سرود امیر المومنین علی ابن ابی طالب علیه‌السلام بند اول دلدارم تویی از ازل علی یارم به جهان فقط تو رادارم تورا دارم یا حیدر تویی اصل اعتقاد ما بندگی رو دادی یاد ما یاد ما رویای شبهامی تو نور چشمامی تو سختیا آقا همیشه باهامی ذکر روی لبهام حیدر علی مولام جون حسین نگذار یک لحظه هم تنهام ضربانم روح و روانم راحت جانم علی علی علی علی اسدلله یا ولی الله سر هو الله علی علی علی علی یاحیدر یاحیدر یا حیدر علی علی علی علی ................‌.. بند دوم میخونم یا علی عاشق و مجنونم پای عشق تو میدم جونم میدم جونم مولانا به تو بستم دلم و جانا دوست دارم تو رو به قرآنا به قرآنا ای اول و آخر ای ساقی کوثر رو قلبمون حک شد اسم تو یا حیدر تو خوب خوبایی تو مرد مردایی ماییم همه قطره آقا تو‌ دریایی ای طریقم یار و رفیقم ذکر عقیقم علی علی علی علی علی پادشاهی پشت و پناهی سر الهی علی علی علی علی علی ........................ بند سوم یا حیدر تویی جانشین پیغمبر یه تنه تویی دو صد لشکر دوصد لشکر آقایی تو امید دل زهرایی همه بنده و تو مولایی تو مولایی تیغ دو سر با تو در و گوهر با تو یا حیدر کرار فتح وظفر باتو خیبر گشایی تو قبله نمایی تو تو بنده و عبدی یا که خدایی تو صف به صف دل داره شعف دل میره نجف دل علی علی علی علی من غلامم تویی امامم ذکر مدامم علی علی علی علی ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

سرود عید سعید غدیر خم بند اول باده ی ناب من علی در نایاب من علی خاک زیر پای توام ابوتراب من علی تو امیر قلب منی مالک مُلک سخنی شب شب تنزیل تو شد سوره مکی مدنی زدم امشب باده آخه زهرا شاده دل ویرون من با علی آباده ...................‌...... بند دوم زره نداره پشت تو خیبر شکنه مشت تو چرخ زمین و آسمون میچرخه رو انگشت تو فاتح بی خود و سپر صاحب شمشیر دوسر حک شده روی دل من... ها علیُُ و کیف بشر... دل و دلبر حیدر سایه سر حیدر روی دست خاتم شده سرور حیدر سبک علی جباری شعر علی آمره https://eitaa.com/sabkosher_madahi

سرود عید سعید غدیر خم بند اول من از عشق علی مستم مستم مستم به دامان علی دستم دستم دستم تموم دلخوشیم اینه اینه اینه گدای گداهاش هستم هستم هستم تو سینه ولاشو دارم عشق بچه هاشو دارم تا نجف_نیام من_ تو دلم_هواشو دارم اسدالله علی علی علی علی علی علی علی ولی الله علی علی علی علی علی علی علی یل خیبر_دل و دلبر _از همه سر علی علی علی علی علی علی .......................... بند دوم علیه بهترین رهبر رهبر رهبر علیه ساقیه کوثر کوثر کوثر فقط برای ما هستش هستش هستش امیرالمومنین حیدر حیدر حیدر عالمه میون مشتش هست خدا همیشه پشتش میچرخه_عوالم_روز و شب_روی انگشتش حق همیشه علی علی علی علی علی علی شیر بیشه علی علی علی علی علی علی مرد مردا _ عشق زهرا _ شاه و مولا علی علی علی علی علی علی علی ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

سرود عید سعید غدیر خم بند اول علی ذکر لبامه اکسیر اعظم باهامه دنیا توی مشتمه تا وقتی حیدر آقامه سر و سامونه علی به دردا درمونه علی همه میرن به فنا برا ما می مونه علی غدیریم تا ابد دوسش دارم بی عدد بیزارم از دشمناش از گهواره تا لحد ساقی کوثره حیدر عشق پیغمبره حیدر توی خوبیای عالم اول و آخره حیدر مولا مولا یا علی ..................... بند دوم دل و دلبر علیه صاحب محشر علیه اسمی که دیونشیم مرتضی حیدر علیه خدا داده عالم و شیش دانگش و به مرتضی یا امیر المومنین به قربونت خلیفه ها موسی دربون سرات عکس خداس تو چشات عیسی رو میده شفا خاک پای زائرات علیه تفسیره هر آیه بهترین ذکره و سرمایه در مقامش همین بسکه با خداونده همسایه ......................... بند سوم مظهر العجائب و حضرت والی الولی دومی رو میکنیم ما لعنتش با اولی دشمن و بدخواه تو بدونه با ما طرفه بهترین جا برا ما ایوون طلای نجفه کار ما با علیه دنیای ما علیه هفت آسمونا همه ذکرشون یا علیه به همه عالمه غالب جنته بهش چه راغب حک شده رو در جنت علی بن ابی طالب ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) سبک زمینه شماره ۱ بند اول درها رو بستن توی کوفه به روی مسلم شکستن اینها بدجور بغض گلوی مسلم به دستای باد گفتم نامه رسونم باشه حسین میا به کوفه ورد زبونم باشه هر چی گشتم ندیدم مردی کارشونه فقط نامردی ذکر لبهامه که برگردی شمشیراشونه برا تنت آماده میبرن سرت رو پیش زینب ساده نیا میشه اینجا به ساحتت جسارت میره حرم به غارت زینب میره اسارت ............................... بند دوم حتی نمیشه تکیه دادش به دیواراشون میریزن اینجا راحت تو کوفه خون مهمون پذیرایی شون باشه با نیزه و با خنجر تو رو قسم به زهرا نیاری همرات اکبر از علی بغضشون بسیاره جنس تیراشون از مسماره مسلمت شد آقا بیچاره حالا که میای ستاره کمتر بردار واسه دخترات یه چند تا معجر بردار بیا ولی بردار برای زخما مرحم با چشمات اشک نم نم مشکا رو پر کن از دم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شب دوم (ورودیه) سبک زمینه شماره ۱ یه کاروون آلاله از دل صحرا اومد به کربلا تو غربت حسین زهرا اومد ای کاش نبود همراه این قافله شیر خواره چون حرمله همراهش تیر سه شعبه داره قافله میرسه با احساس هم گل لاله داره هم یاس حفظ این قافله س با عباس توی محملا دلا همه آرومه ماه می تابه به دورو بر منظومه کسی نداره غم تا که ابوفاضل هست داره علم رو به دست نیست توی کارش شکست ....‌‌‌‌‌.................... بند دوم کربلا اسمش تنها چه ها که کرد با زینب عالم بهم ریختش تا رسید به اینجا زینب اینجاست همون جایی که رو نیزه میرن گل هاش میکشه تو آغوشش حسینش و با زخماش میسوزنن همه دنیاشو کاش بگیره یکی چشماشو رو به قبله کنن آقاشو اینجا بی کسی میاد سراغه زینب مرحمی نداره دیگه داغه زینب میشه نصیب او چهره های کبود و خیمه بی عمود و آتیش و بوی دود و ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

سبک زمینه شماره ۱ زمینه شب سوم حضرت رقیه (س) بند اول داغ تو سنگین بود و جراحتام بیشتر شد گوشه این ویرونه چشم رقیه ت تر شد از عمو عباس بابا چند شبه هستم دلگیر حرمله بست دستم رو به گردنم با زنجیر بردن از دخترت گوشواره چند روزه که عصام دیواره راه میرم با لباس پاره کار دخترت جز ناله و هق هق نیست دیگه دخترت رقیه سابق نیست برس به دادم نفس تو سینه گیره دختر تو اسیره بیای نیای میمره .................................... بند دوم بابا اگه برگردی میخوره موهام شونه ببین میون چشمام اشکای دونه دونه میدونی چند وقته که بی تو دووم آوردم نبود اگر که عمه تو خیمه ها می مردم آسمون رو سرم آواره چشمام از بعد سیلی تاره دردای دخترت بسیاره زخمامو ببین این اثر آزاره جای ما مگه بابایی تو بازاره نبودی ای بابا از غم تو خمیدم بی تو دیگه بریدم به ته خط رسیدم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شب چهارم(ابناء الزینب(س)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول لب تر کنی مردونه میشم برات یک لشگر برا امامم میدم جونم و مثل مادر بچه های من نذر یه تار موی اصغر قرعه عشقت خورده بنام بنت الحیدر تو رگاشونه عشقت جاری اومدن محضرت با زاری تا کنن داییشون و یاری میخام که گلام براه تو پرپر شن غصه ندارم به پای تو بی سر شن بزار کنن داداش مادر شهید خطابم نده دیگه عذابم ببین چشم پر آبم ............................... بند دوم میدونی واسه زینب که سر به زیری سخته من و ببینن طفلام میرم اسیری سخته میخام نبینن دست زینبتو میبندن میخام نبینن که به اشکای من میخندن روی لبهام ببین افسوسه تو چشام موج اقیانوسه غصه بچه هام ناموسه طاقت ندارن به من بشه جسارت زنده باشن و حرم بره به غارت میخام که چشماشون نبینن حال و روزم به نیزه چشم می دوزم تو خیمه ها میسوزم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شب پنجم (حضرت عبدالله بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول داره میبینه از دور دور عمو جنجاله خودش کنار خیمه س دلش توی گوداله تو دست عمه س دستاش ولی پر از آشوبه عمو زمین افتاد و عمه به سر میکوبه نیزه رو میزنن به پهلوش میباره بارون خون از روش غرق خاکستر و خاکه موش نمونده کسی تو خیمه واسه یاری بایدکه کنه عموش و تنها یاری پریشون و زاره با عمه و غصه هاش با گریه بچه هاش میخواد کنه جون فداش .......................... بند دوم روی زمین غرق خون یه پیکری افتاده جای برادر اومد پیشش برادر زاده بادل خون خونا رو میگیره از دور لب حسینه تو آغوشش ولی نگاش به زینب تشنه بود و عموش تشنه تر میزنن به تنش یک لشکر نیزه و سنگ و تیغ و خنجر میگه که پاشو بریم به خیمه باهم زخماتو عمو بریم بزارم مرهم پاشو بریم خیمه منتظرن دخترات رمق نمونده برات جونم الهی فدات ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شب ششم (حضرت قاسم بن الحسن (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول از بچگی نگذاشته،یه لحظه شم*،من مضطر روی سرم سایش بود همیشه مثل اکبر من حس نکردم اصلا یتیمی و این سالا عموم همیشه بوده برام شبیه بابا خورده حالا گره به کارم کارمو به عمو میسپارم از عموجون توقع دارم اجازه بده تا که مثه اکبر شم جونمو بدم تو راه دین پرپر شم میشه نگاهم باز کنی مثه قدیما این گره مو کنی وا قسم میدم به زهرا ..................... بند دوم تو غربتش این بسکه زره نبود اندازش عبا نبودش تا که برگردونن جنازش مثل حسن چشمای شبیه زهرا داره پشت سرش خیمه با یاد حسن میباره مثل شیر جمل میجگنه واسه باباش چقد دلتنگه رو سرش بارونی از سنگه میریزه عسل از سر و پای زخماش بالای سرش اومده انگار باباش با خاک صحرا شد قاسم همه تنش حل حسین گرفته ش بغل لباش پره از عسل *یک لحظه بشوم ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شب هفتم (حضرت علی اصغر (ع)) زمینه سبک شماره ۱ بند اول رو لب خشکت دیدم یه دنیا زجر و مادر می زنی تو گهواره از تشنگی تو پرپر کاش لااقل یک قطره آب بشه سهم لبهات داری میری به میدون دست خدابه همرات نیمه جون میری از آغوشم گریه هات میمونه تو گوشم جای تو خالیه رو دوشم توی بغل بابا برو آهسته مادر به توئه خیلی علی وابسته میترسم از اینکه آب و ندن به لبهات ندن جواب به بابات خونی بشه سرا پات ........................... بند دوم با تیر سمی دادن جواب به لبهای تو کاش میزدن به بابات سه شعبه رو جای تو با چه رویی برگردم با این گلوی پاره منتظر تو هستن مادرت و گهواره از همه دنیا بابا سیرم تشنه جون دادی و دلگیرم دست و پا میزدی میمیرم خون گلوته که پاچیده روی لب چشمای رباب و کاش بگیره زینب قنداقه ی خونیت صبر و قرارمو برد شمشیر انگار بهت خورد بابات کنار تو مرد ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

سبک زمینه شماره ۲ ده شب 👇👇👇👇👇👇👇👇