eitaa logo
ساحت اندیشه
179 دنبال‌کننده
100 عکس
58 ویدیو
44 فایل
«گفتمانی پیرامون دین و اندیشه دینی» کلیه حقوق مادی و معنوی این کانال محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلا اشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
معناى اين‌كه ما طرفدار هستيم و جامعه ی ما بايد بر اساس اسلام اداره بشه، اينه كه بايد يك بر اساس اسلام وجود داشته باشه. مهمترین اصل در سیستم حکومتی اسلام، اصل هستش. برای ورود در گفتگوی علمی پیرامون ، ما یسری داریم؛ یعنی اصولی که در مباحث علمی دیگه ای اثبات میشه، و اونها رو مورد پذیرش در نظر میگیریم. چون اگه بخوان تکت تک پیش فرضهای هر بحثی رو در همون بحث بررسی کنن، بجای ده جلسه، باید صدها جلسه برگزار بشه، تا اون بحث به نتیجه برسه. به همین دلیل علوم و مباحث مختلف به کمک همدیگه میان، و در نتیجه دانشمندان علوم مختلف، یسری اصول رو به عنوان و در نظر میگیرن. در بحث ولایت فقیه هم ما چندتا داریم؛ ۱- حکومت امری ضروری است. ۲- هیچ فرد یا گروهی برای حکومت ندارد. ۳- خدا، تنها موجودی است که برای حکومت دارد. ۴- دین از جدا نیست. انشاالله بصورت خیلی کوتاه در مورد این موارد توضیح داده میشه. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh
نخستین ، ضرورت وجود حکومت برای هر اجتماعیه. در بین ، فقط ها منکر ضرورت وجود حکومت برای هستن. ولی بقیه مكاتبِ فلسفى نظر اونها رو یه فرض غيرِ واقع بينانه مى‌دونن، و میگن قرن‌ها و هزاران سال تجربه نشون داده كه هميشه در جوامع بشرى نیاز به قدرتى هست كه مردم رو كنترل كنه و مانع از بشه. در نظریه هم این اصل رو مفروض و مسلّم میدونن. (ع) در مورد ضرورت وجود حکومت میفرمایند: "لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ ؛ مردم ضرورتاً باید دارای پیشوا و راهبر باشند؛ چه آن پیشوا خوب باشد، یا بد." پ.ن: ، خطبه۴۰ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh
حكومت؛ دستگاهیه كه بر رفتارهاى اجتماعى یک اشراف داره و سعى میکنه اونها رو در مسير خاصّى جهت بده و هدايت کنه.‌ اين اِعمالِ حاكميت میتونه به و يا با استفاده از باشه. حالا باید دید اصلاً آیا هیچ فرد یا گروهی حق داره برای جهت دادن به رفتارهای اجتماعیِ مردم، دست به کار بشه و به خودش اجازه تصرف در امور مردم رو بده، یا نه؟! به عبارت دیگه: آيا فرد يا گروهى، ذاتاً و به خودىِ خود و حق برای حکومت کردن داره، يا مشروعيت ( ) حكومت نسبت به هیچ کسی نيست؛ بلكه امرى عرَضیه و از ناحيه ی كسی ديگه بايد به اونها داده بشه؟! بعضی از حق حاکمیت رو برای بعضی افراد، ذاتی میدونن؛ مثل حکومتِ فرد قوی تر، حکومت فیلسوف و ... . ولی از دیدگاه و ، هیچ فرد یا گروهی ذاتاً حق حاکمیت (مشروعیت) نداره. یعنی حق حكومت، ارث هيچ فردى نيست و ذاتاً براى هيچ‌ کسی متعيّن نيست. بلكه بايد از منبعى كه اين حق، اصالتاً و ذاتاً از آن اوست به ديگرى منتقل بشه. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh
به دنبال مقدمه دوم، این سوال پیش می آید که از طرفی شما میگویید "وجود حکومت امری ضروری است"، و از طرف دیگر میگویید "هیچ کسی ذاتاً حق حاکمیت ندارد" حال چگونه میتوان میان این دو مطلب جمع کرد؟! این بخش، نقطه ی جدایی مکتب سیاسی از است. از دیدگاه اسلام سه عنوان بر همدیگه مترتّب هست و به ترتیب دنبال هم میان؛ ، و . یعنی کسی نسبت به کسی یا چیزی دارد که (نه ) آن چیز باشد، و فقط یک چیز است که مالک آن چیز می باشد. پس همانطور که در بحثهای و اثبات شده است، ، خداست و به همین علت فقط خدا همه ی مخلوقاته و فقط خداست که ذاتاً حق حکومت و تصرّف در امور انسانها رو داره. : چون خدا خودش بطور نمیتونه بکنه، این اجازه ی تصرّف رو به بعضی از انسانهای ویژه واگذار کرده و تفویض نموده. که در ادبیات دینی ما به عنوان شناخته میشن و از هر اشتباهی هستن. این سلسله ی پیامبران ادامه پیدا کرد، تا به رسید، و بعد ایشون -از دیدگاه ما شیعه ها- این اجازه ی تصرّف به که اونها هم هستن داده شده. پس حتی پیامبران و امامان هم با و اجازه ی خداست که پیدا میکنن، وگرنه خودشون ذاتاً هیچ حقی برای ندارن. البته بعد از این اجازه ی خدا، اطاعت از اونا دقیقاً مثل اطاعت از خدا، واجب میشه. پ.ن: دلایل عقلی بحث ، ، ، و پیروی از پیامبران و ائمه، بطور مفصل در کتابهای مطرح شده؛ ر.ک.به: توحید و نبوت (شهید )، آموزش عقاید، آموزش فلسفه و معارف قرآن -خداشناسی و راهنماشناسی- (آیت الله )، ترجمه ی المُحاضِرات فی الاِلهیات (آیت الله ). «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh
اینطوری نیست که تنها به جنبه‌هاى فردى زندگى بشر پرداخته باشه، و با و و کاری نداشته باشه. از دیدگاه ، از جداست و قلمرو هرکدوم، با دیگری متفاوته. اما از دیدگاه اسلامی، دنیا و آخرت درهم تنیده شده است، و تک تک رفتارهای دنیویِ ما، آخرتِ مارو میسازه. پس دنیا و آخرت دوتا امر جدا از هم نیستن. اما قبل از وارد شدن در بحثِ نسبت دین با سیاست، اول باید دوتا مفهوم رو روشن کنیم؛ ۱- دین. ۲-سیاست. دین در اینجا، منظوره که "مجموعه احكام، عقايد و ارزش‌هاییه كه از طرف خدا براى هدايت بشر، و تأمين سعادت دنيا و آخرت انسانها تعيين شده؛ و یا پیامبر و ائمه اونارو به مردم میرسونن، و یا عقل اونارو درک میکنه" و منظور از سیاست هم گفتیم که همون "آیین کشورداری" هستش. حالا برای اینکه بدونیم دین، نظری درباره ی سیاست داره یا نه، معقولترین راه اینه که به خود دین مراجعه کنیم و ببینیم در اینباره نظری داره یا خیر! وقتی به مراجعه میکنیم میبینیم صدها آیه و روایت در مورد امور مربوط به (مقننه، مجریه و قضائیه) -بر اساس تقسیم بندی - در منابع دینی وجود داره؛ از مسائلِ حقوق خانواده، بین الملل، جزاء، تجارت و ... گرفته، تا مسائلِ معاملات؛ ازدواج و طلاق و ... و مباحث مربوط به قضاوت و ... . پس اسلام، است. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh