eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
692 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
22 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 برای کشتن یک جامعه کافی است بر آنان تمرکز کنید. ابتدا فرهنگ مطالعه را از آنها سلب کنید و سپس با اختیارشان را در دست بگیرید! @sad_dar_sad_ziba 📚 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 می خواست بر ضد اسلام، کتاب بنویسد و اعلام کند که اسلام، دروغ است، اسلام یک خطر است. شروع کرد به تحقیق و مطالعه. اما ... 🔹 «جورام وَن» سیاستمدار هلندی 🌱 امید @sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با شعار «زن، زندگی، آزادی» خانه های مردم کرد را غارت می‌کنند و فاتحانه لباس زیر زنان آنان را نمایش می‌دهند. هنگامی که قرار به برخورد با این انسان نمایان بی شرف می شود برخی هیاهوی رسانه ای راه می اندازند و می‌گویند مردم کرد را نکشید! به فرموده ی امیر المؤمنین اگر مردی از غم این حادثه بمیرد ملامتی نیست! 👌🏼 @sad_dar_sad_ziba 💢 ❗️
هدایت شده از رو به راه... 👣
🔺باز هم با خون نوشتم، خانه باید امن باشد 🔹 به پاس مجاهدت های بی دریغ حافظان امنیت میهنمان؛ 🇮🇷 🏡 خانه ی هنر ⇨ https://eitaa.ir/rooberaah ---------------------🌹------------------------
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🚌 اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد، تمام صندلی‌ها پر بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند ایستگاه اول، همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد! هر چه به ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شدیم، شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه اول، سرش را به شیشه تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت: «جَوون دیدی ایستگاه اول چه قدر شلوغ بود؟!» گفتم: «بله پدرجان.» گفت: «می‌بینی الآن که داریم به آخر خط می‌رسیم، چه قدر خلوت شده؟!» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم: «بله؛ چه طور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی حق پیاده می‌شن! از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل نگه داشتن آتش توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش تا منحرف نشی، خسته نشی. ضمنا از کم شدن آدم های توی مسیر حق نترس!» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم، یاد حدیثی (علیه‌السلام) افتادم که فرمودند: «به خدا سوگند! شما خالص می‌شوید؛ به خدا سوگند! شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ به خدا سوگند! شما غربال خواهید شد؛ تا این که از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر!» 🌱 ༻‌🌹 @sad_dar_sad_ziba 🌹༺ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ .
🌿🍁🌿 پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند همتم تا می‌رود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گلفشانی می کند ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند نای ما خامش ولی این زهره ی شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی می کند گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان با همین نخوت که دارد، آسمانی می کند سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می رسد با من خزانی می کند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می کند «شهریارا» گو دل از ما مهربانان نشکنید ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند «سید محمد حسین بهجت» (شهریار) 🌺🌺🌺🌺🌺 فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 چهره هایی که در برابر مردم برای خود حق (کاپیتولاسیون) قائلند! 🔺 آیا مردم چنین اجازه ای را به آنان خواهند داد؟! 🌃 / اجتماعی 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۱۵ : ... من به لرزیدن عادت داشتم. همیشه می لرزید
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۱۶: ... چند شبی به نکاح جهادی اون فرمانده ی کریه در اومدم بعد از چند روز، پیشنهاد نکاح از طرف مردهای دیگه مطرح شد. من مونده بودم حیرون که مگه می شه؟ چند روز پیش هم بالین فرمانده مسلمونشون بودم! باز زن ها دورم را گرفتند و از جهاد نکاح گفتند و احکامی که هیچ قاعده و قانونی نداشت و اجازه ی چهار نکاح در هفته رو، وسط میدون جنگ می داد. تازه فهمیدم زن های زیادی مثل من هستن و من این جا محکومم. بعد از اون، هفته ای چهار بار به نکاح مردهای مختلف در می آمدم. این تبدیل شد به عذاب و شکنجه. فقط یک کلام زیر لبم زمزمه می شد: لعنت به تو دانیال! لعنت! حالم از خودم به هم می خورد. حس یه هرزه ی فاحشه رو داشتن از لحظه شماری برای مرگ هم بدتره. هفته ای چهار بار، به نکاح های شبی چند بار تبدیل شد و گاهی در گیری بین مردان برای به هم خوردن نوبتشون تو صف پشت اتاق. دیگه از لحاظ جسمی، هیچ توانی توی وجودم نبود اما مدام همراه زنان و دختران تازه وارد از منطقه ای به منطقه دیگه انتقالمون می دادن. حس وحشتناکی بود. تازه فهمیدم اون اردوگاه، حکم تبلیغات رو داشته و زیادن زن هایی مثل من که زنانگیشون هدیه شده بود از طرف شوهر به سربازان داعش. خیلی از مردهایی که واسه نکاح می اومدن، مسلمون یا عرب نبودن، مسیحی، یهودی، بودایی...، از فرانسه، آمریکا، آلمان، قرقیزستان و جاهای دیگه. حتی خیلی از دخترهایی که واسه جهاد نکاح اومده بودن هم همین طور. یادمه یه شب، جشن عروسی دوتا از مبارزین با هم بود که... سوفی ناگهان سکوت کرد. چه دروغ عجیبی بود قصه گویی هایی این زن. دروغی، سراسر حقیقت که من نمی خواستمش. به صورتم زل زد: - ازدواج کردی؟ سر تکان دادم که نه! لبخند زد. بعد ابرویی بالا انداخت و پر کنایه رو به عاصم کرد: - فکر کردم با هم نامزدین. این قدر جان فشانی، واسه دختری که برادرش دانیاله و خودش تصمیم داره همرزم داداشش بشه، زیاد نیست؟ عاصم اخم کرد؛ اخمی مردانه. - من دانیال رو نمی شناسم؛ اما سارا رو چرا و این ربطی به نامزدی نداره. یادت رفته من یه مسلمونم؟ اسلام دین تماشا نیست. رنگ نگاه سوفی پر از خشم و تمسخر شد و پوزخندی صدادار گوشه ی صورتش نشست. - اسلام؟ کدوم اسلام؟ منم قبلاً یه مسلمون زاده بودم، مثل تو؛ ساده و بی اطلاع. کجای کاری؟ اسلام واقعی چیزیه که داعش داره اجرا می کنه. اسلام اصیل هزار و چهار صد سال قبل، اسلامی که دانیال از فرمانده هاشه. تو چی می دونی از این دین، جز یه مشت چرندیات که عابدهای ترسو تو کله ت فرو کردن؟ اسلام واقعی یعنی خون و سر بریدن. سوفی راست می گفت. اسلام چیزی جز وحشیگری و ترس نشانم نداد و خدا که بزرگ ترین دروغ بشر بود. عاصم با لبخندی بی تفاوت، بدون حتی یک پلک زدن به چشمان سوفی زل زد. صدایش صاف و یکنواخت او را هدف گرفت. - حماقت خودت و دانیال و بقیه ی دوستات رو گردن اسلام ننداز. اسلام یعنی محمد که همسایه اش هر روز روده ی گوسفند رو سرش ریخت اما وقتی مریض شد، رفت به عیادتش. اسلام یعنی دخترهایی که به جای زنده به گوری، الآن رو به روی من نشستن. اسلام یعنی علی؛ که تا وقتی همسایه ش گرسنه بود، روزه ش رو باز نمی کرد. اسلام یعنی حسن؛ که غذاش رو با سگ گرسنه وسط بیابون تقسیم کرد. من شیعه نیستم، اما اسلام رو بهتر از رفقای داعشی تو می شناسم. تو مسلمونی بلد نیستی مشکل از اسلامه؟ سوفی با خنده ای هیجانی سر تکان داد: - خیلی عقبی آقا! قصه نگو. عوضی هایی مثل تو واسه اسلام افسانه سرایی کردن. تبلیغات می دونی چیه؟ دقیقاً همون چرندیاتی که از مهربونی محمد و از خداش تو گوش من و تو فرو کرده ن. چند خط از این کتاب مثلاً آسمونیتون بخون، خیلی چیزها دستت می آد مخصوصا در مورد حقوق زنان. خدایی که تمام فکر و ذکرش جهنمه به درد من نمی خوره پیشکش تو و احمق هایی مثل تو. دیگر شک نداشتم مسلمانان همه شان دیوانه بودند پدر هم رگی داعشی داشت. سوفی به سرعت از جایش بلند شد و من هراسان ایستادم. - سوفی خواهش می کنم نرو. چرا صدایش کردم؟ مگر باورم نمی گفت دروغ می گوید؟ اما رفت بی توجه به من و خواهشم. ⏪ ادامه دارد ... ................................. 🌳 💠 زندگی زیبا http://eitaa.ir/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳 / استان گیلان /نمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🏆 پیروزی 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
پاسخ «کارلوس کی‌روش» به صحبت‌های توهین آمیز «یورگن کلینزمن» درباره ی تیم ملی و مردم ایران: «مهم نیست که چه قدر می‌توانیم به آن‌چه در زمین فوتبال انجام داده‌ای احترام بگذاریم، آن اظهارات درباره فرهنگ ایران، تیم ملی ایران و بازیکنانم مایه ی ننگ فوتبال است. با این حال، مایلیم شما را به عنوان مهمان دعوت کنیم تا به اردوی تیم ملی ما بیایید، با بازیکنان ایران معاشرت کنید و از آنها در مورد کشور، مردم ایران، شاعران و هنر، ریاضیلت و هزاران سال فرهنگ یاد بگیرید و همچنین از بازیکنانمان بشنوید که چه قدر فوتبال را دوست دارند و به آن احترام می‌گذارند. عدم حمایت شما به عنوان یک فرد آمریکایی_آلمانی، قابل درک است. با وجود اظهارات توهین‌آمیز شما که تلاش می‌کند تلاش‌ها، فداکاری‌ها و مهارت‌های ما را تضعیف کند، به شما قول می‌دهیم که در مورد فرهنگ، ریشه و پیشینه‌تان قضاوتی نخواهیم کرد و همیشه از حضور شما در جمع خانواده‌مان استقبال می‌کنیم. ضمناً ما به دقت دنبال می‌کنیم که تصمیم فیفا در مورد موقعیت شما به عنوان عضو گروه مطالعات فنی قطر ۲۰۲۲ چه خواهد بود، زیرا بدیهی است که از شما انتظار داریم قبل از بازدید از اردوی ما، استعفا دهید.» @sad_dar_sad_ziba 🔹🔹🔹🔹🔹