eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
64 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه ای بهشت پر از مهربونی داری از ماه من صد نشونی کاشکی بود جام آبی به دستم تا که میشستم این چشم خونی وای _ ابتا دلگیرم وای _بی تو من میمیرم وای _ من سه ساله پیرم وای _ ابتا یا مظلوم ۳ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 میکند چشم نازت اشاره بر لب و صورت و گوش پاره من ندارم به جز عمه و تو توی هفت آسمون یک ستاره وای _ با دل افروخته وای _ با موهای سوخته لب _ به لب تو دوخته وای ابتا یا مظلوم ۳ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رفته نای سخن گفتن من که نمانده رمق در تن من بگذر از این گناهم پدر جان سرت افتاده از دامن من وای ای سر رویائی وای چقدر زیبایی وای پسر زهرایی وای ابتا یا مظلوم ۳ 😭 س اجرای سبک: @sabkemoharram
نوبت زینب رسیده دل به موج خون تپیده بهر قربانی این دو کفن پوش مقتل کربلا وا کرده آغوش واویلا حسین واویلا 🏴🏴🏴🏴🏴 آسمانها گرم ناله در عزای این دو لاله میبرد غرق خون جانان زینب سوی خیمه تن طفلان زینب واویلا حسین واویلا 🏴🏴🏴🏴🏴 یک برادر با خجالت می کشد بار امانت خواهرت گوشه خیمه نشسته قلب ارباب عاشورا شکسته واویلا حسین واویلا 😭 حضرت زینب س اجرای سبک: @sabkemoharram
نوحه شب پنجم عمه رهایم کن روم سوی میدان2 یاری عمو کنم همچون شهیدان2 واویلا واویلا واویلا واویلا2 ___________________ هل من معین گوید او وای از غریبی نباشد بر ماندنم دیگر شکیبی واویلا.... ___________________ ابن الحسن باشم و عبداللهم من بعد از پدر مدیون ثاراللهم من واویلا... _____________________ سایه ی روی سرم جانم فدایت آمده ام تا دهم دستم برایت حرف از غریبی مزن ای نور عینم منهم چو قاسم فدایی حسینم واویلا.... _______؛__________ دستش جدا گشت وعمو را صدا کرد مرغ روحش را عدو از تن رها کرد عمو گرفتش او را بر روی سینه ناله زد یا جداّ رو سوی مدینه واویلا.. شعر :اسماعیل تقوایی سنتی😭 ع اجرای سبک: @sabkemoharram
شور شب پنجم(عبدا..ابن حسن) بوده از زمونی که یادم میاد سایه ی روی سرم عموحسین پدرم حسن شهید دین شده بوده سالها پدرم عمو حسین عمو عمو عمو عمو جانم3 _________________ دستمو داده به عمه زینبم تا بلا نیاد سرم عمو حسین عمو یار میخواد بذار عمه برم شده تنها پدرم عمو حسین ____________________ بمیرم توان نمونده تو پاهاش عموی بی لشگرم عمو حسین دوره کردن عمو رو گرگا ببین مظلومه برابرم عمو حسین ______________________ داره میگه به اونا،نا نجیبا پسر پیغمبرم عموحسین یکی با نیزه،یکی تیغ، یکی سنگ می زنن تاج سرم عموحسین _____________________ انگاری داره نگاهم می کنه میگه من منتظرم عموحسین بذار عمه تا برم فداش بشم آخه بوده دلبرم عموحسین ______________________ برم و بگم عمو جون اومدم من برات یه لشگرم عمو حسین دوست دارم شهید راه توبشم مثل قاسم بپرم عموحسین شعر :اسماعیل تقوایی 😭 ع اجرای سبک: @sabkemoharram
نوحه وزمزمه شب سوم(حضرت رقیه) سه ساله ام اما کمر خمیدم من کودکم واما موی سپیدم من ندیده ام خیری، زبعد تو بابا درد غم وهجران سخت کشیدم من وای حسین بابا، وای حسین بابا، وای حسین بابا،وای حسین بابا2 ____________________ بشد حرم غارت،رفت زکف چاره به دست نامردی،گوش شده پاره زناقه افتادم، روی زمین گرم زضرب یک سیلی، دیده ی من تاره وای حسین بابا.... ______________________ سخت مرا می زد، دشمن مجنونم پناه من بوده،عمه ی محزونم به جای من خورده،عمه بسی شلاق به خواهرت بابا همیشه مدیونم وای حسین بابا.... ____________________ اسیری ام بابا، مرا گران آمد دخترت از دست،عدو به جان آمد برسر بازار، یهودیان رفتیم ز دیده ام بابا اشک روان آمد وای حسین بابا... __________________ به کنج ویرانه خوش آمدی بابا چرا کمی زودتر نیامدی بابا کودک شامی گفت پدر نداری تو خوب شده برما تو سر زدی بابا وای حسین بابا.... شعر :اسماعیل تقوایی 😭 رقیه س اجرای سبک: @sabkemoharram
نوحه جوانان زینب(س) جان من جانا فدایت هدیه آوردم برایت کرده ام دو پسر را مهی تا کنم نذر جان تو اینجا ای حسین ای حسین ای برادر4 ____________________ این دو بهرت خانه زادند سهم زینب در جهادند ده اجازه تو بر این پسرها تافدایت کنند جان خود را ای حسین.. ____________________ بعد اکبر بیقرارند طاقت ماندن ندارند قسمت هر دو کن این سعادت نوشش از شرب پاک شهادت ای حسین.... ____________________ کارشان آمد به آخر این دوگل هم گشته پرپر حال در خیمه اش مانده خواهر تا نباشد خجل یک برادر ای حسین... شعر:اسماعیل تقوایی سنتی😭 حضرت زینب س اجرای سبک: @sabkemoharram
یا عبدا...ابن حسن خدایا عمو زار وتنها شده اسیری به گرداب غمها شده نمانده سپاهش،به لب آید آهش امان الامان امان الامان عموجان عمو جان،عموجان عمو جان،امان الامان امان الامان 2 ____________________ خدایا تنش زخمی ازحد فزون تمام وجودش شده غرق خون نمانده توانی بهارش خزانی،امان الامان امان الامان ____________________ گروهی به تیغ وخدنگش زنند گروهی به نیزه به سنگش زنند حبیب یتیمان،بترسم دهدجان،امان الامان امان الامان ___________________ خدایا ببینم هجوم عدو عدو بیشمارست وتنها عمو دویدم به میدان،برایش دهم جان،امان الامان امان الامان ________________ عمو ای گرفتار رنج ومحن بسوی تو آمد یتیم حسن به راه تو نیکو، دهم دست وبا زو امان الامان امان الامان شاعر : اسماعیل تقوایی 😭 ع اجرای سبک: @sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دودمه شب اول محرم دست بسته میکنم تعظیم آقا محضرت رحم کن بر خواهرت التماست می کنم برگرد جان مادرت دودمه شب دوم محرم برسپاهی چرخش تیغ نگاهت غالب است عصمت الله حرم احترام محملت مانندکعبه واجب است عصمت الله حرم دودمه شب دوم محرم باادب زانو گرفته زاده ام البنین عصمت الله حرم ظهرامروزت کجا و ظهر روز اربعین دودمه شب دوم محرم با تو شد کرببلا عرش معلا زینب دخت زهرا زینب کوچه واکرده علمدار بفرما زینب دودمه شب سوم محرم با توسل به علمدار نفس می‌گیرم فاتح شام منم من خودم راس تورا یک شبه پس می‌گیرم دودمه شب سوم محرم من اگر گریه کنم عرش خدا میلرزد نوه فاطمه ام پای این سر بخدا جان بدهم می ارزد دودمه شب سوم محرم بایداین دشمن بداند کیستم کیستم ثانی زهرا منم شام را ویران نسازم من رقیه نیستم دودمه شب چهارم محرم یک نفس جام بلایت را خودم سرمیکشم زینب کبری منم برهواخواهی تو از خیمه لشگر میکشم دودمه شب چهارم محرم وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود زینب کبری علی بن ابیطالب شود کربلا خیبر شود دودمه شب چهارم محرم نعره حیدری ام تیزتراز شمشیر است من خودم یار توام دختر شیر به میدان بزند چون شیر است دودمه شب پنجم محرم آمدم زنده کنم خاطره ء رزم پدر مددی یاحیدر حسن کوچک این دشت منم ای لشگر مددی یاحیدر دودمه شب پنجم محرم پاسخ هل من معینت آمدم کاری کنم شاه رایاری کنم بی زره مانندقاسم آبروداری کنم دودمه شب پنجم محرم آخرین حاجی ام و آمده ام قربانگاه لک لبیک عمو حسن کوچک این دشت منم عبدالله دودمه شب پنجم محرم من که عبدالله نامم در عمل عبدالحسین زاده شیرجمل می دوم از خیمه ها لبیک شاه عالمین دودمه شب پنجم محرم طفل ده ساله شود یک تنه سردار سپاه غم مخور ثارالله میکند کار علمدار جمل عبدالله دودمه شب ششم محرم ذکر یا حیدره عباس نموده مددم تو نزن دست ردم حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم دودمه شب ششم محرم پسرشیر به تاراج سپاه آمده است قرص ماه آمده است بانیابت ز حسن یاری شاه آمده است دودمه شب ششم محرم می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت حسن کرببلا گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت دودمه شب اول محرم همه دار و ندارم به تو تقدیم کنم لک لبیک حسین با تن بی سر از اینجابه تو تعظیم کنم دودمه شب اول محرم گرچه آواره شدم خانه ات آباد حسین یااباعبداله بین راه تو و زینب سرم افتاد حسین پیش مظلوم شب اول محرم "یا مسلم ابن عقیل" اول شهید اول قتیل باشد غلامت جبرئیل آزاده نسل خلیل ای در شجاعت بی بدیل پیش مظلوم شب اول محرم "من اولین دخیلم" مسلم ابن عقیلم نذر پور خلیلم شد عالمی دخیلم حب الحسین دلیلم یک یل بی بدیلم پیش مظلوم شب اول محرم "الدخیل یابن العقیل" شدی تو اول قتیل فدایی نسل خلیل ای در شجاعت بی بدیل ای نوحه خوانت جبرئیل دودمه های شب هفتم محرم چشم همه بردست شما درصف محشر مددیاعلی اصغر آقای قیامت بشوی باتن بی سر دودمه شب هفتم سفره این خانواده شیرمیدان پروراست هرنفریک لشگراست اکبر و اصغرندارد کودکش هم حیدراست آمده جلوه کند حیدر در گهواره ای بنازم به رباب عرش را ریخت بهم خون گلوی پاره دودمه شب هشتم محرم نوهٔ ارشد حیدر یل خیبر شکنم جلوهٔ پنج تنم دست پرودهٔ یک مرد بنام حسنم توخودت یک نفره جلوه هر پنج تنی همه هست منی گرچه از خون حسینی علی بن الحسنی با جلالی فاطمی پا میگزاری در رکاب حضرت عالیجناب چون جوانی های حیدر می نشینی بر عقاب دودمه شب تاسوعا آمده شیرنر ام البنین بهرشکار مثل حیدر باوقار لافتاالاعلی لاسیف الا ذوالفقار اول محرم اجرای سبک: @sabkemoharram
ماه محرم اومده بازماه ماتم اومده ماه خدا اومد فصلٍ عزا اومد بازم نوای یا حسین بازم نواوشوروشین مــــــحرم و دیدم من مشکی پوشیدم دوباره بیرق و علم روضه ی دستای قلم مولا حسین ارباب نوکرتو دریاب ماه غم و عزا رسید پهلوی زهرا قد خمید ای شاه بی کفن مظلوم عریان بدن لباس مشکیت کفنم تاجون دارم سینه زنم درمون دردامی رویای شبهامی ذکر حسین روی لبا میده به دل نور وصفا ماه شب تارم دلبرو دلدارم غریب مادر یا حسین ای شاه بی سریاحسین دین و دنیام حسین خواب ورویام حسین صاحب عزا زهرا شده در بينٍ دل غوغا شده ای روح و ریحانم ای جان و جانانم وزید نسیم کربلا پیچید شمیم کربلا عشقٍ صحن و سرات عشق گنبد طلات ماه عزاتو دوست دارم سینه زناتو دوست دارم ای شاه با کرم منو ببر حرم اجرای سبک: @sabkemoharram
مولا حسین کوفه میا میشه سرت از تن جدا کوفه وفا ندارد شرم وحیا ندارد دندونٍ من باسنگ شکست ابن زیــــاد دستامو بست ای آه و واویلا مسلم شده تنها من رو میخ آویز می کردن شمشیرا رو تیز می کردن من مسلم عقیلم حب الحسین دلیلم ای وای از علی اکبرت از سنگ و سر خواهرت خنجر مهیا شد قتل توامضاشد غارت میره انگشترت ازتن جدا میشه سرت مولا حسین برگرد از کوفه ی نامرد سنگ رسم مهمون داریه خون از دو چشمم جاریه عهد و وفا ندارن ترس از خدا ندارن سه ساله دختر رو نیار جوونت اکبر رو نیار سکینه رو نیار شیرخوارتونیار تیز شد نیزه و شمشیرا مولا حسین کوفه میا اینا خیلی پستن بیعت و شکستن اجرای سبک: @sabkemoharram
خــــــیمه نزن در کربلا آتیش زدن به خیمه ها ای آه و واویلا وای ازغم اینجا شمر دور خیمه می رود ضجر دورٍ عمه می رود سوزان شده گرما زینب شده تنها تو در بیار انگشترو درشیبٍ گودال تونرو حرمله پیدا شد درخیمه غوغاشد اومد حسین به کربلا شمرآمده در خیمه ها تیغ و نی وخنجر سوراخ میشه پیکر ای وای حسین اینجاکجاست شمر و سنان در قتلگاست خیمه همه مضطر وای از علی اکبر شمر و سنان پست وبدند اهلٍ حــــــرم رو می زدند میترسم از اینجا تنها بینٍ اعدا دیدم که اهل خیمه ها بودن به زیرٍ دست وپا قلبم شده غوغا برگردحسین اینجا از غصه جون میده حسین باز بوی خون میده حسین برگرد علمدارم ای طفلٍ شیرخوارم داره میاد زینب ز راه داردبه لب غصه وآه غارت میشه معجر عمامه""انگشتر اجرای سبک @sabkemoharram
گوشوارمو از گوش نًکن سیلی به سمت من نزن میزد به قصد کُشت با لگد و با مُشت سوخته موهای روسرم لــــــــبریزه دردٍ پیکرم با مُشت و پا میزد تو کوچه ها میزد لـــب های من داره تًرک ازضجرپست خُردم کُتک قامت کمونم من لب نیمه جونم من دندون من بابا شکست کنج خرابه غم نشست ای آه و واویلا من مانده ام تنها درد و غًمام یه عالمه ضجرٍ لعین دُنبالمه به من می خندیدن از پشت می رقصیدن کفٍ پاهام پُر آبله اومد خرابه حرمله سیلی منو میزد خیلی منو میزد زد مردک پست یهود شد صورتم بابا کبود از غصه بی عدد میزد منو لگد موموکشیدازپشتٍ سر به قلب من میزد شرر نزن من و نزن ندو دنبال من عمه بگو بابا کجاست درکُنج خرابه غوغاست از ناقه افتادم صددفه جون دادم 😭 اجرای سبک: @sabkemoharram
عباس بُود درعلقمه زائر شده برفاطمه دستش جداگشته فرقش دوتاگشته گردیده است در کربلا به زیرٍ تیغ ونیزه ها مشکش شده صدچاک افتاده است برخاک گردیده جاری از دوعین اشک تو از بهرحسین آن کشته ی گودال که شد تنش پامال اهل امید خیمه ها تشنه ن تموم بچه ها ای ساقی طفلان عباس کام عطشان گشتی زٍ مرکب سرنگون شد علقمه دریای خون آب آورم عباس ای یاورم عباس عباس بیا با مشک آب بی تاب شده بازم رباب پرخون شده ابروت نیزه زدن بازوت نیزه به تن داره میره خون از بدن داره میره علقمه غوغا شد فرق سرت واشد
دمٍ غُـــــــروب کربلا سرحسین رونیزه ها حنجر شده پاره زینب شد آواره از کربــــــلا خبر رسید مولاحسین بی سر رسید در تهٍ گوداله جسمش لگدماله اهل حرم آواره شد گوش رقیه پاره شد شمر اومده گودال تنٍ حسین پامال ای کشته ی دور ازوطن ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن مولا عُریان بدن مولا شمر و سنان از راه رسید پـیکرٍ زخمی تو کشید با عصا میزدن ازجفا میزدن شمر اومده بالاسرت غارت برده انگشترت تو به زیرٍ خنجر میزدی بال وپر شمشير وسنگ شدکفنت هدف نیزه شد تنت تو در بينٍ اعدا زدی تودست وپا شمر نیزه در گلو میکرد گودال رو زیر و رو میکرد افتاده در گودال حسین بی پر و بال پیکر پارت غرق خون بهارٍ زینب شد خزون زینب مونده تنها بینٍ نامحرم ها با تیر سه شعبه زدن مظلوم حسین عُریان بدن اومد شمرٍ قاتل اوبا چوبٍ محمل شمر با نیزه در قتلگاه سر می برید دربینٍ راه به روی نیزه ها سر حسین جدا شمر میزد او را باعصا سر از تنش گشته جدا کفن نداری تو پیرهن نداری تو شمر خنجرو کُند می کشید درشیب گودال او رسید تنت زیر مرکب پیش چشم زینب
اهل حرم آواره شد گوش رقیه پاره شد شمر اومده گودال تنٍ حسین پامال ای کشته ی دور ازوطن ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن مولا عُریان بدن مولا شمر و سنان از راه رسید پـیکرٍ زخمی تو کشید با عصا میزدن ازجفا میزدن شمر اومده بالاسرت غارت برده انگشترت تو به زیرٍ خنجر میزدی بال وپر شمشير وسنگ شدکفنت هدف نیزه شد تنت تو در بينٍ اعدا زدی تودست وپا شمر نیزه در گلو میکرد گودال رو زیر و رو میکرد افتاده در گودال حسین بی پر و بال پیکر پارت غرق خون بهارٍ زینب شد خزون زینب مونده تنها بینٍ نامحرم ها با تیر سه شعبه زدن مظلوم حسین عُریان بدن اومد شمرٍ قاتل اوبا چوبٍ محمل شمر با نیزه در قتلگاه سر می برید دربینٍ راه به روی نیزه ها سر حسین جدا شمر میزد او را باعصا سر از تنش گشته جدا کفن نداری تو پیرهن نداری تو شمر خنجرو کُند می کشید درشیب گودال او رسید تنت زیر مرکب پیش چشم زینب