eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
30 دنبال‌کننده
580 عکس
223 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق حق🌷 ["گه دلم در پیش تو، گه پیش اوست رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست!"] {عمان سامانی} عشق گاهی رد پایش در بلا معلوم نیست خصلتش تقدیریاتخفیف هرمعدوم نیست عارضش خوانی، نخوانی،درکنارعقل ودین اختیاری درشکوه جبری اش معلوم نیست! در قیام کربلا، همواره نامش بر زبان: عشق وعشق...،امانفوذش برکسی مفهوم نیست نو قلم‌ها دائماً در شعر جاری می‌کنند حرف عشقی را که حتی درجهان مرسوم نیست! مبدا و مقصد برای عاشقان پیرایه است "عشق حق"جزدرقیام حضرت قیوم نیست ... روز عاشورا پسر را دید دراوج شکوه آمده ازسمت میدان خسته ومصدوم نیست هردو چون یک تن، درآغوش هم وغرق نگاه مغتنم وقتی که جز برداغ دل مختوم نیست! روی زیبای" علی" تنها ملاک دل نبود قدّ و بالا، از صفای دلبری محروم نیست با خودش فرمود: دریک دل نمی‌گنجددو دوست! این سخن درذات عشق اولیا، مکتوم نیست اذن میدان داده، در قاب تماشا گریه کرد گرچه هرجنگاور دشمن شکن، مظلوم نیست پرچم خونرنگ ثارُاللهی‌ اما در جهان جزبه حکم عشق حق،دربزم خون،محکوم نیست! در" شهادت"مستتر گردیده تنها"عشق دوست" ترجمان عصمتش جز دردل" معصوم" ‌نیست عاشق از سودای عشق حق نمی‌بازد وجود! دل ببازد، سر ببازد، عاقبت مغموم نیست تجربه کرده "سعا" چون تلخی اندوه را! مویه درداغ جوان،هرگز مرا مذموم نیست🌷 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم- ٢۴تیر ١۴٠٣ ٨محرم ١۴۴۶ @saapoem
هوالعزیز عشق «سعا»در دل   مردی که ادب را شد ضرب‌المثلی قابل در مکتب «عاشورا»، هستند: «ابوفاضل» فرمانده جنگ‌آرا، رزم‌آور بی‌همتا در قول و عمل یکتا، بر مدح و ثنا قابل امساک  ز نوشیدن، در اوج عطش؟ آری! زین خصلت گُردانه، شد آیت حق کامل تحسین‌گر احساسش، تنها نه تغزّل شد بر جاذبۀ عشقش صد قبله‌نما، مایل! ممدوح وفاداری، آرایۀ حق یاری «اخلاص له الدّین»‌اش از جوهردل، حاصل پژواک جوانمردی در قحط فضایل بود تاهست جهان، بادا نامش به ثنا شامل!  دستش که جداکردند،مَشک ازکف خودننهاد در پاس وفا از او، شرمنده شده قاتل!  ای یاور محرومان، بر ما مددی فرما !  غرق غم دنیاییم، از عشق شما غافل سرمایۀ دینداری در دست کریمان نیست!  شد دخمه‌گزین عابد، شد خانه‌نشین عاقل تنگ است دل مردم، از جو شدن گندم اما همه جا، هر دم، هستید شما در دل دنیا شده تزیین‌گر، هر جامۀ پاجی را  تندیس سیه‌کاران در دست تجاهر وِل! دشمن همه جا حاضر، در باطن و در ظاهر گویی که به«عاشورا»هستیم دراین پازل!  تعجیل ظهورش را، ازحضرت حق، می‌خواه تا از دل این گرداب، ما را ببرد ساحل  * در هر غزل نابم، آرامش جان هستی ای عشق«سعا» در دل، عباس ابوفاضل!  مکتب شعر امامیه  سید علی اصغر موسوی ۵ مرداد۱۴۰۲ تاسوعای ۱۴۴۵ @saapoem t.me/saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🏴🖋️📚
سید علی اصغر موسوی «سعا» شاعر، نویسنده، پژوهشگر ونظریه پرداز مکتب شعر امامیه: 🏴تاسوعا شور عاشورا🌴🌷🌴 سید علی اصغر موسوی ... به آرامی وارد آب می‌شود در سلوکی، که حتی ماه به چنین آرامی نتواند! آنگاه شط به هیجان درمی آید و حضور ماهتاب را در ظهری شکوهمند به تماشا می‌ایستد! موج موج نگاه آب پر می‌شود از تصویر سقا و قامت مردانه ای که دلاری و سلحشوری را از "علی" به ارث برده است. آری علی! مولای جوانمردان، شیر شکار دشت توحید! گویی خیل فرشتگان او را به همدیگر نشان می‌دهند: او عباس است! او ابوفاضل است! او علمدار این سپاه آسمانی است! ادب حضور و شکوه و شور و شعور حضرت ابوفاضل تمام آسمان و زمین را به تحسین واداشته است؛ حتی همان سفاکان سلاخی که در پی فرصتی برای حمله به جوانمردان میدان هستند. دست به سمت آب می‌برد، ذهن آب را می‌آشوبد، آقا ابوفاضل تفضل! چه منتی به ما گذاشته اید؟! قدمتان روی چشم، فدای تشنگی تان، فدای دستی که دل آب را خنک می‌کند. کفی آب برمی‌دارد و آب با پرتو نگاه علوی اش درخشیدن می‌گیرد؛ چنان درخشنده است که گویی قطعه ای خورشید در کف گرفته است! دست را نزدیک صورت می‌کند و لب‌هایش زمزمه کنان با خویش نجوا می‌کنند: چگونه من بنوشم آب، ای وای چو تشنه مانده کام خشک مولا برادر گفته سقایی کنم، نه! بگیرد جان تازه کام سقا حرامم باد اگر یک جرعه نوشم بدون خیمه گاه آل طاها کف دست را می‌گشاید و آب را رها می‌سازد و همچون ماهی بلورین، آب قطره قطره به شط می‌ریزد و مشک را از آب سرد و گوارا پرمی‌کند. آری این است جهاد اکبر! این است اصل تقوا، این است تفسیر لولاک لما خلقت الافلاک! تشنگی مرام مردان است، تا دیگران بنوشند! عباس فرزند علی مرتضاست، فرزند جوانمردترین امیر در طول تاریخ! و این ساقی غیرتمند، عباس بن علی ست، ماه بنی‌هاشم، دلاور بی بدیل دوران! ستون خیمه حق! رایت توحید، قامت عشق، آیت غیرت و فداکاری! آری این عباس است، پرورده دامان سه امام، هم‌کلام و هم‌نشین پنج معصوم، همراه و ملازم دخت زهرای اطهر! عباس: اوج عشق! وقتی که دست‌هایش به ابدیت پرواز می‌کنند! عباس: اوج عقل! وقتی به شهادت و قطعه قطعه شدن سلام می‌دهد! عباس: اوج احساس! وقتی به حسرت آب‌های ریخته نگاه می‌کند! عباس نور است، ماه است، ماه بنی‌هاشم، کربلا بدون عباس، شوری نداشت و عاشورا بدون تاسوعا از شور می‌افتاد! تاسوعا دیباچه سوگواری عاشوراست. تاسوعا با نام و یاد عباس، همیشه تاسوعاست! سلام بر تو ای ماه بنی‌هاشم! سلام بر تو و دست‌های بریده ات! سلام برتو و چشم به خون نشسته ات! سلام بر تو و برادران غیورت! مولا جان، چه تلخ است یادآوری روضه و مقتل ات؛ آنگاه که با تمام توان برادر صدا زدی: یا اخا، أدرِک اخاک! و مردی با تمام امیدها و آرزوهایش خداحافظی کرد ... 🌴🌴🌴🌷🌷🌷 @saapoem 🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَاالْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاما🌷🏴
خون بهای دست‌هات🌷🏴 دست از تو بر ندارد آشنای دستهات آرزو دارم، نمایم جان فدای دستهات وه چه زیبا، عاشقانه، نقد جان کردی نثار قیمت هستی اگرشد،خون بهای دست‌هایت! می نشیند درمصلای نگاهم، اشک من سوگواری می‌کند،امشب برای دست‌هات دل، نمی گویم چه حالی دارد اکنون، آه،آه! لُجّه ای خون گشته ازغم، درهوای دست‌هات کاش می‌شد،درکنارت زنده بودم،کاش، کاش! من دلم را هدیه می‌کردم، به جای دست‌هات ** آتشی در سینه ام شدشعله ور،طاقت کجاست! تا نویسم قطعه شعری،در رثای دست هات🌷🏴 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ١٣٧۴ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute "" "" "" "
تکثیر احساس 🌷 نذر قمر بنی‌هاشم(ع)🏴 نمی گویم که این فرصت، تو را، تدبیر خواهد شد درنگت ساده می‌گوید، که رفتن دیر خواهد شد نگاه از آینه بردار، کاین چشمان افسونگر گرفتار خزان عشق، در تقدیر خواهد شد! نگاه از آینه بردار، بغض مشک را بنگر! که با خون گلویت هم‌زمان تبخیر خواهد شد نگاه از آینه بردار، ای آیینه‌ی غیرت عطش کامان عصمت را، خطردرگیر خواهد شد! تو آن سروی که با آزادگی نخجیر می‌گیری! شکار قامت شیر اوژنت، شمشیر خواهد شد بخوان "تَبّت یَدا"، آن که تو را آزرده می‌خواهد که پیش از آتش دوزخ، خودش تحقیر خواهد شد! هلا، ای نور یاسین در شط خون، دلربایی کن که این "شق‌القمر"، این بار عالمگیر خواهد شد! سحر نزدیک و تو شمع شبستانِ غریبانی مپرس از گیسوانی که به داغت، پیر خواهد شد؟! همه دیدند می‌بوسید، دستان تو را مولا (ع) که یعنی با همین دست: آسمان، تسخیر خواهد شد! صدایت می‌زنند از آسمان، بشتاب، پر بگشا که عشق این باربا احساس تو، تکثیرخواهدشد 🌷🏴 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - تاسوعای حسینی ١٣٨۶ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute "" "" "" ""
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ شمارهٔ ۲۶۵ بعضی به إشتباه تصوّر می‌کنند که کلمهٔ ( تاسُوعاء ) از ریشهٔ ( تِسْع ) بمعنای ( نُه = ۹ ) گرفته شده است. اشتباه است. اگر چنین بود اولاً برای سایر أعداد هم باید کلمه‌ای بر این وزن می‌داشتیم. مثلاً برای ( هفتم ) هم کلمهٔ ( سابُوعاء ) می‌بود. ولی نیست. نیز باید برای نُهمین روز از ماه های دیگر هم کلمهٔ ( تاسُوعاء ) گفته می‌شد. ولی کسی به نُهم از مثلاً ماه رجب ( تاسُوعاء ) نگفته است. در اینکه کلمهٔ ( تاسُوعاء ) به چه معناست بین صاحبنظران لغت إختلاف است. بعضی این کلمه را از ریشهٔ ( إِتِّساع ) بمعنای ( وُسعت ) دانسته‌اند. بعضی می‌گویند این کلمه یک إسم خاصّ است برای نُهم محرّم ٱلْحَرام. هرچه که باشد این روز تعلق دارد به وجود محترم حضرت مولانا جناب قمر منیر بني هاشم. ( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ ) بیش از سی لقب برای آن عالیجناب در نظر دارم که بعض آن ألقاب معهود أذهان همگان هست. سعی دارم چند لقب از ألقاب آن عالیجناب را که شاید کمتر شنیده و گفته شده، عرض کنم: ۱— أَبُو ٱلْقِرْبَة: کلمهٔ ( أَب ) لزوماً بمعنای ( پدر ) نیست. این لفظ فراوان در معنای ( صاحب و دارنده ) کاربرد دارد. کلمهٔ ( قِرْبَة ) بمعنای ( مشک ) است. ( أَبُو ٱلْقِرْبَة ) یعنی ( صاحب مشک ) ۲— أَبُو ٱلْهَیْجاء: کلمهٔ ( هَیْجاء ) بمعنای ( کُوران جنگ ) است. یعنی ( جنگ آور ) یعنی کسی که در اوج جنگ به قلب لشکر دشمن حمله می‌کند و پیروز مندانه برمی‌گردد. ۳— أَبُو ٱلْفَرَج: ( فَرَج ) بمعنای ( گشایش ) است. این لفظ یعنی ( صاحب گشایش ). چرا؟ چون هرکس به نوعی از گرفتاری مبتلا می‌شد و غم و غصهٔ خود را بر آن عالیجناب گوشزد می‌کرد، با گوشه چشمی اندوه او را می زدود. ۴— کَبْشُ ٱلْکَتیبَة: امروزه کلمهٔ ( کَتیبة ) بمعنای ( گُردان ) است. یعنی آن بزرگوار تمام خصوصیات فرماندهی لشکر را از شجاعت و سماحت و تمام خوبیها را در وجود خود داشت. ۵— حامي ٱلظُّعَیْنَة: ریشهٔ ( ظَعْن ) بمعنای ( کوچ کردن ) است و ( ظُعَیْنَة ) زنان و دخترانی هستند که در کجاوه و هودَج نشسته اند. بدیهی است که به حمایت نیاز دارند. حامی آنها کسی نبود جز قمر منیر بني هاشم ( عَلَیْهِ ٱلسَّلامُ ) ۶— أَلْعَبْد ٱلصّالِح: که از أَنبیاء عظام ( عَلَیْهِمُ ٱلسَّلامُ ) به جناب یَحْییٰ ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ نَبِیِّنا وَ آلِهِ ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) و از حضرات معصومین ( علیهم‌السلام ) به حضرت مولانا جناب إمام مُوسَی بن جعفر ( عَلَیْهِمَا ٱلصَّلوٰةُ وَ ٱلسَّلامُ ) و از امامزادگان واجب ٱلتَّعظیم به جناب أبا الفضل ٱلعَبّاس ( عَلَیْهِ أَفْضَلُ ٱلصَّلوٰةِ وَ ٱلسَّلامِ ) إختصاص داده شده است. ۷— أَبُو ٱلْأَدَب: هرگز حضرت مولانا جناب إمام سیّد ٱلشُّهَداء ( عَلَیْهِ ٱلسَّلامُ ) را به ( برادر ) صدا نزد. همیشه می‌فرمود: سَیِّدي ، مَوْلايَ، جز در یک موضَع. آنجا که با دستان قطع شده از صدر زین به زمین افتاد. فرمود: یا أَخايَ أَخاکَ آنکه را بود مَهر مادر آب دیده می‌دوخت تشنه لب بر آب کربلا بود و جنگ و سوز عطش بود آنجا به جان برابر آب چنگ می‌زد رباب بر دل ریش چه کسی می‌دهد به أصغر آب دید تا کودکان تشنه حسین گفت از سوز جان، برادر آب ای بهین آبیار گلشن عشق بهر این غنچه ها بیاور آب امّا نتیجه چه شد؟ إجازه بفرمایید بگویم. تیرها سوی او روانه شدند گاه در چشم رفت و گَه در آب تا تهی مشک شد ز تیر ستم گشت از شرم پور حیدر آب أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قَمَرَ ٱلْعَشیرَةِ یا أَبَا ٱلْفَصْلِ ٱلْعَبّاسُ خدایا. به مقام جناب قمر بني هاشم قَسم. أَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ ٱلْفَرَجَ إلتماس دعاء نُهم محرّم ٱلْحَرام ۱۴۴۶ أَلحقیر: مُحَمَّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
سلام علیکم و رحمة اللّه عظم اللّه اجورنا و اجورکم مسالهٌ یا شیخ!! برای نقل "حدیث" راوی نیاز به" اجازه" دارد یانه؟! در باب روضه، مقتل، بیان وقایع عاشورا، و حتی مداحی یا مرثیه سرایی، در قدیم (نه خیلی قدیم ماقبل ۵٠ سال گذشته) معمولا از بزرگان اجازه می گرفتند تا حدیث صحیح و موثق یا روضه صحیح و حقیقی خوانده شود. امروز چنان به" آنارشیسم مذهبی "دچار شده ایم که کنار مضجع شریف معصومین و امام زادگان عظیم الشأن علیهم السلام، روضه "مکشوف"، "شعر مشکوک" و مداحی و مرثیه سرایی" مذموم" انجام می دهیم و با رنگ "قرمزجیغ" مجالس عزای امام حسین علیه السلام می آراییم!! چرا؟ چون همه در این ملک "بزرگ"اند!!! بزرگ می خواهند چه کار؟! صداوسیما "میلی" شده بزرگترین "بدعت" گزار مجالس دینی!!! به قول جناب دکتر :" به کجا چنین شتابان؟!"! چه کسی این همه نابسامانی را در آینده نزدیک سامان خواهد داد؟! به راستی، چه کسی امروز جرأت انتقاد دارد که این شعر یا روضه مطابق سنن اهل بیت علیهم السلام هست یانه؟! 🌷🏴🖋️📚 سیدعلی اصغرموسوی قم ـ شب عاشورا ١۴٠٣ 🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکیبا مرد عاشورا شکیبا مرد میدان‌ها، دل دائم شکیبت را میان شعر می‌جویم نه اندوه غریبت را اگر چه صبح عاشورا به چشمان می‌نهم مولا بهشتانه شمیم تربت ِطِیب طبیبت را - و می‌گریم :"بُکاءَ الفاقِدین"هردوچشمی را که داردداغ‌ها بردل، رخ از خون خضیبت را - ولی همواره می‌بالم به قد و قامت نامی که ده‌هاقرن افکنده به خواری،صد رقیبت را! تمام خیر در ظاهر، تمام خیر در باطن جهان در ترجمه عاجز، مواعید نصیبت را! نمانده از تمام شرّ به گیتی هیچ عنوانی بنازم قدرتِ پنهانیِ "امن یجیب"ات را چه مصداقی ازاین بهترکه درمیدان نشان دادی: به نوزادان علی اصغر، به پیران هم حبیبت را! 🌷 برای عشق حق بردی به قربانگاه جان خود بنازم در میان داغ‌ها، صبر عجیبت را! خدا هم در کنار پرچم خونرنگ عاشورا نشان داده به عالم دائما، نام نجیبت را حسین و هم حسن هردو، دل و جان"سعا" هستند مکن شرمندهٔ احسان در این ساعت، ادیبت را🖋️📚 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۶تیرماه ١۴٠٣ ظهر عاشورا ١۴۴۶ @saapoem 🏴🌷🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا