#خشونت_در_اسلام
#قسمت_بیست_و_دوم
#تهمت_به_پیامبر
در گفتگوهامون به این نتیجه رسیدیم که دعوت به #دین نبايد با #خشونت باشه.
خيلیا میپرسن: آيا اساسِ دعوتِ اسلام بر زور و اجباره؟ يعنى اساس اسلام اين چيزیه كه كشيشهاى #مسيحى در دنيا روش #تبليغ كردن و اسم اسلام رو گذاشتن «#دين_شمشير»؛ يعنى دينى كه برای رسیدن به اهدافش فقط – یا بیشتر - از شمشير استفاده می كنه؟! یعنی میخوان بگن: شمشیر تنها - یا اصلیترین - ابزاریه که اسلام در دعوت خودش بكار میبره. جواب این تهمت رو خود قرآن میده و میفرماید: «با حکمت و موعظه مردم رو به سوی پروردگارت دعوت کن، و با بهترین روش با اونا بحث کن»، نه «با شمشیر مردم رو به سوی خدا دعوت کن»؛ حتى توی بعضى از كتابهاشون به پيامبر (ص) اهانت میکنن، و كاريكاتور مردى رو میکشن كه توی يک دستش قرآنه و توی دست ديگش شمشيره، و بالاى سر افراد وايساده كه يا بايد به اين قرآن ايمان بيارید، يا گردنتون رو میزنم!!
#دین
#خشونت
#مسیحی
#تبلیغ
#دین_شمشیر
پ.ن: برداشتی از کتاب #سیری_در_سیره_نبوی /شهید #مطهری ص180.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#خشونت_در_اسلام
#قسمت_بیست_و_چهارم
#ثروت_خدیجه_و_شمشیر_علی
بعضی وقتا ما یه حرفایی میزنیم که بهونه به دست دشمن میدیم. مثلاً خدمون میایم و میگیم: اسلام با دارایی حضرت #خدیجه (س) و شمشیر حضرت #علی (ع) پیشرفت کرد. یعنی اسلام دینیه که با زَر و زور کارش رو جلو برد. این حرف کاملاً برخلاف قرآن و سیره ی پیامبر و امیرالمؤمنینه. درسته حضرت خدیجه پول زیادی داشت، ولی هیچ وقت این پول رو پیامبر (ص) خرج این نکرد که به کسی پول بدهد (رشوه)، تا او بیاد مسلمون بشه!! اموال حضرت خدیجه در خدمت اسلام بود و در دورانی که فشار اقتصادی زیادی روی پیامبر و مسلمانان بود، ثروت حضرت خدیجه کمک کار اونا بود.
شمشیر حضرت علی (ع) هم بدون شکّ در خدمت اسلام بود، ولی اینطور نبود که حضرت علی (ع) برن بالای سر کسی وایسن و بگن: یا مسلمان میشی، یا گردنت رو میزنم!! بلکه در شرایطی که #شمشیر_دشمن اومده بود تا ریشه ی اسلام رو بکنه، #شمشیر_علی (ع) اومد و این خطر بزرگ رو از اسلام دور کرد.
#شمشیر_دشمن
#علی
#شمشیر_علی
#خدیجه
پ.ن: برداشتی از کتاب #سیری_در_سیره_نبوی نوشته شهید #مطهری، ص181-183.
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh
#اندیشه_سیاسی_اسلام
#ولایت_فقیه
#قسمت_اول
#پیش_فرضها
#بخش_چهارم
#تنها_خدا_مشروعیت_ذاتی_برای_حاکمیت_دارد
به دنبال مقدمه دوم، این سوال پیش می آید که از طرفی شما میگویید "وجود حکومت امری ضروری است"، و از طرف دیگر میگویید "هیچ کسی ذاتاً حق حاکمیت ندارد" حال چگونه میتوان میان این دو مطلب جمع کرد؟!
این بخش، نقطه ی جدایی مکتب سیاسی #اسلام از #دموکراسی است.
از دیدگاه اسلام سه عنوان بر همدیگه مترتّب هست و به ترتیب دنبال هم میان؛ #خالقیت ، #مالکیت و #حاکمیت. یعنی کسی #حق_حاکمیت نسبت به کسی یا چیزی دارد که #مالک_حقیقی (نه #اعتباری) آن چیز باشد، و فقط #خالق یک چیز است که مالک آن چیز می باشد. پس همانطور که در بحثهای #فلسفی و #کلامی اثبات شده است، #خالق_حقیقی ، خداست و به همین علت فقط خدا #مالک_حقیقی همه ی مخلوقاته و فقط خداست که ذاتاً حق حکومت و تصرّف در امور انسانها رو داره.
#نکته_مهم : چون خدا خودش بطور #مستقیم نمیتونه #اعمال_حاکمیت بکنه، این اجازه ی تصرّف رو به بعضی از انسانهای ویژه واگذار کرده و تفویض نموده. که در ادبیات دینی ما به عنوان #پیامبر شناخته میشن و #معصوم از هر اشتباهی هستن. این سلسله ی پیامبران ادامه پیدا کرد، تا به #آخرین_پیامبر رسید، و بعد ایشون -از دیدگاه ما شیعه ها- این اجازه ی تصرّف به #دوازده_امام که اونها هم #معصوم هستن داده شده. پس حتی پیامبران و امامان هم با #اذن و اجازه ی خداست که #حق_حاکمیت پیدا میکنن، وگرنه خودشون ذاتاً هیچ حقی برای #حکومتداری ندارن.
البته بعد از این اجازه ی خدا، اطاعت از اونا دقیقاً مثل اطاعت از خدا، واجب میشه.
پ.ن: دلایل عقلی بحث #توحید_در_خالقیت ، #عصمت_پیامبران ، #عصمت_ائمه ، #لزوم_تبعیت و پیروی از پیامبران و ائمه، بطور مفصل در کتابهای #فلسفی_کلامی مطرح شده؛ ر.ک.به: توحید و نبوت (شهید #مطهری)، آموزش عقاید، آموزش فلسفه و معارف قرآن -خداشناسی و راهنماشناسی- (آیت الله #مصباح)، ترجمه ی المُحاضِرات فی الاِلهیات (آیت الله #سبحانی).
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
https://eitaa.com/sahat_andisheh