📌 «ایران، جامعه ی کوتاه مدت»
🔹این، عنوان کتابیست در حوزه ی جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی ایران، از یکی از اساتید نامدار این حوزه. اما در این نوشتار، با آن کتاب و محتوایش کاری نیست و صرفا عنوان آن کتاب را وصف حال این روزهای جامعه ی ایران دیده ام.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، از بعد روانشناسی اجتماعی، ما ایرانیان کوتاه مدت هستیم و به آینده جز مقدار اندکی توجه نداریم.
در نتیجه تدبیر بلند مدت نمی کنیم و زود می خواهیم به نتیجه برسیم و هنگامی که -طبیعتا- زود به نتیجه نمی رسیم نا امید می شویم و وقتی به خود آمدیم دوباره در همان بستر فکر کوتاه مدت، تدبیری کوتاه می کنیم و دوباره.... .
این است که از دوران مشروطه به این سو که قدری خودآگاه شدیم، مدام بلند می شویم و زمین می خوریم و بار دیگر -بدون عبرت گرفتن از تجربیات گذشته- همان تجربیات قبلی را تکرار می کنیم. و در همه حال نیز دنبال آن هستیم که بالفور به نتیجه برسیم.
در قضیه ی حجاب نیز بجای آنکه عمیق فکر شود و اقدامات گذشته آسیب شناسی شود، ناگهان بر اساس همان نگاه کوتاه مدت، رفتارهای احساسی و رادیکال جای کنش عقلانی و منطقی و تدبیر بلند مدت را می گیرد و پس از مدتی، به همان نقطه ی ابتدایی، بلکه چند نقطه هم عقب تر باز می گردیم.
📌مرور یک تجربه تاریخی
🔹بنده به عنوان کسی که از دوران نوجوانی و حتی کودکی سر در کتاب و روزنامه داشته ام، اقدامات جریان اصلاحات در حوزه ی تغییر اجتماعی را -علی رغم آنکه آن را جریان بی هویت و ناسالمی می دانم- یکی از بهترین و تمیزترین نمونه های عملیات تغییر اجتماعی در ایران قلمداد می کنم.
جریان اصلاحات -که در سودای هویتی دیگر برای ایران است- در طول سالهای پس از
انقلاب، پس از یک دوره کار فکری فشرده و گسترده و تربیت طبقه ای از نخبگان فکری (حلقه ی کیان و...) ، در سال ۷۶ به عرصه سیاست ورود و از آن پس تلاش کرد تا از طریق ابزار سیاست و اقتصاد و فرهنگ، اندیشه ی خود را در زمین اجتماع اشراب کند.
در همین راستا ابتدا به دانشگاه ها و پس از یک دهه، وارد طبقات پایینتر اجتماع گردید.
وضعیت اجتماعی امروز جامعه ی ایران، نه محصول یک شب و یک هفته، که ماحصل حدود سه دهه کار تشکیلاتی منظم و هدفمند در حوزه های مختلف اجتماعی است.
(برای نمونه بنگرید به: مقاله ی مکتب نیاوران)
هر چند جریان چپ سالهای اول انقلاب و جریان اصلاحات دهه های بعد، همواره در جایگاه اعتراض و انتقاد بوده، اما نیک روشن است که این فضای اجتماعی و فکری اشفته، نسخه ایرانی همان پست مدرنیسم ی است که غربگرایان ایرانی به دنبالش هستند.
البته اقدامات جریان مذکور تنها علت وضعیت امروز نیست، و نقدهای جدی و متعدی به عملکرد جریان انقلاب وجود دارد، از سوی دیگر مداخلات بیرونی نیز در وضعیت موجود اثرگذار بوده، اما غرض از این نوشتار شرح و نقد اقدامات آن جریانات نیست، بلکه غرض نشان دادن یک مدل از «برنامه ریزی بلند مدت برای تغییر هویت جامعه ی ایران» است که اکنون به نقطه ی عطفی رسیده است.
📌جمع بندی:
🔹در این میان بدترین تدبیر ممکن، تصمیم به جمع کردن زودهنگام و آنی غائله ی حجاب و ... است.
جریان انقلاب باید متوجه باشد که:
اولا مناقشه اصولاً بر سر حجاب نیست و جریان انقلاب، باید نگران چیزهایی مهمتر از حجاب باشد و برای آنها فکر و برنامه ریزی کند.
ثانیا این غائله با اقدامات دفعی و ضربتی حل نخواهد شد.
جریانات فعال در این حوزه، برای تغییر هویتی جامعه ی ایران، به یک جامعه ی سکولار سه دهه تلاش و برنامه ریزی کرده اند، جریان انقلاب نیز برای بازگرداندن هویت اسلامی و ایرانی باید همین مقدار یا بیشتر، زمان و نیرو صرف کند، و الا انقلاب را دو دستی به آمریکای در حال احتضار تقدیم کرده است.
🔻اینها منافاتی با اقدامات کوتاه مدت ندارد، اما همه ی اقدامات باید در یک طراحی بلند مدت مبتنیبر مطالعات علمی و عینی گنجانده شود.
✏️محمدرضا کرباسچی
#تغییر_اجتماعی
#جریان_شناسی_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#برنامه_بلند_مدت
#خودآگاهی_جمعی
#انقلاب_اسلامی
@taamollat