eitaa logo
افسران جنگ نرم ۳
83 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
27هزار ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ انسان ظالم آفریده نشده است (بخش اول) 🔸خداوند متعال هر بنده ای را که خلق می کند، او را فطرتاً و می آفریند. تمام نوزادان براساس توحید آفریده شده اند، لذا همه نوزدان خداجو و خداپرستند. چیزی که هست، کودکان در خانواده یهودی، یهودی، در خانواده مسیحی، مسیحی و در خانواده مجوسی، مجوسی می شوند. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلَّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه‏». [۱] در نتیجه هیچ کودکی در ابتدای خلقت، ، و آفریده نشده است، بلکه به مرور و با تربیت خانواده، و کسب صفات حسنه و یا صفات سیئه، به راه راست و یا راه کج هدایت می شود، و بخصوص بعد از بلوغ و استفاده از عقل و دستورات شرع، سعادتمند و با پرهیز از دستورات عقل و شرع به گمراهی و فساد کشیده می شود. پس مقصر اصلی، است که به بیراهه رفته و متعرض حقوق دیگران می شود و در حق آنان می کند. «خودکرده را تدبیر نیست!». 💠درباره مسائلی که معمولا در میان جوامع اجتماعی مسلمانان اتفاق می افتد، چند مطلب را باید مد نظر قرار داد: 1⃣«سوء استفاده از قوه اختیار»: 🔹خداوند متعال را موجودی آفریده است؛ می تواند دست به هر ظلمی و جنایتی بزند، حتی تا آنجا پیش برود که بتواند پیامبران و اولیاء خدا را به قتل برساند. البته خداوند هر وقت اراده کند، می تواند جلوی فساد انسان را بگیرد و یا او را از روی زمین بردارد، ولی ، براساس نوع خلقت، دارای است. می تواند و ستم کند و یا و دستگیری نماید. پس اگر در جهان امروز این همه قتل و می شود، به خاطر این است که انسان از قوه اختیارش، میکند. به جای خدمت و دستگیری، و مزاحمت ایجاد میکند. در نتیجه تبعات قتل و ظلم و فساد متوجه انسان هایی است که مرتکب این اعمال شنیع می شوند نه خداوند متعال. 2⃣«ظلم ستیزی و منع ظالم پروری»: 🔹خداوند براساس دو حجت ظاهری و باطنی (پیامبران و عقل) به آموخته است که بوده و با مظاهر ظلم مبارزه کرده و آن را را از سر راهش بردارد. با پیروی از دستورات عقل و شرع مقدس، ظلم و خانه ظالم، ویران می شود. انسان عاقل نباید ظالم پرور باشد. پس اگر جامعه ای و یا فردی در مقابل و سکوت کرد و با سکوتش، او را تقویت نمود، مقصر کیست؟ اگر امروز دنیا مملو از ظلم و ظالم است، تقصیر بشریت است که در مقابل ظلم سکوت و بی تفاوتی را اختیار کرده است و روزی دامنگیر او هم خواهد شد. 3⃣«خداوند ارحم الراحمین است»: 🔹خداوند بندگانش را دوست دارد، لذا با ارسال رسل و نزول کتب آسمانی، اسباب هدایت و سعادت انسان را فراهم کرده است. همان گونه که والدین مهربان، با یک یا چند خطای فرزندانشان، خواستار قتل و نابودی آنان نیستند، خداوند که از همه عالم به انسان مهربان تر و دلسوزتر است، به مراتب بیشتر از والدین، بندگانش را دوست دارد و راه برگشت و نجات را به رویشان زود نمی بندد. در جریان طوفان حضرت نوح (ع) خداوند خیلی به امت ایشان فرصت داد تا توبه نمایند و خیلی زود بر آنها عذاب نفرستاد. حضرت نوح (ع) خواستار عذاب عاجل بود، ولی خداوند سالیان زیادی به آن ها مهلت داد تا شاید ایمان بیاورند و هیج عذر و بهانه ای برای ایمان نیاوردن نداشته باشند. ... پی نوشت؛ [۱] من ‏لایحضره ‏الفقیه، ج۲، ص۴۹ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ انسان ظالم آفریده نشده است (بخش دوم و پایانی) 🔸خداوند متعال هر بنده ای را که خلق می کند، او را فطرتاً و می آفریند. تمام نوزادان براساس توحید آفریده شده اند، لذا همه نوزدان خداجو و خداپرستند. چیزی که هست، کودکان در خانواده یهودی، یهودی، در خانواده مسیحی، مسیحی و در خانواده مجوسی، مجوسی می شوند. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلَّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه‏». [۱] در نتیجه هیچ کودکی در ابتدای خلقت، ، و آفریده نشده است، بلکه به مرور و با تربیت خانواده، و کسب صفات حسنه و یا صفات سیئه، به راه راست و یا راه کج هدایت می شود، و بخصوص بعد از بلوغ و استفاده از عقل و دستورات شرع، سعادتمند و با پرهیز از دستورات عقل و شرع به گمراهی و فساد کشیده می شود. پس مقصر اصلی، انسان است که به بیراهه رفته و متعرض حقوق دیگران می شود و در حق آنان ستم میکند. «خودکرده را تدبیر نیست!». 💠درباره مسائلی که معمولا در میان جوامع اجتماعی مسلمانان اتفاق می افتد، چند مطلب را باید مد نظر قرار داد: 4⃣ «خداوند حلیم و بردبار است نه عجول» 🔹یکی از حقوق موجود مختاری که می تواند راه راست و یا راه کج را طی کند، این است که به او اشتباه داده شود؛ لذا خداوند به انسان عمر طولانی و فرصت و جبران گناه داده است. اقتضا می کند که و بردبار باشد و زود افراد را به خاطر گناهانشان مؤاخذه ننموده و نابود ننماید. پس از حلم خداوند می کند. اگر هر فردی با کوچکترین ظلم و گناه بمیرد و فرصت توبه نداشته باشد، می تواند در قیامت، اعتراض کند که می‌خواستم جبران کنم، ولی فرصت داده نشد. در نتیجه از این فرصتی که برای بشر گذاشته شده تا ظلم و ستمش را جبران کند، سوء استفاده می کند. 5⃣ «انقراض نسل بشر» 🔹خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی‏ أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُون؛ [نحل، ۶۱] و اگر خدا مردم را به سبب ستمشان مؤاخذه کند، هیچ جنبنده ای را [که مستحقّ مؤاخذه است] بر روی زمین باقی نمی گذاشت، ولی آنان را تا مدتی معین می دهد، پس هنگامی که اجلشان سرآید، نه ساعتی پس می مانند و نه ساعتی پیش می افتند». بر اساس این آیه شریفه اگر بنا باشد، هر انسانی که مرتکب گناه و ظلمی شد از بین برود، منقرض و انسانی بر صفحه کره زمین نمی ماند. چه بسا هیچ موجودی در کره زمین نماند، زیرا سایر موجودات بخاطر انسان خلق شده اند. [۲] به همین دلیل اگر فردی، گناهی انجام داد، سریع گرفتار نمی شود تا نسل او محفوظ باشد. چه بسا افرادی که ظالم و فاسقند، ولی در نسل های آینده او انسان های مؤمن و خداترس به دنیا می آید. 6⃣ «سیاه شدن پرونده اعمال» 🔹چه بسا خداوند به برخی از و فرصت و امکانات بیشتری می دهد تا بیشتر گناه کرده و پرونده اعمالشان به اوج سیاهی و بدی برسد تا حجت بر آنان تمام شود و در قیامت هیچ راهی برای نجات نداشته باشند. لذا و ، برای یک گنهکار و ، بیشتر او را فراهم کرده و بار گناه او را سنگین تر می کند. خداوند به ، اموال و قدرت بیشتری می دهد تا از آخرت، غفلت و به دنیا بپردازند و به یک باره طومار زندگی آنان را ببندد تا در جهان دیگر، گرفتار عذابی سخت دردناک شوند. پی نوشت‌ها؛ [۱] من ‏لایحضره ‏الفقیه، ج۲، ص۴۹ [۲] رجوع کنید به آيه ۲۹ سوره بقره منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️مبدا تمام خطرها 🔹مبداء همه خطرها برای خود آدم است، و هم از آدم باید شروع شود، و نمی‌شود که یک که خودش اصلاح نشده، بتواند را اصلاح کند؛ آن واعظی می‌تواند کند که در باطنش هم موعظه شده باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۱۰/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد انسان دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم: موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو و قرار دارد و داراى و است. از جانب «روح»، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى «جسم»، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹 پس‌از آنكه انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...» [۱] (و ما را از عصاره اى از آفریدیم - سپس او را در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت [خون بسته]، و علقه را بصورت [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را به صورت هایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها پوشاندیم...». 🔹 تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» [۲] (...سپس آن را بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که است!). اين آفرينش ديگر، همان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...» [۳] ( را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ است. (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...» [۴] (خداوند آفريد و آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». 🔹 از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است؛ ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، انسان يك موجود مادّى محض نيست. يعنى به همين كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش چهارم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 3⃣«مهارت حل مسئله» 🔹 در زندگی روزانه خويش همواره با مواجه است. اين مسائل کوچک و بزرگ زمينه و بالندگی انسان را فراهم می آورد. هر مسئله بايد برای انسان يک و کمال بخش باشد. بنابراين بايد آن را و آن را يافت. خداوند در بيان مى کند که و و در انسان برای اوست؛ لذا نبايد از مسائل و طرح آنها فرار کرد، بلکه بايد آنها را از سوی خداوند دانسته، و به استقبال مسئله رفت و برای آن تلاش کرد. 🔹خداوند را در زندگی براساس ، بسيار مهم و می داند، زيرا اين امور شخص را به می رساند که بتواند ضمن کمال يابی، خود و حتی ديگران را حل کند. خداوند در آيه ۶ سوره نساء مى فرمايد: «و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! و پیش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روی اسراف نخورید! هر کس که بی‌نیاز است، (از برداشت حق الزحمه) خودداری کند؛ و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (و مطابق زحمتی که می‌کشد،) از آن بخورد. و هنگامی که اموالشان را به آنها بازمی‌گردانید، شاهد بگیرید! اگر چه خداوند برای محاسبه کافی است». 🔹از اين آيه به دست می آيد که نه تنها «کسب مهارت» از طريق قرار گرفتن در مسائل و ابتلائات و ها مهم است، بلکه يکی از راه های و پرورش و ديگران قرار دادن آنان در مشکلات و مسائل است، تا بتوانند با و خويش، آن را کرده و آمادگی برای مسئوليت فردی و اجتماعی مهم‌تری چون ازدواج و تشکيل خانواده را به دست آورند. مشکلات و و دقيق آن، زمانى شدنی است که شخص در آن قرار گيرد و با و ، بر و کار خويش بيفزايد. 🔹البته شرايط به او می آموزد که در نيازمند است و می‌آموزد که بايد درخواست کمک داشته باشد و براساس آيه ۲ سوره مائده و مانند آن عمل کند. همچنين و مسائل به او می آموزد که گاه بايد مصالحه کند و مصالحه را راهی برای حل تعارض بداند. (انفال، آيه ۱) البته برای کسب بايد از استفاده کند، و در عصر حاضر بايد آشنايی با مراکزی برای حل مشکلات را در نظر داشته باشد. همچنين در خواهد آموخت که برخی از راه حل هايی که به دست آورده مشترک است و برای ديگران نيز کاربرد دارد. ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
⭕️اگر بصیرت داشته باشید، انسانید 🔹 با ، انسان است؛ با انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم. اما این نیست. آنی که انسان را از همه موجودات جدا می‌کند، از همه موجودات طبیعی جدا می‌کند، آن انسان است؛ آن انسان است. 🔹شما بصیرت داشته باشید انسانید. اگر بصیرت نداشته باشد ابوجهل چشم داشت، اما انسان نبود. بعضی از انبیاء هم چشم نداشتند [۱] و نبی بودند میزان در انسانیتْ انسان است. کوشش کنید که خودتان را کنید. در خودتان ایجاد بکنید. و از این هیچ باکی نداشته باشید که انسان دست ندارد، پا ندارد، چه ندارد. پی نوشت؛ [۱] حضرت یعقوب عليه السلام بخشی از سخنرانی حضرت امام در جمع نابینایان مدرسه ابابصیر اصفهان ۵۸/۰۴/۱۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى ، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضاهایی که (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و آن را ادا کنم. 🔹و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند). در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. 🔹واضح است وقتى کار زشت و را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک دست مى دهد. 🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را در قرار داده که تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت آمده، اشاره به این است که ، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ، عشق و مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و آلودگى و نیست. 🔹آنها لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى»، و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و و را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، 🔹اسارت در چنگال ، ، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، و و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول و داد و به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«غيرت» چه آثاری در زندگی دارد؟ 🔹 به صورت صحيح و معتدل و مثبت يك «نيروى دفاعى عظيم» است، كه به كمك آن مى توان بر و پيروز شد. چرا كه اين هنگامى كه «جان» و «مال» و «ناموس» و «دين» و «ايمان» يا «استقلال يك كشور» در معرض تهديد قرار مى گيرد، تمام نيروهاى ذخيره وجود انسان را به حركت در مى آورد، و گاه يك در تحت تأثير عامل ، نيرويى به اندازه ده انسان پيدا مى كند و تا حد و فداكارى، و پايمردى نشان مى دهد؛ به همين دليل، يكى از و سربلندى و اقتدار است. 🔹 و منحرف هنگامى كه خود را در برابر يك ببينند، به زودى خود را از دست مى دهند و عقب نشينى مى كنند و اين يكى ديگر از بركات «غيرت» است. سبب مى شود كه حريم ارزش هاى والاى يك جامعه نشكند و پاك و محفوظ بماند. سبب و از ميان رفتن مظاهر فساد و فحشاء است، در حالى كه هم امنيت را در هم مى شكند، و هم ارزش ها را به باد مى دهد، و هم صحنه را به صحنه و آلودگى ها مبدّل مى سازد. 🔹هنگامى كه (علیه السلام) صحنه آلوده شهر آن قوم گنهكار را ديد كه حتى تصميم دارند مزاحم ميهمانان او شوند [ميهمانان حضرت لوط فرشتگان الهى بودند كه به صورت جوانانى زيبا بر او وارد شدند، و او كه از وضع آنها خبر نداشت، و آلودگى محيط را مى دانست سخت در وحشت و ناراحتى فرو رفت] و هنگامى كه آن و منحرف از وجود اين مهمانان با خبر شدند به سراغ خانه او آمدند، و لوط نبی (علیه السلام) هر قدر آنها را نصيحت كرد، اثر نگذاشت؛ حتى حاضر شدند دختران خود را به عقد آنان در آورد [كه توبه كنند و ايمان آورند] آنها اين ايثار بزرگ را نيز نپذيرفتند و بر خواسته هاى انحرافى خود، پافشارى داشتند. 