eitaa logo
صالحین تنها مسیر
222 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دکتر جلیلی با بیشترین محبوبیت و کمترین حس منفی در بین افراد مطرح در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی منبع: مرکز افکارسنجی دیتاک پ.ن: این گزارش رو هفتگی منتشر می‌کنیم. ✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عزاداری کارگران شرکت نیشکر هفت تپه برای رئیس جمهور شهید. 🔴 راوی | امین‌ غفاری |عضو شوید👇 ✅️ @aminghafari_ir
کارگران خوب می‌دانند شهید رئیسی چه کرد برای اشتغال و تولید این کشور
🔴 پنجشنبه‌س و روز فرستادن خیرات برای اموات نیت کنید و ختم‌های امروز برای شهدای خدمت رو به نیت اموات‌تون بخونید بسم‌الله، هرچند آیه‌ای که میتونید تلاوت کنید 👇 https://leageketab.ir/khatme-quran تا الان حدود 400 ختم قرآن برای شهید رئیسی و 8 شهید همراهشون انجام شده. قراره 1100 ختم به نیت شهدای خدمت انجام بدیم . | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢قبل از ریاست جمهوری Vs بعد از شهادت 👈حقیقتا فرق می کند چه کسی رییس جمهور باشد 🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم ✍@tahlile_siasi@tahlile_siasi
🔴 در اولین روز ثبت نام، اولین گزینه جریان انقلابی، آقای دکتر سعید جلیلی برای کاندیداتوری ثبت نام کردند.
🔻 طبیعتا در کنار آقای دکتر جلیلی، چند شخصیت دیگر از جریان انقلابی نیز کاندیدا و توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت میشوند. 🔻 نکته ای که مهمه این هست که همه ما حواسمون باشه سعی کنیم راهبرد کلی رو دنبال کنیم: 1️⃣ اجماع بین کاندیداهای انقلابی تایید صلاحیت شده؛ نباید سبد رای جریان انقلابی شکسته بشه، نباید آراء ما بین چند شخصیتِ خوبِ انقلابی تقسیم بشه... باید تلاش کنیم که از یکسو مطالبه اجماع و وحدت داشته باشیم و از سوی دیگه به یک سازوکار منطقی برای کناره گیری کاندیداهای انقلابی به نفع یک کاندیدا برسیم. 2️⃣ حمایت و تبلیغاتمون برای کاندیدایی که به نظرمون اصلح هست ایجابی باشه. سعی کنیم صرفا کاندیدای مدنظرمون رو تبلیغیم و از تخریب و زیر بردن دیگر کاندیداهای جریان انقلابی خودداری کنیم... همیشه حواسمون بر افراطی ها و تخریب گران درون جریان انقلابی هم باشه و سعی کنیم یا مهارشون کنیم یا باهاشون فاصله بگیریم... نگیم ما الان نیاز به تبلیغات بیشتر داریم پس هر کس گفت من طرفدار کاندیدای شما هستم بگیم بفرما داخل، دم در بده... اگه میبینیم رویه برخی حامیان یک رویه افراطی و پرتنش هست و مدام بر روی تخریب دیگر کاندیداها اقدام میکنند باهاشون فاصله بگیریم. همینا باعث میشم اجماع بین کاندیداها و طرفدارانشون صورت نگیره 3️⃣ همیشه یادمون باشه رقیب ما جریان اصلاح طلبی هست نه کاندیداهای انقلابی، لذا در کنار تبلیغ ایجابی برای کاندیدای مدنظرمون، روی تبیین خطرات رای آوری اصلاح طلبان هم کار کنیم البته با رعایت اخلاق و به دور از تخریب و سیاه نمایی
🔻 طرفدار جلیلی هستی؟ خب جلیلی رو تبلیغ کن و بگو چرا ایشون رو اصلح میدونی برای ریاست جمهوری؟ دیگه دنبال این نباش که فتاح فلان هست قالیباف بهمان هست بذرپاش بیسار و ... 🔻 طرفدار قالیبافی هستی؟ خب قالیباف رو تبلیغ کن و بگو چرا ایشون رو اصلح میدونی برای ریاست جمهوری؟ دیگه دنبال این نباش که فتاح فلان هست جلیلی بهمان هست بذرپاش بیسار و ... 🔻 طرفدار فتاح هستی؟ خب فتاح رو تبلیغ کن و بگو چرا ایشون رو اصلح میدونی برای ریاست جمهوری؟ دیگه دنبال این نباش که جلیلی فلان هست قالیباف بهمان هست بذرپاش بیسار و ... 🔻 و ... 🔹 اینکه می افتیم دنبال اثبات بد بودن دیگر کاندیداهای جریان انقلاب یعنی دقیقا داریم پازل اصلاح طلبها رو تکمیل میکنیم و کرسی ریاست جمهوری رو تقدیمشون میکنیم. 👈 هم خودمون رعایت کنیم هم به دیگران توصیه کنیم که مراقب باشن دیگر کاندیداهای انقلابی رو تخریب نکنن
🔴دکتر سعید جلیلی با بدرقه خانواده شهدا عازم وزارت کشور شد 🔹دکتر سعید جلیلی پس از بدرقه از سوی جمعی از خانواده‌های شهدا، چهره‌های سیاسی، نمایندگان اصناف و اعضای کارگروه‌های دولت سایه به سمت وزارت کشور حرکت کردند پ.ن: آقای دکتر اميدواريم برای مناظرات برنامه داشته باشید. ✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌸در این پنجشنبه هم جهت شادی روح 🌸 🌸تمام مسافران آسمانی فاتحه ای قرائت کنیم🌸 🌸روحشان قرین رحمت الهی باد🌸 خدا🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پارچه سرای خاتون 🌹 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سعید جلیلی: این هنر ملت ماست که از حادثه حماسه می آفریند 🔹عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بعد از ثبت‌نام: مردم نشان دادند به خوبی قدردان خدمت و صداقت هستند 🔹حضور مردم در مراسم تشییع شهدای خدمت یک حماسه بود 🔹ملت ایران با قدرت تهدید را به فرصت تبدیل می کند 🔹ملت آمده‌اند نقش های بزرگتری برای پیشرفت کشور ایفا بکنند ‏‌🚨به کانال بصیرت و بندگی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1580466224Ca380cadff4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃به نسیم یاد تو دل تازه شود هر نفسی 🍃غیر تو المنة لله ندهم دل به کسی 🎙 🌷 🌙 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضیلت حیرت آور صلوات در شب جمعه در بیان امام صادق علیه‌السلام: ...الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ لَيلَةَ الجُمُعَةِ بِأَلفٍ مِنَ الحَسَناتِ، و يَحُطُّ اللّهُ فيها ألفا مِنَ السَّيِّئاتِ، و يَرفَعُ فيها ألفا مِنَ الدَّرَجاتِ. و إنَّ المُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ و آلِهِ في لَيلَةِ الجُمُعَةِ يَزهَرُ نورُهُ فِي السَّماواتِ إلى يَومِ السّاعَةِ، و إنَّ مَلائِكَةَ اللّهِ عز و جل فِي السَّماواتِ لَيَستَغفِرونَ لَهُ، و يَستَغفِرُ لَهُ المَلَكُ المُوَكَّلُ بِقَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلى أن تَقومَ السّاعَة در شب جمعه 🔹معادل هزار ثواب است، 🔹و خداوند هزار گناه از فرستنده محو می‌کند، 🔹و هزار درجه او را بالا می‌برد، 🔹و نور او تا روز قيامت در آسمان‏ها مى‏‌درخشد، 🔹و همه فرشتگان خدا در آسمانها برايش طلب آمرزش مى‏‌كنند، 🔹و فرشته گماشته شده بر قبر پيامبر، تا قيامِ قيامت، برايش آمرزش مى‏‌طلبد. 📚وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۱۳.
فضیلت قرائت سوره اسراء در شب جمعه امام صادق (علیه السلام)- هرکس در هر شب جمعه‌ای سوره‌ی اسراء را بخواند، آنقدر زنده می‌ماند تا ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببیند و یکی از اصحاب او باشد. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔴 از عصر که دکتر جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند، نیروهای جریان اصلاح طلبی بصورت یکپارچه و متحد در پیام‌رسان‌های مختلف بر علیه ایشون در حال سمپاشی، سیاه‌نمایی و تخریب هستند. 👈 آیا ما در دفاع از شخصیتهای جریان انقلابی و مقابل با تهاجم جریان اصلاح طلبی متحد و همراه هستیم؟!
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔻 آقای دکتر جلیلی رو من تقریبا از سال 86 که دبیر شورای عالی امنیت ملی شدن میشناسمشون و عموما پیگیر اقداماتشون بودم. 🔻 بدون هیچ شک و تردیدی ایشون یکی از شخصیت های شاخصِ جریان انقلابی هستند. انسانی ساده زیست، پاکدست، ولایتمدار، همیشه فعال، اهل فکر و اندیشه، منظم و با برنامه، با اراده و دارای هدف، با دقت نظر و نمادگرا 🔹 چرا میگم نمادگرا؟! 🔸 من در شخصیت های انقلابی کمتر مسئولی رو دیدم که روی نمادها مانند دکتر جلیلی حساس باشه، مثل در زمانی که دبیر شعام بودن یک بار زمان جلسه رو در سوم خرداد تنظیم کرده بودند اونهم در کاخ صدام در بغداد!، وقتی جلسه برگزار شده بود بهشون گفته بودن که امروز یادتون بیاد که با تمام توانتون پشت سر صدام بودید، خب حالا صدام کجاست؟ ما کجائیم؟! ما داریم در کاخ صدام با شما گفتگو میکنیم و ... موارد مشابه دیگری هم مانند این مثال وجود داره که نشون میده دکتر جلیلی روی اینگونه نمادها و جزئیات دقت نظر دارند. 🔻 بسیاری از مطالبی هم که در تخریب دکتر جلیلی در کانالها و رسانه ها مطرح میشه رو قبول ندارم چون تا حدود زیادی رویه ایشون رو میشناسم. لذا این هجمه ها و تخریبها روی نگاه من به ایشون تاثیری نمیذاره. 🔻 به عقیده من دکتر جلیلی و دیگر کاندیداهای احتمالی مطرح شده جریان انقلابی، سرمایه های جریان انقلابی هستند که در صورت تخریب وجهه آنان ما باید هزینه های گزافی رو پرداخت کنیم. 🔹در انتخابات پیش رو رای من با آقای جلیلی نیست و ایشون رو اصلح نمیدانم به نظرم برای پست ریاست جمهوری شخصیت های بسیار قوی تر و جامع تری را ما در جریان انقلابی داریم که ان شاالله در طی روزهای آتی ثبت نام خواهند کرد. اگر در فرایند رسیدن به اجماع بر سر یکی از کاندیداهای جریان انقلابی، پیرامون آقای دکتر جلیلی اتفاق نظر صورت بگیرد و کاندیدای نهایی شود قطعا از ایشون حمایت میکنم و رای خواهم داد.
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔻 یک تار موی گندیده دکتر جلیلی و امقال ایشون، شرف داره به صدها شخصیتِ وادادهِ اصلاح طلب؛ شخصیتهایی که کدخدا پرست هستن و عموما سرشون تو بیت المال بوده و مستِ ارتباط با اجانب بوده و هستند. 👈 باید همه ماها تلاش کنیم تا قشر خاکستری بدونه در طول چند قرن گذشته خائن تر از برخی از اصلاح طلبان ما نداشتیم. کسانی که نه به اسلام رحم کردن و نه به ایران. کسانی که جز به منافع مادی خود و رفقای خودش به چیز دیگری فکر نکردند. مشکل جامعه ما اینه که این جماعت رو هنوز به خوبی نشناخته و این از کم کاری ما هست.
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔻 یک نکته جالب بگم!! 🔹 شاید الان از خیلی از طرفداران دکتر جلیلی بپرسید در طول این سه سال دکتر جلیلی چکارهایی رو انجام داده اند؟ پاسخی نداشته باشند و بی اطلاع باشن اما من میدونم!😊 🔹 میدونید چرا؟ چون ماههاست که پیگیر برنامه های ایشون هستم. جلسات پرسش و پاسخشون، سخنرانیهاشون، دیدارهاشون و ... ایشون در طول سه سال گذشته همچون در دوره دولت روحانی بسیار فعال و اکتیو بودن. من ماههاست کانال رسمی شون ( @saeedjalily ) رو رصد میکنم و نظراتشون رو میخونم. 🔹 البته صرفا ایشون نیست که پیگیری میکنم بلکه مابقی شخصیتهای انقلابی رو هم پیگیر میکنم مثل آقای قاضی زاده هاشمی که از همون روزهای اولی که در ایتا کانال زدن و فعالیتشون رو شروع کردن دنبال میکنم و یا دیگر شخصیتها 🔸 الغرض؛ خیلی بیشتر از طرفداران ایشون، من پیگیر فعالیت های زیادشون بوده و هستم و ان شاالله خواهم بود. توصیه میکنم شما هم عضو کانال ایشون بشید و فعالیتهای ماههای گذشته ایشون رو رصد کنید تا بتونیم جواب برخی از تخریبها و سیاهنمایی هایی که بر علیه ایشون در روزهای آتی میشود رو بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_46🌹 #محراب_آرزوهایم💫 با خوشحالی در خودکارم رو می‌بندم و از دانش
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• 🌹 💫 امروز آخرین روزِ مرخصی آقا نادره، به‌خاطر همین خاله همه رو برای شام دعوت می‌کنه. همه‌مون توی حال کوچیک و جمع و جور خاله دورهم جمع می‌شیم و مشغول صحبت کردن می‌شیم. امیرعلی و مهدیار کنارهم روی مبل‌های راحتی خاله نشستن و حسابی گرم برنامه ریزی چند هفته دیگه شدن تا هیأت رو برای دهه فاطمیه آماده کنن. در همین بین، حاجی و دایی‌ هم به بحثشون اضافه میشن. نگاهم رو ازشون می‌گیرم و به خواهر کوچولوم میدم که کنارم نشسته و هیچی نمیگه، نگاه مشکی رنگش رو به گل‌های ریز و درشت قالی داده و حسابی توی فکره. سقلمه‌ای بهش می‌زنم و با خنده میگم: - سوژه روبه‌روته، نه لابه‌لای گل‌های قالی. چشم غره‌ای بهم میره و خیلی جدی میگه: - بی‌فرهنگ! از این همه حساسیتش خنده‌م می‌گیره و لبخند کوچیکی مهمون لب‌هام میشه. - حالا به چی فکر می‌کردی؟ با ذوق بهم نگاه می‌کنه و چشم‌هاش از خوشحالی برق می‌زنن. - به اینکه امسال با مهدیار میرم هیأت نه تنهایی! تک خنده‌ای به ذوق کردنش می‌زنم و میگم: - دیوونه. چشم‌ و ابرویی برام بالا می‌ندازه که خنده‌م رو تشدید می‌کنه. - بزار سر خودت بیاد، سلامت می‌کنم. - عه، خدانکنه! صدای امیرعلی کمی بلندتر میشه که توجه من و هانیه رو به خودش جلب می‌کنه. - بابا شما امسال هم هیأت پسرتون رو قبول نکردین‌ها، یادتون باشه! حاجی با لبخند مهربون همیشگیش میگه: - خب بابا جان زودتر می‌گفتین، قبلش قول داده بودم. اینبار نگاهم به سمت مامان و خاله کشیده میشه. همه حسابی درگیر چند روز آینده شدن! خاله یک سیب سبز بین دست‌هاش می‌گیره و شروع می‌کنه به پوست کندن. - پس با این اوصاف امسال با محمد آقا می‌رین دیگه؟ جای ما نمیاین؟ مامان هم یک گیلاس داخل دهنش می‌ذاره، در جواب خاله سرش رو به زیر می‌ندازه و خنده ریزی می‌کنه. - آره دیگه، چیکار کنیم. لحظه‌ای دلم می‌گیره که همه باهمن و دارن نقشه می‌کشن اما من این وسط تنها و غریب موندم. هانیه که چهره‌ی گرفته‌م رو می‌بینه میگه: - نرگسی، چی شدی؟ لب‌هام رو آویزون می‌کنم و نگاهم رو به کفش‌های روفرشیم میدم. - تنها موندم. - چرا؟ - تو با مهدیار، حاجی و مامان، خاله و آقا نادر، دایی هم که می‌خواد بره پیش زن‌دایی، منم که این وسط نخودیم. دوباره اون خنده شیطانی به چهره‌ش هجوم میاره و میگه: - امیرعلی‌ هم نخودی؟ نگاهم رو در حلقه می‌چرخونم و حرفش رو رد می‌کنم. - من به اون چیکار دارم؟ خودم رو میگم! با ذوق سر جاش جابه‌جا میشه و چادر گلدارش رو مرتب می‌کنه. - توام با ما بیا دیگه، سه شب که بیشتر نیست. نه دلم میاد قبول کنم، نه اینکه دلش رو بشکونم. با دو دلی میگم: - آخه...می‌دونی که من زیاد حوصله ندارم. - تو که نیومدی، حالا بیا شاید خوشت اومد. - خب...نمی‌خوام مزاحم شما باشم. حرفم رو تکرار می‌کنه و با حالت تمسخر میگه: - اَه‌اَه! اصلا بهت نمیاد اینجوری حرف بزنی. لبخند بی‌میلی می‌زنم و برای اینکه زودتر بحث رو جمع کنم، باشه‌ای زیر لب زمزمه می‌کنم...
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• 🌹 💫 دو هفته‌ای گذشته و امروز اولین روزِ که مراسم‌های دهه‌ی فاطمیه شروع میشه. چند روزی هست که پرچم‌های مشکی رنگ رو در آوردن و خونه رو مثل خودشون مشکی پوش کردن، حال و هوای عجیبی توی خونه پخش شده؛ انگار یک غم خیلی کهنه و قدیمی توی دلم خیمه می‌زنه. با کلافگی روی مبل راحتی گوشه پذیرایی می‌شینم. به‌خاطر اصرارهای مکرر هانیه از شدت کلافگی دستم رو روی پیشونیم می‌زارم و به حرف‌هاش گوش میدم. - آخه خواهر من، تنها می‌خوای بمونی که چیکار کنی؟ بیا دیگه، به‌ خدا مزاحم من و مهدیار نیستی. از صبح از دستش خسته شدم اما سعی می‌کنم با لحن مهربون و آرومی متقاعدش کنم که دلش نشکنه. - سه شبه، حالا یک شب رو باهاتون میام دیگه بعدم هانی جان من فردا امتحان دارم باید درس بخونم. هرچی که فکر می‌کنه تصمیم می‌گیره بی‌خیالم بشه و دست از سرم برداره. تنها کاری که می‌کنه نگاهی به ساعت دورمشکی روی دیوار می‌ندازه و وقت رو تنگ می‌بینه. شونه‌ای بالا می‌ندازه و میگه: - هرطور راحتی، من میرم حاضر شم. با تکون سر، حرفش رو تأیید می‌کنم و داخل اتاقش میره؛ منم بعد از رفتنش به سمت اتاقم میرم و نگاهی به کتاب‌های پخش شده روی تختم می‌ندازم. می‌دونم که درس فقط یک بهانه‌ست ولی نمی‌دونم چرا نمی‌خوام برم! نفس کلافه باری می‌کشم و دستم رو بین موهای خرمایی رنگم فرو می‌کنم. با صدای باز شدن در دوباره داخل پذیرایی میرم، هانیه رو می‌بینم که روی ست مشکی رنگش چادرش رو سرش می‌کنه و میگه: - من رفتم. به سمتش میرم و با نگاه مظلومی سعی می‌کنم از دلش در بیارم. بغلم می‌کنه و زیر گوشم زمزمه می‌کنه. - ببخشید خیلی بهت اصرار کردم، خودت باید دلت بخواد و بیای، اونجا جایی نیست که من بخوام به زور ببرمت. وقتی که ازم جدا میشه، تک خنده‌ای می‌کنم و میگم: - این حرف‌ها چیه! برو شوهرت منتظرته. - خداحافظ. سری تکون میدم و میره، در رو که می‌بندم، من می‌مونم و حال و حال گرفته‌م... *** سر کلاس از شدت بی‌حوصلگی خودکار آبی رنگم رو بین انگشت‌هام به چرخش درمیارم، نگاهم به تخته روبه‌رومه اما ذهن و روحم توی یک وادی دیگه‌ای سر می‌کنن. با افتادن یک برگه کوچیک روی میزم، از فکر بیرون میام. با تعجب بازش می‌کنم که می‌بینم نازنین داخلش نوشته "چرا کسلی نرنر؟!" می‌دونه متنفرم که اینجوری صدام کنه اما هر وقت که می‌خواد حرصم رو دربیاره همین کار رو می‌کنه. برمی‌گردم سمتش و آروم لب می‌زنم. - کوفتِ نرنر! تنها چشمکی تحویلم میده که با تذکر استاد برمی‌گردم سمت تخته و دیگه محلی بهش نمیدم. اینبار نگاهم رو از پنجره به حیاط دانشگاه می‌دوزم، نمی‌دونم امروز آسمون چشه اما مدام بارون شدیدی می‌گیره و بعد از چند دقیقه بند میاد؛ شاید خدا داره باهام همدردی می‌کنه! بعد از تموم شدن کلاس می‌ریم به سمت کافه همیشگیمون. قبل از اینکه سفارشمون رو بیارن، نازنین عین بازجوها شروع می‌کنه به حرف کشیدن. - چته تو؟ چرا انقدر بی‌حال و حوصله‌ای؟ آهی از ته دل می‌کشم و نگاهم به سمت بارون بهاری کشیده میشه که چند دقیقه‌ست شروع شده اما با بی‌رحمی به شیشه روبه‌روم می‌خوره، روی زمین جاری میشه و داخل جوی‌های کنار خیابون روون میشه. - نمی‌دونم چمه خیلی حالم گرفته‌ست. نگاهش شیطون میشه و روی میز خم میشه. - من که می‌دونم این پسره به مذاق جناب عالی خوش اومده. با تعجب بهش نگاه می‌کنم و خیلی جدی میگم: - منظورت کیه؟ - همین جناب آقای مهندس ماهری. ندیدیش امروز همش نگاهت می‌کرد؟ بدون اینکه به حرفش اهمیتی بدم، دوباره نگاهم به بیرون کشیده میشه. - ببند بابا، الکی خوشی‌ها! مگه هرکی به یکی دیگه نگاه کنه قصدی داره؟ - نخیر ولی این آقا مهندس ما اومده پیش من و کلی درباره‌ت سوال پرسیده...