#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولايت_فقيه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_سوم
#عدم_مشروعیت_ذاتی_فرد_یا_گروه_برای_حاکمیت
حكومت؛ دستگاهیه كه بر رفتارهاى اجتماعى یک #جامعه اشراف داره و سعى میکنه اونها رو در مسير خاصّى جهت بده و هدايت کنه. اين اِعمالِ حاكميت میتونه به #روشهاى_مسالمتآميز و يا با استفاده از #زور باشه.
حالا باید دید اصلاً آیا هیچ فرد یا گروهی حق داره برای جهت دادن به رفتارهای اجتماعیِ مردم، دست به کار بشه و به خودش اجازه تصرف در امور مردم رو بده، یا نه؟!
به عبارت دیگه: آيا فرد يا گروهى، ذاتاً و به خودىِ خود #مشروعيت و حق برای حکومت کردن داره، يا مشروعيت ( #حقانیت ) حكومت نسبت به هیچ کسی #ذاتى نيست؛ بلكه امرى عرَضیه و از ناحيه ی كسی ديگه بايد به اونها داده بشه؟!
بعضی از #مکاتب_سیاسی حق حاکمیت رو برای بعضی افراد، ذاتی میدونن؛ مثل حکومتِ فرد قوی تر، حکومت فیلسوف و ... .
ولی از دیدگاه #اسلام و #دموکراسی ، هیچ فرد یا گروهی ذاتاً حق حاکمیت (مشروعیت) نداره.
یعنی حق حكومت، ارث هيچ فردى نيست و ذاتاً براى هيچ کسی متعيّن نيست. بلكه بايد از منبعى كه اين حق، اصالتاً و ذاتاً از آن اوست به ديگرى منتقل بشه.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh