eitaa logo
خط سبز
107 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
خط و نشان روحانی، رییس جمهوری سابق و عضو مجلس خبرگان رهبری، بار دیگر نامزد نمایندگی خبرگان شد و طی بیانیه ای مانیفست مشارکت خود در انتخابات خبرگان را اعلام کرد. تحلیل محتوا و متن بیانیه نشان می دهد که روحانی هدفی فراتر از عضویت در خبرگان را دنبال می کند. هدفی که می توان در غیاب میرحسین موسوی و محدودیت های سید محمد خاتمی و نداشتن پایگاه جدی مردمی علی لاریجانی، ایجاد وحدت و رهبری جریانات سیاسی تجدیدنظرطلب و جانشینی و پر کردن خلأ مرحوم هاشمی نامید. روحانی آشکارا پرچمداری خود برای رویدادها و رقابت های آینده را اعلام کرد؛ چه در درون خبرگان و چه بیرون از آن : «نمی‌توانم در این شرایط حساس ملی و منطقه‌ای، کنج عافیت و عزلت را بر میدان انتخاب و رقابت ترجیح دهم. وظیفه خود دانستم که با ثبت‌نام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حرکت در مسیری سخت و ناهموار را آغاز ‌نمایم.» روشن است که تجربه چند دوره حضور مستمر در خبرگان تجربه حرکت در مسیری سخت و ناهموار نبوده و نیست و این مسیر مدنظر او متفاوت از حضورهای پیشین است. از دید من تغییر راهبرد روحانی برای کسب رهبری همزمان جبهه اصلاحات و اعتدال روشن است اما باید دید به دنبال تحول در نتایج حاصل از تصمیمات آینده خبرگان رهبری است یا تنها به تغییر ریل مدیریت اجرایی کشور در انتخابات ریاست جمهوری آینده چشم دوخته است. حضور روحانی در خبرگان -که ممکن است برخلاف گذشته با چالش رد صلاحیت هم روبرو شود- به همراه کسب تعدادی کرسی مجلس شورای اسلامی یک تمرین جدی برای دوسال آینده است که رقابت اصلی را رقم خواهد زد. شرایطی که برای درک بهتر، باید منتظر رد، پذیرش یا واکنش رقبا و حامیانشان ماند. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
تقوا در عمل ۱) عضویت در مجلس خبرگان و نقش آفرینی در فرایند انتخاب و نظارت بر رهبری بی تردید برای یک فقیه سیاسی، افتخاری بزرگ است. ۲) فقیه سیاسی که دارای جایگاه مدیریتی بالا و صاحب امکانات مالی و تبلیغی و حمایت نخبگان و توده مذهبی است به حضور در چنین موقعیتی سزاوارتر شناخته می شود. ۳) عضویت در خبرگان نه هزینه مالی دارد نه وقت زیادی از افراد می گیرد و اساسا یک شغل وقت گیر نیست. ۴) صرفنظر کردن از چنین جایگاه و افتخار در دسترسی برای رسیدگی به وظایف شغلی یا هر دلیل دیگر مشمول تقوایی سیاسی و اداری و اخلاقی و سزاوار تکریم است. ۵) آقای اژه ای (رییس قوه قضاییه) و آقای مروی (تولیت آستان قدس رضوی) متشکریم. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
گزارش یک نشست یکشنبه با لطف و دعوت ریاست محترم مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی به نشستی جهت وضعیت سنجی و ارائه توصیه های کاربردی در خصوص انتخابات مجلس و خبرگان به این مرکز رفتم. چند تن دیگر از اساتید بزرگوار نیز حاضر بودند که نکات ارزشمندی از هریک شنیدم که اگر مرکز محترم پژوهش ها به صلاح دانستند منتشر خواهند کرد. عرض بنده در این نشست ناظر به چند نکته بود که فهرست وار به شرح زیر است : فهم چرایی و چگونگی شرایط کنونی در عرصه انتخابات نیازمند تحلیل و درک سپهر سیاسی و اجتماعی کشور است. شرایطی که می تواند در قالب یک حکمرانی هوشمند، تحلیل دقیقی از شرایط داشته و به تناسب وضعیت، واکنش نشان دهد. از دوران پسامهسا کشور وارد فرایندی جنبشی شده اما حاکمیت تصویر روشنی از این تغییر پارادایمی ندارد و همچنان به سیاق چهل سال گذشته و خارج از چارچوب حکمرانی هوشمندانه به جامعه می نگرد. این شرایط منجر یه بروز چالش های بزرگی (عمدا به جای لفظ "بحران" از واژه "چالش" بهره می گیرم) شده که شامل چالش در مشروعیت، هویت جمعی، مشارکت و کارآمدی نظام شده است که شکاف میان دولت و ملت را –حتی اگر امروز اندک باشد- گسترش می دهد. بخشی از بدنه تحلیلگر نظام با این تصور که می توان با صرفنظر کردن از مشارکت، کارآمدی نظام را در کوتاه مدت ارتقای چشمگیری داد و با خالص سازی فرایند حکمرانی می توان در آینده ای نزدیک (هشت یا حتی چهار ساله) سایر چالش ها را اصلاح و مرتفع نمود و آنگاه مشارکت نیز به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت اصراری بر افزایش مشارکت در انتخابات ندارند. امروز مشارکت گسترده (بالاتر از ۵۵ درصد)، رقیب اصلی برخی از جریانات سیاسی و فکری است لذا انگیزه ای برای شکست یا چالش انتخاباتی ندارند. مشارکت در انتخابات یک فرایند (پروسه) است نه یک پروژه که بتوان با کنتورات دو یا چند ماهه پیمانکاری با کیفیت مدنظر تحویل داد و پایان کار گرفت. برای مشارکت، فرصت چهار ساله و حتی چهل ساله نیاز است. آنچه مردم را به مشارکت دعوت می کند تبلیغات رسانه ای و حتی تایید صلاحیت برخی چهره های سیاسی منتقد و... نیست بلکه مشاهده وضعیت جامعه و تحلیل اثربخشی مشارکت توسط آنان است.   امروز پرسش محوری برای بخش های زیادی از جامعه این است که اساسا چرا باید مشارکت کرد؟ خوب است اگر مرکز پژوهش ها در قالب یک پیمایش مردمی ارزیابی کند که واکنش احتمالی آنان به این مساله که اگر مجلس، اساسا تعطیل شود چه احساسی پیدا می کنند و چه واکنشی نشان می دهند؟  مشارکت در انتخابات مجلس در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها الگوهای متفاوتی دارد که از نگرش عمدتا سیاسی در کلان شهرها تا رقابت های محلی و قومی و طایفه ای در شهرهای کوچک و حتی رقابت های محله ای در روستا ها را شامل می شود. فهم تلقی عمومی از جایگاه نظام در اذهان جامعه را می توان از مشارکت در انتخابات خبرگان که همزمان با انتخابات مجلس است برداشت کرد. شرایطی که به دلایل متعدد از جمله عدم وجود تصویری روشن از جایگاه و کارکرد خبرگان در میان عموم مردم حتی مورد توجه جدی کارگزاران نظام هم نیست.   مجلس امروز یک مجلس عوام است که دغدغه هایی با فاصله زیاد از جامعه از یکسو و با فرایندهای توسعه و پیشرفت کشور از سوی دیگر دارد –در واژه مجلس عوام، توهینی در کار نیست بلکه منظور، مقایسه آن با نظام های دومجلسی است که سنا دغدغه های ملی و توسعه ای داشته و مجلس عوام یا نمایندگان، دغدغه های محلی و خرد دارند-. مخاطب بیانات رهبری و تاکید بر ضرورت برگزاری انتخابات با چهار محور مشارکت قوی، رقابت واقعی، سلامت و امنیت، مسوولان کشور هستند که باید اقدام کنند در حالی که نگاه عملیاتی مجریان و متولیان انتخابات، بر نقش مردم و آن هم از دریچه ایجاد تکالیف شرعی و ملی ویا تبلیغات احساسی متمرکز است. نظام برای انتخابات های پیش رو، نیاز به تعیین هدف واضح عملیاتی دارد. این هدف با پاسخ به این پرسش ها به دست می آید : مردم چرا باید مشارکت کنند؟ دستاورد ملموس آنان از انتخابات چه خواهد بود؟  آیا نظام، علاقه و اراده ای برای مشارکت مردم دارد؟ منظور از مشارکت بالا چند درصد است؟ متوسط مشارکت در انتخابات های گذشته مجلس ۵۵ درصد، بالاترین میزان مشارکت ۷۱ دصد و میزان مشارکت در مجلس کنونی ۴۲.۵ درصد در کشور و ۲۵.۴ درصد در تهران است. نظام، کدام گزینه را مدنظر دارد؟ برای رسیدن به این هدف چه ابزارهایی دارد و چه اقداماتی حاضر است انجام دهد؟ به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat