اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه (شور) - هفتم محرم - حضرت علی اصغر علیه السلام - سبک به سمت گودال از...
لالا لالا بابا
چی سرِت آوردن؟!
نه که ندادن آب
آبرومم بردن
چطوری برگردم
با این اوضاعِ خیمه
به خدا این روضه
سخت تره از مردن
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
چی از گَلوت مونده
این عبایِ خونی
روضه هاتو خونده
خنده یِ حرمله
قهقهه یِ خولی
لبخندِ تلخِ تو
دلم رو سوزونده
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
حالا رو دستِ من
غروب جا می گیری
رو نیزه یِ دشمن
مادرِ تو سیلی
می خوره اون لحظه
که سرِتو دارن
به نیزه می بندن
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
ای پسرِ نامی
همراهِ من مهمون
تو مجلسِ شامی
حرمله می گیره
صله همون جایی
که می زنه چوب به...
لبم یه حرامی...
لالا لالا بابا (۴)
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور حضرت علی اکبر علیه السلام سبک به سمت گودال از....
سخته برا بابا
این صحنه رو دیدن
پیکر تو از هم
چه جوری پاشیدن
سخته برا بابا
به روی بوریا
تیکه های جسمِ...
صدپاره رو چیدن
تازه جَوُون من'4'
سخته برا بابا
داغ جوون سخته
داشتن یه زخم لا... یِ استخون سخته
سخته برا بابا
دیدن این زخما
بردن این پیکر
به خیمهَ مون سخته
تازه...
سخته برا بابا
بوسیدن زخم ها
چی سرت آوردن
نیزه و قیچی ها
سخته برا بابا
جمع کردن پیکر
تازه جَوُون من
شدی اِرباً اِربا
تازه...
سخته برا بابا
بخونه روضه َت رو
به روی بوریا
چیدم جنازهَ ت رو
دق می کنه مادر
اگه علی اکبر
نگاه کنه سرِ...
به روی نیزهَ ت رو
تازه...
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه (شور) - تاسوعا - حضرت عباس علیه السلام - سبک به سمت گودال از...
چی سرت آوردن
گرگایِ این صحرا
چشمات پُر از خونه
دستات رویِ خاکا
چی سرم آوردن
شکسته پشتم آه
مشکِ تو رو دیدم
پاره میونِ راه
اِنکَسَرَ ظَهری (۴)
چی سرت آوردن
تنت پر از تیره
سرت عمود خورده
این زخمِ شمشیره
چی سرم آوردن
حرم پریشونه
بدجوری می لرزی
دخترِ دردونه
اِنکَسَرَ ظَهری (۴)
چی سرت آوردن
کشته منو روضه
بسته می شه محکم
سرِ تو بر نیزه
چی سرم آوردن
مشکت شده پاره
چنگِ حرامی رفت
به سمتِ گوشواره
اِنکَسَرَ ظَهری (۴)
چی سرت آوردن
چی سرم آوردن
بعدِ تو روضه م رو...
تهِ گودال بردن
چی سرت آوردن
چی سرم آوردن
روضه خونایِ ما
خیلی کتک خوردن
به سمتِ گودال از...
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود
ناله کشیدم من
سرِ تو رو بردن
دیر رسیدم من
دیر رسیدم من (۴)
#زمزمه
#شب_تاسوعا
#ابالفضل_العباس ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
شب اول محرم زمزمه.m4a
1.65M
#زمزمه ده شب محرم
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نام مداح حذف نشود❌️
اشعار زمینه حضرت مسلم علیه السلام
اومده دیگه دمای آخر من
شد تموم تو شهر کوفه سفر من
هی میخوام خیره بشم به راهت اما
از خجالت پایین افتاده سر من
گذشته آب از سر من نمونده راه پیش و پس
فقط میگم کوفه نیا من توی آخرین نفس
اینجا شده مثل قفس
برگشته برگ زموونه اینجا شبیه زندونه
اشک از تو چشمام روونه
حسین جان
یه شبه شدم غریب و تک و تنها
نارو خورده مسلمت از این نامردا
الهی تا قیامت آواره باشن
که تورو آواره کردن توی صحرا
باور نداشتم یه شبه غریب بشم تو این دیار
روضه ی من همین شده زینب و با خودت نیار
ای وای امون از روزگار
هستند به فکر سر تو نیار آقا دخترتو
هو میکنند خواهرتو
اهل کوفه دل به دنیاشون سپردن
آبروی مسلمو پیش تو بردن
وای اگر خیرات بدن نون به یتیمات
اینا که نون علی باباتو خوردن
اصلا مهم نیست براشون رو خوبیا پا بذارن
دختر حیدر و میخوان تو کوچه بازار بیارن
حیا و مردی ندارن
کوفه به فکر درهمه دردم فقط همین غمه
اینجا پر از نامحرمه
شاعر:مجتبی صمدی
#زمزمه
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه شب دوم – ورود به کربلا
ولوله به پا شده تو عرش اعلا
میاد از تو آسمون ناله زهرا
بین دوتا نهر آب یه شاه مظلوم
به پا کرده خیمه گاه میون صحرا
انگاری که پیداست دیگه این خونه ی آخرشه
آشفتگی همه از دلشوره ی خواهرشه
یاد خدا توسرشه
دق کنه زینبش به جاست پرسید آخه اینجا کجاست
گفتن زمین کربلاس
…..
اسم کربلا پر از سوز و گدازه
یکم آرامش برا حرم نیازه
واسه ی همیشه که داره علمدار
خیمشو مث سپر جلو میسازه
وقتی حسین گفت زیر لب انا الیه الراجعون
بغضای خواهر ترکید شد مثه یه آتیش فشون
شد دل زینب پر خون
غصه داره میشه زیاد خدا خودت برس به داد
بوی جدا شدن میاد
…..
بین محرما جوونای با غیرت
عمه از ناقه پیاده شد با عزت
به خدا خطور نمیکنه به ذهنی
چند روز دیگه باید بره اسارت
اکبر کجاست قاسم کجاست وقتیکه میکنه خطاب
اون وقتی که بسته میشه دستای زینب باطناب
کاش سقف عالم شه خراب
این بانوی جلیله رو – هو میکنند عقیله رو
بزرگ این قبیله رو
شاعر:مجتبی صمدی
#زمزمه
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها
کلبه ی تاریک من صفا گرفته
رو لبم خنده دوباره جا گرفته
با سر زخمی بابا تا که رسیدی
همه زخمام انگاری شفا گرفته
من به تو رو زدم بیا تو نزدی رومو زمین
حالا مث یه عروسک رو پای دخترت بشین
تو این دمای وا پسین
داره میلرزه دهنم یاری نمیده دهنم
که خوب باهات حرف بزنم
بابا حسین
خوشم که از اینکه اومدی کنارم
از خوشیه بابا دارم بال درمیارم
عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد
مثل او لب به روی رگات میذارم
فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید
تو بیابون دنبال تو تاول پاهام ترکید
رقیه خیلی غم کشید
این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن
یتیم کشی رو بلدن
میخوام از تو بگیرم بابا اجازه
تا بگم از غصه هام که کثل رازه
از موهام منو گرفت یه آدم بد
رو خاک کشید منو مثل جنازه
بذار یواشکی بگم بابا چی اومده سرم
خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم
من دیگه بی بالو پرم
رنگین کمونه سر تا پام در نمیاد دیگه صدام
مثل لب تو شد لبام
شاعر:مجتبی صمدی
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه ابناء الزینب سلام الله علیها
روتو برنگردون از گلای خواهر
التماس من کن از چشای خواهر
التماست میکنم من اونقدر تا
بذاری سهمی کنار برای خواهر
پیش چشم اهل حرم نذار خجالت بکشم
من حاضرم هزار دفعه پیش تو منت بکشم
تا بار مهنت بکشم
ندارم آروم قرار به خواهرت محل بذار
تحفه هامو نزن کنار
حسین من
نیگاه کن که بچه هام یه پارچه مردن
بعد قاسم بعد اکبر پر دردن
مثل پروانه دلم میخواد سراشون
روی نی دور و بر سرت بگردن
دلم میخواد اونوقتیکه سنگ میزنن سفت تو سرت
جلو سر تو باشن و بشن شبیه سپرت
برات بمیره خواهرت
تموم زندگیم فدات طفلام فدای بچه هات
بسته جونم به یک نگات
حسین من
وقتیکه قرار من برم اسیری
دیگه معنی نمیده خرده بگیری
یعنی تو دلت میاد دوتا پسرهام
ببینند من و تو مجلس حقیری
راضی نشو تا ببینند منو با چکمه میزنن
نذار بمونن ببینند گوشواره هامو می کنن
بذار برن فدات بشن
یادمه تو کوچه ها مادرمون پیش بابا
افتاد به زیر دست و پا
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام ۱
وقتی دیدم افتادی میون گودال
مرغ پر کنده شد ی میزنی بال بال
وقتی دیدم نوک نیزه رو لباته
داری زیر تیغو نیزه میری از حال
زدم به سیم آخرو شدم سپر رو بدنت
من اومدم تا تیر هارو در آرم از روی تنت
سوراخ سوراخِ جوشنت
سرباز آخرت منم سایه بون سرت منم
لاله ی رو پیکرت منم
عمو حسین ۶
اومدم تاکه نگن بدون یاری
چقدر زخم دهن وا کرده داری
مث یه درخت خشکیده شدی تو
نیزه رو تنت نوشته یادگاری
عمو به این دلخوریه دلم بیا بده جواب
نگفتی شرمنده میشم بعد علی پیش رباب
بزن به من حرف حساب
رو اسم من خط کشیدی دلت رو از من بریدی
شاید یتیمیمو دیدی
عمو حسین ۶
اومدم کاری کنم برات کارستون
تا بمونه قاتلت مبهوت و حیروون
دستی که سپر نشه برات نمیخوام
بذار از تنم بیوفته تو بیا آبروداری کنم
اینجا به جای پدرم
به عشق تو سه شعبه کاش گیر کنه توی حنجرم
من غصه دار اصغرم
میگیرم از خونت وضو ده سالمه ولی عمو
میدم به عشق تو گلو
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه شب ششم
قاسمم دوماد در خون آرمیده
چشاتو وا کن ببین عمو رسیده
مث بذر فرو رفته بین خاکی
نعل اسبا بسکه رو تنت روئیده
آرزو های عروست تو خیمه رفته به باد
هرکاری میکنم تنت از توی خاک در نمیاد
سوخته دلم خیلی زیاد
پنجه زدن به گیسوهات هلال هلال شد سرتا پات
بگو چیکار کنم برات
حسین
شده قاطی عسل لب تو با خون
جاریه خون از تنت شبیه ناودون
مث مادرم که پشت در گیر افتاد
دنده هات از توی سینه زده بیرون
شکسته شد استخونات شبیه مادرم شدی
انگاری معجزه شده هم قد اکبرم شدی
لاله ی پرپرم شدی
لخته ی خون گلوتو بست چهار چوب تنت شکست
پشت عمو از پا نشست
زنده شد با رجز تو یاد بابات
میشورم با گریه هام خون از رو چشمات
میکِشی پا مث اسماعیل رو خاکا
شاید آبی بجوشه از زیر پاهات
پاشو ببین زن ها برات کل میکشن تو خیمه ها
لطمه به صورت میزنن عروسی تو شد به پا
عطر تو پخش تو هوا
نزن به روی خاکا چنگ نقل دومادیت شده سنگ
شده عروسیت چه قشنگ
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه شب هفتم
بابا رو حلال کن ای گل بهارم
مث حلق تو گره خورده به کارم
حتی من از دشمنات منت کشیدم
ولی هیشکی آب نداد برات بیارم
من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت
تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت
از رو تنت پرید سرت
تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند
این همه جا کجا زدند
((لای لای علی لای لای علی ))
کاش نمی آوردمت میون لشگر
تا نشی رو دست من لا له ی پرپر
تیر پهلوون کش زدن به حلقت
کاش می مردی از عطش رو دست مادر
سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم
با بی قراری مادرت منتظره دم حرم
وای پسرم وای پسرم
نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت
حیروون شدم قسم به موت
…
مادرت آرزو داشت تو پا بگیری
واسه مادر بشی عصای پیری
توی میدونا مث عموت بجنگی
هظ کنن همه بگن چه بچه شیری
تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم
تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم
از درد و غصه لبریزم
مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا
میوفتی بین کوچه ها
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram