eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
30 دنبال‌کننده
578 عکس
223 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
إناللّه و إنا الیه راجعون، روحشان شاد و یادشان گرامی روزگاران باد آمین یا ربّ العالمین مرحوم پرفسور عارف ایوبی (رحمت اللّه علیه ) مرد فکور و فهیم بودند و در مدت زمان آشنایی در فیسبوک و تلگرام و واتساپ، از حسن اخلاق ایشان بهره مند بودیم، یادشان بخیر و رحمت و مغفرت ان شاء اللّه 💐🖋️📚🙏🇮🇷🇮🇳 Prof. Arif Ayyubi passes away this early morning following a heart attack آہ۔۔۔۔بھائی عارف ایوبی! میرے پیارے دوست!!۔۔۔یہ کس سفر پر چل پڑے۔۔۔الفاظ گنگ ہیں اور ذہن ششدر 😔 انا للہ وانا الیہ راجعون ۔ اللہ تعالیٰ آپ کی مغفرت فرمائے آمین ثم آمین ان کا انتقال ان کے آبائی قصبہ سندیلہ (نزد لکھنؤ) میں ہوا اور تدفین بھی وہیں ہوگی ۔ آج اچانک چلے جانے سے دل بہت غمزدہ ہے۔ تعزیت و تسلیت عرض ہے: کیسے سکون دل سے تو عقبیٰ چلا گیا تنہا ہی جی یہ زندگی تنہا چلا گیا A very dear friend, he was a fiction writer and poet of Urdu and formerly Professor and head, department of Persian, University of Lucknow, and Chairman Fakhruddin Ali Ahmad Memorial Committee (Lucknow, UP), I'm shocked and devastated. May he be blessed in jannatul firdaus.
خاموش ترین آه شاعر : سید علی اصغر موسوی خاموش ترین آهم، آیینه ی گویایی پیوسته مرا خورده، زنگار شکیبایی آه از اثر زخمت، ای زخمه ی تنهایی « شد فاش در آفاقم، آوازه ی شیدایی معروف جهان گشتم، از دولت رسوایی » گفتم که نمی دانی، اینجا همه بی دردند از قافله ی اشکم، دیشب خبر آوردند وقتی که تبسم را، در سفره نگستردند؟! « خیز ای دل دیوانه، کز بهر تو می گردند ویرانه به ویرانه، طفلان تماشایی » خواهم که از این وادی، پیوسته برون، گریم در یاد جدایی ها، از فرط جنون، گریم پرسیدی و می گویم: باید که فزون گریم! « وقت است که خون گردد، بیم است که خون گریم دل از ستم تن ها، من از غم تنهایی » در حفظ غرور خود، حاشا، که نمی کوشم؟! با هر چه غم غربت، می سازم و می جوشم چشم از لب گلگونت، هر ثانیه می پوشم « تا چند به دورانت، می، خواهم و خون نوشم جام طربت خون باد، ای ساغر مینایی » تا فصل نگاهت شد، گشتم ز جنون سرمست تا روز امید آمد، دل هم به رُخت، پیوست غم چیره نشد، اما، دیدی که سبو بشکست « گفتی که شوم سرمست، گیرم به دو بوس ات، دست از بهر چه خواهی بست، عهدی که نمی پایی » وقتی که "سعا " نالد، در باطن و در ظاهر خاموش، چرا باشی؟ در بستر شب، شاعر؟! برخیز که باید بست، بر زلف غزل خاطر « یار من و یار تو، آن غایب و این حاضر "یغما" من و خاموشی، بلبل، تو و گویایی » 🖋️📚🖋️📚 + نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۷ ساعت 12:7 توسط محمد مرفه  | نظرات http://moraffah.blogfa.com/post/19906 🖋️📚✅💐 https://eitaa.com/saa_institute
Ya Mahdi   یا اباصالح المهدی - عج - http://zibaiy.blogfa.com/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معلم عشق 🌹 نگاه کردی و جانم، به شوق لذت سوخت شتاب کردی و چشمم، به هر جهت دل توخت هنوز بر لب شعرم، چو آه می آید سرشک خاطره ها، آنچه در نگاه اندوخت شمیم گیسوی تو، ابتدای انشا بود به قامت دل من، آرزوی وصلت دوخت برای آنکه مرا، شعله در دل افروزد هر آنچه بود و نبود از پی حرارت سوخت نبود سر به هوائی حقیقت درسم «مرا معلم عشق تو شاعری آموخت» 🌹🖋️📚🌹 سیدعلی اصغرموسوی- سعا - اردیبهشت 1398 https://eitaa.com/saa_institute 🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معلم عشق 🌹 نگاه کردی و جانم، به شوق لذت سوخت شتاب کردی و چشمم، به هر جهت دل توخت هنوز بر لب شعرم، چو آه می آید سرشک خاطره ها، آنچه در نگاه اندوخت شمیم گیسوی تو، ابتدای انشا بود به قامت دل من، آرزوی وصلت دوخت برای آنکه مرا، شعله در دل افروزد هر آنچه بود و نبود از پی حرارت سوخت نبود سر به هوائی حقیقت درسم «مرا معلم عشق تو شاعری آموخت» 🌹🖋️📚🌹 سیدعلی اصغرموسوی- سعا - اردیبهشت 1398 https://eitaa.com/saa_institute 🌿🌿🌿
هوالحکیم مرآتُ العقول (عقل به تفسیر عقل) حکمت ذات وجود، عقل به تفسیر عقل گسترش وحدت است در دل تدبیر عقل اصل وجود از خداست، فرع وجود إنّماست جوهر کثرت یکی ست، در پس تصویر عقل عشقِ علی را خدا، داده به ادراک دل حسّ و خیال و گمان، پیرو تفسیر عقل جام جم از خط جور، رفته فراتر مرا ! هو حق و باقی: بقا، هو دل و دل میر عقل حق به علی ملحق است، حق علی مطلق است گفت مرا از ازل، مرشد من، پیر عقل از طبری تا به فخر، اهل کلام سلف مشتری مفلس‌اند، در پی تقدیر عقل! عقل: کلام علی ست، عشق: مرام علی ست تهنیت مهر او ، خوانده مزامیر عقل عشق به تدبیر عقل، غالیۀ جوهر است صورت تکثیر عشق، هست به تعبیر عقل عقل «سعا» جوهرش، عشق «علی» هست و بس نور حقیقت به دل، خورده فقط شیر عقل 💐💐💐 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۹ فروردین۱۴۰۳ ٢٧رمضان ١۴۴۵ 💐💐💐🖋️📚 https://eitaa.com/saa_institute
هدایت شده از بیلبورد زرندیه
هو العزیز جناب استاد سید علی اصغر موسوی (دامت برکاته) بدینوسیله دریافت لوح تقدیر به پاس زحمات ارزنده جنابعالی در زمینه مکتب ادبیات دینی و مهدوی و...از سوی دکتر محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را خدمت جنابعالی و خانواده محترمتان تبریک عرض نموده و از خداوند متعال برای جنابعالی توفیقات روزافزون را خواستارم باشد که مورد عنایت خداوند و اهل بیت عصمت و طهارت قرار گرفته و شاهد خدمات جنابعالی در زمینه ادبیات دینی در سطح کشور باشیم هادی بیابانی شاعر آیینی مدیر پایگاه خبری بیلبورد زرندیه عضو شورای عالی مرکزی مجمع اندیشکده های بین المللی مجازی ایران
🌹هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت✅ 🖋️📚💐📚😊 سلام علیکم و رحمة اللّه جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاسید بشیر حسینی عزیز و ارجمند نخست بابت تمام مهربانی های تان و بذل محبت هایتان در قم المقدسه (شهر مِهرومُهر، صِدق و ریا) از شما متشکرم به قول خواجه فرّه مند شیراز (ره) :"هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت" از ١٣۶۴ تا کنون رسما به سرودن و نوشتن مشغول هستم در دل جنگ و عملیات نظامی هوایی و دفاع "راداری" هم از سرودن شعر غافل نبودم! با وجود بیش از ١٠ده صفحه رزومه فعالیت های ادبی-پژوهشی از تألیف و تحقیق تا صحبت و کارشناسی و خوانش آثار، همانند" یخ فروش نیشابور "جز بی حرمتی به شأن خويش، نصیبی نبرده ام!! غوغاسالاری شاعرانی که سن سروده های غیرحرفه ای شان حتی به یک دهه هم نمی رسد مثل اجتماع پر غرور کلاغان، رخصت دیده شدن به شاهپر عقابان نمی دهد!!! اگر چنین مجال هایی هم از طرف" بزرگان مدیریت فرهنگی کشور و ادب دوستان و اساتید دلسوز "نباشد که گاهی تفقدی بر "درویشان عزلت گزین و گوشه نشین" کنند،باید خاک برسر ادبیات ریخت و فاتحه خواند!!! به هرحال،، از ابراز لطف شما و بذل محبت همیشگی تان سپاسگزارم. آنچه در باب جامعه ادبی نیّر هم از همکاری حقیر فقیرگفته اید، اول برای رضای خدا و دوم به خاطر خلق نیک و سیادت تان بود که شوق همراهی بر انگیخت و لحظات شوقناکی را هم در خاطره ثبت کرد. 💐🖋️😊 در پناه حضرت حق جلّ جلاله الشریف باشید ان شاء اللّه سیدعلی اصغرموسوی "سعا" https://eitaa.com/saa_institute ✅💐💐🖋️📚💐💐✅
🌹هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت✅ 🖋️📚💐📚😊 سلام علیکم و رحمة اللّه جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاسید بشیر حسینی عزیز و ارجمند نخست بابت تمام مهربانی های تان و بذل محبت هایتان در قم المقدسه (شهر مِهرومُهر، صِدق و ریا) از شما متشکرم به قول خواجه فرّه مند شیراز (ره) :"هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت" از ١٣۶۴ تا کنون رسما به سرودن و نوشتن مشغول هستم در دل جنگ و عملیات نظامی هوایی و دفاع "راداری" هم از سرودن شعر غافل نبودم! با وجود بیش از ١٠ده صفحه رزومه فعالیت های ادبی-پژوهشی از تألیف و تحقیق تا صحبت و کارشناسی و خوانش آثار، همانند" یخ فروش نیشابور "جز بی حرمتی به شأن خويش، نصیبی نبرده ام!! غوغاسالاری شاعرانی که سن سروده های غیرحرفه ای شان حتی به یک دهه هم نمی رسد مثل اجتماع پر غرور کلاغان، رخصت دیده شدن به شاهپر عقابان نمی دهد!!! اگر چنین مجال هایی هم از طرف" بزرگان مدیریت فرهنگی کشور و ادب دوستان و اساتید دلسوز "نباشد که گاهی تفقدی بر "درویشان عزلت گزین و گوشه نشین" کنند،باید خاک برسر ادبیات ریخت و فاتحه خواند!!! به هرحال،، از ابراز لطف شما و بذل محبت همیشگی تان سپاسگزارم. آنچه در باب جامعه ادبی نیّر هم از همکاری حقیر فقیرگفته اید، اول برای رضای خدا و دوم به خاطر خلق نیک و سیادت تان بود که شوق همراهی بر انگیخت و لحظات شوقناکی را هم در خاطره ثبت کرد. 💐🖋️😊 در پناه حضرت حق جلّ جلاله الشریف باشید ان شاء اللّه سیدعلی اصغرموسوی "سعا" https://eitaa.com/saa_institute ✅💐💐🖋️📚💐💐✅
انواع (ی) در زبان فارسی: در دستور زبان فارسی حرف (ی) انواع مختلفی دارد که به برخی از پرکاربردترین آنها اشاره می‌شود. 1- ی مانند: کتابی (یک کتاب) ، کودکی (یک کودک) ناشناس  2- ی (علامت یکی بودن، که بر یک نفر یا یک چیز یا مقدار دلالت دارد) مانند: نصیحتی کنمت. یعنی یک نصیحت یا مثلا پسته کیلویی(؟!) یعنی هر یک کیلو...  3- ی مانند: خستگی، زیبایی، مردی (مردانگی) نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری مردی  4- ی ، به آخر مصدر افزوده شده و صفت لیاقت می‌سازد. مانند: رفتنی، خوردنی، دیدنی 5- ی مانند: تهرانی، مشهدی (ی نسبت گاهی مفهوم فاعلی دارد مرد جنگی، گاهی معنی مفعولی دارد، تیرِ پرتابی، ارسالی، رازِ نهانی)  6- ی یا جانشین فعل (هستی) مانند: حاضری، خوبی، مردی مردی نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری 7- ی مانند: چه برف شدیدی!           8- ی مانند: مقام رهبری، نورچشمی، حضرت استادی         9- ی فعل دوم شخص مفرد ماضی و مضارع مانند: دیدی، خواندی، می‌نویسی و... ✅ توجه داشته باشید واژگانی که می‌شوند اگر در اولین قافیه از یای و یا استفاده شود انواع (ی) می‌تواند در قافیه‌ها استفاده شود اما عکس آن خیر. مانند: یاری، خاری، ماری، بهاری، چناری و ... که همه یای نکره هستند. اما در قافیه‌های مانند: قناری، زاری، جاری، خماری، بردباری، اختیاری، و... نباید از و استفاده شود چون الحاقی هستند. آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
🌹🌻صبحی شگرف بس بلند آورده شعر صبح را نامی شگرف می دمد این بار از آیینه ایهامی شگرف جلوه زار کهکشان را، آفتابی می دمد تا زند پیوند شب ها را به ایامی شگرف آمده با کاروان صبحدم، خورشیدوار راه ها را طی کند تا باز، با گامی شگرف پیک واری را نخفته، تا دمد صبحی سِتُرگ لحظه واری سر نبرده، جز به الهامی شگرف آمده تا در غریو حق ستایان، بشکفد روح صفین و جمل، فریاد صمصامی شگرف در شهود لحظه ها انگار می کارد یقین تا بگیرد کربلا مصداق پیغامی شگرف آسمان را می کند تعبیر با گل زخم هاش در شفق زاری که خورشید است و ابهامی شگرف دیدنی تر از شهادت، می سراید عشق را تا بیابد زندگی این بار فرجامی شگرف بعد از این روح سپیده، باز جاری می شود در حریم انتظار قامتِ نامی شگرف💐🕋📚 مکتب شعرامامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - 1380 # *📝 غزل تخصصی درقالب مفهوم شناسی مکتب شعر دینی درایران 📚 🖋️✅ https://telegram.me/saapoem
🌹🌻صبحی شگرف بس بلند آورده شعر صبح را نامی شگرف می دمد این بار از آیینه ایهامی شگرف جلوه زار کهکشان را، آفتابی می دمد تا زند پیوند شب ها را به ایامی شگرف آمده با کاروان صبحدم، خورشیدوار راه ها را طی کند تا باز، با گامی شگرف پیک واری را نخفته، تا دمد صبحی سِتُرگ لحظه واری سر نبرده، جز به الهامی شگرف آمده تا در غریو حق ستایان، بشکفد روح صفین و جمل، فریاد صمصامی شگرف در شهود لحظه ها انگار می کارد یقین تا بگیرد کربلا مصداق پیغامی شگرف آسمان را می کند تعبیر با گل زخم هاش در شفق زاری که خورشید است و ابهامی شگرف دیدنی تر از شهادت، می سراید عشق را تا بیابد زندگی این بار فرجامی شگرف ... بعد از این روح سپیده، باز جاری می شود در حریم انتظار قامتِ نامی شگرف💐🕋📚 مکتب شعرامامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - 1380 # *📝 غزل تخصصی درقالب مفهوم شناسی مکتب شعر دینی درایران 📚 🖋️✅ https://telegram.me/saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️✅📚💐
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۱۶۹ سلام ألف— إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ ٱلْکِتابَ ب— إِنّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ ٱلْکِتابَ بله! سؤال این مقال معلوم شد. امّا آیه ها را بطور کامل بخوانیم تا سیاق کلام به تفاوت مفهومی دو عبارت فوق الذّکر دلالت کند. ألف— إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ ٱلْکِتابَ بِٱلْحَقِّ فَٱعْبُدِ ٱللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ ٱلدّینَ أَلا لِلّٰهِ ٱلدّینُ ٱلْخالِصُ ( زُمَر ۲ و ۳ ) بدرستیکه ما قرآن مجید را به تو نازل کردیم پس خدا را عبادت کن در حالیکه دین را برای او خالص می‌دانی. آگاه باش که دین خالص فقط برای خداوند متعال است. دین مبین اسلام خالص است و حضرت مولانا جناب خاتم الانبیاء ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آلِهِ ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) مُخْلِص است. ب— إِنّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ ٱلْکِتابَ لِلنّاسِ بِٱلْحَقِّ فَمَنِ ٱهْتَدیٰ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکیلٍ ( زُمَر ۴۱ ) بدرستیکه ما قرآن مجید را به حقّ بر تو برای مردم نازل کردیم پس هرکس هدایت شود به نفع خودش و هرکس گمراه شود جز این نیست که به ضرر خودش گمراه می‌شود و تو بر آنها وکیل نیستی. قبل از بیان تفاوت مفهومی دو آیهٔ فوق همین عبارت آخر را توجّه کنیم. حتّی پیامبر عظیم ٱلشَّأْن اسلام هم ( صَلَواتُ ٱللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آلِهِ ) وکیل مردم نیست ( أنعام ۶۶ ) و حفیظ مردم نیست ( أنعام ۱۰۴ و هود ۸۶ ) و بر مردم مُصَیطِر نیست ( غاشیه ۲۲ ) فقط وظیفهٔ إِبلاغ دارد و بس. وَ ما عَلَی ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلْبَلاغُ ٱلْمُبینُ ( نور ۵۴ ) در بند آن نباش که نشنید یا شنید. امّا بیان تفاوت آیَتَیْن مَذْکورَتَیْن. آیهٔ أَلف: ( إِلیٰ ) را در إصطلاح حرف إنتهاء غایت گویند یعنی نزول کلام وحي از جانب حضرت ذُو الجَلال ( تَبارَکَ ٱسْمُهُ وَ عَظُمَ شَأْنُهُ ) شروع شده و به وجود محترم حضرت مولانا جناب خاتم الانبیاء ( صَلواتُ ٱللّٰهِ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آلِهِ ) منتهي شده. یعنی این آیهٔ شریفه، تکلیف را برای آن حضرت معلوم فرموده و آن بزرگوار مأمور به پرستش و خالص کردن دین برای خداوند متعال است. کلمهٔ ( فَٱعْبُدْ ) مفرد است. نگفته ( فَٱعْبُدُوا ). کلمهٔ ( مُخْلِصاً ) مفرد است. نگفته ( مُخْلِصینَ ). أصلاً در این آیهٔ شریفه صحبتی از ( ناس = مردم ) نیست. آیهٔ ب: ( عَلیٰ ) را در إصطلاح حرف إستِعلاء گویند. یکی از کاربردهای ( عَلیٰ ) در بیان أمور دشوار و همراه با مشقّت است. قتال سختی دارد: کُتِبَ عَلَیْکُمُ ٱلْقِتالُ ( بقره ۲۱۶ ) روزه سختی دارد: کُتِبَ عَلَیْکُمُ ٱلصّیامُ ( بقره ۱۸۳ ) مداومت بر نماز سختی دارد: إِنَّ ٱلصَّلوٰةَ کانَتْ عَلَی ٱلْمُؤْمِنینَ کِتاباً مَوْقُوتاً ( نِساء ۱۰۳ ) ولی آنجا که ( کَتَبَ ) بارِ تکلیفی برای مردم ندارد با ( عَلیٰ ) همراه نشده: وَ یا قَوْمِ ٱدْخُلُوا ٱلْأَرْضَ ٱلْمُقَدَّسَةَ ٱلَّتي کَتَبَ ٱللّٰهُ لَکُمْ ( مائده ۲۱ ) در آیهٔ ( ب ) سخن از ( ناس = مردم ) است. معلوم است که آیهٔ ( ب ) در مقام ( تبلیغ ) آمده و بدیهی است که با سختی همراه است. خاکستر بر سرِ آن عالیجناب خواهند ریخت. جنگها صورت خواهند داد. جناب حمزهٔ سید ٱلشُّهَداء را شهید خواهند کرد. زخم زبانها خواهند زد. و غیره. کدام دشوارتر است ؟ شخص فقط خودش دینداری کند یا خواسته باشد تبلیغ دین کند؟ مسلّم است که دومی دشوارتر است. شاید بتوان گفت که آیهٔ ( ألف ) گویای نبوّت و آیهٔ ( ب ) گویای رسالت باشد. إلتماس دعاء بیست و نُهم رمضان ٱلمبارک ۱۴۴۵ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۱۷۰ سلام غم زده هستیم که شهر ٱلله ٱلأکبَر، عید أولیاء خدا یعنی ماه زیبای رمضان ٱلمبارک به آخر رسید. عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت حلول ماه شوّال ٱلْمُکَرَّم و عید سعید بندگی بر شما سروران گرانقدر مبارک باشد. در مقال شمارهٔ ۱۶۷ توضیح مختصری از یکی از آیات شریفهٔ سورهٔ مبارکهٔ ( أَلرَّحْمٰن ) عرض کردم و در این مقال یک نکتهٔ مُجمل دیگر عرضه می‌دارم. بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ أَلرَّحْمٰنُ عَلَّمَ ٱلْقُرْآنَ خَلَقَ ٱلْإِنْسانَ با اینکه اینگونه تصور می‌شود که باید ابتداء آدمی آفریده شود تا تعلیم کتاب إلهي معنا پیدا کند. به عبارت دیگر اینگونه به ذهن می‌رسد که ابتداء باید ( خَلَقَ ٱلْإِنْسانَ ) محقّق شود تا ( عَلَّمَ ٱلْقُرْآنَ ) برقرار شود. حال آنکه در آیات فوق ٱلذّکر إبتداء سخن از ( عَلَّمَ ٱلْقُرْآنَ ) آمده و بعد فرموده است ( خَلَقَ ٱلْإِنْسانَ ) چرا؟ مفسّرین محترمین را در خصوص این موضوع إختلاف نظر است که به یک نظریه إکتفاء می‌کنم. یک نجار برای تولید یک عدد میز ناهارخوری به چهار علّت نیاز دارد. علّت فاعلي که کنندهٔ کار است علّت صوري که صورت و نقشه و سایز باشد علّت مادّي که خامات و موادّ أولیه باشد علّت غائي که هدف را مشخص می‌کند. برای ساختن یک ساختمان به طرح و نقشه نیاز است. برای بافت یک تخته فرش به نقشه نیاز است. هدف از آفرینش انسان چیست؟ عبادت به این دلیل: وَ ما خَلَقْتُ ٱلْجِنَّ وَ ٱلْإِنْسَ إِلّا لِیَعْبُدُونِ جنّي ها و إنسانها فقط به هدف عبادت آفریده شده اند. وجود محترم رئیس مکتب جعفری ( عَلَیْهِ أَفْضَلُ ٱلصَّلوٰةِ وَ ٱلسَّلامِ ) در ذیل این آیهٔ شریفه می‌فرمایند مراد از ( لِیَعْبُدُونِ ) همان ( لِیَعْرِفُونِ ) است چون عیادت بدون معرفت ارزش ندارد: أَلْمُتَعَبِّدُ عَلیٰ غَیْرِ ٱلْبَصیرَةِ کَٱلسّائِرِ عَلیٰ غَیْرِ ٱلطَّریقِ لا یَزیدُهُ سُرْعَةُ ٱلسَّیْرِ إِلّا بُعْداً حال آن کسی که بدون بصیرت عبادت می‌کند به حال آن کسی می‌مانَد که راه می‌پیماید ولی نه در مسیر درست. هرچه تُندتر برود بیشتر دور می‌شود. از تهران به قصد مشهد حرکت کنیم ولی جادّهٔ بندر عباس را بپیماییم. معلوم است که سرعتِ حرکت بیشتر ما را از هدف دور می‌کند. وقتی هدف عبادت است قبل از هر چیز به نقشهٔ راه نیاز داریم و قرآن مجید نقشهٔ راه ما است. در نتیجه همانطور که قبل از ساختن میز ناهارخوری و ساختن ساختمان و بافتن فرش به نقشه نیاز است، باید قبل از خلقتِ جِنّ و إِنْس، هدف مشخص باشد و نقشهٔ راه ( کلام وحي ) برای رسیدن به هدف مهیّا باشد. امّا یک موضوع کلامی هم عرض کنم. بحث حُدُوث و قِدَم از مسائل بسیار حسّاس بین متکلّمین است که صاحبنظران علم کلام را إختلاف نظرها فراوان است. عدّهٔ کثیری از علماء محترمین بر این عقیده اند: أَلْقُرْآنُ کَلامُ ٱللّٰهِ = قرآن مجید کلام خداوند متعال است. کَلامُ ٱللّٰهِ مِنْ حَیْثُ ٱلْوُجُودِ أَقْدَمُ مِنَ ٱلْخَلْقِ = کلام خداوند متعال از نظر وجودي أقدم و پیش تر از خلقت انسان و جنّیان و همهٔ کائنات می‌باشد. وَ لِذٰلِکَ ذَکَرَ ٱلْعِلَّةَ أَوَّلاً = و به همین جهت است که اوّل علّت را یعنی تعلیم قرآن کریم را ذکر کرده. ثُمَّ ذَکَرَ ٱلْمَعْلُولَ ثانیاً = سپس معلول را یعنی خلقت انسان را بیان فرموده. ( آدرس: کتاب باب حادي عشر، مرحوم جمال ٱلدّین حسن بن یوسف بن مطهّر، این شخصیت بزرگوار مشهور است به مرحوم علامه حلّي، صفحهٔ ۱۱۲، چاپ انتشارات نوید إسلام ) اولاً تمامی آنچه که برای بقاء مورد نیاز آدمی آدمی است، مرحمت فرموده ولی از بین این‌همه نعمت بی‌شمار، فقط به قدرت ( بیان ) إشاره فرموده ( عَلَّمَهُ ٱلْبَیانَ ) دلائل متعدّده دارد، یکی اینکه تنها وجه إمتیاز إنسان از دیگر مخلوقات، قدرت تعقّل و تفکّر و گفتار و بیان است. ( این مبحث ناتمام ماند. ) إلتماس دعاء أول شوّال ٱلْمُکَرَّم ۱۴۴۵ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۱۷۱ سلام ألف— إِنّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ( یُوسُف ۲ ) ب— إِنّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ( زُخْرُف ۳ ) با قراءت این دو آیهٔ شریفه سؤال این مقال معلوم می‌شود. در آیهٔ ( ألف ) آمده: أَنْزَلْناهُ در آیهٔ ( ب ) آمده: جَعَلْناهُ چه تفاوت است بین این دو آیهٔ شریفَتَیْن؟ ألف— آیهٔ ۲ از یُوسُف: وقتی به سیاق آیات توجه کنیم معلوم می‌شود که سخن در بارهٔ ( إِنْزال ) است. نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ ٱلْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هٰذَا ٱلْقُرْآنَ ( یوسف ۳ ) ما بر تو بهترین حکایات را بموجب آنچه که این قرآن را به تو وحي کردیم، حکایت می‌کنیم... آیا در این آیهٔ شریفه إیحاء یعنی وحي کردن چیزی جز إنزال است؟ مسلّماً جواب منفي است. أصلاً حکایت جناب یوسف ( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ نَبِیِّنا وَ آلِهِ ) تا زمان نزول این سوره، مجهول بوده: وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ ٱلْغافِلینَ ( یُوسُف ۳ ) سؤال کنندگان می‌پرسیدند: چه چیزی باعث شد که بني إسرائیل در مصر مستقرّ شوند؟ لَقَدْ کانَ في یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسّائِلینَ ( یُوسُف ۷ ) در حکایت جناب یوسف و برادرانش برای سؤال کنندگان نشانه‌ها است. حضرت مولانا جناب خاتم الانبیاء ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آلِهِ ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) به شهادت قرآن مجید، ( أُمّيّ ) است و از این ماجرا أصلاً خبر ندارد: وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یَمْکُرُونَ ( یُوسُف ۱۰۲ ) قرآن کریم به تفصیل این ماجرا را کامل تر از آنچه در تورات آمده است بیان فرموده. به دو نمونه اکتفاء کنم: تورات گفته ( رَئیسُ ٱلشُّرَطِ = رئیس شُرطي ها = رئیس پلیس ها ) ولی قرآن کریم فرموده ( ٱلْعَزیز ): وَ قالَتِ ٱمْرَأَتُ ٱلْعَزیزِ ( یُوسُف ۵۱ ) که ما فقط می‌توانیم شرح دقیق و ترجمان و تفصیلِ آنچه که صورت گرفته را از طریق قرآن کریم پی ببریم. تورات إسم صاحب آن منصَب را ( إِلٰه ٱلشَّمْس ) گفته که با عقیدهٔ توحیدي تناسب ندارد. تورات گفته ( فرعَون ) در حالیکه در سورهٔ مبارکهٔ یُوسُف أصلاً سخنی از ( فرعَون ) نیست بلکه فرموده: ( مَلِک ) وَ قالَ ٱلْمَلِکُ ٱئْتُوني بِهِ ( یُوسُف ۵۰ ) اینجاست که معلوم می‌شود پادشاهان مصر دو گروه هستند: یکی آنها که مصريّ ٱلأصل هستند که قرآن مجید آنها را به ( فرعَون ) تعبیر فرموده مثل ( خِئُوپْس ) و دیگری آنها که در أصل أَقْباط ( قِبْط = Egypt ) هستند که قرآن کریم آنها را به ( مَلِک ) معرفی فرموده. کلمهٔ ( سَیِّد ) در کلام وحي آمده: وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبیّاً مِنَ ٱلصَّالِحینَ ( آل عمران ۳۹ ) ولی در سورهٔ مبارکهٔ یُوسُف کلمهٔ ( سَیِّد ) در معنای ( شوهر ) آمده: وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَی ٱلْبابِ ( یُوسُف ۲۵ ) که از زبان قِبطي باشد. در کلام عرب هرگز کلمهٔ ( سَیِّد ) در معنای ( شوهر ) شناخته شده نیست. به همین جهت است که در پایان حکایت جناب یُوسُف می‌فرماید: ذٰلِکَ مِنْ أَنْباءِ ٱلْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ ( یُوسُف ۱۰۲ ) این از جمله خبرهای غیب است که ما به تو وحي می‌کنیم. ب— آیهٔ ۳ از سورهٔ مبارکهٔ زُخْرُف: إِنّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ في أُمِّ ٱلْکِتابِ لَدَیْنا لَعَليٌّ حَکیمٌ ( زُخْرُف ۴ ) اصلاً سخن از ( إنزال ) نیست. جَعَلْناهُ = قرآن مجید را قرار دادیم. کجا قرار دادیم؟ في أُمِّ ٱلْکِتابِ أُمِّ ٱلْکِتابِ کجاست ؟ می‌فرماید: نزد خودمان لَدَیْنا أُمّ ٱلْکِتابِ چیست؟ بنا به تفسیر مشهور همان لوح محفوظ است. لوح محفوظ کجاست؟ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجیدٌ في لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ( بُرُوج ۲۱ و ۲۲ ) عَليٌّ حَکیمٌ یعنی چه ؟ شک نیست که این دو لفظ، از أسماء ٱلْحُسْنیٰ باشد و إختصاص به حضرت ذُو الجَلال دارد ( عَظُمَ شَأْنُهُ وَ جَلَّ جَلالُهُ ) و اینکه به کلام وحي إطلاق شده است چون او است که مرتفع است و کلام او نیز مرتفع است و او است که حکیم است و کلام او نیز بر أساس حکمت آمده است. إلتماس دعاء دوم شوّال ٱلْمُکَرَّم ۱۴۴۵ ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم ربنا انزل علينا رحمة من عندك تكن لنا عيدا وكل عام وانتم بخير 💐