eitaa logo
ای مسیرکاروانت تا ابد آیینه پوش
75 دنبال‌کننده
533 عکس
191 ویدیو
7 فایل
اشعار عاشورایی (وقف) سید علی اصغر موسوی «سعا»، شاعر و پژوهشگر ادبیات دینی «مکتب شعر امامیه» 🌷🌴🖋️📚
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️حرف اول، لفظ آخر آسمان را گرفت در مشتش، حرف ِاول به لفظِ آخر زد مثل پروازِ نرم پروانه، پَر و پَر، سوی لامکان پَر زد از بزرگانِ کوی جانان بود، گرچه در گاهواره می آسود! چند ماهی به خاطر لبخند، کودکانه سری به مادر زد با تبسم دل از پدر می بُرد، وقتی آرام، آب را می خورد عاقبت، غرق خون، گلابینه، پیش چشمش، چو لاله پرپر زد! حرمله(لعن)ازمیان انگشتان، نه فقط دید نای اصغر(ع) را عالَمی را دَریدحَنجرِ عشق، که شرر بر جهان اکبر زد! دست ِاحساس را علی اصغر(ع)، می فشارد به هر غزل وقتی هر مُژه سینه‌زن شده با دل، می تواند به کربلا سر زد افتخارم همین که در نامم، می درخشد بزرگی نامش! سرنوشتم چقدر عالی بود، مُهر بر نامِ پاک «اصغر» زد ✅ مکتب شعرامامیه سید علی اصغر موسوی عاشورای 1441- 1398 @saapoem
🌹ققنوس عاشق 🥀 رفت و آغوش به آغوش تماشا وا کرد در دل حادثه فریاد زنان، غوغا کرد پیکر زخمی خود را به تماشا، سوزاند مثل ققنوس که آغوش به آتش، وا کرد! صحبت از یک زن دریا دلِ دریا روح است که به همراهی همسر، گذر از صحرا کرد سخن از وحدت محض است که در توفان‌ها قطره کوچید و شتابان سفر دریا کرد قدرت عشق چنان جاذبه انگیخته بود لیلی غرق جنون، راه حرم، پیدا کرد همسر خوب "وهب" طاقت پاییز نداشت! سهم آیینۀ خود، قامت عاشورا کرد 🌷🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-1381/8/1 🌷🌹 تقدیم شده به: شهیده مظلومه همسر وهب بن عبدالله کلبی(ره)🌹 https://telegram.me/saapoem @saapoem84 @parwaneha.ir @artqom_ir @adabiyatqom @anjoman_adabi_qom
صحیفهٔ حکمت قلمش ترجمان حکمت شد،لفظ« مایسطرون» قرآن را تا دهد بعد شرح عاشورا،درس تازه نژاد انسان را شد بهانه « صحیفه» اش در دست،تا به رمز کلام پردازد آشکارا هرآنچه مکتوم است،حکمت بی بدیل قرآن را بعد از آن اتفاق خونین در کربلا، هم کسی نمی دانست دین اسلام در کجا گفته : حق بود در حیات،انسان را ! در صحیفه شرافت انسان، ارتباطی به معرفت دارد منقبض،ذره وار، تا هرکس واشکافد دلایلِ آن را مثل یک آینه که هر شخصی به نُمودی درآن خوشایند است! با دعا می توان شکوفا کرد،منزلت های درس عرفان را گرچه اسلام و هم مسلمانی،همه جا ظاهراً، هویدا بود ! هر طرف عده ای دغل سیما،واسطه کرده آل سفیان را -- با نماز و حدیث و هم فتوا، مثل اهل سقیفه بی پروا خرج بازار حرف خود می کرد،حق شرع و شروط ایمان را در چنان روزگار پویا شد،حکمت و علت «دعا» هایش روزگاری که داشت می بلعید،کام شمشیر نسل انسان را ! جان فدای امام حق ،سجاد( ع)،گرچه غربت نصیب دوران است زنده کرده صحیفه اش دائم،حال و روز خراب دوران را افتخار «سعا» همین بس،چون شاعری از تبار آیینه است چامه اش غرق نور می سازد،خاطر ِمردمِ سخن دان را🖋📜 مکتب شعر امامیه مکتب شعر دینی در ایران سید علی اصغر موسوی قم- ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ۲۵ محرم ۱۴۴۳ @saapoem 🌴📚🖋💐
زائران اربعین غسل کرده، با«*عطیه» پای در میدان گذاشت پای جای پای شیران دلیرستان گذاشت! گرچه از اندوه بسیارش، به تن جانی نداشت جان به عشق تربت مولای انس و جان گذاشت رفت ازهوش و عطیه سربه زانویش گرفت کربلا راعشق این صحنه به خود حیران گذاشت پیرمردی کز پیمبر«ص» قصهٔ «طف» راشنید عمر خود را در مسیر عترت و قرآن گذاشت کیست «*جابر»؟ آنکه لوح آسمانی را چو دید پابه عرش معرفت از دولت ایمان گذاشت! سِرّحق بشنیده اززهرای اطهر«س»،حفظ کرد با امام باقر «ع» آن را در ميان، پنهان گذاشت دیگران را ادّعا در شهرت عرفانی است کیست جابر؟ آنکه نقطه بر خَطِ عرفان گذاشت سال ها در خدمت مولا علی«ع»جنگیده بود از غنائم، معرفت را فرض بر سامان گذاشت کیست جابر؟ آنکه«زائر»شدبه روز«اربعین» با عطیه، غسل کرد و پای بر میدان گذاشت ديد «مصباح الهدی»را برفراز «نی» مگر؟ پای در دریای مِهر«نوح کشتی بان» گذاشت چشم هایش گرچه نابینا،مشامش پاک بود سر به روی تربت و دل در کف جانان گذاشت نغمه های «ياحسين» اش، یادگاری مانده است با «زیارت نامه» هم، تاثیر بر دوران گذاشت از«سعا»بر همت جانانهٔ جابر درود زائران اربعین را، رسم بی پایان گذاشت... مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۹-۱۴۰۰ ۱۴۴۰ قمری *جابربن عبداللّه انصاری «ره» *عطیه بن سعد بن جناده عوفی «ره» : از رجال تفسیر قرآن و حدیث @saapoem
غریب سامرا 🌷 نذر امام هادی(ع) اشک ستاره می‌چکد بر کهکشان، امشب یا می‌نشیند، غم به چشم آسمان امشب! غم‌مویه‌های شهر سامرا، چه می‌گویند؟! آه است و داغ سینه‌ی پیر و جوان امشب اینان مگر در سوگ فرزند که می‌نالند؟ صحرا به صحرا می‌رود، بانگ فغان امشب! تکرار داغ ظهر عاشورا، شده انگار فریاد جبریل است و اشک عرشیان امشب یلدا‌ترین اندوه، شد مهمان سامرا کند است اگر نبض غم آهنگِ زمان امشب ! جان می‌سپارد با غمی جانکاه، مولامان از هم نمی پاشد چرا نظم جهان امشب! 🌴🌷🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم ۱۳۸۵ @saapoem
هوالعزیز مطلع اسفار عشق💐 نادعلیاً، علی، هست کمالُ العُقول منبع فیض ازل، مقصد وصل و وصول نادعلیاً که او، هست معمّای هو مطلع اسفار درقوس صعودونزول نادعلیاً علی، درمحک عشق حق حب علی می‎شود، علت رد و قبول هر نفس آوای عشق، می‌دمد از نای عشق در عتبات شهود، حضرت زوج بتول(س) راز توکل علی ست، رمز توسل علی ست شور تغزّل علی ست، شعر و دعا را تُیُول صوفی صاف از خطا، آینه شو در بقا مکتب مولا، رها، کرده دمادم جهول تا به علی می‌رسی، در سخنی، صبر کن! حکمت اندیشه‌هاست: تَسمَعُ ثُمَ تَقول هست در آیین عشق،حکمت عقل بسیط سیرت عدل علی(ع)،صورت علم رسول(ص) حق به علی استوار،حق علی بی شمار خصم علی شرمسار،از همه عالم خجول دل که نداندچرا، یاد علی می‌‌‌کند؟! کی بتواندرود، درصف اذن دُخول؟! شرط"محیط"دل است،همدل"پروانه" ها سوختن وساختن، گاه عروج و افول داغِ مهین یاسمن،گرچه شکسته دلت یادعلی کن«سعا»، چون شدی ازغم ملول می رسدازراه عشق، خسرو حق شاه عشق منتَظَر ِگاه عشق، حضرت ابن الرسول(عج) نادعلیاً، علی،تامگر از فیض هو درنفحات ظهور،عید نماید حلول 📚💐 مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی دیماه ۱۴۰۲ ✅🖋️غزل ممدوحه ای که قرار بود در مراسم ۶۰ سالگی «انجمن ادبی محیط قمی» ۲۹ دیماه ۱۴۰۲ در قم خوانده شود، اما از ادامه حضور در مراسم منصرف شدم! 💐🖋️📚 @saapoem https://eitaa.com/saa_institute
✍️: ادراک عشق🌹 قامت کوتاه ادراکت نداند این مقال : ذات حق مستغنی است ازعقل وعشق وحس وحال! ازچه می بافی خیالِ اینکه«هو»عاشق به کیست؟ عشق دارد ابتلا، حتی شود گاهی وَبال! درک جوهر از عَرَض، تقلید نظم و نثر نیست! درس توحید و أَحَدٍ، کامل نگردد با خیال! بر عَرَض حتی نداری دسترس! لافی نباف! از پی اوهام در ثبت بلاهت، کم بِبال! جلوهٔ حق از ازل باشد منزه از نیاز! ناز را عارض ندان، دارد تعیُّن در جمال رمز جام جم به خطّ جور و تجرید دل است! در پی مستی مکن غوغاگری در قیل و قال عقل وعشق وحس و وَهم آمیخت باادراک ما حضرت حق، ذات یکتا، ذوالجلال لایزال - تا مگر در پرتو انوار تابیده به مغز نغز گفتاری تراود درغزل، نیکوسگال! عشق، زهرآگین ترین پروانه درهر پیله ایست! می کُشد باجلوه اش، حتی بدون انفعال با «هواللّه» ضمیراست اینکه آسان می شود: درک ِ عقل وعشق وحس و وَهم و وجدوشوروحال کسوت عرفان به مقیاس ِارادت کن قیاس با غزل هایم مرا، تکمیل کن در سن وسال! 📚 درس شاگردی بگیر از شعر ِ منظوم«سَعا» پلکان از تجربه تاعقل می خواهد، کمال!🌹 مکتب شعر دینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ 🌹🌹🌹 #شعر_عرفانی#عرفان_اسلامی #عرفا #عقل @saapoem84 @parwaneha.ir @artqom_ir @adabiyatqom @anjoman_adabi_qom     https://eitaa.com/saa_institute https://www.instagram.com/p/CisE55nK_rM/?igshid=MDJmNzVkMjY=
هوالعلیم💐 قامت ادراک قامت ادراک تو، شعر مرا آیینه نیست! اینکه می گویم دلیلش از نفوذ کینه نیست قامت ادراک باید خاکسار حق شود در تو جز گَرد تظاهر، گوهر آیینه نیست! در هزاران سال اوراق سحر تابیده را خوانده ام درسی که درکش جز به سوز سینه نیست حق مرا در فقر داده خلعت سوداگری! فخرمن جز عشق آن«آتش‌گر آدینه»نیست عاشقم، جایی که تو حتی نمی دانی چرا؟ عارفم، آنجاکه قدّت درخور پشمینه نیست ! ای معمایی ترین«گنج»گذشته از عدم «شعر»ناب من!که جایت جزدل گنجینه نیست با دو بال«عقل و عشق»آزادشو ازاین قفس روزگاراین«دیار»آن خوگر تهمینه نیست! بس که پرورده به دامان مردمان کج‌نهاد! در بساطش صحبت آسایش دیرینه نیست تو رهایی از غم دنیا و اُخری، چون «سعا» داغ عشقت مثل پیشانی، رهین پینه نیست سیدعلی اصغر موسوی 14 بهمن 1402 @saapoem 🖋️📚🖋️📚 #عشق
هوالجمیل شهودشرق امامت🌹 سلام برلب و جاری، درودِ واژهٔ تعظیم که بوده اصل تعّلم، مرا مراد ز تعلیم کبیر، فهم زیارت، اگرچه داند و گویم: صغیر را چه تفاهم به درک ریشهٔ تفهیم؟! همیشه مات گمانم! به فرض عادت ایمان به لفظ:غرق توّهم، به معنی :آیت تحکیم - که این چه نوع طریقت به سمت مشرق عشق است؟ سپرده دل به کویر از بهشت جاری تسنیم! قم است و مهر فروزان، که در مدار طلوعش نشسته ماه و ستاره، به درس مکتب تنجیم چکامه شد متناسب به یُمن روز ولادت که ترجمان لغاتش، گزیده واژهٔ تعظیم : سلام دائم سرمد،به دخت پاک محمد(ص) کریمه ای که همیشه گرفته جانب تکریم به نام فاطمه(س) ، امّا به شأن ام ابیها سترگ دخترموسی(ع)، چکاد چامهٔ تفخیم به جبر رام کنم دل! به اختیار، کدامش؟ سرشت اگر که برایش، صواب صاحب تصمیم میان شهر"قم"و غم، قرابتی که عجیب است! ندیده اهل هنر جز مصاف خنجر ترخیم!! به ظاهر ارچه رقیب اند، دچار وَهم عجیب اند نخوانده درس شهودی به جز تسلسل تقویم! "سعا" به لطف ارادت، به آستان ولایت گذشته از سر نظمش به قصد قربت تنظیم کلام:ناقص وصف و کلیم : عاجز توصیف بگو چگونه بگیرد قوام، قدرت تقدیم؟! رهین یادشما باد، همین چکامهٔ مجمل برای عرض تحیت، برای کرنش و تعظیم مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ٢١ اردیبهشت ١۴٠٣ اول ذی القعده ١۴۴۵ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅🪴 🌹🏵️ثواب قرائت شعر برسد به روح اموات، بخصوص روح متعالی حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها و دختر ملکوتی ام رحمة اللّه علیها و رضوانه علیه ان شاء اللّه 🏵️🌹
هوالعلیم نکته : به درستی نمی دانم، چرا دربین شاعران معاصر چه در«مدیحه» و چه در«مرثیه»،کمتر کسی به «علم و حکمت ورفتار و کردار وگفتار متعالی»ائمه معصومین علیهم السلام می پردازد! و یابا شخصیت واقعی حضرات کاری ندارندواغلب اشعاریا اشاره به«مظلومیت» ایشان و یا«استغاثه» برای طلب حاجت و یا تعریف وتمجیداز«ساختمان های بارگاه و گنبد و گلدسته»است؟! مردم(فرهیخته)جهان، آیا امامان ما را در دانش و حکمت مادی و معنوی به اندازه«حکمای یونان»حتی می شناسند؟! یعنی اگرپرسشی را مطرح کنیم که مثلامی خواهیم دانش وحکمت حضرت جواد علیه السلام رابادانش وحکمت افلاطون بسنجیم وبین مردم کشورهای دیگر(حتی کشورهای اسلامی)مورد پرسش قرار دهیم؛ نتیجه اش چه خواهد بود؟! واقعاجامعه فرهنگی وفرهیخته مامی داندبا مدیران واستادان کم سواد، وفقهای«روضه‌خوان»چه بلایی برسرمکتب «تشیّع»درجهان معاصر آورده است؟! واقعاامروزه چقدربه جنبه«شخصیت پردازی»ائمه اطهار علیهم السلام درآثارادبی، فرهنگی،هنری اهمیت داده می شود؟! چرا؟ چرا؟ ... و قس علی هذا.... 📜📚✍️ @saapoem
🌴جوان‌ترین نور حق🌷 دلم توفیق عشق از حضرت دادار می‌گیرد اگر هر دم سراغ از اشتیاق یار می‌گیرد چرا لبریز حیرت می‌شوی از کار دل، وقتی - به حکمت سبقت از شعر پری‌گفتار می‌گیرد تفاوت، در نگاه ساده یا پیچیده را هرگز نمی داند، کسی که شیوۀ انکار می‌گیرد جهانِ غرقِ ابزارِ همیشه ناتوان از درک - اگر اندازه‌اش را با خطِ پرگار می‌گیرد – ولی در علم حق، دایم، غریق بحر بی‌پایان سراغ از نردبانِ کهکشان‌کردار، می‌گیرد چگونه کودکش می‌خوانی ای کورِ سبُک‌سیما؟ «امامی» را که نکته بر «اولوالابصار» می‌گیرد! «ولی اللهِ عیسی‌دم» که نورش صد ارسطو را به دانشگاه دین، شاگرد بی‌مقدار می‌گیرد! خدایش از سخاوت داده نور حکمت و دانش که پرده از رخ آیینۀ اسرار می‌گیرد «جواد»است و«تقی»،«نورالامین»، خورشیدمهرآیین اگر شهد گل از زخم نگاه خار می‌گیرد شهید عشق حق در غربت‌آباد جوانی شد به داغش گر که دل‌ها را غم بسیار، می‌گیرد🌴🌷🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۴مهر۹۳ #
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم) سرشارازهنر،آنگاه که ازلی ترین نقش رابرپرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ،جهان راصورتی دیگرنمود؛چراکه هنریعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی درآیینه اوراق عشق ؛اوراقی که خداوندبه قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است: " ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "! فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامی‌اش از خدا و مقصد پیامی‌اش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین"بیان"که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود! قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون"جمال شناسی" و"جلال شناسی"و"کمال شناسی " می رساندوهنرمندی قلم در"انقلاب اسلامی"نیزسرچشمه از همین "نصوص الهی"گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است! اینک، به واسطه«روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابادعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه"طرحی نودرانداخته" وهمه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به"وحدت و همراهی"فرابخوانیم. این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی-هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان وهنرمندان واندیشمندان را "پاس"بدارند! وضعیت"معیشت""نشر آثار""حفظ حرمت هنری–ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی–فرهنگی کشور خوب می دانند! سیدعلی اصغرموسوی قم-۱۴تیر۱۳۹۹ @saapoem #مکتب_شعر_امامیه https://www.instagram.com/p/CCOF2xfJJ1L/?igsh=MW5oYmg0ZG54MjJwaA==
استاد سیدعلی اصغر موسوی saapoem 110: هوالعلیم نکته : به درستی نمی دانم، چرا دربین شاعران معاصر چه در«مدیحه» و چه در«مرثیه»،کمتر کسی به «علم و حکمت ورفتار و کردار وگفتار متعالی»ائمه معصومین علیهم السلام می پردازد! و یابا شخصیت واقعی حضرات کاری ندارندواغلب اشعاریا اشاره به«مظلومیت» ایشان و یا«استغاثه» برای طلب حاجت و یا تعریف وتمجیداز«ساختمان های بارگاه و گنبد و گلدسته»است؟! مردم(فرهیخته)جهان، آیا امامان ما را در دانش و حکمت مادی و معنوی به اندازه«حکمای یونان»حتی می شناسند؟! یعنی اگرپرسشی را مطرح کنیم که مثلامی خواهیم دانش وحکمت حضرت جواد علیه السلام رابادانش وحکمت افلاطون بسنجیم وبین مردم کشورهای دیگر(حتی کشورهای اسلامی)مورد پرسش قرار دهیم؛ نتیجه اش چه خواهد بود؟! واقعاجامعه فرهنگی وفرهیخته مامی داندبا مدیران واستادان کم سواد، وفقهای«روضه‌خوان»چه بلایی برسرمکتب «تشیّع»درجهان معاصر آورده است؟! واقعاامروزه چقدربه جنبه«شخصیت پردازی»ائمه اطهار علیهم السلام درآثارادبی، فرهنگی،هنری اهمیت داده می شود؟! چرا؟ چرا؟ ... و قس علی هذا.... 📜📚✍️ @saapoem
✔️حرف اول، لفظ آخر آسمان را گرفت در مشتش، حرف ِاول به لفظِ آخر زد مثل پروازِ نرم پروانه، پَر و پَر، سوی لامکان پَر زد از بزرگانِ کوی جانان بود، گرچه در گاهواره می آسود! چند ماهی به خاطر لبخند، کودکانه سری به مادر زد با تبسم دل از پدر می بُرد، وقتی آرام، آب را می خورد عاقبت،غرق خون،گلابینه،پیش چشمش،چولاله پرپر زد! حرمله ازمیان انگشتان، نه فقط دید نای اصغر(ع) را عالَمی را دَریدحَنجرِ عشق، که شرر بر جهان اکبر زد! دست ِاحساس راعلی اصغر، می فشارد به هرغزل وقتی هر مُژه سینه‌زن شده با دل، می تواند به کربلا سر زد افتخارم همین که در نامم، می درخشد بزرگی نامش! سرنوشتم چقدر عالی بود، مُهر بر نامِ پاک «اصغر» زد ✅ مکتب شعرامامیه سید علی اصغر موسوی عاشورای 1441- 1398 @saapoem
✔️حرف اول، لفظ آخر آسمان را گرفت در مشتش، حرف ِاول به لفظِ آخر زد مثل پروازِ نرم پروانه، پَر و پَر، سوی لامکان پَر زد از بزرگانِ کوی جانان بود، گرچه در گاهواره می آسود! چند ماهی به خاطر لبخند، کودکانه سری به مادر زد با تبسم دل از پدر می بُرد، وقتی آرام، آب را می خورد عاقبت،غرق خون،گلابینه،پیش چشمش،چولاله پرپر زد! حرمله ازمیان انگشتان، نه فقط دید نای اصغر(ع) را عالَمی را دَریدحَنجرِ عشق، که شرر بر جهان اکبر زد! دست ِاحساس راعلی اصغر، می فشارد به هرغزل وقتی هر مُژه سینه‌زن شده با دل، می تواند به کربلا سر زد افتخارم همین که در نامم، می درخشد بزرگی نامش! سرنوشتم چقدر عالی بود، مُهر بر نامِ پاک «اصغر» زد ✅ مکتب شعرامامیه سید علی اصغر موسوی عاشورای 1441- 1398 @saapoem
هَیهات مِنّا الِذّله: در نژندترین چامه ات، دَم ازرخ جانان نزن! کور مادرزادی، آهنگ َمهَ تابان نزن! شاعر از توصیف حق بر اوج مطلب می رسد تو سراپا نقص قالب، تکیه بر اوزان نزن! شرّ مطلق : قوم شیطان درتمام هستی اند! سکّه نُصرت به نام آل بوسفیان مزن!! هر چه ذلّت در قلم داری نثار اولیاست؟! دَم فرو بند و دَم از خون گلو، آسان نزن! آن که درتدبیر"خندق" روز عاشورا نوشت کاش می گفت:این چنین دادازلب عطشان نزن!! حرمله (لعن) وقتی که زد،"اصغر"کنارخیمه بود! این همه دَم از حضورش در دل میدان نزن!!! "التماس آب!" آن هم از سپاهی بی شرف؟! حرف این ننگ مبادا، با شَهَ خوبان نزن! "یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل، یا خموش!" در بساط نکته دانان، تکیه بر دَستان نزن!! عترت و قرآن، نُصوص و مِنهج پیغمبرند(ص) تهمت درماندگی بر حضرت قرآن نزن! چون که فرموده ست در شأن ائمه: إنّما... جملگی مصداق ایمان را، محک با جان نزن! جانِ جانانند هر یک، در مصاف خیر و شّر خیر مطلق را تلنگر در پی عنوان نزن! با"سعا"همراه شو،داری توانِ شعرونثر!! جاهلانه، دَم از اوراقِ گهرافشان نزن! مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢٣ تیر١۴٠٣ ٧محرم ١۴۴۶ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute
هَیهات مِنّا الِذّله: در نژندین چامه ات، دَم ازرخ جانان نزن! کور مادرزادی، آهنگ َمهَ تابان نزن! شاعر از توصیف حق بر اوج مطلب می رسد تو سراپا نقص قالب، تکیه بر اوزان نزن! شرّ مطلق : قوم شیطان درتمام هستی اند! سکّه نُصرت به نام آل بوسفیان نزن!! هر چه ذلّت در قلم داری نثار اولیاست؟! دَم فرو بند و دَم از خون گلو، آسان نزن! آن که درتدبیر"خندق" روز عاشورا نوشت کاش می گفت:این چنین دادازلب عطشان نزن!! حرمله (لعن) وقتی که زد،"اصغر"کنارخیمه بود! این همه دَم از حضورش در دل میدان نزن!!! "التماس آب!" آن هم از سپاهی بی شرف؟! حرف این ننگ مبادا، با شَهَ خوبان نزن! "یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل، یا خموش!" در بساط نکته دانان، تکیه بر دَستان نزن!! عترت و قرآن، نُصوص و مِنهج پیغمبرند(ص) تهمت درماندگی بر حضرت قرآن نزن! چون که فرموده ست در شأن ائمه: إنّما... جملگی مصداق ایمان را، محک با جان نزن! جانِ جانانند هر یک، در مصاف خیر و شّر خیر مطلق را تلنگر در پی عنوان نزن! با"سعا"همراه شو،داری توانِ شعرونثر!! جاهلانه، دَم از اوراقِ گهرافشان نزن! مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ٢٣ تیر١۴٠٣ ٧محرم ١۴۴۶ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute
زائران اربعین غسل کرده، با«*عطیه» پای در میدان گذاشت پای جای پای شیران دلیرستان گذاشت! گرچه از اندوه بسیارش، به تن جانی نداشت جان به عشق تربت مولای انس و جان گذاشت رفت ازهوش و عطیه سربه زانویش گرفت کربلا راعشق این صحنه به خود حیران گذاشت پیرمردی کز پیمبر«ص» قصهٔ «طف» راشنید عمر خود را در مسیر عترت و قرآن گذاشت کیست «*جابر»؟ آنکه لوح آسمانی را چو دید پابه عرش معرفت از دولت ایمان گذاشت! سِرّحق بشنیده اززهرای اطهر«س»،حفظ کرد با امام باقر «ع» آن را در ميان، پنهان گذاشت دیگران را ادّعا در شهرت عرفانی است کیست جابر؟ آنکه نقطه بر خَطِ عرفان گذاشت سال ها در خدمت مولا علی«ع»جنگیده بود از غنائم، معرفت را فرض بر سامان گذاشت کیست جابر؟ آنکه«زائر»شدبه روز«اربعین» با عطیه، غسل کرد و پای بر میدان گذاشت ديد «مصباح الهدی»را برفراز «نی» مگر؟ پای در دریای مِهر«نوح کشتی بان» گذاشت چشم هایش گرچه نابینا،مشامش پاک بود سر به روی تربت و دل در کف جانان گذاشت نغمه های «ياحسين» اش، یادگاری مانده است با «زیارت نامه» هم، تاثیر بر دوران گذاشت از«سعا»بر همت جانانهٔ جابر درود زائران اربعین را، رسم بی پایان گذاشت... مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۹-۱۴۰۰ ۱۴۴۰ قمری *جابربن عبداللّه انصاری «ره» *عطیه بن سعد بن جناده عوفی «ره» : از رجال تفسیر قرآن و حدیث @saapoem
هوالعلیم خنیای" اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ" وقتی دلم برای خدا تنگ می شود نبض دعا و عشق، هم آهنگ می شود دیرینه الفتی که میان دل و خداست دل دل نکرده دل به دعا تنگ می شود! وا می کنم نگاه دلم را به سمت نور آژنگ های فاصله کم رنگ می شود لبریز نام و یاد حسین و حسن(ع) شدن منظومهٔ مصوّر فرهنگ می شود آرنگ های زندگی ام گرچه جانگزا ست! اما به لطف دوست، کم آژنگ می شود سر می نهم به سجده و با عشق واژگان شعرم شهود جاری افشنگ می شود شیطان که دائماً پی نابودی "سعا" ست! مثل هُبل، به وقت غزل، سنگ می شود. مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-١١ شهریور ١۴٠٣ https://eitaa.com/saapoem1402 https://eitaa.com/saapoem @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌷🌴📚✍️
نثر ادبی : شهادت امام حسن عسکری (ع) (عشق، غربت، شهادت) سید علی اصغر موسوی دریابه دریا، موج غم ازسینه خالی می کنم صحرا به صحرا با غمت، آشفته حالی می کنم یاد از نگاه عاشقت، یاد از زلالی می کنم با نغمه های نوحه گر، هم رنگ باران می شوم تا بشنوم یک پاسخی،از داغ بی پایان تو هر جمله از بغض گلویم را، سئوالی می کنم آه، ای تمام تنهایی! ای تمام غربت! آیا کسی از ژرفای غریبی ات آگاه شد؟ آیا کسی غریبانه های اندوهت را شناخت؟ آیا کسی پی به راز نگاهت برد؛ آن گاه که عطر حضورت را فوج فوج دشمن، در میان گرفته بود و چون گل، در احاطه چشمانی خوارتر از خار، درس مهر و عاطفه، به آسمان و زمین می آموختی؟ انگار، آستان کبریایی خانه ات، دانشگاه احساس فرشتگان بود؛ فرشتگانی که عاشق شدن را از تو آموختند و با تو، عشق الهی را تجربه کردند؛ عشقی که تو را در حصار تنهایی ـ دور از وطن و تحت نظر ـ قرار داده بود، عشقی که تمام موجودات را وادار می کرد، تا به ارتفاع نگاهت سجده، و ژرفای شکوهت را در عرش، جستجو کنند. مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست! اگر ماه می دمد، به احترام توست! اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر پرنده می خواند، به خاطر تو و عشق آسمانی توست که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است! ... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل، خستگی هایش را پشت سر می گذاشت، در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست و همسایگی عرش را برگزید؛ مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛ کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه، دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛ جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد! آن روز، نگاه تاریخ، شاهدغربت امامی بود، که هم چون جدش، امام موسی کاظم علیه السلام ،تشییع می شد؛امام غریبی که تنهایی اش را آسمان،هیچ گاه فراموش نخواهد کرد! امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند! اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛ مولا جان! (ع) #مکتب_شعر_امامیه