eitaa logo
ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
75 دنبال‌کننده
533 عکس
191 ویدیو
7 فایل
اشعار عاشورایی (وقف) سید علی اصغر موسوی «سعا»، شاعر و پژوهشگر ادبیات دینی «مکتب شعر امامیه» 🌷🌴🖋️📚
مشاهده در ایتا
دانلود
«حُسَین» عاشقترین یحیای هستی 🌹 میان شوق یحیی تاشهادت، عشق تجریدی ست اگر مبنای پاکی در سلوکش، غسل تعمیدی ست! رباط و مسجد و دیر و کلیسا، هر کجا باشد بدون جاری نامش، فقط بنگاه تردیدی ست! جمالش پرتو نورِ تجّلی در دل میدان - کنار سورهٔ فرقان، تبلورگاه تمجیدی ست من از«یحیای عاشق» در دیار عشق می گویم که درپیشینهٔ خلقت،نه تکراری،نه تمدیدی ست! اگر هم می دمد هر جا، نسیم سرخ عنوانش به هرپرچم که می بینی،نه تقلیدی که تاکیدی ست! «ذبیح اللّه» عیسی دم، که از خون گلوی او حیات حق مُعّلی' در شروع شرع توحیدی ست میان انبیا و اولیای حضرت خالق (جل جلاله) «حُسَینِ»سیرت وصورت،ضمیرناب تجویدی ست ** سلام ات گفته اجدادم،سلام ات می دهم هردم به اذن حضرت سبحان،که چون وحی است وتحمیدی ست به دیوان دلم هستی، چو «بسم اللّه» در باطن اگرشعرم به هرقالب، شهودی هست وتأییدی ست «سعا» در حد عاشق نیست! اما «دوستت دارد» فدایت!جای اشک اینجا،نه تمهیدی که تعقیدی ست🌷🌴🏴 مکتب شعرامامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی یکشنبه۱۶تیر۱۴۰۱ تاسوعای حسینی ۱۴۴۳ @saapoem
🌹دیر راهب عشق آمد، نقطه نقطه شعر غم با خون نوشت تا سر عقل آورد، وهم آفرینانِ کُنشت قابلیت بی تعیّن، آبروی زر زدود شد شفق مجذوب ناگاه غروب سرنوشت! بی تکلف می کشد پیرایه از تردیدها آن که خوانده از ازل در دفتر قسمت، سرشت دیر راهب بود و رستاخیز خونین در زمین ـ وقتی آرامید آن سر، عاشقانه روی خشت: عطر گیسو خال «وحدت» را به «کثرت» زد مثال آسمان  دیدم میان ابرها آلاله کِشت! ای که از تأثیر حُسن ماه رویان غافلی؟! عقل و عشق آراسته، در ترجمان خوب و زشت عشق «راهب» آن شب از مرز مسیحایی گذشت در عروجی که، کُنشت آکنده می شد از بهشت شور شعر از پرتو آیینه غرق نور شد تا که عشق آمد، ردیف «یا حسین» آن جا نوشت ** جلوه ای کن، ای همه خورشید با لبخند خویش بر سر ذوق آوری امشب ندیمان کُنشت! مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ١٣٩٠
شاعر معاصر شاعر مشهور در ذیل: «معاصر» نیستم! بی زمان و بی مکان، مدیون ظاهر نیستم اصل اصلم، نه شبیه یک بدلکار دو رو غیبتم را دوست دارم هرچه حاضر نیستم! گو بدانی برنفوس العشق، می بندم حجاب یا همیشه بر کمال العقل، قادر نیستم - از بسیط عقل و عشق و وجد و حال و قیل و قال عارف وقت خودم، هرچند"طاهر" نیستم! نه به شعرم دختری عاشق شود، نه همسری! چون شریک کافه های طعم نادر نیستم! هر طرف نوکیسه‌گان درجنب وجوش نوشدن با تکبرهای ویژه، اینکه : ماهر نیستم! با چهل، پنجاه قطعه شعربی رنگ و لعاب در کتابی با تعارف: "من که شاعر نیستم!" نوچه‌گان دولتی از هرتوان، غرق غرور! شکر حق ! از جملۀ خیل نوادر نیستم!! *** شهر قم؟ هرگز! مبادا نرخ تهران بشکند اهل باغ فیض یا منصور و ناصر نیستم کاش لحن پرسش ات بر همتم توهین نبود! چونکه با صدها غزل،مصداق قاصر نیستم سال ها جز زحمت ساکن شدن، خیری نداشت! گرچه با اهداف ممدوحش مغایر نیستم گو سترون باد نسلش در سراشیب زمان! هر دیاری که در آن آسوده خاطر نیستم نام و یاد ازمن اگر هم دربسیط دهر نیست علتش واضح که من محتاج «ناشر» نیستم با تمام پیر بودن، مردجنگ‌ام، هان "سعا" ! گرچه در حدّ " حبیب‌بن‌مظاهر" نیستم سیدعلی اصغرموسوی (سعا) قم - ۵ مرداد ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📜💐
هلال شیعی! منظور بنده از هلال شیعی و وجه تمثیلی شمشیر مولاعلی (ع)از کشمیر تا لبنان، بر قواعداین باور است که روزی همان منجی موعود بشر(عج) که حضرت پیامبر(ص) نوید داده است ؛خواهند آمد و با کفر و الحاد و ستم و ستمگری در جهان مبارزه خواهند کرد. ایشان منجی تنهاشیعه نیستند، جایی هم نیامده است که منجی "شیعه" فقط باشند! ایشان منجی"بشر "اند. فوق تمام ادیان و مذاهب و فرقه ها! منظور ما در جهان از گسترش شیعه، گسترش "مکتب اهل بیت"(ع) است نه تسلط عده ای خاص بر جهان! تسلط حقیقت اسلام است، حقیقت پیمغبر اعظم الهی است. حقیقت امام ولی اللّه است. حقیقتی که شریعت و طریقت را تنها برای نیل به "حقیقت" می خواهد؛ همان حقی که کلمه "وحدت" است. کلمه "لا اله الا اللّه "است؛ همان کلمه ای که سلطان سریر ارتضا، حضرت سلطان العارفین امام علی بن موسی الرضا(ع) در حدیث سلسله الذهب فرمود :لا اله الا الله حصنی فمن دخل امن من عذابی. قال: فلما مرت الراحلة نادانا. بشروطها وانا من شروطها جهان امروز و آینده اگر از مکتب اهل بیت(ع) دور بیفتد قطعا توسط فرقه های منحرف و شیطان ساخته ای همچون« داعش و القاعده و طالبان» بلیعده خواهد شد. اهل جهل و فساد و تکفیر و ستم که خود را پیرو فقه "ابن تیمیه و وهابیت" می دانند با استطاعت "صهیونیزم "قصد در انهدام آیین محمدی(ص) دارد. ما وقتی سخن از "شیعه "به میان می آوریم به خاطر پیروی از مکتب اهل بیت(ع) است؛ همان مکتب سالم و دست نخورده ای که با خون بزرگان خود و فرزندان خود، پیران و کودکان خود توانسته است تاکنون سالم و دست نخورده بماند! منظور ما از شمشیر علی(ع) خون ریختن در جهان نیست ! بلکه شمشیر علی دو لبه داشت: یک لبه اش اجرای «عدالت اسلامی» بود و لبه دیگرش ایجاد« حکومت اسلامی»! اگر« حکمت علوی» حضرت و «بازوی یداللهی» اش نبود؛ امروز نامی از اسلام در هیچ کجای جهان نبود! ما سخن ازمکتب "تشیع "می رانیم ،نه ایجاد شکاف و اختلاف بین برادران عزیز سنی و شیعه ی خودمان! برای من که مدعی پیروی از مکتب تشیع ام، ظلم به سرخ پوست، سیاه پوست، اسکیمو، بوشمن، مالایایی، میانماری، فلسطینی، افغانستانی یا عراقی و ایرانی و لبنانی ،هیچ تفاوتی ندارد! پیامبر ما برای تمام "جهان" آمد و امام ما "امام "تمام جهانیان است؛ لذا ما آرزوی جهانی آکنده از "صلح و سرسبزی "را داریم و دشمنان ما بر این نکته واقف اند که ما را «تحقیر و تکفیر» می کنند. ومن با جسارت تمام خدمت دشمنان «اسلام و تشیع» عرض می کنم : «الیس الصبح بقریب» ! ✍️📚🌲🌳🌴📲🇮🇷🌍🌐✅ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute
جبرقافیه📜 حاکمیت گردنش چون که کُلفت است و قوی لاجرم باید که حرف زور او را بشنوی! قافیه چون من برای خویشتن، خود دشمن است وقتی از دنیا ندارد بهره چون رِدف و رَوی! در غزل شانسی ندیدم با شکوه گوهرش کی فریبد چشم سبزی را طناب مثنوی! اُشترا، هرگز ندانستی به خارستان چرا؟! واعظ از ترس خدا گوید، کند خود را قوی "غایَة المَطلوب"تو وَهم است در"فصل الحُصول" نیم قرن است، اینکه دنبال رسیدن می‌دوی! دور بایدمی‌شدی اززندگی،زن،عشق وحال مثل مردی مرده در آیین سرد مانوی! نق نزن دیگر،ببین تاحضرت حاکم چه گفت: اینکه باید می‌شدی،"أَصبِر عَلی" شاید شوی! موعظه کم کن که ایمان رفت بارندان دهر شد هدایت بس که دستاویز قوم هادوی! عمرشدنزدیک شصت ودر"سعا" شوری ندید! نوبت عیشم که شدگفتند :پس کی می‌روی؟! 📜✍️ سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ١۴ مرداد ١۴٠٣ @saapoem
پیاده دیروز "شاه" امروز!! "پیاده آمده بودی "! کنون سواره شدی؟! بدون کار رسیده، هزار کاره شدی! نبود پشت لبت مو، شبیه مغبچگان! دوانده مور به صورت چه خوش قواره شدی!! "زبان" بلد که نبودی! به لطف "حداد"ان ! سخن نگفته به چشمک، پراز اشاره شدی شبیه جغد به ویرانه های شعر وطن میان مصرع خالی چه استعاره شدی!! مواظب نخ خود باش بر فراز درخت!! وزیده بادی و دیدی که : پاره پاره شدی!!! "سعا "شبیه تو هرگز سخن نخواهد گفت! تو ننگ قوم پریشان دل هَزاره شدی! نمک شناس نه ای، ای نی فرو در آب! ننال از سر دردی که باش چاره شدی!! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ مرداد ١۴٠٣ @saapoem84 @saapoem 📜📚📲
🌷🌴📜 أربعين : یعنی وصول به کمال در چهلمین روز از «چله نشینی»! اربعین روز کمال برای «عارفان» است! روز کمال «جناب جابر بن عبدالله انصاری» (رضوان اللّه تعالی علیه) تادرس «معرفت اللّه و معرفت رسول اللّه و معرفت مکتب ولی اللّه» را با «زیارت اربعین» به پایان برساند 📜📚🌷🌴 @saapoem ارغوان داغ (اربعین) ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ، تو زد در بهار سینه جوش رفتم از دل تا بپرسم، قصه‌ی اندوه چیست؟! این که در من شعله‌ها افروخته، از داغ کیست؟! عشق و عقل آیینه‌سان، فانوس دل افروختند اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست ای فدای لحظه‌های سرخ یادت زندگی زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی ! با تو هر قومی، بلند‌آوازه از بیداری است بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت‌واری است اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین🌷🌴
🌷🌴📜 أربعين : یعنی وصول به کمال در چهلمین روز از «چله نشینی»! اربعین روز کمال برای «عارفان» است! روز کمال «جناب جابر بن عبدالله انصاری» (رضوان اللّه تعالی علیه) تادرس «معرفت اللّه و معرفت رسول اللّه و معرفت مکتب ولی اللّه» را با «زیارت اربعین» به پایان برساند 📜📚🌷🌴 @saapoem ارغوان داغ (اربعین) ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ، تو زد در بهار سینه جوش رفتم از دل تا بپرسم، قصه‌ی اندوه چیست؟! این که در من شعله‌ها افروخته، از داغ کیست؟! عشق و عقل آیینه‌سان، فانوس دل افروختند اشک و مژگان، هر دو با هم در تماشا سوختند وسعت اندوه را در داغ تو، اندازه نیست این ارادت از ازل مانده، که رسمی تازه نیست ای فدای لحظه‌های سرخ یادت زندگی زندگی بی یادتو ،می افتد از تابندگی ! با تو هر قومی، بلند‌آوازه از بیداری است بی تو، نام زندگی، محکوم ذلت‌واری است اربعین تا اربعین ،صدقافله مهمان توست معرفت جوی حریم عشق بی پایان توست اربعین تا اربعین ،صد پیر با جابر قرین با تو می گیرد به یاد اربعینت ، اربعین🌷🌴
🌹🏵️🌹سپیده ای لبریز از تو دست ها به لحظه ها قنوت نزدیک می شوند و سحرگاهان دعا، سرشار از یادت می شود: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن. صلواتُک علیه وَ علی ابائِه... چشمه چشمه، چشم ها می جوشند و نگاه ها، مثل اولین روزهای بهار، بارانی می شوند. آه! ای آرزوی دیرین عدالت! اینک این من و این دست های پر از تاول! انگار نجوای سحرگاهان، هیچ فرقی با سنگینی سکوت غروب و آسمانِ لبریز از شفق ندارد! غم و غربت و اندوه، دل را می پوشاند و سجاده، شاهدِ بارش بارانی لطیف و عاشقانه می شود! آه، ای مولای من! این تنها، من نیستم که می گریم؛ محرومان تمام تاریخ با من، می گریند! کجاست، دست های بهاری ات؟ کجاست آیینه نگاهت؟ تا کی برای شهود نگاه ها، باید راه جمکران را پیمود؟ آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از بار ناله ها بکاهد! آسمان به دست های تو نیاز دارد؛ تا از نامه های برگشتی خجالت نکشد! آسمان، ناتوان از انعکاس جمال توست؛ بتاب ای زیباترین! به ابدیّت نگاهت قسم که طاقت روزگار، از دست خواهد رفت! اگر نیایی، مولا! مرگ فراگیر خواهد شد! کویر، دست هایش را به سمت جلگه ها خواهدگشود! از باران، تنها خاطره ای به جا خواهد ماند! ابرهای سیاه کینه و نفرت، به سرزمین های نور هجوم خواهند آورد! بزرگ راه های آرزو، طولانی خواهند شد و عبادت های تقلّبی را در بازارچه های بین راهی، خواهند فروخت! بتاب، ای آفتاب حقیقت، بتاب! بتاب؛ همین امروز که آسمان را توان درخشیدن باقی است! قسم به والشمس، به والعصر، به والفجر، به یس، به طه...! که دست های نیاز را برای همیشه، قنوت خواهیم گرفت و تو را از سپیده موعود، خواهیم خواست؛ سپیده ای که یک روز لبریز از تو خواهد شد. صبح آدینه، سپیده می دمد از شرق چشم های بارانی، کجایی ای دوست ماییم و عمری چشم به راهی ات، باز آی🌹 سیدعلی اصغر موسوی ماهنامه اشارات قم-۱۳۸۴ @saapoem
🌹آیینه‌ی الفت چشم‌هایم با تماشا الفتی دیرینه دارند رازهایی آشکارا، صبح‌ها در سینه دارند هر چه باشد عاشقانند از تبار روشنایی پیش رو شبنم به شبنم، جلوه در آیینه دارند خسته از تکرارهای بی شمار روزهایند حسرت یک ناگهانی، در دل آدینه دارند! در دل آدینه ای که لحظه‌ها از صبح تا شب عطر و طعم سیب و لیمو، وسعت سبزینه دارند! در دل آدینه ای که می‌شود، در اشک‌ها دید: آرزوها با تماشا الفتی دیرینه دارند! می شود همراه شد با هر کسی از جنس عاشق با همان‌هایی، که عشقی آتشین در سینه دارند سینه‌هایی، پر تلاطم، بسته اما لب ز شکوه سینه‌هایی که شباهت با من و آیینه دارند! مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغر موسوی قم - ۱۳۸۱ https://eitaa.com/joinchat/469172940C852ab8532c 💐🖋️📚
هوالعلیم خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ" وقتی دلم برای خدا تنگ می شود نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود دیرینه الفتی که میان دل و خداست دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود! وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور آژنگ های فاصله کم رنگ می شود لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست! اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود سر می نهم به سجده و با عشق واژگان شعرم شهود جاری افشنگ می شود شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست! مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود. مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-١١ شهریور ١۴٠٣ https://eitaa.com/saapoem1402 https://eitaa.com/saapoem @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🌴📚✍️
هوالحکیم ترکیب عقل و عشق💐 ترکیب عقل وعشق به مقیاس آسمان یعنی که زد شرار تجلّی به کهکشان «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» ای منتهای علم اینک تویی و تخته سیاه جهان، بخوان منشور آشکار هدایت به دست توست واکن رموز حق و حقیقت به هر زبان اندیشه باش حکمت حق را به هردیار بی واهمه از آیه ستیزان ترجمان! شاید که بی تلنگر وجدان سبب شود با عقل و عشق أنس بگیرند این و آن! این جوید از کلام تو عشق، آن یکی، ولی - پوید به عقل راه رهیدن ز هر گمان این سرزمین غرق جهالت که سال هاست گم کرده آفتاب تعقّل در آسمان! دارد نیاز نور خدا را که پرتوش سازد عیان حقیقت «توحید» در جهان «قرآن» همان تبلّور نور است، نورعقل درس حیات طیّبه در پرتوش نهان بشکن به نور علم مصادیق کفر را ایمن شود حقیقت ایمان مردمان «ثبت است در جریدهٔ عالم دوام» تو تا ممکنات باقی «حق» اند همچنان... *** شعر«سعا»اگرچه ضعیف است وکم عیار دارد ولی هنوز کرامات در بیان! سیدعلی اصغرموسوی ۱۹بهمن ۱۴۰۲ ۲۷ رجب ۱۴۴۵ «عید ولادت پیامبر اعظم الهی محمد بن عبدالله صل الله علیه و آله وسلم» مبارک باد💐 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 💐🖋️📚
✅ظهور عقل ( خلقت حضرت پیامبر-ص- ) ظهور عقل🏵️ وقتی که" وجود"، طرح جان ریخت، از نقشه ی خود نگشته خشنود موجود، نیازمندِ "دل" شد، درآینه ی جمال معبود دل گفتم و گشت قصه آغاز، با قصد و اراده کرد پرواز از مرز یقین گذشت و گم شد، در "دایره ی کمال" مقصود در دایره بود، این که دانست، اسرار نهفته در "سویدا" خود شمه ای از شمیم "عشق" است، در قالب نکته های مفقود هر نکته که عشق کرد انشا، دیباچه ی خلقتی دگر شد تا سایه ی " لطف" حضرت حق، گردد به نبود و بود ممدود هنگام تولد بشر بود، هنگام "ظهور گوهر عقل" انگیزه ی خلقت برین را، حق شاهد و عشق، گشته مشهود مولود که بود؟ جوهر عشق! خود نور دمیده از دل ذات هم شاهد غیب و سرّ مشهود، هم ساجد حق و حق مسجود با دیده ی ذات، دید او را، فرمود کلام دل نشینی: " لولاک لما خلقت الافلاک "، ای احمد نیک خُلقِ محمود ما رابه توعشق،عشق خویش است، ای زاده ی عشق وَ جوهرعشق در آینه جز تبلور نور، پیدا نکنی جوابِ فرنود هر کس که به تو نظر ندارد، از حُسن بشر خبر ندارد پیکر که ز عقل بر ندارد، بهتر که شود ز روح مطرود هر دل که به تو نباشدش مهر، باید که شود تهی ز مستی هر ره که به تو نباشدش راه، باید که شود همیشه مسدود ای روح دمیده بر تن عشق، عقل از تو گرفته فرصت نطق جان از تو شده ست پیکر آرا، تن از تو شده سزای بهبود تو خیر مجسّمی ، مجسّم ، در قامت دلربای آدم خاتَم به فضایل مکرّم، خاتِم به تفکرات مجدود گیتی و سپهر و مهر و کیوان، هم حشر و نشور و قسط و میزان با نام تو رسم کرده یزدان، در " دایره ی وجود " موجود همچون تو کسی خجسته پی کو؟! در عالم"عقل و ذهن ومحسوس" هم مطلع تو همیشه عالی ست، هم طالع تو همیشه مسعود💐🏵️💐📜 * مکتب شعر دینی مکتب شعر امامیه استاد سید علی اصغرموسوی قم - 88-1380 *** 🖊️فرنود : دلیل - برهان📚✔️ @saapoem
مؤسسه فرهنگی هنری سعا انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران: 📚✍️ مکتب شیعهٔ امامیه🌴 حلقه درحلقه کهکشان هارا،رمزومصداق دانش ودین کرد این به آن در مزید ِ علت ها، آن محرّک به دولت این کرد مکتبی لایه لایه از حکمت، در درون و برون پر از دانش هریکی را محافظ آن یک، مثل گل در حریم پرچین کرد آفرید، از نبود بود آورد، خلق را جمله در سجود آورد ازجلالت حریم حکمت را ، با جمال وکمال آذین کرد ** از هیاهوی خلقت آدم(ع)، تا تکاپوی نهضت خاتم(ص) آنکه حتی میان اهل البيت ،حکمت فقه شیعه تبیین کرد! هست مولا امام خیر الناس، جعفر بن محمّد صادق(ع) ازکلامش جميع جنّ و بشر، هرکه شدرستگار، تمکین کرد «مکتب شیعهٔ امامیه»هست شرح شریعت«اسلام» 📚 حضرت حق«امام صادق»را شارح این مرام،تعیین کرد از«سعا»هرزمان ثنایش باد ، بی نهایت،به قدر آنی که - بازسازی زشرح وبسط وبیان،اصل وفرع وشروط آیین کرد.✍️📚 مکتب شعرامامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - خرداد۱۳۹۹ ۲۵شوال ۱۴۴۱   @saapoem
هوالجمیل «تحسین صفات در تنزیل حیات» 🌹 در آن ساحت که هستی جلوه جوید آفتاب ات را جهان در بهت تحسین مانده حُسن انتخاب ات را مجال و رخصتی فرما که با حکمت بیارایم به "حُسن انتخاب" آرایه از "ام الکتاب"ات را: ازل تأویل نورت شد، ابد تکمیل تقدیرش تبارک گفت تنزیل حیات اشراق ناب ات را امین خلوت لاهوت در عرش خداوندی ستوده آفرینش در تکامل، انتصاب ات را به «ابراهیم و اسماعیل»اگر بالیده هر نسلی میان بِه سرشتان، بِه سرشته حق، جناب ات را رموز حضرت«قرآن»که در تفسیر مستور است شهود ترجمان دارد، شروط انتساب ات را رسول حضرت حقی، میان خلق ناسوتی کند اسفار عارف جستجو «حُسن المآب» ات را *** به جز ننگ "سَقیفه" گرد خاطر بر گمانم نیست! ولی تشویق "وحدت" می کنم، راه صواب ات را: کنار "عِترت و قرآن" فقط اُمت شود اُمت اگر ترویج کردم دائماً«فصل الخطاب»ات را در این ابیات پایانی به نام «حضرت صادق(ع)» مزین می کنم با هر ثنا، عطر گلاب ات را اگر«شیعه»به نور مذهبش همواره می بالد تجلی داده در اوراق درسش آفتاب ات را «علی»تصویری از قرآن،«علی»تشریعی از عترت علی شد ترجمان نور حق، شرح کتاب ات را «ولایت»در مسیرحق،«رسالت»را شده مصدر هدایت می کند سوی ارادت «شرع ناب» ات را "سعا" دارد یقین،روزی مُجاب مِهر خواهد شد! شهود عشق می داند، نپرسیده، جواب ات را🌹 مکتب شعر دینی در ایران مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - مهرماه ۱۴۰۲ ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۵ https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚💐
هوالحکیم عروة الوثقی' هُو به لب وقتی شدی با درس عرفان رو به رو رمز"عشق و عاشق و معشوق"را کن جستجو وحدت وکثرت نماد گیسوان درپرسش است تا بگوید از حقایق در دقایق مو به مو بخشی از هستی شناسی در شهود مطلق است دین: درون دارد شبیه مغز انسان، تو به تو! دین فقط نقل حدیث و شرح حال و قصه نیست! از مناسک تا معارف، با تفاوت در وضو قال باقر، قال صادق، شیعه یعنی :عقل محض کم کن از ابهام و امّا و اگر در گفت و گو! "شیعه" می نامند ما را در حصول اعتقاد شیعه یعنی :جوهر ادراک در تفسیر هو مکتبی داریم منشور حقیقت در حیات حکمت آموز طریقت در شریعت، کو به کو مکتب ناب "امامیّه" : "اُولی الاَمر" یقین در اصالت محور تثبیت و حق را رنگ و بو - مکتب عقل است و علم و عشق وآیین وشهود کی فقط نقل حدیث و شرح فقه و خلق و خو؟! گرچه"هو" ذاتاً نهان شد در وجود عقل و عشق اولیا هستند حق را در تجلّی چون سبو جزمسیر اهل بیت (ع)، از حق نمی بینی نشان! هرچه می خواند تو را، در شش جهت یا چارسو با "سعا" همراه دل شو، در مسیر عقل و عشق شعر حق را در شهود "عروة الوثقی' " بجو! مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم ـ اردیبهشت ١۴٠٣ ٢۵شوال ١۴۴۵ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅
سلب آزادی نژاد بشر کی فراموش می‌شود ظالم، تا سخن از پیام مظلوم است یک جهان واژگان پر معنی، در نگاه و درنگ محروم است هر چه تاریخ می‌کند پنهان، آشکارا به شعر می‌آید شعر را رمزخوان حق می‌دان، ترجمانش نگاه مظلوم است بدترین قوم در ستم خویی: قوم بدطینت «بنی عباس» به مراتب بسی نژندین‌تر، اُموی مذهبان مذموم است! ظالمان پلیدترحتی، «صهیونیستان» پست خونریزند که به حکم شهادت تاریخ،قومشان عنقریب معدوم است! درد فقدان "سید مظلوم، سیدحسن" ، مرد جنگ "حزب الله" با سکوت غمی شرار افروز، گرچه در قاب سینه مکتوم است - می‌رسد روز مرگ دشمن نیز، در مسیر "مقاومت" ، فردا نکته‌ای که به زعم بحران ها، در شهود دفاع مفهوم است از «سعا» جز دعا نمی‌آید، فصل پیری و رنج وبیماری ست «سلب آزادی» از نژاد بشر، در مرامش همیشه «محکوم» است! سیدعلی اصغرموسوی (سعا) قم ـ ١۶ مهر ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saapoem https://eitaa.com/saa_institute 💐✍️📚📲
کشور زرد 🍁 در کشوری که" پیری" فصل حزين درد است حتی بهار سرسبز، تعبیر رنگ زرد است! دم از وجود "کسوت" در شعرها، شعارست! وقتی که بعد عمری، "شاعر" قرین درد است نامردها به غوغا، مردان اسیر عزلت تشویق "اَمرد آیین"! تنبیه قدر مرد است ** شب هاگذشت و با صبح،دفتر پر از غزل شد بی آنکه در قواعد آید که زوج و فرد است تا ده هزار شب را بشمار در دو چشمم ! حالا که خسته از درد، حالا که غم نَورد است ®" رادار"بود و چشمم،در"جنگ"حق و باطل گفتم جوانی ام را : هنگامهٔ نبرد است! ** با چشم های خسته، غرق گناه بی طعم - امروز عینکم را روز مرور گَرد است روز مرور صد درد، هموزن گرد پیری تفسیرش از زمستان : تصویرمرگ سرد است!🍂 حرمت به کسوت اینجا،در"کلبهٔ عمو تام"<> گردابی از سیاهی در موج لاجورد است! وعظ و دعا، ریا،شک، هرکس که شدشعارش درعشق ودین ودولت،حاشاکه پایمرد است!! در مکتب"سعا" هم، تزویر و زور و تبعیض از قاب چشم و عینک، مثل غبار، طرد است! سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ١٧ مهرماه ١۴٠٣ @saapoem 📲📚✍️ ®Super Fledermaus رادار تجسسی و کنترل آتش توپ ضد هوایی _اورلیکن -اپراتوری رادار از سال ١٣۶٣تا ١٣۶٧، خارک، اصفهان 📲✅ <>کلبه عمو تام (به انگلیسی: Uncle Tom's Cabin) کتابی با موضوع "ضد برده‌داری "نوشتهٔ هریت بیچر استو نویسنده‌ی آمریکایی است. این کتاب در سال ۱۸۵۲ منتشر شد.
هوالحکیم ✅ «دکتر» نیستم! از همین دیباچه گویم در تحجّر نیستم خرقه‌دار بی‌ریا، اهل تظاهر نیستم! روزگاری را که در آن، زندگی جز مرگ نیست! حسرت‌آرای تکثّر در" تکاثر" نیستم جاری جوّ شهودم، آسمان‌پوی عروج خالی از پَر گرچه، اما از هوا پُر نیستم کاش می فهمیدی‌ام وقتی به تمکین قفس - ادعا کردم که در بند عناصر نیستم! سال‌ها در کوچه‌های مردمان دُم‌پرست دَم‌به‌دَم در خویش نالیدم که اُشتر نیستم! بار دنبه داشتن تقبیح درک جوهر است درس شمشیرم به دوران، گر بهادر نیستم! واژه واژه دهخدای رمز و راز حکمت‌ام شرمگین از چامگان یا که تشاعر نیستم "حافظ"و"سعدی"منم، درعصر تلقیح شعور وارث "شعر" م، ادیبم، گرچه"دکتر"نیستم! حق حقم، پیرو حقم، به"حق"ملحق که من با "علی" پیوند حق را جز تواتر نیستم عمر خود را صرف مدح دودمانش کرده‌ام با کسی جز دشمنانش، در تنافر نیستم نه طمع بر سلسبیل و نه به رضوان پای بند! نوکر محض «علی»، در توبه چون حُرّ نیستم غرق یک میلیون گناهم، باکم از دوزخ چرا !؟ مرد عشقِ سوختن، اما تباشُر نیستم می‌پسندد، می‌پسندد، حق مطلق چون خداست می‌دهد، یا می‌ستاند! اهل غُرغُر نیستم با«سعا»دیروزمی‌گفتم که"قم"یادتو نیست؟! در پی اثبات حرفم با تلنگر نیستم یا به نوعی با کسی از اهل بازار سخن در جدل یا بحث یا نقد و تهاتر نیستم! آشکارا در شکیب از رنج‌های بی‌شمار با غزل‌ها سرخوشم، لنگِ تفّاخر نیستم سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۵ آبان ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saapoem https://eitaa.com/saa_institute
هوالحکیم ✅ «دکتر» نیستم! از همین دیباچه گویم در تحجّر نیستم خرقه‌دار بی‌ریا، اهل تظاهر نیستم! روزگاری را که در آن، زندگی جز مرگ نیست! حسرت‌آرای تکثّر در" تکاثر" نیستم جاری جوّ شهودم، آسمان‌پوی عروج خالی از پَر گرچه، اما از هوا پُر نیستم کاش می فهمیدی‌ام وقتی به تمکین قفس - ادعا کردم که در بند عناصر نیستم! سال‌ها در کوچه‌های مردمان دُم‌پرست دَم‌به‌دَم در خویش نالیدم که اُشتر نیستم! بار کوهان داشتن تقبیح درک جوهر است درس شمشیرم به دوران، گر بهادر نیستم! واژه واژه دهخدای رمز و راز حکمت‌ام شرمگین از چامگان یا که تشاعر نیستم "حافظ"و"سعدی"منم، درعصر تلقیح شعور وارث "شعر" م، ادیبم، گرچه" دکتر"نیستم !! حق حقم، پیرو حقم، به"حق"ملحق که من با "علی" پیوند حق را جز تواتر نیستم عمر خود را صرف مدح دودمانش کرده‌ام با کسی جز دشمنانش، در تنافر نیستم نه طمع بر سلسبیل و نه به رضوان پای بند! نوکر محض «علی»، در توبه چون حُر نیستم گرچه تندیس گناهم، باکم از دوزخ چرا !؟ مرد عشقِ سوختن، اما تباشُر نیستم می‌پسندد، می‌پسندد، حق مطلق چون خداست می‌دهد، یا می‌ستاند! اهل غُرغُر نیستم با«سعا»دیروزمی‌گفتم که"قم"یادتو نیست؟! در پی اثبات حرفم با تلنگر نیستم یا به نوعی با کسی از اهل بازار سخن در جدل یا بحث یا نقد و تهاتر نیستم! آشکارا در شکیب از رنج‌های بی‌شمار با غزل‌ها سرخوشم، لنگِ تفاخر نیستم سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۵ آبان ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saapoem https://eitaa.com/saa_institute
📜۱۶- اجازه دخالت «بنی امیه» در امور اسلام باوجود سفارش و تأکید حضرت پیامبر(ص) در طرد آنان و واگذاری مهم ترین بخش های حکمرانی ، مالی ،حقوقی و اجتماعی اسلام به آنان! 📜۱٧- اقدام به تسویه حساب های قومی و غارت اموال و نوامیس مسلمانان معترض که جنایات« خالد بن ولید» در کشتار مسلمانان بخشی از حقایق مهم تاریخ اسلام بعد از پیامبر است. 📜١٨- تغییر نظام سیاسی - اعتقادی اسلام با سپردن منابر و تریبون ها و تبلیغ برخی رفتارهای جاهلی توسط افراد بدنام در زمان جاهلیت،همچون مغیره و .... 📜١٩- ایجاد مناصب جدید، خلاف موازین اسلام و« تخصیص اعتبارات حقوقی ناعادلانه» و قوم گرایانه و عدم رعایت موازین عادلانه اسلامی و قطع حقوق معترضین. 📜۲٠- تغییر در ساختار لفظی و معنوی « اصول و فروغ دین » نماز (صلاة) از قبیل «وضو، اذان،اقامه،قنوت،تشهدو سلام»ومحل مصرف زکات و ترک خمس آل محمد(ص) ( آنچه در سوره توبه آمده است) و رسوم هدیهٔ امت به خاندان پیامبر(ص)! ««»» وموار بی شماری که سعی شد به مهمترین موارد در تخلف و تخطی و عدول از شرایع دین توسط «کودتاگران و بدعت گران سقیفه بنی ساعده» به تحلیل و تفسیر گذاشته شود.از لحاظ « حقوقی» تک تک این موارد دارای مباحث حقوقی اسلامی و حتی بین المللی با نگاه های امروزی است و حتی از لحاظ «وجدان بشری» هیچ محل سکوتی ندارد که یک عده در طول دو ماه فی مابین کسالت منجر به ارتحال حضرت پیامبر ( ص)تا یک ماه بعد از آن ،یک حکومت الهی را با منطق « شمشیر» و« عصبیت قومی» سرنگون و یک سیستم و رژیم تازه ای را بنیان نهاده باشند که این همه تغییر در« ساختار و محتوایش» به وجود آمده باشد! در اینجا لازم می دانم ضمن احترام به «احتجاج»بانوی صدیقه و معظمهٔ اسلام و نورچشم اهل بیت علیهم السلام و تنها وارث واقعی حضرت پیامبر صل الله علیه و آله وسلم،حضرت فاطمة الزهراء سلام علیها،متذکر این نکته حقوقی باشم که در خواست های بحق حضرت زهرا سلام الله علیها چه در بخش «حقوق مطلق(شخصی)»وچه در «حقوق نسبی اجتماعی»،کاملا برابر با «اصول و فروع »دین مقدس اسلام بوده و هیچ گونه عدول و یا اعمال نظر شخصی خلاف شریعت از ایشان در احتجاجات شان دیده نمی شود و این نکته می تواند توجه وجدان های بیدار را به خود جلب نماید که اصرار بانوی معظمهٔ اسلام با «بایکوت کردن خلیفه» خود خوانده و رد اعمال و رفتار آنها و طردشان از خانه پیامبر(ص) به چه دلیل و طبق کدام موازین حقوقی اسلام بوده است! بنده علیرغم « شیعه»بودن سعی کرده ام با مطالعاتی که در متون متقن تاریخی و روایی و فقهی داشته ام ،جانب انصاف را در ترکیب و ترتیب کلمات این متن به کار ببرم و از اصولی سخن بگویم که مورد« اتفاق نظر»تمام مسلمانان و ِفرَق اسلامی است و امیدوارم مرضی رضای حضرت حق تعالی نیز بوده باشد. اقدام به تفکر و رعایت انصاف در تمایل و یا تقابل با متن را به وجدان خود خوانندگان این یاداشت و تحلیل می سپارم .حق یاورتان باد ان شاء اللّه. @saapoem https://eitaa.com/saapoem
مطلع نور خلقت از"لَولاک"مدیون بابت"زهرا" شده این سخن درمطلع از حیث ادب،زیبا شده گرچه سمت آسمان این روزها،دل می رود ژاژخایان را دوباره فرصت غوغا شده! با بهانه، بی بهانه، درپی بازیگری معرکه در شعر بی‌آیین شان برپا شده یک نمایشنامه با تندیس‌هایی از غبار ژانرِ معمول عزا در شعر شاعرها شده! این یکی درنقش مِسمار،آن یکی درنقش دَر وان یکی درنقش آتش، وین یکی تیپا شده! از "تولّا و تبرّا " مانده تنها : آه و واه ! بس که مضمون مبتلا بر آه و واویلا شده چادَر خاکی همان جعل حدیث"إنَّما" در میان جمع کلّاشان"ذَوی القُربی"شده!! در نبود شاعران پاکبازِ پاکدین ژاژخایی فرصت یک عده خَبط آرا شده هر که بر" نصِّ" کلامِ " إنَّما" دارد شعور کی میان شعر خود درگیر"مافیها" شده؟! "ساحت قدسی"خلل هرگزنمی‌بیندبه خود! مطلقِ این نکته ثابت در رخ دریا شده ازچه می‌بندی به"کوثر"تهمت سیلی،کتک؟! وقتی امواج زلالش قاب" أعطینا " شده هاله‌ای از نور دائم در کنارش بود و من هرگز این باور ندارم لحظه‌ای ویدا شده! "فاطمه" صدیقهٔ اعظم شهید منطق است منطق گفتار و کردارش ز حق، "زهرا" شده فاطمه قدرش به هستی همچو قدر "مصطفی"ست در ولایت صاحب حق،چون"علی"برما شده حق حضرت مُستتردر"خمس آل مصطفا"ست در" اولی الامرِ کلامُ اللهِ قرآن" جا شده شکرحق باید بگویم، چون که استادم"سعا" رهنمون این نکته را در مطلعی زیبا شده مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - جمعه ٢ آذر ١۴٠٣ @saapoem
هوالعلیم💐 قامت ادراک قامت ادراک تو، شعر مرا آیینه نیست! اینکه می گویم دلیلش از نفوذ کینه نیست قامت ادراک باید خاکسار حق شود در تو جز گَرد تظاهر، گوهر آیینه نیست! در هزاران سال اوراق سحر تابیده را خوانده ام درسی که درکش جز به سوز سینه نیست حق مرا در فقر داده خلعت سوداگری! فخرمن جز عشق آن«آتش‌گر آدینه»نیست عاشقم، جایی که تو حتی نمی دانی چرا؟ عارفم، آنجاکه قدّت درخور پشمینه نیست ! ای معمایی ترین«گنج»گذشته از عدم «شعر»ناب من!که جایت جزدل گنجینه نیست با دو بال«عقل و عشق»آزادشو ازاین قفس روزگاراین«دیار»آن خوگر تهمینه نیست! بس که پرورده به دامان مردمان کج‌نهاد! در بساطش صحبت آسایش دیرینه نیست تو رهایی از غم دنیا و اُخری، چون «سعا» داغ عشقت مثل پیشانی، رهین پینه نیست سیدعلی اصغر موسوی 14 بهمن 1402 https://eitaa.com/saa_institute @saapoem 🖋️📚🖋️📚
غم قم 🍂 ✍ پنجاه هم گذشت، مقیم غم ِ«قم» ام در ازدحام مردم کم خاطره، گم ام! عزلت نشین خلوت دل گشته سال هاست آزرده از تظاهر ِتقوای ِ مردم ام «شاعرشدن به «شهر قم»از «کُفر»بدتر است! ✔️ خالی تر از عمارت بعد از تهاجم ام!! شیری که بود معرکه پرداز خشم و خون اکنون بدون پنجه و دندان، فقط دُم ام!!! ساغر به دست ها، همگی جور ِ«جم» زدند همچون «غدیر»، مست تماشاگه ِ«خُم» ام! شعرم رهین منت دونان نمی شود مهرآفرین ِدرک ِ «سعا» در تفاهم، ام ✅📚🌴 سیدعلی اصغرموسوی قم /مرداد۱۳۹۸ @saapoem
هوالحکیم ✅ «دکتر» نیستم! از همین دیباچه گویم در تحجّر نیستم خرقه‌دار بی‌ریا، اهل تظاهر نیستم! روزگاری را که در آن، زندگی جز مرگ نیست! حسرت‌آرای تکثّر در" تکاثر" نیستم جاری جوّ شهودم، آسمان‌پوی عروج خالی از پَر گرچه، اما از هوا پُر نیستم کاش می فهمیدی‌ام وقتی به تمکین قفس - ادعا کردم که در بند عناصر نیستم! سال‌ها در کوچه‌های مردمان دُم‌پرست دَم‌به‌دَم در خویش نالیدم که اُشتر نیستم! بار کوهان داشتن تقبیح درک جوهر است درس شمشیرم به دوران، گر بهادر نیستم! واژه واژه دهخدای رمز و راز حکمت‌ام شرمگین از چامگان یا که تشاعر نیستم "حافظ"و"سعدی"منم، درعصر تلقیح شعور وارث "شعر" م، ادیبم، گرچه" دکتر"نیستم !! حق حقم، پیرو حقم، به"حق"ملحق که من با "علی" پیوند حق را جز تواتر نیستم عمر خود را صرف مدح دودمانش کرده‌ام با کسی جز دشمنانش، در تنافر نیستم نه طمع بر سلسبیل و نه به رضوان پای بند! نوکر محض «علی»، در توبه چون حُر نیستم گرچه تندیس گناهم، باکم از دوزخ چرا !؟ مرد عشقِ سوختن، اما تباشُر نیستم می‌پسندد، می‌پسندد، حق مطلق چون خداست می‌دهد، یا می‌ستاند! اهل غُرغُر نیستم با«سعا»دیروزمی‌گفتم که"قم"یادتو نیست؟! در پی اثبات حرفم با تلنگر نیستم یا به نوعی با کسی از اهل بازار سخن در جدل یا بحث یا نقد و تهاتر نیستم! آشکارا در شکیب از رنج‌های بی‌شمار با غزل‌ها سرخوشم، لنگِ تفاخر نیستم سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢۵ آبان ١۴٠٣ @saapoem https://eitaa.com/saapoem https://eitaa.com/saa_institute