eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
37 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔖....🕊🌸 نام : سلمان نام خانوادگی : برجسته نام پــــدر : رسول تاریخ تولد : ۱۳۷۰/۰۸/۰۳ - بِنت🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، اهل سنت وضعیت تأهل : مجرد شـغل : آزاد ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - حلب🇸🇾 مزار : شهرستان نیکشهر، شهر بنت کتاب : «مدافعین آل الله» 💌 🌼شهید مدافع‌حرم سلمان برجسته ❤️پدر شهید نقل می‌کنند: سلمان ۲۲ساله بود. در بندرعباس و شیراز و شهرهای دیگر کارگری می‌کرد و کمک‌خرج خانواده بود. در شهرداری بِنت مشغول به کار بودم که متوجه شدم گروهی داوطلبانه برای دفاع از اسلام به سوریه می‌روند. 💛از شهرداری استعفا دادم و به عشق اسلام وارد دسته‌های رزمندگان شدم. به سلمان گفتم: «تو بمان و کنار خانواده باش، من می‌روم» اما سلمان می‌گفت: «من جوانم و از تو زرنگ‌تر هستم، تو بمان پیرمرد!» قبول نکرد. می‌خواست او هم رزمنده اسلام باشد. بالاخره باهم رفتیم. ما یک نگاه مشترک به این حضور داشتیم: اگر در جنگ بر دشمن غلبه کنیم که پیروزیم و اگر شهید شویم، باز هم پیروزیم. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📨 🟣شهید مدافع‌حرم سلمان برجسته 🌻وقتی آموزشی بودیم، یک عکس دوتایی با لباس نظامی گرفتیم و در شبکه اجتماعی گذاشتیم. بعضی‌ها گفتند دارید میرید برادرکُشی داعش! ☂ما آنجا بودیم و دیدیم. مسلمان ماشه اسلحه‌اش را در دهان کودک شش‌ساله نمی‌چکاند. اطراف حرم حضرت زینب خیلی خوب می‌شد رد جنایت داعش را دید. مدافعان حرم مثل جان شیرین خودشان از حرم دفاع می‌کردند. ناموس اسلام برای همه ما، چه شیعه چه سنّی عزیز بود. 🌻داعشی‌ها خودشان را مسلمان جا زده بودند با یک پرچم دروغین سیاه با نوشته «لا اله الاّ الله» تا چهره مسلمان‌ها را بد کنند اما نتیجه آن، اتحاد بیشتر و بهتر اهل سنّت و شیعه برای نابودی‌شان شد. واقعیت را از نزدیک دیدم از یک متری ویرانه‌های جنگ. ☂الحمدالله سلمان من را پیش خدا و اسلام روسپید کرد. حراج ناموس مردم می‌دانی یعنی‌چه؟ کشته‌شدن بچه‌های ۸،۷ساله و سربُریده‌شدن آن‌ها به این دلیل که مسلمان واقعی هستند یا مثل وحشی‌ها، خانه بندگان خدا را ویران کردن یعنی چه؟ من این‌ها را، حال بد و غصه مردم سوریه را از نزدیک دیدم. داعشی‌ها بویی از مسلمانی نبرده بودند. 📀راوے: پدر شهید ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📸 | 🔵شهید مدافع‌حرم عمر ملازهی 🔖....🕊🌸 نام : عمر نام خانوادگی : ملازهی نام پدر : اسماعیل تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۱/۰۵ - نیکشهر🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، اهل سنت وضعیت تأهل : متأهل ملّیـت : ایرانی شغل : آزاد تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - حلب🇸🇾 مزار : شهرستان قصرقند،دهستان حمیری کتاب : «مدافعین آل الله» .....🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📸#ببینید | #عکس‌نوشته 🔵شهید مدافع‌حرم عمر ملازهی 🔖#معرف
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📜روایتی از زندگی شهید مدافع‌حرم عمر ملازهی 🔹شهید عمر ملازهی ۵ فروردین ۱۳۶۳ در شهرستان نیکشهر از توابع استان سیستان و بلوچستان چشم به جهان گشود؛ عمر در دوران تحصيل درس‌هايش خيلی‌خوب بود و هميشه معدلش بالا بود؛ بعد از دبيرستان، در ۱۸سالگی ازدواج کرد؛ دوران دبيرستانش را به خوبی سپری می‌كرد اما مرگ دايی‌اش ضربه روحی بدی به او زد و در روحيه او تأثير خيلی بدی گذاشت و ديگر نتوانست درس‌هايش را مثل سابق بخواند. 🔸خانواده عمر از نظر اعتقادی كاملاً سنتی و پايبند به اعتقادات مذهبی بودند؛ عمر هم روی مسائل دينی تعصب داشت و روی نماز و روضه تعصب زيادی به خرج می‌داد؛ عمر به همان اندازه‌ای كه در مسائل اعتقادی محكم بود، در موارد ديگر زندگی شوخ‌طبعی هم داشت. در طايفه هركسی كار برق‌كشی و لوله‌كشی داشت، آنرا عمر انجام می‌داد؛ قبل از اعزام به سوريه كار برق‌كشی دانشگاه نيكشهر را برعهده گرفته بود. 🔹او در شهر خودش کاسبی و درآمد خوبی داشت، اما احساس کرد که خون برادران مسلمانش در سوریه پایمال شده است و برای همین مهیای جنگ با داعش شد؛ جنايات داعش و گروه‌های تكفيری، سلفی و وهابی در سوریه و عراق، موجب شده‌بود تا عمر و خانواده‌اش به شدت از آنها بيزاری جویند؛ او می‌دانست که اين گروه‌ها فقط در حال خراب كردن وجهه اسلام هستند؛ داعشی‌ها به شكل اهل تسنن‌ ريش می‌گذارند و باعث می‌شوند وجهه بقيه اهل تسنن كه ريش می‌گذارند هم خراب شود. 🔸وقتی که عمر برای رفتن به سوريه ثبت‌نام كرد، خانواده‌اش به انتخاب او احترام گذاشتند و می‌دانستند که او به دركی رسيده كه چنين تصميمی را گرفته است. قبل از رفتن، پدرش سكته كرد؛ يكی از برادرانش که تهران بود، به عمر گفت كه حال بابا خوب نيست و خانواده‌ات به تو نياز دارند؛ عمر كه در حال رفتن به سوریه بود دودل شد و خواست كه برگردد ولی دوباره نظرش را عوض کرد و برای اينكه سر تصميمش بماند، اولين نفر سوار هواپيما شد؛ او تا اين حد در رفتنش جدی بود و نخواست که موضوعی نظرش را برای جهاد در راه خدا عوض كند. او در قالب گروه نبویّون عازم سوریه شد. 🔹سرانجام سوم آذر۱۳۹۴ در منطقه عملیاتی حلب سوریه، ابتدا همرزم عمر، عبدالحمید سالاری به شهادت رسید؛ وقتی که نيروها در حال عقب‌نشينی بودند، عمر می‌بيند که شهید سالاری نيست و می‌ماند و سراغش را می‌گيرد؛ همانجا فرمانده‌اش تير می‌خورد و او فرماندهی دسته را به عمر می‌سپارد و به عمر دستور می‌دهد که تا كل نيروهايش را عقب نكشيده‌است، عقب نرود؛ عمر که از شهادت عبدالحمید سالاری بسیار ناراحت و عصبانی بود، در سنگر مشغول مبارزه شد اما تيری به چشم چپش خورد و از پشت گوش راستش بيرون آمد و همان‌جا به شهادت رسید؛ پیکر پاک شهید اهل‌تسنن مدافع‌حرم، شهید عمر ملازهی، پس از تشییعی باشکوه در دهستان حمیری شهرستان قصرقند آرام گرفت. ...🕊🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍ ‍ ‍ ‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃امروز می‌خواهم از بگویم که شهادتش مهر تایید بین و سنی شد. از برادران است وقتی فهمید خطر، مسلمانان سوریه را تهدید می‌کند و به کودک ها هم رحم نمی‌کند از خانواده اش گذشت و برای از مسلمانان راهی شد. جنگید و شهد نصیبش شد. 🍃پدرش در مراسم جوانش گفت: راضی ام به رضای و به فرزندم افتخار می‌کنم که شهید شد و شهادتش سبب شد بی اعتبار شود و همه فهمیدند که داعش فرقی بین شیعه و سنی نمی‌گذارد و هدفش نابودی است. 🍃حال از او یک باقی مانده که خانواده اش هایشان را آنجا تسکین می‌دهند. فرزندانش دور مزار پدر می‌گردند و شانه تک پسرش تکیه گاه بی قراری های دخترانش است. از عمر ۴ فرزند به یادگار مانده است که بی قراری های دخترانش برای با هیچ مرهمی آرام نمی‌یابد و اشک ها، شاهد قصه هست. 🍃عمر، یکی از اولین شهدای مدافع حرم اهل سنت است، به این می‌اندیشم که کشتی نجات در جریان است و هنوز هم می‌طلبد. 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۵ فروردین ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت:۳ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید: سیستان و بلوچستان 🕊محل شهادت: حلب ، سوریه ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔵اولین شهدای اهل‌تسنّن مدافع حرم ⬅️شهید عمر ملازهی و شهید سلمان برجسته 🔹عمر ملازهی و سلمان برجسته جزو جوانان اهل‌سنت استان سیستان و بلوچستان بودند که برای مبارزه با تکفیری‌ها در قالب گروه نبویّون به سوریه رفتند و سوم آذرماه۱۳۹۴ در حلب سوریه به شهادت رسیدند. 🔹خبر شهادت آنها بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و عربی پیدا کرد؛ تا پیش از شهادت شهیدان ملازهی و برجسته، رسانه‌های وابسته به وهابیّون سعودی سعی می‌کردند تا جنگ سوریه را جنگ میان شیعیان و سنّی‌ها نشان دهند ولی شهادت این دو جوان اهل‌سنت، وجهه دیگری از آنچه در سوریه می‌گذرد را پیش چشم مردم جهان گذاشت. 🔹جوانان بزرگی چون عمر ملازهی و سلمان برجسته با ایثار خون خود علاوه‌ بر حفظ حرمت حرم عقیله بنی‌هاشم، توطئه دشمنان برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان را خنثی کردند. به همین دلیل، شهدای مدافع حرم اهل‌سنت را باید شهیدانِ حفظِ وحدت و انسجام اسلامی نیز دانست. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️درخواست امام جمعه پردیسان قم از رهبر معظم انقلاب: شرایط تغییر کرده و ما درخواست داریم از معظم له در فتوای هسته‌ای تجدید نظر شود. حجت‌الاسلام حامدی از شاگردان خصوصی آیت الله مکارم و معاون آیت الله اعرافی می‌باشند! ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
🎨 بسیج بزرگ‌ترین شبکه مردمی مکتبی در خدمت مستضعفان ✏️ حضرت امام خمینی(ره): بسیج، مدرسه‌ عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهـادت و رشـادت سَر داده‌اند. ✏️ رهبر انقلاب: در میدان رزم، ده‌ها هزار بسیجیِ مخلص، کارهای بزرگ انجام دادند... قلّه‌هایی هم داشتند؛ قلّه‌ بسیج سلیمانی است، صیّاد شیرازی است، همّت، بابایی، شیرودی، شهید همدانی و صدها نفر امثال اینها... در صحنه‌ علم و پژوهش، شهید فخری‌زاده و مرحوم کاظمی آشتیانی بسیجی بودند... اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه‌ عشق»، در عرصه‌ عمل نمونه‌هایش به ‌طور واضح دیده شد. ۱۴۰۲/۹/۸ 📥 نسخه قابل چاپ | 💻 Farsi.Khamenei.ir
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🎙راوے: خواهر شهید 🔮برادرم بسیار مهربان، دلسوز و قدردان پدر و خانواده بود و همیشه توصیه به خوب‌بودن و احترام به یکدیگر داشت و خود نیز آن را رعایت می‌کرد. اخلاق و رفتارش آن‌قدر جذب‌کننده بود که همه دوستش داشتند. هیچ‌وقت با کسی دعوا نکرد. در دوران خدمت وقتی مرخصی می‌آمد، دوستانش دائم زنگ می‌زدند که برگرد! 🔮در یک دست‌نوشته‌ای که پس از شهادتش پیدا کردیم، برایمان همین چیزها را نوشته که مثلاً «هر که با شما بدی کرد، شما با خوبی پاسخش را بدهید! در سلام‌کردن پیش‌قدم باشید! شما سلام کنید؛ مهم نیست آدم‌ها جوابت را بدهند یا ندهند!» و مسائل این‌چنینی. همیشه پرویز از لباس و غذا و مال خودش می‌گذشت و به دیگران می‌داد. او روی حلال و حرام هم خیلی حسّاس بود ....🕊🌹 ..🌿🌺🌸🌺🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📹سرزمین نینوا یادش بخیر کربلای جبهه ها یادش بخیر 《بسیج یعنی دلاورمردی       🕊🌷🕊》 《بسیج یعنی شجاعت  ‌‌‌      🕊🌷🕊  》 《بسیج یعنی از خودگذشتگی🕊🌷🕊》 هفته بسیج برتمام دلاورمردان بسیج گرامی باد🕊🌷🕊 🌷🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃روزتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ .                  🇮🇷هفته بسیج🇮🇷 🇮🇷"بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام(ره) تنها در لغتنامه و دایرةالمعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. 🇮🇷باعث افتخار بسیج است که بالاترین مقام نظام، مقام معظم رهبری، نماد بسیج یعنی "چفیه" را همیشه بردوش دارند که نشان دهنده عظمت بسیج است. 🇮🇷"بسیج"، تمام شدنی نیست. نام بسیج، خاطره عزیزترین و بزرگان مردان تاریخ ما است که نمونه بارز آن، شهدا و در راس آنها، سردار دلها «شهید حاج قاسم سلیمانی» است که بسیج جهانی مقاومت را پایه‌ریزی نمود و مصداق یک بسیجی کامل در عشق و ایمان به خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام، اخلاص، ولایتمداری، تلاش و کوشش، جهاد، صبر، شهادت‌طلبی و ایثار و گذشت بودند. 🇮🇷"هفته گرامیداشت بسیج" بر شما ولایتمداران بسیجی و رهرو راه شهید سلیمانی عزیز مبارک باد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌱 ما‌بچه‌بسیجی‌های‌ ڪوچه‌ باغ‌انقلابیم.. نه‌چمرانها‌ر‌ادیده‌ایم ! و‌نه‌پای‌درس‌مطهری‌‌ها‌ نشسته‌ایم ! نه‌باهمت ها‌ بی‌خوابی‌ڪشیده‌ایم ! و‌نه‌باآوینی‌ها‌در‌بیابانهای‌شلمچه‌و‌طلائیه‌قدم‌زده‌ایم.. ! ما‌‌ستم‌شاه‌پهلوی‌را‌در‌ڪ‌ نڪرده‌ایم و‌معنی‌حضور‌بیگانگان‌را‌نچشیده‌ایم.. اما‌باز‌هم‌پای‌این‌انقلاب‌ و‌آرمانهایش‌مانده‌ایم.. و‌با‌حججی‌ها‌سَر‌می‌دهیم با‌سیاهڪالی‌ها‌از‌ عاشقانه‌هایمان‌‌دست‌می‌کشیم با‌بلباسی‌ها‌از‌ڪودڪانمان‌ می‌گذریم‌و‌ می‌رویم.. و با حاج قاسم ها شهید می‌شویم آری! ما‌پیرو‌خط‌رهبریم‌ پای‌آرمانهایمان‌تاظهور‌ حضرت‌موعود(؏ج)❤️   ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🍃با آمدن به خودش می‌آید و سریع روی پاهایش می‌ایستد. اشکی از گوشه چشمش می‌جوشد و گونه‌اش را خیس میکند. هنوز هم باورش برایش سخت است. یاد قول می‌افتد: آن روز در بندرعباس گفت تو یکبار دیگر آقا را می‌بینی . من قول میدهم. و او اکنون با دو یادگار همسر در چند متری ایستاده‌است. جایی که حتی در خواب هم خودش را آنجا نمی‌دید. *امام علی(ع): بر بلندای اهداف نرسند، مگر کسانی که اهل (نفس) و مجاهدت‌اند. 🍁به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۵۵ تاریخ شهادت : ۳ آذر ۱۳۹۴ مزار شهید : هرمزگان 🕊محل شهادت : سوریه . ثانیـه هایمـان 🍂سخت بوی دلتنگي میدهد اللّهُمَ الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج) 🧡اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد 🍁وآلِ مُحَمَّدٍ 🧡وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شھادت‌لباس‌تک‌سایزیه‌که‌ تن‌هرکسی‌نمیشینه؛هروقت اندازه‌ت‌بشه‌پروازمیکنی :) ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀رفتم پست رو تحویل بگیرم ازش دیدم تیر خورده افتاده کف سنگر... 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ حتما ویدیو را کامل ببینید ♻️ نفوذی ها چه کسانی هستند نفوذی شاید یک جاسوس نباشد اما خسارتی که میزند به مراتب از یک جاسوس بالاتر است. جاسوس با نفوذ در یک مجموعه اسناد و اطلاعات مهم را خارج میکند و در ازایش پول میگیرد. اما نفوذی نفوذی خطر و عواقبش به مراتب بیشتر از یک جاسوس است. نفوذی با نفوذ در تصمیم گیری های مهم مسئولین و کشور تاثیرگذار است. نفوذی ممکن است به ظاهر از امام هم انقلابی تر باشد. نفوذی میتواند با انتصاب افراد نالایق و بی کفایت در دستگاه های مهم و تاثیرگذار فعالیت کل آن دستگاه و سیستم را مختل کند. نفوذی میتواند جلوی یک طرح مهم و حیاتی را بگیرد و نظر تصمیم گیران را عوض کند. یا مثل شرایط فعلی امروز ما نفوذی میتواند با ایجاد نارضایتی های متعدد مردم را به خیابان بکشاند و شرایط براندازی نظام را بوجود بیاورد. ❤️ 🤲 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❤️❤️ خیلی حرفه ، یه عزیزت روبروت بیجون باشه، دختر قشنگت خون الود توی بغلت باشه و براشون قرآن بخونی همه بزرگی این مردم بخاطر ایمانشونه و صبری که از ایمان نشات میگیره و اسقاطیل در برابر این اراده سرخم کرده و میکنه دختراتون رو ببوسید و نوازش کنید به یاد پدرایی که دیگه حسرت به دل این محبت میمونن تا قیامت... لعنت خدا به صهیون و صهیونی ❤️ 🤲 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
به وقت رمان عشق در یک نگاه😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت42 بعد از رفتن زهرا ،حسام رفت یه کم غذا آورد ،نشست کنارم سرشو گذاشت روی شکمم حسام: نرگس جان ،بچه امون گشنه اشه هااا ،صدای گریه اشو میشنوم ،نمیخوای یه چیزی بخوری ( میدونستم حالش بدتر از منه ،ولی چیزی نمیگفت،این منو دیونه میکرد) غذا رو گرفتم و خوردم حسام : آفرین دختر خوب ،الان کوچولومونم سیر شده اینقدر خسته بودم که رفتم توی اتاق خوابیدم با صدای اذان صبح بیدار شدم رفتم بیرون دیدم حسام درحال قرآن خوندنه وضو گرفتم چادرمو سرم کردم، سجاده مو یه کم عقب تر از سجاده حسام پهن کردم ایستادم به نماز خوندن بعد از تمام شدن نماز سجاده مو بردم کنار سجاده حسام گذاشتم حسام: قبول باشه نرگسم - قبول حق باشه آقا حسام جان حسام: جانم - فردا بریم بهشت زهرا؟ حسام: چشم سرمو گذاشتم روشونه اش - بلند تر بخون اقای من صدای خوندن قرآن، اونم با صدای حسام ارومم میکرد انگار بچه درون شکمم از شنیدن صدای پدرش هم جون گرفت چشمامو باز کردم و دیدم یه بالش زیر سرم بود بلند شدم دیدم حسام داخل آشپز خونه داره صبحانه آماده میکنه حسام : بیدار شدی ؟ - سلام حسام: سلام به روی ماهت پاشو بیا ،که بچه ام گشنه اش شده - چشم بعد از خوردن صبحانه رفتیم سمت بهشت زهرا وارد بهشت زهرا شدیم ،یه فاتحه ای خوندیم و رفتیم سمت گلزار شهدا ،رفتیم سرخاک ساجدی نشستیم فاتحه ای خوندیم حسام با دستاش جلوی اشکاشو میگرفت حسام: نرگس میدونی ،من و یاسر با هم اسم نوشته بودیم واسه رفتن به سوریه؟ اسم یاسر افتاد و رفت ،منم تنها موندم روزی که خبر شهادتش و دادن همون روز اسم منم افتاد ( با شنیدن این حرف ،دنیا رو سرم آوار شد الان اومدی اینجا به دوستت خبر خوش بدی یا داری منو آماده میکنی بیمعرفت) چیزی نگفتم و بلند شدم - بریم حسام جان ( حسام حالمو فهمید،بدون اینکه کلمه ای حرف بزنه ،رفتیم توی راه هیچ حرفی نزدیم وقتی رسیدیم خونه ،من رفتم توی اتاق و دراز کشیدم) ••••• 🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁 • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 عشق در یک نگاه💗 قسمت43 حسام بعد از چند ساعت اومد توی اتاق منم چشمامو به بهونه خواب بستم اومد کنار تخت نشست حسام: میدونم که خواب نیستی، چه طور میتونم باور کنم که با اون حالت الان خوابیده باشی ( اشک از گوشه چشمم روی بالشت سرازیر شد ) حسام: نرگسی اگه تو نخوای من هیچ جا نمیرم -چه طور میتونم جلوی کسی رو بگیرم که دلش به موندن نیست ،من عاشق تو شدم ،تو هم عاشق خانم بی بی زینب شدی من کجا و عشق تو کجا بغضم شکست و صدای گریه ام بالا گرفت حسام بغلم کرد تا آروم بشم اما هیچ چیزی این دل آشوبمو آروم نمیکرد بعد از گریه های زیاد خوابم برد توی این مدت اینقدر حالم بد بود که وضعیت جسمی خوبی نداشتم یه هفته ای گذشت و من نمیدونستم ،چند روز دیگه حسام پیشم میمونه یه روز شروع کردم به تمیز کردن خونه و غذا درست کردن میز و چیدم ،منتظر حسام شدم که در خونه باز شد حسام با دوتا شاخه گل نرگس وارد خونه شد حسام : هوووممم ، این بو از خونه ماست؟ - بله حسام: وایی که چقدر گرسنمه - لباست و عوض کن بیا حسام: بفرماید ،یکی برای مادر ،یکی برای بچه - خیلی ممنون گلا رو داخل گلدون گذاشم ،بعد گذاشتمش روی میز خونه بوی گل نرگس پیچیده بود حسام اومد و شروع کردیم به غذا خوردن - حسام جان،کی باید بری؟ حسام یه نگاهی به من انداخت: باشه بعدن صحبت میکنیم - الان بگو ،لطفا حسام: ۱۰ روز دیگه ( با گفتن این حرف ،انگار شماره معکوس زندگیم شروع شد) - به پدر مادرت هم خبر دادی؟ حسام: اره - چیزی نگفتن؟ حسام: مامان یه کم گریه کرد و آخرش راضی شد ( چیزی ،نگفتم و مشغول غذا خوردن شدم) ••••• 🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁 • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
امت بزرگـوار و مقـاوم! نکند با مصائب و مشکلاتی که در آینده برای دین خدا پیش می‌آید از انقلاب و رهبری کناره جـوئیـد. حـقِ رهبـری این حـرکت عظـیم آنست کـه خـودمان را عاقبت، فـدای خـط ولایت که یقینـاً الهام گرفته از ولایت و امامت و نبوّت است کنیم. آنکـه مـا را از مصیبت ها و معصیت ها به سوی سعادتها رهنمون کرد؛ رهبری خردمندانه ایـن مـرد بزرگ بوده. و حال، آنکه باید در اهداف طرح ریزی شده در راستای پیشبرد انقلاب، حـامی و حافظ و یـاور رهبـر باشد؛ امّـت است. سردار_شهید_کمیل_ایمانی🌷🕊 فرمانده گردان تخریب لشکر ۲۵ کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا