eitaa logo
تأملات اجتماعی
169 دنبال‌کننده
271 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌غفلت از فرهنگ ، دمیدن در آتش تضاد (حجاب، فرهنگ و ارشاد) 🔸 اساس یک جامعه را فرهنگ آن جامعه می‌سازد، و "فرهنگ" ارزشها و هنجارهای رسوخ یافته در لایه‌های شخصیتی و هویتی افراد جامعه است. 🔹هر تغییر اجتماعی و کنترل رفتاری لاجرم می‌بایست مبتنی بر لایه‌های شخصیتی و هویتی افراد جامعه باشد و الا نتیجه معکوس خواهد داشت و به ضد خودش مبدل می‌شود. 🔸 تلقی غیر واقع بینانه، خیالی و آرمانی از فرهنگ و هویت یک ملت، موجب برنامه‌‌ریزی و سیاستگذاری غیر دقیق و پرمخاطره می‌شود و راه را بر هرگونه اقدام معقول و نتیجه‌بخش می‌بندد. بنابراین مردم‌شناسی فرهنگي و اطلاع دقیق از گرایشها و کنش‌های افراد جامعه در شرایط و موقعیت‌های مختلف "شرط ماتقدم" برنامه‌ریزی، سیاستگذاری و مدیریت اجتماعی است. 🔹 برنامه‌‌ریزی و سیاستگذاری در مقوله و اجتماعی، از این قاعده مستثنی نیست و در شرایط حاضر نیازمند مردم‌شناسی فرهنگي و شناخت روحیات، گرایش‌های مردم و پیش بینی واکنش‌های اجتماعی است. 🔸 "انسان ایرانی" انسانی پیچیده با خلقیات خاص و متنوع در موقعیت‌های اجتماعی است. نوع افراد ایرانی انسانهایی هستند که برپایه احساسات به حقايق و وقایع می‌نگرند و بر همان پایه تصمیم‌گیری می‌کنند و رفتارهای خود را سامان می‌دهند. این ویژگی در همه اقشار جامعه و همه طیف‌های اجتماعی اعم از مذهبی و غیر مذهبی، تحصیل‌کرده و غیر‌تحصیل‌کرده، و ... جاری و ساری است. 🔸 احساسی بودن ذاتا یک نکته منفی یا مثبت نیست بلکه یک اقتضا و یک ظرفیت است که هم در جهت صحیح امکان مدیریت دارد و هم در جهت منفی و انحراف. 🔹 "انسان احساسی" انسانی است که به ظواهر پدیدها توجه دارد و براساس ظواهر قضاوت می‌کند و به سرعت حکم صادر می‌کند. از این رو بر مشاهدات و شنیده‌ها اعتماد دارد و کمتر به ابعاد پنهان و لایه‌های عمیق وقایع و پدیده‌ها توجه می‌کند. به همین جهت یک قطعه فیلم کوتاه و یا یک خبر و شایعه می‌تواند چنین جامعه‌ای را تحت‌الشعاع قرار دهد و احساس هم‌دردی و یا احساس تنفر و کینه را در جامعه بگستراند و برخی از افراد را به نفی ساختارها و تخریب زیرساخت‌ها تحریک و وادار می‌کند. حتی زیاد اتفاق می‌افتد که افرادی به اقداماتی دست بزنند که در تضاد و تقابل با اعتقادات و باورهای آنهاست و اصلا به لوازم اقدامات خود توجه ندارند. 🔸 انسان احساسی، سازنده‌ی جامعه‌ی احساسی است. جامعه ای که نظم اجتماعی آن نه برپایه قانون و نظام حقوقی و منافع ملی بلکه بر روابط انسانی و نظام ارتباطی و منافع شخصی و قومی استوار است. لذا جامعه احساسی خواستگاه تغییرات و نوسانات سریع اجتماعی است که البته هم می‌تواند در جهت مثبت و تعالی قرار گیرد و با با وحدت و همبستگی برآمده از اعتماد عمومی، اتفاقات معجزه‌سان را رقم زند و هم می‌تواند در جهت انحراف و ارتجاع به کار گرفته شود و به گسترش اختلافات و تضادهای اجتماعی منتهی شود. 🔹 مدیریت و کنترل اجتماعی در چنین جامعه‌ای قبل از آنکه ناشی از اقتدار و تحکّم باشد مبتنی بر تبیین و اقناع فرهنگي و تمرکز بر زیباسازی و جلوه‌پردازی‌های هنری و تبلیغی است. در این صورت اقتدار و تحکّم ثمربخش خواهد بود و با اقبال عمومی مواجه خواهد شد و الا هرچقدر هم این اقتدار و تحکّم عادلانه و به مصلحت واقعی افراد جامعه باشد با مخالفت روبرو خواهد شد و حتی بسیاری از مذهبی‌ها و وفاداران نظام هم نمی‌توانند همراهی کنند. ✍ سیدمهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121
تأملات اجتماعی
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول) 🔹مقدمات: ۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه اس
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهیت تغییر، علل و پیامدها معطوف شده. اما در اندیشه شهید مطهری ، بعد دیگری به مسئله تغییرات اجتماعی افزوده شده و به دودسته ی تغییرات اعتلایی و غیر اعتلایی تقسیم شده است. استاد شهید از این تقسیم بندی نتایج خاصی را پی جویی می کند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. تغییر در موجودات طبیعی علت و فرایند تعین یافته و مشخصی دارد. از همین رو مطالعه ی پدیده های طبیعی و پیش بینی وضعیت آنها از طریق آزمون تا حد زیادی قابل دستیابی است. اما پدیده های اجتماعی بعلت آنکه از اراده انسانها بر می خیزد، با تغییر و تبدیل اراده ی ادمی در معرض تغییر قرار می گیرد. نتیجه آنکه گاه وضعیت پدیده ی اجتماعی بگونه ایست که گمان می رود هیچ امر ثابتی در جامعه وجود ندارد. مراد استاد شهید از تغییرات اعتلایی تغییراتی است تکاملی و هم جهت با فطرت ادمی، در حالیکه تغییرات غیراعتلایی تغییراتی است قهقرایی و بر خلاف فطرت آدمی. استاد شهید بر آنست که برخی از تعالیم دین می تواند همگام با تغییرات اعتلایی دچار تغییر شود، بر خلاف تغییرات غیر اعتلایی که نه تنها همگام سازی دین با آنها جایز نیست، بلکه باید در مقابل آن ایستادگی نمود. سازو کار هماهنگ سازی دستورات دین با تغییرات اجتماعی همان فرایندی است که به آن «اجتهاد» گفته می شود. این نگاه استاد شهید که همان امتداد اندیشه ی جریان حکمت و اجتهاد است، در مقابل دو جریان دیگر قرار دارد: جریان اول: جریانی که تغییرات اجتماعی را به رسمیت نمی شناسد و در هیچ حوزه ای از تعالیم دینی قائل به انعطاف و همگام سازی نیست. جریان دوم: جریانی که اصالت را به تغییرات اجتماعی داده و دین را عملا دنباله روی تغییرات اجتماعی می بیند. جریان حکمت و اجتهاد، با اتکا به عقلانیت قرآنی و شیعی در جست و جوی راهی میانه، منطقی و قابل اجراست. @taamollat
📌کوتاه درباره ی تغییر اجتماعی تغییر اجتماعی از آن دست مقولاتی است که تاریخی به قدمت تاریخ اندیشه دارد، و شاید بتوان آن را نقطه ی آغاز تفکر فلسفی قلمداد کرد. این مسئله وقتی با اجتماع پیوند می خورد دچار پیچیدگی‌های مضاعفی می شود که شناخت و تحلیل آن را با دشواری روبرو می کند. -در تغییر اجتماعی دقیقا چه چیزی تغییر می کند؟ در تغییرات اجتماعی متغیر اصلی کدام است و متغیرهای فرعی کدامند؟ -آیا در اجتماع انسانی امر ثابتی هم وجود دارد؟ - آیا تغییر اجتماعی همان قوه و فعل فلسفی است؟ در اینصورت آیا هر تغییری تکامل هم هست؟ و..... -احیا جامعه امر یا لایه ی ثابتی هم دارد که از تغییر مصون باشد؟ -جایگاه انسان در تغییرات اجتماعی کجاست؟ آیا او هم با تغییرات اجتماعی تغییر می کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که در مواجهه با مسئله تغییر اجتماعی در برابر ماست. مواجهه ها با این مسئله در حکمت اسلامی و جهان غرب متکثر است. مسئله آنقدر مهم هست که بر فهم ما از حیات انسانی و همچنین مدیریت روزمره ی زندگی تاثیر تامی بگذارد. فعلا بمناسبت اینکه سیر اصلی بحث «اجتهاد در اندیشه شهید مطهری» از بحث تغییر اجتماعی عبور کرده و امیدوارم در آینده بتوانم پرونده ای برایش بگشایم. @taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آدمی را احاطه کرده: -قوانین طبیعی و تکوینی: که بصورت طبیعی بر زندگی همه ی انسانها سایه انداخته و ضمانت اجرای آنها نیز بطور طبیعی در عالم تکوین قرار داده شده و امکان تخلف از وجود ندارد. قوانین طبیعی قوانینی هستند که بطور طبیعی بخش قابل توجهی از زندگی آدمیان را شکل داده و هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی مصادیق فراوان دارد. -قوانین وضعی و قراردادی: که حاصل قرارداد و وضع است و قانونگذار برای تنظیم روابط فردی و اجتماعی آنها را بر اساس آنچه مصلحت می داند وضع می کند. قوانین وضعی خود به دو صورت در میان آدمیان وضع می شوند. صورت اول قوانین رسمی و قراردادی است که عده ای از نمایندگان مردم و یا شارع مقدس و نبی یا امام به وضع آنها اقدام می کنند. -آداب و رسوم: صورت دیگری از قوانین وجود دارد که بصورت عرف و عادت و سنت در بین مردم ظاهر می شود که به آن فرهنگ یا آداب و رسوم می گوییم. 🔸 در میان سه دسته ی کلی قوانین (طبعی و وضعی و آداب و رسوم) دسته ی اول لایتغیر است و تخلف از آن نیز با مجازات طبیعت روبرو می شود. اما آن دسته از قوانین که وضع آن به دست بشر است، متناسب با نیازها و تحولات در معرض تغییر قرار دارد. 🔻در باب قوانین موضوعه ی بشری که هدفش نظم عمومی است و با تغییر شرایط تغییر می کند مناقشه ای نیست، بحث عمده در باب قوانین شرعی است که با توجه به اینکه احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، تغییر آنها با تحول شرایط چه صورتی دارد؟ ما از طرفی با مصالح و مفاسد واقعی مواجهیم که نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم، از طرف دیگر با شرایط متغیری مواجهیم که یک قانون ثابت برای همه شرایط را بر نمی تابد. اهمیت قوانین شرعی آنگاه که در نظامات اجتماعی ظاهر می شود بسی بیشتر است. اگر قرار باشد قوانین شرعی منجر به ساخت نظامات اجتماعی شود، آنگاه تغییر در شرایط اجتماع و سپس تطابق آن با قوانین شریعت تبدیل به مسئله ای جدی می شود. ▪️این، همان مسئله ی اصلی است. @taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش پنجم) 🔹تبیین مقتضیات و نیازهای زمان 🔹تردید نباید کرد که دیدگاه استاد مطهری درباره ی تغییرات اجتماعی، دیدگاهی برآمده از دیدگاه فلسفی و حتی کلامی است، خصوصا آنجا که وارد لایه ی تجویزی دیدگاه خود می شود، این رابطه ی منطقی بیشتر رخ می نماید. علامه مطهری بعد از توصیف و تقسیم تغییرات اجتماعی به تغییرات نفس زمان و تاریخ، و تغییرات اراده و سلیقه ی ادمیان، لزوم هماهنگی با آن تغییرات را به صلاح آمیز یا فسادانگیز بودن آنها منوط می کند. چه بسیار کسانی که تغییرات را اصیل گرفته و حکم به تبعیت از آن کرده اند و چه بسیار کسان که قائل به توقف مطلق در برابر تغییرات شده اند و آنانی که هم قائل به تفصیل شده اند معیار درستی دست نداده اند. بر همین اساس از دیدگاه ایشان هر هماهنگی با اقتضائاتی را نباید صلاح و هر مخالفت با اقتضائاتی را نباید تحجر و واپس گرایی تلقی کرد. چه بسا مقاومت در برابر یک مقتضای زمان، عین صلاح و اتفاقا تن دادن به یک تغییر و همراه شدن با آن عین تحجر و عقب افتادگی باشد. ایشان سیدجمال الدین اسد آبادی را -علی رغم توقف و ایستادگی در برابر تغییرات ناشی از مدرنیته- یک مصلح اجتماعی بزرگ و «سلسله جنبان اقدامات اصلاحی» در جهان اسلام می داند. 🔻ملاک پذیرش تغییرات اجتماعی ایشان ملاک پذیرش و برسمیت شناختن تغییرات اجتماعی را، قرار داشتن در مسیر رشد و کمال انسانی (فطرت) می داند و هر تغییری بیرون از این مسیر را خلاف جهت فطرت دانسته و معتقد است که اقدام درست ایستادگی در برابر آنست. این نوع قضاوت درباره ی تغییرات اجتماعی، از نوع نگاه به هستی و واقعیات نشات می گیرد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش پنجم) 🔹تبیین مقتضیات و نیازهای زمان 🔹تردید نباید کرد که
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش ششم) 🔹در یادداشت قبل گفته شد که استاد شهید، بر اساس مبانی حکمی خویش تمامی تغییرات را برسمیت نشناخته و آن ها را به تغییرات در جهت کمال و تغییرات در جهت سقوط تقسیم می کنند. (اسلام و مقتضیات،ج۱, فصل۱۲) تقسیم اقدامات به اصلاح و افراد نیز از همین مبنا ریشه می گیرد. استاد شهید در فصل اول و دوم از بخش اول کتاب «انحطاط و ترقی تمدن ها» پس از بحث درباره ی علت اصلی تحول و تغییر تاریخی، به عوامل ترقی و انحطاط تمدن ها و جوامع پرداخته و لایه ای دیگر از مبتنی بر را آشکار نموده است. 🔹راز اصلی حرکت در تاریخ بحث از «علت اصلی حرکت جامعه و تاریخ» همواره تقاطع جریان حکمت اسلامی و جریانات دیگر، خصوصا فلسفه های مادی بوده است. در حالیکه فلسفه های مادی بر عواملی چون جغرافیا و ابزار تولید تاکید می کرده اند، حکمت اسلامی به دلیل اصراری که بر استقلال انسان در مقابل جامعه دارد، نقش فرد انسانی و اراده ی او را پررنگ تر از سایر عوامل به تصویر می کشد. استاد شهید پس از بررسی عواملی چون ابزار تولید، جغرافیا، نوابغ، زور و قدرت و نژاد، بر عامل «استعداد ابتکار در انسان» و «فطرت» او تاکید می کند و اصرار دارد که این دو -فارغ از جبراجتماعی و جغرافیا و زور سر نیزه ها، مهمترین عوامل تغییر و تحول تاریخ هستند. @taamollat
📌 «ایران، جامعه ی کوتاه مدت» 🔹این، عنوان کتابیست در حوزه ی جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی ایران، از یکی از اساتید نامدار این حوزه. اما در این نوشتار، با آن کتاب و محتوایش کاری نیست و صرفا عنوان آن کتاب را وصف حال این روزهای جامعه ی ایران دیده ام. چه بخواهیم و چه نخواهیم، از بعد روانشناسی اجتماعی، ما ایرانیان کوتاه مدت هستیم و به آینده جز مقدار اندکی توجه نداریم. در نتیجه تدبیر بلند مدت نمی کنیم و زود می خواهیم به نتیجه برسیم و هنگامی که -طبیعتا- زود به نتیجه نمی رسیم نا امید می شویم و وقتی به خود آمدیم دوباره در همان بستر فکر کوتاه مدت، تدبیری کوتاه می کنیم و دوباره.... . این است که از دوران مشروطه به این سو که قدری خودآگاه شدیم، مدام بلند می شویم و زمین می خوریم و بار دیگر -بدون عبرت گرفتن از تجربیات گذشته- همان تجربیات قبلی را تکرار می کنیم. و در همه حال نیز دنبال آن هستیم که بالفور به نتیجه برسیم. در قضیه ی حجاب نیز بجای آنکه عمیق فکر شود و اقدامات گذشته آسیب شناسی شود، ناگهان بر اساس همان نگاه کوتاه مدت، رفتارهای احساسی و رادیکال جای کنش عقلانی و منطقی و تدبیر بلند مدت را می گیرد و پس از مدتی، به همان نقطه ی ابتدایی، بلکه چند نقطه هم عقب تر باز می گردیم. 📌مرور یک تجربه تاریخی 🔹بنده به عنوان کسی که از دوران نوجوانی و حتی کودکی سر در کتاب و روزنامه داشته ام، اقدامات جریان اصلاحات در حوزه ی تغییر اجتماعی را -علی رغم آنکه آن را جریان بی هویت و ناسالمی می دانم- یکی از بهترین و تمیزترین نمونه های عملیات تغییر اجتماعی در ایران قلمداد می کنم. جریان اصلاحات -که در سودای هویتی دیگر برای ایران است- در طول سالهای پس از انقلاب، پس از یک دوره کار فکری فشرده و گسترده و تربیت طبقه ای از نخبگان فکری (حلقه ی کیان و...) ، در سال ۷۶ به عرصه سیاست ورود و از آن پس تلاش کرد تا از طریق ابزار سیاست و اقتصاد و فرهنگ، اندیشه ی خود را در زمین اجتماع اشراب کند. در همین راستا ابتدا به دانشگاه ها و پس از یک دهه، وارد طبقات پایینتر اجتماع گردید. وضعیت اجتماعی امروز جامعه ی ایران، نه محصول یک شب و یک هفته، که ماحصل حدود سه دهه کار تشکیلاتی منظم و هدفمند در حوزه های مختلف اجتماعی است. (برای نمونه بنگرید به: مقاله ی مکتب نیاوران) هر چند جریان چپ سالهای اول انقلاب و جریان اصلاحات دهه های بعد، همواره در جایگاه اعتراض و انتقاد بوده، اما نیک روشن است که این فضای اجتماعی و فکری اشفته، نسخه ایرانی همان پست مدرنیسم ی است که غربگرایان ایرانی به دنبالش هستند. البته اقدامات جریان مذکور تنها علت وضعیت امروز نیست، و نقدهای جدی و متعدی به عملکرد جریان انقلاب وجود دارد، از سوی دیگر مداخلات بیرونی نیز در وضعیت موجود اثرگذار بوده، اما غرض از این نوشتار شرح و نقد اقدامات آن جریانات نیست، بلکه غرض نشان دادن یک مدل از «برنامه ریزی بلند مدت برای تغییر هویت جامعه ی ایران» است که اکنون به نقطه ی عطفی رسیده است. 📌جمع بندی: 🔹در این میان بدترین تدبیر ممکن، تصمیم به جمع کردن زودهنگام و آنی غائله ی حجاب و ... است. جریان انقلاب باید متوجه باشد که: اولا مناقشه اصولاً بر سر حجاب نیست و جریان انقلاب، باید نگران چیزهایی مهمتر از حجاب باشد و برای آنها فکر و برنامه ریزی کند. ثانیا این غائله با اقدامات دفعی و ضربتی حل نخواهد شد. جریانات فعال در این حوزه، برای تغییر هویتی جامعه ی ایران، به یک جامعه ی سکولار سه دهه تلاش و برنامه ریزی کرده اند، جریان انقلاب نیز برای بازگرداندن هویت اسلامی و ایرانی باید همین مقدار یا بیشتر، زمان و نیرو صرف کند، و الا انقلاب را دو دستی به آمریکای در حال احتضار تقدیم کرده است. 🔻اینها منافاتی با اقدامات کوتاه مدت ندارد، اما همه ی اقدامات باید در یک طراحی بلند مدت مبتنی‌بر مطالعات علمی و عینی گنجانده شود. ✏️محمدرضا کرباسچی @taamollat
📌تغییرات اجتماعی، تحلیل یک مورد عینی، و چند پرسش بنیادین(۱) 🔹در آخرین ساعات منتهی به شب اول محرم، موضوع بحث دهه ی اول را از آنچه وعده داده بودم، به بحث تغییرات اجتماعی تغییر دادم. سوال اصلی این بحث آنست که جامعه ی عصر پیامبر تحت تاثیر چه عواملی به اسلام گروید و تحت چه شرایطی، در همان بستر اسلام، به حرکتی قهقرایی دچار شد تا نهایتا فاجعه ای چون کربلا از دل آن بیرون امد؟ آیا علل تاریخی در این رفت و برگشت نقش داشته؟ یا اینکه تغییر ارزشها؟ آیا تغییر ارزشها در هر جامعه ای پس از دوره ای فشار فرهنگی و ارزشی امری قهری و عادی است؟ یا اینکه می توان ارزشها را برای مدت طولانی سرپا نگه داشت؟ این رفت و برگشت در صدر اسلام تحت چه منطق و قاعده ای پیش امد؟ آیا کنترل تغییرات اجتماعی اساسا امکانپذیر است؟ در فضای مخاطبه با عموم مردم، تنها به سیر تاریخی رفت و برگشت جامعه ی صدر اسلام اشاره می کنم و تحلیل های عمیق تر را در اینجا قلمی می کنم انشالله در همین جا گفتنی است که یکی از بهترین و عمیق ترین تحلیل های حادثه ی کربلا، مربوط به کتاب قیام حسین ع ، به قلم استاد سیدجعفر شهیدی رض است که حادثه ی کربلا را بر بستر روانشناسی اجتماعی بررسی کرده و تغییرات نگرشی و ارزشی اقوام عرب را که در شکل گیری حادثه کربلا نقش داشته، از دهه ها قبل از اسلام بحث کرده و جلو آمده. انصافا کتابی خواندنی و پربار است و رهیافت های خوبی برای فهم تغییرات اجتماعی و... عرضه می کند. بخش پایانی این بحث تحلیل وضعیت ایران پس از انقلاب، بر اساس یافته های تحقیق جامعه ی صدر اسلام است که امیدوارم درباره ی آن هم بتوانم چیزی عرضه کنم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 «الگوهای تغییر اجتماعی از صدر اسلام تاکنون» 🔹امسال برای منبر ظهر ها به مسجدی می روم در ضلع جنوب غ
📌 «الگوهای تغییر اجتماعی از صدر اسلام تاکنون» (خلاصه ی بحث امروز شنبه ۲۳تیر) 🔹اقدامات رسول خدا برای تغییر جامعه جاهلی به مدینه ی نبوی 🔹🔹اقدامات بنی امیه برای تغییر جامعه ی نبوی به جامعه ی جاهلی ▪️رسول خدا برای حراست و حفاظت از جامعه ی اسلامی در برابر انحرافات و تغییرات منفی، ساختار و ساز و کار خاصی را پیش کشیده بودند. هدف اصلی این اقدامات مصونیت بخشی امت اسلامی بود که عمدتا از راه هویت بخشی به امت اسلامی و همچنین وضع برخی قوانین شرعی مانند تولی و تبری و امر بمعروف و نهی از منکر دنبال می شد. به نظر می رسد که هویت بخشی به امت اسلامی در برابر امت کفر، پایه ای ترین اقدام رسول خدا در مسیر استحکام درونی امت بوده است. بر همین اساس قرآن یاران پیامبر را با وصف «مؤمنین» مورد خطاب قرار داده و در آیه ی ۲۹فتح و ..... ویژگی‌ها و صفات آنها را یک یک بر می شمرد. حوادث سالهای بعد و نرمش امت اسلام در برابر تغییرات منفی، اهمیت استحکام درونی را که رسول خدا سالها برای آن متحمل زحمت شد بیش از پیش آشکار کرد. اتفاقا سیاست بنی امیه در بازگرداندن سلطنت بجای خلافت اسلامی، بر همین شکاف ها متمرکز شد و شد آنچه که شد. مرور تاریخ امت اسلام در عصر بنی امیه نشان می دهد که بنی امیه در مسیر تغییر جهت حرکت امت، با سوار شدن بر این نقاط، مانع عمده ای بر سر راه خود نمی دیده و از این جهت، فرایند تغییر و ارتجاع پس از پیغمبر اکرم را با سرعت پیاده نمود. ▪️در دوران معاصر نیز اقدامات امام ره در مسیر ایجاد جامعه ی اسلامی، از دهه ها قبل قابل ردیابی و بررسی است. به نظر می رسد با توجه به ایمان و اعتقاد مردم در عصر حاضر، محوری ترین راهبرد امام ره در ایجاد استحکام درونی امت اسلامی، راهبرد «وحدت و اتحاد داخلی» بوده است که در دو سطح ایران و جهان اسلام دنبال کرده اند. بررسی روش امام ره در ایجاد تغییر اجتماعی در عصر کنونی، نیازمند تأمل بیشتری است. @taamollat