مقـــــام زهـــــرا (س)
به مدح زهرای اطهر آنکو ، پسندخاطر زبان گشاید
ازای هرمصرعی به رویش ، دری زباغ جنان گشاید
نگر مقام رفیع زهرا ، یگانه مولود میر بطحا
که تا زندبوسه چادرش را ، ملک پرازآسمان گشاید
به شأن اوآیه های قرآن زکوثراست وزقدر و انسان
چوهست محبوبه خدازان خدابمدحش زبان گشاید
چو شیعه بگرفته دامن او به وقت ذکر محاسن او
به دشمن تیره باطن او بگو که گوش گران گشاید
گرفته ازاو ، فروغ انجم ، چو مهروماه سپهر طارم
گره ز کار عموم مردم ، به هر زمان و مکان گشاید
چوعقده افتد به کاروبارم ،ازآنکه تاب وتوان ندارم
به زندگانی امیدوارم که بانوی مهربان گشاید
ثنای آن بانوی مطهر ، کجا برایش بود میسر
مگرکه شاعر ز طبع ابتر ، زبان به قدر توان گشاید.
"عباس خوش عمل کاشانی"
🌹ارائه خطبه عيادت
هنگامي كه حضرت فاطمه عليها السلام بر بستر بيماري افتاد و بر اثر همان بيماري درگذشت، زنان مهاجر و انصار به عيادت حضرت آمدند. سلام كردند و گفتند: «اي دختر پيامبر، چگونه هستي و با اين بيماري چگونه سر ميكني»؟
حضرت فاطمه عليها السلام به درگاه خداوند سپاس گزارد و بر پدرش درود فرستاد و گفت:
به خدا سوگند، از دنيايتان سير شدهام. بر مردانتان غضبناكم، دينداري آنان را آزمودم و سست پيمانيشان بيزارم ساخت؛ آنان به شمشيري شكسته و تيغ زنگارخورده ميمانند؛ انديشهاي پست و گفتاري نارسا دارند. مردمي كه خشم خدا را خريدند و جاوداني در آتش دوزخ را برگزيدند. اين است حال مردان شما! و من به ناچار كار را به آنان واگذارده و سنگيني و ننگ حقكشي را برايشان بار كردم. بريده باد دست جفاكاران و نابودي و هلاك، ارزانيشان.
واي بر آنان، چرا نگذاردند حقّ در مركز خود قرار يابد و چرا پايگاه خلافت نبوي را از خانه وحي دور كردند؟ راستي آيا سزاوار است كه انسان آگاهِ بر امور دين و دنيا را كنار زنند؟ و آيا اين اقدام ناصواب جز زيان آشكار چيز ديگري است؟
به خدا سوگند آنان از ابوالحسن روي گرداندند و او را نپسنديدند، چون سوزش شمشير او را چشيدند و ديدند كه او را از مرگ هراسي نيست و استوار و پايدار در صحنه مبارزه حق و باطل بر جاي ميماند.
سوگند به خداوند يكتا، اگر اينان علي را بر كاري كه پيامبر بر عهده او نهاده بود، ميگماردند؛ او به نيكي كار را به سامان ميرساند، امت را با روشي آسان به راه راست ميبرد. كمترين حقّي از هيچكس تباه نميشد. نه روندگان به سختي ميافتادند و نه سواران دل آزرده ميشدند. علي آنان را به سرچشمه جوشان گواراي پرآبي ميرساند كه كاستي بدان راه نداشت، آب از همه سويش تراوش ميكرد و همگي در كنار اين چشمهسار پر آب سيراب ميگشتند. او در پنهان و آشكار مردم را اندرز ميداد، از داراييهاي دنيا بهرهاي نميگرفت و خود را به حُطام آن نميآلود. با رفتار الهي خود بر مردم آشكار ميساخت كه زاهد كيست و دنياگرا كدام است؟
خداي بزرگ در قرآن ميفرمايد: «اگر مردم ايمان آورده و تقوا پيش ميگرفتند، درهاي آسمان و زمين را بر روي ايشان ميگشوديم؛ اما آنان حق را تكذيب كردند و ما نيز به دليل كارهايشان آنها را كيفر كرديم و ستمكارانشان به زودي به سزاي اعمالشان خواهند رسيد و ما در برابر آنان عاجز نيستيم.»
اينك بياييد و بشنويد! راستي را كه روزگار چه شگفتيها دارد! اي كاش ميدانستم كه مردان شما چرا چنين كردند؟ چرا با اين رفتار زشت به جايگاه دردناك و ناشايست تن دردادند؟ آري، سرانجام ستمگران بد خواهد بود.
به خدا سوگند، اين مردم به سان كسي هستند كه بال را رها كرده و پرهاي كوچك بيارزش را مقدم شمارد. پس نفرين بر مردمي كه خويشتن را نيكوكار ميپندارند؛ حال آنكه تبهكار و فاسدند و خود نميدانند.
واي بر اين امت! آيا انسان هدايتگر براي راهنمايي مردم سزاوارتر است يا فردي كه خود راه نمييابد، مگر آن كه هدايت شود؟
قسم به جان خودم كه بذر فتنه را پاشيديد و ديري نپايد كه ثمر آن را بچينيد. آن روز كه آشوب به پا شود و خونها به ناحق ريخته شود و زهرهاي كشنده در كامها فرو رود.
اكنون آماده باشيد كه شمشيرهاي آخته و فرمانروايان ستمگر بر شما سلطه خواهند يافت. گرد بلا برانگيخته خواهد شد. استبداد خودكامگان شما را از بيخ و بن ويران خواهد ساخت. اموالتان به غارت خواهد رفت و جمعتان پراكنده خواهد شد. دريغا كه ديده حقيقتبين نداريد و مرا به روشنگري شما راهي نيست. آيا ما شما را به كاري واداريم كه آن را خوش نميداريد؟!
بانوان از ديدار زهرا بازگشتند و گزارش سخنراني كوبنده حضرتش را براي همسران خود بازگو كردند. چند لحظه نگذشته بود كه شماري چند از مردان مهاجر و انصار به حضور دختر پيامبر رسيدند و زبان به اعتذار گشودند كه: «اي سرور بانوان، اگر ابوالحسن اين حقايق را پيش از استواري پيمان و قطعي شدن بيعت با ما درميان ميگذارد، ما هرگز به كسي جز او روي نميآورديم.» حضرت زهرا عليها السلام خشمگين شد و پاسخ داد:
«از من دور شويد كه بعد از سهل انگاري و سستي شما ديگر عذرخواهي ثمر ندارد و كوتاهي و واپسگراييتان راه هر اقدامي را بسته است».1
1. مجموعه مقالات الزهرا، مقاله سيد عبدالرزاق مقرم، ج1، صص 154 ـ 157.
http://pajuhesh.irc.ir/Product/book/show/id/2052/book_keyword//occasion//index/1/indexId/243707
سید علی اصغر موسوی «سعا» شاعر، نویسنده، پژوهشگر ونظریه پرداز مکتب شعر امامیه:
برخی فکر میکنند که حمایت حضرت زهرا(س) در راستای حمایت از شوی خود حضرت علی(ع) بوده اما حقیقت مطلب در ذات «ولایت» است نه در موارد خویشاوندی و مصلحت طلبیهای معمول. آن روز که حضرت زهرا(س) به موضوع ولایت و احقاق حق امامت میپرداختند و آن همه سختی را برای «احتجاج» متحمل میشدند؛ به دلیل شناخت موضوع «ولایت» بود، نه موضوعی دیگر.
اگر حضرت علی(ع) شوهر ایشان هم نبودند، باز از امر ولایت دفاع میکردند؛ چرا که موضوع ولایت یکی از نصوص اعتقادی تشیع و از فروع دین مبین اسلام است و قرآن نیز بر آن تأکید داشته است. خطبهها، سخنرانیها، گِلهها و شکوههای حضرت فاطمه(س)، فقط و فقط برای معرفی ولایت و ادامه راه رسول خدا(ص) بود؛ نه موضوع ریاست، حکومت و یا تحت سلطه قرار دادن امت اسلام. اهتمام حضرت زهرا(س) برای معرفی ولایت و امامت حضرت علی(ع) احساس وظیفه در حفظ اسلام و مسلمان بود؛ نه تصاحب قدرت و ثروت. ایشان میخواستند اسلام حقیقی در جوامع گسترش یابد نه اسلام سلیقهای و نه اسلام سلاطین ایران و روم. همان اسلامی که متأسفانه تنها «پنج» سال حضرت علی(ع) حکمرانش بود و در طول همان پنج سال حقیقت دین اسلام برای بسیاری از مردم آشکار شد. نمونه و الگویی که برای پانزده قرن مورد مطالعه و عملکرد بسیاری از حکومتها بوده و هنوز هم به آن مبانی آرمانی دست نیافته است. حکومت ولایی حضرت علی(ع) همان حکومت و ولایت مصداقی بود که حضرت زهرا(س) دربارهاش با مردم و غاصبان حکومت به احتجاج برخاسته بود. اینک بعد از گذشت سالیان دراز مباحث امروزی حکومت در جهان اسلام باز با مصداق «ولایت» مطرح میشود و همان مبانی بعد از گذشت پانزده قرن، پلی از گذشته به آینده زده است، نه تنها آینده جهان اسلام که تمام جهان را در چتر حکومتی الهی و آرمانی، به نام «دولت کریمه حضرت مهدی(عج)» قرار خواهد داد. انشاءالله! https://telegram.me/holyfatemehzahra
اگر گفته میشود همانند حضرت زهرا(س) بیندیشم، عبادت کنیم و یا زندگی کنیم، این همانند سازی غیر ممکن به نظر میرسد و منظور از توجه به رفتارشناسی اعتقادی ایشان به عنوان یک الگوی موفق الهی برای تکامل معارف دینی است. الگویی که نوع زندگی اش، اعتقادش، سیاستش همه و همه برای ما و نسل ما بهترین راهکار درمقابل فرهنگهای مصرفی و پوشالی بیگانه است. فرهنگهایی که درطول تاریخ ثمرهای جز «تبعیض و بیعدالتی و فقر» برای کشورهای جهان اسلام و جهان سوم نداشته و نخواهد داشت تا زمانی که ملتها به آرمانهای دینی خود توجه نکنند. این تنها اعتقاد به اصول و مبانی دین است که مساوات و عدالت را ضمن رعایت حقوق هم نوعان، برای ملل مختلف جهان، به ارمغان میآورد.
🌹📚ازکتاب :فاطمه (س) مادرتمام خوبی ها"/گردآوری و تحقیق" سید علی اصغر موسوی "سعا
https://eitaa.com/saapoem
هدایت شده از ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
🌴دولت زهرایی🌷
غروب غرق شفق مویه گر ، که ای عالم:
نثارکن به شب تیره گون غم ، شبنم !
مدینه با ستم اهل خدعه ویران شد !
اگرچه ظاهرا از رونق اش نشد هم ،کم
نپرس جان فرشته ، هنوز من گیج ام !
"تمام شد!" خبرش رفت تا ثریا هم
تمام شد! همگان درکنار هم باشید
بدون "ام ابیها" که راحتید از دم ؟!
"سقیفه" شد "عسل" چشم های "خرس"آلود
گرفت جرات حق خواهی از شما ، کم کم
به حال مضحک تان خنده می زند هستی !
چگونه گریه شما می کنید در ماتم ؟
صدای حضرت دریا گرفت خاموشی
بسا که گوش شما شد کرانه ای محکم!
صدای حضرت دریا ، هنوز می آید ...
اگرچه خاک نهان کرده در دلش زمزم !
زلال دولت زهرایی اش ، به صبحی سبز
کنارکعبه عیان می کند گل و خاتم .🌷🌴
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
20 بهمن ماه 97
سوم جمادی الثانی 1440
#سعا
#saapoem
🌴🌷🌴🌷🌴
@saapoem
فاطمه ذات تمام خوبیها و مادر تمام نیکیها
http://payamezan.eshragh.ir/article_54497.html
فاطمه ذات تمام خوبیها و مادر تمام نیکیها
http://payamezan.eshragh.ir/article_54497.html
هوالعلیم
نکته:
"آنارشیسم ادبی!!"
معنی آنارشیسم :
در ادبیات و شعر یعنی" بی نظمی، هرج و مرج، ژاژخایی و بی قانونی در ساختار ادبی و محتوای فکری!
متأسفانه
ادبیات آئینی(بخش اشعار مناسبتی و زبانحال و مداحی) امروزبه علت انفصال پیشکسوتان فرهیخته از انجمن ها و جوانگرایی و جوانزدگی جامعه در حال زوال ایران، دچار نوعی یاوه گویی و یاوه سرایی شده است که در عکس مطلب برخی از آنها را مشاهده می کنید!
عدم نظارت کافی بر انتشار اشعار، احادیث، تصاویر و شوربختانه "تصاویر و فیلم هایی که توسط هوش مصنوعی" ساخنه می شود، نوعی "هلوکاست فاطمی" را داردشکل می دهد که در آینده "مصائب حاشیه ای آن بر متن مصیبت" غلبه خواهد کرد و به بدترین شکل "احتجاج ولایی حضرت زهرا سلام الله علیها" را بی رنگ خواهد کرد!!
هشدارامروز حقیر به کسانی است که از سرایش و خوانش شعر و مداحی دارند" توبره" پرمی کنند(چه توبره خوشنامی، چه توبره عنوان و چه توبره اشکم خودواحشامشان)"!!!
برحذر باشنداز این"آنارشیسم ادب آیینی"که در نهایت" خَسرة الدنیا و الاخرة" خواهند شد و نصیبی از امیال زودگذر آن نخواهندبرد!!
جهان درحال" تغییر ماهیت از جهل به علم است" و چندان طول نمی کشدکه این هرج و مرج را عُقلای قوم برنتابندو به این فضای افسارگسیخته شعرومداحی پایان بدهند!
تجربه" ایام انتهایی عهدصفوی"و"دوران نکوهش بار قاجاری" ثابت کرده است که ژاژخایی فرصت طلبان چندان هم طول نخواهد کشیدچرا که" علامه محدث نوری(ره)هاو شهیدمطهری ها(ره)درراهند، ان شاء اللّه
اللَّهُمَّ أجعل عواقب امورنا خیرا بحق الفاطمه، آمین یارب العالمین
✅✍️سیدعلی اصغرموسوی
قم، ١۵ آذر ١۴٠٣
@saapoem
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
نکته:
نوستالژی :
"پیش بینی"های حقیر فقیر از اوضاع "گذشته، حال، آینده" در طی یک دههٔ گذشته و درست از آب در آمدن آن!
(صرفا جهت اطلاع)
✅
سیدعلی اصغرموسوی
شاعر، نویسنده، پژوهشگر رسانه، هنر و ادبيات
@saapoem
حکمت:
نکته: عبرت!!
چنان قَحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
چنان آسمان بر زمین شد بَخیل
که لب تَر نکردند، زرع و نَخیل
بخوشید سرچشمههای قدیم
نَمانْد آب، جز آبِ چشمِ یتیم
نبودی بهجز آهِ بیوهْ زنی
اگر بَر شدی دودی از روزَنی
چو درویشِ بیرنگْ دیدم درخت
قوی بازوان، سُست و درمانده سخت
نه در کوه سبزی نه در باغ شَخّ
ملخْ بوستان خورده، مَردُمْ ملخ
در آن حال، پیش آمدم دوستی
از او مانده بر استخوان، پوستی
وگرچه به مُکنت، قوی حال بود
خداوندِ جاه و زر و مال بود
بدو گفتم: ای یارِ پاکیزهخوی
چه درماندگی پیشت آمد؟ بگوی
بغُرّید بر من، که عقلت کجاست؟
چو دانیّ و پُرسی، سؤالت خطاست
نبینی که سختی به غایت رسید؟
مَشَقَّت به حَدِّ نَهایت رسید؟
نه باران همی آید از آسمان
نه بَر میرود، دودِ فریادخوان
بدو گفتم: آخِر تو را باک نیست
کُشَد زَهر، جایی که تریاک نیست
گر از نیستی دیگری شد هلاک
تو را هست، بَط را ز طوفان چه باک؟
نگه کرد رنجیده در منْ فَقیه
نگه کردنِ عالِمْ اندر سَفیه
که مَرد ارچه بر ساحل است، ای رفیق
نیاساید و دوستانش غَریق
من از بینوایی نِیَم رویْ زرد
غمِ بینوایان، رُخَم زرد کرد
نخواهد که بیند خردمند، ریش
نه بر عُضوِ مردم، نه بر عُضوِ خویش
یکی اول از تَندُرُستانْ منم
که ریشی ببینم بلرزد تنم
مُنَغَّص بُوَد عیش آن تندرست
که باشد به پهلوی بیمارِ سست
چو بینم که درویشِ مسکین نخورد
به کامْ اَندَرَم، لُقمه زهر است و درد
یکی را به زندانْ درش دوستان
کجا مانَدَش، عیشِ در بوستان؟
✍️شیخ اجلّ مکرم مصلح الدین سعدی شیرازی (ره) 📚💐
✅گروه انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران
https://eitaa.com/saapoem
🖌🔏 عدالت⚖ يعنی : حق هرکس را به اندازه ای که سزاوار است دادن و هر که را شايسته ی مقامی است آن مقام را به او سپردن .
✍️از بزرگمهر پرسيدند که ساسانيان را چه چيز بر باد داد ؟ گفت : « کارهای بزرگ را به اشخاص پست می دادند و شغل های پست را به افراد بزرگ می سپردند افراد بزرگ نسبت به شغل کوچک خود بی اعتنا شدند و اشخاص پست شايستگی کارهای بزرگ نداشتند.این شد که کار مملکت درهم شد و سلسله ساسانی از هم پاشید.»
حضرت پیامبر رحمت(ص) می فرماید:« مملکت با بی دینی پایدار می ماند اما با ظلم و بیدادگری پابرجا نخواهد ماند.». .....
« الملک يبغی مع الکفر و لا يبغی مع الظلم »⚖💰⚰
@saapoem
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ
شمارهٔ ۴۱۸
سلام
مدل کاربردی سه کلمه از کلام وحي در نظر است:
ألف— عالِم:
کلمهٔ ( عالِم ) إسم فاعل است و إسم فاعل هرگز دالّ بر کثرت نیست در نتیجه این لفظ همیشه بر مفرد وارد میشود که در چهارده آیه از قرآن کریم آمده است.
این لفظ مفرد که کلمهٔ ( عالِم ) بر آن وارد میشود یا ( غَیْب ) است:
۱— عالِمُ ٱلْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلیٰ غَیْبِهِ أَحَداً ( جن ۲۶ )
۲— قُلْ بَلیٰ وَ رَبّي لَتَأْتِیَنَّکُمْ عالِمِ ٱلْغَیْبِ ( سَبَأ ۳ )
۳— عالِمُ ٱلْغَیْبِ وَ ٱلشَّهادَةِ ٱلْکَبیرُ ٱلْمُتَعالِ ( رَعْد ۹ )
۴— عالِمُ ٱلْغَیْبِ وَ ٱلشَّهادَةِ ٱلْعَزیزُ ٱلْحَکیمُ ( تَغابُن ۱۸ )
ب— عَلّام:
کلمهٔ ( عَلّام ) را در إصطلاح صیغهٔ مُبالغه گویند که دالّ بر کثرت است. از همین جهت است که إسم شغل ها را نیز بر همین وزن میگذارند. چون زیاد برنج میفروشد ( رَزّاز ) و چون زیاد پارچه میفروشد ( بَزّاز ) و چون زیاد پشم میفروشد ( کَزّاز ) و چون زیاد ابریشم میفروشد ( قَزّاز ) گفته شده. ( سعی کردم همهٔ مثالها هم قافیه باشد. ) از همین قبیل است بَقّال و عَطّار و نَجّار و رَوّاس و غیره.
البته گاهی برای بیان کثرت و یا تأکید بیشتر یک عدد ( ة ) به این لفظ ملحق میشود یعنی ( عَلّامَة ) که شاید شائبهٔ تأنیث به ذهن آورد لذا در خصوص حضرت ذُو الجَلال ( عَظُمَ سُلْطانُهُ وَ جَلَّ جَلالُهُ ) هرگز این ( ة ) وارد نمیشود. در دعای شبهای رمضان آمده ( یا رَحْمٰنُ یا عَلّامُ )
خلاصه اینکه کلمهٔ ( عَلّام ) که دالّ بر مبالغه و کثرت است فقط بر جمع میآید:
عَلّام ٱلْغُیُوبِ ( مائده ۱۱۶ ) و ( مائده ۱۰۹ ) و ( توبه ۷۸ ) و ( سبأ ۴۸ )
البته کلمات دیگری هم هست که همین فرمول بر آنها حاکم است:
غافِر ٱلذَّنْبِ ( غافِر ۳ )
غَفّار ٱلذُّنُوب ( جوشن کبیر، بند ۱۲ )
ساتِر ٱلْعَیْبِ ( در مناجات آمده )
سَتّار ٱلْعُیُوبِ ( جوشن کبیر، بند ۱۲ )
و نظر به اینکه کلمهٔ ( عَبید ) جمع است کلمهٔ ( ظالِم ) نیامده است بلکه ( ظَلّام ) آمده و بر همگان واضح است که اگر به مبالغه معنا گذاشته شود مفهوم مخالف این آیهٔ شریفه به کفر میگراید:
وَ أَنَّ ٱللّٰهَ لَیْسَ بِظَلّامٍ لِلْعَبیدِ ( حجّ ۱۰ )
ج— عَلیم:
کلمهٔ ( عَلیم ) عَلیٰ سَبیلِ ٱلْإِطْلاق یعنی بصورت مطلق در خصوص تمام معلومات إلهیّه کاربرد دارد. درنتیجه به گونههای مختلف وارد شده است:
۱— به صورت مطلق:
إِنَّکَ أَنْتَ ٱلْعَلیمُ ٱلْحَکیمُ ( بقره ۳۲ )
۲— با لفظ عُموم:
بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ ( یٰس ۷۹ )
بِکُلِّ شَیْئٍ عَلیمٌ ( حُجُرات ۱۶ )
۳— با جمع:
وَ ٱللّٰهُ عَلیمٌ بِٱلظّالِمینَ ( بقره ۹۵ )
وَ ٱللّٰهُ عَلیمٌ بِٱلْمُتَّقینَ ( آل عمران ۱۱۵ )
وَ ٱللّٰهُ عَلیمٌ بِٱلْمُفْسِدینَ ( آل عمران ۶۳ )
وَ ٱللّٰهُ عَلیمٌ بِذاتِ ٱلصُّدُورِ ( فاطر ۳۸ )
۴— با فعل جمع:
وَ ٱللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ ( نور ۲۸ )
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ ٱللّٰهَ بِهِ عَلیمٌ ( بقره ۱۹۷ )
مدلهای کاربرد چهارگانهٔ کلمهٔ ( عَلیم ) در کلام وحي که فوقاً مذکور شد گویای این معنا است که ( عَلیم ) صیغهٔ مُبالغه باشد که دالّ بر کثرت است و لذا همیشه با جمع میآید. هرگز نداریم ( وَ ٱللّٰهُ بِکَ عَلیمٌ = خداوند به تو عَلیم است ) و یا ( وَ ٱللّٰهُ بِما تَفْعَلُ عَلیمٌ = خداوند به آنچه تو انجام میدهی عَلیم است ) چرا؟ چون در این مثالها ( کَ ) و یا ( تَفْعَلُ ) مفرد است.
برای مفرد که به مبالغه نیاز نیست. رفتار آدمیان ذرّه ای از علم خداوند متعال است:
قَدْ یَعْلَمُ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ ( نور ۶۴ )
إلتماس دعاء
نُهم جُمادی ٱلآخرة ۱۴۴۶
ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
https://eitaa.com/joinchat/3980395085C2705350eb2
سلام علیکم و رحمة اللّه
از" ١۶ آبان١۴٠٣ تا امروز که" ٢١ آذر ١۴٠٣ "است،
فعلا " ٣۶ روز" است که محموله پستی بنده که" کارت ايثار ملی" است،
توسط اداره پست (آن هم پست پیشتاز) در راه وصول از تهران (پایتخت حکومت اسلامی ایران) به قم (ام القری جهان اسلام) است!!!
✅پ. ن :
تعجب ندارد اگر کشوری با تمدن و فرهنگ اصیل رومی _عربی مثل سوریه در طی ١٠ روز در اختیار عده ای تروریست قرار می گیرد!!!
کشور ما خیلی وقت است که از دست رفته!!! منتهی ما مثل" خرگوش" در خنکای برگ های" چغندر قند" به " خواب قیلوله" مشغولیم!!!
فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَار🏴✍️📚
🌷
هوالحی الذی لایموت
شب جمعه، شب رحمت
ویادعزیزان رفته تاملکوت.
به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا، شعرا،علما،اندیشمندان، مادحان ادبیات دینی، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی شهدای مظلوم فلسطین، لبنان، غزه و همچنین «والدین و یاسمین دخت »بنده واموات محترم اعضای گروه در این شب آکنده از آه و اشک و «صلوات بر اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین » است، «فاتحه» ای با صلوات بر محمد و آل محمد، عنایت کنید:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و انس، من الاولین والآخرین، آمین یا رب العالمین
عظم اللّه اجورنا و اجورکم واجرکم عنداللّه کثیرا💐
#فاتحه
#شب_جمعه
@saapoem
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🖋️📚
متن ادبی ((«سوگنشین نهر علقمه»))
سید علیاصغر موسوی
مادر؛ مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟
مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»، سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!
مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!
مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانههایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیهالسلام همراهی کرد!
مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزهها روایت میکرد!
مادری که حتی کوچههای «مدینه»، مرثیهسرای اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!
مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالیترین سرشت همسریاش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروریاش
مادری که برای همیشه، با نالههای نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سرودههایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا میکند!
مادری که بعد از شهادت «عباس علیهالسلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد و آسمان مدینه، نعمت نورافشانیاش را از دست داد!
مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل از «گودال قتلگاه» نگرفت و فریاد «یا حسین»اش را نهتنها در مدینه، که از صحن مطهر کربلا میتوان شنید! درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بینظیرش باد!
روح آسمانیاش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد!
12 ارديبهشت 1388 بازدید: 8797
https://www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=6902
🌷
https://old.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Bastegan/Ommolbanin/87/Adabi.aspx
🌷
https://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir/%D8%B3%D9%88%DA%AF-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%87%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%82%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-1
🌷
https://webmail.eslamshahr.ir/fa/news/47598-%D8%B3%D9%88%DA%AF-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%87%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%82%D9%85%D9%87.html
🌷
https://fa.mouood.com/12781/%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B1%D9%88%D8%B2/%D8%B3%D9%88%DA%AF-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%87%D8%B1/
🌷
https://eitaa.com/saa_institute
🌷🌴
آیت عشق
آیت عشق از ازل با نور زهرا جلوه کرد
سبز شد، هم ارتفاع سرو طوبا، جلوه کرد
از دل «لَولاک » تا جوشید رنگ عترتش
در میان آسمان ها، نور زهرا جلوه کرد
هاله درتصویر"عصمت"ترجمان عشق بود!
در ضمیر باطنش «أنتم جمیلا»، جلوه کرد
دست بر دستاس تا می برد، می گفتند:باز -
زهرهٔ زهرای حق در کهکشان ها جلوه کرد
گاهوار کودکانش: خطه ای از عرش بود
کربلا یا که مدینه یا که هرجا جلوه کرد
نام طه' هم که مصدر بر سرشت انبیاست
در مرام حضرت «اُم ابیها» ، جلوه کرد
اندکی از پرتو ذات جمال ِ فاطمه «س» است
آنچه در آیینهٔ دنیا و عُقبا، جلوه کرد!
می شود عطر ظهورش باز روزی منتشر
در سحرگاهی که خواهد سمت فردا، جلوه کرد
افتخار شعرم از مهر «علی» و آل اوست
سعی عرفان «سعا» باعشق طاها جلوه کرد
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی در ایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۲۶ آذر۱۴۰۲
۳جمادی الثانی ۱۴۴۵
#سعا
#saapoem
https://eitaa.com/saapoem
💐📚✍️
هوالحکیم
✅ «دکتر» نیستم!
از همین دیباچه گویم در تحجّر نیستم
خرقهدار بیریا، اهل تظاهر نیستم!
روزگاری را که در آن، زندگی جز مرگ نیست!
حسرتآرای تکثّر در" تکاثر" نیستم
جاری جوّ شهودم، آسمانپوی عروج
خالی از پَر گرچه، اما از هوا پُر نیستم
کاش می فهمیدیام وقتی به تمکین قفس -
ادعا کردم که در بند عناصر نیستم!
سالها در کوچههای مردمان دُمپرست
دَمبهدَم در خویش نالیدم که اُشتر نیستم!
بار کوهان داشتن تقبیح درک جوهر است
درس شمشیرم به دوران، گر بهادر نیستم!
واژه واژه دهخدای رمز و راز حکمتام
شرمگین از چامگان یا که تشاعر نیستم
"حافظ"و"سعدی"منم، درعصر تلقیح شعور
وارث "شعر" م، ادیبم، گرچه" دکتر"نیستم !!
حق حقم، پیرو حقم، به"حق"ملحق که من
با "علی" پیوند حق را جز تواتر نیستم
عمر خود را صرف مدح دودمانش کردهام
با کسی جز دشمنانش، در تنافر نیستم
نه طمع بر سلسبیل و نه به رضوان پای بند!
نوکر محض «علی»، در توبه چون حُر نیستم
گرچه تندیس گناهم، باکم از دوزخ چرا !؟
مرد عشقِ سوختن، اما تباشُر نیستم
میپسندد، میپسندد، حق مطلق چون خداست
میدهد، یا میستاند! اهل غُرغُر نیستم
با«سعا»دیروزمیگفتم که"قم"یادتو نیست؟!
در پی اثبات حرفم با تلنگر نیستم
یا به نوعی با کسی از اهل بازار سخن
در جدل یا بحث یا نقد و تهاتر نیستم!
آشکارا در شکیب از رنجهای بیشمار
با غزلها سرخوشم، لنگِ تفاخر نیستم
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ٢۵ آبان ١۴٠٣
#سعا #استاد_سعا
@saapoem
#saapoem
https://eitaa.com/saapoem
https://eitaa.com/saa_institute