°
💠 فرمایشات عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
🔘 « راستی در گفتار و عقیده »
⬅️ دنیای به این بی ارزشی را چقدر
برایش تقلا کردید؟ چقدر دستتان آمد؟
▫️اما آخرت را میخواهید مفت به
دستتان بیاید؟ از اینجا بلندتان کنند
و آنجا بگذارند؟ باید تکان خورد...
▫️همه چیز، [با حرف] می شود
اما خب... وقتِ امتحان معلوم می شود
⬅️ آقای مرعشی بود
-خدا رحمتش کند- گفت:
من نجف خودم دیدم که قصّابی
بود خیلی پهلوان و محبت به
امیرالمؤمنین (ع) داشت
▫️او وقتی که عصبانی میشد
با ساطور میزد، فحش نمیداد
⬅️ گفت یک سیدی که کفش کهنهای
پایش بود و عمامه ای هم به
سرش گذاشته بود، آمد
و از او گوشت خرید
▫️اما گوشت ها را نپسندید
و آورد تا آنرا پس بدهد
اما قصّاب قبول نکرد
⬅️ سید کفشش را در آورد
و توی صورت قصّاب زد
▫️سایر قصّابها همانجا درجا ماندند
و گفتند که الان او را دو نیم میکند
⬅️ [اما بر خلاف تصور آنها] قصّاب گفت:
▫️بیا و یکی هم به این طرف صورتم
بزن تا پیش جدّت امیر المومنین(ع)
یک چیزی داشته باشم
☑️ این [قصّاب] راست میگفت...
#فرمایشات_متنی ۲۶
💠 فهرست فرمایشات متنی
💠 @sadeghin_ir
°
💠 فرمایشات عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
🔘 « آزادی روح »
⬅️ ...باید کاملا سبک شویم
این سنگینی ها را، این بارهای علائق
این بارهای گناه را...از روی دوشمان برداریم
▫️روح را اسیرش کرده ایم
▫️اینها را از روی دوشمان برداریم
آن [روح] خودش بلده کجا برود
▫️لذا در نهج البلاغه در خطبه ی همّام
در مورد متقین و اولیای خدا فرمودند:
💠 اگر نبود آن
اجل هایی که خدا برایشان حتم کرده
یک چشم برهم زدن روحشان
در بدنشان باقی نمی ماند
چون اینجا کاری ندارند
⬅️ اگر قدم اول [توبه] برداشته شد
آن وقت ان شاءالله بعدها، آن
مطالبی که ما ایمان داریم
به شهود می یابیم
▫️آن وقت می بینید:
تمام فرمایشات ائمه درست بوده
تمام فرمایشات انبیا درست بوده
تمام آنچه علمای ربّانی
می فرمودند درست بوده
⬅️ « عالم ربّانی »
مثلش مثل خورشیدی است
که به تمام عالم نور می دهد
▫️عالم ربّانی کسی است
که به صفات خدا متّصف باشد
کارش برای خدا باشد
نه [تنها] برای خدا، [بلکه] بالاتر
از این، اصلا اراده اش در مقابل
اراده ی خدا محو می شود
آنچه خدا می خواهد،
[او] می خواهد
#فرمایشات_متنی ۲۷
💠 فهرست فرمایشات متنی
💠 @sadeghin_ir
°
💠 فرمایشات عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
🔘 « مسافر الی الله »
⬅️ اگر بخواهیم از عالم طبیعت
به سمت خدا هجرت کنیم چه کنیم؟
▫️اول قدم این سفر مردن است
قطع علائق نفسانی است، باید
اول توبه ای از ما سوی الله کرد
▫️آن کس که می میرد علائقش
قطع می شود، اصل جان کندن
قطع علائق نفسانی است
⬅️ همان طور که جان کندن سخت است
اولین قدم در راه خدا هم سخت است
که انسان خودش را آماده کند
و کارهای گذشته اش
را اصلاح کند
▫️از کارهایی که کرده بود توبه کند
صفات بد را در خودش اصلاح کند
حق کسی را ضایع کرده، جبران کند
نماز قضایی داشته، بجا بیاورد
▫️قدم اول، توبه است
▫️وقتی کارهایش را اصلاح کرد
همانطور که در قیامت می خواهند
حساب او را برسند، خودش حساب
خودش را رسید، آن وقت می شود:
🔘 « مسافر الی الله »
⬅️ حالا در این اول قدم خیلی
باید دقت کنیم، اگر این اول قدم
مختصری ناقص برداشته شد
اگر چندین قدم هم جلو بروید
باز به عقب بر می گردید
باید کاملا سبک شوید
▫️باید خالی[از تعلقات و...]
بشوی تا بتوانی آن طرف بروی
#فرمایشات_متنی ۲۸
💠 فهرست فرمایشات متنی
💠 @sadeghin_ir
°
💠 فرمایشات عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
🔘 « ماه رجب »
┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄
⬅️ حافظ می گوید:
نگویمت که همه ساله می پرستی کن
سه ماه می خور و نُه ماه پارسا می باش
[ماه های] رجب و شعبان و رمضان را میگوید.
سه ماه عبادت [کن و] بقیه سال را هم از آن نگهداری کن و آن را خراب نکن.
⬅️ [این ماه] وقت عبادت است.
ما که [دیگر توانش را نداریم.]
آنهایی که میتوانند [این ماه را] ضایع نکنند و وقتشان را حرام نکنند.
یک کاری بکنید.
ماه رجب، [ماهی است که] رحمت می بارد.
⬅️ [بعضی ها هی میخواهند]
این خرابه را آباد کنند؛ خرابه که آباد نمی شود.
امیرالمومنین صلوات الله علیه
[این دنیا را] شناخت که به آن پشت پا زد و فرمود:
دار بالبلاء محفوفة، و بالغدر معروفة ...
هر چه جلوتر بروی هلاک تر می شوی.
دنیا به مکر و حیله شناخته شده است و به هیچ کس هم کام نداده است.
⬅️ زیارت ماه رجب از غنائم است
در دعا داریم که:
اَلْحَمْدُ ِلِلهِ الَّذي أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ في رَجَبٍ
⬅️ [در این ماه] خروارهای گناه را می بخشند...
از اول ماه رجب استغفار دو ماه پي در پي را به قصد قربت بخوانيد.
┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄
🔘 اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا اِلٰهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، اَلرَّحْمٰنُ الرَّحيمُ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الاَرْضِ، مِنْ جَميعِ ظُلْمى وَ جُرْمى وَ اِسْرافى عَلىٰ نَفْسى وَ اَتُوبُ اِلَيْه
🖱امام صادق عليه السلام مي فرمايند: هر که دو ماه پياپي هر روز چهار صد مرتبه اين دعا را بخواند، خداوند علم بسيار يا مال فراوان به او کرامت فرمايد.
[گفته اند: صد مرتبه نيز در روايت وارد شده است]
📓 « وسائل الشيعه: ۷/۲۲۵ »
▫️ الباقيات الصالحات
▫️ ادعيه ي هر روز /۲٠۲
┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄
فرمایشات_متنی ۲
💠 @sadeghin_ir
💠 فرمایشات عالم ربانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
🔘 « توحید خداوند در عمل »
▫️راه رسیدن به درک واقعیتها
⬅️ [انسان باید] به «کُلُّ شَیْءٍ قائِمٌ بِه»
(همه چیز قائم به وجود اوست)
توجه کند، این را همیشه به
کار بزند، ایمان داشته باشد
▫️هر عملی که انسان میخواهد انجام
دهد که اطلاق وجود بر آن می شود
این یک شیء است پس در واقع
همه چیز را از خدا می بیند
همه جا خدا را می بیند
بلایی نازل شود از وی می بیند
دفعش را از وی می خواهد
خطاب به حضرت موسی(ع) شد که
هنگام نزول بلا مثل بچه ای که
مادرش وقتی او را تنبیه می کند
خودش را توی بغل مادر می اندازد
تو نیز اینگونه باش، وقتی می بینی
بلا از طرف من است به خودم پناه ببر
⬅️ [انسان باید] واقعا
موحد باشد نه با حرف
مثلا الآن که حرف می زند
این لسان که حرف می زند
به اراده خدا حرکت میکند
این را متذکر باشد،
آن وقت ببیند که [این تذکر]
چقدر موثر می شود و حقایق
را آنگونه که هست می یابد
⬅️ نه اینکه به خود با واهمه چیزهایی
را تلقین کند بلکه مییابد با « یقین »
مثلاً کارهایی را میبیند که برای
دیگران ظاهرش شر است ولی
آنقدر خیر در باطنش هست
⬅️ در هر چیز انسان دقت کند
می بیند همه اش درست است
با یک تیر هزار نشانه رفته
چقدر قرآن شریف اشاره به تدبر و
تفکر کرده، تفکر در همه امورات
که[عالم] یک مدبر بیشتر ندارد
صدتا سلطان سلطنت کنند قدرت مال
یکی است و بقیه اش نمایش است
مثل فیلم های کارتونی
⏪ سؤال:
راه رسیدن به این واقعیت که
[با یقین] بیابد چیست؟
💠 جواب:
راهش همان بندگی است، خود خدا
باید بدهد، باید یقین در او ایجاد شود
یعنی قلب از کدورات طبیعت پاک بشود
از طبیعت پا بیرون بگذارد
چون واقعیات از پایین دیده
نمیشود، از بالا دیده میشود
⬅️ مثلاً
شما بخواهید
« کوچکی این دنیا »
را ببینید باید یک جور بالاتر
بروید تا کوچکی آن را ببینید
یک ساختمان را از پایین نگاه کنید
چقدر بزرگ به نظرتان می آید
کلاهت می افتد، اما همه ی
اینها را از بالا نگاه کنی
یک ذره است
از توی هواپیما آنرا ببین
ساختمانهای چند طبقه مثل یک سری
قوطی کبریت کنار هم و خیابان های
شهر مثل یک خط روی نقشه است
و بقیه هم مثل مورچه
⬅️ و همه ی دنیا همین طور است که
اگر انسان از عالم عِلوی و از عالم عقل
که از همان عالم عِلوی است به دنیا
نگاه کند همه عالم همین جور
می شه، به همین کوچکی
است
برعکس آن
هرچه از پایین نگاه کنی
هر چه پایین تر روی
بلندتر و بزرگتر به
نظر میآید...
⬅️ « بندگان خدا »
آن ها که خداوند قلبشان را به
نور ایمان منور کرده همین طورند
آن ها از بالا نگاه می کنند، عالم
را می بینند هیچ چیز است
ما از پایین نگاه می کنیم:
می بینیم
«اوه! چه خبره؟! خوشا به حالش،
چه خانه ای؟! چقدر مجلل و...؟!»
بندگان خدا با نظر عقل همین خانه را
آخرش را، یعنی فنایش را می بینند
⬅️ همه امورات اینطوری است
وقتی انسان از طبیعت رفت بیرون
از ظلمات طبیعت خارج شد به وسیله ی
« ریاضت و عبادت و تضرع و التجا »
[ می بیند که این دنیا هیچ چیز نیست ]
البته هر کسی یک راهی دارد که باید
پیدایش کند، آن راهی که برای همه
هست مجاهده با نفس است این
تکلیف عمومی است
و در عین حال که تکلیف عمومی
است هر کسی اگر که این [تکلیف] را
عمل کرد راه خودش را پیدا میکند
⬅️ بهر حال وقتی انسان از طبیعت رفت
بیرون، وقتی از بالا نگاه کرد طبیعت را
می بیند که این دنیا هیچ چیز نیست
اما وقتی فقط از توی آن نگاه می کند
آن را همه چیز می بیند، بسان یک
کرم توی یک سیب که از همان
اول درون آن خلق شده و
پرورش یافته، به این
کرم هر چه بخواهی
حالی کنی که بیرون این
سیب چه خبرهاست باور نمیکند
کما اینکه
طفلی که در رحم مادر است
نیز همانطور است، تمام عالم
جمع شوند، بخواهند حالی اش
کنند که جایی هست دنیایی هست...
چنین و چنان، اصلا نمی تواند
تصورش را بکند و قبول کند
اما وقتی آمد بیرون...
⬅️ انسان نیز همین طور است
تا افکارش متمرکز در این طبیعت
و دنیاست، چاره ای نیست که اهمیت
می دهد به آن زندگی اش و لذّاتش
که مستش میکند
اما اگر از بالا نگاه کرد قضیه
فرق می کند
[چنانچه] مرحوم مجلسی در
داستان بلوهر و یوذاسف [ در عین الحیات ]
در قضیه پادشاه کافر و وزیر مسلمانِ عاقل
که تاسف دائم بر کفر پادشاه می خورد
و همیشه مترصد بود که یک زمانی
او را متنبه کند، اشاره به این
موضوع نموده است
#فرمایشات_متنی ۲۹
💠 فهرست فرمایشات متنی
💠 @sadeghin_ir
🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف »
💠 در ذکر تمثیلاتی که مشتمل است
بر توضیح عیب های بسیار از دنیا
📚 نقل از کتاب عین الحیات
علامه مجلسی رحمت الله علیه
☑️ [ قضیه پادشاه و وزیر ]
⏪ ( صفحه ۱ )
⬇️ نقل کرده اند که:
⚪️ پادشاهی بود در نهایت عقل و فطرت
و مهربان بود به رعیت، و پیوسته
در اصلاح ایشان می کوشید
و به امور ایشان می رسید
و آن پادشاه وزیری داشت موصوف به
صدق و راستی و صلاح، و در اصلاح
امور رعیت اعانت او مینمود، و
محل اعتماد و مشورت او بود.
و وزیر در کمال عقل و دینداری و ورع
و پرهیزکاری بود، و به ترک دنیا راغب
بود، و به خدمت علما و صلحا و نیکان
بسیار رسیده بود
و سخنان حق از ایشان فراگرفته بود
و فضل و بزرگی ایشان را دانسته بود
و محبت ایشان را به دل و جان
قبول کرده بود
⬅️ و او را نزد پادشاه قرب و منزلت
عظیم بود. پادشاه هیچ امری را از
او مخفی نمیداشت، و وزیر نیز
با پادشاه بر این منوال سلوک
مینمود
ولیکن از امر دین و اسرار حکمت
و معارف چیزی به او اظهار نمی نمود
و بر این حال سالها با یکدیگر گذرانیدند
و وزیر هرگاه که به خدمت پادشاه می آمد
به ظاهر سجده بتان می کرد و تعظیم
آنها می نمود و غیر آن از امور باطل
و لوازم کفر را ارتکاب می نمود
از برای تقیه و حفظ نفس
خود از ضرر پادشاه
و وزیر از غایت اشفاق و مهربانی که
به آن پادشاه داشت پیوسته از
گمراهی و ضلالت او دلگیر
و غمگین بود
⬅️ تا آن که روزی با برادران و یاران
خود که اهل دین و حکمت بودند در
باب هدایت پادشاه مشورت نمود
ایشان گفتند که:
در حذر باش که مبادا تاثیری در او نکند
و ضرر به تو و اهل دین تو برساند
پس اگر یابی که قابل هدایت
است و سخن تو در او تاثیر
خواهد کرد، در امر دین به
او سخن بگوی و از کلمات
حکمت او را آگاه ساز
و اگر نه با او سخن مگوی که موجب
ضرر او به تو و اهل دین تو می گردد
زیرا که به پادشاهان مغرور نمی باید
شد و از قهر ایشان ایمن نمی باید بود
⬅️ و بعد از آن پیوسته وزیر در
اندیشه بود و به پادشاه اظهار
خیرخواهی و اخلاص مینمود
و منتظر فرصت بود که در
محل مناسبی او را نصیحت
کند و او را هدایت نماید
⬅️ و پادشاه با آن کفر و ضلالت در نهایت
همواری و ملایمت بود و پیوسته در
مقام رعیت پروری و اصلاح امور
و تفقد احوال ایشان بود
⬅️ و بعد از مدتی که حال میان پادشاه
و وزیر بر این منوال گذشت، شبی از
شبها بعد از آن که مردم همگی به
خواب رفته بودند
پادشاه با وزیر گفت که:
بیا سوار شویم و در این شهر بگردیم
و ببینیم که احوال مردم چون است
و مشاهده نماییم آثار باران هایی را
که در این ایام بر ایشان باریده است
وزیر گفت:
بلی؛ بسیار نیک است
و هر دو سوار شدند و
در نواحی شهر میگشتند
💠 @sadeghin_ir
⚪️ ادامه دارد ⚪️
ادامه ی
🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف »
☑️ [ قضیه پادشاه و وزیر ]
⏪ ( صفحه ۲ )
⬅️ در اثنای سیر به مزبلهای رسیدند
و نظر پادشاه به روشنی ای افتاد
که از طرف آن مزبله میتافت
به وزیر گفت که:
از پی این روشنایی میباید
رفت که خبر این را معلوم کنیم
پس، از مرکب فرود آمدند و
روان شدند تا رسیدند به
نقبی که از آنجا روشنی
میتافت
⬅️ چون نظر کردند، مرد درویش
بد قیافهای دیدند که جامه های بسیار
کهنه پوشیده از جامه هایی که در
مزبله ها اندازند، و متکایی از
فضله و سرگین برای خود
ساخته بر آن تکیه زده است
و در پیش روی او ابریقی سفالین
پر از شراب گذاشته و طنبوری
در دست گرفته می نوازد
و زنی در زشتی خلقت و بدی هیئت
و کهنگی لباس شبیه به خودش
در برابرش ایستاده است
و هرگاه که شراب میطلبد آن زن
ساقی او می شود، و هرگاه که
طنبور می نوازد آن زن
برایش می رقصد
و چون شراب می نوشد زن او را
تحیت می کند و ثنا می گوید
به نوعی که پادشاهان را
ستایش کنند
و آن مرد نیز زن خود را تعریف
می کند و سیدة النساء می خواند او را
و بر جمیع زنان تفضیلش می دهد
و آن هر دو یکدیگر را به حسن و
جمال می ستایند و در نهایتِ
سرور و فرح و خنده و
طرب، عیش می کنند
⬅️ پادشاه و وزیر مدت مدید چنین
بر پا ایستاده بودند و در حال
ایشان نظر می کردند و از
لذت و شادی ایشان از آن
حال کثیف تعجب می نمودند
بعد از آن برگشتند
و پادشاه به وزیر گفت که:
گمان ندارم که ما و تو را در تمام عمر
این قدر لذت و سرور و خوشحالی
رو داده باشد که این مرد و زن
از این حال خود دارند در این
شب و گمان دارم که هر
شب در این کار باشند
⬅️ پس وزیر چون این سخن آشنا را
از پادشاه شنید فرصت غنیمت شمرد
و گفت:
ای پادشاه می ترسم که این دنیای ما
و پادشاهی تو و این بهجت و
سروری که به این لذت های
دنیا داریم در نظر آن جماعتی
که پادشاهی دایمی را می دانند
مثل این مزبله و این دو شخص نماید
و خانه های ما که سعی در بنا و استحکامش
می کنیم در نظر آن جماعتی که مساکن
سعادت و منازل باقی آخرت را در
نظر دارند چنان نماید که این
غار در نظر ما می نماید
و بدن های ما نزد آن کسانی که پاکیزگی
و نضارت و حسن و جمال معنوی
را فهمیده اند چنان نماید که
این دو بدقیافه زشت در
نظر ما مینمایند
و تعجب آن سعادتمندان از لذت و
شادی ما به عیشهای دنیا مانند
تعجب ما باشد از لذت این دو
شخص به حال ناخوشی که دارند
⬅️ پادشاه گفت که:
آیا میشناسی جمعی را که به این
صفت که بیان کردی موصوف باشند؟
وزیر گفت:
بلی
پادشاه گفت که:
کیستند ایشان؟
وزیر گفت که:
ایشان جمعیاند که به دین الهی
گرویده اند، و ملک و پادشاهی
آخرت و لذت آن را دانسته اند
و پیوسته طالب سعادتهای
آخرت اند
پادشاه گفت که:
ملک آخرت کدام است؟
وزیر گفت که:
آن نعیم و لذتی است که شدت و
جفا بعد از آن نمی باشد، و
توانگریی است که بعد از
آن فقر و احتیاج نمی باشد
و شادی ای است که در عقب آن
هرگز اندوهی نیست
و صحتی است که بیماری
از پیش نیست
و خشنودی ای است که هرگز
به اندوه و خشم زایل نمی گردد
و ایمنی ای است که هرگز
به ترس مبدل نمیشود
و زندگی ای است که مرگ
بعد از آن محال است
و پادشاهی بیزوال است
آخرت خانه هستی و بقاست
و دار زندگی و حیات بی انتهاست
تغیر احوال در آن نمی باشد
خدا از ساکنان دار آخرت برداشته
است درد و پیری و تعب و جفا
و بیماری و گرسنگی و مرگ را
ای پادشاه این است صفت
ملک آخرت که بیان کردم
⬅️ پادشاه گفت که:
آیا برای داخل شدن آن خانه و
فایز شدن به آن سعادت فرزانه
راهی و وسیله ای و سببی
و حیلهای می دانی؟
وزیر گفت:
بلی؛ آن خانه مهیاست برای هر که
آن را از راهش طلب نماید
و هر که از درگاهش به در آید
البته به آن ظفر می یابد
پادشاه گفت که:
تو چرا مرا پیش از این به چنین
خانه ای راه ننمودی و اوصاف
آن را برای من بیان نمی کردی؟
وزیر گفت که:
از جلالت و هیبت پادشاهی
تو حذر می کردم
پادشاه گفت که:
اگر این امری که تو وصف کردی البته
واقع باشد سزاوار نیست که ما آن
را ضایع کنیم و خود را از آن
محروم گردانیم و سعی در
تحصیل آن ننماییم
بلکه باید جهد کنیم تا خبر آن
را مشخص نماییم و به آن ظفر یابیم
وزیر گفت که:
رخصت می فرمایی که مکرر وصف
آخرت را برای تو بیان کنم تا
یقین تو زیاده گردد؟
پادشاه گفت که:
بلکه تو را امر می کنم که شب و روز
در این کار باشی و نگذاری که من
به امر دیگر مشغول گردم، و
دست از این سخن برنداری
به درستی که این امر عجیب غریب
است که آن را سهل نمی توان
شمرد و از چنین امر عظیمی
غافل نمی توان شد
⬅️ و بعد از این سخنان
وزیر و پادشاه راه نجات پیش
گرفته، به سعادت ابدی فایز گردیدند
💠 @sadeghin_ir
4_5780704815646510259.mp3
17.24M
°
⬅️ بهار آمد كه غم از جان برد
غم در دل افزون شد
چه گويم كز غم آن سروِ خندان
جان و دل خون شد
▫️گروه عاشقان بستند
محمل هــا و وارستند
تو دانی حال ما واماندگان
در اين ميان چون شد.....
🔘 مراسم نوعید منزل
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
▫️( ۱۰ فروردین ۹۷ )
💠 « میلاد امام جواد علیه السّلام »
⏪ « آقای موحدی »
⬅️ ای مرغ جان کبوتر صحن و سرای تو
هفتآسمان صحیفۀ مدح و ثنای تو
چشم رضا به ماه رخ دلربای تو
چشم فرشتگان خدا جای پای تو
دلهـای عارفـان حـرم بـا صفای تو
تو خود جوادی و همه عالم گدای تو
دست گدائی همه عالم به سوی تو
دل برده از امام رضا ماه روی تو
پیشانی ملائکه بر خاک کوی تو
جام بهشتیان همه پر از سبوی تو
ذکر خوش امام رضا گفتگوی تو
زیبد که او هماره بگوید ثنای تو
بسماللهِ صحیفۀ دلهاست نام تو
خیل ملَک ستاده به عرض سلام تو
عالم رهین کثرتِ جود مدام تو
بالاتر از ثنای خلایق مقام تو....
💠 @sadeghin_ir
4_5846018903007824041.mp3
7.73M
🔘 سخنرانی عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
▫️« هفتم محرّم ۱۳۶۲ »
⏪ ( قسمت اول )
▫️مسجدالعسکری- اصفهان
┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄
⬅️ بعضی گفته اند
مراد از عصر در سوره والعصر،
عصر امام زمان علیه السلام است
▫️تمام وقایعی که در عالم رخ میدهد
مقدمه ظهور امام زمان علیه السلام است
⬅️ کمال انسان و کمال ایمان
در این است که انسان
امیرالمؤمنین علیه السلام را
و امام زمانش را به نورانیت بشناسد.
▫️مراد از ولایت که
بر پیامبران عرضه می شده
دوستی تنها نبوده، بلکه منظور این
بوده که حضرت علی علیه السلام
را از لباس بشریت بیرون بشناسند.
⬅️ امير المؤمنين عليه السلام :
▫️معرفتي بالنّورانيّة معرفة الله
▫️آن صاحب ولایت کلیه الهیه
که تمام اشیاء قائم به اویند،
یک چنین شخصی امام است.
⬅️ دوستی اهل بیت علیهم السلام که
به آن امر شده، جهتش این است که به
آن ولایت حقیقی انسان نمیتواند برسد،
مگر از طریق دوست داشتن آنان،
و دشمن داشتن دشمنانشان.
# سخنرانی ۸
💠 @sadeghin_ir
4_5787462835017617175.mp3
7.91M
🌷« مدح امیرالمؤمنین »
💠 علی علیه السلام
📓 « دیوان وفایی »
⏪ ( آقای موحدی )
⬅️ سقاک الله ای ساقی نیک محضر
بده می چه می زان می روح پرور
▫️چه می زان می ای کآورد نور در دل
چه می زان می ای کافکند شور بر سر
▫️از آن می که سلمان از آن شد مسلمان
از آن می که ایمان از آن یافت بوذر
▫️بکُن بی خود و مستم آنسان که هرگز
نگردم خبردار ز آشوب محشر
▫️نماند مرا هیچ امید و بیمی
که جا در بهشتم بود یا در آذر
▫️لبالب بکن ساغر هستی ام را
از آن می که آرد به دل مهر حیدر
▫️علی ولیّ منبع فیض یزدان
ولی خدا صهر پاک پیمبر
▫️علی راکب دلدل برق جولان
علی صاحب ذوالفقار دو پیکر
▫️علی آنکه لاهوتیان راست مرشد
علی آنکه ناسوتیان راست رهبر
▫️علی مظهر قدرت حیّ سبحان
علی زور بازوی شرع پیمبر
▫️به هر فعل فاعل، به هر امر آمر
بود گر چه مشتق ولی هست مصدر
▫️برازنده ی خلعت اِنّمائی
امام به حق زیب محراب و منبر
▫️به زور یداللهی آن شیر یزدان
چنان کند در را ز باروی خیبر
▫️که گر دست خود سوی بالا فشاندی
نشاندی مر این حصن فیروزه را در
💠 فهرست مداحی ها؛
امیرالمؤمنین علیه السلام
💠 @sadeghin_ir
°
🔘 قالَ النَّبیُّ
صلّی الله علیه و آله و سلّم:
🌷 عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ
💠 على با حق است و حق با على
⬅️ اَلا ای امین خداوند اکبر
رسول خدا را وصی و برادر
▫️توئی بر همه خلق عالم مقدم
قِدم با حدوث تو بوده است همسر
▫️ توئی علت غائی آفرینش
بود آفرینش طفیل تو یک سر
▫️تویی آنکه در بدو ایجاد عالم
به دست تو شد خاک آدم مخمر
▫️ز تیغ کجت راست شد رایت دین
وز آن بیدق کفر آمد نگون سر
▫️ز بوی تو یک شمّه هر هشت جنت
به وصف تو یک آیت این چار دفتر
▫️گر از قصر جاه تو سنگی بغلطد
زُحل را پس از قرن ها بشکند سر
▫️به عشق و تولای تو کوه و دریا
یکی پای بر گل یکی شور بر سر
▫️وفائی سگ آستان تو خواهد
که در آستان تو باشد نه شوشتر
▫️ در آن آستانی که جبریل، خادم
در آن آستانی که میکال، چاکر
▫️امیرا کبیرا علیما خبیرا
به هر چیز هستی تو دانا و رهبر
▫️تویی غالب کل غالب...
📓 « دیوان وفایی »
💠 @sadeghin_ir
🔘 کلماتی چند:
۱۸۱) اگر از مسیری که آنان
[اهل بیت(ع)] تعیین فرموده و
به ما نشان داده اند حرکت نکنیم
هرچند ممکن است دارای آثاری
باشد و در مسیر نیز سرسبزی
و خرمی مشاهده کنیم لکن
بیراهه است و روشن است
که عاقبتِ بیراهه رفتن
وصول به مقصود
نخواهد بود
۱۸۲) آنان سرچشمهی فیض الهی
هستند و معانی را هم در واقع خود
آن سروران افاضه میکنند؛ زیرا آنان
روح کلی و نفس کلی و ما نفوس
جزئی هستیم، و همیشه فرع
باید از اصل خویش
استفاده کند
۱۸۳) هرچه از ناحیه ی غیر آنها باشد
گرچه ممکن است دارای خواص و
آثاری هم باشد، لکن حقیقت و
محتوایی ندارد و همه باطل
و گمراهی است
۱۸۴) خودشان فرمودند:
⬅️ قلُوبنا أوعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ الله
قلب های ما ظرف است
از برای خواست خدا...
▫️« فَإذا شاءَالله شِئنا »
هر وقت خدای متعال
بخواهد، ما هم می خواهیم
هر وقت نخواهد ، ما هم نمی خواهیم
۱۸۵) در زیارت جامعه ی کبیره
می خوانیم، ای اهل بیت پیغمبر
شما در مرتبه ای هستید که
وقتی کسی شما را دوست داشت،
⬅️ به تحقیق « خدا را دوست دارد »
« نه مثل اینکه » خدا را دوست دارد
▫️این یکی از مطالب
خیلی عمیق و دقیق است
#کلماتی_چند ۳۷
مجموعه کلماتی چند (PDF)
💠 @sadeghin_ir