eitaa logo
مدرسه صهبا
992 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
680 ویدیو
9 فایل
ارتباط با ادمین: @sahba_edu
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا تصور می‌کنید در شرایط فعلی که نمی‌تونیم روزهای مادر دختری یا پدر دختری در مدرسه داشته باشیم؛ دست رو دست می‌گذاریم و غصه می‌خوریم!؟ لازم است یاد اوری کنم ما قول دادیم از هر شرایطی فرصتی بسازیم برای رشد و شادی و یادگیری .. حالا تصور کنید چند تا سر؛ که خم شده روی یک صفحه مقوا دست‌های کوچک و بزرگ از هر طرف روی یک گوشه مشغول کشیدن نقاشی و نوشتن کلمه اند. این چیه؟ تمام اون هدفی که معلم کلاس اولی‌ها با سپردن طراحی و تدریس نگاره به بچه ها؛ دنبالش بوده. همین که بابا برای چند ساعت دست از شنیدن و خوندن اخبار برداره، مامان شستن ظرف‌ها رو به تعویق بندازه و خانواده دور هم جمع بشن وسط هال و مداد رنگی‌ها رو بچینن کنارشون و هرکس ایده اش رو بگه و به اندازه کافی شنیده بشه.. نتیجه گذروندن همین لحظات خانوادگی به یادموندنی، و ارایه یک تدریس بی نظیر از طرف دخترهامون هست به نمایندگی از طرف خانواده عزیزشون..
شما کارهایتان را خودتان انجام میدهید؟ 🤔 به کسی می سپارید؟🤨 از کسی کمک می گیرید؟😏 به امید کسی می نشینید و دست روی دست می گذارید؟ 😐 سومی های اقاقیا نمایشی اجرا کردند و هر کدام نقشی داشتند.🤗 برزگر نمایش دست روی دست گذاشته بود و منتظر کمک اطرافیان بود..😏👨‍🌾 فکر می کنید گنجشکهای کشتزار با خودشان چه فکری کردند؟ تا زمانی که برزگر به امید دیگران نشسته؛ این کشتزار درو نخواهد شد..😎 اما اخر داستان برزگر قصه تصمیم گرفت دست روی زانوهایش بگذارد و یاعلی بگوید و خودش دست به کار شود..👷‍♂️ با اجرای نمایش مفاهیم عمیق تر به جان کلای سومی ها نشست و همه فعال بودند و هر کسی نقشی داشت.. کسی منتظر نبود تا بقیه درس شیرین فارسی را به او یاد دهند.🌾
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌲🌳🌵🌴🌲🌳🌴🌵🌴🌲🌳🌵🌲🌴🌳🌵 همین طور که وسط جنگل راه می رفتیم و بازی می کردیم ؛ در بین راه به رودخانه ای برخوردیم 🌊 باید چه طور از روی آن رد می شدیم؟🤔 آب رودخانه با شدت زیادی حرکت می کرد و به سنگ ها می خورد 😟 فکر کردیم سنگ های بزرگی را در رودخانه بیاندازیم تا بتوانیم از روی آنها بپریم و به آن طرف رودخانه برسیم. و البته خیس نشویم..😎
17.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفر به دنیای الکترونیک با مدارهای ساده ی الکتریکی آغاز می شود. بچه ها می توانند با یک سیم پیچی ساده مدار بسازند؛مسیر عبور جریان الکتریکی را ببینند و مسیر را تغییر دهند! منابع انرژی و محدودیت آن را لمس کنند! و بعد به شناخت راه های حفاظت از منابع انرژی بپردارند... سفر به دنیای الکترونیک آغاز سفری است که می تواند بی انتها باشد برای ذهن های کنجکاو دختران ما ...🌱
ممکن است هزار بار در روز تکرار کنیم شیر اب رو موقع مسواک زدن ببند!🤨 اما همچنان بی تاثیر باشد!😣 پس چطور صرفه حویی در مصرف اب را به کودکانمان بیاموزیم یا ان را تمرین کنیم؟🧐 ایا اصلا لازم است در مصرف اب صرفه جویی کنیم!👀 نحوه صحیح استفاده از اب چگونه است! 🚿🛁 ما در نقاشی و بازی پ و گفت و گوهایمان ؛ در موقعیتی قرار گرفتیم که خودمان راجع به اب فکر کنیم.. منابع موجود را بشناسیم و درباره راههای صحیح استفاده تفکر کنیم. و البته مسئولانه روشهایی برای استفاده صحیح از اب انتخاب کردیم.. 🤗
🌺به نام خدا جان🌺 خب !معلومه که تا ما اومدیم بفهمیم چه خبره،دنیا دست کیه، دوباره برگشتیم به تنظیمات کارخانه🤦 دوباره اتفاق افتاد،دوباره پرت شدیم خونه اول. اما تا کی قراره مثل یویو توی این بازی بالا پایین بشیم؟ بیاید نزدیک تر میخوام درِ گوشتون یه چیزی بگم: آدما توی شرایط و موقعیت ها وچالش هایی که قرار می گیرند،اگر زندگی براشون معنا داشته باشه،اگر حل مسئله بدونند،گر احساس ارزشمندی داشته باشند ،اگر خودشون رو مسؤول و مسبب زندگی شون بدونند ووو ⁦⬅️⁩ می تونند در ارتباط با مسائل،«بستر تازه» خلق کنند.یعنی چی؟ یعنی «آخ جون باز یه موقعیت جدیدِ رشد»🤩به جای «باز هم هرچی اتفاق بده،مال منه). منِ مامان ،معلم،مربی ،هیچ وقت دوست ندارم از بچه ها بحران دزدی کنم.زندگی همین واقعیت هاست.پس لایمکن الفرار! پس بیایم قدم رو به جلو برداریم.کار مشکلشون رو ریز کنیم.(ریسک پذیری امن) من در جایگاهم ،حامی باشم احساسات شون رو تایید کنم اصلا بگذاریم بدونند همه احساسات خوبند(پذیرفتنی اند) کمکشون کنیم اون ها رو به راحتی بیان کنند.نزدیکشون بمونیم تا آروم بشند. می دونستید هرچی بیشتر این کار رو انجام بدید یواش یواش تو آروم کردن خودشون بهتر میشند؟ (عبور از حس های منفی) ما امروز نشست کلاسی داشتیم در مورد دوباره مجازی شدنمون🤦 همه راه های بالا رو رفتیم.بعد مستقیم رفتیم سراغ اون سنگ توی راهمون. نشستیم نگاهش کردیم و کلی خوبی از توش درآوردیم 😁شما می دونستید کلاس مجازی انقد خوبی داره؟؟؟(داشتند حل مسئله می کردند به ظاهر ولی من مبهوت قیافه های شادشون بودم در حالیکه داشتند از خوبی های محدودیت مجازی حرف می زدند🤔😏.) شما اسمش رو چی می گذاری؟ دخترام بزرگ شدند.🤩 ما بهش می کنیم