eitaa logo
قول سدید
217 دنبال‌کننده
251 عکس
83 ویدیو
24 فایل
🇮🇷اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا🇮🇷 🔻 قول سدید در بله ble.ir/join/MDhmNWRkYz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰جریان هرزه زبانهای پول پرست علیه انبیا 🔹در گذر زمانه دو جریان مهم «دعوت» وجود داشته است که همواره در تقابل با یکدیگر بوده‌اند؛ گروهی که فراخوان عمومی برای دعوت به خدا می‌دادند و جمعی که مردم را به خود دعوت می‌کردند. تمام انبیا و اولیای الهی پیام واحدی برای بشر داشتند که خدا را عبادت کنید و از غیر او دوری و اجتناب کنید. انبیا برای این دعوت هیچ گاه از اکراه و اجبار و تسلط بر دیگران استفاده نکردند، بلکه با منطق و زبان نرم فتح قلوب کردند. 🔸از سوی دیگر در برابر این جریان ناب و صواب، گروهی بودند که با سیطره استبدادی بر سایرین آنها را با زور شمشیر و تهدید به حبس و شکنجه به عقاید باطل خود دعوت می‌کردند و گاه چنان غره می‌شدند که خود را پروردگار آنها می‌دانستند! جریانی که به جای منطق و بیان، با پول و بوق و زور می‌کوشید تا خود را سر پا نگه دارد و هر صدای مخالف این مسیر را از پای در آورد! آن سو اگر برای بیان حقایق و سعادت واقعی برای مردم جان می‌کند و طلب مزد نمی‌کرد، این‌سو برای ضلالت خود و دیگران، از گرفتن مال و حتی جان مردم ابایی نداشت! 🔹روش رایج جریان استکبار و تکبر برای مقابله با جریان سعادت و حقیقت، توسل به رسانه و ثروت و در نهایت سلاح بوده است. آنها می کوشیدند ابهت و عظمت و تقدس انبیا و کلام آنها را در برابر مردم بشکنند تا به زعم خود بیان آنها را بی‌اثر کنند! تمسخر و استهزا و تحقیر شیوه همه مستکبران بوده است؛ چنانچه تعبیر قرآن به گونه‌ای است که گویا این امر یک قاعده و اصل است: «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»؛ (یس/ 30) هیچ فرستاده‌ای از طرف خدا نیامده مگر آنکه، دستگاه جور و خودمحور آن را مسخره کرده است! 🔸شاید قدیمی‌ترین سندی که بتوان برای این امر بیان کرد، بدزبانی قوم نوح در برابر این نبی اولوالعزم باشد. به فرموده علامه طباطبایی در گفت‌وگوى نوح(ع) با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بى‌مال و مكنت به او را بر او خرده مى‏گرفتند! «قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛ مقصود مردم از اينكه به نوح(ع) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند و لذا آن جناب پاسخ‌شان داد به اينكه: «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». ظاهراً قوم نوح(ع) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى‏دانستند، همچنان كه از دعاى نوح (ع) كه عرضه داشت: «رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ‌يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً» (نوح/ 21) اين معنا به خوبى برمى‏ آيد، كه مرادشان از ارذلين، بردگان و فقرا و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيان‌شان ايشان را سفله و فرومايه مى‏خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند. 🔹این ماجرا ادامه داشت تا زمان آقا و سرور همه انبیا، پیامبر اعظم(ص) که اشراف و مترفین و مستکبران با استفاده از رسانه و بوقچی‌های خود، با تمسخر و ناسزا به جنگ منطق و اندیشه متعالی نبوی رفتند. شیوه همان شیوه و ابزار همان ابزاری بود که سالیان سال علیه انبیا استفاده می‌شود. 🔸سوره همزه بیان روشنی از راهکار و ابزار این جریان علیه رسول اعظم و اجرای قاعده استهزاست؛ یعنی استفاده از توهین همراه با ثروت! در تفسیر «روح‌المعانى» در ذيل آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»، گفته است بنا بر یک روایت اين سوره در شأن وليدبن‌مغيره و بدگویي‌اش نسبت به رسول خدا (ص) و سعى در تنقيص آن جناب نازل شده، و بنا بر قولى ديگر در شأن عاص‌بن‌وائل نازل شده است. دو وصف مهم برای این افراد در این سوره بیان شده است، هرزه زبان‌های پول‌پرستی که گمان می‌کردند اموال‌شان موجب قدرت و جاودانگی‌شان می‌شود! «الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده». نمونه دیگر این افراد ابولهب بوده است که بر تمسخر و آزار پیامبر شهره بود. البته در مورد او هم آمده «ما اغنی ماله و ما کسب» 🔸این جریان، سر سلسله و راهبر جریان تخریب انبیا بوده و دانشمندنماها و کارگزاران و جهال را تشویق و تقویت و حمایت کرده تا به هر طریق به اهداف خود برسند. 🔹امروز نیز همین خط دنبال شده و کسانی که در برابر تابش رسول مکرم، خود را خوار و خفیف می‌بینند، رسانه‌ها و عمال خود را به صف می‌کنند تا به رسم نورانی انبیا تاخته و تقدس آنها را بشکنند. طبق سنت الهی عاقبت همه کسانی که زبان تمسخر در برابر انبیا باز کرده‌اند، عذاب الهی است. 🌐 متن کامل هفته نامه
23.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰پاسخی به دکتر سعیدزیباکلام غیر از امام خمینی، در کلام مرحوم شهید مطهری و شهید بهشتی و حتی مرحوم شریعتی و سخنرانی های آیت الله خامنه ای که در کتاب طرح کلی موجود است، به کرات از حکومت اسلامی در زمان غیبت و شرایط حاکم دینی و ولایت فقیه سخن به میان آمده است. اینکه آقای زیباکلام آن دوران نمی دانسته چه کار می کند، مشکل مردم و انقلاب نیست! عده ای برای توجیه شرایط امروز تاریخ انقلاب را تحریف می کنند، عده ای هم برای نقد وضع موجود!!
🔰چه کسانی مصباح را سنگ زدند؟ 🔸چپ و راست به علامه مصباح تاختند. یادمان نمی رود سالهایی که مصباح یک تنه، مقابل روزنامه نگار و روشنفکر و قلم به مزدهای اصلاح طلب ایستاد و سلاحش فکرش و زبانش بود اما پاسخش تهمت و کاریکاتور و تمسخر و شایعه! 🔹اما ناجوانمردانه تر از اصلاح طلبان، اصولگرایانی بودند که با تیغ ناسزا علیه کسی به میدان آمدند که رهبری او را معادل مطهری و علامه طباطبایی خوانده بود. در سفر رهبری به قم، در میان انبوه موسسات و مراکز علمی، رهبری به پایگاه علمی مصباح رفت و گفت بصیرت و صمیمیت و صفا در او در جمع شده است. 🔸اما هیچ کدام از اینها برای اصولگرایان تشنه قدرت کافی نبود که او را احترام کنند! اگر مصباح مبانی و ریشه های اصلاح طلبی را هدف قرار داده بود و از آن واکنش اصلاح طلبان تند بود، اما در برابر اصول‌گرایان او فقط یک اختلاف نظر داشت.. 🔹سال ١٣٩٠ در انتخابات مجلس و بعد در انتخابات سال ٩٢ او با استدلالی که داشت‌ (و نه بر مبنای مسموعات) نمی خواست تن به وحدت بی مایه اصولگرایی بدهد، همین! از اینجا بود که اصولگرایان او را رییس خوارج نامیدند و نابلد در سیاست و حتی بی عقل! بدتر از اصلاح طلبان به او تاختند و او را در سخنرانی ها و رسانه هایشان بایکوت کردند! چرا چون به جای قالیباف، نظر به کس دیگری داشت همین! 🔸مصباح، نه به آنها گفته بود منحرف نه فراماسون و نه ساحر و سحرزده و نه بزرگترین فتنه و خطر اسلام! با این حال حتی وقتی جوانان فعال مجازی اصولگرا به دفتر او رفتند، از هتاکی علیه او مضايقه نکردند! 🔹بعید نیست به زودی همین‌ها خود را آویزان مصباح کنند و علامه علامه راه بیندازند، اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که اصولگرایان به خاطر انتخابات حتی به مصباح یزدی هم رحم نکردند...
گرشاسب پهلوان اژدهاکش دلیر ایرانی، نماد مبارزه با شیطان و نبرد با نفس است. او از جاودانگان تاریخ است که همراه سوشیانت، علیه ظلم می شورد و بر ضحاک ماردوش غلبه نهایی پیدا می کند... هر چه از دلیری و دلاوری گفته شود، باز هم افسانه و نماد است... را ما دیده ایم که همه اینها بود و حقیقت هم بود... ترکیب فرهنگ ایرانی و اسلامی از سربازان ما حقیقتی شبیه افسانه ها ساخته است.... ... یک سال است 1:20 هر جمعه را گرامی می داریم... و این 1:20 جمعه سخت ترین است...
🔻بحران فقدان عالم ژرف اندیش در راس جریان انقلابی 🔸فارغ از مبارزات مردم در دهه چهل و پنجاه، از ابتدای انقلاب در حوادث مهم کشور، روحانیت نقش داشته است. چه آن زمان که بزرگانی مانند شهید بهشتی و باهنر و... حزب جمهوری را راه اندازی کردند و چه بعد از آنکه جامعه روحانیت و مجمع روحانیون سر برآوردند. 🔹همواره‌ در رقابت‌های انتخاباتی و بیان مواضع حساس این روحانیت بود که فصل الخطاب می شد. جامعه مدرسین و مجمع محققین باید به این فهرست اضافه کرد. 🔸اینک با فقدان آیات عظام مهدوی کنی، یزدی و مصباح و کهولت سن آیت الله موحدی کرمانی، جریان اصولگرا و نیروهای انقلابی پشتوانه قوی حوزوی خود که بتواند همه نیروها را اطراف خود جمع کند را از دست داده است. 🔸افرادی که هم سابقه انقلابی داشته و هم از فحول حوزه بوده و در علم و اخلاق و سیاست سرآمد جلوه کنند. به گونه ای که هم بدنه مردمی و هم نخبگان آنها را معتمد و قابل اتکا بدانند و نظرشان جامع الأطراف و مورد إجماع گروه‌های مختلف باشد. 🔹جریان انقلابی اینک به شدت از این نقیصه رنج می برد و به خصوص جوانان این جریان، به دنبال کسی هستند که در اختلافات و منازعات فصل الخطاب باشد. 🔸اگر این اتفاق به زودی نیفتد، تغذیه فکری و تئوریک به سطحی نگری و کم مایگی دچار خواهد شد و جای عمق علمی را سیاست بازی و تعداد پامنبری و دنبال کننده های فضای مجازی خواهد گرفت. 🔹دلسوزان و بزرگان جریان انقلابی باید هر چه زودتر برای این خلا چاره اندیشی کنند و به نظر نگارنده علمایی مانند آیات عظام تحریری، جاودان، شب زنده دار، و در رده دیگری اعرافی، سیفی مازندرانی، تقوایی، رشاد، خسروپناه، مدرسی یزدی، فیاضی و... می توانند جمع عالمانه مورد توافق را فراهم کنند.
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند روزه الگوریتم و هوش مصنوعی اینستاگرام پر کار شده و هزار هزار استوری و پست و اکانت را به خاطر نشر عکس شهید قاسم سلیمانی حذف می کند! کاربران ایرانی اما با خلاقیت و ایجاد کدها و رمزهای خاص از موضع خود کوتاه نیامدند.... شاید اینها بتوانند با پول و تکنولوژی فضای مجازی را محدود و کنترل کنند اما دلها و قلبها تحت سلطه عشق است! آن سوی دنیا و دور از ایران، يحیی و ميسره ای هستند که به یاد شجاعت قهرمان ما نوزاد پسر خود را با نام قاسم سلیمانی نام گذاری و متبرک می کنند... هشدار ما به شما به یک پیام روی صفحه موبایل تان نیست که اپلیکیشن بی مغزتان می فرستد.. هشدار ما قلب شما را نشانه گرفته است... حالا بروید در اتاقهای خبیث فکر کثیفتان بودجه جنگ نرم و جنگ سایبری تان را صد برابر کنید!! منتظر قاسم سلیمانیها با قوم و زبان‌های گوناگون باشید...
🔰فیلسوف پرهیزکار 🔹علامه طباطبائی پس از شهادت استاد مطهری در وصف ایشان گفته بود: «انسان باتقوایی بود، تقوایی که از فلسفه اسلامی به دست آورده بود.» راز این رابطه شاید این باشد که فلسفه، اندیشه را نظم می‌دهد. مبنای فلسفه برهان و استدلال و تلاش برای رسیدن به یقین است؛ از این رو فیلسوف می‌کوشد تا از مغالطه و بیان نامرتب دوری کند و همین امر از اندیشه به بیان و عیان او نیز سرایت می‌کند. فلسفه اسلامی به همین امر اکتفا نمی‌کند و به خصوص در حکمت متعالیه و اشراق، در کنار تعقل و تفلسف، تهذیب نفس و نورانیت درون نیز لازم است. 🔸موضوعی که بی‌تردید مرحوم آیت‌الله مصباح‌یزدی نیز مصداق بارز آن است، چرا که به گواه موافق و مخالف، در چهل سال اخیر، آیت‌الله مصباح جزء فيلسوفان برجسته رده اول جهان اسلام بوده است. او در فلسفه تنها یک مدرس نبود؛ بلکه صاحب ایده و جسارت نقادی بزرگان فلسفه بود. او نه تنها در فلسفه اسلامی، بلکه در فلسفه غرب نیز سری در سرها داشت. با مرور زندگی ایشان، می‌توان همان گونه که علامه طباطبایی بیان داشته بود، تقوای حاصل از فلسفه اسلامی را مشاهده کرد. 🔹این به معنای آن نیست که نقد و نقصی بر ایشان وارد نبود؛ بلکه سخن این است که ممشا و مبنای مواضع و تصمیماتش بر اساس تقوا و یقین بود، نه هوی و هوس و قدرت و سیاست‌بازی. او می‌توانست در کنجی به درس و بحث ممحض شود و طمطراق علمی خود را فزونی بخشد و گرد اهانت و هتاکی دونمایگان سیاست به دامنش ننشیند؛ اما بر اساس همین تقوا تشخیص داد باید به عرصه سیاست پا بگذارد و حتی در جزئیات و مصادیق ورود کند. اگرچه آماج هجوم و هتک حرمت قدرت‌طلبان بی‌تقوا هم قرار گیرد و وجهه علمی و آبرویش هم مخدوش شود. این مهم جز با تقوایی عمیق و ریشه‌دار حاصل نمی‌شد. 🔸تواضع و کرنش ایشان در مقابل رهبری، مؤید دیگری بر متقی بودن مصباح‌یزدی است. انسان تا نفسش را ذلیل نکرده باشد، نمی‌تواند این گونه فروتن باشد. در بین معدود تقریرهای عقلی اثبات ولایت فقیه، تقریر ایشان را بسیاری از استادان عقلانی‌تر و با اتقان بیشتری می‌دانستند. به واقع او به آنچه اثبات عقلی کرده بود، خودش از عمق جان اعتقاد قلبی داشت. 🔹سیاست‌ورزی توأم با خردگرایی مبتنی بر تقوا و خداترسی موجب تعالی یک جامعه ایمانی خواهد شد؛ هر چند به طور طبیعی اختلافات فکری و نظری هم وجود داشته باشد. فیلسوف بودن و خردورزی، ویژگی مهم آیت‌الله مصباح بود که شئونات دیگر ایشان از آن سرچشمه می‌گرفت. نگاه او به اخلاق، کلام، سیاست، انسان‌‌‌شناسی، قرآن و حدیث همه ناشی از نگاه فلسفی ایشان بود. 🔸افزون بر این منظومه فکری ایشان جامعیت داشت و در غالب علوم اسلامی، از ابتدا تا انتها، به طور دقیق و کارشناسانه غور کرده بود. از این رو نه مثل روشنفکران فلسفه زده و عقلگرایان افراطی علیه شریعت سخن می‌گفت و نه مثل اهل ظاهر متحجر فقط بر ظواهر پافشاری داشت. همین امر نظرات و اندیشه او را برای اهل فن قابل توجه کرده بود. او هم یک دوره فقه خوانده بود، هم اهل حدیث و روایت بود، هم یک استاد اخلاق بود، هم با الهیات اسلامی کاملاً آشنا بود، هم به نظرات روز در علوم انسانی مسلط بود. هم مجتهد فقه اکبر بود و هم مجتهد فقه اصغر که امروزه این خصوصیت در کمتر دانشمندی دیده می‌شود. 🔹انسجام فکری و استحکام اندیشه ایشان به این دلیل بود که با فلسفه اسلامی بین همه این علوم پیوند برقرار کرده بود و به هر کدام به مثابه یک جزیره از هم جدا نمی‌نگریست؛ بلایی که امروز آسیب بزرگی به علوم انسانی اسلامی زده است. نگرش نقطه‌ای و تک بعدی به مسائل دینی بدون توجه به ابعاد دیگر، ثمره‌ای جز بیان نظرات سست و شبهه‌افکن ندارد. 🔸اتفاقی که در اواخر دهه هفتاد در کشور به وفور رخ می‌داد و شبهات فراوانی را روانه جامعه می‌کرد و در این میان، آیت‌الله مصباح با تفکری یکپارچه و کامل در مقابله با این حملات، بسیار مؤثر بود. آیت‌الله مصباح‌یزدی را به جرئت می‌توان روحانیت اصیل و تراز منشور روحانیت امام(ره) دانست که نه حیات علمی‌اش را بهانه کوتاهی در حیات اجتماعی و سیاسی‌اش قرار داد و نه به بهانه حضور سیاسی از شاگردپروری و فعالیت علمی دست کشید و در هر دو نیز در اوج بود. 🌐لینک مطلب
💠 استفتاء از حراج های نجومی تهران! 🔹شیخ انصاری در کتاب مکاسب محرمه خود، قاعده ای عقلایی برای جواز یا حرمت بيع و يا هر معاوضه شرعی بیان می کند که طبق آن پیرامون خرید و فروش خون و نجاسات و سگ و... فتوا می دهد. امروزه شاید بتوان گفت به اتفاق علما این قاعده را پذیرفته اند. 🔸بر مبنای این قاعده، هر شي که منفعت محلله مقصوده داشته باشد، ماليت دارد و می تواند در معاملات مورد استفاده قرار گیرد. برای نمونه تا زمانی خون بهره حلال قابل توجه نداشت، اما امروزه می توان از آن برای نجات جان انسان استفاده کرد همین امر خون را تحت آن قاعده آورده و بيع و معاوضه آن را روا می دارد. 🔹از آن سو، هر گاه چیزی، هر کدام از سه مورد قاعده را نداشته باشد از ماليت خارج و به وادی مکاسب محرمه می افتد. یعنی اگر چیزی منفعت عقلائی و عرفی نداشت یا منفعتش حلال نبود، یا منفعت حلالش مقصود جامعه نبود، نمی توان آن را مورد معامله قرار داد. 🔸قاعده دیگری نیز اینجا وجود دارد و آن اکل مال بالباطل است که طبق نظر امام خمینی و شیخ انصاری باطل در اینجا علاوه بر باطل شرعی، باطل نزد عرف را هم شامل می شود یعنی هر گونه تصرف مالی که در عرف بر اساس حق و عدالت صورت نگیرد مصداق باطل و معامله آن صحیح نیست. این قاعده به نوعی به همان بحث منفعت در قاعده قبلی باز می گردد. با این مبنا می خواهم چند پرسش مطرح کنم که انشالله علما و مراجع و فضلا پاسخ درخوری به آنها بدهند. 🔹چند سالیست که بازارهای حراج در کشور باب شده است و آثار هنری را در رقابتی عجیب با قیمت‌های گزاف تصاحب می کنند. آیا طبق آنچه گفته شود چنین خرید و فروشی دارای منفعت محلله مقصوده می باشد؟ آیا این قاعده فردی است یا شامل مسائل سیاسی و اجتماعی هم می شود؟ یعنی ممکن است در شرایط خاص اقتصادی این نمایش، گرچه منفعت فردی داشته باشد اما برای کشور و مردم و نظام ضرر داشته باشد و از قاعده مزبور خارج و مصداق بیع حرام شود؟ اگر چنین است آیا عرف امروز واقعا این نوع رد و بدل شدن پول را می پذیرد؟ 🔻 در مجموع پرسش این است، رسمی که این سال‌ها باب شده و در آن یک اثر هنری را در رقابت ثروتمندان با قیمت‌های نجومی به فروش می رسانند آیا از لحاظ شرعی جایز است یا مصداق اکل بالباطل و خروج از قاعده منفعت محلله مقصوده است؟
قول سدید
💠 استفتاء از حراج های نجومی تهران! 🔹شیخ انصاری در کتاب مکاسب محرمه خود، قاعده ای عقلایی برای جواز
پاسخ آیت الله العظمی علوی گرگانی به استفتائی در مورد حراج تهران: معامله مذکور اگر از نظر فرد خریدار دارای غرض عقلایی باشد مثلا اثر هنری خاصی متعلق به هنرمند مشهوری است که دارای ارزش خاص است و اینگونه اثرهای هنری موجب ترویج منکرات در جامعه نباشد است البته اگر در برخی موارد صدق اسراف کند شرعا خواهد بود ولی معامله باطل نیست و اگر هیچگونه غرض عقلایی در آن نباشد و یا غرضهای غیر شرعی بر آن مترتب باشد معامله است
پاسخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی به استفتائی در مورد حراج تهران: با اهداء سلام و تحيت؛ پاسخ : چنانچه نزد عقلا مثمن به اندازه ثمنی که بابتش پرداخت می شود ارزش نداشته و معامله سفهی می باشد، معامله است و لازم است از ارتکاب اعمالی که ترویج فرهنگ بیگانه محسوب می شود، نمود ⭕️ پاسخ آیت الله العظمی علوی گرگانی
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
📣 فراخوان جشنواره ادبی رسانه‌ای حضرت ابوطالب(ع) منتشر شد ✔️شعر در قالب: کلاسیک و نو ✔️نثر ادبی در قالب‌: دلنوشته و مینیمال ✔️نثر رسانه‌ای در قالب: یادداشت و گزارش 📌از برترین آثار در دو بخش جایزه ویژه و حق التألیف تقدیر می‌شود. 🔗 زمان ارسال آثار: از بهمن99 تا 30 بهمن 99 🔗ارسال به دبیرخانه گروه نویسندگان حوزوی به نشانی @rahil1357 در شبکه پیام رسان ایتا 🔗برای دریافت اطلاعات بیشتر به کانال نویسندگان حوزوی به نشانی https://eitaa.com/howzavian مراجعه فرمایید.
الهیات مردمسالاری دینی. فخرالدوله.mp3
17.64M
⭕️الهیات مردم سالار دینی... 🔻نگاهی اجمالی به مبانی الهیاتی مردم سالاری در جمهوری اسلامی. 💠 اصلاح طلبان وقتی رای نمی آورند رای مردم را به کیفی و کمی تقسیم می کنند، اصولگرایان به کوفی و کربلایی!