eitaa logo
کانال رسمی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی-ره
2.9هزار دنبال‌کننده
480 عکس
124 ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم این کانال، تنها کانال رسمی جهت نشر معارف عالم ربانی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی (ره) در پیام رسان ایتا می باشد که زیر نظر بیت شریف معظم له فعالیت می نماید. مدیر کانال: سید محمد یعقوبی قائنی @yaghubi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
《 منظومه حدیث شریف کساء 》 ملا فتح الله شوشتری (وفایی) مرا طبع اگر نا رسا یا رسا نباشد گریز از حدیث کسا گذشتن مرا از حدیثی چنین بسی دور باشد ز رای متین ز روح القدس جویم اول مدد که جان را رَشَد باید از وی رسد پس آنگه کنم عشق را پیش رو نِهم عقل را در برِ او گرو که گر عشق نَبوَد دلیل رهم نشاید که پای اندر این ره نِهم وفایی، دمی قصه آغاز کن به آل عبا خویش دمساز کن وفایی، وفاداری از سر بگیر ز آل عبا فیض دیگر بگیر حدیثی است از حضرت فاطمه که بی واهمه گویمش با همه بگفتا که یک روزی از روزها پدر شد مرا وارد اندر سرا بفرمود کای دخت دلبند من مرا ضعف و سستی است اندر بدن بگفتم پدر ضعف و سستی تو را مبادا و بادا پناهت خدا بفرمود کای دختر با وفا بیاور مرا آن یمانی کسا یمانی کسا را بیار این زمان بپوشان مرا زیر این طیلسان که سرّی نهان در پس پرده است که بی پرده این پرده آید به دست خدا خواهد از پرده سازد عیان خدایی خود بر زمین و زمان به خود خواهد او عشقبازی کند به مُلک و مَلک سرفرازی کند نظر کردمش چون بپوشیدمش رخی چون درخشنده مه دیدمش چنان رویش از نور رخشنده بود که بدر درخشنده‌اش بنده بود برای مثل گفته شد ماه بدر وگر نه مه و بدر را چیست قدر پس آنگه حسن پورم از ره رسید سلامی بداد و جوابی شنید رسد گفت بویی مرا بر مشام که آن بو بود بوی خیر الأنام بگفتم که ای میوه‌ی جان من نکو برده‌ای بوی جانان من بود جدّ پاکت به زیر کسا به خواب خوش آسوده باشد بسا پس آنگه حسن همچو روح روان روان شد سوی سرور انس و جان بگفتا ز من بر تو ای جدّ سلام بود تا کنم در برت من مقام بگفتش به رأفت رسول مجید بیا ای مرا مایه‌ی هر امید نشد آنقدر کاندر آمد ز در حسینم روان همچو قرص قمر چنین گفت بعد از درود و سلام که آید مرا بوی جدّ بر مشام مگر جدّ پاکم رسول خدا ز مهر اندرین جا نموده است جا بگفتم تو را جدّ رسول امین به زیر کسا با حسن هر دو بین پس آنگه بسوی کسا رفت شاد به جدّ مکرّم سلامی بداد بگفت ای که ایزد تو را برگزید ز بودِ تو آورده عالم پدید بود تا که آیم به پیش تو باز ز قربت شوم تا ابد سرفراز بگفتش تو من من تویی ما و من چو جان اندر آمد مرا در بدن بیا ای مرا سایه‌ی افتخار به تو تا قیامت من امیدوار تو خود مایه‌ی افتخار منی به هر دو سرا اعتبار منی تویی مَظهر و مُظهر عشق حق به کار تو کس را نباشد سبق بیا ای شهیدی که اندر جزا جزائی نباشد تو را جز خدا نبی با حسین بود اندر سخن که ناگه درآمد ز در بوالحسن به دخت پیمبر بداد او سلام بگفتا که بویی رسد بر مشام که آن بو بود بوی ابن عمم ز دل می‌زداید هزاران غمم مگر ابن عمّم در اینجاستی که خاک سرا عطر پیراستی بگفتم بلی آنکه دلبند توست به زیر کسا با دو فرزند توست بسوی کسا آن شه لافَتی نظر کرد و دید او به چشم خدا به عَین خدا دید عِین خدا تجلی نموده است اندر سه جا به چشم خدا دید نور ازل تجلی نموده‌ است در سه محل چو روی خود اندر سه مرآت دید خدا را حقیقت در آیات دید بگفتا سلام ای رسول امین ز من یعنی از مالک یوم دین پیمبر جواب سلامش بداد پی اِذنش آغوش جان برگشاد چو با عقل‌کل عشق‌کل شد قرین نمود آفرین عقل و عشق آفرین پس آن عقل کل مایه‌ی هر وجود سخن با علی از علی می‌سرود که ای آنکه بر سر تویی تاج من تو مقصود من از دو معراج من دو معراج بودم ز جان آفرین یکی در سما دیگری در زمین یکی در سما با دو صد واهمه یکی در زمین خانه‌ی فاطمه یکی در شب و دیگری روز بود که آن روز و شب هر دو فیروز بود ولی شب کجا می‌رسد پای روز که شب تیره و روز شد دلفروز نظر کرد سوی کسا فاطمه به زیر کسا دید یاران همه بسوی کسا شاد و خرسند رفت سوی شوی و باب و دوفرزند رفت بگفتا سلام و رسیدش جواب گرفت اذن وپس ‌رخصتش داد باب به زیر کسا رفت چون فاطمه فتاد اندر افلاکیان همهمه ز بانوی حق چون عدد شد تمام خدا را خدایی شد آندم به کام خدا بین نبیند به زیر کسا کسی را بجز خمسه یعنی خدا خدا خود منزه بود از عدد ولی این عدد واحد است و احد خدا را اگر بود جا و مکان نهان بود در زیر آن طیلسان خدا گر منزه نبودی ز جای همی گفتمی شد به زیر کسای پس آمد ندائی به صوت علی به صوت علی بود و صوت جلی ندانم من آیا ز تحت کسا بر آمد ندا یا ز فوق سما که ای ساکنان سماوات من به ذات و صفات و به آیات من نکردم من این خلق و نه آسمان نه خلق زمین و نه خلق زمان نه عرش و نه کرسی نه لوح وقلم نه ایجاد هستی ز ملک عدم مگر از پی حبّ این پنج تن که هستند مطلوب و محبوب من @sadeghin_ir
پس آنگه امین خدا جبرئیل بگفتا که ای کردگار جلیل کیانند آیا به زیر کسا که بر ماسِوایند میر و کیا جواب آمد از مصدر عزّ و شان به جبریل کی جبرئیلا بدان که زهراست با باب و با شوی او و با هر دو فرزند دلجوی او گر این پنج ما را نبودند یار نه شش بود و نه هفت و نه سه ، نه چار نمی‌بود بودِ نُه افلاک را نه بودِ تو و خیل املاک را چو جبریل واقف شد از سرّ هو بخاطر خلیدش مر این آرزو که یا ربّ چه باشد گر این بینوا نوا یابد از قرب اهل کسا دهی اذنم از فضل و جود و کرم دل پر ز اندوه شاد آورم به اعزاز و اجلال این پنج تن که سازی مرا سادس انجمن بفرمودش ایزد برو سویشان ولی خود مرو سویشان بی‌نشان تو از ما نشانی به همراه بر که تا سوی ایشان شوی راهبر به یک سو بنه رأی و تدبیر را نشانی بر آیات تطهیر را پس از ما رسان بر رسول انام هزاران درود و هزاران سلام که ما را خدایی به کام از شماست ازل تا ابد بر دوام از شماست زخلق مه و مهر و عرش بلند تو مارا غرض ای شه ارجمند رسید و رسانید بعد از سلام پیام خدا پس طلب کرد کام سری از پی اِذن بر خاک سود زبونی و پستی و پوزش نمود گرفت اذن و شد در کسا جبرئیل به یک گوشه پنهان چو عبد ذلیل خدایی که می‌جست در لامکان عیان دید در زیر آن طیلسان پس آنگه خداوند این نُه قباب علیِّ ولیّ لایق این خطاب بپرسید از پادشاه رسل که این انجمن را چه باشد نزل پس آنگه بگفت آن رسول مجید به حق کسی کو مرا برگزید به حقی که حقش مرا از ازل بداد اصطفی تا ابد بی زلل به هر محفلی باشد این گفتگو شود رحمت حق در آنجا فرو سِتِغفار گویان ملایک همه به بزمی که دارند این همهمه زبان خدا پس سرود این سخن که خود رستگارند یاران من رسول خدا بار دیگر بگفت دُرِ این سخن را دگر بار سُفت به هر جا شود ذکر این ماجرا ز حقّ هست هر حاجت آنجا روا به بزمی کزین بزم یاد آورند دل پر ز اندوه شاد آورند دگر باره گفت آن زبان خدا که ما رستگاریم و یاران ما حدیثی به یاد آمدم سوزناک ز کرب و بلا و از آن جانِ پاک به یاد آمدم قصّه‌ ای جانگزا ز سلطان دین خامسِ این کسا چو در کربلا شد بر او کار، تنگ ز بیدادِ آن قومِ بی نام و ننگ پس آن حجّت از بهر قوم عَنود  به اتمام حجّت زبان برگشود که من خود، یکی هستم از آن کسا که اهلش به پاکی ستوده خدا من استم از آن خمسه ی بی بدیل که سادس بر آن خمسه شد جبرئیل منم آن که پیغمبر پاک زاد  مرا، بر سر دوش خود، می نهاد همی گفت آن خسرو خافقین حسین از من است و منم از حسین گر از من نباشد شما را قبول بپرسید از اصحاب خاص رسول شنیدند و دیدند و بشناختند به روی خدا ، تیغ کین آختند کشیدند بر روی حق، تیغ کین بکشتند دین و امام مبین بکشتند تهلیل و تکبیر را مخاطب به آیات تطهیر را نمودند دانسته او را شهید که ماییم محکومِ حکم یزید «وفایی» از این ماجرا خون گِری بر آن شاه لب تشنه جیحون گِری دیوان آخوند ملا فتح الله شوشتری (وفایی) @sadeghin_ir
💢حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه / انیس الصادقین / ص ۶۷ (تلاوت قرآن) ♦️[از بهترين عبادت ها تلاوت قرآن است به هر مقدار که ميسّر شود، در هر ساعتي از شب و روز و بايد توجّه داشت که بهترين وقت براي خواندن قرآن هنگامي است که قلب انسان فارغ باشد و در جاي خلوتي تلاوت کند. و اگر در حين تلاوت به اين معنا توجّه داشته باشد که آنچه مي خوانم کلام خداوند است و خداوند متعال از کلامش جدا نيست، بسيار بهره مي برد] 💢تا آنجا که ممکن است، قرآن تلاوت کنید؛ منتهی سعیتان بر آن نباشد که چند مرتبه ختم قرآن کرده اید. ببینید چقدر آن را فهمیده اید‌. 🔸(ازتوصیه های معظم له در ماه مبارک رمضان در تاریخ(16-03-95) @sadeghin_ir
⬅️«راه تقویت طلب»➡️ ❓سؤال از محضر حضرت آیت الله یعقوبی قائنی (ره) : اگر طلب انسان ضعیف باشد بایستی چه کار کند تا طلب او تقویت شود؟ ✅ پاسخ : اگر طلب انسان ضعیف باشد ، راه تقویتش آن است که به آثار فکر کند. فکر کند که اگر داشت چه می‌شد؟ به این فکر کند که هرچه همت بلندتری داشته باشد بهتر است. به امثال این ها فکر کند. به اینها فکر کند تا طلبش تقویت شود [به این فکر کند] که چرا گفته اند ایمان ده درجه است؟ و آیا اینچنین ایمانی فقط مخصوص یک نفر است؟! تمام این ها به علت این است که شخص، تعلق مادی به جای دیگری دارد . جای دیگری گیر کرده ‌است و ... ما [شیوه] طلب کردنمان هم غلط است. [گاهی] در ما طلبی ایجاد می‌شود و انتظار داریم که یک باره ما را عوض کنند! [اما] این غلط است. چنین چیزی حتی برای پیغمبر [اکرم] (صلی الله علیه و آله و سلم ) هم نبوده است؛ باید زحمت کشید... من همه این مطالب را در بین صحبت‌هایم می‌گویم اما گوش‌ها نمی‌شنود. آقای آسید کریم (آقا سید عبدالکریم پینه‌دوز) مستجاب الدعوه بود، در عین حال در یک فشار عجیبی زندگی می‌کرد. کسی که از خود ایشان مستقیماً شنیده بود و به ایشان ربط داشت برایم نقل می‌کرد که [سید] اتاقی را اجاره کرده بود؛ لکن [پس از مدتی، دیگر نتوانست] پول اجاره خانه را بدهد. صاحب‌خانه هم اثاثیه وی را به کوچه می‌ریزد. ایشان نشسته بودند و گریه می‌کردند که در همین حال امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) تشریف می‌آورند و می‌پرسند آقا سید چته؟ (چه شده؟) ایشان قضیه را خدمت حضرت عرض می‌کند و می‌گوید: یابن رسول الله [می‌دانم که] شما اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) همه نوع گرفتاری داشته‌اید، اما آیا اجاره نشینی هم کرده‌اید؟! حضرت رقّتشان می‌گیرد و اشک مبارکشان جاری می‌شود و یک کیسه پول خرد به او می‌دهند و می‌فرمایند پنج سال دیگر صبر کن و اگر صبر کنی برای تو بهتر است. اگر انسان (انسانی مثل آسید عبدالکریم) بداند وظیفه‌اش این است، خب طبیعتاً صبر خواهد کرد و نمی‌تواند خلاف آن عمل کند. ◾️همینطور هم شد و ایشان [صبر کرد و فقط ] پنج سال دیگر زنده بود...◾️ 💠@sadeghin_ir 🗓 1394/09/16
عالم ربّانی آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه : تمام این عبادات و اذکار و اوراد ، برای این است که انسان بتواند با خدا انس بگیرد . روح و قلب بعد از زنده شدن به ذکر خدا ، منبع حیات را می خواهد ، خدا را می خواهد . بدنی که بیهوش است ، دیگر غذا نمی خواهد . روح انسان اگر بیهوش شد و در حالت سُکر و غفلت قرار گرفت ، دیگر به عبادت بی میل و بی رغبت می شود ، اما وقتی که روح زنده باشد ، موقع نماز ، با اشتیاق است . پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وقتی روح شریفش از ملاقات با مردمِ نادان و کدورات عالَم طبیعت ، خسته می شد ، به بلال می فرمود : اَرِحنی یا بلال یعنی اذان بگو تا بروم نماز بخوانم و راحت شوم . روح که بیمار شد درمان دارد : " ملاقات با مؤمنین که به یاد خدا هستند ، و پرهیز از آنچه روح را می میراند " که بدترین غذای نامناسب روح ، ملاقات و مجالست با آدم های نا مربوط است .... گاهی شخص ، اهل معصیت هم نیست ، اما اهل غفلت است ، نمی داند برای چه خلق شده ، به کجا می رود ، .... معاشرت با اینها هم دل را می میراند . @sadeghin_ir
💠گزیده ای از فرمایشات حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه در تاریخ ۹۵/۲/۲۵ 💠.....این دهر که بود مدتی منزل ما نامد به جز لطف خدا بر دل ما الحمد که حل شد هر مشکل ما رفتیم و نماند حسرتی بر دل ما ▫️فکر را باید آزاد کرد از مادیات. حب الدنیا رأس کل خطیئة انسان اگر ببیند به دین خدا ضربه بخورد برایش مهم نیست ولی اگر به مالش ضربه بخورد برایش مهم است.(این نشانه حب دنیا است ) ▫️انسان به در خانه خدا که می‌رود کاسبی را بگذارد کنار. ▫️تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند آیینه شو، جمال پری طلعتان طلب ▫️جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب ▫️صداقت داشته باشیم. صاف باشیم النجاة فی الصدق چیزی که خودت یقین نداری کسی را به آن دعوت نکن. حضرت علی ع فرمودند : که با خوارج خیلی کار نداشته باشید. اینها در کفر خود صادقند. اما اهل معاویه اهل نیرنگ و حیله هستند. مردم فکر میکنن شوخی _ شوخی به دنیا آمدن و شوخی - شوخی می میرند اما (اینجا) جدی _ جدی زندگی میکنند, اینطور افراد اهل سیر و سلوک نمی شوند. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه / سفینه الصادقین / ۷۴ .... انسان هميشه راه نجات خود را بايد با توسل و دعا از خداوند كند تا او به لطف و قدرت خويش امرش را كفايت نمايد... 💠‌@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه ؛ سفینه الصادقین / ۱۱ 🔸زيادى عمل شرط نيست، بلكه عملى مقبول است كه از روى اخلاص صادر شود اگر چه كم باشد. 🔸 بايد دانست كه اخلاص هم از خداست و همه چيز را از او بايد كرد؛ 💢زيرا «بنده» فقير محض است  و اگر خدايش دست نگيرد قدمى به سوى خير بر نخواهد داشت و به مقتضاى طبيعت كه در جهت انحطاط و نابودى است سير خواهد كرد تا بالاخره خداى ناكرده به هلاكت ابدى منجر گردد.( نستجير بالله من الخذلان و سوء الخاتمة.) 🔹و كسى كه اين مطلب را فهميد از عجب و خودبينى نجات يافته و دست نياز به بحر بى كران جود و لطف خدا دراز كرده، در همه ى امور به او پناهنده خواهد شد كه او - جل جلاله - بهترين دستگير و فريادرس است.  🔹«و لا حول و لا قوة الاّ بالله العلىّ العظيم.» 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه : سفینه الصادقین / ۵۳ 🔸 هرگاه مؤمن با توكل به خداوند به كارى مصمم شود  و اسباب آن به سهولت فراهم گردد مى توان نتيجه گرفت كه آن كار داراى مصلحت است و بايد دنبال آن را گرفت. 🔸حقيقت استخاره نيز همين است. مؤمنى كه به خدا متكى است و توكل صحيح دارد و در كارى مردد  است چنانچه دو ركعت نماز بخواند و از خداوند خير كرده و بگويد: 💢خدايا! اگر خير من در اين كار است اسبابش را فراهم كن، آنگاه به دنبال آن برود، در صورتى كه به آسانى برايش ميسر گردد بايد بداند كه آن كار صد در صد براى او مطلوب است و إلاّ آن را رها سازد. بنده خود اين نوع خير را در موارد بسيارى تجربه كرده ام. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه / سفینه الصادقین / ۴۰ 💠..كسى كه دلش براى خودش مى سوزد و كسى كه نجات خويش است هيچ چيز مانع او نخواهد شد و از هر چيز در راه هدف خود استفاده خواهد كرد‌. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی (ره) : یک چیز عجیبی رفقا در جلسه ای در تهران مطرح کردند. خیلی خوشحال شدم از این که چه علمائی داریم و نمی دانیم! البته اینگونه افراد مجهولند و سر و صدا ندارند. مرحوم آقا سیداحمد خوانساری که از مراجع تقلید بود و اخیراً مرحوم شد را می خواستند به جهت بیماری پروستات مورد عمل جراحی قرار دهند. رفقا از قول پزشکی که ایشان را عمل کرده بود نقل کردند ایشان بیهوشی را به لحاظ فقهی برای خودشان جایز نمی دانستند. به ایشان می گویند بدون بیهوشی که نمی شود؛ ما می خواهیم شکم شما را پاره کنیم؛ کاردِ تیز است و شکم! می گوید شما مشغول کار خودتان شوید و من هم مشغول کار خودم می شوم. و لذا ایشان مشغول به تلاوت قرآن می شود و پزشکان جراحی خود را انجام می دهند. آن وقت ما تعجب می کنیم که چطور در حال نماز تیر از پای مبارک امیرالمؤمنین (ع) کشیدند و ایشان متوجه نشد! (تاریخ سخنرانی : سال 1363) 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💠از بیانات حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه ؛ 💢اگر آدم در راه طلب حقیقت [به مقصد نرسد و] بمیرد، باز هم خوب است 🔻اگر آدم در راه حقیقت [به مقصد نرسد و] بمیرد، باز  هم خوب است. وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ در راه طلبِ حقیقت، مردن [هم] خوب است. حتی اگر نرسد هم رسیده است و آنجا می رسانندش. اما ما آن وقت (وقت مردن) در چه حالی هستیم؟ مجنون عشق مجازی داشت، اما به قدری آثار حقیقت در آن پیداست. مجنون در بیابان خاک غربال می کرد. از او سوال کردند که قیس دنبال چه می گردی؟ گفت عقب لیلی می گردم. گفتند لیلی که در خاکها نیست! گفت شاید باشد! واقعی اینجوری است. ... به هر حال باید تکان خورد. اگر نباشد، [رسیدن] محال است. هر چقدر طلب قوی تر شد، راه نزدیکتر می شود. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💢اگر «بنده» هدف خود را سير الى الله قرار داده، آنچه در وسع خود دارد در راه طلب به كار بندد، هر وضعى كه برايش پيش آيد صلاح او در همان خواهد بود. و در روايات نيز در باره ى اين موضوع اشارات، بلكه تصريحاتى وارد شده كه برادران خود به آنها مراجعه خواهند كرد. 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
💢بخشی از بیانات حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه / در بیان مقام توحید 💠بسم الله الرحمن الرحیم 💢توحید دو مرحله دارد : 🔻مرحله علمی ، 🔻مرحله وجدانی 💢مرحله علمی ، مقدمه مرحله وجدانی است .بعضی به همین علم اکتفا می کنند ( مثلاً کسی بداند فلان شیرینی از چه موادی ساخته می شود ، اجزائش را بداندوبه آن علم داشته باشد ، ولکن دهنش با این شیرین نمی شود .) 💢توحید در مرحله علمی چندمرحله دارد: 1⃣ توحیدذاتی 2⃣توحید صفاتی 3⃣توحیدافعالی 1⃣ ذاتی : ذات خدای متعال، ذات آن کسی که تمام اشیاءراآفریده است ، یکی است. دوتاموجدو دوتا منعم نیست. درخداییت شریک قائل نباشد، یک موجد قائل باشد. این توحید است . 2⃣: این است که در صفات خدای متعال موحد باشد، یعنی صفات خدا رامثل صفات مخلوق نداند . بداند که همانطور که خدای متعال «شیء لاکمثل الأشیاء» است . صفاتش هم شباهت به صفات مخلوق ندارد ،ودرصفات هم موحد باشد . جنس صفات او با صفات مخلوق فرق دارد ، صفات خدا راعین ذاتش بداند زائد بر ذات چیزی قائل نباشد . (خداوند عالم است ، الله را عالم بداند . این غیر ازاین است که زید عالم باشد . زید عالم، زیدی هست وعلمی، یعنی زیدی بود وعالم نبود بعد علم عارض برذات اوشد. پس زید متصف شد، به علم.) اما خدای متعال که عالم هست به این معنا نیست، این علم خدا زائد بر ذاتش نیست ،همون ذات هست که عالم است خدا قادر است، یعنی همان خداست که قادر است .همان ذات قادره نه یک ذاتی تصور کند ،ویک قدرتی بلکه صفات خداراعین ذات بداند که کمال توحیداست . (در نهج البلاغه نفی صفات عنه به این معناست که صفت برای او قائل نباشد ، به این معنا که، صفات خدا را زائد بر ذاتش نداند.) 3⃣ :این است که برای خدا شریک قائل نباشد، بداند فاعل مایشاءاوست وبس.... 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
از اشعار خوانده شده در محضر معظم له بس جور کشیدیم در این ره که بریدیم المنه لله که بمقصود رسیدیم طی شد الم فُرقت و برخاست غم از دل با دوست نشستیم و می وصل چشیدیم از علم، یقین آمد و از گوش به آغوش دیدیم عنان، آنچه به گفتار شنیدیم تا صاف شود عیش ز آلایش عصیان با دوست یکی گشته، سر مرگ بریدیم بس عقده‌ی مشکل که در این راه گشودیم بس گم شدگان را که به فریاد رسیدیم با پای برفتند گروهی ره جنت ما با پَرِ عرفان به ره قدس پریدیم بر وحدت حق فاش و نهان داده شهادت تا ساغری از باده توحید چشیدیم عرفانِ ولی را ز ره وحی گرفتیم فرمان نبی را به دل و جان گرویدیم با پای دوم راه سفر رفت محبش ما سر به تبرهای تبرّاش بریدیم قومی سپر خویش نمودند سوم را ما تیغ براءت به سرِ هرشه کشیدیم چون فیض رسیدیم به سر چشمه حیوان از مرگ رهیدیم و ز آفات جهیدیم 💠@sadeghin_ir 💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام موسی بن جعفر علیه السّلام‌ : « ... فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ ، عَلَى قَدْرِ آیاتِ الْقُرْآنِ ، یقَالُ لَهُ : إقْرَءْ وَ ارْقَ ، فَیقْرَأُ ثُمَّ یَرْقَى ... ... مراتب و درجات بهشت ، به عدد آیات قرآن است ، به او ( از اهل بهشت ) گفته می شود : بخوان و بالا رو ، پس می خواند ، و بالا می رود . » 《 الکافی ج۲ ص ۶۰۶ 》 ☆☆☆ عالم ربّانی آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه : " ... معنویت نیرو می دهد ... " @sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه /انیس الصادقین ص ۱۵ . 💢دعای قنوت –اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ انْصُرْ شيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اَهْلِکْ اَعْداءَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنا رُؤْيَةَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنا مِنْ اَتْباعِه وَ اَشْياعِه وَ الرّاضينَ بِفِعْلِه، بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمين . ☑️@sadeghin_ir