eitaa logo
تأملات اجتماعی
175 دنبال‌کننده
237 عکس
83 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 بعدالتحریر یکی از کسانی که همین بحث را با صبغه ای کاملا فلسفی مطرح و به پیش برده، آنتونی گیدنز است. ریتزر در "نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر" ص 658 به بعد شرحی از نظریه ی او و سیر فلسفی اش را بیان نموده که خیلی خواندنی است. یکی از کارهای پژوهشی جذاب همین مقایسه بحث در بستر حکمت اسلامی و فلسفه ی غرب و شناخت تفاوت های آن است. @taamollat
📌 امتداد بحث حرکت فلسفی، در کلام و معرفت شناسی یکی از بحث های کلامی پردامنه در دهه های اخیر که عمدتا از سوی روشنفکران دینی مطرح شده، بحث تحول و تکامل معرفت دینی است. آنان به ابتنای مبنای تکامل و مبانی دیگر می گفتند معرفت دینی نیز در طول زمان تکامل پیدا می کند. نتیجه ی این حرف مشخص است: یک گزاره ی دینی در زمانی ممکن است صحیح باشد، اما در زمان دیگر خیر. و این همان نسبیت در معرفت است. وقتی از لحاظ حکمی و فلسفی به مسئله بنگریم آنگاه صورت سوال اینگونه می شود: آیا چنانکه تکامل و تغییر (حرکت) در پدیده های مادی وجود دارد، معرفت انسانی نیز می تواند دچار تغییر و حرکت و تکامل شود؟ آیت الله جوادی در مقدمه ی المیزان، در بیان ویژگیهای تفسیری مرحوم علامه، شماره 10 اینطور می فرمایند: "مرحوم علامه معارف دینی را جزء ماورای طبیعت می دانستند، نه طبیعت، لذا آنها را منزه از احکام ماده و حرکت دانسته و افزونی و کاهش مادی را در حریم آنها روا نمی دیدند؛ و دین را سنت اجتماعی قابل تطور و تحول و در نتیجه مستعد فرسودگی و کهنگی ندانسته و این طرز تفکر را بشدت مردود می دانستند." 📚 ترجمه المیزان، ج1، مقدمه، ص بیست و چهار دامنه ی بحث وسیع است، فقط خواستم نمونه ای از تاثیر بحث حرکت فلسفی، در مسائل کلامی نشان داده شود. @taamollat
📌معنای فطرت جامعه از دیدگاه شهید مطهری استاد شهید مطهری که مقوله ی فطرت را ام المسائل مسائل اسلامی می داند، در باب جامعه انسانی نیز به وجود چنین فطرتی قائل است. اما حقیقت فطرت جامعه چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ استاد شهید با استناد به یکی از کلمات استادشان مرحوم علامه طباطبایی - که معتقدند: "جمع کینونتی دارد مسانخ با افراد"، (جامعه وجودی دارد از سنخ وجود افراد)- به اتحاد ساختار فطرت در فرد و جامعه باور دارد. (جامعه و تاریخ در قرآن، ص109). ایشان گوید چنانکه فرد انسانی مفطور بر فطرة الله است و بطور طبیعی به سوی او تمایل دارد، جوامع انسانی نیز به حکم همان مسانخت، به توحید تمایل دارند. استاد شهید در این کتاب درباره ی چگونگی میل فطری جامعه به توحید بیش از این افاده نفرموده و وارد بحث از تاریخ شده اند. شاید رشحاتی از این بحث را بتوان در فصل "طبیعت تاریخ" در همان کتاب بدست آورد. اما با توجه به سایر ابعاد اندیشه استاد شهید تلاش می کنیم تا بر پاسخ این سوال پرتوی افکنیم. از نگاه استاد شهید وجود و قوای انسانی در یک هماهنگی از پیش تعیین شده (فطرت) غایتی (توحید) را جست و جو می کند و آرامش و حرکت او در گرو حرکت در مسیر آن هدف است. جامعه انسانی نیز به محض تشکیل، ساختاری منسجم و هماهنگ و غایتمدار به خود گرفته و در مسیر آن غایت به پیش می رود. بر همین اساس، چنانکه فرد انسانی از تشتت و چندگانگی کلافه و خسته می شود، جامعه انسانی نیز از تشتت، بی نظمی و آشفتگی گریزان است و در صورت بروز چنین وضعیتی بالفور برای رفع آن اقدام می کند. بر همین اساس بمانند فرد انسانی که ممکن است از مسیر فطری خود منحرف شود، جامعه ی انسانی نیز در معرض چنین آسیبی قرار دارد و ممکن است از مسیر فطری خود منحرف شود. و للکلام تتمه. @taamollat
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش یازدهم) ✅ ظرفیت های اندیشه ی شهید مطهری برای تولید نظریه اجتماعی 1⃣ لایه ی فلسفی و حکمی 🔻مهمترین بعد نظریه اجتماعی شهید مطهری را در همین بخش باید جست و جو کرد. ایشان تکلیف بسیاری از مسائل بنیانی جامعه شناسی را در همین لایه از مباحث خویش روشن کرده و آن را مبنای مباحث بعدی خود قرار داده است. مسائلی چون بررسی هستی شناختی جامعه و نحوه ی وجود آن، عاملیت و ساختار و مباحث فلسفه ی تاریخ از مهمترین بخش های فلسفه ی اجتماعی ایشان است. در مباحث هستی شناختی، ایشان بنابر استدلال خود، جامعه را دارای هویت و ماهیت خاص و متمایز از فرد می داند که دارای خواص و ویژگیهای متمایز از فرد انسانی است. حتی بالاتر از این، ایشان در برخی آثار خود سخن از "فطرت جامعه" بمیان آورده است. برخورداری جامعه از "فطرت" عرصه ی کاملا جدیدی را در مباحث جامعه شناختی پیش می کشد که بی سابقه می نماید. بحث عاملیت و ساختار نیز که برخی آن را بنیانی ترین مسئله ی جامعه شناسی می دانند، از مباحث نسبتا پرمایه در آثار استاد شهید است. نظریه ی ایشان در باب عاملیت و ساختار عینا امتداد مباحث هستی شناسی جامعه ی ایشان است که در اثبات آن علاوه بر استدلال فلسفی از آیات قرآن نیز مدد گرفته اند. اما شاید مهمترین بخش لایه ی فلسفی اندیشه ایشان، مباحث فلسفه تاریخ ایشان باشد. اهمیت این بخش شاید از آن روست که فلسفه ی تاریخ ایشان، عصاره و امتداد تمام مباحث فلسفی ایشان است و ایشان آن جهان بینی حکمی بر آمده از را به زیبایی بر بستر تاریخ محقق کرده است. گزارش مستوفی از مباحث فلسفه ی تاریخ ایشان در این موضع امکانپذیر نیست، اما تاثیر مسائلی چون اصل واقعیت، اصل امکان شناخت واقعیت، تمایز حقیقت از اعتبار و احکام آنهاو.... در این مباحث به روشنی مشهود است. رحمة الله علیه رحمة واسعة. @taamollat
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوازدهم) ✅ مروری بر فلسفه ی تاریخ شهید مطهری و تاثیر آن بر نظریه ی اجتماعی ایشان 🔹 هیچکدام از جامعه شناسان بزرگ دنیا در نظریه ی اجتماعی خود نتوانسته اند بدون نظر به تاریخ و فلسفه ی تاریخ اظهار نظری کنند. برخی از نظریات اجتماعی مانند مارکسیسم اساسا بر یک فلسفه ی تاریخی خاص و روشن بناشده و پیش رفته اند. فلسفه های تاریخ نیز بنوبه ی خود از فلسفه های مطلق متولد شده اند. چنانکه فلسفه ی تاریخ مارکس محصول فلسفه ی علمی او و نگاه تاریخی دورکیم نیز امتداد نگاه پوزیتیویستی اگوست کنت بوده است. 🔹 در فضای اسلامی نیز آنچه تابحال از فلسفه های تاریخ تولید شده از مبانی فلسفی و کلامی متاثر بوده. چنانکه مباحث ابن خلدون در دامن کلام اشعری و فلسفه ی تاریخ شهید مطهری نیز بر بستر حکمت متعالیه متولد شده است. 🔹 مباحث فلسفه ی تاریخ استاد شهید چند نقطه ی اساسی دارد که بروشنی مبنای حکمی و تاثر آن از حکمت متعالیه را باز می نمایاند. بیگانه نبودن حکمت عملی از حکمت نظری و تاثیر پذیری از آن، راهیابی جمله ای از قواعد حکمت نظری در حکمت عملی مانند مسئله ی علیت، اصالت توامان فرد و جامعه، تکامل تاریخ و.... نمونه های از کلان مسائل فلسفه ی تاریخ شهید مطهری است که در نظریه ی اجتماعی ایشان تاثیر مستقیم دارد. @taamollat
✅بعدالتحریر1 📌 میراث اسلامی و علوم انسانی 🔹 آنچه که ما در فضای فلسفه ی علوم اجتماعی بر آن اصرار داریم آنست که تراث علوم اسلامی موجود که در طول هزار و اندی سال، بوسیله ی روش اجتهادی مرسوم تکامل یافته و جلو آمده، از ظرفیت کافی برای تولید علوم انسانی اسلامی برخوردار است و برای رسیدن به این هدف نیازی به تکیه به پارادایم های خارج از جهان اسلام نداریم. (اگرچه از ظرفیت آنها استفاده می کنیم.) تراث اسلامی هم در حوزه ی علوم نظری (مانند فلسفه و کلام) و در حوزه ی علوم عملی (مانند فقه، اخلاق و سیاست) به قدر کافی عمیق و عریق هست که برای تولید علوم انسانی به بیرون از آن حاجتمند نباشد. 🔹تبیین نظریه ی اجتماعی شهید مطهری نیز از همین روست که نشان داده شود نه تنها میراث علمی جهان اسلام چنین ظرفیتی دارد، بلکه این ظرفیت بالقوه به فعلیت رسیده و به تولید نظریه ای اجتماعی منجر گردیده است. البته این اقدام مهم منحصر به ایشان نیست و ابعاد دیگر نظریه ی اجتماعی برآمده از میراث اسلامی، در آثار سایر متفکران علوم اسلامی قابل رهگیری و اثبات است. والله هوالموفق و المعین. @taamollat
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سیزدهم) ✅ سایر لایه های فلسفی و حکمی در نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره 🔻هستی شناسی جامعه 🔹 پس از فلسفه ی تاریخ، مباحث هستی شناسی جامعه و دنباله های آن را باید مهمترین لایه فلسفی نظریه ی استاد شهید قلمداد نمود. استاد شهید با اشراف بر اینکه مهمترین مسئله در دانش اجتماعی بحث از خود واقعیت اجتماعی است، صدر مباحث فلسفه ی علوم اجتماعی خود را به تبیین فلسفی اجتماع و نسبت آن با فرد قرار می دهد. این نکته هم قابل تذکر است که از آنجا که موضوع دانش فلسفه وجود و تمیز موجودات واقعی از غیر واقعی است، اثبات اصل وجود یا عدم وجود "جامعه" نیز منحصرا بر عهده ی دانش فلسفه است. 🔹 ایشان پس از اثبات اصل وجود جامعه و برخورداری آن از هویت مستقل از فرد انسانی، به تبیین نسبت بین نهاد جامعه و فرد انسانی می پردازد. همین مسئله نقطه ی اساسی اختلاف میان تفکر اسلامی و تفکرات دیگر مانند مارکسیسم است که استاد شهید به مدد استدلال و استشهاد به آیات قرآن کریم به اثبات اصالت توامان فرد و جامعه می رسد. 🔹 باید اذعان نمود که اگرچه ایشان مبانی بحث هستی شناسی جامعه را بخوبی تنقیح نموده اند، با اینحال این مسئله هنوز هم نیازمند توسعه و تدقیق بیشتر است. @taamollat
🖇 جمله ی معترضه 🔻صحبت درباره ی لایه فلسفی نظریه اجتماعی استاد شهید بسیار وسیع تر از اینهاست. خصوصا در حوزه ی فلسفه ی تاریخ کلمات بسیاری دارند که نیازمند دقت و مرور مستقل است که در فضای محدود نمی گنجد. (کتابهای جامعه و تاریخ، جامعه و تاریخ در قرآن، ترقی و انحطاط تمدنها، فلسفه ی تاریخ و ... مهمترین منابع در شناخته فلسفه ی تاریخ و فلسفه ی اجتماع ایشان هستند.) غرض این نوشتارها، معرفی ساختار کلی نظریه ی اجتماعی ایشان است و کلیات آن در قالب های دیگر عرضه خواهد شد. انشاءاله از اینرو از یادداشت بعد به سراغ آسیب شناسی ایشان از وضع موجود می روم که نشانگر لایه ی تجربی نظریه ی اجتماعی ایشان است و خود بتنهایی دارای نکات جالب توجه بسیاری است. آسیب شناسی ایشان از وضع موجود، از سویی بر فلسفه ی هستی شناسی و فلسفه تاریخ مبتنی است و از سوی دیگر بر عینیت اجتماعی. مطالب ایشان در این بخش خواندنی تر و شیرین تر از بخش های دیگر است. با ما همراه باشید.😉 @taamollat
📌 آنچه خود داشت .... 🔹 امشب بمناسبتی گفت و گویی در گرفت با یکی از دوستان، که در حال اتمام دوره ی سطح بود و در حوزه ی مطالعه و تحقیق می کرد. گله مند بود که در منابع بومی چیز دندان گیری در این حوزه وجود ندارد و هر چه هست کار غربی هاست. تعجب کردم که چرا اینقدر از میراث خودمان بی خبریم. بر خلاف گمان غالب اتفاقا دست ما در این حوزه اصلا خالی نیست. علاوه بر آیات قرآن که مملو از آیاتی در این حوزه است (مانند روانشناسی قوم بنی اسرائیل، یا تبارشناسی مومنان و منافقان و...)، حجم زیادی از آثار بومی در دست ماست که اگر چه با ادبیات علمی امروزه نوشته نشده اما دربرگیرنده حجم زیاد و قابل توجهی از مطالب در حوزه ی است. علاوه بر فارابی که تقسیم بندی اجتماعی اش اساسا بر مقیاس همین روانشناسی (و کنش های ناشی از آن) است، خواجه نصیر نیز همین مبنا را پذیرفته و بسط داده است. اما توسعه ی این حوزه در میراث ما بیش از همه بدست علامه ی شهید استاد مطهری ره رخ داده است. اثبات اصل وجود مستقل از فرد جامعه، هویت و آثار مستقل داشتن آن و از همه مهمتر برخورداری جامعه از فطرت، مهمترین بخش های اندیشه ی ایشان است که می تواند شکل دهنده ی نظریه ی "روان شناسی اجتماعی" ایشان باشد. مباحث ایشان در تقابل ایشان با نظریات جبر تاریخی مارکسیسم نیز بر غنای این بخش اندیشه استاد شهید افزوده است. اگر یاری خدا شامل شود، پرونده ای در این باره خواهم گشودن. والله هوالموفق و المعین @taamollat
📌نظریه ی اجتماعی بر بستر حکمت (بخش نوزدهم) ✅مروری بر لایه ی سوم اندیشه اجتماعی شهید مطهری ره 🔹 را باید یکی از مهمترین دغدغه های استاد شهید بر شمرد. ایشان در مقدمه ی کتاب عدل الهی از بی توجهی متولیان امور دینی به سوالها و مسائل عصر و بیفایده بودن منشورات دینی سخت شکوا سر می دهد. همچنین در مقدمه ی کتاب داستان راستان، در پاسخ به این اشکال که "شما با این جایگاه علمی چرا سراغ داستان انهم برای کودکان رفته اید" تحلیلی کوتاه اما عمیق درباره ی روش اصلاحگری اجتماعی بیان می دارد که بیانگر خط سیر کلی اصلاحگری ایشان است. مقدمه ی کتاب انسان و سرنوشت -که ذکر آن قبلا گذشت- نیز مشتمل بر مطالب است که روش اصلاحگری اجتماعی ایشان را بیش از پیش بیان می کند. در میان منابع اثرگذار بر اندیشه ی اصلاحی استاد شهید به نظر می رسد که قرآن کریم بیشترین تاثیر را بر اندیشه ی ایشان داشته است. علاوه بر این تاریخ را نیز باید یکی از منابع مهم در روش اصلاحگری اجتماعی ایشان قلمداد نمود. ✅ مبانی اندیشه اصلاح اجتماعی در نظریه ی اجتماعی استاد شهید به نظر می رسد که برخورداری جامعه از هویت مستقل و نتایج آن، مهمترین رکن اندیشه اصلاح اجتماعی ایشان است. توضیح آنکه بر اساس قول به هویت مستقل جامعه، این مطلب نیز باید پذیرفته شود که جامعه -بصورت مستقل از فرد- دارای احکامی مانند حیات و ممات، صلاح و فساد و صحت و مرض نیز می باشد. البته این مفاهیم درباره ی جامعه، مفهومی غیر از معنای فردی آن دارد. چنانکه صلاح و فساد و صحت و مرض درباره ی فرد انسانی یک چیز است و درباره ی جامعه چیز دیگر. 🔹 استاد شهید با همین مبنا اقدام به آسیب شناسی امت اسلامی کرده و برای حل فسادها و امراض آن نسخه ارائه می دهد. @taamollat
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هفتم) 📌فلسفه ی دین و نظریه ی اجتماعی در نظام اندیشه ی شهید مطهری 🔹فلسفه ی دین در نگاه شهید مطهری، از آنجا که در بستری از فهم تاریخ و اجتماع حاصل شده، یکی از بهترین منفذ ها برای ورود به نظریه ی اجتماعی اوست. مسئله عمیق تر و گسترده تر از آن است که در این فضای محدود بازگو شود؛ آنچه در زیر می آید رشته ای از مسائلی است که در موضوع «فلسفه ی دین» استاد شهید باید مورد بحث قرار گیرد. (از عناوین هم روشن است که فلسفه ی دین ایشان، تا چه میزان با نظریه ی اجتماعی ایشان مرتبط و آمیخته است.) ۱. منشا و خاستگاه دین ۲. علل ختم نبوت ۳. رابطه ختم نبوت و تکامل اجتماعی انسانها ۴. علل اجتماعی نسخ شرایع گذشته ۵. رابطه ی نسخ شرایع و ادوار تمدن (آیا رشد تمدنی باعث نسخ شرایع شده؟) ۶. تقسیم نبوت ها به تبلیغی و تشریعی ۷. علم و عقل جانشین نبوت تبلیغی ۸. رابطه ی ثابتات و متغیرات دین با نیازهای ثابت و متغیر انسان ۹. رابطه ی دین و فطرت ۱۰. پیامبر خاتم و مسایل مربوط به ایشان ۱۱. قرآن کریم و مسایل مربوط به آن ۱۲. جایگاه مسائل جدید و اجتهاد در نظام دین ۱۳. متناهی بودن مسائل وحیانی برای بشر ۱۴. نسبت عقل و دین ۱۵. .... 👌اینها مشتی از مسائلی است که باید درباره اش ساعت ها مطالعه و گفت و گو کرد و ده ها مقاله و کتاب نوشت. 📚برخی از کتابهایی که بیشترین ارتباط را با مباحث فلسفه ی دین استاد شهید دارد: ▪️خاتمیت ▪️وحی و نبوت ▪️اسلام و نیازهای زمان 📝تتمه: این مباحث را نباید مباحث نظری و مدرسی صرف در نظر گرفت. اینها بنیان فهم ما از جامعه و تاریخ و دین و... . بدون حل اینها و بدون داشتن یک نظریه ی اجتماعی متقن و عملیاتی، چگونه می خواهیم به سراغ اصلاح اجتماعی و تمدن اسلامی برویم؟ 🤔 @taamollat
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش سیزدهم) 🔹هستی شناسی جامعه۲ (ماهیت دوگانه ی انسان اجتماعی) 🔻چنانکه در تقریر استاد پارسانیا، از نحوه ی اتحاد افراد انسانی با صور علمی مشترک، و نحوه ی شکل گیری جامعه انسانی ذکر شد، انسان در مسیر صیرورت وجودی خود از مرحله جمادی به نباتی و سپس حیوانی وارد می شود و سپس از طریق اتحاد با صور علمی مشترک میان آدمیان هویتی جدید و افزون بر حیات های گذشته پیدا می کند. حال یک سوال در برابر ما قرار دارد: ❓آیا با پیوستن انسان به آن صور علمی مشترک، مراتب قبلی حیات او زائل می شود یا اینکه انسان ضمن حفظ صورت های قبلی دارای هویت جدیدی به نام هویت اجتماعی می گردد؟ جواب این سوال از مسائلی است که به زبان های مختلف میان فیلسوفان اجتماعی مورد بحث قرار گرفته. رفت و برگشتی میان آثار استاد شهید و استاد پارسانیا و دیگرانی که در این حوزه قلم زده اند -بمانند استاد یزدان پناه- پاسخ بهتری به این سوال فراچنگ خواهد آورد. استاد شهید در کتاب جامعه و تاریخ ضمن تاکید بر ترکیب حقیقی جامعه، به دلیل پای بندی به فطرت انسانی، به هیچ وجه از اصالت فردی انسان در برابر جامعه عقب نشینی نکرده و نهایتا قائل به اصالت توامان فرد و جامعه می شود. به عبارت دیگر اگرچه انسان به جهت اتحاد با سایر انسانها در صور علمی مشترک، به ساحتی به نام جامعه وارد شده، اما این اتحاد همه ی ابعاد وجودی او را در بر نمی گیرد و همه ی وجود او را تسخیر نمی کند؛ بلکه ساحت هایی از وجود او هست که ازین ترکیب برکنار است؛ از اینرو انسان این ظرفیت و امکان را دارد که علیه جامعه ای که در آن وارد شده دست به شورش و طغیان بزند. چنانکه روشن است چنین استنتاجی، برآمده از رویکرد است. 🔻بحث از رابطه ی فرد و جامعه و تبیین فلسفی آن را باید یکی از نمونه های برجسته ی قلمداد کرد. این مسئله - که در فضاهای جامعه شناسی، از آن به مسئله ی تعبیر می شود - ، از مسائل بنیانی علوم اجتماعی است و هیچ نظریه ی علوم اجتماعی نیست که از پاسخگویی به این دوگانه خلاصی داشته باشد. استاد شهید و سایر فیلسوفان اجتماعی نیز، به بیانی که خلاصه ای از آن گذشت، ظرفیت حکمت اسلامی را در حل این مسئله به نمایش گذاشته اند. @taamollat