بسته دوم
داستان این بسته از آشنایی یک پسرک با یک پنگوئن آغاز میشود، پنگوئنی که غمگین است و هیچ حرفی هم نمیزند. پسرک احتمال میدهد پنگوئن گم شده و باید به او کمک کرد تا خانه اش را پیدا کند اما چگونه؟ او پس از تلاش زیاد برای رساندن پنگوئن به قطب جنوب متوجه میشود که علت ناراحتی پنگوئن دوری از قطب نیست بلکه او تنها است و به یک دوست نیاز دارد.
پسرک میتوانست نسبت به پنگوئن بی تفاوت باشد، خصوصاً این بهانه را هم داشت که پنگوئن به سؤالات او جوابی نمیدهد. اما او اصرار دارد هر طور که شده، مشکل پنگوئن را حل کرده و او را از رنج و غمی که دچار آن شده جات دهد.
پیام مهم قصه، "احساس مسئولیت نسبت به دیگری" است، این که فرد علاوه بر خواسته ها و مشکلات خود، تا حد توان به مشکلات دیگران نیز توجه کند. این نگاه یکی از لوازم مهم برای اخلاقی بودن انسان است. در زندگی اجتماعی، هر چند عواطف انسانی و احساس مسئولیت در برابر دیگران همیشه اهمیت داشته اما اهمیت آن هنگامی بیشتر میشود که میزان مشکلات و تنگناها در جامعه زیاد شود. در چنین شرایطی افراد به این سمت تمایل پیدا میکنند که سر در گریبان خود کرده و کاری به کار دیگران نداشته باشند در حالی که خود آن ها دیر یا زود نیازمند چنین کمکی خواهند شد.
دوره کودکی دوره مهمی برای پیشگیری از شکل گیری خودمحوری و خودخواهی و در مقابل ایجاد حس دلسوزی و مسئولیت نسبت به دیگران است. شنیدن داستان هایی با این مضمون و انجام فعالیت هایی مرتبط با آن میتواند سالها برای کودک الهام بخش بوده و در موارد زیر اثر مثبت خود را آشکار کند.
• کمک به کودک برای پیدا کردن دوستان صمیمی
• پذیرفته شدن کودک در گروه همسالان
• موفقیت بیشتر در کارگروهی و آینده شغلی
• روابط بهتر با همسر آینده
• صمیمیت و مراقبت بهتر از والدین در بزرگسالی
این بسته در دو نسخه متفاوت برای پیش دبستان و اول دبستان طراحی شده است. برای سفارش بسته میتوانید به لینک قرار داده شده در قسمت «بیو» صفحه مراجعه نمایید.
#پنگوئنی_که_گم_شده_بود #قصه_کودک_زندگی #گشودگی #همدلی #بسته_یادگیری #یادگیری_تلفیقی #کاربرگ #آموزش_پیش_دبستان #آموزش_اول_دبستان
https://www.instagram.com/p/CIfze1cjTm9/?igshid=liaszijnvnxd
قصه کتاب در مورد کفشدوزکی کوچولو است که صدایش بهاندازه دوستانش مثل اسب و گاو و گربه بلند نیست. برای شنیدن حرفهای کفشدوزک باید کاملاً ساکت بود اما در عوض چون او دقیق به صداها توجه می¬کند گوشش خیلی تیز است. همین ویژگی کفشدوزک بود که باعث شد وقتی دو تا آدم به مزرعه آمدند تا تصمیم بد خود را عملی کنند فقط او صدای آنها را بشنود و به بقیه دوستانش خبر دهد که چه اتفاقی در راه است. اما کار کفشدوزک فقط این نبود، هنر دیگرش این بود که فکر کرد و نقشهای زیرکانه کشید. نقشه¬ای جالب و با مزه که او کشید و بقیه حیوانات مزرعه آن را اجرا کردند. چه کسی باورش میشد که کفشدوزکی به این کوچکی از چنین اتفاق مهمی با خبر شود و چنین نقشهای بکشد؟ البته انصافاً باید به بقیه حیوانات هم آفرین گفت که همگی فکر کفشدوزک را قبول کردند و نقشه او را دسته جمعی اجرا کردند.
قصه " کفشدوزکه چی شنید؟" از چند جهت قابل توجه است. اول این که به تفاوت¬های موجودات توجه میکند و به ما یادآوری میکند که قرار نیست همه در یک چیز یعنی صدا و حرف زدن با هم مقایسه شده و هنر نمایی کنند. چه بگوییم توانمندی خوب شنیدن و خوب اندیشیدن، "استعداد" کفشدوزک بود و چه بگوییم حاصل " خواست و تلاش" او بود توجه قصه به تنوع توانمندیها موضوعی مهم و ارزشمند است. هر چقدر در یک جامعه این تنوع بیشتر به رسمیت شناخته شود رشد و پویایی جامعه نیز بیشتر میشود. در مقابل هر چقدر این تنوع کمتر مورد توجه و پذیرش قرار گیرد بخش بیشتری از افراد جامعه از فرایند رشد و تعالی کنار گذاشته شده و کل جامعه از توانمندیهای آنها محروم میشود.
از طرف دیگر وقتی در فرهنگ یک جامعه توانمندیهایی خاص و محدود مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد رقابت در آن حوزهها متمرکز شده و رقابت به شکل مخرب خود نزدیکتر میشود. معضل کنکور و قبولی در دانشگاه بهویژه در رشتههایی خاص نمود بارز چنین پدیدهای است. برای حل چنین مشکلاتی اصلاح قوانین و رویهها کافی نیست، لازم است تحولی در فرهنگ و نگرش جامعه ایجاد شود و برای چنین گام بزرگی باید از همان کودکی کارهایی کرد.
#کفشدوزک_چی_شنید؟ #قصه_کودک_زندگی #تفاوت_های_فردی #کار_جمعی #بسته_یادگیری #یادگیری_تلفیقی #کاربرگ #آموزش_پیش_دبستان #آموزش_اول_دبستان
https://www.instagram.com/p/CJjHJ3Tj34X/?igshid=6765enec3fzv