eitaa logo
تأملات اجتماعی
181 دنبال‌کننده
287 عکس
89 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 جلوه اعظم 🔸 مبعث رسول گرامی (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) در دعای شب بیست و هفتم رجب به صورت نام برده شد. دعای شب بیست و هفتم ماه رجب این بود که ما خدا را قَسم می ‌دهیم و از او مسئلت می ‌کنیم «بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هَذِهِ اللَّیلَة»؛ این اصل اول... .
تأملات اجتماعی
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول) 🔹مقدمات: ۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه اس
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهیت تغییر، علل و پیامدها معطوف شده. اما در اندیشه شهید مطهری ، بعد دیگری به مسئله تغییرات اجتماعی افزوده شده و به دودسته ی تغییرات اعتلایی و غیر اعتلایی تقسیم شده است. استاد شهید از این تقسیم بندی نتایج خاصی را پی جویی می کند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. تغییر در موجودات طبیعی علت و فرایند تعین یافته و مشخصی دارد. از همین رو مطالعه ی پدیده های طبیعی و پیش بینی وضعیت آنها از طریق آزمون تا حد زیادی قابل دستیابی است. اما پدیده های اجتماعی بعلت آنکه از اراده انسانها بر می خیزد، با تغییر و تبدیل اراده ی ادمی در معرض تغییر قرار می گیرد. نتیجه آنکه گاه وضعیت پدیده ی اجتماعی بگونه ایست که گمان می رود هیچ امر ثابتی در جامعه وجود ندارد. مراد استاد شهید از تغییرات اعتلایی تغییراتی است تکاملی و هم جهت با فطرت ادمی، در حالیکه تغییرات غیراعتلایی تغییراتی است قهقرایی و بر خلاف فطرت آدمی. استاد شهید بر آنست که برخی از تعالیم دین می تواند همگام با تغییرات اعتلایی دچار تغییر شود، بر خلاف تغییرات غیر اعتلایی که نه تنها همگام سازی دین با آنها جایز نیست، بلکه باید در مقابل آن ایستادگی نمود. سازو کار هماهنگ سازی دستورات دین با تغییرات اجتماعی همان فرایندی است که به آن «اجتهاد» گفته می شود. این نگاه استاد شهید که همان امتداد اندیشه ی جریان حکمت و اجتهاد است، در مقابل دو جریان دیگر قرار دارد: جریان اول: جریانی که تغییرات اجتماعی را به رسمیت نمی شناسد و در هیچ حوزه ای از تعالیم دینی قائل به انعطاف و همگام سازی نیست. جریان دوم: جریانی که اصالت را به تغییرات اجتماعی داده و دین را عملا دنباله روی تغییرات اجتماعی می بیند. جریان حکمت و اجتهاد، با اتکا به عقلانیت قرآنی و شیعی در جست و جوی راهی میانه، منطقی و قابل اجراست. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم) 🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟ تغییر هم در پدیده های طبیعی وجود دارد و هم در پدیده های انسانی و اجتماعی. با این تفاوت که فرایند تغییر در پدیده های طبیعی ثابت و در نتیجه قابل پیش بینی و برنامه ریزی است، در حالیکه پدیده های اجتماعی به علت تاثیرپذیری از اراده انسانی دستخوش تغییرات متعددی می شود که پیش بینی و شناخت آن را دشوار می کند. اینگونه است که تغییر اجتماعی خودش می شود یک مقوله ی جامعه شناختی که باید بدرستی تبیین و گونه های آن از هم باز شناخته شود. فیلسوفان و جامعه شناسان بسیاری درباره ی مسئله ی تغییرات اجتماعی دست به قلم شده اند و یا آثاری نوشته اند که در تحلیل این مسئله به کار می آید. از جمله در آثار امام، آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید صدر و شهید مطهری دستمایه های بسیار خوبی برای تحلیل این مسئله وجود دارد. بحث از تغییرات اجتماعی در اندیشه ی شهید مطهری ره از آن جهت مهمتر است که این بحث و تقریرات آن، پایه ای است برای مسئله ی اجتهاد و همگام سازی جامعه و دین. چنانکه اگر مسئله ی تغییرات اجتماعی بدرستی تبیین نشود، اساسا مجالی برای طرح مسئله اجتهاد باقی نمی ماند. از همین رو در یادداشت بعدی مروری خواهیم داشت بر مسئله ی «تغییر و تکامل اجتماعی از دیدگاه استاد شهید» و تاثیر آن بر فرایند اجتهاد. والله هوالموفق و المعین. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم) 🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟ تغییر هم در
📌بعدالتحریر 🔹بحث از «روش اجتهاد» ،چه ارتباطی با «نظریه ی اجتماعی» دارد؟ 🔻روش اجتهاد در واقع تامین کننده ی بخش تجویزی نظریه ی اجتماعی است. (بخش تجویزی، آن بخش از نظریه ی اجتماعی است که با استفاده از توصیف ها و تبیین ها، به باید و نبایدها می پردازد. برخی نظریات اجتماعی دارای ابعاد تجویزی هستند، مانند نظریات اسلامی و نظریات انتقادی، اما برخی دیگر فاقد این بخش هستند و اصلا تجویز را از عهده ی نظریه خارج می دانند. مانند نظریات پوزیتیویستی که معتقدند کار نظریه فقط توصیف و تبیین است.) در واقع روش اجتهاد تلاش می کند تا مبنای کنش های شرعی را -در جامعه ای که بخشی از کنش هایش از شریعت نشات می گیرد- مشخص کند و نشان دهد که این باید و نبایدهای اجتماعی از کجا و چگونه سر برآورده اند. @taamollat
این، کتابیست شامل ۸مقاله در باب دیدگاه متفکران مسلمان درباره ی تغییرات اجتماعی. دیدگاه امام، آیت الله خامنه ای، علامه، شهید صدر و شهید مطهری و علامه مصباح+ دو تن از روشنفکران جهان عرب. از نویسندگان مختلف. فصل مربوط به شهید مطهری به قلم آقایان نصر آبادی و رشیدی است که شرحی از آن خواهم نوشتن انشالله. مجموعه ی قابل استفاده ای است. از انتشارات المصطفی. @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺 میلاد با سعـــادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام)و روز جانباز مبارکباد 🌺🌺🌺
📌 گزارش یک رفت و برگشت علمی 🔹این روزها که ذهنم درگیر «نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره» است، پس از گشت و گذار در کتابهای نظریات جامعه شناسی و روش شناسی نتایجی حاصل شد که با یکی از اساتید فاضل در قم در میان گذاشتم. شرح آن پرسش و پاسخ را در اینجا می آورم و امیدوارم برای دوستان هم مفید افتد: «امشب پس از مدت ها کلنجار رفتن با آثار شهید مطهری با انگیزه ی استخراج نظریه ی اجتماعی ایشان به این نتیجه رسیدم که آثار ایشان فاقد ظرفیت برای استخراج نظریه ی اجتماعی است. بله، او قطعا فیلسوف اجتماعی است و در این لایه کار خود را بدرستی انجام داده و از عهده ی ایجاد یک فلسفه ی علم الاجتماع متقن مبتنی بر حکمت و علوم اسلامی برامده، اما از فلسفه ی اجتماعی تا نظریه ی اجتماعی راه بسیار است. همین ظرفیت فلسفه ی علم الاجتماع، البته او را فراتر از هر نظریه ای نشانده و به اندیشه ی او این ظرفیت را می دهد که چندین نظریه را پشتیبانی کند. اما اینکه خودش به نظریه اجتماعی وارد شده و مسائل مورد اتفاق نظریات اجتماعی را بررسی کند، خیر. بنابر این پس از این، بیشتر بدنبال فلسفه ی اجتماعی او خواهم بود و تلاش خواهم کرد تا نظریه ی مبتنی بر این فلسفه را در آثار دیگر متفکرین جست و جو کنم.» 🔹پاسخ استاد: 🔻بخش اول: «اندیشه ی شهید مطهری نه تنها واجد یک فلسفه ی اجتماعی قوی و متقن است، بلکه خود ایشان این فلسفه ی اجتماعی را به نظریه ی اجتماعی تبدیل کرده و بوسیله ی آن به توصیف، تبیین و تجویز در مسائل اجتماعی اقدام کرده است. جمله ای از مسائلی که ایشان در آثار خود به آنها پرداخته است: -روح اجتماعی مسلمین - نفاق -اخباریگری و اشعریگری، نسبت آنها و نتایج اجتماعی شأن -انقلاب اسلامی -سازمان روحانیت -عزاداری -تکامل اجتماعی انسان -احیا تفکر اسلامی -جامعه و تاریخ چطور وقتی وبر از اخلاق پروتستانی و سرمایه داری بحث می کند یا آگوست کنت از مسیر تاریخ بحث می کند، نظریه اجتماعی است، اما وقتی مطهری از اشعریگری و انحطاط، یا تکامل تاریخ بر اساس حرکت انبیا صحبت می کند، نظریه اجتماعی نیست؟ پس مطهری هم نظریه اجتماعی دارد و هم بر اساس آن به حل مسئله اقدام کرده است.» 🔻بخش دوم: «ما چه تعریفی از نظریه اجتماعی داریم؟ مطهری از مسائلی چون ماهیت جامعه ، عناصر وجودی جامعه، نسبت قراردادهای اجتماعی با فطرت، جامعه طبقاتی و جامعه ی مطلوب، نبرد حق و باطل بحث کرده. نبرد حق و باطل را به نبرد درونی انسانها برگردانده و بر اساس آن سیر جامعه را از حیات جسمانی به روحانی توضیح داده و نسبت فرهنگ و اقتصاد و سیاست را روشن کرده. چرا اینها را نادیده می گیریم. او هم دارای فلسفه اجتماعی و دارای نظریه اجتماعی است. این دیگر کار ماست که نظریه ی او را بازشناسی و منقح کنیم.» 🔻بخش سوم: «علاوه بر بخش های گذشته، استاد شهید دیدگاه های اجتماعی خود را در یک حوزه ی خاص(زن و خانواده) شرح و بسط داده و بالغ بر ده کتاب و مقاله در این حوزه عرضه نموده است.» ✅نتیجه گیری: «همه ی آثار را باید دید و نظم منطقی اش را کشف کرد و آن را در قامت یک نظریه عرضه نمود.» @taamollat
📌کوتاه درباره ی تغییر اجتماعی تغییر اجتماعی از آن دست مقولاتی است که تاریخی به قدمت تاریخ اندیشه دارد، و شاید بتوان آن را نقطه ی آغاز تفکر فلسفی قلمداد کرد. این مسئله وقتی با اجتماع پیوند می خورد دچار پیچیدگی‌های مضاعفی می شود که شناخت و تحلیل آن را با دشواری روبرو می کند. -در تغییر اجتماعی دقیقا چه چیزی تغییر می کند؟ در تغییرات اجتماعی متغیر اصلی کدام است و متغیرهای فرعی کدامند؟ -آیا در اجتماع انسانی امر ثابتی هم وجود دارد؟ - آیا تغییر اجتماعی همان قوه و فعل فلسفی است؟ در اینصورت آیا هر تغییری تکامل هم هست؟ و..... -احیا جامعه امر یا لایه ی ثابتی هم دارد که از تغییر مصون باشد؟ -جایگاه انسان در تغییرات اجتماعی کجاست؟ آیا او هم با تغییرات اجتماعی تغییر می کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که در مواجهه با مسئله تغییر اجتماعی در برابر ماست. مواجهه ها با این مسئله در حکمت اسلامی و جهان غرب متکثر است. مسئله آنقدر مهم هست که بر فهم ما از حیات انسانی و همچنین مدیریت روزمره ی زندگی تاثیر تامی بگذارد. فعلا بمناسبت اینکه سیر اصلی بحث «اجتهاد در اندیشه شهید مطهری» از بحث تغییر اجتماعی عبور کرده و امیدوارم در آینده بتوانم پرونده ای برایش بگشایم. @taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آدمی را احاطه کرده: -قوانین طبیعی و تکوینی: که بصورت طبیعی بر زندگی همه ی انسانها سایه انداخته و ضمانت اجرای آنها نیز بطور طبیعی در عالم تکوین قرار داده شده و امکان تخلف از وجود ندارد. قوانین طبیعی قوانینی هستند که بطور طبیعی بخش قابل توجهی از زندگی آدمیان را شکل داده و هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی مصادیق فراوان دارد. -قوانین وضعی و قراردادی: که حاصل قرارداد و وضع است و قانونگذار برای تنظیم روابط فردی و اجتماعی آنها را بر اساس آنچه مصلحت می داند وضع می کند. قوانین وضعی خود به دو صورت در میان آدمیان وضع می شوند. صورت اول قوانین رسمی و قراردادی است که عده ای از نمایندگان مردم و یا شارع مقدس و نبی یا امام به وضع آنها اقدام می کنند. -آداب و رسوم: صورت دیگری از قوانین وجود دارد که بصورت عرف و عادت و سنت در بین مردم ظاهر می شود که به آن فرهنگ یا آداب و رسوم می گوییم. 🔸 در میان سه دسته ی کلی قوانین (طبعی و وضعی و آداب و رسوم) دسته ی اول لایتغیر است و تخلف از آن نیز با مجازات طبیعت روبرو می شود. اما آن دسته از قوانین که وضع آن به دست بشر است، متناسب با نیازها و تحولات در معرض تغییر قرار دارد. 🔻در باب قوانین موضوعه ی بشری که هدفش نظم عمومی است و با تغییر شرایط تغییر می کند مناقشه ای نیست، بحث عمده در باب قوانین شرعی است که با توجه به اینکه احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، تغییر آنها با تحول شرایط چه صورتی دارد؟ ما از طرفی با مصالح و مفاسد واقعی مواجهیم که نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم، از طرف دیگر با شرایط متغیری مواجهیم که یک قانون ثابت برای همه شرایط را بر نمی تابد. اهمیت قوانین شرعی آنگاه که در نظامات اجتماعی ظاهر می شود بسی بیشتر است. اگر قرار باشد قوانین شرعی منجر به ساخت نظامات اجتماعی شود، آنگاه تغییر در شرایط اجتماع و سپس تطابق آن با قوانین شریعت تبدیل به مسئله ای جدی می شود. ▪️این، همان مسئله ی اصلی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آ
📌بعد التحریر۱ 🔹مبنای تقسیم بندی فوق در باب قوانین، تقسیمی است که خواجه نصیرالدین طوسی ره در کتاب شریف اخلاق ناصری، از اقسام کنش های انسانی آورده است. ایشان کنش های انسانی را یا ناشی از طبع یا وضع می داند. تقسیم بندی فوق از ایشان است، با اندکی تغییر. رحمه الله. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آ
📌بعدالتحریر۲ 🔹 مسئله ی ثابت بودن قوانین شرعی، و تغییر شرایط اجتماعی، ریشه ی انتقاد و موضع منفی برخی به نظام سیاسی اسلام است. در گفت و گو با برخی از دگر اندیشان، همین اشکال را مطرح می کنند که قوانین شرعی ثابت و لا یتغیر است، در نتیجه تغییر شرایط یا خواست مردم تاثیری در آن ندارد و سپس از آن نتیجه می گیرند که هر حاکمیت اسلامی، قهرا با تحکم و سلطه همراه است. ریشه ی اشکال، همان عدم تبیین و یا عدم اجرای صحیح فرایند اجتهاد است. @taamollat
📌اجتهاد، هویت اجتماعی، پیشرفت 🔹اجتهاد فرایندی ست برای استمرار و بقای بخشی از سنت در امتداد آینده. بنابر این هر جامعه ای که دارای سنت ها و ارزشهای پایداری باشد، قهرا نیازمند چنین ساز و کاری برای حفظ هویت خود می باشد. از اینجهت اجتهاد با حفظ هویت اجتماعی پیوند وثیقی دارد. این جامعه ی بی هویت و بی بنیان است که در شرایط اجتماعی متکثر، تنوع می پذیرد و در هر عصری شکل خاصی می گیرد. اما جامعه ی اصیل و ریشه دار، با انگیزه ی حفظ سمت ها و ارزش های خود حتما گونه ای از فرایند اجتهاد را برای خود ایجاد خواهد کرد. (تلاش های جهان مسیحیت برای عقلانی کردن دین در دوران قرون وسطی را باید تلاشی در همین راستا قلمداد کرد. جهان مسیحیت از رهگذر عقلانی کردن مسیحیت در پی حفظ بقای و حفظ آن در ساحت اجتماع بود. حتی آن زمان که از اعتقادات گذشته دست کشید، با اجتهاد در باورهای گذشته الهیات متناسب با پیشرفت را فراهم کرد و سپس به عالم جدید قدم گذاشت. ) این نکته نیز البته گفتنی است که همه ی تلاشها نیز الزاما به نتیجه ی مطلوب نمی رسد، برخی از مدل های اجتهادی به هدم دین و برخی دیگر به انحطاط جامعه منجر می شود. از اینرو تدوین مدل اجتهاد، از جهت کارکرد اجتماعی بسیار حایز اهمیت است. ویژگی خاص مکتب اجتهادی امامیه، پیوند آن با حکمت از سویی و در نظر گرفتن پیچیدگی‌های اجتماعی از سوی دیگر است. عقلانیت ناب اسلامی از سویی در مدل اجتهادی اثرگذار بوده و پیچیدگی‌های اجتماعی نیز به نوعی به فرایند اجتهاد رنگ و شکل داده است. روشن است اجتهادی که قرار است بعنوان بخشی از فرایند پیشرفت اجتماعی نگریسته شود، تنها به مسائل عملی محدود نمی شود؛ بلکه مسائل نظری را نیز در بر می گیرد. البته اجتهاد در مسائل نظری، به معنی تجدید نظر در اعتقادات گذشته و ارائه اعتقادات جدید راه و بیراه نیست، بلکه بمعنی عرضه مسائل نظری جدید، به همان نظام اعتقادی گذشته و تدارک پاسخ انهاست، هر چند ارائه ی ضابطه مند تفاسیر جدید از مسائل اعتقادی نیز چندان دور از ذهن نیست. این مدل اجتهادی پیشرو بیش از همه در آثار و اندیشه متفکران انقلاب اسلامی مانند امام و آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه ی مصباح جلوه گر شده و گمان ما بر این است که تنها مدل بومی توسعه و پیشرفت برای ایران اسلامی از بستر همین نظام اندیشه بر می خیزد. این نوشتار ها در پی تبیین این مدل اندیشه ی اجتهادی است. 🖌محمدرضا کرباسچی @taamollat