eitaa logo
پایگاه بسیج خواهران صاحب الزمان(عج)
199 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
430 ویدیو
82 فایل
کوی دانشگاه امام حسین(ع) ، فاز یک ، خیابان رضوان یکم ، پشت حسینیه صاحب الزمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 داستان مباهله ☘قسمت اول☘ مدينه اولين باری است كه ميهمانانی چنين غريبه را به خود می بيند. كاروانی متشكل از شصت ميهمان ناآشنا كه لباس‌های بلند مشكی پوشيده‌اند، به گردنشان صليب آويخته‌اند، كلاه‌های جواهرنشان بر سر گذاشته‌اند، زنجيرهای طلا به كمر بسته‌اند و انواع و اقسام طلا و جواهرات را بر لباس‌های خود نصب كرده‌اند. وقتی اين شصت نفر برای ديدار با پيامبر(ص)، وارد مسجد می شوند، همه با حيرت و تعجب به آنها نگاه می كنند. اما پيامبر بی اعتنا از كنار آنان می گذرد و از مسجد بيرون می رود هم هيأت ميهمانان و هم مسلمانان، از اين رفتار پيامبر، غرق در تعجب و شگفتی می شوند. مسلمانان تا كنون نديده‌اند كه پيامبر مهربانشان به ميهمانان بی توجهی كند به همين دليل، وقتي سرپرست هيأت مسيحی علت بی اعتنایی پيامبر را سؤال می كند، هيچ كدام از مسلمانان پاسخی برای گفتن پيدا نمی كنند. تنها راهی كه به نظر می رسد، اين است كه علت اين رفتار پيامبر(ص) را از علی(ع) بپرسند، چرا كه او نزديكترين فرد به پيامبر و آگاه‌ترين، نسبت به دين و سيره و سنت اوست. مشكل، مثل هميشه به دست علی(ع) حل می شود... 🍃 ادامه دارد 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 داستان مباهله ☘ قسمت دوم ☘ ...مشكل، مثل هميشه به دست علی(ع) حل می شود. پاسخ او اين است كه: «پيامبر با تجملات و تشريفات، ميانه‌ای ندارند؛ اگر می خواهيد مورد توجه و استقبال پيامبر(ص) قرار بگيريد، بايد اين طلا و جواهرات و تجملات را فروبگذاريد و با هيأتی ساده، به حضور ايشان برسيد.» اين رفتار پيامبر(ص)، هيأت ميهمان را به ياد پيامبرشان، حضرت مسيح(ع) می اندازد كه خود با نهايت سادگی می زيست و پيروانش را نيز به رعايت سادگی سفارش می كرد. آنان از اين كه می بينند، در رفتار و كردار، اين همه از پيامبرشان فاصله گرفته‌اند، احساس شرمساری می كنند. ميهمانان مسيحی وقتی جواهرات و تجملات خود را كنار می گذارند و با هيأتی ساده وارد مسجد می شوند، پيامبر از جای برمی خيزد و به گرمی از آنان استقبال می كند. شصت دانشمند مسيحی، دور تا دور پيامبر می نشينند و پيامبر به يكايك آنها خوشامد می گويد، در ميان اين شصت نفر، كه همه از پيران و بزرگان مسيحي نجران هستند،‌ «ابوحارثه» اسقف بزرگ نجران و «شرحبيل» نيز به چشم می خورند. پيداست كه سرپرستی هيأت را ابوحارثه اسقف بزرگ نجران، بر عهده دارد. او نگاهی به شرحبيل و ديگر همراهان خود می اندازد و شروع به سخن گفتن با پیامبر(ص) می كند: «چندی پيش نامه‌ای از شما به دست ما رسيد، آمديم تا از نزديك، حرف‌های شما را بشنويم». پيامبر می فرمايد: «آنچه من از شما خواسته‌ام، پذيرش اسلام و پرستش خدای يگانه است»... 🍃 ادامه دارد 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
☘ اعمال روز مباهله 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 داستان مباهله ☘ قسمت سوم ☘ پيامبر(ص) می فرمايد: «آنچه من از شما خواسته‌ام، پذيرش اسلام و پرستش خدای يگانه است». و برای معرفی اسلام، آياتی از قرآن را برايشان می خواند. اسقف اعظم پاسخ می دهد: «اگر منظور از پذيرش اسلام، ايمان به خداست، ما قبلاً به خدا ايمان آورده‌ايم و به احكام او عمل می كنيم.» پيامبر(ص) میفرمايد: «پذيرش اسلام، علايمی دارد كه با آنچه شما معتقديد و انجام می دهيد، سازگاری ندارد. شما براي خدا فرزند قائليد و مسيح را خدا می دانيد، در حالی كه اين اعتقاد،‌ با پرستش خدای يگانه متفاوت است.» اسقف برای لحظاتی سكوت می كند و در ذهن دنبال پاسخی مناسب می گردد. يكی ديگر از بزرگان مسيحی كه اسقف را درمانده در جواب می بيند، به ياری اش می آيد و پاسخ می دهد: «مسيح به اين دليل فرزند خداست كه مادر او مريم، بدون اين كه با كسی ازدواج كند، او را به دنيا آورد. اين نشان می دهد كه او بايد خدای جهان باشد.» پيامبر لحظه‌ای سكوت می كند. ناگهان فرشته وحی نازل می شود و پاسخ اين كلام را از جانب خداوند برای پيامبر می آورد. پيامبر بلافاصله پيام خداوند را برای آنان بازگو می كند: «وضع حضرت عيسی(ع) در پيشگاه خداوند، همانند حضرت آدم(ع) است كه او را به قدرت خود از خاک آفريد...» و توضيح می دهد كه «اگر نداشتن پدر دلالت بر خدايی كند، حضرت آدم كه نه پدر داشت و نه مادر، بيشتر شايسته مقام خدايی است. در حالی كه چنين نيست و هر دو بنده و مخلوق خداوند هستند.» لحظات به كندی می گذرد... 🍃 ادامه دارد 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
☘ چگونه اصحاب پیامبر(ص) با نفس ایشان برابر می باشد!؟ ابراهیم بن محمد بیهقی، از علمای اهل سنت قرن ۳ و ۴ در کتاب «المحاسن و المساوی» چنین نقل می‌کند: شخصی در مجلس محمد بن عائشه ـ که از محدثان بصره می باشد و ابن حبان او را از ثقات بر می شمارد ـ از وی پرسید: چه کسانی افضل اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله  و سلم هستند؟ او در پاسخ، برخی از صحابه را نام برد. آن شخص پرسید: چرا علی بن ابی طالب علیه السلام را نام نبردی؟ محمد بن عائشه پاسخ داد: تو از اصحاب سؤال کردی یا از رسول خدا صلی الله علیه و آله  و سلم؟ گفت: منظورم اصحاب ایشان بود؛ محمد در پاسخ آیه مباهله را تلاوت نمود، سپس گفت: چگونه اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با نفس ایشان برابر می‌باشد؟! 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 داستان مباهله ☘ قسمت چهارم ☘ لحظات به كندی می گذرد، همه سرها را به زير می اندازند و به فكر فرو می روند. هيچ يک از شصت دانشمند مسيحی، پاسخی برای اين كلام پيدا نمی كنند. لحظات به كندی می گذرد؛ دانشمندان يكی يكی سرهايشان را بلند می كنند و در انتظار شنيدن پاسخ به يكديگر نگاه می كنند، به اسقف اعظم، به شرحبيل؛ اما... سكوت محض. عاقبت اسقف اعظم به حرف می آيد: «ما قانع نشديم. تنها راهی كه برای اثبات حقيقت باقي مي‌ماند، اين است كه با هم مباهله كنيم. يعنی ما و شما دست به دعا برداريم و از خداوند بخواهيم كه هر كس خلاف می گويد‌، به عذاب خداوند گرفتار شود.» پيامبر(ص) لحظه‌ای می ماند. تعجب می كند از اينكه اينان اين استدلال روشن را نمی پذيرند و مقاومت می كنند. مسيحيان چشم به دهان پيامبر می دوزند تا پاسخ او را بشنوند. در اين حال، باز فرشته وحی فرود می آيد و پيام خداوند را به پيامبر می رساند. پيام اين است: «هر كس پس از روشن شدن حقيقت، با تو به انكار و مجادله برخيزد، [به مباهله دعوتش كن] بگو بياييد، شما فرزندانتان را بياوريد و ما هم فرزندانمان، شما زنانتان را بياوريد و ما هم زنانمان. شما جان‌هايتان را بياوريد و ما هم جان‌هايمان،‌ سپس با تضرع به درگاه خدا رويم و لعنت او را بر دروغگويان طلب كنيم.» پيامبر(ص) پس از انتقال پيام خداوند به آنان، اعلام می كند كه من برای مباهله آماده‌ام... 🍃 ادامه دارد 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 داستان مباهله ☘ قسمت پنجم ☘ دانشمندان مسيحی به هم نگاه می كنند، پيداست كه برخی از اين پيشنهاد اسقف رضايتمند نيستند، اما انگار چاره‌ای نيست. زمان مراسم مباهله، صبح روز بعد و مكان آن صحرای بيرون مدينه تعيين می شود. دانشمندان مسيحی موقتاً با پيامبر خداحافظی می كنند و به اقامت‌گاه خود باز می گردند تا برای مراسم مباهله آماده شوند. صبح است، شصت دانشمند مسيحی در بيرون مدينه ايستاده‌اند و چشم به دروازه مدينه دوخته‌اند تا محمد(ص) با لشكری از ياران خود، از شهر خارج شود و در مراسم مباهله حضور پيدا كند. تعداد زيادی از مسلمانان نيز در كنار دروازه شهر و در اطراف مسيحيان و در طول مسير صف كشيده‌اند تا بيننده اين مراسم بی نظير و بی سابقه باشند. نفس‌ها در سينه حبس شده و همه چشم‌ها به دروازه مدينه خيره شده است. لحظات انتظار سپری می شود و پيامبر(ص) در حالی كه حسين(ع) را در آغوش دارد و دست حسن(ع) را در دست، از دروازه مدينه خارج می شود. پشت سر او تنها يک مرد و زن ديده می شوند. اين مرد علی(ع) است و اين زن فاطمه(س). تعجب و حيرت، همراه با نگرانی و وحشت بر دل مسيحيان سايه می افكند. شرحبيل به اسقف می گويد: نگاه كن. او فقط دختر، داماد و دو نوه خود را به همراه آورده است... 🍃 ادامه دارد 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 داستان مباهله ☘ قسمت ششم (قسمت آخر) ☘ او فقط دختر، داماد و دو نوه خود را به همراه آورده است. اسقف كه صدايش از التهاب می لرزد، می گويد: «همين نشان حقانيت است. به جای اين كه لشكری را برای مباهله بياورد، فقط عزيزان و نزديكان خود را آورده است، پيداست به حقانيت دعوت خود مطمئن است كه عزيزترين كسانش را سپر بلا ساخته است.» شرحبيل می گويد: «ديروز محمد(ص) گفت كه فرزندانمان و زنانمان و جان‌هايمان. پيداست كه علی(ع) را به عنوان جان خود همراه آورده است.» در اين حال، چندين نفر از مسيحيان خود را به اسقف می رسانند و با نگرانی و اضطراب می گويند: «ما به اين مباهله تن نمی دهيم. چرا كه عذاب خدا را برای خود حتمی می شماريم.» چند نفر ديگر ادامه می دهند: «مباهله مصلحت نيست. چه بسا عذاب، همه مسيحيان را در بر بگيرد.» كم‌كم تشويش و ولوله در ميان تمام دانشمندان مسيحی می افتد و همه تلاش می كنند كه به نحوی اسقف را از انجام اين مباهله بازدارند. اسقف به بالای سنگی می رود، به اشاره دست، همه را آرام می كند و در حالی كه چانه و موهای سپيد ريشش از التهاب می لرزد، می گويد: «من معتقدم كه مباهله صلاح نيست. اين پنج چهره نورانی كه من می بينم، اگر دست به دعا بردارند، كوه‌ها را از زمين می كنند، در صورت وقوع مباهله، نابودی ما حتمی است و چه بسا عذاب، همه مسيحيان جهان را در بر بگيرد.» اسقف از سنگ پايين می آيد و با دست و پای لرزان، خود را به پيامبر(ص) می رساند. بقيه نيز دنبال او روانه می شوند. اسقف در مقابل پيامبر(ص)، با خضوع و تواضع، سرش را به زير می افكند و می گويد: «ما را از مباهله معاف كنيد. هر شرطی كه داشته باشيد، قبول می كنيم.» پيامبر(ص) با بزرگواری و مهربانی، انصراف‌شان را از مباهله می پذيرد و میرپذيرد كه به ازاي پرداخت ماليات، از جان و مال آنان و مردم نجران، در مقابل دشمنان، محافظت كند. خبر اين واقعه، به سرعت در ميان مسيحيان نجران و ديگر مناطق پخش می شود و مسيحيان حقيقت‌جو را به مدينه ی پيامبر(ص) سوق می دهد. 🍃 پایان 🍃 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 اعمال ۲۴ ذی الحجه، روز مباهله 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh
🌸 روز مباهله، نماد تکیه بر حقانیت در مقابل دشمنان است. ☘ رهبر انقلاب: امروز هم روز نزول سوره‌ی هل‌اَتی است و به قولی امروز روز «مباهله» است؛ ایّام مهمّی است. مباهله -که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است- در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیه‌ی بر حقّانیّت است و این، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم. 👌🏻 امروز هم ما احتیاج داریم به همین اقتدار ایمانی و همین تکیه‌ی بر حقّانیّت خودمان؛ چون در راه حق داریم حرکت میکنیم، به این باید در مقابل دشمنی دشمنان و دشمنی استکبار تکیه کنیم و الحمدلله تکیه هم میکنیم؛ از این جهت، ملّت ایران، افکار عمومی، سرجمع گرایشهای مردمی کشور ما همین است که چون حقند، چون در راه درست دارند حرکت میکنند، یک اطمینان عمومی‌ای بحمدالله وجود دارد. 👌🏻 سوره‌ی هل‌اَتی هم مظهر برکت یک کار مخلصانه است؛ یک ایثار مخلصانه که خدای متعال به‌خاطر این ایثاری که اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) انجام دادند، یک سوره نازل کرد در حقّ اینها -سوره‌ی هل‌اَتی- که این هم ضمن اینکه حالا یک حادثه‌ی تاریخی بسیار مهم و عزیز و افتخارآفرین است، درس است؛ ایثار در نظر پروردگار وقتی با اخلاص همراه باشد پاداش دنیوی و اخروی دارد. ( ۱۳۹۷/۰۶/۱۵ ) 🌹پ.ب.خ.صاحب الزمان(عج)🌹 @saheb_zaman_pbkh