eitaa logo
تأملات اجتماعی
185 دنبال‌کننده
301 عکس
92 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملات اجتماعی
📌خلاصه ی مطالب جلسه ی هفتم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره»، (جمعه ۱۷ اسفند۰۳، ششم رمضان ۱۴۴۶) (بخش ا
📌خلاصه ی مطالب جلسه ی هفتم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره»، (جمعه ۱۷ اسفند۰۳، ششم رمضان ۱۴۴۶) (بخش دوم) ۱۴. امام مردم را بر اساس همین آیه به میدان آوردند. راه عشق ورزی فقط یک کلمه است و آن نیست جز قیام برای خدا، گروه گروه، نشد فرد فرد، لازمه ی عشق نهضت و حرکت است. ۱۴. امام در آن نامه ی معروف در سال ۲۳ گزارشی از تاریخ انبیا ارایه می دهند. بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی: قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی‌ وَ فُرادی‌. خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‌هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهانده. خلیل آسا درِ علم الیقین زن ندای «لا احبّ الآفلین» زن‌ قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین - صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی رساند. (صحیفه ی امام، ج۱ص۲۱) ۱۵. کل نظام تربیت انبیا و اولیا همین یک کلمه است. این قیام ابراهیم را به مقام خلت رسانید. موسی را کلیم الله کرد و رسول خدا به قاب قوسین او ادنی رسانید. ۱۶. قیام هم محصول عشق است و هم مقدمه ی عشق های بالاتر است. عشق سلسله مراتبی دارد و به هر میزان جهاد و مبارزه کنیم در آن پیش می رویم. در شرایط جنگ و مبارزه این وصول آسانتر است. ۱۷. عشق اهل بیت یک سرمایه ی بزرگ است که باید شناخت و متناسب با آن حرکت کرد که اگر آمد کارهای بزرگی می کند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی هشتم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (شنبه، ۱۸اسفند۰۳، هفتم رمضان۱۴۴۶) .....
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی نهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (یک شنبه، ۱۹ اسفند۰۳، هشتم رمضان۱۴۴۶) ۱. عالمان اسلامی، عرفان را به دو شاخه تقسیم می کنند. عرفان نظری و عرفان عملی. در عرفان نظری غایت شناخت هستی بر اساس توحید است و عارف بر اساس تجربیات خود تلاش می کند تا تصویری از نظام عالم را عرضه کند. عرفان نظری دو محور مهم دارد: بازگشت همه ی عالم به توحید و اینکه عالم همه جلوات توحید است محور دوم انسان است بعنوان مظهر جامع آسمانی و الهی که می تواند به مظهر کامل اسما تبدیل شود. گاهی منظور از مکتب عرفانی همین عرفان نظری است. ۲. اما ساح دیگر عرفان عملی است که ما در اینجا با تربیت سر و کار داریم که با کمالات انسان سروکار دارد و غایتش می شود توحید . ۳. در عرفان نظری توحید نقطه ی آغاز است تا برسد به کثرات. اما در عرفان عملی از کثرات شروع می کنیم و از بازگشت آنها به وحدت و توحید بحث می شود. در قوس نزول از چگونگی ایجاد آن عالم کثرات از عالم وحدت صحبت می شود، اما در قوس صعود بحث می شود که نظام عالم ازین کثرت چگونه به وحدت می رسد، در اینجا نقطه ی آغاز کثرات است. ۴. ما در نظام فطرت این بحث را داریم که چگونه می توانیم کثرات را به فطرت توحیدی برگردانیم. انسان نگاه کثراتگرایی به پدیده ها دارد، با تشنگی به سمت آب و با گرسنگی به سمت عذا، اینگونه توجهات انسان متکثر است و اینگونه ضعف و احتیاج در او راه پیدا می کند. تشتت و کثرت گرایی توجه انسان را به امور متعدد جلب می کند که هر کدام دچار ضعف است، اما اگر انسان این توجهات ناقص را کم کند و به یک وسیله و مطلوب بزرگ توجه کند، آنگاه می تواند به سمت وحدت سیر کند. ۵. گاهی کمالات کوچک و پراکنده همه ی سرمایه ی عمر انسان را به باد می دهد. اما اگر از ابتدا خواطر پراکنده را مدیریت کند و توجهش را به کمال مطلق معطوف کند، در اینجا تمام سرمایه ی او نقد می شود. و هر سال رشد می کند. مثل کسی که در رشته های متعدد کتاب خوانده، بعد مدتی هیچ رشدی ندارد ، در مقابل کسی که در یک رشته و یک شخص ممحض شده در پایان سال حقایقی را می یابد که در غیر اینصورت به آنها دست نمی یافت. ۶. تمحض و تمرکز در هر راهی، و برقراری ارتباط وجودی با آن مطلوب، راه رسیدن به کمال است. با تمرکز است که عشق افزون و با معشوق اتصال وجودی برقرار می شود. ۷. عشق و محبت اکتسابی است، اما عشقی که با تمرکز و تدریجی می آید و معرفت به لایه های وجودی مطلوب ذره ذره ایجاد می شود ، این عشق پایدار است. مانند عشقی که بین پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها وجود دارد که اصلا نتیجه ی محبت ظاهری نیست. تدریجا شکل گرفته اما در آخر فانی در یکدیگرند. بر خلاف عشق مادی که با همان سرعتی که شکل می گیرد زایل می شود. ۸. در آیه ی آیه ی شریفه ی قرآن می فرماید : «...وجعل بینکم نوده و رحمه» مودت، محبت دوران خوشی است، اما رحمت محبت دوران سختی و دشواری و بحران است. عشق مربوط به دوران خوشی نیست، اگر در دوران سختی هم محبت باقی ماند این می شود عشق ۹. دفاع مقدس محکی بود برای شناخت عاشقین و مومنین واقعی، عاشقی در صحنه ی بلا آشکار می شود، لذا خدا برای محبوبیت خودش ابتلائاتی را ایجاد می کند. بلا می شود معیار عشق ۱۰. در مسیر عاشقی بلا طبیعی است، ابراهیم زمانی به مقام خلیت و امامت رسید که بلاهای مختلف را پشت سر گذاشت. برای همه ی انبیا اینگونه بوده، نمونه اش نبی مکرم اسلام که از همان ابتدا بلاهای متعدد دید. بلا نشانه ی عاشقی است. ۱۰.هر چه بلاها بیشتر باشد، فطرت عشق راحت تر ظهور می کند. کسی که از مسئولیت ها در جمهوری اسلامی فرار می کند معلوم می شود بدرستی تربیت نشده. عاشق آنست که در سختی و راحتی ها توجه به خدا دارد و متذکر است. ۱۱. تمام زندگی امام مصداق همین تمرکز و فنای در حضرت حق است. چنین کسی عاشق همسر و فرزندش هم هست و وطنش اما همه ی اینها در طول محبت حضرت حق و تجلی و ظهور آن محبت به خداست. ۱۲. اگر چنین عشقی به خدا ایجاد شود، به همه ی موجودات عالم عاشق می شود. اما همه از این جهت که تجلی حضرت حق اند‌ . زمین و زمان و خاک و.... همه می شود ظهور حضرت حق ۱۳. اصلا عشق فقط در مکتب توحید به دست می آید. که حتی نسبت به دشمنان هم دلسوزند. این دلسوزی تجلی عشق فطری و توحیدی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی نهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (یک شنبه، ۱۹ اسفند۰۳، هشتم رمضان۱۴۴۶) ۱.
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (دوشنبه، ۲۰اسفند۰۳، نهم رمضان۱۴۴۶) (بخش اول) 🔹مختصات مکتب تربیتی امام: ۱. حیات انسان بر پایه ی عشق استوار است و همگی انسانها بدون استثنا عاشقند و معشوقی را می طلبند. این مهمترین مولفه در حیات انسانی است. این بدان معناست که انسان هر آنچه را درش کمال مطلق ببیند به سراغش می رود. ۲. بخشی از نامه ی عرفانی امام به حاج احمد آقا: «کمال مطلق خواهی نخواهی داریم و فطرت گریز از نقص مطلق که مطلق نقص است.‌‌... ما به فطرت الهی عشق به کمال مطلق داریم و از این عشق، عشق به مطلق کمال که آثار کمال مطلق است خواهی نخواهی داریم، و لازمه این فطرت گریز از نقص مطلق که لازمه‌اش گریز از مطلق نقص است نیز داریم. پس ما خود هر چند ندانیم و نفهمیم عاشق حق تعالی که کمال مطلق است و عاشق آثار او که جلوه کمال مطلق است می‌باشیم، و با هرکس و هرچه دشمنی داریم و از هرچه و هرکس گریز داریم نه کمال مطلق است و نه مطلق کمال، بلکه نقص مطلق است یا مطلق نقص که در طرف مقابل است و نقیض آن است، و نقیض کمالْ عدم آن است. و چون در حجاب هستیم در تشخیص گمراهیم و اگر حجاب برخیزد آنچه از او - جلّ و علا - است محبوب است و آنچه مبغوض است از او نیست، پس موجود نیست.(صحیفه ی امام، ج۱۶، ص۲۱۹) ۳. ما با چیزی دشمنی نداریم مگر اینکه اول خیر بودن و کمال را در او نفی می کنیم و سپس دشمن می شویم. ریشه ی همه ی اینها میل به کمال مطلق است. دعوا در مصداق است. ۴. در ۴ احزاب فرمود خداوند در یک انسان بیش از یک قلب قرار نداد و آن قلب کانون محبت است و عشق، قلب انسان محل همان عشق و محبت است. البته نه این قلب صنوبری، بلکه از این جهت که این قلب بروز دهنده حالات نفسانی است، آن بعد از نفس ناطقه که را که مجلای احساسات است می گویند قلب که پیوندی دارد با قلب صنوبری. همانگونه که ادراک را به راس نسبت می دهند. قلب کانون محبت و محل ظهور فطرت کمال خواه است، محبت به شیئی که ایجاد می شود تنفر از ضدش را هم ایجاد می کند. قلب انسان هم اگر عاشق چیزی شد از نقیضش متنفر می شود. ۵. محبوب ها دو دسته اند، بعضی ها نقیض خود را کنار می زنند. قلب انسان اینگونه است که جز یک محبوب را بر نمی تابند گ. رسم‌عاشق نیست با یک‌دل دو دلبر داشتن یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن اگر یک محبوب را انتخاب کرد، مثلا قدرت را انتخاب کرد دیگر جا برای هر چیز دیگر تنگ می شود. بلکه نسبت به آنها متنفر هم می شود. این خاصیت محبت های محدود است که نگاه منفعت طلبانه در وجود انسان ایجاد می کند. مثلا وقتی منافع ملی برایش ارزش شد منافع ملت های دیگر اهمیتی برایش ندارد. ۶. اما اگر عشق به کمال مطلق شد در واقع تمام محبوب های خرد ذیل آن، صورت معنایی نویی پیدا می کند. عشق به خدا جای عشق به همسر و فرزند را نمی گیرد. بلکه همه چیز در دایره ی کمال مطلق قرار می گیرد، چون همه تعینات او هستند، لذا عشق به خدا منافات با عشق به همسر و... ندارد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (دوشنبه، ۲۰اسفند۰۳، نهم رمضان۱۴۴۶) (بخش ا
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (دوشنبه، ۲۰اسفند۰۳، نهم رمضان۱۴۴۶) (بخش دوم) 🔹مختصات مکتب تربیتی امام: لذا امام نسبت به همسرش آن تعابیر عاشقانه و محبت آمیز را به کار میبرد. علامه طباطبایی سالها در فراق همسرش می گرید، چون می داند عشق به همسر ظهور عشق به خدای متعال است. عشق به فرزند وطن و... همگی در راستای عشق به خداست. « از امور مهمی که لازم است وصیت نمایم، اعانت نمودن به بندگان خدا، خصوصا محرومان و مستمندان که در جامعه‌ها مظلوم و بی‌پناهند، هرچه توان داری در خدمت اینان که بهترین زادراه تو است و از بهترین خدمت‌ها به خدای تعالی و اسلام عزیز است، به کار بر و هرچه توانی در خدمت مظلومان و حمایت آنان در مقابل مستکبران و ظالمان کوشش کن! » زر خلاف بعضی که فکر می کنند با عشق خدا باید عشق یه همسر و ... را کنار بگذارد. در حالیکه در دستگاه امام همه چیز نشانه و آیت خداست و این، عنصری اساسی در مکتب تربیتی امام است. ۷. آیات آخر آل عمران معنایش همین است. با خدمت به همین موجودات و انسانها می توانی به خدا برسی. در این نگاه انسان حتی نسبت به حیوانات خود را مسئول می داند. «اتقوا الله في عباده وبلاده فإنكم مسؤولون حتى عن البقاع والبهائم...» (نهج البلاغه) محیط زیست و .... همگی آیات و نشانه اند و ما نسبت به همه مسئولیت داریم. خدمت به حیوانات هم کمک کار سیر و سلوک است. چنین نگاهی به طبیعت و حیوانات فقط در مکتب اهل بیت است، پاکیزگی شهر و ....همگی ظهوری از عشق خدای متعال است، عشق به هیچ موجودی در تعارض با عشق خدا نیست. پیامبر خدا حتی به کفار هم عاشق بود. ۸. صدور انقلاب اصلا یعنی ارسال شعار عشق و محبت و عدالت خواهی به سراسر جهان چون همه ی عالم مظهری از مظاهر خدای متعال است. به مجنون گفت روزی عیب جویی که پیدا کن به از لیلی نکویی که لیلی گرچه در چشم تو حوریست به هر جزوی ز حسن او قصوریست ز حرف عیب‌جو مجنون برآشفت در آن آشفتگی خندان شد و گفت اگر در دیدهٔ مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی تو کی دانی که لیلی چون نکویی است کزو چشمت همین بر زلف و رویی است تو قد بینی و مجنون جلوه ناز تو چشم و او نگاه ناوک انداز تو مو بینی و مجنون پیچش مو تو ابرو، او اشارت‌های ابرو دل مجنون ز شکر خنده خونست تو لب می‌بینی و دندان که چونست اگر جهان را مظهر حق ببینیم خیلی از حالات نفسانی از وجود انسان رخت بر می بندد. بر همین اساس عشقی که از روی آگاهی ایجاد شود باید به آن رسید. ۹. در دستگاه تربیتی امام، برای رسیدن به چنین عشقی سه راه وجود دارد: اول تفکر در محبوب و آیات و نشانه هایش اگر در او و ظهوراتش توجه کنیم عشق زیاده می شود. (سیر آفاق و انفس) برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار دوم ذکر و یاد بسیار همراه با تامل در معانی اذکار سومین عنصر در ازدیاد محبت و عشق دعاست. اهل بیت و عرفا الهی نامه می نوشتند و دعا و مناجات انشا می کردند. ‌ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (دوشنبه، ۲۰اسفند۰۳، نهم رمضان۱۴۴۶) (بخش د
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (سه شنبه، ۲۱اسفند۰۳، دهم رمضان۱۴۴۶) (بخش اول) 🔹مختصات مکتب تربیتی امام: ۱. اینکه خدیجه س را به حامی مالی و علی ع را به حامی نظامی تقلیل دهیم هم ظلم به آنها و هم ظلم به تاریخ اسلامی است، اینها همه درست است، اما مال و شمشیر موضوع نبوده، آنچه برای آنها اهمیت داشت عشق به نبی مکرم بود و بر پایه رأفت و عشق به او فانی در این مسیر شدند، اول خودشان را فدا کردند که یکی از متعلقات آن اموال حضرت خدیجه و شمشیر علی ع است. ۲. آیات ۱۰۳ به بعد آل عمران مهمترین آیات فقه الاجتماعی قرآن و از عجایب آیات قرآن در حوزه ی اجتماعی است. ۳. علامه ذیل آیه ۲۱۳ بقره و ۲۰۰ آل عمران نکات مهمی فرموده اند، اما الان متناسب با موقعیت کنونی این آیات محوریت بیشتری دارد. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ ﴿١٠٠﴾ وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿١٠١﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿١٠٢﴾ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٠٣﴾ توصیه می کند که تقوا داشته باشید، تقوایی در خور تقوا، اینها شرح وضعیت امروز جامعه ی ماست اگر می‌خواهیم جامعه را بیمه کنیم چاره ای نداریم روی اینها فکر کنیم. ۴. آیا رفتار این دو بزرگوار را باید در فضای منطق جدال فهم کنیم یا ذیل منطق فطرت و هدایت و عشق باید فهمیده شود؟ شما بر اساس منطق جاهلی با هم زندگی می کردید، مطلوب های محدود داشتید و بر اساس آن با هم دشمن می شدید. جدال بر جامعه ی عرب حاکم بود. کنتم علی شفا حفره ،... فاصبحتم بنعمته اخوانا. با کدام نعمت اخلاق جاهلی را کنار گذاشتید و با یکدیگر برادر شدید؟ با نعمت توحید. ۵. پیغمبر نگاه ها را تغییر داد و کمال مطلق شد متعلق فطرت انسانها و وقتی همه چیز تجلی و ظهور خدا شد، تمام کینه ها و نفرت ها یک جا از بین رفت. چیزهای کوچک دیگر دیده نشدند و عشق به خدا عشق به همه چیز را بجایش نشاند. ۵. در این دوره، محور فقط نسبت وجودی هرچیز با خدای متعال است، عشق اصالی برای خداوند است و عشق تبعی برای دیگران با این نگاه و با این عشق ، جامعه یکپارچه می شود محبت، و همه می شوند اخوان، من و تویی نیست، همه در میدان سیر و سلوک و حرکت به سمت خدا قرار می گیریم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی یازدهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (سه شنبه، ۲۱اسفند۰۳، دهم رمضان۱۴۴۶) (ب
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی یازدهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (سه شنبه، ۲۱اسفند۰۳، دهم رمضان۱۴۴۶) (بخش سوم) مفهومش آنست بهر میزان که عقل حاکم شد زشتی ها کنار می رود. لذا اساس مکتب تربیتی امام که در امتداد فطرت اوست عقل است. ۱۴. همه ی انسانها بدنبال کمال مطلقند، حال اگر عقل امد و مصداق صحیح عقل را داد ، و محبوب درست را نشان داد فضائل بصورت شبکه ای در وجود او پدید می آید. اما اگر جهل حاکم شد ، مجموعه از جنود ظلمانی در وجود آدمی مستقر می شود. عشق که آمد همه ی فضاىل سر جایش می نشیند، چله های متعدد نمی خواهذ، یک شبه ره صد ساله را می رود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی یازدهم «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (سه شنبه، ۲۱اسفند۰۳، دهم رمضان۱۴۴۶) (ب
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دوازدهم و پایانی «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (چهارشنبه، ۲۲اسفند۰۳، یازدهم رمضان۱۴۴۶) (بخش اول) ۱. ما درین سالها نه ذیل مکتب تربیتی امام که در مکتب دیگران حرکت کرده ایم و حوزه ها و دانشگاه های ما از سرمایه ی اندیشه ی امام بیگانه اند. راه حل آن عقب افتادگی ها رفتن سراغ چپ و راست نیست، ریشه ی کم کاری های ما غفلت از مکتب تربیتی امام و شارحان ایشان چون آقا و شهید مطهری است. ۲. خود ره بر انقلاب می گویند در برابر دشمنی ها تنها یک راه داریم و آن تعمیق نظام فکری جامعه ی خودمان و رجوع به اندیشه های متفکران انقلاب اسلامی است. آقا در ۲۹ بهمن ۹۹ در دیدار مردم تبریز فرمودند: «فرمایشات امام را ملاحظه کنید، این زیربنای فکری اسلامی و زیربنای عقیدتی کاملاً در آنجاها متجلّی است و بیانات گسترده‌ی امام راحل، یک ذخیره‌ی غنی در این زمینه است؛ بعد هم درسهای ارزشمندی از متفکّران انقلابی ما در اختیار ما است، از شهید مطهّری و شهید بهشتی و دیگران تا زمان حاضر که اینها از قرآن و متون اسلامی این زیربنا را گرفته‌اند و تأمین میکنند. البتّه بنده اعتقاد راسخ دارم که نیروهای فکریِ نظام اسلامی بایستی این راه را طی کنند و باز هم ادامه بدهند؛ » ۳. یکی از آسیب های حرکت ما این است که منطق و عقلانیت اسلامی را رها کرده و درون منطق قدرت و جدال افتاده ایم و امام و آقا را در آن فضا فهم می کنیم. گروهی انقلاب اسلامی را ذیل منطق جدال می فهمند، بر پایه ی منطق قدرت و جدال و حتی امام را در جدال دو اسلام فهم می کنند. کاملا امام را در منطق جدال و تضاد می فهمند. بعضی هم ذیل منطق سازش و عقب نشینی و.... تحلیل می کنند. هر دوی اینها غلط است و برای رها شدن از یکی نباید سراغ دیگری رفت، بلکه باید به منطق امام برگردیم، اصلا در چارچوب منطق فطرت و هدایت فهم ما از پدیده ها متفاوت می شود. بلکه مبنای نویی برای درک پدیده ها مطرح می شود. علت حمایت و بهره گیری آقا از همه ی جریان ها همین است. در نامه ی آقا به جوانان آمریکا آنها را هم مخاطب قرارداده و در طرف درست تاریخ می خواند. اینها که بر اساس منطق جدال معنا ندارد، در واقع دارد بنیاد نویی را طرح می کند که عموم انسانها در جبهه ی مقاومت قرار دارند. این منطق اگر حاکم شد، نه تنها تضادها حل می شود بلکه مشکلات بشر را نیز حل می کند. ۴. آقا فرمودند نظم جهانی در حال چرخش به سمت آسیاست و ما باید در تغییر نظام جهان نقش موثری داشته باشیم. برای این فهم نیاز داریم به منطق فهم. اگر می خواهیم در دنیا نقش آفرین و حکمت ایرانی و شیعی خودمان را در مناسبات جهانی وارد کنیم باید منطق درونی خودمان را بالا بیاوریم ۵. منطق فطرت منطقی است برای فهم همه مناسبات اجتماعی. ۶. در نگاه امام اینطور نیست که مناسبات سیاسی و اجتماعی یک امری باشد که معنویت را بخواهیم به آن تزریق کنیم، بلکه در نگاه امام سیاست و اقتصاد و جامعه و همه شؤون بشر دارای وجهی بالاتر از وجه مادی و دنیایی است که عبارت باشد از همان وجه فطری. در فلسفه قاعده ای داریم که می گوید: «النفس فی وحدتها کل القوی» منظور آنست که بر نفس با وجود ابعاد مختلف و احیانا متضاد یک وحدتی حاکم است. همین روح واحد دارای شهوت و غضب و عقل و ‌‌ ... است. جامعه هم لایه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و روابط داخلی و خارجی دارد، اما همه ی اینها روی یک هسته ی واحد است. در نگاه امام سیاست و اقتصاد و جنگ و ..... همگی با وجود تفاوت، اما پدیده های تربیتی هستند. در نگاه اسلامی جنگ خودش یک مدرسه ی تربیت است، بر اساس منطق فطرت همه پدیده های اجتماعی رویه ی تربیتی دارند که در همه ی حوزه ها باید لحاظ شود، بر خلاف سایرین که تربیت را در عرض سیاست و اقتصاد می دانند اما در نگاه اما همین ها بعد دیگری از همان پدیده های تربیتی است. این نگاه تربیتی نگاه فناوری و سیاسی و اقتصادی خودش را دارد. سیاست و همه ی ارکان آن ظهور مکتب تربیتی امام است. در یک مصاحبه ای آن خبرنگار از امام می پرسد می گوید شما که علم سیاست روز نخوانده اید، چطور می خواهید با مردم و دنیا ارتباط برقرار کنید؟ امام در جواب می گوید ما به اینها نیاز نداریم، ما نظام سیاسی بر پایه ی اسلام داریم که رویه ی اصیل تربیتی دارد. اما در اینجا دارد از منطق تربیتی جدید صحبت می کند. ۷. در نگاه امام کار حاکمان تزکیه و تعلیم حکمت است، علت اینکه ولی جامعه باید فقیه و حکیم باشد همین است که در درجه ی اول باید جامعه را تربیت کند، از همین جهت حاکم باید عادل واسلام شناس باشد.‌‌ چرا؟چون در اسلام سیاست یعنی تربیت. این منطق فطرت و هدایت است که یک جوان را می کند فرمانده ی لشکر، علت اعتماد نکردن به جوانها غالبا همین بی توجهی به منطق فطرت و هدایت است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دوازدهم و پایانی «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (چهارشنبه، ۲۲اسفند۰۳، یازدهم
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دوازدهم و پایانی «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (چهارشنبه، ۲۲اسفند۰۳، یازدهم رمضان۱۴۴۶) (بخش دوم) ۸. یکی از آثار این منطق اصلاح تلقی عمومی از امر بمعروف و نهی از منکر است. ما امروز این دو مفهوم را در فضای منطق تقابل می فهمیم، اما در منطق فطرت امر و بمعروف و نهی از منکر یکی از بروزات فطرت است. ۹. در فضای منطق هدایت معروف و منکر چیست؟ امام می گوید حتی هوای نفس هم ظهور فطرت توحیدی است، خیلی عجیب است. تلقی اولیه ی ما تقابل این دو در وجود آدمی است. «همه توجه داشته باشیم به اینکه آفت انسان، هوای نفس انسان است و این در همه هست، سرچشمه می‌گیرد از آن فطرت توحید. فطرت، فطرتِ توحید است، فطرتِ کمال طلبی است. کمال مطلق را انسان می‌طلبد، خودش نمی‌فهمد، خیال می‌کند که مقام می‌خواهد...» (صحیفه امام، ج۱۹,ص۳۷۶) ۱۰. در منطق فطرت و هدایت معروف ها لوازم میل وجودی به کمال مطلق و منکر ها لوازم وجودی میل به کمال محدود است. همین کمال های محدود اگر حیث استقلالی اش کنار گذاشته شود و نسبتی با کمال مطلق پیدا کنند ، همین ها تبدیل ذات پیدا می کند و تبدیل به معروف می شود. معروف ها هم همین است، اگر جهت خدایی داشته باشد فضیلت است، همین شهوت اگر در نسبت با کمال مطلق باشد می شود معروف و اگر ازدواج نکند از رحمت خدا به دور است. در مقابل اگر همین نماز و عبادت و روضه نسبتی با کمال مطلق نداشته باشد می شود حجاب اکبر و منکر ۱۱. در مجموع منطق امام یک دستگاه فلسفی و الهیاتی با خودش آورده و انقلابی در جان و ذهن انسان ایرانی ایجاد و افق نویی را به بشر عرضه و زمینه تربیت عارفان بزرگی چون شهدا را فراهم کرد و نشان داد که می شود راه صد ساله را یک شبه طی کرد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دوازدهم و پایانی «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (چهارشنبه، ۲۲اسفند۰۳، یازدهم
📌 خلاصه ی مطالب جلسه ی دوازدهم و پایانی «مکتب تربیتی و عرفانی امام ره» (چهارشنبه، ۲۲اسفند۰۳، یازدهم رمضان۱۴۴۶) (بخش سوم) ۱۲. بر خلاف دیگر نظام ها که حاکم فقط مسئول شکم است و اصلا کاری به تربیت ندارد. تربیت در آنجا یعنی تربیت شهروندان خوب که کارمندان خوبی باشند برای همان نظام اقتصادی. از همین رو دین و معنویت را که به طغیان علیه حاکمان و سلطه و نظام قدرت می خواند را بر نمی تابند. ۱۳. در منطق فطرت و هدایت حکومت عهده دار رشد و معنویت مردم است. از دو طریق : اثاره ی عقل، با همه ی مراتبش که اساس دینداری است. و دوم فعال کردن اراده ها. ۱۴. در نگاه مدرن حکومت ها بدنبال کنترل اراده ها هستند تا بتواند بر آنها سلطه داشته باشد. در نظریات مدرن دولت ها بدنبال سرپرستی مردم هستند، اما در منطق فطرت حکومت به دنبال فعال کردن اراده هاست، خود مردم باید تشکیل حکومت دهند و کارها بدست خود آنها پیش برود. «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ....» (حدید،۲۵) «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» ۗ، (رعد،۱۱) اساس حاکمیت به میدان آمدن مردم است، خود مردم باید امام شوند. عاملیت مردم باید فعال شود. ۱۵. در نظریه سیاسی اسلام دو گام مهم داریم شکوفایی عقل، شکوفایی اراده اگر مردم به میدان آمدند کارهای بزرگی رقم می خورد. مانند دوران دفاع مقدس، که در آن بعثتی شکل گرفت در میان توده ها و مردم شدند امام میدان، مانند حسن باقری که در دفاع مقدس ناگهان می شود استراتژیست بزرگ. حسن طهرانی مقدم در همین فضا رشد کرد. کتاب روایت یک رویش را ببینید، درباره اقدامات دکتر کاظمی آشتیانی. @taamollat
📌خلاصه‌ی مکتوب جلسات درس‌هایی از مکتب عرفانی تربیتی امام (ره) ✍ استاد: حجةالاسلام سید مهدی موسوی رمضان ۱۴۰۳ ۱۲ جلسه ✔️جلسه اول https://eitaa.com/taamollat/1464 ✔️جلسه دوم https://eitaa.com/taamollat/1465 ✔️جلسه سوم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1468 جلسه سوم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1470 ✔️جلسه چهارم https://eitaa.com/taamollat/1472 ✔️جلسه پنجم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1474 جلسه پنجم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1475 ✔️جلسه ششم https://eitaa.com/taamollat/1477 ✔️جلسه هفتم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1480 جلسه هفتم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1481 ✔️جلسه هشتم https://eitaa.com/taamollat/1485 ✔️جلسه نهم https://eitaa.com/taamollat/1487 ✔️جلسه دهم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1489 جلسه دهم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1490 ✔️جلسه یازدهم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1492 جلسه یازدهم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1493 جلسه یازدهم - بخش سوم https://eitaa.com/taamollat/1494 ✔️جلسه دوازدهم - بخش اول https://eitaa.com/taamollat/1495 جلسه دوازدهم - بخش دوم https://eitaa.com/taamollat/1497 جلسه دوازدهم - بخش سوم https://eitaa.com/taamollat/1499 •..•✾..•🌿.🌺.🌿•..✾•..• ❇️ https://eitaa.com/usul121/1985
تأملات اجتماعی
📌خلاصه‌ی مکتوب جلسات درس‌هایی از مکتب عرفانی تربیتی امام (ره) ✍ استاد: حجةالاسلام سید مهدی موسوی رم
📌 نظام اندیشه ی امام و ثمرات آن 🔹اگرچه ما از رهگذر مرور کلمات امام ره، بیشتر به دنبال دیدگاه و نظریه ی اجتماعی ایشان هستیم، اما واقعیت آنست که امام قبل از آنکه یک نظریه پرداز اجتماعی یا سیاسی یا.... باشد یک فیلسوف و یک اسلام شناس است که نظریه ی سیاسی، نظریه ی اجتماعی و نظریه تربیتی و.... همگی محصول آن نگاه فرامادی به هستی و انسان و نظام فکری ایشان در رجوع به منابع اسلامی است. آنچه که در این شبها از منطق فطرت و هدایت در اندیشه ی امام گفته آمد، در واقع میوه و ثمره ی آن نگاه کلان و عام امام ره بود که جا دارد بصورت مستقل و مستوفی به آن پرداخته شود. 🔹یکی از نقاط برجسته در نگاه هستی شناسانه و عام امام ره، که تاثیر روشنی بر دیدگاه های انسان شناسانه و جامعه شناسانه ی ایشان دارد، توجه به مسئله ی حرکت، تکامل و صیرورت در عالم و آدم است. امام به تبع معارف اسلامی و براهین عقلی، عالم و آدم را بالجمله در یک صیرورت و حرکت بسوی باریتعالی می بیند و نکته ی مهم، دخالت دادن این مفهوم در نظریات خرد است که نمونه ی آشکار آن در دیدگاه های تربیتی عرضه شده در شب‌های قبل گذشت. جا دارد که این مفهوم حرکت که در واقع صیرورت و تکامل نیز هست، در نظریات امام بصورت مستقل مورد بحث قرار گیرد؛ اهمیت پرداختن به این مسئله از این روست که بحث حرکت بعنوان مبنایی برای تحلیل تاریخی و اجتماعی، در بستر هستی شناسی های دیگر رنگ و بویی دیگر گرفته و پرداختن به آن، از خلط دیدگاه اسلامی امام در باب حرکت، با دیدگاه های مادی دیگر جلوگیری خواهد نمود. اگر عمری باشد و توفیق پژوهش بیشتر در این باب، نکاتی دیگر درین باب نوشتن خواهم کردن. و للکلام تتمه. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌اراده و عمل (سرفصل مباحث سخنرانی دهه ی سوم ماه مبارک رمضان) ۱. پرداختن به بحث اراده و عمل انسان
📌تعمیق بحث شب‌های قدر ۱ 🔹اگرچه در آثار استاد شهید، اصطلاح «جامعه شناسی معرفت» به چشم نمی خورد، اما ایشان در آثار خود به زمینه های اجتماعی شکل گیری اندیشه ها توجه داشته و به آنها پرداخته اند. غیر از کتاب قویم «علل گرایش به مادیگری» که استاد شهید زمینه های فکری و اجتماعی رشد مادیگری را کاویده و اثر ارزشمندی در حوزه ی جامعه شناسی معرفت ایجاد کرده اند، در کتاب «گریز از ایمان، گریز از عمل» نیز زمینه های اجتماعی بروز افکار انحرافی در حوزه ی ایمان و عمل کاملا مورد توجه ایشان بوده است. مثلا ایشان پس از مرور اندیشه ی جریاناتی که برای حراست از توحید، به سمت جبر کشیده شدند، در تحلیلی کلی از جریانات فکری اینطور می گوید: «وقتی انسان تاریخ را مطالعه می کندمی بیند گریز از ارزشها همیشه بسوی بی ارزشی ها نیست، بلکه بسوی یک ارزش دیگر است، ولی بطور انحرافی، در باب جبر هم که کریزی از عمل بود، گریزی بود به سوی حقیقتی که اسمش توحید افعالی است، ولی بصورت انحرافی. نفهمیدند و نخواستند بفهمند که لازمه ی توحید افعالی نفی اختیار از بشر نیست، ولی بهرحال این کار شد.» (گریز از ایمان، کریز از عمل،ص۱۵۹) 🔹 روش شهید مطهری در توجه به :تاریخ و فرآیندهای اجتماعی در بستر تاریخ» و همچنین توجه به «ذهنیت های عمومی» برای تحلیل اجتماعی قابل توجه است، نکته قابل توجه در این روش استاد شهید توجه به «عنصر دین و سبک دینداری» در فرآیندهای اجتماعی است. 🔹شهید مطهری از نقش دین در ذهنیت و عینیت حیات اجتماعی ایرانیان آگاه است و از این رو آسیب شناسی اجتماعی خود را نیز از همین نقطه آغاز می کند.‌ راهکار اصلاحی او با توجه به اینکه دین را امری فطری می داند، «اصلاح نگرش های دینیِ معطوف به عمل» با عطف نظر به عبرت های تاریخی است. شهید مطهری نیز بمانند آیت الله خامنه ای در طرح کلی، عمل را حلقه ی مفقوده ی حرکت اجتماعی می داند و البته مراقب است که از تفسیرهای مادی از عمل دور بماند. ایشان در کتاب «نقدی بر مارکسیسم»، «انسان کامل» و.... بحث های جدی تری حول مسئله ی عمل مطرح می کند که گزارش مختصری از آن خواهد آمد. @taamollat