری عظیم هم در حال فروپاشی است. همین است که غرب با چنگ و دندان دارد از این دو سنگر آخر خود دفاع می کند. قضیه برای غرب کاملا حیثیتی و هویتی است. یا غرب یک بار دیگر از قلمرو شرق بیرون انداخته می شود و یا با حفظ این دو سنگر استعمار سنتی خود را بر شرق عالم حفظ می کند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 سایه ی جنگ 🔹 می شنویم که هر چه می گذرد و با وخامت بیشتر اوضاع به سمتی نامعلوم، افراد و جریان های
📌تاریخ دارد به کجا می رود؟ 🤔 🔹وضعیت آشفته ی امروز جهان، در مقایسه با آنچه که تابحال بر بشر گذشته، از جنگ و‌جدال ها، چندان هم بد نیست. جهان امروز با همه ی ظلم ها و بی عدالتی هایش، نظمی دارد. اما تاریخ کی و کجا روی آرام خود را به بشر نشان خواهد داد؟ 🤔
📌بعضی آدم ها فقط سنشان بالا می رود و هیکلشان بزرگتر می شود، اما از لحاظ روحی و فکری، در همان قد و قواره ی بچگی مانده اند. هیچی، همینجوری🤔
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با تسنیم گفت: شی جین پینگ نزدیک‌ترین حد از محبوبیت را نسبت به مائو داراست؛ بی شک وی معمار نوین چین است و بالاترین سطح از اعتماد به نفس را به چینی ها ارائه کرده است. 🔹اما این موفقیت ناشی از چیست؟ شی جین پینگ و مجموعه حزب به این باور رسیده اند که آن چیزی که ملت چین را در نهایت متحد خواهد کرد، آن اندیشه های مارکسیست و لنیسنیت، نیست. کسی که جرات کرد این ایده را مطرح کند، شی جین پینگ بود. 🔹رئیس جمهور کنونی چین، رسما اولین کسی بود که تمام مواردی را که در زمان انقلاب فرهنگی دوران مائو مظهر بورژوازی و مصادیق کمونیسیم بود را احیا کرد و آنها را تبدیل کرد به عناصر وحدت ملی، از جمله آیین کنفوسیسوسیم و دائویسم. tn.ai/3134901 @TasnimNews
تأملات اجتماعی
چگونه چین توانست قدرت جهانی شود؟ ▪️نگاه به شرق 🔹محمدرضا نوروزپور کارشناس مسائل چین در گفت وگو با ت
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد. (متن مصاحبه اش را ببینید.) ما در تولید الگوی پیشرفت مان هنوز هم خیلی نیازمند مطالعه و مشاهده ی تجربه ی دیگران هستیم. خصوصا از این جهت که نسبت به حفظ ارکان سنت خودمان اصرار داریم و نمی خواهیم بواسطه ی پیشرفت، سنت های خود را از دست بدهیم. به نظر می رسد که عموم کشورهای مسلمان در دستیابی به این الگو، هنوز در نیمه ی راهند. الگوی کشورهایی مانند عربستان و امارات هم که اصلا در عداد الگوهای توسعه به شمار نیاید سنگینتر است. الگوی توسعه ی اسلامی هرچه باشد، باید دربرگیرنده ی عناصر محوری تفکر اسلامی و در عین حال توجه به تغییرات اجتماعی و تاریخی باشد. علاوه بر این باید دربرگیرنده ی ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و.... باشد و تقلیل آن به توسعه ی اقتصادی و سیاسی، آن را کاملا از «اسلامی بودن» خارج می کند. نکته ی آخر این که علی رغم اینکه حرکت های اصلاحی و توسعه گرا در ایران، دیرتر از کشورهایی چون مالزی، اندونزی، و حتی پاکستان آغاز شد، اما به نظر می‌رسد ایران ما در تولید این الگو در عمل از سایرین پیش تر افتاده است. به گمانم ثبات سیاسی در دهه ی های اخیر، و همچنین کار علمی پیوسته در این پنج دهه باضافه ی ظرفیت هایی که دانش های نظری در فهم جهان اجتماعی ایجاد کرده، مهمترین عوامل این تفوق هستند. البته هنوز خیلی راه مانده، اما حجم محتوا و گفت و گوهایی تولید شده، قابل توجه است. بحث پر دامنه ایست، باشد برای بعد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 این مطلب را از این جهت گذاشتم که بیان سهل و آسانی نسبت به تجربه ی یک کشور در تولید مدل توسعه دارد.
📌 بعدالتحریر 🔹 در بحث توسعه، نسبت آن با سنت، مهمترین چالش نظری پیش روست. اروپا برای رسیدن به این هدف، اساسا سنت خود را در صندوق گذاشت و اگرچه به توسعه ی فنی و تکنیکی دست یافت، اما نتوانست از چنگال بحران معرفتی و هویتی برآمده از انکار سنت فرار کند. فضای آشفتگی و بی چارچوبی پست مدرن که امروز در شکل همجنس گرایی و ‌... ظاهر می شود، نشانه ای از خلل در بنیان‌های هویتی و معرفتی غرب است، گول ظاهر زیبایش را نباید خورد. این چالش در جهان اسلام بعد سومی هم دارد. یعنی علاوه بر چالش توافق بین سنت و پیشرفت، بعد سوم، در آوردن نسبت با پیشرفت های تکنولوژیکی دنیای غرب است. یعنی جهان اسلام بعد از این که بین سنت خود و پیشرفت را جمع سالم کرد، حالا در برابر این پرسش است که آیا به دنبال همین پیشرفت تکنیکی اروپا یا آمریکاست یا به دنبال چیز دیگری است. فضای عمومی جهان اسلام ظاهراً پذیرش همین مدل توسعه، در عین حفظ سنت هاست، اما نگاه های دیگری هم وجود دارد که به دنبال نسخه های معتدل تری از توسعه است که از جمله به عدالت در روابط انسانی بهای بیشتری دهد، آزادی را حریت معنا کند و تکنولوژی را همسازتر و مهربانتر با طبیعت تعریف کند و اخلاق را محور روابط اجتماعی قرار دهد. به عبارتی این نسخه های پیشرفت، به دنبال پیشرفت و توسعه هستند، اما پیشرفت را چیزی غیر از آنچه که غرب به سراغش رفته تفسیر می کند. بنده دیدگاه آیت الله خامنه ای و شهید مطهری را از این سنخ می دانم. و للکلام تتمه. @taamollat
📌 جامعه ی انسانی و معنا 🔹جوامع انسانی و حتی مصنوعات انسانی از معانی ذهنی افراد تشکیل دهنده ی آن متاثرند. همین است که جمع مذهبی یک روحی دارد غیر از روح یک اجتماع غیر مذهبی. حتی فضای مسجد و کلیسا و مدرسه و بیمارستان از همین جهت متفاوت است. شاید بتوان تغییر معانی را یکی از مبادی تغییر اجتماعی تلقی کرد، حتی قبل از تربیت و تغییر ساختارها.‌ ▪️امروز بعد سالها رفته بودم سمت دانشگاه تهران و کتابفروشی های خیابان انقلاب، فضا خیلی خیلی متفاوت بود نسبت به گذشته ای که قبلاً در همین مناطق تجربه کرده بودم. @taamollat
📌حجت قاطعه‌ی الهی؛ عمّار یاسر سلام الله علیه! به مناسبت نهم صفر سالروز شهادت عمّار یاسر چرا شما عمّار را «سلام‌الله‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی -رفیق عمّار- که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلام‌الله‌علیه» نمی‌گویید؟ چون عمّار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد. ببینید،خط عمّار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمّار هنوز هم ناشناخته است. عمّار یاسر را خود ماها هم درست نمی‌شناسیم.عمّار یاسر یک حجت قاطعه‌ی الهی است. من در زندگی امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة والسلام که نگاه کردم دیدم هیچ‌کس مثل عمّار یاسر نیست یعنی از صحابه‌ی رسول‌الله، هیچ‌کس نقش عمّار یاسر را در طول این مدت نداشت...هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد -یعنی در یک گوشه شبهه‌ای پیدا شد- زبان این مرد،مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور،در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور،تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمّار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.نمی‌شود گفت به من ربطی ندارد. امروز هر روحانی و هر عمامه‌به‌سر،به مقتضای تلبس به این لباس،موظف است از حکومت اسلام و حاکمیت قرآن دفاع کند؛ هر کس هرطور می‌تواند...خدمت به این انقلاب، افتخار است. ماها به خواب شب هم نمی‌دیدیم که موقعیتی پیش بیاید و ما بتوانیم این‌طور به اسلام خدمت بکنیم. امروز میدان باز، زمینه فراوان، و ملت به این خوبی است. 👈ره بر انقلاب۷۰/۵/۳۰ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای » (بخش هشتم) 🔹 فصل سوم، چیستی
📌 بعدالتحریر ۱ 🔹موضوع «علم» و تاریخ و فلسفه ی آن، در سده های اخیر خود بتنهایی موضوع تحقیقات بسیاری قرار گرفته و حتی دانشکده های مستقلی برای آن برپا شده. بسیاری از مسائلی که در جهان غرب پیرامون علم در این فضا شکل گرفته، عمدتا ناظر به دو چالش مهم در فضای علم در جهان غرب است: -اول: نسبت آن با فلسفه و متافیزیک -دوم: حل بحرانهای علم تجربی رویکردهای چندگانه نسبت به این پرسش ها پدیدآورنده ی پارادایم های متعددی بوده که هر کدام از آنها به نوبه ی خود بر همه ی شاخه های علوم، از جمله علوم انسانی اثرگذار بوده اند. (از جمله پارادایم های اثبات گرایی، تفسیری و هرمنوتیکی، انتقادی، فمینیستی و....) ▪️بسیاری از آنچه که در فضای فلسفه ی علم در جهان غرب «مسئله» و problem بوده، در فضای فکری جهان اسلام، به دلایل تاریخی اصلا «مسئله» نبوده. از جمله دلایل تاریخی این مسئله، حل نسبت متافیزیک با علوم تجربی و علوم انسانی از سده ها قبل است. برهان فلسفی از سده ها قبل پشتیبان و تقویت کننده ی علوم تجربی و اثرگذار در علوم انسانی بوده است. بخش های مهمی از دانش انسانی و اجتماعی تولید شده توسط خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم، کاملا در بستر فلسفی قرار دارد. از اینرو علی رغم اشتراکات فلسفه ی علم در جهان غرب و جهان اسلام، مسائل و فضای این دو با هم قدری متفاوت است. تذکر این نکته از آن روست که دانسته شود برخی مسائلی که از زبان متفکران مسلمان بیان می شود، ناظر به حل بحرانهای فلسفه ی علم در جهان غرب است و برخی کاملا در فضای فلسفه ی علم در جهان اسلام. مطالعه ی تطبیقی این دو شاخه ابعاد مهمی از غنا و عمق فضای «علم» در جهان اسلام را آشکار خواهد کرد. اگر از مسیر اصلی خارج نمی شدیم، جاداشت که بصورت مفصل و مستقل به مسئله ی علم و تاثیر آن بر علوم انسانی بپردازیم، از بس شیرین و پر نکته است. شاید وقتی دیگر. فعلا مسئله ی «علم» در جریان فکر اسلامی را از منظر آیت الله خامنه ای و به روایت کتاب «درامدی بر نظریه ی علوم انسانی از دیدگاه آیت الله خامنه ای» پی می گیریم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 بعدالتحریر ۱ 🔹موضوع «علم» و تاریخ و فلسفه ی آن، در سده های اخیر خود بتنهایی موضوع تحقیقات بسیاری
📌 بعدالتحریر۲ 🔹حجم قابل توجهی از آثار استاد شهید مرتضی مطهری ره، ناظر به تبیین نظریه ی معرفت شناختی اسلامی و رد دیدگاه های مادی در عرصه ی علم است. شروح ایشان بر آثار کلاسیک فلسفه ی اسلامی، پاورقی‌ها بر کتاب اصول فلسفه ی علامه طباطبایی ره، شناخت، علل گرایش به مادیگری و... از مهمترین این آثار است. @taamollat
📌 جامعه ی ولایی، جامعه ی طاغوتی 🔹موضوع منبرهای کوتاه دهه ی اول ماه صفر امسال، تبیین جامعه ی ایدئالی بود که امام حسین ع، از طریق «قیام» و «اصلاح امت» به دنبال آن بود. بحمد لله، آثار منتشره ی سیدالقائد که سالها، دل‌مشغول این موضوع بوده اند، دست ما را برای تبیین این موضوع پرکرده است. معنا و مفهوم ولایت و تاثیر آن در ساختار و طبقات اجتماعی و همچنین تغییر و حرکت اجتماعی و همچنین تاثیر آن بر کنش های خرد، از مسائل جالب توجهی است که در آثار آقا به آنها پرداخته شده. در این بحث بیش از همه، از کتاب «طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قران» بهره گرفته ام. انشالله شمه ای از آن را گزارش خواهم کردن. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 جامعه ی ولایی، جامعه ی طاغوتی 🔹موضوع منبرهای کوتاه دهه ی اول ماه صفر امسال، تبیین جامعه ی ایدئالی
📌بعدالتحریر: 👈 سنتهای الهی و عقب نشینی غیرتاکتیکی 🔹صحبت های امروز آقا با اعضای کنگره ی شهدا، از بعد فلسفه ی اجتماعی حاوی نکات مهمی بود. مهم‌ترینش یکی همین اشاره به سنت الهی درباره ی عقب نشینی امت اسلامی بود که فرمودند: عقب نشینی غیر تاکتیکی (یعنی عقب نشینی که هدفش دفاع یا ضربه به دشمن نباشد، بلکه از روی ترس باشد) موجب نزول عذاب الهی است. غیر از انبوه آیات قرآنی که به رویکرد مقاوم سازی جامعه در برابر دشمن تشویق می کند، بعد دیگر این مسئله، روش مقاوم سازی جامعه در برابر تهدیدات است. آقا نه امروز، که سالهای گذشته مفصلا به عوامل قوام بخشی به اجتماع در حوزه های اقتصاد و فرهنگ و سیاست و.... پرداخته اند. در اینجا هم بحمدلله دستمان پر است. ▪️فصل آخر کتاب «درامدی بر نظریه ی علوم انسانی از دیدگاه آیت الله خامنه ای» پنجره ایست به «نظریه ی اجتماعی» ایشان که به گمان نگارنده قله ی کتاب است. در آنجا انشالله به این مسئله هم خواهیم پرداخت. @taamollat
تأملات اجتماعی
این، تصویر عموی بزرگوار و معلم دوران کودکی و نوجوانی ام مرحوم حاج حسن کرباسچی است که به فاصله ی کوتاهی از رحلت مرحوم پدرم به رحمت خدا رفت و این روزهای پایانی مرداد ماه، سالگرد رحلت ایشان است. هر آنچه درباره ی سلوک معنوی و حسن خلق و ارتباط با خوبان درباره ی پدرم نوشتم درباره ی ایشان -چه بسا بیشتر- صادق است. اخلاق و منش و صفای باطن و حسن سریرت ایشان به گواهی دوستان و شاگردان، حقیقتا یادآور اخلاق رسول خدا بود. آنچه که در روایت امیرالمومنین ع درباره ی صفات مومن آمده که فرمودند «لطیف الحرکات، حلو المشاهده» درباره ی ایشان دقیقا صادق بود. هم صحبتی با ایشان حقیقتا آرامش بخش و راهگشا و مجلس ایشان حقیقتا شیرین بود. کارهایی که دیگران با قیل و قال و تنش انجام می دادند، ایشان در نهایت خلوص و لطافت به سرانجام می رساند. رعایت کرامت انسانی در تربیت را بیش و پیش از همه در ایشان جلوه گر دیدم. چنانکه در تعاملات روزمره، چه در مدرسه و چه در خانواده، رعایت کرامت و حرمت افراد، ویژگی رفتاری اصلی ایشان بود. از دوران آنان سالها گذشته، اما شیرینی درک محضر آنان هنوز در کام من و بسیاری دیگر هست. سبک تربیتی ایشان هم عموما از همین طریق بود که کمتر امر و نهی می کردند و بیشتر جذبه ی معنوی ایشان بود که گرایش به خوبی ها را در شاگردان و آشنایان ایشان بیدار می کرد و کسی که مدتی با ایشان همراه بود، پس از مدتی تغییر را در خود حس می کرد، بدون اینکه دستوری و امری و حرفی شنیده باشد. ایشان حقیقتا دارای جذبه ی معنوی بود. ان قدری که از گذشته و جوانی ایشان و مرحوم پدرم جست و جو کرده ام، هر دو از یک سرچشمه ی معنوی در دوران جوانی شان بهره مند بوده اند و گعده هایی که با دوستان مشترک در این سالهای پایانی داشتند گواه این مطلب است. چنانکه قبلا هم نوشته ام، این خلق و خو و حال و هوای معنوی خاص که در این نسل دیدم، در هیچ یک از نسل های دیگر مشاهده نکردم و گمانم بر این است که فضاهای معنوی تهران در دهه ی پنجاه و شصت در تربیت این نسل منحصر بفرد نقش مهمی داشته است. از نسل دوستان پدر و ایشان هنوز بسیاری شان هستند و اینجانب با برخی از آنها معاشرت دارم، و هنوز هم از جهت اخلاقی و سلوک اجتماعی و مدیریتی منحصر بفرد هستند. خدا رفتگانشان را بیامرزد و زندگانشان را طول عمر با عزت دهد. نسل بابرکتی بودند و هستند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 بعدالتحریر۲ 🔹حجم قابل توجهی از آثار استاد شهید مرتضی مطهری ره، ناظر به تبیین نظریه ی معرفت شناخت
📌بعدالتحریر۳ 🔹نسبت اندیشه ی اجتماعی متفکران انقلاب اسلامی با یکدیگر / درباره ی جریان حکمت و اجتهاد 👈اگرچه عموم متفکران انقلاب مانند امام و علامه و شهید مطهری و آیت الله خامنه ای و آیت الله جوادی و.... در بعد هستی شناسی و معرفت شناسی همگی سر سفره ی حکمت متعالیه نشسته اند، اما در امتداد بخشی مبانی صدرایی به مرزهای دانش اجتماعی یکسان نیستند. برخی به کلیات را پر و بال داده و برخی به تناسب موقعیت، آن مبانی را تا مسایل خرد اجتماعی امتداد داده اند. از آنجمله مبانی فلسفی و کلامی اندیشه اجتماعی در آثار شهید مطهری و مبانی قرآنی آن در آثار علامه پررنگ تر است، اما آیت الله خامنه ای، بنابر موقعیت سیاسی و اجتماعی، این فرصت را یافته تا لایه های بیشتری از اندیشه ی اجتماعی خود را آشکار کند، به نحوی که اندیشه ی اجتماعی ایشان از مرحله ی تبیین تا تجویز را در بر می گیرد. به دلیل اشتراک در مبانی و روش این جریان، نسبت دادن مبانی یکی از اینان به دیگری و همچنین نسبت دادن نتایج اندیشه ی آن یکی را به دیگری روا دانسته و در عین حال از تفاوت های جزیی آنان غافل نیستیم. ▪️پرداختن به چهارچوب های فکری «جریان حکمت و اجتهاد» (جریانی که امام و .... حلقه ی اخر آن هستند) و مبانی نظری و عملی آنان خود موضوع یادداشت هایی جداگانه است. اجمال آنکه متفکران جریان حکمت اجتهاد کسانی بودند که از همان ابتدای دوران غیبت کبری که هدایت و کفالت امت به دوش فقها افتاد، نسبت به تغییرات اجتماعی و پدیده های نو، آگاه و روشن بوده و بر خلاف جریان مدرنیسم که به بهانه ی تغییرات اجتماعی، کلا سنت را از جامعه ازاله کرد، فقها و حکیمان جریان حکمت و اجتهاد تلاش کردند تا در عین حفظ بنیان‌های سنت اسلامی، از طریق فرایند اجتهاد و بکارگیری عقل، روح سنت اسلامی را در فضای جدید اجتماعی سریان دهند. متفکران انقلاب اسلامی، حلقه ی آخر این جریان فکری و علمی و نقطه ی اوج آن هستند که در زمانه ی خود عهده دار تطبیق سنت ایرانی و اسلامی با دنیای تکنولوژی و فناوری و جهان پست مدرن هستند. اینان رازهای ناگشوده ی بسیاری از ظرفیت های اندیشه ی اسلامی در عصر غیبت را آشکار کردند. این یادداشت ها را با این دید دنبال کنید. @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا عقب‌نشینی در مقابل جنگ روانیِ دشمن در عرصه‌های مختلف، خشم و غضب الهی را به‌دنبال دارد؟ 🔹منظور از عقب‌نشینی تاکتیکی و غیرتاکتیکی چیست؟ 🔹رهبر انقلاب به آیۀ ۱۶ سورۀ اَنفال استناد می‌کنند. @taamollat
تأملات اجتماعی
🎥 چرا عقب‌نشینی در مقابل جنگ روانیِ دشمن در عرصه‌های مختلف، خشم و غضب الهی را به‌دنبال دارد؟ 🔹منظور
📌دو نکته درباره ی روش فهم دینی و تحلیل اجتماعی ره بر انقلاب: ▪️اول آنکه ایشان در قضیه ی لزوم ایستادگی در برابر دشمن و عدم عقب نشینی، به آیه ی ۱۶, سوره ی انفال استناد کردند: وَمَن يُوَلِّهِمۡ يَوۡمَئِذࣲ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفࣰا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةࣲ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبࣲ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ و هركس كه در آن روز به آنان پشت كند - مگر آنكه بخواهد جبهۀ جنگ را عوض كند يا به گروه ديگرى بپيوندد - بى گمان، به خشمى از خدا گرفتار شده و جايگاه او دوزخ خواهد بود و آن بدسرانجامى است. » منظور از عقب نشینی تاکتیکی عقب نشینی ای است که به هدف ضربه زدن به دشمن نباشد، بلکه از روی احساس ترس و استیصال باشد. مروری بر بیانات ایشان در حوزه ی تبیین و سیاست گذاری نشان می دهد که عموم سیاست های ایشان، به مانند همین جا ریشه ی قرآنی دارد. همین مطلب بالا، با انبوهی از آیات قرآنی دیگر تایید و تقویت و اشکالات احتمالی آن پاسخ داده می شود. ▪️دستور قرآن کریم درباره ی لزوم ایستادگی، صرفا یک دستور سیاسی و نظامی کور نیست، بلکه از این مبنا ریشه می گیرد که قرآن کریم بر خلاف فهم رایج، ابزار قوام امت را، نه ابزار و آلات نظامی، بلکه ایمان آنان می داند. «وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ. سست نشويد و محزون نگرديد؛ زيرا كه شما برتريد اگر اهل ايمان باشيد.» (آل عمران،۱۳۹) همان چیزی که مردم غزه را پس از حدود یک سال تهاجم وحشیانه و شهادت حدود ۴۰ هزار نفر، همچنان سر پا و مقاوم و کاملا در موضع تهاجمی نگه داشته است. ▪️دو آنکه ایشان با تنقیح مناط، دایره ی مقاومت را از مقاومت نظامی که ظاهر آیه است، به سایر حوزه ها، مانند سیاست و فرهنگ و... نیز گسترش می دهند و معتقدند در این موارد نیز اگر عقب نشینی غیر تاکتیکی صورت گیرد، عاقبت همانست. فلذا آیه محدود به جنگ نظامی نیست. این، نمونه ای از همان فرایند اجتهاد است که بر اساس آن وضعیت های اجتماعی جدید در سایه ی مسائل گذشته حکم خود را پیدا می کنند. در گذشته از جنگ و تقابل، تنها تقابل نظامی فهمیده می شد، اما امروز معنای جنگ و تقابل و همچنین جهاد توسعه پیدا کرده است. این روش فهم نصوص دینی، که در مقابل فهم اخباری قرار دارد، تکلیف امت را در بسیاری از بحران های اجتماعی روشن می کند. @taamollat