شیفتگان خدمت
محمدسعید احدیان، دستیار رسانهای رئیس مجلس و دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی :
به طور جد دنبال این هستیم دنبال افرادی برویم که توانمند هستند، اما علاقهای برای ورود به عرصه انتخابات ندارند.
برای فرد توانمند، نمايندگی جاذبهای ندارد، مگر اینکه برای ادای تکلیف وارد عرصه شود. تلاش خواهیم کرد چنین افراد توانمندی وارد عرصه انتخابات شوند.
پی نوشت :
۱) اول انقلاب تقریبا همین گونه بود که باید به دنبال افراد توانمند می گشتند تا پست سیاسی قبول کنند، اما الان اول انقلاب نیست. شیفتگان قدرت میلیاردها هزینه می کنند تا نماینده بسازند. کاربست هنجارهای گذشته و سردادن شعارهای بزرگانی چون شهید بهشتی برای امروز نه کارآمد است نه مفید گرچه از باب تذکر خوب است.
۲) تقوای سیاسی و نداشتن حرص قدرت عالی است اما با بی تفاوتی و بی انگیزگی نسبت به ورود درعرصه قدرت متفاوت است. باید صاحبان همزمان توان و انگیزه را معرفی کرد.
۳) کار هر حزب، شناسایی، جذب و آموزش علاقه مندان توانمند ورود به قدرت است. گشتن به دنبال آدم توانمند توسط یک حزب سیاسی باعث مباهات نیست، نشانه ناکارآمدی آن حزب است.
۴) یافتن آدم های توانمند کار خوبی است مشروط به اینکه قبلا فهرست شان تصادفا در جایی آماده نشده باشد.
۵) خوب است هر حزب و گروهی روشن و شفاف چند اقدام اساسی انضمامی و قابل صحت سنجی خود در صورت کسب قدرت به همراه فهرست افراد حزبی خود را که متعهد به این برنامه اند به عنوان نامزد اعلام کند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#مجلس
#حزب
#مشارکت
به کانال خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
در اهمیت حزب و نظام مندی
با حکم نخست وزیر انگلستان، نخست وزیر سابق، وزیر خارجه، وزیر خارجه کنونی وزیر کشور و وزیر کشور کنونی برکنار شدند.
فرض کنید یک نفر با درجه سرهنگ دومی وزیر آموزش و پرورش شود و پس از چند ماه، او را برکنار و به سمت وزیر خارجه منصوب کنند و دوباره پس از حدود یک سال، او را برکنار و وزیر کشور کنند.
تردیدی ندارم که در کشوری مثل ایران جز خانواده این فرد و تعدادی اطرافیان که مقام و موقعیتی کسب کرده اند کمتر کسی است که علنا از چنین انتصاباتی ابراز انزجار نکند و دولت را متهم به قبیله گرایی یا حزب بازی نکند.
این وضعیت هم اکنون عیناً در انگلستان اجرا شده و آقای جیمز کلورلی طی دو سال، سه وزارت آموزش، خارجه و کشور را تجربه کرده است در حالی که کمترین شکایت یا اعلام انزجاری ناشی از عدم تخصص گرایی مشاهده نمی شود بلکه بر عکس، حزب گرایی تقویت و تایید می شود چرا که اقدامات این فرد به خودی خود اهمیت چندانی ندارد و او تنها یک مهره اجرایی و یک کارگزار خوب است که توسط حزب حمایت و برنامه های از پیش تدوین شده را راهبری می کند و با تغییر او در راس وزارتخانه اتفاق ویژه ای نمی افتد و نیازی به انتظار برای شروع تجربیات تکراری توسط وزیر جدید نیست.
ضمن اینکه نمی توان از پذیرش وزارت خارجه توسط نخست وزیر سابق به سادگی گذشت، امری که تصور آن در ایران دشوار و دیرپذیر است.
