eitaa logo
سعا (نظام عالی آموزش و ارزشیابی)
76 دنبال‌کننده
58 عکس
20 ویدیو
1 فایل
شبکه ترویجی و اطلاع‌رسانی سعا از قرآن اولین‌ نظام آموزش وپرورش طراحی شده که ۱سرعت ۲رقابت ۳استعدادمحوری و ۴حذف موانع و محدودیت‌ها از ارکان آن است. منجر۵آموزش کوتاه ۶بهینه ۷مرتبط باتخصص و ۸علاقه میشود. دوره تحصیل پرانگیزه کیفی با کاهش هزینه مدل ۴ ارزشیابی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ بیست‌های خطرناک! 🎙 دکتر عزیزی: ⛔️ اگر همه نمرات دانش‌آموزی بیست باشد خطرناک است. این یعنی دارد به او فشار می‌آید و تو متوجه نیستی. این فشار بالاخره از جایی بیرون خواهد زد. ⛔️ چگونه نظام آموزشی فعلی دارد فرزندان ما را کوتوله بار می‌آورد. ⛔️ فرزند ما هر توانایی‌ای که داشته باشد در این سیستم ارزشی ندارد و فقط به او می‌گویند نمره ریاضی تو چند است. 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @Saaedu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چگونه مدرسه، دانشگاه و امتحان ذهن شما را نابود می کند؟ ⁉️چگونه می‌توانیم خلاق شویم؟ 🎥دکتر مسعود درخشان استاد اقتصاد دانشگاه علامه و فارغ التحصیل اقتصاد آکسفورد و LSE 🔰 راست | آموزش 🆔️ @Saaedu
21.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ شش مشکل اساسی نظام آموزشی فعلی ما 🎦 مشاهده کنید... 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @Saaedu
🔴 چرا دکتری خواندن غالباً هدر دادن وقت است؟ 🔷️ دانشجویان دکتری بی‌شباهت به برده‌ها نیستند: سال‌ها کار سخت، بدون درآمد و آینده‌ای روشن گرفتن مدرک دکتری در رشته‌ای دانشگاهی کار توان‌فرسایی است که تا مدتی پیش ظاهراً به زحمتش می‌ارزید. منزلت اجتماعی بالا، درآمد خوب و شغلی مطمئن در دانشگاه وسوسه‌کننده بود. اما این روزها سختی‌های این دورۀ تحصیلی طولانی باقی مانده است، اما خبری از مزایایش نیست. هر ساله لشکری از دکترهای بیکار از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند، بدون آنکه چشم‌انداز اطمینان‌بخشی جلویشان باشد. شاید باید این دوره را کنار بگذاریم و روش‌های دیگری را برای تحصیلات پیشرفته امتحان کنیم. اکونومیست — در عصرگاه قبل از روز قدیسین ۱۵۱۷، مارتین لوتر تزهای ۹۵ گانه‌اش را بر در کلیسایی در ویتنبرگ آویخت. در آن روزگار، هر تز صرفاً موضعی بود که فردی خواهان بحث و استدلال بر سر آن بود. لوتر راهبی آگوستینی‌ بود که ادعا می‌کرد مسیحیان نمی‌توانند راه ورود به بهشت را با پول بخرند. در روزگار ما، تز دکتری هم یک ایده است و هم نمایانگر دوره‌ای از پژوهش اصیل. نوشتن یک تز هدفی است که صدها هزار دانشجویی که سالانه وارد دورۀ دکتری می‌شوند به دنبال آنند. در بیشتر کشورها مدرک دکتری یکی از ملزوماتِ اصلی برای اشتغال در دانشگاه است. این مدرک مقدمه‌ای است برای قدم گذاشتن در جهانی از پژوهش‌های مستقل. تز دکتری شاهکار فکری هر فرد است، ماحصل کار دانشجو در همکاری نزدیک با استاد راهنمایش. پیش‌نیازهای اخذ مدرک دکتری در کشورها، دانشگاه‌ها و حتی در رتبه‌های مختلف تفاوت‌های زیادی با هم دارد. بعضی از دانشجویان، نخست دو سال را صرف کار بر روی مدرک یا دیپلم دورۀ فوق‌لیسانس می‌کنند. بعضی از آنان حقوقی دریافت می‌کنند؛ و بعضی دیگر در این راه باید پول هم بدهند. بعضی از دانشجویان دکتری فقط به پژوهش مشغول می‌شوند و بعضی مکلفند کلاس‌ها و آزمون‌هایی را هم بگذرانند و بعضی نیز ملزم می‌شوند به دانشجویان مقاطع پایین‌تر تدریس کنند. متن یک تز در ریاضیات ممکن است چند ده صفحه باشد و در تاریخ، بیشتر از صدها صفحه. و تازه‌فارغ‌التحصیلان دکتری ممکن است در حوالی بیست‌سالگی‌شان باشند، یا جان‌به‌لب‌رسیدگانی بالای چهل سال. یکی دیگر از چیزهایی که بسیاری از دانشجویان دکتری در آن مشترکند، نارضایتی است. بعضی از آن‌ها کارشان را «برده‌داری» توصیف می‌کنند. کار در هفت روز هفته، ده ساعت در روز، با دستمزد پایین و دورنماهای نامشخص، ویژگی شایع این مقطع است. می‌دانید که «دانشجوی تحصیلات تکمیلی بودن» بیشتر به یک ریشخند می‌ماند، وقتی دفترتان دکوراسیون بهتری از خانه‌تان داشته باشد و طعم مورد علاقه‌تان نودِل آماده. یکی از دانشجویان که به قول خودش در به در دنبال جایی می‌گردد که یک پیتزای مجانی گیر بیاورد، می‌گوید: «خود دانشگاه نیست که آدم را دلسرد می‌کند»؛ «آنچه باعث سرخوردگی می‌شود، این است که می‌فهمی نقطۀ پایان از دسترس تو بیرون است». نالیدن دانشجوهای دکتری چیز جدیدی نیست؛ اما ظاهراً معضل اصلی در سیستم‌هایی نهفته است که دکتراهای پژوهشی‌-نظری عرضه می‌کنند (دکتراهای حرفه‌ای‌-کاربردی در حوزه‌هایی مثلِ حقوق، تجارت و پزشکی ارزش عینی‌تری دارند). عرضۀ فارغ‌التحصیلان بیش از اندازه است. مدرک دکتری طراحی شد که افرادی برای مشاغل دانشگاهی تربیت شوند؛ اما شمار موقعیت‌های کاری دارندگان دکتری هیچ نسبتی با شمار فرصت‌های شغلی موجود ندارد. درعین‌حال، پیشگامان تجارت دربارۀ کمبود مهارت‌های بالا گلایه می‌کنند و می‌گویند مقاطع دکتری چیزهایی را که لازم است آموزش نمی‌دهند. منتقدان تندوتیز نیز دکتراهای پژوهشی را با ترفند پانزی* یا همان شرکت‌های هرمی مقایسه می‌کنند... *ترفند پانزی نوعی سرمایه‌گذاری کلاهبردارانه است که بی‌آن‌که سودی واقعی در اثر فعالیتی اقتصادی توسط شرکت، کسب و به سرمایه‌گذاران داده شود، با افزایش عواید از طریق جذب سرمایه‌گذاران خرد، پاسخگوی مطالبات اعضای بالای هرم می‌شود. این ترفند، نوعی ترفند هرمی است. و در دهه‌های گذشته بارها توسط شرکت‌هایی در ایران نیز به کار گرفته شد که عملاً هیچ فعالیت اقتصادی واقعی سودآوری نداشتند. نام ترفند پانزی از چارلز پانزی در ایالات متحده گرفته شده که در دهۀ ۱۹۲۰ با استفاده از این ترفند، رسوایی بزرگی به بار آورد [مترجم]. 📖برگرفته از وبسایت ترجمان: https://b2n.ir/e99961 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @Saaedu
الو سلام ! سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان؟ - بله .. بفرمایید! . -ببخشید. خواستم بدونم شما چه کار می‌کنید؟ -ممنون از سوال خوبتون. ما بچه‌های بااستعداد درخشان شما رو شناسایی و برای پیشرفت بیشتر حمایت می‌کنیم. -احسنت ! ... چه کار خوبی. میشه بگید چطور این کارو می‌کنید؟ -بله ! ما تستها و آزمونهایی داریم که در پایان دوره ابتدایی و راهنمایی با اونا مشخص می‌کنیم کدوم یک از بچه‌های شما مستعدترند. -با تست؟ ...عجیبه ! -چی عجیبه؟! - ...هیچی! بگذریم. ممکنه بگید کدوم استعداد هارو شناسایی می‌کنید؟ -پدرجان انگار مارو گرفتیا! ما بچه‌های تیزهوش رو شناسایی می‌کنیم. هوش هم همون IQ دیگه! ...افتاد؟! -بله ! خیلی وقته افتاده... راستش دیگه همه میدونن که حداقل ۱۰ نوع هوش و استعداد تو همه انسانها وجود داره: هوش زبانی هوش موسیقایی هوش جسمی حرکتی هوش میان فردی هوش بصری مکانی هوش درون فردی هوش هستی گرا هوش طبیعت گرا هوش منطقی هوش معنوی و متاسفانه شما فقط دو نوع هوش منطقی و زبانی رو هوش میدونید! - خب مگه چه عیبی داره؟! -عیب که خیلی داره. اولینش اینه که بچه‌ها رو به خاطر رشد دو نوع هوش، دچار غرور تله هوش می‌کنید. نتیجه‌اش هم این میشه که این بنده‌های خدا تا آخر عمر، بدون اینکه بفهمند در یک تفکر بسته و محدود باقی میمونند. دوم : بقیه بچه‌ها هم که برچسب ضعیفتر خوردن نادیده گرفته میشند. درحالی که ممکنه تو انواع دیگه هوش سرآمد و نابغه باشند. میدونین با این کار چه بلایی سر اعتماد به نفسشون میاد؟ -سوم اینکه همون بچه‌های به اصطلاح تیزهوش رو به چاله مهندسی و پزشکی هل میدید. جامعه رو از فلاسفه، وکلا و هنرمندا و نویسنده‌ها و بازیگرا و ورزشکارا و طراحای بزرگی محروم می‌کنید. -چهارم ... الو؟! بوق بوق قطع شد...... ◀️ بخشی از کتاب : همه باهوش‌اند اگر... 🖋تالیف : مهدی محسنی 🔰 کج | آموزشی 🆔️ @Saaedu
♨️ نسل عقب‌مانده‌ای که می‌خواهد نسل نو را آموزش بدهد! 🔹یادداشتهای زندگی روزانه 💢 نظام آموزش و پرورش ما احتمالا از عقب‌مانده‌ترینها در نوع خود در جهان است. انبوهی از مهملات غیرضروری را طی دوازده سال بر ذهن کودکان و نوجوانان تحمیل می‌کنند و بعد با وقاحت تمام، مثلا کلیپی را پخش می‌کنند که در آن مجری یک مسابقه‌ی معلومات عمومی از یک شرکت‌کننده سوالاتی درباره‌ی فلان‌الدوله و کودتای فلان و ... می‌پرسد و چون او از پاسخ دادن عاجز می‌ماند، نتیجه می‌گیرند که اوه! چه ابلهی‌ست او! 💢ابله آن نظام آموزشی‌ای‌ست که چنین دانش‌آموزانی تربیت کرده، وگرنه چرا یک دانش‌آموز یا یک دیپلمه باید بداند از بین کوارتز، فلدسپات و میکا، کدامشان سخت‌ترند؟ 💢 یا رییس‌الوزرای احمدشاه در زمان کودتای سوم اسفند که بوده؟ یا نام یَک‌یَک فقها و فلاسفه‌ی عصر صفوی به چه کار فردای دانش‌آموز می‌آید؟ 💢مشخصا بیشتر اطلاعاتی که در طول تحصیل عمومی به دانش‌آموزان می‌دهند، بیهوده است و چون بچه‌ها مغز دارند، این چرندیات را پس از پایان امتحانات، از حافظه پاک می‌کنند و این یک واکنش ناخوادگاه مغز انسان است در برابر اطلاعاتِ زوریِ بیهوده. ♨️بله ما باید کمی از علوم تجربی بدانیم اما آن بخشی که در زندگی روزانه به درد می‌خورد مثلا درباره‌ی فشار خون و تغذیه‌ی سلامت‌محور ولی جزییات تقسیم میتوز و میوز و ساختار سلولی و ... اگر این بچه نخواهد پزشک و بیولوژیست بشود به چه دردی می‌خورد؟ 💢  ریاضیاتی که در اروپا در سالهای دوم و سوم رشته‌ی ریاضی در دانشگاه به دانشجو یاد می‌دهند، در کتاب درسی دبیرستانهای ما چه غلطی می‌کند؟ 💢وقتی قرار نیست بچه‌هایی در آینده در رشته‌های هنر تحصیل کنند، این حجم بحث تخصصی هنر در کتاب درسی مدارس چه ضرورتی دارد؟ درست است که همه باید تاریخ بیاموزند اما چقدر از تاریخ را و چه تاریخی را؟ تاریخی که در مدارس آموزانده می‌شود باید هویت ملی و فرهنگی و اجتماعی را در سطح عمومی در ذهن مخاطب بنشاند؛ حفظ کردن فهرستی که می‌گوید ⁉️ کدام وحشی سر کدام وحشی را بریده و به جای او نشسته به چه درد دانش‌آموز می‌خورد؟ 💢 سطح آموزشهای عمومی (دبستان و دبیرستان) باید دانش‌آموزان را برای انتخاب رشته‌های دانشگاهی یا شغلی آینده‌شان و نیز برای کسب مهارتهای کاربردی در زندگی روزانه یاری و راهنمایی کند نه بیشتر. ⁉️چه ضرورت عقلی و علمی‌ای ایجاب می‌کند که همه، همه چیز بیاموزند؟ تقریبا نیمی از دروس مدارس برای دانش‌آموزانی که می‌خواهند به رشته‌های علوم انسانی بروند به‌کلی زاید و بی‌ارزش و مایه‌ی اتلاف عمر و وقت است و برعکس هم‌چنین نیمی از اطلاعات زوریِ موجود در کتابها برای کسانی که می‌خواهند وارد رشته‌های تجربی و ریاضی بشوند. همچنین است برای بچه‌هایی که به رشته‌های دیگری علاقه‌مندند. 💢بچه‌ها هم البته بلدند چه کنند و این نسل دیگر می‌داند که کتابهای مدرسه صرفاً برای نمره است و دانشِ مفید و کاربردی و مهارتهای زندگی را باید از منابع دیگری بجوید. من برای دانش‌آموزان نسل جدید نگران نیستم، نگرانِ نسل عقب‌افتاده‌ی مولفان و مدیران و برنامه‌نویسان آموزش و پرورشم که تقریبا تمام کنترلشان بر جامعه‌ی مخاطب را از دست داده‌اند و این برای آینده‌ی کشور زیبنده نیست. 💢 کتابهای درسی در حال از دست دادن مطلق اعتبارشان در برابر منابع دیگرند (این بلایی است که علاوه بر آموزش و پرورش،  صداوسیما هم سالهاست که به دست خودش به سر خودش آورده). 💢 علاوه بر وجود انبوهی غلط در کتابهای درسی (که آن هم به جای خود باید بررسی شود) اصلاحِ نگاهِ داده‌محور در آموزش و پرورش باید در اولویت قرار بگیرد؛ 📌 می‌شود اطلاعات تمام کتابهای موجود را به یک‌سوم یا یک‌چهارم کاهش داد و در عوض راه و رسم زندگی را به دانش‌آموزان آموخت و نسلی داناتر، ماهرتر و سالمتر تربیت کرد. ✍️ ابراهیم موسی پور بشلی ◀️ به راستی عملکرد سازمان پژوهش وبرنامه ریزی، پژوهشگاه مطالعات  آموزش و پرورش و پژوهشکده های سازمان های اقماری و استانی ، و نیز این همه  استاد و هیات  علمی در دانشگاه فرهنگیان ، وابسته به پهن پیکرترین  دستگاه ملی ، برای عبور از این وضعیت سنتی و نمره محور در این سال ها چه دستاوردی داشته اند ، و تا کی بناست این شیوه منسوخ  بیهوده ومتکی بر محفوظات به درد نخور در زندگی ادامه یابد، .هیچ گونه مهارتی در مدارس آموخته نشود!؟ 🔰 راست | طرح نظام آموزشی سعا 🆔️ @Saaedu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧠 ای مغز؛ برگرد! 🧨 حمله تند استاد رحیم‌پور ازغدی به ساختار علمی کشور و وزیر علوم: 🧨 ساختار علمی کشور ما به ریشه اموری چون آی اس آی توجهی ندارد. لذا مانند برده‌ای است که دارد سواری می‌دهد و از این کار لذت می‌برد! 🧨 همین وزیر علوم فعلی در این امور بسیار آدم نفهمی است! در دولت‌های گذشته هم همین‌ها بودند. اصلا کشور دست اینهاست. 🧨 غرب با ترفندهایی مثل آی اس آی چگونه سرمایه‌های علمی و انسانی جهان را می‌بلعد. 🧨 ترفندهایی مانند آی اس آی چگونه منجر به فرار مغزها می‌شود. 🧨 تا خارجی‌ها تایید نکنند ساختار علمی ما کسی را دانشمند نمی‌داند. 🧨 اگر این وزیر علوم را پیدا کنم ممکن است او را کتک بزنم. در همه جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌آید و درست خلاف حرف‌های رهبری و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی حرف می‌زند! 🔰خشت راست | نظام آموزشی سعا 🆔 @Saaedu
🌕 آیا میدانید 14 درصد از کارمندان گوگل هرگز در طول عمرشان هیچ دانشگاهی را تجربه نکرده اند! چون هنگام استخدام در شركت گوگل كافى است در آزمون استخدامى آن نمره كافى را كسب كنيد و هيچ مدرك تحصيلى براى ورود نياز نيست. منبع : بیزینس اینسایدر www.businessinsider.com/google-hiring-non-graduates-2013-6 /
پروفسور حسابی: ۲۲ سال درس دادم؛ ۱- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم. (چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید) ۲- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم! (چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست) ۳-هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم! (چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش) ۴- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم. (چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن) ۵- هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم! (چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد) ۶- هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم! (چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم..) ۷- هیچگاه دانش آموزی درب دفتر نفرستادم. (چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور) ۸- هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم! (چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند) ۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود. (چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم!) یاد و نامش گرامی باد❤️
🌟خیلی وقتها به امتحان دیکته فکر می کنم، اولین امتحانی که در کودکی با آن روبرو شدم. چه امتحان سخت و بی انصافانه ای بود. امتحانی که در آن، نادانسته های کودکی بی دفاع، مورد قضاوت بی رحمانه دانسته های معلم قرار می گرفت. امتحانی که در آن با غلط هایم قضاوت می شدم نه با درست هایم. اگر دهها صفحه هم درست می نوشتم، معلم به سادگی از کنار آنها می گذشت اما به محض دیدن اولین غلط دور آن را با خودکار قرمز جوری خط می کشید که درست هایم رنگ می باخت. جوری که در برگه امتحانم آنچه خود نمایی می کرد غلط هایم بود. دیگر برای خودم هم عادی شده بود که آنچه مهم است داشته ها و توانایی هایم نیست بلکه نداشته ها و ضعف هایم است. آن روزها نمی دانستم که گرچه نوشتن را می آموزم اما ... بعدها وقتی به برادر کوچکترم دیکته می گفتم همان گونه قضاوت کردم که با من شد و حتی بدتر. آنقدر سخت دیکته می گفتم و آنقدر ادامه می دادم تا دور غلط های برادرم خط بکشم. نمی دانم قضاوتهای غلط با ما چه کرد که امروز از کنار صفحه صفحه مهربانی دیگران می گذریم اما با دیدن کوچکترین خطا چنان دورش خط می کشیم که ثابت کنیم تو همانی که نمی دانی، که نمی توانی. کاش آن روزها معلمم، چیز مهمتری از نوشتن به من می آموخت. این روز ها خیلی سعی می کنم دور غلطهای دیگران خط نکشم. این روز ها خیلی سعی می کنم که وقتی به دیگران می اندیشم خوبیهاشان را ورق ورق مرور کنم. کاش قضاوت‌های ما بر اساس معیارهای قرآنی شوند.
اکثر ما دوست داریم کشورمون مثل ژاپن باشه، اما بد نیست حواسمون به شرایطش هم باشه...یکی از مهم تریناش هم وضعیت نسل آینده هر جامعه. مساله فقط نظام آموزشی نیست، دانش آموزا هم نقش دارن. ببینید نظرتون راجع به دانش آموزای ژاپنی چیه؟ بچه‌هاي ژاپني، دانش آموزاني منضبط و مقرراتي هستند. هيچگاه يک جوان دبيرستاني در حال رانندگي ديده نمي شود. آنها به طور معمول مسافت خانه تا مدرسه را با دوچرخه يا پياده مي روند. گاهي وقتها از اتوبوس و قطار هم استفاده مي کنند و چندين بار مسير خود را تغيير مي دهند. اصلا جاي تعجب نيست که يک دانش آموز ژاپني براي رسيدن به مدرسه خود 2 تا 3 ساعت در راه باشد. آنها در تمام طول راه از قوانين مدرسه اي که در آن درس مي خوانند پيروي مي کنند. به عنوان مثال خوردن آدامس و پفک، خواندن کتاب هنگام راه رفتن و هر چيز ديگري که شهرت و اعتبار مدرسه شان را زير سوال ببرد، ممنوع است. بيشتر جوانان ژاپني که با قطار و اتوبوس به دبيرستان هاي خود مي روند موظفند چنانچه مسافري سوار شود از جايشان بلند شوند و صندلي خود را به او بدهند. در اين کشور معلم و استاد در کلاس رياست مي کنند و هر چه بگويند بايد اجرا شود. @asbebaldar http://s8.picofile.com/file/8301294768/A_Bnkhj48576wehddents_1.jpg
⚜ موفقیت 📌 "می دانم" بزرگترین مانع یادگیری است؛ یادگیری با "نمی دانم" آغاز شده و با "می دانم" متوقف می شود... 🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
🌹پیشنهاد برای ایجاد یک محیط یادگیری امن و قابل اعتماد ربکا آلبر ، استاد دانشکده آموزش دانشگاه کالیفرنیا، برای ایجاد یک محیط یادگیری امن و قابل اعتماد ۲۰ پیشنهاد را فهرست کرده و در مقاله‌ای در نشریه آموزشی ادوتوپیا نوشته که این پیشنهادها حاصل تجربه‌های شخصی‌اش برای مدرس و مطالعه و بررسی کلاس‌های درس در مقاطع مختلف است. 🔴 احساس تعلّق جمعی احساس تعلق یک شبه حاصل نمی‌شود. در طول سال تحصیلی از فعالیّت‌هایی استفاده کنید که به بچّه‌ها فرصت می‌دهد احساسات و افکار و ایده‌هایشان را بیان کنند. 🔵 کارهای بچّه‌ها روی دیوارهای کلاس وقتی سفیدی دیوار‌های کلاس با نقّاشی‌ها و نوشته‌های دانش‌آموزان پر می‌شود یعنی فضای کلاس متعلق به آن‌هاست و آرامش و امنیت بیشتری به آن‌ها منتقل می‌شود. به جای پوستر چاپی جدول مندلیف از بچه‌ها بخواهید جدول را روی مقوای بزرگی رسم و پوستری برای کلاس آماده کنند. 🔴 اسم‌گذاری ممنوع مهم‌ترین رفتار ممنوعه در کلاس اسم‌گذاری است. هیچ کس حق ندارد بچه‌ها را جز با نام آن‌ها خطاب کند. اسم‌گذاری نوعی آزار کلامی‌ست. با آن مقابله کنید، در غیر این‌صورت کلاس هرگز برای گروهی از دانش‌آموزان امن نخواهد بود. 🔵ندانستن را به رسمیت بشناسید وقتی جواب سؤالی را نمی‌دانید بگویید من هم نمی‌دانم یا دقیقاً مطمئن نیستم. وقتی مثل یک انسان معمولی و نه دانای کل رفتار کنید، بیشتر قابل اعتماد به نظر می‌رسید. 🔴 همراه با بچه‌ها مطالعه کنید طوری رفتار کنید که بچه‌ها ببینند شما هم در حال یادگیری هستید و برای آن تلاش می‌کنید. 🔵 آرام باشید و بمانید یک عصبانیت آنی یا یک لحظه برآشفتن و بروز خشم اثری روی رابطه دارد که برای بازسازی آن باید مدت‌ها وقت صرف کرد. وقتی عصبانی می‌شوید، از کلاس بیرون بروید، چند نفس عمیق بکشید و برگردید. هیچ فرصتی را برای مهربانی در کلاس از دست ندهید 🔴 پشت میز ننشینید، در کلاس بگردید سر زدن به بچه‌ها وقتی در حال حل تمرین یا بحث‌های گروهی هستند نه تنها امکان رصد کردن کار و پیشرفت بچه‌ها را فراهم می‌کند، بلکه باعث می‌شود از چالش‌ها و کمبودهای کلاس یا روابط منفی و درگیری‌های میان دانش‌آموزان مطلع شوید. 🔵 اختلاف‌ها را زود حل کنید اگر دانش‌آموزان با هم مشکل دارند، وقت بگذارید و از طریق گفت‌وگو اختلاف را حل و فصل کنید. 🔴 همراه با آن‌ها بنویسید وقتی از آن‌ها می‌خواهید درباره چیزی بنویسند، شما هم همراه‌ شوید و دیدگاه‌تان را به‌صورت مکتوب در کلاس ارائه کنید. 🔵 از بیان ناتوانی نترسید اگر از بچه‌ها می‌خواهید درباره احساس ترس، تنهایی، گیجی یا ناتوانی‌شان بنویسند یا حرف بزنند، خودتان هم باید از تجربه‌تان بگویید. این یک راه خوب برای اعتمادسازی‌ست. 🔴 به عهدتان پایبند باشید ... اجرای آن ‌چه برای بی‌توجّهی به قوانین کلاس در نظر گرفته شده ، نه‌ تنها جایگاه شما به عنوان معلّمی پیگیر و ثابت ‌قدم را تثبیت می‌کند بلکه شاهدی ‌ست بر این که همه در فضایی قابل اعتماد درس می‌خوانند. 🔵 لبخند را فراموش نکنید ؛ تَصوّر کهنه «معلّم پراُبهتِ جدّی و اخمو» را از ذهن‌ تان بیرون کنید و بگذارید بچّه‌ها ردیف دندان‌های سفیدتان را درست و حسابی ببینند. هر چه بیشتر در کلاس بخندیم ، لبخند و همراهی بیشتری دریافت خواهیم کرد. 🔴 از هیچ فرصتی برای نشان دادن صبر و بردباری غافل نشوید 🔵 بگذارید بچّه‌ها «حلّ مشکل و مسئله» را تمرین کنند به جای فهرست کردن کارهایی که باید برای انجام تکالیف‌شان انجام دهند، از آن‌ها بپرسید: برای اینکه تکلیف را به موقع تحویل دهیم ، بهتر است از کجا شروع کنیم و چه کار کنیم؟ 🔴 بخندید و شوخی کنید مواقعی که فشار و تنش در کلاس زیاد است ، بیش از هر موقع دیگری به شوخی و خنده نیاز داریم. 🔵حقّ انتخاب بدهید وقتی می‌گوییم: «برای تکلیف امروز سه تا گزینه دارید که می‌توانید یکی را انتخاب کنید» بچّه‌ها هیجان‌ زده می‌ شوند و اغلب تمایل‌ شان به انجام کار خیلی بیشتر از وقتی است که می‌گوییم: «تکلیف کلاس این است که...» وقتی چند گزینه پیش روی‌شان می‌گذاریم ، یعنی به تصمیم‌گیری و حقّ انتخاب ‌شان احترام می‌گذاریم . 🔵 فضای کلاس را مثبت و پر انرژی نگه دارید همان‌ طور که لذّت و سرخوشی مُسری است ، احساسات منفی هم میان آدم ‌ها منتقل می‌شوند . اگر از تدریس خسته ‌اید یا بی ‌انگیزه شده ‌اید ، راهی برای برون ‌رفت از آن بیابید ، پیش از آنکه فرآیند کلاس تحت تأثیر احساسات ناخوشایند شما قرار بگیرد. 🔴 کنار دانش‌آموزان بنشینید نشستن کنار بچّه‌ها سبب می‌شود برای چند لحظه همانند آن ‌ها و عضوی از گروه آن ‌ها شویم ، ممکن است یک سؤال استراتژیک بپرسیم ، درباره پیشرفت کارشان سؤال کنیم ، یا فقط شنونده و ناظر باشیم . 🔵 معجزه هنر و موسیقی را جدّی بگیرید هنر و موسیقی را به هر نحوی که می‌توانید در فعّالیّت ‌های روزمره کلاس ‌تان جای دهید.
🌺بیانیه ی خانواده ،مدرسه و ارزشیابی کیفی توصیفی . 👇 قسم به قلم و آنچه که می نویسد. ما جمعی از اولیا خواستار برداشتن تبعیض تحصیلی و استفاده ی یکسان از امکانات برای تمامی فرزندان این مرز و بوم در کنار یکدیگر هستیم. طبق این بیانیه ما خواهان برداشتن مدارس تیزهوشان، نمونه، شاهد، فرهنگیان، امام حسین و....میباشیم. به کدامین گناه فرزندان ما از پیش دبستان و کودکی باید به بهانه ی ورود به این فضاهای کذایی تحت آموزش با کتب تستی قرار گیرند و به خود بقبولانند که برای رستگاری دنیوی و اخروی باید به این مدارس وارد شوند و با آزمون های هیولاوار تستی دست و پنجه نرم کنند و از کودکی در آنها نهادینه شود که باید نکته حفظ کرده و تست بزنند و علم را فقط برای موفقیت در آزمون های تستی یاد بگیرند، نه برای تفکر در خویشتن خویش و نظام هستی و ساختن خود در جامعه، وبه جای آنکه در فضایی مملو از آرامش دوران ابتدایی را بگذرانند، روح و احساسشان قربانی زیاده خواهی سودجویان قرار بگیرد. چرا به بهانه ی نخبه پروری با کودک ده ساله این چنین بازی میکنیم و فضایی پر استرس و پر تنش ناشی از قبولی یا عدم قبولی فرزندانمان ایجاد می نماییم؟!! چرا او باید در اوان کودکی حس سرخوردگی و بی کفایتی و انزجار از مدرسه را از عدم قبولی خود در این مدارس داشته باشد؟!! این در حالی است که کسی جواب گو نیست که بعد سی سال از تاسیس اینگونه مدارس چه اتفاق خاصی در سطح کشور افتاده؟!! چرا برای تعداد انگشت شمار تیزهوش واقعی این همه کودک و خانواده شان باید سخت ترین استرس ها را تحمل کنند و این در حالی است که بعد از نخبه پروری هیچ کس به سراغ آنها نمی رود!! نخبگانی که میلیون ها نفر به خاطر آنها قربانی شده اند خود به دست فراموشی سپرده میشوند!!!که اکثرشان مجبورند ترک این دیار کنند!!! کی میخواهد جیب دلالان کتاب های تستی و کمک آموزشی و هزاران دست اندر کار آزمون های تستی بی محتوا پر شود؟؟!!! تا کجا باید قربانی بدهیم؟؟؟؟؟؟!!! آن هم قربانیانی که سن آنها تازه به هفت سال رسیده !!! قرار بود کنکور را کمرنگ کنیم عجب آنکه دقیقا بالعکس شد. اگر تا چندی قبل نوجوان هفده ساله ما درگیر این موضوع می شد، با کمال مصیبت به لطف این نظام آموزشی، کودکان ما به سخره گرفته شده و حتی با جسارت کامل آزمون های تستی چند مرحله ای در تمام مقاطع برای چند مرتبه درطول سال برگزار می شود!! به جای آنکه کلاس های تخصصی برای هر رشته برگزار کنیم و نیروهای آزمایشگاه را قوی کنیم و محیط هایی بسازیم که هر کس به فراخور استعداد خود در آن رشد یابد، هزینه های سنگین را باید صرف آزمون های چند مرحله ای کنیم!!!!! شگفتا که جاهلیت دوران گذشته مبنی براینکه فقط قشر متمول جامعه حق تحصیل و برخورداری از امکانات آموزشی را داشتند، اکنون در شکل و قالبی مدرن رو نمایانده است!!! چرا که اکثر راه یافتگان به این مدارس از پس هزینه های خرید کتاب و کلاس های محیر العقول تستی برآمده اند و برخی خانواده ها هم با تحمل فشارهای مالی کمرشکن خود را بدین جرگه افزوده اند!!!!! خلاصه آن که سیل سهمگینی که به راه افتاده همه را با خود می برد و همه خانواده های ایرانی وارد این بازی می شوند و هیچ کس توان گریز از آن را ندارد، آن هم به خاطر هیچ. تنها راه بسته شدن این همه تجارت های کثیف لغو دبیرستان های خاص می باشد. و بعد از آنکه به سالهای آخر تحصیل منتقل شد نهایتا باید فکری به حال غول کنکور کنیم. ملتمسانه از همه ی افرادی که مسئولند و ذره ای وجدان بیدار دارند خواهشمندیم حداقل در قدم نخست هیچ آزمون و کتاب تستی تا سال دهم برای فرزندمان برگزار و یا چاپ نشود. بگذارید فرزندانمان شاد زندگی کنند و از کودکی خود لذت ببرند تا جامعه ای سالم و ایرانی شاد داشته باشیم. برای نجات هزاران کودک تحت فشار از طرف خانه ومدرسه ودرگیر با مشکلات روحی وجسمی که متاسفانه در اطرافمان کم وبیش دیده می شوند" کانال خانواده ،مدرسه و ارزشیابی کیفی توصیفی" تقاضا دارد این پست را کپی وبه گروههای مختلف بفرستید. مطلب ارسالی کاربران کانال سعا مسولیتی در قبال مطالب کاربران ندارد @SaaEdu
🔴 دغدغه تحول در نظام آموزش در اشعار شیخ بهایی (با تلخیص) 🔷️شیخ بهایی《 نان و حلوا 》 🔻فی التأسف و الندامة علی صرف العمر فیما لاینفع فی القیامة علم رسمی سربه‌سر قیل است و قال نه از او کیفیتی حاصل، نه حال طبع را افسردگی بخشد مدام مولوی باور ندارد این کلام گر کسی گوید که: از عمرت همین هفت روزی مانده، وان گردد یقین تو در این یک هفته، مشغول کدام علم خواهی گشت، ای مرد تمام؟ فلسفه یا نحو یا طب یا نجوم هندسه یا رمل یا اعداد شوم علم نبود غیر علم عاشقی مابقی تلبیس ابلیس شقی علم فقه و علم تفسیر و حدیث هست از تلبیس ابلیس خبیث ای مدرس! درس عشقی هم بگوی چند و چند از حکمت یونانیان؟ حکمت ایمانیان را هم بدان چند زین فقه و کلام بی‌اصول مغز را خالی کنی، ای بوالفضول صرف شد عمرت به بحث نحو و صرف از اصول عشق هم خوان یک دو حرف سینهٔ خود را برو صد چاک کن دل از این آلودگی ها پاک کن ✅ناگفته پیداست اگر علمی که فراگرفته می‌شود همان علاقه و نیاز و گمشده فرد باشد (یا استاد یا نظام اول محصلین را عاشق کند (نیازسازی) وقتی فراگیری همراه با عشق باشد؛ با انرژی و لذت صد چندان دنبال می‌شود. و انگیزه مهمترین خلأ آموزش هست. 🔰خشت راست | نظام آموزشی سعا 🆔 @Saaedu
معلمین گرامی مطالعه بفرمایند ‍ ✍️ علی زمانیان 🖊 هشت گناه آموزش و پرورش ایران نوشته ی حاضر، به پروسه ی جاری در آموزش و پرورش و به نتیجه و برون داد ساختار آموزش و پرورش می پردازد. تلاش می کند کاستی ها و ضعف هایی را در ناحیه ی فرایند و محصول آموزش و پرورش برجسته کند. البته مدعی نیست که می تواند حق مطلب را ادا کند، بلکه برخی از نکات را برجسته می نماید. 🔻 به نحو اجمال برخی از ضعف ها، سستی ها و اشکالات وارده بر آموزش و پرورش به قرار زیر است: ❗️1- آموزش حفظیات به جای تفکر به حفظیات و انباشت اطلاعات (که بعضا بی فایده و بلا استفاده است)، تاکید می گردد. دانش آموزان را به از بر کردن ماشین وار محتوای نقل وامی دارد. از این بدتر، آنان را به ظرف ها و مخزن هایی مبدل می کند که باید به وسیله ی معلم پر شود. هر قدر این ظرف ها با فروتنی بیشتری اجازه دهند که پرشان کنند، دانش اموزان بهتری خواهند بود." ❗️ 2- آموزش سکوت نقش دانش آموز ایرانی در فرایند آموزش و پرورش، صرفا آموختن و فرا گرفتن و سکوت در برابر معلم است. جایگاه و موقعیت معلم، چنان رفیع و دست نایافتنی می شود و چنان قدسیتی به آن داده می شود، و از سوی دیگر، رعب انگیز و ترس آلود می شود که دانش آموز چاره ای جز سکوت در برابر آن نمی یابد. نظام آموزش و پروش غیر دموکراتیک، میوه ی ترس و سکوت را در دهان فرهنگ می نهد. ❗️ 3- آموزش تقلید و پیروی در آموزش مبتنی بر سلطه، معلم می گوید و دانش آموز صرفا مجاز است که سخنان مربی اش را تکرار و تصدیق کند. در این شیوه ی آموزش، معلم، تماما زبان است و دانش آموز، تماما گوش. معلم، کارساز است و دانش آموز، کارپذیر. معلم، به منزله ی مراد است و دانش آموز به منزله ی مرید. در آموزش تقلیدی، پرسش و نقد ممنوع است. روحیه ی پرسشگری از آن آموزش آزاد مبتنی بر تعامل است. در حالی که در پیروی، انفعال و خمودگی رشد می کند. ❗️ 4- آموزش عدم مدارا یکی دیگر از کارکردهای اساسی آموزش و پرورش توسعه یافته، پرورش شخصیت های مداراگر است. اما نتیجه ی آموزش و پرورش در ایران، دامن زدن به کم تحملی و عدم مدارا با کسانی است که اندیشه ی دگر دارند. هر صبحگاه، مدارس چونان پادگان های نظامی، از جلو نظام می دهند و مرگ بر این و بر آن بر زبان دانش آموزانش جاری شده و کینه توزی های تاریخی دامن زده می شود، چگونه می تواند شهروندانی مداراجو و صبور تربیت کند؟ ❗️ 5- جای خالی هنر هنر، صرفا گذران وقت و سپری کردن ساعاتی از روز نیست. هنر، بیهوده زیستن نیست. هنر، شیوه ای موثر در تربیت احساسات و توسعه ی زیبایی های درون و پرورش حس زیبا دیدن و زیبا زندگی کردن است. تفسیر معنا بخش به جهان و هستی است. هنر، آدمی را به خویشتن نزدیک می کند و راه هایی برای تحمل رنج ها در اختیار آدمی می نهد. جای خالی هنر در روند آموزش و پروش، عمیقا احساس می شود. از میان هنرهای مختلف، جای خالی موسیقی، دل آزار است. روح های زمخت، نشان می دهد که از ظرافت های هنر و زیبایی موسیقی، بی بهره اند و در سرزمین رازآلود هنر گام نزده اند. ❗️ 6- تربیت، نه برای اکنون نظام آموزش و پرورش، شاگردانش را برای زندگی در جهان کنونی پرورش نمی دهد. زندگی "اکنونی و این جایی". شاگردانش را برای بنا نهادن ساختار دموکراتیک پرورش نمی دهد. ساختار غیر دموکراتیک آموزش و پررورش در ایران، ماحصلی جز شخصیت های غیر دموکراتیک نیست. رابطه ی دانش آموز با معلم غیر دموکراتیک است. گفت و گو به منزله ی فضیلتی انسانی و اخلاقی ، چندان مجال بروز و ظهور نمی یابد. ❗️ 7- جای خالی شادکامی تلخ زیستن و تلخ کامی بر آموزش و پرورش ایران سایه گسترده است و لذت زیستن را از شاگردان مضایقه می کند. شادابی و شادخواری، به نحو ضمنی و نانوشته جایی در مدارس ندارد. مناسک و شعایر تاریخی سوگ و برخی برنامه های حزین، به آسانی و در طول سال، در تمامی مقاطع و به انحا مختلف به اجرا در می آید، اما چندان خبری از جشن های شادی بخش در میان نیست. ❗️ 8- ناکارآمدی ناکارآمدی آموزش و پرروش، سبب شده است که اهداف آموزشی که برای وصول به آن برنامه ریزی می شود، نافرجام باقی بماند. از این رو است که حدود شش سال (در مقطع راهنمایی و دبیرستان)، زبان انگلیسی تدریس می شود، اما فارغ التحصیلان این نظام آموزشی حتی از بیان جمله ی ساده انگلیسی عاجز اند. همین گونه است ریاضیات، فیزیک، شیمی و دیگر دروس. ناکارآمدی آموزش و پرورش سبب شده است که جریان غیر رسمی آموزش در آموزشگاه ها و تجارت خانه هایی دیگر رشد کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چگونه مدرسه، دانشگاه و امتحان ذهن شما را نابود می کند؟ ⁉️چگونه می‌توانیم خلاق شویم؟ 🎥دکتر مسعود درخشان استاد اقتصاد دانشگاه علامه و فارغ التحصیل اقتصاد آکسفورد و LSE 🔰 کج | آموزشی 🆔️ @Saaedu
برای درک بهتر سعاتصور کنید نظام آموزشی فعلی مثل 〰 جاده‌ای تنگ پر از خرابی و دست انداز و سرعت‌گیر و موانع و چراغ قرمز و راهبند جوری که 🏎سریعترین خودروها که امکان سرعت تا ۳۰۰ کیلومتر برساعت هم دارند باید با نهایت سرعت ۲۰ تا حرکت کنند...😲 و تصور کنید همه نوع پیاده، دوچرخه، خودرو، قرار هست توهم و باهم حرکت کنند...🤪 🧐حالا قرار هست سعا چکار کنه؟ 🛣جاده را وسیع کنه با خط مسیرهای زیاد 🌈مسیرهای عبور برای 🧑‍🦽 معلولین؛ 🚶‍♀پیاده؛ 🚴‍♂دوچرخه؛ 🏍موتور؛ 🚚ماشین های سنگین؛ 🚙خودرو های سواری؛ 🏎خودروهای پرسرعت؛ خط کشی شده و ریل گذاری شده برای 🚉 قطارهای پر سرعت؛ و مسیر هوایی برای ✈️ هواپیماها و 🚀موشکها و جت‌ها و مسیر دریایی برای 🚤 قایقها و 🛳کشتیها 🗺مسیر و مقصد مشخص شده 🎚و هیچ محدودیت سرعتی وجود ندارد و تمام 🚧موانع، 🕳چاله‌ها، 〰دست‌اندازها، 🏁سرعت کاه‌ها، 🚦چراغ قرمزها، ❌تقاطع‌ها، برداشته شده 🚨🚑🚓و تمام تلاش 👮‍♀ماموران راهنمایی رانندگی این هست خودروها با حداکثر سرعت حرکت کنند. و 🚏دوربین‌های جاده به کم‌سرعت‌ها پیامک می‌دهد تا مشکل شون متوجه بشن و با سرعت بیشتری حرکت کنند. ⛽️حتی بین راه سوخت داده می‌شود و 🔧تعمیرات برای خودرو انجام می‌شود. تا وقفه زیادی صورت نگیرد. 🏆و پرتلاشها در مسیری که هم‌سرعتها و هم ظرفیت‌هاشون هستند تشویق می‌شوند... ✔️همین یعنی نظام سعا ✔️ سناریوی آینده نظام آموزش جهانی 📈سعا یعنی بزرگترین جهش جمعی علمی 🆔 @Saaedu 🚧برخی موانع موجود در نظام آموزش: 🚦امتحان نمره‌ای {✅نوع درست ارزیابی ملاکی هست} 📆مدت تحصیل عمومی (مهر تا خرداد) 📅زمان امتحان عمومی(فقط خرداد) 🤚محدود کردن حداقل جمعیت تشکیل کلاس(حداقل ۸ نفر) 🖐محدود کردن به چند معلم خاص موجود 📀عدم استفاده از معلمان مجرب مجازی (همان معلمانی که برای ۴۵ دقیقه تدریس ۷ساعت مطالعه کردند و صوت یا فیلم ارائه شون قابل جستجو هست.) ⬅️سعی معلم در انتقال مطالب هست تا ⤴️تولید توسط محصل 📓محدود کردن به کتاب 📔محدود کردن به کتاب خاص 🕰محدود کردن به زمانهای خاص (از ۷ صبح تا۱۲ ظهر) 📆تعطیلات؛ پنجشنبه ، جمعه، نوروز تابستان و غیره... وقتی امکان تحصیل با عشق و علاقه حتی در جمعه باشد؛ 💓درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی 🔆جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را 📝کنکور و تست و مدرک و تقلب و ... 🔣الزام به همزمان همه چیز یاد گرفتن 🔍و عدم امکان تحصیل تخصصی تا مقطع عالی مثلا در برنامه نویسی یا بازاریابی بدون الزام به دریافت نمره قبولی در ریاضی، عربی، فیزیک، شیمی، علوم، هنر، ادبیات و... 😳چرا موانعی را که برای همه مشخصند را حذف نمی‌کنیم... و... https://eitaa.com/SaaHoze
مجمع عالی علوم انسانی اسلامی: از جدیدترین منشورات مجمع عالی علوم انسانی اسلامی رونمایی شد 📚 «سیاست‌های ارزی پیشنهادی محققان اقتصاد اسلامی به دولت سیزدهم»، مجموعه مباحث چهارمین نشست اساتید اقتصاد اسلامی است که به کوشش دکتر محمدجواد توکلی دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تدوین شده است. 📚 «مردم‌سالاری دینی؛ بازخوانی، بسط و تکمیل»، مجموعه مباحث نشستی با همین عنوان است که خرداد سال جاری در دماوند برگزار شده بود. 📚 «هم‌اندیشی عدالت آموزشی در حکمرانی آموزش و پرورش» نیز مجموعه مباحث نشستی با حضور وزیر محترم آموزش و پرورش بود که مهرماه سال جاری در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم برگزار شد. مجمع عالی علوم انسانی اسلامی www.scih.ir @icihch جهان به صورت طبیعی به سمت میان‌رشته‌ای خواهد رفت محمدحسین راحمی: ما به صورت فانتزی تصور کردیم که می‌توانیم رشته‌های نظری و غیرنظری را جدا کنیم. چطور این عمل انجام می‌شود؟ من با این نکته مخالفم که فکر کنیم بخشی از برنامه درسی را به شکل کاریکاتوری مهارت‌محور کنیم. یک بحث نظری مهمی در جهان وجود دارد که مرز تمایز بین دانش و مهارت کجاست. مهارت و دانش به این سادگی قابل تفکیک نیستند. بی معناست. کجای دنیا در ۱۲ سال تحصیلی فقط آموزش می‌دهند که از آنها تقلید کرده باشیم؟ مگر ما فقط این کار را می‌کنیم؟ این ایده که ما می‌توانیم رشته‌ها را به شکل مکانیکی به رشته‌های نظری و غیرنظری تفکیک کنیم، جالب است در این‌صورت، هنر آیا نظری یا غیرنظری است؟ با خودشون گفتند هنر مهارت است پس زیرمجموعه غیرنظری می‌رود. آدم‌هایی که می‌خواستند هنری باشند، به هنرستان و حوزه غیرنظری فرستادیم، نتیجه چه شد؟ فرض کنید همه هنرستان‌های ما در بهترین حالت ممکن آموزش می‌دهند و آدم‌ها را تکنسین می‌کنند. همه مدارس علوم انسانی ما هم در بهترین حالت پرورش می‌دهند و اندیشه‌ورزان با تخصص در حوزه علوم انسانی خواهیم داشت.در نهایت، یک عده هنرمند داریم که می‌توانند اثر هنری فاخر بسازند که با اثر هنری‌شان، چیز خاصی برای گفتن ندارند. بگو چه بگویم تا برایت اثر تولید کنم؟ مثل کارگردان‌های ما که با یک خط ایده جامعه‌شناسی، یک فیلم پرطمطراق می‌سازند و از لحاظ تکنیکی، قابل اعتناست و فقط یک خط ایده جامعه‌شناسی دارد. اگر آن یک خط را از اثر حذف کنیم، هیچی ندارد. متن کامل خبر: https://scih.ir/SQVWw مجمع عالی علوم انسانی اسلامی www.scih.ir @icihch @Saaedu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظام آموزشی بر اساس شخص همراه با زیرنویس @Saaedu 🎞 چرا باید نظام آموزشی را تغییر بدهیم؟ 💠 4 ویژگی شاخص نظام آموزشی برا اساس شخص نظام سعا پاسخ به نیاز نظام آموزش دانش‌آموز محور است. نظام آموزش سعی محور، روی دوم سکه نظام آموزش محصل محور هست؛ یعنی هر محصل نظام آموزشی خودش؛ شیوه فراگیری خودش؛ جهت و هدف خاص خودش؛ مدت تحصیل به اندازه نیاز خودش؛ زمان و مکان مختص به خودش؛ منابع و مباحث علمی مرتبط با هدف خودش؛ موفقیت خودش؛ ما به افراد ماهر در هر شغلی نیاز داریم یعنی نیاز داریم همه مشاغل و نیازهای جامعه را افراد موفق در آن اداره کنند و قرار نیست همه دکتر و مهندس تربیت بشوند که نه امکانپذیر هست نه لازم ما به افرادی نیاز داریم که در همه اشتغالات نابغه و موفق و درجه ۱ باشند نانواهای موفق فروشندگان موفق تعمیرکاران کاربلد خیاطان کارآمد و همه نیازهای جامعه که به اندازه نیاز تخصص و شغلشان بدانند و تمام تلاششان موفقیت در همان مسیر باشد و نظام آموزشی در جهت او و به اندازه نیاز او باشد 🔰خشت راست | نظام آموزشی سعا 🆔 @Saaedu
⚙️طرح|رهبرانقلاب:یکی از اشکالات آموزش و پرورش،بیماری دانشگاه‌گرایی است.یعنی اگر کسی به دانشگاه نرسد،کأنه درس نخوانده انقدر در كشور نياز فوری داريم كه احتياجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد. ➡️@Saaedu
🔴 معرفی کتاب 💠 گذار در بحران؛ تعلیم و تربیت در گذار به سمت نظام برتر 🔵اثری از: اردوان مجیدی 🔸در تلاطم بحران کنونی، ما در حال تجربه یک پله گذار به سمت تحول مهمی در تعلیم و تربیت هستیم؛ نه آنگونه که در اسناد رسمی و بخشنامه‌ها به صورتی مبهم تعریف شده است. بلکه تحولی عمیق و پایدار در تعلیم و تربیت، که با تصورات ما از تعلیم و تربیت گذشته کاملا متفاوت و در پارادایم دیگری، متاثر از پارادایم فضای سایبر است... 🔹کتاب گذار در بحران، به تحلیل این تغییر پارادایم، و تحول تعلیم و تربیت در این دوران گذار می پردازد. 🔰خشت راست | نظام آموزشی سعا 🆔 @Saaedu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برنامه میدون شبکه سه! آموزش و پرورش ما فقط شده محفوظات به جای دوازده سال عمر مطالب به درد نخور و بی فایده و تکراری و عمر تلف کن ، سه سال مفید بذارین هی کمبود معلم، کمبود معلم هم نکنین و بازدهی خوب و سریعتر بگیرین خلاقیت دانش آموز در مدرسه کشته میشود. سعا 👇👇👇 @saaedu
🔲 نظام آموزشی مسئله محور فکرش بکنید شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر می‌‌کند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار می‌کنند. اگر به مطالعه‌ای نیاز باشد به اینترنت مراجعه می‌کنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما به‌زودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد؛ او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند. در ۲۰ سال گذشته ده‌ها نمونه از این گونه‌ موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزه‌های کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژه‌ها کار می‌کنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکت‌ها اغلب حامیان مالی این پروژه‌ها هستند. شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همین‌طور». دانشکده‌ الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام می‌کند و نه تعداد آثار چاپ‌ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا) ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی: ۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند! ۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟ ۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم می‌شود جور دیگری به هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم. می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم. مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم. در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند. لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد. دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد. ◀️بازنشر از کانال مجتبی لشکربلوکی : @Dr_Lashkarbolouki 🔰خشت راست | نظام آموزشی سعا 🆔 @Saaedu