🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ به (س) و شرح جزییات آن (بخش سوم) 🔶در و به (ع)، آنان در هجوم خود را عملی ساختند. هجوم سوم: (س) توسط مهاجمین و و (س) و و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و (ع) و بیرون کشاندن اجباری (ع) از خانه توسط مهاجمین و ایشان به . 💠پایه گذاری هجوم سوم و نهایی 🔷در این یورش به همراه بسیاری از مهاجمین بر در خانه (س) تجمع کردند. علامه مجلسی می نویسد: « با جمع کثیری از افراد خود، به (ع) آمد و از علی (ع) در خواست کرد که از خانه خارج شود، که (ع) از خروج اباء کرد و در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴] نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه! شهرستانی می نویسد: «وَ مَا کانَ فِی الدَّارِ غَیرُ عَلِی (ع) وَ فَاطِمَةَ (س) وَ الحَسَنِ (ع) وَ الحُسَینِ (ع)؛ در آن روز غیر از (ع) و (س) و (ع) کسی در خانه نبود». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام عمر فریاد زد: «به خدا قسم آتش را بر شما مسلط می کنم». [تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۴۳] 🔷پس در این هنگام (س) بر آنها خارج شد و در و خطاب به فرمود: «در تمام عمر خود هیچ قومی را نمی شناسم که بی وفاتر و بی عاطفه تر از شماها باشند، (ص) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و شدید، نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقّی برای ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطّلاعی از (ص) در نداشتید؟ به خدا سوگند در همان روز آنچنان را ساخت، که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت، ولی آن را و هر رابطه ای را با پیامبرتان قطع نمودید. البتّه خداوند متعال میان ما و شما حاکم خواهد فرمود». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴] 🔷کلمات و عبارات نشانگر این بود که (س) نه تنها بود، بلکه شامل هم می شد. عمر که ترس از تحریک و شورش مردم داشت، مجدد شروع به عربده کشی کرد. در دست خود حمل می کرد که قصد به (س) را داشت. [عقد الفرید ابن عبد ربه، ج ۴، ص ۹۳] او می گفت: «اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِیهَا؛ را با اهلش به ». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام (س) او را دید و به او فرمود: «یا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟ ! آیا آمده­ ای خانه ما را به آتش بکشی؟»؛ عمر گفت: «نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِیمَا دَخَلَتْ فِیهِ اَلْأُمَّة؛ آری! مگر آن که با کنید چنانکه امت بیعت کردند». [بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۳۳۹] 🔷 (س) در این هنگام فرمود: «یَا أَبَتَاهُ! یا رَسُولَ اللّهِ(ص)! أُنظُر مَا ذَا لَقِینَا بَعدَک مِن ابنِ الخَطَّابِ وَ ابنِ أَبِی قُحَافَةِ!؛ ای پدر! ای رسول الله (ص)! ما پس از تو چه که از و دیدیم». [عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج ۱۱، ص ۵۸۱] و (س) این چنین شروع به استغاثه کرد که چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل هایشان شکافته و جگر هایشان پاره پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند. اما از دست برنداشتند و همچنان به کار خویش ادامه دادند. ... منبع: اختصاصی حوزه نت @tabyinchannel