eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
943 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
5.1هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
📃وصیت نامه سردار سرلشکر پاسدار شهید مهدی زین الدین 🌷بسمه تعالی🌷 ✍اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام درجهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» رابه وظیفه عمل کردن وحسین‌وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظرباشد،منتظرشهادت،منتظر ظهور امام زمان(عج).خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر. 💠۱- مسائل شرعی: الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب)روزه: تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم. ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست. د)حق الناس:وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست. 💠۲- مادیات الف:بدهکاریها: ۱- مبلغ شش هزارتومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است. ۲-وام یک میلیون ریالی ازستاد منطقه ۱ گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند. ۳- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی. ب – بستانکاریها: ۱-مبلغ هفتادپنجاهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که مادرطبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه ) اجاره کرده بودند، ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است. 🎋۲- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌هاپدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده وطلبکاری من ازپدرم رابه همسروفرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید. 🌹🕊شهیدمهدی زین الدین🕊🌹 سرلشکر پاسدارشهید مهدی زین الدین🕊 لشکر۱۷علی بن ابی طالب(ع) :۱۳۶۳/۸/۲۷🕊 :سردشت-ایران🕊 🌺شادی روحش صلوات🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ️⃣ در میان شهدای صابرین که در درگیری با تروریست های ضدانقلاب در شمال غرب کشور به رسید،🕊🌹 شاید این ستاره ها باشد که بسیاری از صابرین از نیروهای او محسوب می شدند. این شهید چندسال گذشته در با گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات به شهادت رسید تا پس از یک دوره در راه اسلام، بالاترین و پاداش را گرفته باشد.🕊 آنطور که گفته شده، شهید محمد جعفرخانی، تقريباً 15 روز اول ماه رمضان سال قبل را در کنار خانواده می ماند تا شاید دوری از آنها را جبران کرده باشد. با پایان آخرین ، به جبهه های شمال غرب رفته و پیام برای همسرش را در روز می فرستد. دو روز بعد این سپاه اسلام در ارتفاعات غرب می گیرد.🕊🌹😭 از سردار شهید جعفرخانی سه (یک دختر و دو پسر) به مانده است. *** شهید محمد جعفرخانی در منطقه به "" معروف بود و به عنوان فرمانده‌ای ، کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از بود که از اروند رود عبور کرد.⏯ ◀️ادامه دارد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 بخش5️⃣ ↪️ یک روز گرفت گفت می خواهم بروم ، چه طور صلاح می بینی؟❓ اونجا مشکلات خاص خودش رو داره؛ اگه می تونی کنی هرجا داری. مثلاً؟❓ آموزش های داره. دوری داره. مأموریت های بیرونی داره. بعضی کم و کاستی هایی هم داشته باشه. من یه گرفته ام که اون رو با چیز عوض نمی کنم. فقط می خوام شما باشی. هر پدر و مادری داره خواسته بچه اش رو برآورده کنه، هرچی باشه. از اون بچه کوچیک بگیر که از شما تقاضای یه بسکوییتی یه پفکی یه اسباب بازی می کنه تا بچه بزرگ که شد تقاضای ماشین و خونه می کنه. تقاضای ازدواج می کنه، دوست داری تا اونجایی که دستت هست اونچه که می خواد بهش برسه 🔅در کنار شهید مصطفی (کمیل) صفری تبار🕊 اگه واقعاً دوست داری با خودته. بعد از این صحبت اونجا رو انتخاب کرد و رفت برای تکاوری. دوستانش بعد از تمام شدن درسشون در دانشگاه امام حسین(ع) آمدند کاشان مشغول کار شدند او و یکی از اهالی کاشان با هم می روند آموزش تخصصی می بینند. فرمانده گردان آموزشی در تیپ صابرین می گفت ما با توجه به شناختی که از متربیانمون داشتیم، هر تکاوری که شروع می شد، اگر 130 نفر شرکت می کردند ولی پس از پایان دوره 90 نفر طاقت آورده و مانده بودند، می گفتیم این دوره دوره خوبی بوده. علتش هم اینه که دوره ها، دوره های بسیار است و باید توان جسمی اش باشه که بتوانند طی کنند. می گفت افرادی که شرکت می کنند می توانیم تشخیص بدهیم که می توانند تا آخر دوره دوام بیاورند یا نه. دوره این ها که می خواست شروع شود، کسانی که آمدند برای این سه نفر بودند: صفری تبار، محرابی پناه و کاشانی اش. خودمون می گفتیم هر تای این ها رفتنی اند. این ها دوره را تمام . ورودی دوره هم اینگونه بوده که از این ها یک تستی می گرفتند. ظاهراً برای تست در مرحله اول، کیلومتر پیاده روی داشته اند. همراه با کوله پشتی که سی و پنج کیلو وزن دارد. رو که گرفتیم دیدیم بر پیش بینی، این سه نفر زودتر از همه رسیدند. از استراحت و مرخصی چند روزه و برگشتشون، محمد را به عنوان انتخاب می کنند. دوره های آموزشی اون ها بیست روزه است. اردوی کویر داشتند. بیست روز آب برد بود، بیست روز جنگل بود. گفتند اردوی کویر را اول برنامه ریزی کردند. کوله ها همه یکی سی و پنج کیلو؛ گرفتند و رفتند. اول که رسیدیم، دوباره فردا کیلومتر پیاده روی گذاشتیم. اومد گفت یک سؤالی می توانم بکنم؟❓ بله. سگفت: این هفتاد کیلومتر پیاده روی به شکلی هست که ما بتونیم رو درست بخونیم؟ ❓ گفتیم ، شما در یک محدوده مشخص، با گرا دور می زنید و از حد خارج نمی شوید. گفت: این سؤال را که پرسید کنجکاو شدیم که چه دلیلی داره که این را می پرسد؟ دو نفر را می خواستیم برای کار نیرو که محمد، خودش و آقای صفری رو معرفی کرد. هر کدوم یه اسلحه گرفتند با یه کوله و حرکت کردند. متوجه شدیم که علت سؤال محمد این بود که می خواست های_مستحب ماه رجب را بگیرد که خیلی برای ما تعجّب آور بود. جایی که می کردیم اصلاً طاقت ولی او دوره را گذراند، سلاح و تجهیزات بر سازمان هم داشت، تازه روزه های هم می گرفت.⏯ پایان 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💠حیـف ڪہ خش خشِ زیــــاد شده ... و دیگر مفهـــــوم نیست لطفاً بلندتـر بگو ... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🍃🌸 ✍در نامه ای به دوستش نوشت : کسی که به خاطر خدا به جبهه بیاید و عنوان بگیرد باید تابع دستور باشد و در فکر خانه یا حتی پدر و مادر ،خواهر و برادر نباشد ، من به فرموده حضرت علی (علیه السلام) دنیا را سه طلاقه کرده ام... 🕊🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔰به یاد اسوه اخلاق و عرفان حافظ و قاری قرآن فرمانده و استاد شهدا "شهید علی اکبر شاهمرادی" حافظ کل قرآن دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت فرمانده گردان هشت(الحدید) جانشین پادگان حضرت ولیعصر{عج) تهران شهیدان بزرگی مثل محمدرضاکارور ، ابراهیم‌حسامی ،حاج‌احمدنوزاد ، مهدی‌خندان علی‌جزمانی ، سیدعبداللّه رضوی ، منصورحاج‌امینی ، جوادصراف و..عارفی دلسوخته و معلّمی بزرگ بود در عظمت او همین بس که شیر کوهستان شهید مهدی خندان درباره او گفته بود:"شاهمرادی استاد من است" 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
امام #خامنه‌ای، فرزند #حسین (ع) را تنها نمی‌گذاریم سید حسن #نصرالله، دبیر کل #حزب‌الله لبنان: 🔹ما در حال جنگ در نبردی بزرگ هستیم و آمریکا و اسرائیل می‌خواهند خیمه‌گاه ما را محاصره کنند. 🔹امروز #فرمانده خیمه‌گاه ما امام خامنه‌ای و مرکز آن #جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا می‌خواهد آن را محاصره کند. 🔹امشب و فردا به #ترامپ و #نتانیاهو می‌گوییم که ما مردمی هستیم که محاصره، تحریم، فقر و گرسنگی در اراده آن‌ها خللی وارد نمی‌کند. 🔹در برابر #آمریکا و #اسرائیل به امام خامنه‌ای، می‌گوییم که ای فرزند حسین، ما تو را تنها نمی‌گذاریم. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
مداح بود.🎤 تمام روضه‌ها را از بَر بود. انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش می‌آمد! مخصوصا روضه علی اکبر(ع) مخصوصا اربا اربا💔 مخصوصا کمر خمیده مخصوصا عبا و تن چاک چاک ماشین که منفجر شد، همه مات و مبهوت مانده بودند.😧 همین دو دقیقه‌ی قبل #روح‌الله به رویشان لبخند زده و گفته بود: «اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر شهادت رو روزیم می‌کنه»🕊 حالا چطور می‌توانستند باور کنند ماشینی که جلوی چشمانشان می‌سوزد، قتلگاه رفقایشان است؟! صدایش که از شدت بغض دورگه شده بود را در گلو انداخت و فریاد زد: «خودتون رو جمع و جور کنید! همه ما عاشق شهادتیم...»🌱 روضه‌ها به کمکش آمدند. انگار یکی یکی جلوی چشمانش رژه می‌رفتید. رفت داخل مقر و دو تا پتو آورد! پهن کرد روی زمین تا گلهای پرپر اش را جمع کند.😔 خب! #فرمانده بود. غیرتش اجازه نمی‌داد کسی جز خودش سربازانش را جمع کند. گل‌هایش را که از روی زمین جمع کرد هر کدام را بغل کرد. آنها را بویید و بوسید.😭 زیر گوششان نجوایی کرد که نکند ما را فراموش کنید! اما... اما، امان از آن لحظه‌ای که می‌خواست برخیزد! باز هم روضه: « الان انکسر ظهری... اکنون کمرم شکست»😭 کمرش خم شده بود. دیگر نمی‌توانست راست بایستد. چقدر حالا روضه‌ها را بیشتر درک می‌کرد. ۳ روز بیشتر طاقت نیاورد و آسمانی شد. #شهید_مدافع_حرم محمدحسین محمدخانی https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
، رفته بود صدای معترضان را بشنود 🔹بین همه التهاب‌های اخیر، دو مرد آرام چشم روی هم گذاشته‌اند، اینجا در معراج شهدا که بزمگاه دیرینه شهدای انقلاب است. 🔹 می‌گفت باید مردم معترض بی‌گناه را از این صف جدا کرد. بدون سلاح، تأکید می‌کنم بدون سلاح بین جمع رفت. همین که می‌خواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصره‌اش می‌کنند. یک نفر تیر به پهلویش می‌زند. بعد چاقو به قلبش می‌زنند، وقتی خونین روی زمین می‌افتد و بی‌حال می‌شود یک نفر چاقو را توی سرش فرو می‌کند. 🔹آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار می‌کرد. فرمانده‌ای که سربازِ سربازهایش بود. خودش جنوب شهری بود، شهریار زندگی می‌کرد. 🔹زندگی ساده‌ای داشت، تغییرات قیمت و تورم را با پوست گوشت و استخوان حس می‌کرد. اصلا آن روز به‌خاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانه‌ترین شکل او را به شهادت رساندند. آشوبگران خودفروخته می‌ترسیدند حرفش باعث شود معترضان مردمی صف خود را از آنها جدا کنند . https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💔 مرگ از محبتِ تو خلاصم نمي كند در زير خاک هم دلِ من پای بست توست😭 جان سلام مارو به برسون https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از 
نمی‌دانم چه سرّی‌ست ولی بعد از تو معنی را عمیق‌تر می‌فهمیم! بعد از تو، بیشتر شده‌ایم! برای ما هم دعا کن، حالا که همنشین مولایی ‏وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ‏و این قصه‌ی سرد و سفید، همیشه خواهد بود... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
⃣ در میان شهدای صابرین که در درگیری با تروریست های ضدانقلاب در شمال غرب کشور به رسید،🕊🌹 شاید این ستاره ها باشد که بسیاری از صابرین از نیروهای او محسوب می شدند. این شهید چندسال گذشته در با گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات به شهادت رسید تا پس از یک دوره در راه اسلام، بالاترین و پاداش را گرفته باشد.🕊 آنطور که گفته شده، شهید محمد جعفرخانی، تقريباً 15 روز اول ماه رمضان سال قبل را در کنار خانواده می ماند تا شاید دوری از آنها را جبران کرده باشد. با پایان آخرین ، به جبهه های شمال غرب رفته و پیام برای همسرش را در روز می فرستد. دو روز بعد این سپاه اسلام در ارتفاعات غرب می گیرد.🕊🌹😭 شهید محمد جعفرخانی در منطقه به "" معروف بود و به عنوان فرمانده‌ای ، کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از بود که از اروند رود عبور کرد. 🍀 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
هميشه پارچه سياه كوچکی بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش... روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا". همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت.... كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند. در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود. حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد. 📎پ.ن: ما فرق میکند با معبرهای شما!! نوع ِ ... ... ! تخریبچی هایت را بفرست ... اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ ... احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را .. 🌷 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
🔰به یاد اسوه اخلاق و عرفان حافظ و قاری قرآن فرمانده و استاد شهدا "شهید علی اکبر شاهمرادی" حافظ کل قرآن دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت فرمانده گردان هشت(الحدید) جانشین پادگان حضرت ولیعصر{عج) تهران شهیدان بزرگی مثل محمدرضاکارور ، ابراهیم‌حسامی ،حاج‌احمدنوزاد ، مهدی‌خندان علی‌جزمانی ، سیدعبداللّه رضوی ، منصورحاج‌امینی ، جوادصراف و..عارفی دلسوخته و معلّمی بزرگ بود در عظمت او همین بس که شیر کوهستان شهید مهدی خندان درباره او گفته بود:"شاهمرادی استاد من است" 🌷 ╭─••✾••♡♡♡•✾•───╮ @saberin_shahid_ghafari1 ╰─••✾••♡♡♡•✾•───╯
همیشه با دو سه نفر می‌رفت گلزار شهدا قدم به قدم که میرفت جلو ، دلتنگ تر از قبل میشد ، ، دلتنگ رفقای شهیدش.... کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش می‌گفت. جنس نجواهای را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس ، و . حاجی بین قبر ها راه می‌رفت، می‌نشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و می‌گفت:《قرآن همراهتون هست؟》 اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید را سر مزار شهدا حتما میخواند.. 💚 ╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮ 𑁍▹ ڪپی‌آزادباذڪرصلوات ◃𑁍 𑁍▹ @saberin_shahid_ghafari1◃𑁍 ╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