🏴 وا أسفاه عـلی رضـیع فطم بسهام الأعداء 🔳 « روضه _ شب هفتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » روضهٔ حضرت علی اصغر (ع) ⬅️ نبوس اینقدر بابا لعل بیرنگ لبانم را که با لبهای سوزانت بسوزانی لبانم را ز فرط تشنه کامی صورتت را تار می بينم توان ده با نگاهت جسم و جان ناتوانم را چه می شد ای پدر يك لحظه از من دور می گشتی نبينی تا زبان گرداندن دور دهانم را چو ديدم تير می آيد گلويم را سپر كردم بپرس از تير او خود می دهد شرح بيانم را سخن سر بسته می گويم مكِش پيكان ز حلقومم كه تير حرمله سوزانده مغز استخوانم را ز تو ممنونم ای تير سه شعبه ساكتم كردی كه ديگر نشنود در خيمه ها مادر فغانم را 💠 @sadeghin_ir

🏴 ای غنچه نشکفته شهزاده اصغر 🔳 « سینه زنی _ شب هفتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای غنچه ی نشکفته شهزاده اصغر لب را فرو بستی تو  از نغمه آخر ای طفل معصوم بودی تو مظلوم باشی خموش از پیکان علی اصغر دیگر نداری حاجت بر قطره ی آب رفتی به نزد زهرا با دل بی تاب گلوی پاره کنم نظاره عازم به باغ رضوان علی اصغر 🏴 ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد منت به من گذارید یک قطره آب آرید بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد مادر نشسته تنها در خیمه بین زنها جز اشک خجلت خود آب روان ندارد 🏴 اصغر ای دردانه ی ارباب عشق اختری در دامن مهتاب عشق ای رخت آیینه ی حیدر نما حیدر شش ماهه ی کرب و بلا بند قنداقت بُوَد حبل المتین اشک چشمت زمزم اهل یقین 🏴 کعبه ی کعبه بود گهواره‌ات قبله ی قبله گلوی پاره‌ات خون مولا در رگ تو جاری است گریه ات چون تیغ حیدر کاری است 🏴 غم مخور ای کودک دُردی کشم من خودم تیر از گلویت می‌کشم گلوی اصغر هدف تیر شد به خیمه مادرش زمین گیر شد 🏴 وقتی که تیر کین به گلوی تو جا گرفت خون تو را به عرش فشاندم خدا گرفت گردید دفن پیکر پاکت به دست من پیش از همه تو را به بغل کربلا گرفت تیر آمد و ز حلق تو بر قلب من نشست ازآن گذشت و جا به دل مصطفی گرفت... 💠 @sadeghin_ir

🔘 « روضه حضرت علی اکبر(ع) » 🔳 رؤیای عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه از واقعه عاشورا 🏴 دیدن واقعه عاشورا و سختی مصیبتِ به میدان رفتن حضرت علی اکبر(ع) بر ابا عبدالله(ع) نکته این که حضرت فرمود: جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید 💠 @sadeghin_ir

🔳 « روضه _ شب هشتم محرم » ⏪ « آقای موحدی » روضه حضرت علی اکبر(ع) ⬅️ گمان مدار كه گفتم برو دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به كف دست بود و اشك به چشمم گهی به خاك فتادم گهی زجای پریدم دو چشم خود بگشا و سؤال كن كه بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشك دیده لبم تر شد آن زمان كه به خیمه زبان خشك تو را در دهان خویش مكیدم نه تیغ شمر مرا می كشد نه نیزهٔ خولی زمانه كشت مرا لحظه ای كه داغ تو دیدم 🏴 دویده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند دیده کمی دست و پا بزن پسرم جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود تو نِی برون ز دلم می روی نه از نظرم به پیش دیده ی من پاره پاره ات کردند دلی به رحم نیامد نگفت من پدرم 💠 @sadeghin_ir

🏴 ای ضیاء بصرم، پسرم ای پسرم 🔳 « سینه زنی » شب هشتم محرم ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای ضیاء بصرم، پسرم ای پسرم با سکوت تو شده، پاره پاره جگرم   من که با چشم ترم از لب خشکت خجلم خندهٔ قاتل تو می‌زند آتش به دلم   🏴 پسرم ای پسرم، لب گشا من پدرم تــا ببینم کــه هنــوز زنده‌ای در نظرم چشم خود باز کن و دست و پا زن پسرم می‌دهم جــان و بـه زخم بدنت می‌نگرم زخم پیشـانی تـو مــانده به روی جگرم 🏴 پسرم ای پسرم لب گشا من پدرم عمّــه آمــد ز حـرم کمکم کـن پسرم تــن صــد چاک تو را یا که او را ببرم دیــده بگْشا و بگو دور پدر صف نزنند بگذارنـد كـه مـن گريـه كنـم کف نزنند 🏴 پسرم ای پسرم لب گشا من پدرم ⬅️ سرو بستان من ماه تابان من می روی آهسته می رود جان من کن نظر بر سوز و آهم ای علی جان ای اذان گو ای پناهم 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا ای عصای دستم، لاله سر مستم در کنار جسمت، من ز پا بنشستم خیز و بنگر ای جوانم بِین اعدا دل غمین و قد کمانم 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا پیکر صد چاک تو زمین گیرم کرد ای شبیه زهرا داغ تو پیرم کرد ای شهید اِرباً اِربا در کنارت کرده ام من یاد زهرا 🏴 واویلا واویلا واویلا علی واویلا ⬅️ ای نور چشم پادشه بی سر السلام شبه رسول و زاده پیغمبر السلام نو رسته نخل باغ شه لافتی علی سبط نبی جناب علی اکبر السلام آرام جان فاطمه و زینب و حسین شبل یگانه و خلف حیدر السلام 💠 @sadeghin_ir

° 🏴 اَلسَّلاٰمُ‌ عَلَيْكَ‌ ايُّهَا الشَّهيٖدُ وَابْنُ‌ الشَّهيٖدِ اَلسَّلاٰمُ‌ عَلَيْكَ‌ ايُّهَا الْمَظْلُومُ‌ وابنُ‌ المَظْلُومِ‌ ⬅️ از حرم زینب بیا اکبر به میدان می رود نور چشمانم علی با کام عطشان می رود 🏴 از تنم جان می رود می زنی تو دست و پا من دست و پا گم کرده‌ام نور چشمم بی تو راه خیمه را گم کرده ام 🏴 از جسم من جان می رود اکبر به میدان می رود وای علی وای علی وای علی وای علی ⬅️ جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم نباشد مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید بگوییدش عمه اش زینب بیاید علی را بر در خیمه رساند 🏴 آه از دمی که غرقه به خون در برابرش افتاده دید قامت زیبای اکبرش آمد به سوی جسم علی اکبر جوان بنهاد سر به سینه و بنشست در برش گفت ای ندیده کام که خوش خفته ای به خاک بعد از تو خاک بر سر دنیا و افسرش چون تشنه لب شهید شدی از ره جفا بعد از تو خاک بر سر دنیای بی وفا 💠 @sadeghin_ir

° ⬅️ ای در سفينهٔ دو جهان ناخدا علی ممسوس در حقيقت ذات خدا علی شمشير و دست و چشم خدا كيست غير تو بر دوش مصطفی كه نهد جز تو پا علی اقرار می كنم تو خدا نيستی ولی آرند انبيا به درت التجا علی آنجا كه جای پای تو مهر نبوت است اوج جلالت تو كجا ما كجا علی بالاتری از اينكه شوم من گدای تو داری هزار حاتم طايی گدا، علی پرسند اختيار قيامت به دست كيست آيد ز سوی خالق هستی ندا ، علی با يك نفس تمام جهنم شود بهشت گويند اگر جهنميان يك صدا علی روزی كه هيچكس به كسی نيست ذكر ماست يا مصطفیٰ محمد و يا مرتضیٰ علی ⬅️ چه شود ز راه وفا اگر، نظری به جانب ما کنی که به کیمیای نظر مگر، مس قلب تیره طلا کنی تو شهی شهان همه چاکرت، تو مهی مهان همه بر درت که شوند قنبر قنبرت، تو قبول اگر ز وفا کنی 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔳 « مقام حضرت اباالفضل العباس(ع) » ⬅️ خواب سیدی از اهل قائن در کربلا: دیدن بدن مجروح امام حسین(ع) خوب شدن زخم ها با گریه های او بجز دو زخم که هر چه گریه کرده خوب نمی شده یکی داغ حضرت علی اکبر(ع) [ عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا ] یکی داغ حضرت اباالفضل(ع) [ اَلآن اِنکَسَرَ ظَهری ] 🏴 عزاداری و سینه زنی چهار هزار ملکی که برای یاری امام حسین(ع) آمده بودند در حرم آن حضرت ⬅️ مأمور بودن حضرت اباالفضل(ع) از طرف امام حسین(ع) برای آوردن آب قدرت و شجاعت حضرت در دور کردن پانصد سوار موکل شریعه فرات 🏴 ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس دست همه محزون گیر، از بهر خدا عباس ⬅️ باز شدن باب توحید برای آقای قاضی رحمت الله علیه در حرم حضرت اباالفضل العباس(ع) بعد از چندین سال زحمت حال توحید به حرف نیست 🏴 غبطه خوردن تمام شهدا در روز قیامت به مقام حضرت اباالفضل العباس(ع) ⬅️ اشاره ای به نکات خطاب: ▫️ « یا قتیل العبرات » به امام حسین علیه السلام فرمایشات_تصویری ۲۰ 💠 فهرست فرمایشات تصویری 💠 @sadeghin_ir

🏴 « یا ساقی العطاشا » 🔳 « سینه زنی _ شب تاسوعا » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ ای ساقی لب‏تشنگان ای جان جانانم 🏴 سقای طفلانم داغت شكسته پشت من ای راحت جانم 🏴 سقای طفلانم من بی برادر چون كنم با اين سپاه دون با اين دل پرخون ناچار آيم از قفايت ماه تابانم 🏴 سقای طفلانم خواهم برم در خيمه گه اين جسم صد چاكت از روی اين خاكت ممكن نباشد يا أخا محزون و نالانم 🏴 سقای طفلانم برخيز ای جان برادر كن علمداری بنما مرا ياری بی تو برادر من غريب اين بيابانم 🏴 سقای طفلانم بی تو يقين دارم كه فردا زينب نالان بر ناقهٔ عريان گردد سوار از راه كين با اين يتيمانم 🏴 سقای طفلانم آخر كدامين سنگدل فرق تو بشكسته قلب مرا خسته گشته به دل از اين الم غم‏های دورانم 🏴 سقای طفلانم برخيز و بر در خيمه‏گه يك قطره آبی به به چه خوش‏خوابی ترسم بميرند از عطش اطفال گريانم 🏴 سقای طفلانم شد روز روشن پيش چشمم تيره همچون شب چون معجر زينب بيند جدا دستت چنان اين چشم گريانم 🏴 سقای طفلانم امشب به خواب راحتند اين فرقه‏ی كفار زينب بود بيدار باشد كنار بستر بيمار نالانم 🏴 سقای طفلانم 🏴 ای امیر همه ی لشکر من داغت آتش زده بر پیکر من خیز و از جا بیا جانب خیمه‌ها ای برادر 🏴 تو ابوفاضلی میر دریا دلی، ای برادر ای برادر ز چه در خون نشستی زین مصیبت کمرم را شکستی یاس ام البنین شده ای بر زمین از چه پرپر تو مرا همسفر همره خود ببر ای برادر 🏴 تو ابوفاضلی میر دریا دلی، ای برادر 💠 @sadeghin_ir

° 🏴 « السلام علیک یا ساقی العطاشا » ⬅️ ای ماه بنی هاشم خورشید لقــــــــا عباس ای نور دل حیدر، شمـــــــــع شهدا عباس ای از تو دلِ اطفــــال، روشن به امید آب ای ساقی غــــــم پرور، میزان وفا عباس 🏴 هم جعفر طیاری و هم حیدر کرار داری جگر شیر تو در سینه ات ای یار اباالفضل علمدار 🏴 ای برادر جان چرا تنها ز میدان آمدی محرم زینب چرا مبهوت و حیران آمدی پس علمدارت چه شد 🏴 از عمود آهنین عباس شد نقش زمین می‌زند بر سر از این ماتم امیرالمؤمنین وای بر ام البنین 🏴 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد 🏴 خداوندا علمدارم نیامد یگانه یاور و یارم نیامد کنار علقمه بابا چه دیدی عمود خیمه را از چه کشیدی 🏴 اگر دست علمدارم بجویم گهی بوسم گهی چون گل ببویم اگر ام البنین پرسد ز حالش جواب مادر زارش چه گویم 🏴 ز هم انبوه گیسویت گسستند دو ابرویت، دو بازویت گسستند از آنجایی که من بوسیده بودم بمیرم، هر دو ابرویت گسستند 🏴 سالها بر درگهت خدمتگزارم یا حسین وین زمان بر لطف تو امیدوارم یا حسین مادرم بودت کنیز و من ترا هستم غلام ای غلامی تو تاج افتخارم یا حسین اذن آب آوردنم دادی ولی ممکن نشد زین جهت از پیشگاهت شرمسارم یا حسین گر برادر خواندمت بود از کمال اشتیاق ورنه در کویت غلامی جان نثارم یا حسین در ولادت دیده بگشودم بدامان علی در شهادت سربپایت می گذارم یا حسین 💠 @sadeghin_ir

🏴 در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان 🔳 « سینه زنی _ ظهر تاسوعا » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ از خیمه رسد وا عطشا از لب طفلان     در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان بابا شده تنها، آه از دل زهرا 🏴 عباس، عمو جان دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر از ضربهٔ شمشیر جدا کشته ز پیکر زینب شده گریان،بر ساقی طفلان 🏴 عباس، عموجان ای اهل حرم ، خفته به خون پیکر سقا از خیمه بیایید که بابا شده تنها مشک و علم و دست، بر روی زمین است 🏴 عباس، عموجان از علقمه در خیمه گل یاس نیامد بابا به حرم آمد و عباس نیامد شد خیمه سیه پوش، اصغر رود از هوش 🏴 عباس، عموجان ⬅️ بود امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی ای دریغا شد امیدم نا امید بی برادر گشتم و پشتم خمید کس ندیده در عجم یا در عرب هیچ سقایی بمیرد تشنه لب در حرم گوید سکینه العطش طفل ما از تشنه کامی کرده غش 🏴 یا عباس یا سیدی باب الحوایج عباس باب الحوائج 🏴 ای مشک، تو لا اقل وفاداری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن من وعدهٔ آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن 💠 @sadeghin_ir

🔳 « شب عاشورا » روضه و سینه زنی ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ امشب اگر فردا شود آه و واویلا خون بر دل زهرا شود آه و واویلا رقیه بی بابا شود آه و واویلا امشب اگر فردا شود بیچاره زینب باید ببیند روی نی سر برادر امشب نگهبان حرم باشد اباالفضل فردا را صاحب علم باشد اباالفضل 🏴 مکن ای صبح طلوع ⬅️ امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب بود برپا اگر باشد این خیمهٔ ثاراللهی فردا به دست دشمنان برکنده از جا می‌شود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود 💠 @sadeghin_ir

° 🏴 « لا یَومَ کَیَوْمِکَ یا اَبا عَبدِالله » ⬅️ روزعاشورا درآن میدان عشق کرد رو را جانب سلطان عشق بارالها این سرم این پیکرم این علمدار رشید، این اکبرم این سکینه این رقیه این رباب این عروس دست و پا در خون خضاب این من و این ذکر یا رب یا ربم این من و این ناله های زینبم پس خطاب آمد زحق کای شاه عشق ای حسین  ای یکه تاز راه عشق گر تو بر من عاشقی ای محترم  پرده برکش من به تو عاشق ترم غم مخور چون من خریدار توأم  مشتری بر جنس بازار توأم هر چه بودت داده ای در راه ما  مرحبا صد مرحبا خود هم بیا خود بیا که می کشم من ناز تو  عرش و فرشم جمله پا انداز تو 🏴 سلام من به حسین و به کربلای حسین تمام عالم امکان شود فدای حسین ⬅️ تا نگشتی قبول حضرت حق کی شدی عاشق لقای حسین جان هر کس که مرده شد در دهر می شود زنده از نوای حسین گر که خواهی رهی تو از آتش کسب کن در جهان ولای حسین گر که هستی رضای حق طالب رو طلب کن ز جان رضای حسین 🏴 امشب حرم آل علی آب ندارد عمو جرعه ی آبی عمو جرعه ی آبی طفلان حسین بن علی خواب ندارند عمو جرعه ی آبی عمو جرعه ی آبی 🏴 امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع 🏴 فردا حسین سر می‌دهد عباس و اکبر می‌دهد 🏴 ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه اینجا به پناه امده ایم لنگر حلم تویی کشتی توفیق کجاست که درین بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوان عمل نامه سیاه آمده‌ایم 🏴 جانم حسین جانم حسین ای جان جانانم حسین 💠 @sadeghin_ir

🔳 « ظهر عاشورا _ سینه زنی » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ کس ندیده در عالم اینچنین گرفتاری شه رود به میدان و زن کند جلوداری چون نماند بر ایشان یک نفر ز اعوانش از تمام فرزندان وز جمیع یارانش نوبت سواری شد بر عزیز سبحانش زینب از حرم آمد تا کند جلوداری گفت ای برادر جان خواهرت به قربانت جان زینب مضطر تصدق جانت در وفای عهد یار رفت نوجوانانت گر قبول فرمایی می کنم جلوداری گر شدی غریب اکنون در میان این لشکر من به همرهت آیم تا شوم تو را یاور گر ز دشمن آید تیر ای تو ای مرا سرور سینه را هدف سازم تا کنم به تو یاری کس ندیده در عالم چون حسین بی‌ یاور تشنه لب کند قربان همچو اکبر و اصغر بازوی علمدارت گر فتاد از پیکر من به جای عباست می‌کنم جلوداری کشته شد اگر شاها عباس علمدارت من به جای عباست می‌کنم علمداری 🏴 واویلا علی المظلوم واویلا علی العطشان واویلا علی العریان 🏴 شاه گفتا کربلا امروز میدان من است مادرم زهرا در این گودال مهمان من است عید قربان من است 🏴 از حرم تا قتلگه زینب صدا می‌زد حسین دست و پا می‌زد حسین زهرا صدا می‌زد حسین 🏴 حسینم وا حسینم وا حسینا سر نعش حسین زینب به زاری بگفتا ای برادر سر نداری به قربان لب خشکت برادر مگر عباس آب آور نداری به کهنه پیرهن کردی قناعت چرا آن پیرهن بر تن نداری الهی مادرت زهرا نبیند الهی خواهرت زینب بمیرد تو را در کربلا بی سر نبیند مسلمانان حسین مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد 🏴 حسینم وا حسینم وا حسینا 💠 @sadeghin_ir

° 🔳 « أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ » 🏴 چون بر تراب جا پسر بوتراب کرد بس فخرها به عرش الهی تراب کرد لرزید عرش و غلغله در فرش شد پدید چون بر تراب جا پسر بوتراب کرد خونش حلال کرده و آبش حرام ساخت در محنتش درنگ و به قتلش شتاب کرد با آنکه بود آب روان مهر مادرش در حیرتم چگونه از او منع آب کرد بر کام خشک گشته و بر حلق تشنه‌اش آخر به جای آب عدو خون ناب کرد در این عزا ز چشمهٔ چشم رسول بود خونی که آسمان به دل شیب و شاب کرد با هیچ آفریده روا نیست آنچه خصم با بهترین سلاله ختمی مآب کرد سبط نبی پناه عجم سید عرب لب تشنه جان سپرد لب آب ای عجب 💠 @sadeghin_ir

° 🔳 « ظهر روز عاشورا » ماه محرم سال ۱۳۸۹ 🏴 « مهلا مهلا یابن الزهرا » ⬅️ دریای خون شد کربلا حسین جان پرپر شده گل های ما حسین جان رسیده هنگام وداع حسین جان 🏴 « مهلا مهلا یابن الزهرا » 💠 @sadeghin_ir

° 🔳 « عزاداری روز عاشورا سال ۱۳۸۹ » 💠 در محضر عالم ربانی حضرت آیت‌الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🏴 « آمدن جبرئیل برای » یاری سالار شهیدان علیه السلام ⏪ « حاج حسین دارابی » 📓 « آتشکده نیر » 💠 @sadeghin_ir

° 🔳 آمدن جبرئیل به یاری سالار جلیل ⬅️ جبرئیل آمد شتابان بر زمین از فراز عرش رب العالمین دید صحرایی سراسر لاله‌زار ارغوان در وی قطار اندر قطار جوی‌ها در وی روان اما ز خون سروهایی بر لب، اما سرنگون عندلیبان اندر آن بستانکده در فغان هرسو رده اندر رده گفت کای فرمانده ملک وجود پیشت آوردستم از یزدان درود گفت برگو ای برید کوی یار تا به پیغامش کنم صد جان نثار گفت فرمودت که ای سالار عشق ای ز تو بالا گرفته کار عشق گر نبودی بود تو، عالم نبود امتزاج طینت آدم نبود خود تویی مقصود از خلق عباد بی‌تو عالم را به سر گو خاک باد ما نکردیم این شهادت بر تو حتم ای جلال کبریائی بر تو ختم عزم تو بس در وفای عهد تو شد نیت قائم‌مقام عهد تو بس تو را در خون تپیدن اکبرت خون به جای شیر خوردن، اصغرت خواه کُش، خه کشته باش ای شاه عشق هیچ کم ناید تو را از جاه عشق خواه جان بستان و خه جان می‌سپار یار آن یار است و مهر آن مهر یار گر کُشی، جان جهان نک زان توست گوش عزرائیل بر فرمان توست کشته گردی بر شهیدان، شه تویی خون بهایت ما، ذبیح الله تویی داد پاسخ شاه با روح الامین کای امین وحی رب العالمین بسته‌ام عهدی من و شاه وجود من همانم، عهد آن عهدی که بود عاشق جانانه را با جان چه کار؟ درد کز یار است، با درمان چه کار؟ جبرئیلا این‌که بینی نی منم اوست یکسر، من همین پیراهنم زو فزودم آنچه از خود کاستم من خود این آتش به جان می‌خواستم گر من از هردو جهان بیگانه‌ام گنج پنهانی است در ویرانه‌ام گفت شاها خواهرانت بی‌کس است گفت او خود بی‌کسان را مونس است گفت ترسم زینبت گردد اسیر گفت سوی اوست از هرسو مصیر گفت سجادت فتاده بی‌طبیب گفت، بیماریش خوش دارد حبیب گفت بهرت آب حیوان آورم گفت، من از تشنگی آن سوترم جبرئیلا من ز جو بگذشته‌ام آب حیوان را در آن سو هشته‌ام گفت خواهد شد سرت زیب سنان گفت، گو باش او چو می‌خواهد چنان گفت جان باشد متاعی بس گران بر خسان مفروش یوسف رایگان گفت جانی را که جانان خون‌بهاست جبرئیلا رایگان خواندن خطاست گفت آوردستم از غیبت سپاه تا کنند این قوم کافر دل تباه گفت مهلا خود ز من دارد مدد جبرئیلا آن سپاه بی‌عدد هستی ایشان همه از هست ماست رشته‌ی تدبیرشان در دست ماست آن‌که با تدبیر او گردد فلک کی بود محتاج امداد ملک؟ گر فشانم دست، ریزم ز آستین صد هزاران جبرئیل راستین جبرئیلا باب من بودت مُمد که شدی حق را به پاسخ مستعد آن زمان کت آفرید از نیستی گفت برگو من کی‌ام تو کیستی؟ سال‌ها ماندی تو حیران در جواب کرد تعلیمت در آخر بوتراب گفت برگو، تو خداوند جلیل من کمین عبد تو، نامم جبرئیل جبرئیلا من خلیفه‌ی آن شه‌ام وارث اسرار آن باب الله ام آن ستاره کت نمود آن مه‌جبین دیده بگشا در جبین من ببین جبرئیلا چشم دیگر بایدت تا که حال عاشقان بنمایدت جبرئیلا من خود از کف هشته‌ام دست جانان است تار رشته‌ام هشته طوق عشق خود برگردنم می‌برد آنجا که خواهد بردنم این حدیث محنت ایوب نیست داستان یوسف و یعقوب نیست صبر ایوب از کجا و این بلا این حسین است و حدیث کربلا دورکش زین ورطه رخت، ای محتشم تا نسوزد شهپرت را آتشم هین سپاهت دور دار از راه من که جهانسوز است برق آه من... 📓 « آتشکده نیر » 💠 @sadeghin_ir

° 🔳 « نماز ظهر روز عاشورا _ سال ۱۳۸۹ » 💠 عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ┄┄┅┅✿🍃❀🏴❀🍃✿┅┅┄ ⬅️ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْصُرْ شيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِکْ اَعْداءَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنا رُؤْيَةَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنا مِنْ اَتْباعِه وَ اَشْياعِه وَ الرّاضينَ بِفِعْلِه بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمين. 📓 « انیس الصّادقین _ دعاهای قنوت » 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فهرست مداحی های مرتبط با "حضرت اباعبدالله الحسین (ع) " ⬇️ با انتخاب هر ردیف به پست مربوطه متصل می شوید 1. 🔘 گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما 2. 🔘 تا نگشتی قبول حضرت حقّ 3. 🔘 یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است 4. 🔘 حسین عشق و حسین ملت (میلاد حضرت سیدالشهدا) 5. 🔘 شاه تشنه لبان 6. 🔘 یا رحمة الله الواسعة 7. 🔘 ای در غم تو ارض و سما خون گریسته 8. 🔘 در کربلا چو محشر کبری شد آشکار 9. 🔘 شد چو شاه تشنه نومید از حیات 10. 🔘 تا مرا نام، حسین است و... 11. 🔘 بجان دوست که از درمران گدائی را 12. 🔘 زنده‌ ی جاويد كيست 13. 🔘 گدای دولت عشق 14. 🔘 حدیث عشق تو 15. 🔘 لستُ أنساهُ وحيداً يستجير 16. 🔘 گفت ای حبیب دادگر 17. 🔘 « کاروان عشق » ┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄ 💠 لیست فهرست های موجود در کانال .

🔘 سخنرانی عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ▫️« پنجم محرّم ۱۳۶۲ » ⏪ (قسمت دوم) ▫️مسجدالعسکری- اصفهان ┄┅┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┅┄ ▫️نظر خدای متعال به قلب هاست انسان باید سعی کند صفات خوب را به دست آورده صفات ناپسند را از خود دور کند ⬅️ إنَّ اللهَ لا یَنظُرُ اِلیٰ صُوَرِکُم و اَعمالِکُم و لٰکِن یَنظُرُ اِلیٰ قُلوبِکم و نِیّاتِکُم فَتَخَلَّقوا بِاَخلاقِ الله ▫️قلوب را تملک کرده متّصف به صفات خدا کنید ⬅️ مَثَلُ اَهلِ بَیتی کَمَثَلِ سَفینةُ نوحٍ مَن رَکِبَها نَجا و مَن تَرَکَها غَرِق ▫️حجت های خدا و اولیاء او کشتی های نجات انسان ها ⬅️ کُلُّنا سُفُنُ النَّجاةِ و سَفینَةُ الحُسَین اَسرَع ▫️کشتی نجات امام حسین(ع) سریعتر انسان ها را به منزل می رساند ⬅️ کُلُّنا بابُ الله و بابُ الحُسَین اَوسَع ▫️عنایت امام حسین(ع) به عزاداران خود حتی هندوها ⬅️ امام حسین علیه السلام چه چیز دیگری داشت که در راه خدا نداد؟ ▫️کسی که در راه خدا از همه چیزش [از] زن و فرزند و همه چیز گذشته است حالا اگر خداوند به واسطه ی اشکی که برای او ریخته شود، بنده ای را از عذاب جهنم نجات بدهد چه مشکل دارد؟ ▫️حتی اگر تباکی هم کنی می پذیرند سخنرانی ۴ 💠 فهرست سخنرانی ها 💠 @sadeghin_ir

° 🔘 « سرمایهٔ اشک چشم » ⬅️ حضرت سیدالشهدا (ع) قتیل العبراته من یه موقع تو ذهنم اومد که خب اصلاً مسئله ی اشک چشم چیز عجیبیه حضرت رضا علیه السلام قتیل العبرات نیست که چه خاصیتی داره وقتی که می‌خواستن بِیان از مدینه طیبه برای مشهد اونوقت فامیل را جمع کنند برام گریه کنید؟ برای آدم محسوسه وقتی یه غصه‌ای داشته باشه یک کسی بیاد تعزیت بگه گریه می کنه باز میشه و داره ⬅️ الهی اعوذ بک من عین لا تدمع و بطن لایشبع و عمل لاینفع و صلاة لا ترفع عمل آدم می‌کنه و لکن از کجا که...؟ پناه به تو می برم خدایا از چشمی که گریه نکنه قساوت دله، قساوت قلبه آدم گاهی هرچی می‌خواد گریه کنه نمی‌تونه اما این گریه وسیله ی خیلی خوبیه، عجیبه ⬅️ ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء دعای کمیل می‌خونیم گریه عجیب سرمایهٔ عجیبیه کسی خداوند اشک بهش بده خصوصاً این ایام محرم بتونند گریه کنند #منتخب_کلام ۲۵ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir

🔳 یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است ⏪ « آقای موحدی _ سینه زنی » 🏴 « محرم سال ۱۳۹۷ » ┄┄┅┅✿🍃❀🏴❀🍃✿┅┅┄ ⬅️ یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است جان خود را به دست او سپردن خوش است وقت مردن بیا تو در کنارم حسین روی ماه تو را دیدن و مردن خوش است 🏴 حسین جان جانم شود فدایت 💠 فهرست مداحی‌ ها؛ امام حسین علیه السلام 💠 @sadeghin_ir

💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « باز هم در کربلا » [ گریه ی روح، گریه ی شوق ] ⬅️ شب‌ های پنج شنبه نیز در مجلس روضه‌ای که در منزل آقای رضوی برپا می‌شد شرکت می‌کردم و گاهی حالاتی عجیب دست می‌داد یک شب روضه خوان جریان شهادت امام حسین «علیه السلام» را نقل می‌کرد ناگهان منظره‌ ی شهید شدن حضرت در قتلگاه برایم جلوه کرد به طوری که گویا می‌دیدم امام حسین «علیه السلام» را شهید می‌ کنند به شدت گریه می‌ کردم و نعره می‌ کشیدم و چنان متاثر شده بودم که اگر چند لحظه‌ی دیگر ادامه می‌ یافت از دنیا می‌ رفتم ⬅️ بی‌ اختیار از جای برخاسته از مجلس خارج شدم و به منزل خودمان که نزدیک منزل آقای رضوی بود رفتم و با اینکه تابستان بود متوجه شدم در اثر آن حال تمام بدنم یخ کرده است و دندان‌ هایم به هم می‌ خورد ⬅️ دقایقی بعد جناب حاج شیخ محمد تقی لاری «رحمه الله» که ایشان نیز در جلسه‌ ی روضه حاضر بود به منزل ما آمد نخست مدتی سر به زیر انداخته ساکت نشست در این حال دیدم باد خنکی از درون به قلبم وزید و آرام شدم سپس ایشان سرش را بلند کرد و فرمود: آقا تمام حرارت بدن‌ تان را از دست داده بودید ⬅️ شما خیال می‌ کنید امام حسین «علیه السلام» در کربلا ناراحت بوده‌ اند؟! فکر کنید که آن حضرت چه اشتیاقی به لقای خدای متعال و چه سروری داشته‌ اند فکر کنید چه می‌ خواسته‌ اند و توجه آن بزرگوار به کجا بوده است ⬅️ و در واقع با تصرفی که ایشان در حال بنده کرد ضمن آنکه حالم عادی شد از آن پس نیز کاملا وضعم تغییر کرد و دیگر در مجالس روضه چنین صدماتی نمی‌ خوردم قبل از آن گرچه قلب متذکر می‌شد لکن چون برای شخص امام حسین «علیه السلام» و جنبه‌ ی تعین آن حضرت متاثر می‌ شدم بر جسمم فشار وارد می‌ آمد و با گریه در واقع می‌ سوختم، اما از آن پس اگر حالی پیدا می‌ کردم گریه‌ ام گریه‌ ی شوق بود زیرا توجهم از مصائب به جای دیگر منتقل می‌ گشت و در واقع روح متذکر می‌ شد و گریه می‌ کرد ⬅️ مثلا گاهی ذکر مصائب را ابتدا مانند همه از روضه خوان می‌ شنیدم ولی کم‌کم حالم تغییر می‌ کرد و می‌ دیدم کأن خود امام حسین «علیه السلام» مشغول خواندن روضه هستند از این حد نیز گاهی بالاتر می‌ رفت به طوری که مرا جذبه می‌ گرفت جذبه‌ هایی که دیگران فقط گریه و ناله‌ ی شدید آن را می‌ دیدند و می‌ شنیدند اما هیچ‌ کس نمی‌ دانست چه حالی دارم و برای چه گریه می‌ کنم و چرا نعره می‌ کشم؟ 📓 « سفینة الصادقین ص۲۲۷ » فرمایشات_متنی ۱۸ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir

🔘 سخنرانی عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ▫️« ششم محرّم ۱۳۶۲ » ⏪ (قسمت اول) ▫️مسجدالعسکری- اصفهان ┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄ ⬅️ مفهوم دنیا و آخرت دنیای مذموم دنیای ممدوح ⬅️ ثمره ایمانِ انسان توحید و معرفت خداست ▫️تمام واجبات و مستحبات و احکام دین مقدمه ایست برای رسیدن انسان به توحید و قرب خدای متعال ⬅️ شرط قبولی هر عملی اول از همه ایمان است ▫️ایمان نیز بدون عمل هیچ نتیجه‌ای ندارد یعنی ثابت نمی ماند ⬅️ مثَل ایمانِ بی عمل مثل درختی است که در زمین صالحی کاشته بشود سبز شود ولی آبیاری نشده آفات از آن دور نگردیده خشک شود ⬅️ عمل صالح، تفسیر شده است به معرفت امام علیه السلام یعنی اول باید انسان آن مجری احکام الهی را بشناسد، تا بر اساس دستورات او عمل کند. ⬅️ اصل عبادت اطاعت است و اطاعت وقتی صدق می کند که انسان بداند عملی را که انجام می‌دهد، مولایش امر کرده است سخنرانی ۵ 💠 فهرست سخنرانی ها 💠 @sadeghin_ir