قطعا نمی توان توقع داشت تجربه طولانی احزاب در انگلستان را در ایران تکرار یا حتی تایید کرد اما بی تردید می توان به این ویژگی برجسته بریتانیایی ها غبطه خورد که یک نظام برنامه ریزی دارند که اجرای مفاد آن به افراد بستگی ندارد و با آمد و رفت یک وزیر، چشم انداز یک کشور دستخوش تحول نمی شود.
نظام مندی و تعهد به برنامه ها که می تواند از مجرای نظام حزبی محقق شود از ضروریات پیشرفت و رسیدن به اهداف چشم اندازی است که کمترین تعهدی به آن دیده نمی شود.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حزب
#نظام_مندی
#برنامه
#چشم_انداز
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
از آفتاب تا سایه
نگاهی به کنشگری سیاسی دکتر سعید جلیلی
بخش دوم
سعید جلیلی را می توان یکی از چهره هایی تصور کرد که یا عالمانه و آگاهانه یا ناشی از انباشت دانش و تجربه سیاسی در کشور، به درک تازه ای از کنش سیاسی رسیده که با تلفیق الگوهای سنتی و مدرن مدنی تلاش دارد سهم باورهای عقیدتی را در فرایند حکمرانی توسعه دهد.
او با بهره مندی از ترکیب دو الگوی کنشگری هیآت مذهبی و احزاب شرقی در صدد است منویات عقیدتی را تبدیل به سیاست های نظام نموده آنها را از طریق کارگزارانی باورمند از یکسو و بسیج عمومیو فشار افکار عمومی از سوی دیگر، اهداف خود را محقق سازد.
از نظر من، نظام مردمسالار باید این رویکرد را ارج نهاد و با تقویت آن، امکان ساماندهی گروه های فشار و نیروهای آتش به اختیار را در قالبی نهادمند فراهم سازد.
بی شک تغییر فرایند راهبری گروه های فشار از چهره هایی نظیر الله کرم به سعید جلیلی و تغییر راهبرد گروه فشار از تخریب و فحاشی به مشارکت ایجابی و تلاش برای تغییر سیاست ها به روش های نرم و مسالمت آمیز یک گام بلند به سمت مردمسالاری و مقدمه ای برای تشکیل یک حزب فراگیر در آینده است که با رفع تمایزات و اصلاح کارکردهای گروه فشار به کارکردهای حزبی ممکن خواهد بود.
بدیهی است که چنین دگردیسی سیاسی از گروه فشار به حزب، آسیب هایی در پی دارد که ابهام زدایی از اهداف و فعالیت ها و هویت سازی سیاسی اختصاصی و آشکار از نیروها و خالص سازی حامیان و طبعا کاهش هواداران از جمله آنهاست.
ساختاری که به نظر می رسد جلیلی با درک این آسیب ها، از آن دوری نموده با حفظ کارکرد گروه فشار و تامین ثبات سیاسی مردمسالاری و ایفای نقش سیاستگذار نه سیاستگزار از پذیرش نقش ها و مناصب رسمی در حوزه سیاستگذاری پرهیز نماید.
الگوی "سیاست ورزی در سایه" با تلفیق مدل های سنتی و شرقی شاید در آینده سهم چشمگیری بر فرایند حکمرانی در جمهوری اسلامی ایفا کند هر چند که خروج از سایه و کارکردهای گروه فشار و ورود به عرصه آفتابی حزب و تلاش برای کسب قدرت و مناصب انتخاباتی زمینه تضعیف فرصت های ایفای نقش گروه فشار را هم فراهم سازد.
به نظر می رسد اینک که سعیدجلیلی رسما اعلام نموده که "دولت سایه را جدی تر دنبال می کنم" گزینه مطلوب برای او این است که میان آفتاب و سایه یکی را برگزیند و مسیر سیاست ورزی و تاثیر بر فرایند حکمرانی را از دریچه گروه فشار جدید خود پیگیری نماید.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#دولت_سایه
#سعید_جلیلی
#حزب
#گروه_فشار
#مردمسالاری
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat