💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📸#ببینید | #عکسنوشته
🔵شهید مدافعحرم عمر ملازهی
🔖#معرفی_شهید....🕊🌸
نام : عمر
نام خانوادگی : ملازهی
نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۱/۰۵ - نیکشهر🇮🇷
دین و مذهب : اسلام ، اهل سنت
وضعیت تأهل : متأهل
ملّیـت : ایرانی
شغل : آزاد
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - حلب🇸🇾
مزار : شهرستان قصرقند،دهستان حمیری
کتاب : «مدافعین آل الله»
#سالروزشهادت.....🕊🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📸#ببینید | #عکسنوشته 🔵شهید مدافعحرم عمر ملازهی 🔖#معرف
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📜روایتی از زندگی
شهید مدافعحرم عمر ملازهی
🔹شهید عمر ملازهی ۵ فروردین ۱۳۶۳ در شهرستان نیکشهر از توابع استان سیستان و بلوچستان چشم به جهان گشود؛ عمر در دوران تحصيل درسهايش خيلیخوب بود و هميشه معدلش بالا بود؛ بعد از دبيرستان، در ۱۸سالگی ازدواج کرد؛ دوران دبيرستانش را به خوبی سپری میكرد اما مرگ دايیاش ضربه روحی بدی به او زد و در روحيه او تأثير خيلی بدی گذاشت و ديگر نتوانست درسهايش را مثل سابق بخواند.
🔸خانواده عمر از نظر اعتقادی كاملاً سنتی و پايبند به اعتقادات مذهبی بودند؛ عمر هم روی مسائل دينی تعصب داشت و روی نماز و روضه تعصب زيادی به خرج میداد؛ عمر به همان اندازهای كه در مسائل اعتقادی محكم بود، در موارد ديگر زندگی شوخطبعی هم داشت. در طايفه هركسی كار برقكشی و لولهكشی داشت، آنرا عمر انجام میداد؛ قبل از اعزام به سوريه كار برقكشی دانشگاه نيكشهر را برعهده گرفته بود.
🔹او در شهر خودش کاسبی و درآمد خوبی داشت، اما احساس کرد که خون برادران مسلمانش در سوریه پایمال شده است و برای همین مهیای جنگ با داعش شد؛ جنايات داعش و گروههای تكفيری، سلفی و وهابی در سوریه و عراق، موجب شدهبود تا عمر و خانوادهاش به شدت از آنها بيزاری جویند؛ او میدانست که اين گروهها فقط در حال خراب كردن وجهه اسلام هستند؛ داعشیها به شكل اهل تسنن ريش میگذارند و باعث میشوند وجهه بقيه اهل تسنن كه ريش میگذارند هم خراب شود.
🔸وقتی که عمر برای رفتن به سوريه ثبتنام كرد، خانوادهاش به انتخاب او احترام گذاشتند و میدانستند که او به دركی رسيده كه چنين تصميمی را گرفته است. قبل از رفتن، پدرش سكته كرد؛ يكی از برادرانش که تهران بود، به عمر گفت كه حال بابا خوب نيست و خانوادهات به تو نياز دارند؛ عمر كه در حال رفتن به سوریه بود دودل شد و خواست كه برگردد ولی دوباره نظرش را عوض کرد و برای اينكه سر تصميمش بماند، اولين نفر سوار هواپيما شد؛ او تا اين حد در رفتنش جدی بود و نخواست که موضوعی نظرش را برای جهاد در راه خدا عوض كند. او در قالب گروه نبویّون عازم سوریه شد.
🔹سرانجام سوم آذر۱۳۹۴ در منطقه عملیاتی حلب سوریه، ابتدا همرزم عمر، عبدالحمید سالاری به شهادت رسید؛ وقتی که نيروها در حال عقبنشينی بودند، عمر میبيند که شهید سالاری نيست و میماند و سراغش را میگيرد؛ همانجا فرماندهاش تير میخورد و او فرماندهی دسته را به عمر میسپارد و به عمر دستور میدهد که تا كل نيروهايش را عقب نكشيدهاست، عقب نرود؛ عمر که از شهادت عبدالحمید سالاری بسیار ناراحت و عصبانی بود، در سنگر مشغول مبارزه شد اما تيری به چشم چپش خورد و از پشت گوش راستش بيرون آمد و همانجا به شهادت رسید؛ پیکر پاک شهید اهلتسنن مدافعحرم، شهید عمر ملازهی، پس از تشییعی باشکوه در دهستان حمیری شهرستان قصرقند آرام گرفت.
#سالروزشهادت...🕊🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃امروز میخواهم از #شهیدی بگویم که شهادتش مهر تایید #وحدت بین #شیعه و سنی شد. #عمر_ملازهی از برادران #اهل_سنت است وقتی فهمید خطر، مسلمانان سوریه را تهدید میکند و #داعش به کودک ها هم رحم نمیکند از خانواده اش گذشت و برای #دفاع از مسلمانان راهی شد. جنگید و شهد #شهادت نصیبش شد.
🍃پدرش در مراسم #تشییع جوانش گفت: راضی ام به رضای #خدا و به فرزندم افتخار میکنم که شهید شد و شهادتش سبب شد #باورهای_غلط بی اعتبار شود و همه فهمیدند که داعش فرقی بین شیعه و سنی نمیگذارد و هدفش نابودی #مسلمانان است.
🍃حال از او یک #مزار باقی مانده که خانواده اش #دلتنگی هایشان را آنجا تسکین میدهند. فرزندانش دور مزار پدر میگردند و شانه تک پسرش تکیه گاه بی قراری های دخترانش است. از عمر ۴ فرزند به یادگار مانده است که بی قراری های دخترانش برای #پدر با هیچ مرهمی آرام نمییابد و اشک ها، شاهد قصه #دخترها_بابایی_اند هست.
🍃عمر، یکی از اولین شهدای مدافع حرم اهل سنت است، به این میاندیشم که کشتی نجات #حسین در جریان است و هنوز هم #یار میطلبد.
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #عمر_ملازهی
📅تاریخ تولد: ۵ فروردین ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت:۳ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید: سیستان و بلوچستان
🕊محل شهادت: حلب ، سوریه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🔵اولین شهدای اهلتسنّن مدافع حرم
⬅️شهید عمر ملازهی و شهید سلمان برجسته
🔹عمر ملازهی و سلمان برجسته جزو جوانان اهلسنت استان سیستان و بلوچستان بودند که برای مبارزه با تکفیریها در قالب گروه نبویّون به سوریه رفتند و سوم آذرماه۱۳۹۴ در حلب سوریه به شهادت رسیدند.
🔹خبر شهادت آنها بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و عربی پیدا کرد؛ تا پیش از شهادت شهیدان ملازهی و برجسته، رسانههای وابسته به وهابیّون سعودی سعی میکردند تا جنگ سوریه را جنگ میان شیعیان و سنّیها نشان دهند ولی شهادت این دو جوان اهلسنت، وجهه دیگری از آنچه در سوریه میگذرد را پیش چشم مردم جهان گذاشت.
🔹جوانان بزرگی چون عمر ملازهی و سلمان برجسته با ایثار خون خود علاوه بر حفظ حرمت حرم عقیله بنیهاشم، توطئه دشمنان برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان را خنثی کردند. به همین دلیل، شهدای مدافع حرم اهلسنت را باید شهیدانِ حفظِ وحدت و انسجام اسلامی نیز دانست.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️درخواست امام جمعه پردیسان قم از رهبر معظم انقلاب: شرایط تغییر کرده و ما درخواست داریم از معظم له در فتوای هستهای تجدید نظر شود.
حجتالاسلام حامدی از شاگردان خصوصی آیت الله مکارم و معاون آیت الله اعرافی میباشند!
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🎨 بسیج بزرگترین شبکه مردمی مکتبی در خدمت مستضعفان
✏️ حضرت امام خمینی(ره):
بسیج، مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهـادت و رشـادت سَر دادهاند.
✏️ رهبر انقلاب:
در میدان رزم، دهها هزار بسیجیِ مخلص، کارهای بزرگ انجام دادند... قلّههایی هم داشتند؛ قلّه بسیج سلیمانی است، صیّاد شیرازی است، همّت، بابایی، شیرودی، شهید همدانی و صدها نفر امثال اینها... در صحنه علم و پژوهش، شهید فخریزاده و مرحوم کاظمی آشتیانی بسیجی بودند... اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه عشق»، در عرصه عمل نمونههایش به طور واضح دیده شد. ۱۴۰۲/۹/۸
📥 نسخه قابل چاپ | #هفته_بسیج
💻 Farsi.Khamenei.ir
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🎙راوے: خواهر شهید
🔮برادرم بسیار مهربان، دلسوز و قدردان پدر و خانواده بود و همیشه توصیه به خوببودن و احترام به یکدیگر داشت و خود نیز آن را رعایت میکرد. اخلاق و رفتارش آنقدر جذبکننده بود که همه دوستش داشتند. هیچوقت با کسی دعوا نکرد. در دوران خدمت وقتی مرخصی میآمد، دوستانش دائم زنگ میزدند که برگرد!
🔮در یک دستنوشتهای که پس از شهادتش پیدا کردیم، برایمان همین چیزها را نوشته که مثلاً «هر که با شما بدی کرد، شما با خوبی پاسخش را بدهید! در سلامکردن پیشقدم باشید! شما سلام کنید؛ مهم نیست آدمها جوابت را بدهند یا ندهند!» و مسائل اینچنینی. همیشه پرویز از لباس و غذا و مال خودش میگذشت و به دیگران میداد. او روی حلال و حرام هم خیلی حسّاس بود
#شهیدمدافعحرمپرویزبامریپور....🕊🌹
#سالروزشهادت..🌿🌺🌸🌺🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
📹سرزمین نینوا یادش بخیر
کربلای جبهه ها یادش بخیر
《بسیج یعنی دلاورمردی 🕊🌷🕊》
《بسیج یعنی شجاعت 🕊🌷🕊 》
《بسیج یعنی از خودگذشتگی🕊🌷🕊》
هفته بسیج برتمام دلاورمردان بسیج گرامی باد🕊🌷🕊
🌷🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷
فراموش نڪنیم ڪہ ،
از #شهدا شرمندہ ایم
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃روزتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
.
🇮🇷هفته بسیج🇮🇷
🇮🇷"بسیجی” از جمله واژههایی است که به لطف انفاس قدسی امام(ره) تنها در لغتنامه و دایرةالمعارف انقلاب اسلامی یافت میشود.
🇮🇷باعث افتخار بسیج است که بالاترین مقام نظام، مقام معظم رهبری، نماد بسیج یعنی "چفیه" را همیشه بردوش دارند که نشان دهنده عظمت بسیج است.
🇮🇷"بسیج"، تمام شدنی نیست. نام بسیج، خاطره عزیزترین و بزرگان مردان تاریخ ما است که نمونه بارز آن، شهدا و در راس آنها، سردار دلها «شهید حاج قاسم سلیمانی» است که بسیج جهانی مقاومت را پایهریزی نمود و مصداق یک بسیجی کامل در عشق و ایمان به خدا و اهلبیت علیهمالسلام، اخلاص، ولایتمداری، تلاش و کوشش، جهاد، صبر، شهادتطلبی و ایثار و گذشت بودند.
🇮🇷"هفته گرامیداشت بسیج" بر شما ولایتمداران بسیجی و رهرو راه شهید سلیمانی عزیز مبارک باد.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#منیڪبسیجۍام🌱
مابچهبسیجیهای
ڪوچه باغانقلابیم..
نهچمرانهارادیدهایم !
ونهپایدرسمطهریها
نشستهایم !
نهباهمت ها بیخوابیڪشیدهایم !
ونهباآوینیهادربیابانهایشلمچهوطلائیهقدمزدهایم.. !
ماستمشاهپهلویرادرڪ
نڪردهایم
ومعنیحضوربیگانگانرانچشیدهایم..
امابازهمپایاینانقلاب
وآرمانهایشماندهایم..
وباحججیهاسَرمیدهیم
باسیاهڪالیهااز
عاشقانههایماندستمیکشیم
بابلباسیهاازڪودڪانمان
میگذریمو
میرویم..
و با حاج قاسم ها شهید میشویم
آری!
ماپیروخطرهبریم
پایآرمانهایمانتاظهور
حضرتموعود(؏ج)❤️
#هفته_بسیج #امام_زمان
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃با آمدن #آقا به خودش میآید و سریع روی پاهایش میایستد.
اشکی از گوشه چشمش میجوشد و گونهاش را خیس میکند. هنوز هم باورش برایش سخت است.
یاد قول #عبدالحمید میافتد: آن روز در بندرعباس گفت تو یکبار دیگر آقا را میبینی
. من قول میدهم. و او اکنون با دو یادگار همسر #شهیدش در چند متری #رهبر ایستادهاست.
جایی که حتی در خواب هم خودش را آنجا نمیدید.
*امام علی(ع): بر بلندای اهداف نرسند، مگر کسانی که اهل #تهذیب(نفس) و مجاهدتاند.
🍁به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالحمید_سالاری
📅تاریخ تولد : ۱۳۵۵
تاریخ شهادت : ۳ آذر ۱۳۹۴
مزار شهید : هرمزگان
🕊محل شهادت : سوریه
.
ثانیـه هایمـان
🍂سخت بوی دلتنگي میدهد
اللّهُمَ الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)
🧡اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد
🍁وآلِ مُحَمَّدٍ
🧡وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شھادتلباستکسایزیهکه
تنهرکسینمیشینه؛هروقت
اندازهتبشهپروازمیکنی :)
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🥀رفتم پست رو تحویل بگیرم ازش دیدم تیر خورده افتاده کف سنگر...
🎙#حاج_حسین_یکتا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
حتما ویدیو را کامل ببینید
♻️ نفوذی ها چه کسانی هستند
نفوذی شاید یک جاسوس نباشد اما خسارتی که میزند به مراتب از یک جاسوس بالاتر است.
جاسوس با نفوذ در یک مجموعه اسناد و اطلاعات مهم را خارج میکند و در ازایش پول میگیرد.
اما نفوذی
نفوذی خطر و عواقبش به مراتب بیشتر از یک جاسوس است.
نفوذی با نفوذ در تصمیم گیری های مهم مسئولین و کشور تاثیرگذار است.
نفوذی ممکن است به ظاهر از امام هم انقلابی تر باشد.
نفوذی میتواند با انتصاب افراد نالایق و بی کفایت در دستگاه های مهم و تاثیرگذار فعالیت کل آن دستگاه و سیستم را مختل کند.
نفوذی میتواند جلوی یک طرح مهم و حیاتی را بگیرد و نظر تصمیم گیران را عوض کند.
یا مثل شرایط فعلی امروز ما
نفوذی میتواند با ایجاد نارضایتی های متعدد مردم را به خیابان بکشاند و شرایط براندازی نظام را بوجود بیاورد.
#مدیران_نفوذی
#مدیران_محافظه_کار
#مدیران_منفعت_طلب
#فلسطین_کلیدواژه_ظهور
#ظهور_بسیار_نزدیک_است
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🤲
#اسرائیل_باید_محو_شود
#ישראל_צריכה_להימחק_מע
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
❤️❤️
خیلی حرفه ، یه عزیزت روبروت بیجون باشه، دختر قشنگت خون الود توی بغلت باشه و براشون قرآن بخونی
همه بزرگی این مردم بخاطر ایمانشونه و صبری که از ایمان نشات میگیره
و اسقاطیل در برابر این اراده سرخم کرده و میکنه
دختراتون رو ببوسید و نوازش کنید به یاد پدرایی که دیگه حسرت به دل این محبت میمونن تا قیامت...
لعنت خدا به صهیون و صهیونی
#فلسطین_کلیدواژه_ظهور
#ظهور_بسیار_نزدیک_است
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🤲
#اسرائیل_باید_محو_شود
#ישראל_צריכה_להימחק_מע
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗عشق در یک نگاه💗
قسمت42
بعد از رفتن زهرا ،حسام رفت یه کم غذا آورد ،نشست کنارم
سرشو گذاشت روی شکمم
حسام: نرگس جان ،بچه امون گشنه اشه هااا ،صدای گریه اشو میشنوم ،نمیخوای یه چیزی بخوری
( میدونستم حالش بدتر از منه ،ولی چیزی نمیگفت،این منو دیونه میکرد)
غذا رو گرفتم و خوردم
حسام : آفرین دختر خوب ،الان کوچولومونم سیر شده
اینقدر خسته بودم که رفتم توی اتاق خوابیدم
با صدای اذان صبح بیدار شدم
رفتم بیرون دیدم حسام درحال قرآن خوندنه
وضو گرفتم چادرمو سرم کردم، سجاده مو یه کم عقب تر از سجاده حسام پهن کردم
ایستادم به نماز خوندن
بعد از تمام شدن نماز سجاده مو بردم کنار سجاده حسام گذاشتم
حسام: قبول باشه نرگسم
- قبول حق باشه آقا
حسام جان
حسام: جانم
- فردا بریم بهشت زهرا؟
حسام: چشم
سرمو گذاشتم روشونه اش
- بلند تر بخون اقای من
صدای خوندن قرآن، اونم با صدای حسام ارومم میکرد
انگار بچه درون شکمم از شنیدن صدای پدرش هم جون گرفت
چشمامو باز کردم و دیدم یه بالش زیر سرم بود
بلند شدم دیدم حسام داخل آشپز خونه داره صبحانه آماده میکنه
حسام : بیدار شدی ؟
- سلام
حسام: سلام به روی ماهت
پاشو بیا ،که بچه ام گشنه اش شده
- چشم
بعد از خوردن صبحانه رفتیم سمت بهشت زهرا
وارد بهشت زهرا شدیم ،یه فاتحه ای خوندیم
و رفتیم سمت گلزار شهدا ،رفتیم سرخاک ساجدی
نشستیم فاتحه ای خوندیم
حسام با دستاش جلوی اشکاشو میگرفت
حسام: نرگس میدونی ،من و یاسر با هم اسم نوشته بودیم واسه رفتن به سوریه؟
اسم یاسر افتاد و رفت ،منم تنها موندم
روزی که خبر شهادتش و دادن همون روز اسم منم افتاد
( با شنیدن این حرف ،دنیا رو سرم آوار شد
الان اومدی اینجا به دوستت خبر خوش بدی یا داری منو آماده میکنی بیمعرفت)
چیزی نگفتم و بلند شدم
- بریم حسام جان
( حسام حالمو فهمید،بدون اینکه کلمه ای حرف بزنه ،رفتیم
توی راه هیچ حرفی نزدیم
وقتی رسیدیم خونه ،من رفتم توی اتاق و دراز کشیدم)
•••••
🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁
•
•
دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 عشق در یک نگاه💗
قسمت43
حسام بعد از چند ساعت اومد توی اتاق
منم چشمامو به بهونه خواب بستم
اومد کنار تخت نشست
حسام: میدونم که خواب نیستی،
چه طور میتونم باور کنم که با اون حالت الان خوابیده باشی
( اشک از گوشه چشمم روی بالشت سرازیر شد )
حسام: نرگسی اگه تو نخوای من هیچ جا نمیرم
-چه طور میتونم جلوی کسی رو بگیرم که دلش به موندن نیست ،من عاشق تو شدم ،تو هم عاشق خانم بی بی زینب شدی
من کجا و عشق تو کجا
بغضم شکست و صدای گریه ام بالا گرفت
حسام بغلم کرد تا آروم بشم
اما هیچ چیزی این دل آشوبمو آروم نمیکرد
بعد از گریه های زیاد خوابم برد
توی این مدت اینقدر حالم بد بود که وضعیت جسمی خوبی نداشتم
یه هفته ای گذشت و من نمیدونستم ،چند روز دیگه حسام پیشم میمونه
یه روز شروع کردم به تمیز کردن خونه و غذا درست کردن
میز و چیدم ،منتظر حسام شدم
که در خونه باز شد
حسام با دوتا شاخه گل نرگس وارد خونه شد
حسام : هوووممم ، این بو از خونه ماست؟
- بله
حسام: وایی که چقدر گرسنمه
- لباست و عوض کن بیا
حسام: بفرماید ،یکی برای مادر ،یکی برای بچه
- خیلی ممنون
گلا رو داخل گلدون گذاشم ،بعد گذاشتمش روی میز
خونه بوی گل نرگس پیچیده بود
حسام اومد و شروع کردیم به غذا خوردن
- حسام جان،کی باید بری؟
حسام یه نگاهی به من انداخت: باشه بعدن صحبت میکنیم
- الان بگو ،لطفا
حسام: ۱۰ روز دیگه
( با گفتن این حرف ،انگار شماره معکوس زندگیم شروع شد)
- به پدر مادرت هم خبر دادی؟
حسام: اره
- چیزی نگفتن؟
حسام: مامان یه کم گریه کرد و آخرش راضی شد
( چیزی ،نگفتم و مشغول غذا خوردن شدم)
•••••
🍁نویسنده: فاطمه_ب🍁
•
•
دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
امت بزرگـوار و مقـاوم! نکند با مصائب و مشکلاتی که در آینده برای دین خدا پیش میآید از انقلاب و رهبری کناره جـوئیـد.
حـقِ رهبـری این حـرکت عظـیم آنست کـه خـودمان را عاقبت، فـدای خـط ولایت که یقینـاً الهام گرفته از ولایت و امامت و نبوّت است کنیم.
آنکـه مـا را از مصیبت ها و معصیت ها به سوی سعادتها رهنمون کرد؛ رهبری خردمندانه ایـن مـرد بزرگ بوده. و حال، آنکه باید در اهداف طرح ریزی شده در راستای پیشبرد انقلاب، حـامی و حافظ و یـاور رهبـر باشد؛ امّـت است.
سردار_شهید_کمیل_ایمانی🌷🕊
فرمانده گردان تخریب لشکر ۲۵ کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#قرارشبانه
به رسم هرشب بخوانیم دعای فرج
☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ☀️
🌅 اِلهی عَظمَ الْبَلاءوبَرِح الْخَفآءُوانْکَشَفَ الْغِطآءُوانْقَطَعَ الرَّجآءُوضاقَت الاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّماءوَاَنتَ الْمسْتَعان واِلَیْکَ الْمُشتَکی وَعَلَیْکَ الْمعَوَّلُ فِی الشدَّةِ والرَّخآءِاَللهمَ صَل عَلی محمَّدوَالِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمرالَّذین فرَپضْت عَلَیْناطاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتنابِذلِکَ مَنْزِلَتهُم فَفَرج عنّابحقِّهمْ فَرَجاً عاجِلاقریباًکَلمحِالْبصرِاَوْ هواَقرَبُ یا مُحَمَّدُ یاعلِی یاعَلِی یامحَمَّد
اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یامَولانایاصاحِبَ الزَّمانِ
💠 الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
💠اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
💠السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
💠الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یاارحمالراحمین بحق محمد
والهالطاهرین
برای سلامتی محبوب دلها
.
☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ☀️
اللـهم كن لوليك الْحجة بن الحسنِ صلواتُ عليه وعلى آبائه فی هذه الساعه وفي كل ساع ولياوحافظاوقائداوناصرا ودليلا وعينا حتى تسكنه ارض طوعا وتمتعه فیها طویلا
اللهم عجل لولیک الفرج
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
روزی حاکم نیشابور برای گردش
به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی
را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ
برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند
روستائی بینوا با ترس و لرز در مقابل
تخت حاکم ایستاد، به دستور حاکم
لباس گران بهائی بر او پوشاندند
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار
و پالان خوب هم به او بدهید
حاکم که از تخت پایین آمده بود
و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت:
میتوانی بر سر کارت برگردی
ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند
حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت!
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا
منتظر توضیح حاکم بودند
حاکم از کشاورز پرسید: مرا میشناسی؟
کشاورز بیچاره گفت:
شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید
حاکم گفت:
آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی
او بود
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل
که من و تو با هم دوست بودیم
در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود
من رو با آسمان کردم و گفتم:
خدایا به حقّ این باران و رحمتت
مرا حاکم نیشابور کن!
و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی
که ای سادهدل! من سالهاست از خدا
یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم میخواهم
هنوز اجابت نشده
آن وقت تو حکومت نیشابور را میخواهی؟!
یکباره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد
حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که میخواستی
این کشیده هم تلافی همان کشیدهای
که به من زدی
فقط میخواستم بدانی که برای خدا
حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد
فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد
از خدا بخواه و زیاد هم بخواه
خدا بینهایت بخشنده و مهربان است
و در بخشیدن بی انتهاست
ولی به خواستهات ایمان داشته باش
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°