.
#شب_چهارم_طفلان_حضرت_زینب_س
دوباره عهد می بندند
پیروان راه زینب
با خون سرخ حسین و
چادر سیاه زینب
کاخ ظلمت مگه دیده
اشک چشمای ترش؟...نه
جسمش از حسین جدا شد
ولی چادر از سرش نه
هل من ناصر حسینو
خوب زینب داده جوابش
وقتی توو اوج مصائب
زینب بوده و حجابش
عفیفة النسا ، عقیلة العرب
شریکة الحسین، یا زینب
......................................................
توو سکوت شهر فتنه
نور خطبه هاش درخشید
تا نشون بده توو ظلمت
مثل خورشید میشه تابید
عاشقی توو اوج روضه
درسی از زینب کبراست
حتی سر رو نیزه دیدن
ما رٵیت إلا جمیلاست
راه ما راه حسینه
راه ما ادامه داره
تا که صبر زینبی هست
کربلا ادامه داره
حماسه آفرین، و حیدری نسب
تمام فاطمه، یا زینب
عفیفة النسا ، عقیلة العرب
شریکة الحسین، یا زینب
..................................................
میشه یک تنه شفا داد
همه ی دلای کورو
میشه با سر شکسته
سرشکسته کرد عدو رو
میشه لاسیف تو باشی
گرچه این نثار مولاست
آخه کار خطبه ی تو
کار ذوالفقار مولاست
خورشید صبح حسین و
نور چشمان اباالفضل
در عمق کلام تو بود
تیغ بران اباالفضل
ای مادر وفا، ای خواهر ادب
پیمبر حسین، یا زینب
عفیفة النسا ، عقیلة العرب
شریکة الحسین، یا زینب
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
.
#طفلان_حضرت_زینب
#نوحه
جان من جانا فدایت
هدیه آوردم برایت
کرده ام دو پسر را مهی
تا کنم نذر جان تو اینجا
ای حسین ای حسین ای برادر4
________________
این دو بهرت خانه زادند
سهم زینب در جهادند
ده اجازه تو بر این پسرها
تافدایت کنند جان خود را
ای حسین..
________________
بعد اکبر بیقرارند
طاقت ماندن ندارند
قسمت هر دو کن این سعادت
نوشش از شرب پاک شهادت
ای حسین....
________________
کارشان آمد به آخر
این دوگل هم گشته پرپر
حال در خیمه اش مانده خواهر
تا نباشد خجل یک برادر
ای حسین...
#نوحه سنتی 😭😭😭
#زنجیرزنی
#طفلان_حضرت_زینب س
#شب_چهارم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
حسین من
بمیرد از برای تو زینب
از غم تو منم به تاب و تب
جانم ز غربتت بود بر لب
غریب مادر جان فدای تو
سوزد زینبت از برای تو
فرزندانم عون و محمدم
دارند هر دو حال و هوای تو
ای برادرجان یا حسین من۴
حسین من
از غم تو سر تا به پا دردم
آماده دو فرزند خود کردم
بر یاری ات دو هدیه آوردم
فرزندان من ابن جعفرند
در شجاعت عباس حیدرند
دو گل از گلخانه ی خواهرند
در وفاداری همچو اکبرند
ای برادرجان یا حسین من۴
حسین من
ز جام عشق تو زده ساغر
قبول کن دو هدیه از خواهر
تا که شوند فدایی اکبر
این دو رزمنده از آل رسول
باشند نوه ی حیدر و بتول
حق پهلو شکسته مادرم
یا ثار الله از من نما قبول
ای برادرجان یا حسین من۴
حسین من
بگذار جانفدای تو گردند
کشته به کربلای تو گردند
غرقه به خون برای تو گردند
برادرجان این دو جوان پاک
می افتند پیش پای تو به خاک
ببینی بر زمین کربلا
پیکر هر دو غرقه خون و چاک
ای برادرجان یا حسین من۴
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
دشتی خوانی حضرت علی اصغر
بروی خیمه بسته آب گشته
خدایانوگلوم بیتاب گشته
تلظی میکندباگریه اصغر
زسوزتشنگی بیخواب گشته
مخورغم کودک ناخورده شیرم
شنیدم که عمومیرآب گشته
عزیزوم پس چرارنگت پریده
چراروی توچون مهتاب گشته
بروهمراه بابایت به میدان
که حالاطالبت ارباب گشته
خدایامیشودآیدحسین و
ببینوم کودکوم سیراب گشته
خدایاسخت من دلشوره داروم
دراینجاقتل طفلان باب گشته
برای جرعه آبی بهراصغر
حسینوم واردگرداب گشته
خدایاحرمله تیرسه شعبه
به حلق نوگولوم قلاب گشته
شنیدوم نوگلوم خندیده آخر
به تیرحرمله شاداب گشته
شنیدوم مشتی ازخون عزیزوم
بسوی آسمان پرتاب گشته
بنازوم اصغرشش ماهه ام رو
که اینجامایه ی اعجاب گشته
#زمزمه😭😭
#حضرت_علی_اصغر ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
زمزمه و....شب هفتم(حضرت علی اصغر)
میان گهواره،تشنه وبیتاب است
غنچه ی نشکفته به حسرت آب است
لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم
پریده رنگ او،شبیه مهتاب است
وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر۲
___________________
عموی او رفته،همره مشک آب
دل علی آرام،رفته کمی درخواب
علقمه نزدیک است،چرا نیامد او
اصغر معصومم،دگر نخواهد آب
وای علی اصغر....
______________________
زبیکسی خود،حرفی مزن بابا
مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها
مرا ببر میدان،شش ماه سربازم
راه سعادت را،بروی من بگشا
وای علی اصغر...
______________________
سپیدی زیر،گلوی او را دید
حرمله با تیرش،گل حسین را چید
دلخوشی بابا،این گل شش ماهه
پرپر شد اما بر،روی پدر خندید
وای علی اصغر...
_____________________
رباب در خیمه،منتظر اصغر
حسین در میدان،درمانده ومضطر
خدا چسازم من،چسان روم خیمه
به مادرش گویم،گلش شده پرپر
وای علی اصغر
شعر؛اسماعیل تقوایی
بند اول:
لالایی لالایی
تشنه ای باشه برات آب میگیرم
لالایی لالایی
تو تلظی میکنی من میمیرم
آروم بگیر اصغر
گفته که دنبالِ آب، عموت میرم
لالایی لالا
نداره، مادرت، شیری که حالا
لالایی لالا
عمو رفته میاد، از دلِ دریا
لالایی لالا
میدمت بری تو، بغلِ بابا
علی، میخونم لالایی، براتو آروم
علی، ناله کم کن، ببند، چشاتو آروم
علی، حرمله میشنَوه، صداتو، آروم!😭
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
بند دوم:
گریه نکن اصغر
یکمی دیگه دووم بیار که تا
برم پیشِ دشمن
ازشون آب بگیرم واست بابا
گریه نکن دیگه
دست و پا نزن علی تو رو خدا
آی سپاهیا
منّتی، بذارید، رو سره ماها
تشنَشه یاسم
یکّمی، آب بدین، بمونه واسم
داره میمیره
به خدا، اصغرم، که بی تقصیره
خدا، بریدن گوش تا گوش، سره اصغر رو
خدا، با سه شعبه زدن، پَره اصغر رو
خدا، چی بگم آخه مادره اصغر رو
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
بند سوم:
چیکار کنم حالا
مادرش منتظره تو خیمه ها
چجوری جسمشو
ببرم خاکش کنم من ای خدا
علی بزن حرفی
نذا شرمنده بشم من ای بابا
خواهرم زینب
بیا که، علی رو، سیرآب آوردم
گریه می کرد اون
بیا که، گُلَمو، تو خواب آوردم
هدیه ی تلخی
واسه ی، همسرم، رباب آوردم
ای وای، طفلِ بی حال من، چه راحت خوابید
ای وای، مرغ بی بال من، چه راحت خوابید
ای وای، شیر بی یال من، چه راحت خوابید
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
#زمینه😭😭
#علی_اصغر
#شب_هفتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نوحه سنتی حضرت علی اصغر
آماده ام آماده ی جهادم۲
در راه تو سر را به کف نهادم۲
بابا ببر میدان سرباز شش ماهه۲
بابای مظلومم بابای مظلومم۲
___________
هل من معینت را که من شنیدم
از بین گهواره برون پریدم
بابا مشو غمگین اصغر شود یارت۲
بابای مظلومم...
______________
ای حرمله تیر خودت کمان گیر
آماده ی رزمم مکن تو تاخیر
سرباز میدانم بر کف بود جانم
بابای مظلومم....
_______________
سیراب از خون گلوی خویشم
جانم شده بابا فدای کیشم
جان در رهت دادم مسرور ودلشادم
بابای مظلومم....
_________________
ای اصغرم رفتی و دل کبابم
از بهر تو شرمنده ی ربابم
رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم
شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر
بابای مظلومم....
شعر:اسماعیل تقوایی
نوحه شب هفتم(حضرت علی اصغر)
غوغای العطش،خیمه بپا شد۲
مادرشش ماهه،گرم دعا شد۲
لای لای علی لای لای ای علی اصغر۲
____________________
میان گهواره، اصغر بیتابست
لبش خشک وکامش، تشنه ی آبست
لای لای...
___________________
تا عمویش عباس،آبی بیارد
خدا کند قدری،باران ببارد
تلظی می کند،اصغر بی شیر
به وعده ی عمو،دل می سپارد
لای لای..
__________________
با بابایش اصغر،رفته به میدان
شایدگیرد بابا، آبی از عدوان
تیری آمد اصغر،سیرابِ خون شد
ربابه در خیمه،زارومجنون شد
لای لای..
_____________؛____
قنداقه ای خونین،بردست بابا
نجوا دارد با او،زاده زهرا
حالا چسازم من،نور دو عینم
بابای تنهایت،بابا حسینم
لای لای...
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
لالا لالا ، بخواب همون بالا
لالا لالا ، راحت شدی حالا
میبینی با دستای بسته
مادرتو روضه گرفته
جای تو رو دستای من بود
جای منو نیزه گرفته
بالا بلنده رباب ، برگرد بخنده رباب
افتاد سرت چشماشو ، باید ببنده رباب
_____________________
لالا لالا ، بیا تو آغوشم
لالا لالا ، نکن فراموشم
از این به بعد تو آسمونا
بده ادامه زندگیتو
مطمئنم زهرا میگیره
تولد یه سالگیتو
باید دعا از روی ، نیزه به حالم کنی
محشر جلو فاطمه ، میشه حلالم کنی
بالا بلنده رباب...
_______________________
لالا لالا ، میگم و میبارم
لالا لالا ، میون بازارم
حرمله و زخم زبوناش
داغ روی دل ربابه
قاتل تو چهل تا منزل
کنار محمله ربابه
خیلی من از نیزه دار ، منت کشیدم علی
کشتن ، نگفتن برات ، زحمت کشیدم علی
بالا بلنده رباب...
شب نهم
در نهر علقمه محشر به پا شد
دست سقای من ازتن جدا شد
سقای طفلان با کام عطشان
یا صاحب الزمان آجرک الله
بند دوم
چه کرده با سَرَت برادر من
تیر سه شعبه و عمود آهن
تا دیده بستی پشتم شکستی
یا صاحب الزمان آجرک الله
بند سوم
این خیمه ها دگر سقا ندارد
بعد از او امنیت معنا ندارد
وای از اسارت از ظلم و غارت
یا صاحب الزمان آجرک الله
شب دهم
حسین بن علی میان گودال
از شدت عطش میرود از حال
تیغ عدویش روی گلویش
یا صاحب الزمان آجرک الله
بند دوم
تا راس شاه دین از تن جدا شد
مقابل زینب به نیزه ها شد
با کام عطشان موی پریشان
یا صاحب الزمان آجرک الله
بند سوم
فغان که پیکر سلطان خوبان
شد قطعه قطعه از سم ستوران
بین خون غلطان با جسم عریان
یا صاحب الزمان آجرک الله
سینه زنی شور امام حسین علیه السلام
سه ضرب
سینه زنا گریه کنا
هم نفس هم شدن
روضه خونا روضه خون
شاه معظم شدند
میون دارا دم میگیرن
وای حسین کشته شد
پیر غلاما مثل قدیم
مست محرم شدند
ماه حسین دمیده
وقت عزا رسیده
بازم صدای طبل و سنج
تو کوچه ها پیچیده
ماه عزای مولاست
پرچم مشکی بالاست
سینه زنای حسین
حسابشون با زهراست
🌾ای شاه و امیرم
🌾الهی برات میرم
سینه بزن آی سینه زن
به دل قرار اومده
به کربلا حسین با طفل
شیرخوار اومده
بگین به حضرت رباب
طفلشو پنهون کنه
حرمله با تیر سه شعبه
به شکار اومده
امون زِ سینهٔ یار
وای زِ حلق شیرخوار
تیر سه پَر چه میکنه
با چشمای علمدار
محرمای پر فضل
سفره های پُر از بذل
مادر من گرقته
یه سفرهٔ ابالفضل
🌾ای شاه و امیرم
🌾الهی برات میرم
*واحد سنگین شب هشتم محرم*
*بند اول*
میری به میدون اکبر عزیزم
به جای آب پشت سر تو اشک میریزم
با رفتن تو غصه م میگیره
داری میری علی فقط فکر یه چیزم...
اینها؛کینه ی حیدر و دارن
نیزه؛توی تن تو می کارن
چیزی؛از تن تو نمیزارن...
اربا اربا اکبرم
پخش شدی توی صحرا
چجوری ببرمت
تا خیمه ها واویلا...
///واویلا واویلتا...///
*بند دوم*
هر مردی داغ پسر میبینه
زود پیر میشه توی دلش ماتم میشینه
ایشالله داماد بشه جوونش
آرزوی هر پدری فقط همینه...
وای از؛اون لحظه ای که این پسر
پرپر؛بشه جلو چشم پدر
بابا؛می مونه و اشک بصر...
داغ جوون سنگینه
دلا رو میسوزونه
از همه بیشتر دل
پدره که محزونه...
///واویلا واویلتا...///
*مهدی ندرخانی-کرج*
#واحد_سنگین😭😭
#زنجیرزنی
#علی_اکبر
#شب_هشتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram