eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
285 عکس
88 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
درسگفتار نخست: کتاب مدرس: استاد فلاح شیروانی کتاب شذارت المعارف مجموعه‌ای از گفتارهای مرحوم آیه‌الله شاه‌آبادی است در تبیین آسیب‌های موجود در جامعه‌ی مسلمانان در دوران قاجار و پهلوی و ارائه راه‌کارهایی برای مواجهه منطقی با آن آسیب‌ها. این کتاب از دو جهت حائز اهمیت است: 1⃣ یک آنکه نمونه تلاشی است از سوی علمای پیشین برای خروج دین از حیطه کتابخانه‌ها و مکتب‌خانه‌ها و به میدان آوردن معارف دینی. 2⃣ دو آنکه مرحوم آیه‌الله شاه‌آبادی یکی از شخصیت‌های مهم و اثرگذار در شکل‌گیری روحیه‌ی انقلابی امام خمینی(ره) بوده است. 🔺 از این رو بازخوانی شذرات المعارف باب خوبی برای ورود به اجتماعی دیدن دین اسلام است. مدرسه نگاه درنظر دارد طی چند درسگفتار کتاب شذرات المعارف را به صورت (ظرفیت محدود) و ارائه نماید. اطلاعات تکمیلی‌تر درباره محتوا و ضرورت بازخوانی این متون، در اسلایدهایی که در ادامه خواهد آمد، عنوان شده است. 📚 تعداد جلسات: 4 جلسه 75 دقیقه‌ای 📅 شروع: 23 آبان‌ماه ⌛️ زمان: دوشنبه‌ها، ساعت 16 تا 17:15 🎴مکان: بلوار غدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه ۴، مدرسه تفکرونوآوری نگاه : 💻 سایت/ لینک👇 https://www.schoolnegah.ir/?page_id=4591 📞 تلفن: 02533551835 📱 ارتباط مجازی (ایتا و بله): 09907629882 آگاهے‌‌ براے‌‌ سامانے‌‌ دیگر 🔰 @sch_negah 🌐http://schoolnegah.ir
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوم) 🔹 عمده ی آنچه که در اندیشه ی اجتماعی دانشمندان مسلمان باقی م
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و... به فیلسوفان اجتماعی است. آنان می گویند: فیلسوفان جامعه را آنگونه که نظام فلسفی شان اقتضا می کند می بینند و تحلیل می کنند؛ در حالیکه جامعه باید پیراسته از همه ی پیش فرض ها (حتی پیش فرض های فلسفی) دیده و نگریسته شود تا به "عینیت" و واقعیت اجتماعی همان گونه که هست دست یابیم، نه آنطور که می خواهیم و پیش فرض هایمان اقتضا می کند. جواب فیلسوفان اجتماعی -به زبان ساده- آنست که قواعد حکمی و فلسفی، قواعدی عصری نیستند که در استعمال یا عدم استعمال آنها مخیر باشیم؛ بلکه قواعدی ثابت، برهانی و ضروری هستند که هر چه را عنوان "وجود" دارد در بر می گیرد. این قواعد کلان سازنده ی مبادی و مبانی علم اجتماعی است چه بپسندیم و چه نپسندیم. اما مشکل عینیت را باید به گونه ای دیگر حل کرد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و.
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی 🔹اگر قائل به این باشیم که جامعه ی انسانی قانون دارد و این قانون بصورت مستمر و دائمی در حال تکرار است و بر همین اساس بخواهیم حوادث آینده را پیش بینی کنیم، چه بدانیم و چه ندانیم به درون مرزهای علوم اجتماعی حکمی وارد شده ایم. 🔹اما اگر قائل به قانونمندی اجتماع نباشیم و بگوییم جامعه از قوانین ثابت و مشخصی پیروی نمی کند و هر حادثه ای ممکن است هر بار با یک علت بروز کند، طبیعتا امکان پیش بینی حوادث آینده را از خود سلب کرده و از مرز های دانش اجتماعی حکمی نیز دور افتاده ایم. (چنانکه برخی جریانهای علوم اجتماعی چنین می گویند.) لازمه ی پذیرش قانونمندی جامعه -که همه ی متفکرین اجتماعی بدنبال آن هستند- پذیرش قواعد حکمت به عنوان مبدا و مبنای همه ی علوم است. @taamollat
✅ چطور می‌توان فهمید که جامعه مسلمانان یک جامعه زنده است یا مرده؟ @taamollat
📌 گزارشی از مقاله ی وزین "حق عقل در اجتهاد" ، استاد شهید مرتضی مطهری ره 🔹کتاب جدید الانتشار از استاد شهید شامل سه مقاله و دو سخنرانی که برخی قبلا منتشر شده بود. اما مقاله ی حق عقل در اجتهاد به گمانم برای اولین بار است که منتشر می شود. (در سالهای دور یک بار در یادنامه ی استاد منتشر شده بود.) مقاله ای است فوق العاده که در کنار مقاله ی "اصل اجتهاد در اسلام" که در کتاب ده گفتار آمده دور نمای خوبی از تاریخچه و فرایند اجتهاد در جهان اسلام ارائه می کند. خصوصا مقاله ی حق عقل که نگاه امامیه را به نقش عقل در اجتهاد بررسی می کند و توضیح می دهد که امامیه علی رغم پذیرش حق عقل در اجتهاد، چگونه و چه ظرافتی از گردنه ی قیاس عبور کرد و به آن مبتلا نشد. سپس در کنار طرح برخی پیشفرض های کلامی اجتهاد در میان جریان اصولی امامیه، به گستره ی دامنه ی اجتهاد در حوزه ی رفتارهای ارادی می پردازد و گله می کند که در این بخش ما رشته ای را که خود بافته بودیم به دست غربیان دادیم، آنان پیش بردند و ما عقب افتادیم. این بخش اخیر مدخل بسیار خوبی است برای ورود به نظریه ی استاد شهید در حوزه ی علوم انسانی. کل آثار ایشان خواندنی و قابل استفاده است، این کتاب و این مقاله بطور خاص. هنیئا لکم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش پنجم) ✅چرا باور به قانونمندی جامعه مستلزم باور به حکمت اسلامی است؟ 🔹اصولا علمی گزاره ای است که ادعایش آنست که در همه ی مصادیق خود، برای همیشه، و بصورت ضروری صادق است. به عبارت دیگر "قانون" قضیه ای است کلی، ضروری و دائمی. اما اینکه کلیت و دوام و ضرورت دقیقا چیست و چگونه محقق می شود همگی در بستر حکمت پاسخ خود را می یابد. در نتیجه هر دانشی که قضایایی عرضه کند و ادعای کلیت، ضرورت و دوام آن قوانین را داشته باشد، طبیعتا به دامن حکمت فرو غلتیده است. این است که گفته می شود مادر علوم است. چون همه ی دانش ها برای اثبات کلیت، ضرورت و دوام قضایای خود وامدار فلسفه هستند، چه بپذیرند و چه نپذیرند. هزار مرتبه خوردم قسم که نام تو را به لب نیاورم اما قسم به نام تو بود. @taamollat
47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌اثر جدید ماح با نوای حاج ابوذر روحی با نام 🇮🇷✌️پیش به سوی به امید فردای ظهور پرچم سه رنگ ایرانو میدیم به دست آقای ظهور @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش پنجم) ✅چرا باور به قانونمندی جامعه مستلزم باور به حکمت اسلامی است
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش ششم) ✅مروری بر ظرفیت های علمی و عملی جهان اسلام در تولید نظریه ی اجتماعی 🔹جهان اسلام دارای ظرفیت های علمی و معرفتی کم نظیری است که دستیابی به نظریه ی اجتماعی مبتنی بر اندیشه اسلامی را در دسترس تر قرار می دهد: در ذیل به برخی از این ظرفیت ها اشاره می کنیم: 1⃣تجربیات تاریخی 📝جهان اسلام در طول این چند سده، جامعه ای بسیط و دور از تحول نبوده، بلکه به جهت ظرفیت های تاریخی، تقابل با سایر فرهنگ ها، مراودات تجاری با شرق و غرب، وقوع جنگ ها و... در معرض تجربیات تاریخی متنوع قرار داشته است. همین وضعیت جهان اسلام را در معرض تجربیات گوناگون قرار داده و زمینه ی بالندگی فکری او را فراهم نموده است. جهان اسلام از همان صدر اسلام از جهت فکری هم با جریانات فکری یهودی و مسیحی از بیرون و هم با جریانات فقهی و کلامی از درون خود مواجه بود. ورود به سرزمین های غیر عربی، از ایران گرفته تا شمال آفریقا و جنوب اروپا، درگیریهای سیاسی و نظامی مانند جنگ های صلیبی و... نیز فکر جهان اسلام را از بساطت خارج کرده و او را به عرصه های جدیدی از بالندگی فکر و عمل کشانده است. مواجهات جهان اسلام با دنیای مدرن و تقابل با آن در لایه های گوناگون علمی، سیاسی، نظامی و... نیز بر غنای فکری جهان اسلام افزوده و فهم او را از جامعه و مسائل آن بالاتر برده است. 🔺همین مطلب یکی از نقاط قوت اندیشه اسلامی برای فهم و کنش اجتماعی است. @taamollat
📚 گزارش یک کتاب 🔹این روزها در حاشیه تدریس فلسفه نیم نگاهی هم به تاریخ علم و مراودات آن با فلسفه دارم. اخیرا به کتابی برخوردم به نام "فیزیک، فلسفه و الاهیات" که مجموعه ی مقالات و کفت و گو های عده ای از فیلسوفان و الهی دانان غربی است. به ترجمه ی اقای همایون همتی، نشر پژوهشگاه فرهنگ کتاب جالبی است. در تاریخ علم، بین فلسفه و علم الزاما جدایی دیده نمی شود، و چه بسا در دوره هایی این دو به جای هم نشسته اند، چون هر دو یک حرف داشته اند. (شرح زیبایی از این قرابت را کاپلستون در ابتدای ج2 تاریخ فلسفه اش اورده). اما در دوره هایی که فیزیک و بطور خاص مکانیک بجای فلسفه نشسته و ادعاهای مابعدالطبیعی (بخواتید ادعاهای بزرگتر از دهانش) کرده در مقابل الحاد نیز رواج پیدا کرده. این وضعیت خصوصا در دوران نیوتن و پس از او خیلی مشهود است. مقاله ی آقای جی. بوکلی به نام "موضع نیوتنی و خاستگاه های الحاد" دقیقا همین مسئله را بررسی می کند. خواندنی است، ببینید. @taamollat
تأملات اجتماعی
📚 گزارش یک کتاب 🔹این روزها در حاشیه تدریس فلسفه نیم نگاهی هم به تاریخ علم و مراودات آن با فلسفه دار
📌چند نکته: 1. دستیابی به یک نظم فکری کلان برای فهم جهان و توجیه مفاهیم خرد دغدغه همیشگی دانشمندان بوده. از این جهت تفکر فلسفی در هر دوره به شکلی ظاهر شده. 2. اینکه نگرش ما به جهان بر چه اساسی باشد، عقل، طبیعت، جنبه ی مکانیکی طبیعت یا نور و ظلمت در ساخت اجتماع بسیار اثر گذار است. چه بسا مبنایی جامعه را به سمت توحید و مبنایی دیگر به سوی الحاد بکشاند. 3. استاد شهید ره در کتاب "علل گرایش به مادیگری" در فصلی به نام "نارسایی مفاهیم فلسفی" ، ضعف مفاهیم و دلایل فلسفی در غرب را یکی از علل عمده در گرایش مادی و الحادی غرب می داند. 4. این قبیل بحث ها اگرچه از جنبه ی فلسفی و تاریخی شیرینی خاص خود را دارد، اما از جهت امتداد اجتماعی دارای اهمیت بسیار است. 5. جامعه ی ما انسانها ساخته و پرداخته ی عواملی است که گاهی هیچ التفاتی به آنها نداریم، در نتیجه در تحلیل قضایا دچار اشتباه می شویم. مطالعات تاریخ علم برای فهم اجتماع و زمانه خیلی ضروری است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش ششم) ✅مروری بر ظرفیت های علمی و عملی جهان اسلام در تولید نظریه ی اج
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تاریخی 🔹یکی دیگر از ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی، پیوستگی تاریخی آنست. پیوستگی تاریخی امت اسلامی بدان معناست که امت اسلامی از بدو تولد تاکنون، و در سرزمین های گوناگون دارای هویت مشترک و پیوسته ای بوده و حتی وقایعی چون نفوذ استعمار در برخی مناطق نتوانسته آن هویت یکپارچه را بهم بزند. نتیجه ی این پیوستگی و حفظ هویت در طول تاریخ آنست که می توان به جامعه ی اسلامی بصورت انسانی نگریست که در طول زمانی طولانی و بصورت پیوسته مراحل تکامل خویش را طی کرده و جلو آمده است. نقطه ی مقابل آن انقطاع تاریخی است که ما در آن با وضعیتی مواجه هستیم که جامعه در مقاطع تاریخی گوناگون دارای هویت های گوناگونی بوده و هیچ گاه هویت واحدی نداشته، در نتیجه تکامل هم برای او بی معناست. امت اسلامی با برخورداری از پیوستگی تاریخی و با حفظ همان هویت واحد، فراز و نشیب ها و تجربیات گوناگونی را پشت سر گذاشته و آنها را در درون خود حفظ کرده و با عبرت گیری از آنها به پیش آمده است. همین موضوع یکی از ظرفیت های قابل توجه برای تولید علوم اجتماعی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تا
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هشتم) ✅ ظرفیت های علمی جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 3⃣تولید و تکامل علوم اسلامی 🔹سومین ظرفیت قابل توجه در جهان اسلام تولد و تکامل علوم مختلف در طول سده های مختلف است. این علوم که یک بار منجر به شکل گیری تمدن اسلامی در قرن 4و5 گردیده- در شاخه های مختلف بروز و ظهور یافته است. 🔹 ما در جهان اسلام از ابتدا با گونه ای از حیات عقلی مواجه هستیم که در علومی چون کلام و فقه ظاهر شده و در گذشته کم سابقه یا بی سابقه بوده است. پیوند کلام و فلسفه نیز آغازگر عصری دیگر در حیات تعقلی مسلمانان بود که هم به رشد کلام و هم به رشد فلسفه سرعت بخشید. بنابر گزارش شهید مطهری مسائل فلسفه پس از ورود به جهان اسلام از دویست مسئله به هفتصد مسئله بالغ شد که بسیاری از آنها تاثیر مستقیم بر شکل گیری تفکر اجتماعی داشت و بسیاری دیگر بصورت غیر مستقیم. خلاصه آنکه علوم عقلی -بعنوان پیش نیاز قطعی دانش های اجتماعی- روند تکاملی قابل قبولی را در جهان اسلام پشت سر گذاشته و جلو آمده است. 🔹 همه ی آنچه گفتیم در باب فلسفه های هستی شناختی و معرفت شناختی است، والا فلسفه هایی که مستقیما به تحلیل اجتماع پرداختند -مانند فلسفه فارابی و خواجه نصیر- خود برگ زرین دیگری در فضای علوم اسلامی است که بعدها به آن خواهم پرداخت؛ انشاءالله @taamollat