eitaa logo
صالحین تنها مسیر
222 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
صالحین تنها مسیر
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 حَتَّیٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُم
🍃قرآنی داریم که بخاطر بخشیدن غذا به و و ، سوره نازل کرده (سوره دهر، در شان حضرت زهرا و حضرت علی(ع) آیه 8) 🍃قرآنی داریم که برای نهی از بلند صحبت کردن و آیه نازل کرده. (لقمان 19) 🍃قرآنی داریم که برای طرز راه رفتن آیه داره: با و سرمستی گویی که هرگز نمیتوانی به بلندی کوهها برسی، راه مرو (اسرا 37) 🍃 قرآنی داریم که 23 مرتبه درباره ها سفارش کرده: از غذا و لباس دادن، تا احترام گذاشتن و دل رو نشکستن. و خوردن مال یتیم رو به خوردن تشبیه کرده. 🍃قرآنی داریم که بیش از 23 مرتبه به احسان و نیکی به و و رعایت حال آنها امر نموده. 🍃قرآنی داریم که آخرین سوره ای که ازش نازل شده، سوره است: هنگامي كه ياري خدا و پيروزي فرا رسد، و مردم را ببيني گروه گروه وارد دين خدا ميشوند. پروردگارت را تسبيح و حمد كن، و از او آمرزش بخواه كه او بسيار توبه پذير است. 🍃قرآنی داریم که یکی از سوره هاش از زبان بنده ها نازل شده: سوره حمد 🍃قرآنی داریم که در یک سوره اش، 70 اسم الهی اومده: سوره 🌺 🍃قرآنی داریم که 32 بار دستور پرداخت (صدقه، انفاق و..) 💰 داده و 27 مرتبه زکات رو در کنار امر کرده. 🍃قرآنی داریم که 98 مرتبه به و نمازگزارها اشاره کرده. 🍃 قرآنی داریم که نماز نخوندن، غذا ندادن به فقیر، همنشینی و همصدایی با اهل باطل و انکار روز قیامت، رو علت شدن جهنمی ها گفته. (مدثر 42-46) 🍃قرآنی داریم که هرگز رو با یه جور نمیدونه، و گفته اگر بهت بدی کردند، میتونی مثل خودشون عمل کنی، اما بهتره با خوبی جواب بدی رو بدهی. ( فصلت 34) 🍃 قرآنی داریم که 130 مرتبه به و شکیبایی دعوتمون کرده. 🍃 قرآنی داریم که میگه کسی که به دیگران میده، به قرض داده (تغابن 17) 🍃قرآنی داریم که ادای 👝 رو دستور الهی میدونه (نسا 58) و امانتداری رو از صفات مومنان و دوستان خدا (مومنون 8) و خیانت در امانت رو در کنار خیانت به خدا و رسول میدونه (انفال27) 🍃قرآنی داریم که برای ، برای در زندگی خصوصی مردم و برای بد کردن، آیه نازل کرده و دستور خداترسی داده (حجرات 12) 🍃قرآنی داریم که برای 💰💰 (زیاده روی) نکردن 23 آیه نازل کرده، و اهل زیاده روی در مسائل اقتصادی (تبذیر) رو برادران شیطان نامیده. (اسرا 26) 🍃قرآنی داریم که سه چیز رو مایه و انسان معرفی کرده: خدا (رعد 28)، (نبا 9)، (روم 21) 🍃قرآنی داریم که بیشترین اسمی که در اون تکرار شده، کلمه "الله" است. 🌺(2699 مرتبه) 🍃قرآنی داریم که پیامبرمون از مهجوریت آن و دوری امتش از ، به خدا شکایت کرده (فرقان 30) و خدا نکنه با چنین قرآن زندگی بخش و لطیفی، ما جزء همین شکایت شونده ها باشیم.. ✨💠✨🌺
👈👇مادر و... گفت:از مادر بخوان گفتم:که مادر مهربان گفت:یک چیز دگر گو گفتمش:آرام جان گفت:دانی مهربان تر از همه عالم خداست گفتم:آری در وجود مادرم دیدم عیان گفت:مادر سیب را ناخورده بودی چون شدی؟ گفتم:آن سیب مادرم را کرد مادر در جهان گفت:بیرون راند آن سیب مادرت را از بهشت گفتمش:بنگر بهشت را زیر پای مادران گفت:شیطان از طریقش پادشاهی می کند گفتم:از خیر دعایش میروم اندر جنان گفت:اگر خواهی فروشی مادرت قیمت به چند گفتم:آن یک قطره اشکش نی فروشم با جهان 🌺❤️
‌ 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 "بنام " پابه پای غم من پیر شد و حـرف نـزد...!!! داغ دید از من و تبخیر شد و حـرف نـزد...!!! شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!! شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!! غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!!! از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!! وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!! خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!! صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!! مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد •••!!! ❣درود بر تمامی مادران ،خصوصا مادرانی که فرزندشان هست و پرستاری جز ریگ های بیابان و مادری جز ندارند❣ 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹☘🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌺 ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و فرارسیدن روز مادر مبارک باد! 🌺 🔷 شیخ مفید رحمه الله می فرماید: «این روز (روز ولادت فاطمه زهرا علیها السلام) روز شریفی است که شادمانی مؤمنان در آن تجدید می گردد و روزه آن و نیز انجام کارهای خیر مستحبی و پرداخت صدقه به مؤمنان، در آن مستحب است». 📚 اقبال الاعمال، ج٢، ص٧٠٧ 🔷 «انسان باید در این روز، در سپاس گزاری از خداوند جل جلاله  و مقام بلند رسول او صلی الله علیه وآله کوشا باشد و به هر اندازه که توان دارد، به طاعات و اعمال نیک بپردازد؛ اگرچه هرقدر انسان با تمام توان تلاش کند، باز نمی تواند حق خداوند جل جلاله  و رسول او و خواص او را برآورده سازد». 📚 اقبال الاعمال، ج٢، ص٧١۵ ☑ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره
. (ره): اگر هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی است. یا اگر وارد شده است، است . فداتون بشم! من حرف آخر را همین اول بزنم هیچ عاملی مثل محبّت اهل‌بیت آدم را نمی‌کند در اینکه هوای نفسش را زیر پا بگذارد. عامل اینه . مبارزه با هوای نفس هم شب عملیاتی است برای خودش آنهایی که جبهه را تجربه کردند میدانند هیچ‌کسی مثل (س) بچه‌ها را کمک نکرده، بگذارید جلسۀمان روز اول ماه رمضان، برویم درِ خانۀ حضرت زهرا(س). اگر من خودم خیلی بیچاره نبودم، خیلی محتاج نبودم شاید این‌جوری مستقیم درِ خانۀ حضرت نمی‌رفتم، ولی مهمانی شروع شده، ما هم لباس‌هایمان آلوده است باید بیاید لباس بچه‌هایش را عوض کند. دیگر وقتی می‌شود مادر نمی‌ایستد بگوید بچه! تو لباست را کثیف کردی، مسئولیتش پای خودت است، برو. مادر بیشتر از بچه نگران آبروی بچۀ خودش است. لباسش را عوض می‌کند، سر و صورت بچه‌اش را می‌شوید، کثیفی‌های بچه‌اش را می‌گیرد، بعد بچه‌اش را با لبخند تحویل مهمان می‌دهد می‌گوید ببینید چقدر بچۀ من زیباست. در این عالم یک نفر هست می‌تواند امشب لباس قشنگ به ما بدهد آن هم فاطمۀ زهرا(س) است. یک نفر، آن ضجّه‌ای که می‌کشید، می‌گفت وقتی علی را داشتند می‌بردند طوری آمد ناله زد همۀ مردم مدینه شنیدند، یک خانمی دارد داد می‌زند. همش دلش پیش شما بود. بله، علی‌بن ابیطالب امام زمانشه، ولی او همه را دارد می‌بیند. هم امام زمانش را طناب بستند دارند می‌کشند، این می‌کشدش، هم می‌داند امام را که ببرند، چه بلایی بر سرِ بچه‌های فاطمۀ زهرا می‌آید. بچه‌ها همۀ رنج‌های شما، هر رنجی که می‌کشیم، مال همان روزی است که در کوچۀ بنی‌هاشم علی را روی زمین می‌کشیدند و مادرمان ضجّه می‌زد، ناله می‌زد همه‌اش مال آنجاست. هم مال آنجاست ما آمدیم امشب یک مقدار بحث کردیم،ولی بگویید: مادر! ما نمی‌توانیم! ما نمی‌توانیم این راه‌ها را برویم حالا از باب انجام تکلیف، از باب اینکه دست و پایمان را بزنیم، باشد چشم! سعی می‌کنیم یاد بگیریم، بفهمیم، توجّه کنیم، ولی کار ما با این کارها درست نمی‌شود ها! از علّامۀ طباطبایی پرسیدند چی‌کار کنیم بالاخره؟ فرمود توسل توسل؛ بروید درِ خانۀ اهل‌بیت من تبریک می‌گم رو چون سی شب پشت سر هم شما می‌توانید بروید جلسۀ اباعبدالله‌الحسین، روضۀ اهل‌بیت. یک‌جوری هم تنظیم بکنید قطع نشود، حالا هرجایی رفتید، ما بچۀ جلسۀ روضه هستیم. آخرش هم می‌بینی اصلاً هیچی را پیشش حساب نمی‌کنند . .
جملاتی از کتاب مادر کارهای خانه را که می‌کرد آرام‌آرام لب‌هایش هم تکان می‌خورد لحظه‌های شیرینی داشت با جنینی که همراهش بود. صدای قرآن خواندن پیامبر (ص) که فضا را متحول می‌کرد خدیجه (س) می‌نشست، چشم می‌بست، لذت می‌برد و زمزمه می‌کرد. راز و نیازهای سر سجادهٔ خودش و رسول خدا... هرجایی که بوی زشتی می‌داد نبود. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷ (س)
در کتاب مادر نوشته نرجس شکوریان فرد، نکته‌های نابی درباره فخر دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) و شیوه تربیتی و و زندگی این بانو می‌خوانید. شکوریان فرد در این کتاب با روایت کردن داستان‌های تربیتی و اخلاقی از زندگی حضرت زهرا سلام‌الله علیها برداشت‌های اجتماعی و اخلاقی‌اش را برای مخاطب نوشته است. با او لحظاتی را در خانه عزیزترین و والاترین انسان چند ساعتی بنشینید و با دنیا و تفکر و شیوه زندگی او آشنا شوید و میزبان سخنان چون در و گوهرش باشید. خواندن کتاب مادر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ علاقه‌مندان به آشنایی با سبک و سیاق زندگی ناب اسلامی را به خواندن این ااثر دعوت می‌کنیم. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
🌷 روح خانه پر می کشد اگر مادر نباشد... در غم ام ابیها (س) و در این ایام بیشتر قدر مادرانمان را بدانیم ... @IslamlifeStyles
° از شخصيت فاطمه سخن گفتن؛ بسيار دشوار است. فاطمه، يک زن بود، آن‌چنان كه اسلام می‌خواهد كه زن باشد. تصوير سيمای او را پيامبر خود رسم كرده بود، و او را در كوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش‌های عميق و شگفت انسانی‌ِ خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همه‌ی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود. مظهر يک ، در برابر پدرش. مظهر يک ، در برابر شوی‌اش. مظهر يک ، در برابر فرزندان‌اش. مظهر يک و مسئول"، در برابر زمان‌اش و سرنوشت جامعه‌اش. وی خود يک است، يعنی يک نمونه‌ی مثالی، يک تيپ ايده‌آل برای زن، يک اسوه يک شاهد برای هر زنی كه می‌خواهد شدن خويش را خود انتخاب كند... ؛ 📕فاطمه‌،فاطمه‌است. ...♡
‌• فرموده بود از نشانه های مومن، محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛ اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند... دختر بچه ها اما؛ دوست داشتنی تر اند! سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛ مدام توی این و آن خیمه گشت می زنند و زبان می ریزند و می برند و یک بغل وان یکاد ِ جمع می کنند! خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق من حیث لایحتسبشان شود! این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ نازهای حضرت ِ شوند! برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی از جنس ِ ، مشتری همیشگی زبان ریختن های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ تماشای سیمای اش می شوند... جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین و عبّاس ترین ِ همبازی های بوده که هیبت ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام و حضرت ِ خواهر؛ سیمای اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول اجلال می دهد... این وسط اما خوب فهمیده از وقتی به کربلا رسیده اند؛ جنس ِ بغل کردن های حسابی فرق کرده است... این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد برای خنداندن ِ بابا؛ امام بیش تر می بارد... رقیه اما شکایت ِ های بابا را فقط به علی می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ ِ شش ماهه‌ها را بازی کند... خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های زیادی شب اند و تاریک؛ اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است... آخر اینجا پاسبان ِ خیام است و هست و هست و هست و علی هست و هست و عـ طـ شـ نیست... تا فردا اما؛ خدا بزرگ است... 🥀'
➣ 📜 ۲۹ قــدر آئیــــنه را بدانید چــو هست نه در آنوقت ڪه افتاد و شڪست 🔺هرگــز نفـر رو ↶↶ در زندگــیت فـــرامـــوش نڪن!! ڪسی ڪه همه چیزشو میبازه ڪه تو برنده باشی ... ڪسی ڪه همیشه تو همه دردات باتو شریڪــ بوده ... 📒 ســوره اســــــراء آیــه ۲۳ 👌 🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃
✍سلام بر مهدی ع. مهدی جان دهه است و دهه ایام الله. از 9 دی گرفته تا 19دی، نهم دی 88 به انقلاب هجمه برده شد که به انقلاب منتهی گردید و ضد انقلاب ها را کرد چرا که این علی، و امتّش، آن علی ع مظلوم و امت بی بصیر نبوده و نیستند کما اینکه در 19 دی امت تو نائب فقیدت را در قبال تنها نگذاشتند که ثمره طیبه دفاع از امامشان انقلاب اسلامی شد. چه زیبا است که امت را نصرت دهد. طوبی لنا و لک المهدی که تو امام ما هستی و ما امت انقلابیت. یابن الزهرا ! چه داغ عظیم و جاودانی است از دست دادن و چه داغ طویلی است عارف و عارف ازدست دادن . مهدی جان پیکرهایشان به رسم امانت و تدیّن به خاک سپرد شد اما هرگز، تا غرب آسیا از مرام و منششان سیراب گردد و مهیا ظهور کبری. العجل یا بقیه الله.
•°•°• رشته مهر دل ما همه در دست شماست کشور ما به خدا خانه دربست شماست 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: باید کاری بکنیم که بچه‌ها دست را حتماً ببوسند... ✨❤️ 🔹 قوانین مهمی لازم است وجود داشته باشد که جلوی مظلومیت‌ زنان ضعیف و ستم‌زده و مظلوم را بگیرد. ‌‎‌‌‌‎‌✾͜͡🕊࿐✰•.
اخ.. چادرای خونیو.. این قصه رو قبلا ی جایی شنیدم :)!🙂💔
♦️عظمت مادری ✍رهبرانقلاب‌اسلامی: روز ولادت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را روز زن و روز مادر نام‌گذاری کرده‌اند؛ میشد گفت روز رهبر یا روز والاترین انسان، اشکالی نداشت؛ امّا امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن و کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمه‌ی زهرا با آن مقام و عظمت، یک خانم خانه‌دار است؛ یکی از شئون همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانه‌داری کردن
← تصـویر مـا از فاطمـھ(س) تعریـف قـرآنۍ اسـت شـاگـرد درس مڪتبش قـاسـم سلیمـانۍ اسـت
﷽ ------- بانو مادرشدنتان مبارک! 💗 گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت؛ آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصوم مولای کریم ما گره خورد! اصلاً فکر میکنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز پر چادرتان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست! اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... با تولد هر فرزند، هربار که مادر میشوم، حس میکنم مرا برداشته اند از خاک تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما! یا نه، حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن سَرسَرای باشکوه مادری! هر بار که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف -که امتدادش میرسد به بهشت- دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند... . . را دوست دارم چرا که اگر نبود خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که اگر به و نمیرسید، بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مرا به شما نزدیک میکند و این است که با عشق و بی منت، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم🦋 🖋هـجرتــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 سلام الله علیها علیه السلام 💚 پی‌نوشت: - مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم 😍 ان‌شاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید و با پرورش اولاد صالح، مایه شادی دل بانو 😊🥺😍 - خدایا، اونایی که فرزند میخوان اما ... پروردگارا از فضل خودت به حق مولود کریم ماه رمضان الکریم اولاد صالح و سالم و کثیر و کوثر به همه عطا کن...
صالحین تنها مسیر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  صدوبیستم گیج شده بود. شاید هم بخاطر حفظ آرامش علی نباید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  صدوبیست_ویکم ولی با این حال همه میدونستن به وقتش فاطمه کوتاه بیا نیست.بخاطر همین دقت شون بیشتر شد. یک سال گذشت. دختر علی و فاطمه به دنیا اومد. اسمشو {زینب} گذاشتن.چهره ش شبیه علی بود.حاج محمود به مناسبت تولد زینب،یه آپارتمان بهشون هدیه داد.سه دانگش به نام افشین مشرقی و سه دانگش به نام فاطمه نادری. حاج محمود میتونست حتی قبل ازدواج شون این هدیه رو بهشون بده ولی میخواست بچه هاش راحت طلب نباشن. به امیررضا و محدثه هم بعد تولد اولین بچه شون یه آپارتمان هدیه داد. اون روزها بهترین روزهای زندگی علی بود.زندگی علی با فاطمه هرروز شیرین تر از روز قبل بود.فاطمه از وقتی شده بود،عاشق تر و عاقل تر شده بود. رابطه ش با خدا عمیق تر و عاشقانه تر شده بود. دخترشون سینه خیز میرفت، علی و فاطمه با ذوق تشویقش میکردن. زینب غذا میخورد،دوتایی ذوق میکردن. چهار دست و پا میرفت،دوتایی قربان صدقه ش میرفتن. زینب وسط هال نشسته بود، و با اسباب بازی هاش بازی میکرد.علی روی مبل نشسته بود و نگاهش میکرد. فاطمه با سینی چایی،کنارش نشست و به علی خیره شد.علی با لبخند نگاهش کرد و گفت: _دخترتو ببین چکار میکنه. ولی فاطمه به علی نگاه میکرد. -علی،ازت ممنونم،بخاطر زندگی خوبی که برام ساختی.کنار تو زندگی خیلی خوبی دارم.تو همون همسری هستی که همیشه از خدا میخواستم.یه مرد واقعی..تو هم همسر خیلی خوبی هستی،هم پدر خیلی خوبی هستی. شب شهادت امام محمد باقر(ع) بود. طبق معمول علی و فاطمه و زینب با هم به هیئت رفته بودن.برای کمک تا آخرشب مونده بودن. تو مسیر برگشت زینب آب خواست. علی کنار خیابان توقف کرد.از ماشین پیاده شد و به سوپر رفت. تازه وارد مغازه شده بود که ماشینی چند متر جلوتر،رو به روی بنر بزرگی که به مناسبت شهادت زده بودن،ایستاد.شیشه های ماشین پایین رفت و صدای بلند موسیقی تندی تو فضا پیچید.دو پسر و یه دختر پیاده شدن و شروع به کردن. فاطمه سریع پیاده شد، و سمت دختر رفت.صحبت میکرد که یکی از پسرها از پشت فاطمه رو هل داد. فاطمه که انتظارشو نداشت نتونست تعادل شو حفظ کنه و با سر محکم زمین خورد.زیر سرش پر خون شد. علی از مغازه بیرون اومد. خانمی رو دید که زمین خورده و دو پسر بالا سرش ایستادن. به سرعت سمت شون رفت. دختر و پسرها فرار کردن. وقتی متوجه حال خانم شد،خواست فاطمه رو برای کمک صدا کنه ولی جای خالی فاطمه رو دید...از فکر اینکه اون خانم،فاطمه باشه،لحظه ای قلبش ایستاد...با قدم های لرزان نزدیک رفت. وقتی صورت فاطمه رو دید نفسش حبس شد..با زانو کنارش افتاد...صدای گریه زینب از ماشین شنیده میشد. چند نفری جمع شدن. یکی با آمبولانس تماس گرفت.خانمی زینب رو بغل کرد و سعی میکرد آرومش کنه. روی صندلی بیمارستان نشسته بود.مات و مبهوت...پرستاری نزدیک شد. -آقا ... آقا!! علی سرشو بلند کرد.پرستار گفت: _کسی هست که بیاد دخترتون رو ببره.همش گریه میکنه.بچه گناه داره. تازه یاد زینب افتاد.... بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» 🌸🌸🌸🌸🌸