eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
267 عکس
86 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوم) 🔹 عمده ی آنچه که در اندیشه ی اجتماعی دانشمندان مسلمان باقی م
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و... به فیلسوفان اجتماعی است. آنان می گویند: فیلسوفان جامعه را آنگونه که نظام فلسفی شان اقتضا می کند می بینند و تحلیل می کنند؛ در حالیکه جامعه باید پیراسته از همه ی پیش فرض ها (حتی پیش فرض های فلسفی) دیده و نگریسته شود تا به "عینیت" و واقعیت اجتماعی همان گونه که هست دست یابیم، نه آنطور که می خواهیم و پیش فرض هایمان اقتضا می کند. جواب فیلسوفان اجتماعی -به زبان ساده- آنست که قواعد حکمی و فلسفی، قواعدی عصری نیستند که در استعمال یا عدم استعمال آنها مخیر باشیم؛ بلکه قواعدی ثابت، برهانی و ضروری هستند که هر چه را عنوان "وجود" دارد در بر می گیرد. این قواعد کلان سازنده ی مبادی و مبانی علم اجتماعی است چه بپسندیم و چه نپسندیم. اما مشکل عینیت را باید به گونه ای دیگر حل کرد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و.
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی 🔹اگر قائل به این باشیم که جامعه ی انسانی قانون دارد و این قانون بصورت مستمر و دائمی در حال تکرار است و بر همین اساس بخواهیم حوادث آینده را پیش بینی کنیم، چه بدانیم و چه ندانیم به درون مرزهای علوم اجتماعی حکمی وارد شده ایم. 🔹اما اگر قائل به قانونمندی اجتماع نباشیم و بگوییم جامعه از قوانین ثابت و مشخصی پیروی نمی کند و هر حادثه ای ممکن است هر بار با یک علت بروز کند، طبیعتا امکان پیش بینی حوادث آینده را از خود سلب کرده و از مرز های دانش اجتماعی حکمی نیز دور افتاده ایم. (چنانکه برخی جریانهای علوم اجتماعی چنین می گویند.) لازمه ی پذیرش قانونمندی جامعه -که همه ی متفکرین اجتماعی بدنبال آن هستند- پذیرش قواعد حکمت به عنوان مبدا و مبنای همه ی علوم است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش پنجم) ✅چرا باور به قانونمندی جامعه مستلزم باور به حکمت اسلامی است؟ 🔹اصولا علمی گزاره ای است که ادعایش آنست که در همه ی مصادیق خود، برای همیشه، و بصورت ضروری صادق است. به عبارت دیگر "قانون" قضیه ای است کلی، ضروری و دائمی. اما اینکه کلیت و دوام و ضرورت دقیقا چیست و چگونه محقق می شود همگی در بستر حکمت پاسخ خود را می یابد. در نتیجه هر دانشی که قضایایی عرضه کند و ادعای کلیت، ضرورت و دوام آن قوانین را داشته باشد، طبیعتا به دامن حکمت فرو غلتیده است. این است که گفته می شود مادر علوم است. چون همه ی دانش ها برای اثبات کلیت، ضرورت و دوام قضایای خود وامدار فلسفه هستند، چه بپذیرند و چه نپذیرند. هزار مرتبه خوردم قسم که نام تو را به لب نیاورم اما قسم به نام تو بود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش ششم) ✅مروری بر ظرفیت های علمی و عملی جهان اسلام در تولید نظریه ی اج
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تاریخی 🔹یکی دیگر از ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی، پیوستگی تاریخی آنست. پیوستگی تاریخی امت اسلامی بدان معناست که امت اسلامی از بدو تولد تاکنون، و در سرزمین های گوناگون دارای هویت مشترک و پیوسته ای بوده و حتی وقایعی چون نفوذ استعمار در برخی مناطق نتوانسته آن هویت یکپارچه را بهم بزند. نتیجه ی این پیوستگی و حفظ هویت در طول تاریخ آنست که می توان به جامعه ی اسلامی بصورت انسانی نگریست که در طول زمانی طولانی و بصورت پیوسته مراحل تکامل خویش را طی کرده و جلو آمده است. نقطه ی مقابل آن انقطاع تاریخی است که ما در آن با وضعیتی مواجه هستیم که جامعه در مقاطع تاریخی گوناگون دارای هویت های گوناگونی بوده و هیچ گاه هویت واحدی نداشته، در نتیجه تکامل هم برای او بی معناست. امت اسلامی با برخورداری از پیوستگی تاریخی و با حفظ همان هویت واحد، فراز و نشیب ها و تجربیات گوناگونی را پشت سر گذاشته و آنها را در درون خود حفظ کرده و با عبرت گیری از آنها به پیش آمده است. همین موضوع یکی از ظرفیت های قابل توجه برای تولید علوم اجتماعی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تا
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هشتم) ✅ ظرفیت های علمی جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 3⃣تولید و تکامل علوم اسلامی 🔹سومین ظرفیت قابل توجه در جهان اسلام تولد و تکامل علوم مختلف در طول سده های مختلف است. این علوم که یک بار منجر به شکل گیری تمدن اسلامی در قرن 4و5 گردیده- در شاخه های مختلف بروز و ظهور یافته است. 🔹 ما در جهان اسلام از ابتدا با گونه ای از حیات عقلی مواجه هستیم که در علومی چون کلام و فقه ظاهر شده و در گذشته کم سابقه یا بی سابقه بوده است. پیوند کلام و فلسفه نیز آغازگر عصری دیگر در حیات تعقلی مسلمانان بود که هم به رشد کلام و هم به رشد فلسفه سرعت بخشید. بنابر گزارش شهید مطهری مسائل فلسفه پس از ورود به جهان اسلام از دویست مسئله به هفتصد مسئله بالغ شد که بسیاری از آنها تاثیر مستقیم بر شکل گیری تفکر اجتماعی داشت و بسیاری دیگر بصورت غیر مستقیم. خلاصه آنکه علوم عقلی -بعنوان پیش نیاز قطعی دانش های اجتماعی- روند تکاملی قابل قبولی را در جهان اسلام پشت سر گذاشته و جلو آمده است. 🔹 همه ی آنچه گفتیم در باب فلسفه های هستی شناختی و معرفت شناختی است، والا فلسفه هایی که مستقیما به تحلیل اجتماع پرداختند -مانند فلسفه فارابی و خواجه نصیر- خود برگ زرین دیگری در فضای علوم اسلامی است که بعدها به آن خواهم پرداخت؛ انشاءالله @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوازدهم) ✅ مروری بر فلسفه ی تاریخ شهید مطهری و تاثیر آن بر نظریه
✅بعدالتحریر1 📌 میراث اسلامی و علوم انسانی 🔹 آنچه که ما در فضای فلسفه ی علوم اجتماعی بر آن اصرار داریم آنست که تراث علوم اسلامی موجود که در طول هزار و اندی سال، بوسیله ی روش اجتهادی مرسوم تکامل یافته و جلو آمده، از ظرفیت کافی برای تولید علوم انسانی اسلامی برخوردار است و برای رسیدن به این هدف نیازی به تکیه به پارادایم های خارج از جهان اسلام نداریم. (اگرچه از ظرفیت آنها استفاده می کنیم.) تراث اسلامی هم در حوزه ی علوم نظری (مانند فلسفه و کلام) و در حوزه ی علوم عملی (مانند فقه، اخلاق و سیاست) به قدر کافی عمیق و عریق هست که برای تولید علوم انسانی به بیرون از آن حاجتمند نباشد. 🔹تبیین نظریه ی اجتماعی شهید مطهری نیز از همین روست که نشان داده شود نه تنها میراث علمی جهان اسلام چنین ظرفیتی دارد، بلکه این ظرفیت بالقوه به فعلیت رسیده و به تولید نظریه ای اجتماعی منجر گردیده است. البته این اقدام مهم منحصر به ایشان نیست و ابعاد دیگر نظریه ی اجتماعی برآمده از میراث اسلامی، در آثار سایر متفکران علوم اسلامی قابل رهگیری و اثبات است. والله هوالموفق و المعین. @taamollat