🔹 (علیه السلام) به آنها گفت: «فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فىِ ضَيْفى اَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيِدٌ» [۱] (از خدا بترسيد و آبروى مرا نبريد و با قصد سوء نسبت به ميهمانانم مرا رسوا مسازيد، آيا يك انسان عاقل و شايسته و با در ميان شما وجود ندارد [كه شما را از اين اعمال ننگين و بى شرمانه باز دارد؟]). ولى هنگامى كه اين سخنان در آنها اثر نكرد، خود را به او معرّفى كردند، و گفتند نگران نباش، به زودى عذاب الهى آنها را درهم مى كوبد، و طومار زندگانيشان را در هم مى پيچد، و چنين شد. 🔹اين سخن را با حديثى از (عليه السلام) پايان مى دهيم كه فرمود: «اِنَّ الْمَرْءَ يَحْتاجُ فِى مَنْزِلِهِ وَ عَيالِهِ اِلَى ثَلاثِ خَلالِ يَتَكَلَّفُها وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فِى طَبْعِهِ ذلِكَ مَعاشِرَةٌ جَمِيلَةٌ، وَ سِعَةٌ بِتَقْدِير، وَ غَيْرَةٌ بِتَحْصِين» [۲] ( در و در برابر نياز به سه صفت دارد كه اگر در طبيعت او وجود نداشته باشد بايد آن را به زحمت براى خود فراهم سازد: معاشرت نیکو و توسعه و رفاه حساب شده، و آميخته با حس حمایت و حفاظت». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آيه ۷۸ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۲۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«غيرت» چه آثاری در زندگی دارد؟ 🔹 به صورت صحيح و معتدل و مثبت يك «نيروى دفاعى عظيم» است، كه به كمك آن مى توان بر و پيروز شد. چرا كه اين هنگامى كه «جان» و «مال» و «ناموس» و «دين» و «ايمان» يا «استقلال يك كشور» در معرض تهديد قرار مى گيرد، تمام نيروهاى ذخيره وجود انسان را به حركت در مى آورد، و گاه يك در تحت تأثير عامل ، نيرويى به اندازه ده انسان پيدا مى كند و تا حد و فداكارى، و پايمردى نشان مى دهد؛ به همين دليل، يكى از و سربلندى و اقتدار است. 🔹 و منحرف هنگامى كه خود را در برابر يك ببينند، به زودى خود را از دست مى دهند و عقب نشينى مى كنند و اين يكى ديگر از بركات «غيرت» است. سبب مى شود كه حريم ارزش هاى والاى يك جامعه نشكند و پاك و محفوظ بماند. سبب و از ميان رفتن مظاهر فساد و فحشاء است، در حالى كه هم امنيت را در هم مى شكند، و هم ارزش ها را به باد مى دهد، و هم صحنه را به صحنه و آلودگى ها مبدّل مى سازد. 🔹هنگامى كه (علیه السلام) صحنه آلوده شهر آن قوم گنهكار را ديد كه حتى تصميم دارند مزاحم ميهمانان او شوند [ميهمانان حضرت لوط فرشتگان الهى بودند كه به صورت جوانانى زيبا بر او وارد شدند، و او كه از وضع آنها خبر نداشت، و آلودگى محيط را مى دانست سخت در وحشت و ناراحتى فرو رفت] و هنگامى كه آن و منحرف از وجود اين مهمانان با خبر شدند به سراغ خانه او آمدند، و لوط نبی (علیه السلام) هر قدر آنها را نصيحت كرد، اثر نگذاشت؛ حتى حاضر شدند دختران خود را به عقد آنان در آورد [كه توبه كنند و ايمان آورند] آنها اين ايثار بزرگ را نيز نپذيرفتند و بر خواسته هاى انحرافى خود، پافشارى داشتند. 🔹 (علیه السلام) به آنها گفت: «فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فىِ ضَيْفى اَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيِدٌ» [۱] (از خدا بترسيد و آبروى مرا نبريد و با قصد سوء نسبت به ميهمانانم مرا رسوا مسازيد، آيا يك انسان عاقل و شايسته و با در ميان شما وجود ندارد [كه شما را از اين اعمال ننگين و بى شرمانه باز دارد؟]). ولى هنگامى كه اين سخنان در آنها اثر نكرد، خود را به او معرّفى كردند، و گفتند نگران نباش، به زودى عذاب الهى آنها را درهم مى كوبد، و طومار زندگانيشان را در هم مى پيچد، و چنين شد. 🔹اين سخن را با حديثى از (عليه السلام) پايان مى دهيم كه فرمود: «اِنَّ الْمَرْءَ يَحْتاجُ فِى مَنْزِلِهِ وَ عَيالِهِ اِلَى ثَلاثِ خَلالِ يَتَكَلَّفُها وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فِى طَبْعِهِ ذلِكَ مَعاشِرَةٌ جَمِيلَةٌ، وَ سِعَةٌ بِتَقْدِير، وَ غَيْرَةٌ بِتَحْصِين» [۲] ( در و در برابر نياز به سه صفت دارد كه اگر در طبيعت او وجود نداشته باشد بايد آن را به زحمت براى خود فراهم سازد: معاشرت نیکو و توسعه و رفاه حساب شده، و آميخته با حس حمایت و حفاظت». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آيه ۷۸ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۲۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به این که مأموران الهی حافظ انسان ها در برابر خطرات هستند، احتیاط و پیشگیری چه مفهومی دارد؟ 🔹در پاسخ به اين سؤال بايد گفت: «اَجَل» و «سرآمدِ عمر انسان»، بر دو گونه است: و . «اَجَل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ وجه راه بازگشت براى آن نيست؛ مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش - در حالی كه كاملاً هم سالم باشد - فلان مقدار است؛ هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى ايستد، درست مانند ساعتى كه باطرى آن تمام شده باشد. 🔹امّا «اَجَل غير حتمى» سرآمدى است كه است و آن نيز بر دوگونه است؛ بخشى از آن در است كه مى تواند با رعايت از آن پرهيز كند، مانند: «پوشيدن زره» در تن و «گذاشتن كلاه‌خُود» بر سر و «گرفتن سپر» به دست در ميدان جنگ كه بى شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى گيرد. پرهيز از اين گونه امور، به عهده خود گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و است. 🔹بخش ديگرى از سرآمدها، است كه معمولاً از اختيار انسان بيرون است؛ مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش بينى نشده اى در مورد سقوط در چاه يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و ، تا او فرا نرسيده باشد، او را در برابر اين حوادث مى كنند و هنگامى كه «اَجَل حتمى» او فرا رسيد او را به دست حادثه مى سپارند و رهايش مى كنند. 🔹البتّه اين بخش را نيز مى توان به دو گروه تقسيم كرد: و ؛ «مشروط» آن مواردى است كه پاسدارى ، مشروط به انجام كارى از قبيل دادن «صدقه»، «دعا كردن»، «صله رحم» و انجام مى باشد، و قسم ديگر آن است كه حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او از اين خطرات هستند. خلاصه اينكه «تخلّف ناپذير» است؛ اما يا قابل تغيير مى باشد؛ گاه به وسيله و خود انسانها، و گاه به وسيله انجام همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله كه مأمور حفظ انسان در برابر هستند. 🔹از اينجا روشن مى شود كه آياتى مانند: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ» [۱] (هنگامى كه آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن مى افتند و نه ساعتى بر آن مى گيرند)؛ و آيه شريفه: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللّهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا» [۲] (خداوند هرگز كسى را كه فرا رسيده به تأخير نمى اندازد)، با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ...» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى گويد: «صدقه» و «صله رحم»، اَجَل انسان را به تأخير مى اندازد، مخالف نيست، و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهارگانه كه در بالا اشاره شد، روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره اعراف، آيه ۳۴ [۲] سوره منافقون، آيه ۱۱ [۳] شرح بيشتر درباره اقسام اَجَل در تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۲۰۷ به بعد آمده است. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۳، ص ۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel